حدیث، طولانی است به نام «حدیث معاذ» که خاتم الانبیاءصلی الله علیه وآله در آن حدیث بیاناتی را به معاذ فرمودند، یک فرازش مربوط به غیبت است «الحفظة تصعد بعمل عبد و له نور بشعاع شمس»؛ مأمورین محافظ عمل، وقتی انسان عملی را انجام می دهد عمل رابه طرف آسمان بالا می برند «و له نورٌ»؛ برای آن عمل صالح مؤمن نوری است مانند نور خورشید «حتی اذا
ص: 49
1- 25. سوره حجرات، آیه 11.
بلغ السماء الدنیا»؛ تا این که آن عمل را به آسمان دنیا می رسانند «و الحفظة تستکثر عمله و تُزکّیه»؛ مأمورین محافظ عمل، که ملائکه هستند عمل صالح را به طرف آسمان می برند، این عمل را زیاد می پندارند و آن را عمل پاکیزه ای می دانند «فأذا انتهی الی الباب»؛ همین که به در آسمان دنیا می رسند «قال الملک بالباب»؛ یک ملکی از ملائکه آنجا ایستاده است و می گوید «اضربوا بهذا العمل وجه صاحبه»؛ این عمل صالح را تو صورت صاحبش بزنید «انا صاحب الغیبة»؛ من صاحب غیبت هستم «امرنی ربی ان لا یدع عمل من یغتاب الناس یتجاوزنی الی ربی»؛(1) خدا به من امر کرده اینجا باشم و اجازه ندهم عمل صالح انسان غیبت کننده به سوی خدا بالا برود، عمل را بر می گردانم و به صورت صاحبش می زنم.