صفحه 1 از 15 1234511 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 150

موضوع: واجب فراموش شده در اثبات وجوب دعا براي فرج امام زمان ارواحنافداه

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,324
    تشکر
    787
    مورد تشکر
    739 در 206
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    doooaaa واجب فراموش شده در اثبات وجوب دعا براي فرج امام زمان ارواحنافداه

    امضاء



  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,324
    تشکر
    787
    مورد تشکر
    739 در 206
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    بِسمِ الله الرَّحمنِ الرَّحیمِ

    اَلحَمدُ لِلهِ الَّذی عَرَّفَنی نَفسَهُ وَ لَمْ یَتْرُکْنی عَمْیانَ الْقَلبِ • اَلحَمدُ للهِ الَّذی جَعَلَنی مِن اُمَّةِ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلهِ و لَمْ یَجْعَلْنی مِن سائرِ الاُمَمِ • اَلحَمدُلله الَّذی جَعَلَ رِزقی عَلی یَدَهُ و لَم یَجْعَلْهُ فی اَیْدِ النّاسِ • اَلحَمدُ لِلهِ الَّذی سَتَرَ ذُنُوبی وَ لَم یَفْضَحْنی بَینَ النّاسِ اللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج اللّهُمَّ الْعَنِ الْجِبْتَ وَ الطّاغُوت


    ص: 4

    بسم الله الرحمن الرحیم

    مقدمه

    تردیدی نیست که دعا، از عبادت های بزرگ است و آثار فراوانی دارد و ما در این رساله در مقام اثبات وجوب و تکلیفی بودن آن در امر ظهور و فرج حضرت بقیة الله ارواحنا فداه می باشیم.

    گفتنی است که جهان آفرینش بر پایه اسباب و مسببات می باشد و پیدایش هر پدیده مشروط به وجود شرایط و زمینه های آن است. طبق آموزه های دین مقدس اسلام (که عقل نیز آن را تأیید می کند) دعا یکی از اسباب و زمینه های تحقق پدیده ظهور می باشد.

    به عبارت دیگر، امر ظهور وابسته به تحقق شرایط و زمینه ها می باشد و دعا به عنوان جزءالعلة یکی از اسباب تعجیل در فرج است و جزء فعل و عمل مؤمن می باشد، لذا دعا برای فرج و ظهور امام زمان علیه السلام از باورهای قلبی

    ص: 5

    و تکلیف های عملی یک فرد مسلمان است که در قیام به آن باید اهتمام ورزد و آن را سبک نشمارد.

    این تکلیف الهی در منظر بعضی از مجتهدین صاحب فتوی از تکالیف واجب است که به هیچ نحو ساقط نمی گردد و تارک آن مستحق عذاب سخت در دنیا و آخرت می گردد همانند فریضه نماز که یک تکلیف واجب الهی می باشد و به هیچ عنوان از مکلف ساقط نمی گردد و مکلف نباید منتظر آثار این فریضه در زندگیش باشد که اگر اثری از این تکلیف ندید آن را ترک کند، بلکه این فریضه (نماز) چه اثر داشته باشد و چه نداشته باشد، باید مکلف آنرا به پا دارد؛ همچنین است دعا برای فرج که به هیچ عنوان از مکلف ساقط نمی گردد، چه این فریضه اثر داشته باشد یا نداشته باشد، به این معنا که دعا چه به هدف اجابت مقرون گردد و ظهور موفور السرور آن حضرت محقق شود، و چه امر ظهور به تأخیر افتد، وظیفه مکلف در هر صورت دعا کردن است.

    در فتوای دیگر از علماء و مجتهدین، امر دعا برای فرج و ظهور امام زمان علیه السلام از مستحبات مؤکده آمده است که ترک آن بدون عذر شرعی خود یک نوع هتک و سبک شمردن تکلیف مستحبی است که تارک آن نیز به جهت تعمد در ترک یک امر استحبابی دارای عقاب و عذاب می باشد.

    شایان ذکر است با کمال تأسف این فریضه الهی (وجوب دعا برای امام زمان علیه السلام) به فراموشی سپرده شده تا جایی که مجتهدین صاحب فتوی نیز که معتقد به وجوب یا استحباب آن هستند در رساله های عملیه خود از

    ص: 6

    این امر و تکلیف (وجوبی یا استحبابی) غفلت کرده اند و ذکری از آن به میان نیاورده اند! بدین جهت است که مسلمانان به این تکلیف و فریضه الهی راهنمایی نشدند و قیام به عمل آن ننموده اند.

    حال آنکه در جای خود مبرهن است که "انتظار ظهور امام زمان علیه السلام" که داخل در اصل امامت و ولایت می باشد، از افعال تکلیفی نیز هست، لذا بر هر فرد مسلمان واجب و لازم است که این اصل را در اعتقادات قلبی خود بگنجاند و با اعمال و کردارهای خود آن را آشکار نماید. بدین جهت نیز هست که در روایات فرموده اند: «افضل اعمال امت انتظار فرج است»(1)

    و حال آنکه "انتظار" امری قلبی است، پس اینکه می فرمایند "افضل اعمال" اشاره به این حقیقت دارد که "انتظار" امری قلبی و تکلیف آور است که با اعمال و جوارح آشکار می گردد و یکی از راه های آشکار نمودن آن، دعا برای فرج و ظهور امام زمان علیه السلام است.

    اگر در ماهیت و شکل دعا برای فرج دقت شود می بینیم که دعا برای فرج بهترین شیوه اظهار انتظار می باشد که تجلی گاه درخواست و نیاز به کمال عبودیت و بندگی است. لذا در روایات آمده است: «افضل اعمال امت انتظار فرج است»؛ و اگر مشکلات روزمره بشر را در نظر بگیریم می بینیم عمده آن ها به خاطر فراموشی و یا بی توجهی به امام زمان علیه السلام است که این فراموشی موجب مشکلات و سختی های طاقت فرسای بشری و ظلم و ستیز نمودن

    ص: 7

    1- . بحارالانوار، ج52، ص 122
    برخی به برخی دیگر شده است و با جرأت می توان گفت حتی دلیل فراموشی قیامت نیز که موجب جرأت یافتن انسان ها بر گناه می شود، بی توجهی و غفلت از یاد آن حضرت است.

    یکی از فوائد مهم دعا برای فرج که عقل و نقل بدان اتفاق دارند و آن را یکی از اسرار عبادتها به شمار آورده اند، تأثیر آن بر قلب و جوارح است، زیرا از هر عبادتی در قلب اثری حاصل می شود که از آن در روایات به نقطه سفید و سیاه در دل تعبیر شده است،(1) به این معنا که بین ظاهر و باطن و غیب و شهود انسان، یک ارتباط و علاقه ای نهفته است و آثار هر یک و افعال و حرکات یکی بر دیگری سرایتی عظیم و تأثیری شگرف دارد، و این مطلب، هم برهانی است و هم وجدانی؛ لذا دعا برای فرج نیز اینگونه است که در روح و قلب اثر گذاشته و حالت انتظار را تقویت می بخشد و در نهایت همانند نقطه سفید همه قلب را فرا می گیرد و در جوارح تأثیر گذاشته و باعث کنترل اعضا و جوارح می گردد و انسان از بسیاری از زشتی ها و رذائل اخلاقی اجتناب و دوری می کند، و به عبارت دیگر با روی آوردن به انسان کامل، خود نیز به سوی کمال به حرکت می افتد.

    نهایتاً می توان نتیجه گرفت که با توجه به اهمیت و سفارش قرآن و ائمه اطهار علیهم السلام، "انتظار و دعا برای فرج"، بهترین عبادت ها و بهترین وسیله تقرب به سوی خدای تعالی می باشد که در اثر آن خط مشی زندگی مؤمن تعیین می گردد و ترک آن کم کم منجر به ترک اعمال صالحه و بی توجهی به آن ها

    ص: 8

    1- . بحارالانوار، ج73، ص 332
    و در نهایت به ترک صراط مستقیم دین که همان ولایت اهل بیت علیهم السلام است، خواهد انجامید.

    از این رو معلوم می شود هرکس که ترک دعا برای فرج می کند هم گرفتار گناه می شود و هم به دام های اعتقادی شیاطین جنی و انسی می افتد.

    برخی از کارشناسان دینی معتقدند دعا و انتظار در انسان امید به زندگی را قوت می بخشد و او را در مبارزه با مشکلات روزمره یاری می دهد.

    پیشرفت سریع و پیچیده تمدن مادی و در عین حال بی توجهی به ارزش های مذهبی و دینی، هر روز بیش از پیش برای افراد و مجامع بشری اضطراب ها و مرض های روحی جدیدی بوجود آورده است. مبرهن است که یک انسان نامتعادل که در اثر دوری از معصوم علیه السلام به انواع گرفتاری ها، نگرانیها، نیازها، مشکلات عدیده زندگی و به ناهنجاریهای روحی روانی دچار شده نهایتاً به یک نوع یأس گرفتار می گردد و امید به زندگی معنوی و مادی را از دست می دهد، لذا دست به بزرگترین جنایت های تاریخ بشری می زند و از درک فیوضات کامل هستی و رحمت بیکران الهی محروم می گردد. ولی انسان منتظر با دعا برای ظهور امام زمان علیه السلام که برای حضرتش انتظار می کشد، خود را در مقابل هر عاملی که قصد به خطر انداختن دین و دنیای او را دارد تا وی را به بردگی بکشاند، می ایستد و تا سر حدّ شهادت جلو می رود.

    این رساله، بیشتر در مقام تبیین حکم وجوبی "دعا نمودن برای ظهور و فرج" است، تا مؤمنین به این تکلیف الهی، همانند سایر فرایض الهی مثل

    ص: 9

    فریضه نماز به نحو وجوب نگاه کنند و عمل نمایند و خود را جزء منتظرین واقعی قرار دهند و از فیوضات مادی و معنوی آن بهره مند شوند. به امید اینکه روزی این تکلیف الهی در رساله های عملیه مجتهدین وارد شود و مؤمنین بیشتر متوجه این حکم الهی گردند.

    البته به طور کلی باید توجه داشت هرچند دعا و درخواست از حضرت حق، در تسریع فرج بسیار مؤثر است، ولی آنچه مهم تر است و جزء تکالیف وجوبی هر مؤمنی نیز می باشد، آن است که شیعیان و عاشقان، حقیقت انتظار را در زندگی خود جاری کنند، بدین معنی که سعی کنند حقیقتاً دستورات اسلام را عمل نمایند و با تلاش در تهذیب نفس و خدمت به مردم، لیاقت یاری حضرت را کسب نمایند و برای امر فرج زمینه سازی کرده و مردم را برای پذیرش حرکت عدالت خواهانۀ حضرت آماده سازند.

    در خاتمه عاجزانه از خوانندگان گرامی درخواست می کنم این حقیر و والدینم را نزد آن امام مهربان یاد کنند و از جانب حقیر به آن حضرت عرضه بدارند: «کلبکم باسط ذراعیه بالوصید.»(1)

    رفیع الدین سید جعفر رفیعی

    امضاء



  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,324
    تشکر
    787
    مورد تشکر
    739 در 206
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    سرود غربت

    به نام ربّ مهدی لب گشایم

    سرود غربتش را می سرایم

    غم مهدی غمی جان کاه باشد

    از آن کم تر کسی آگاه باشد

    کجا یوسف چنین زندان کشیده

    کجا یعقوب این هجران کشیده

    شکیبایی از او شرمنده گشته

    زغم جان و دلش آکنده گشته

    زند ایوب زانو محضر او

    بیاموزد صبوری در بر او

    هزار و یک صد و هشتاد سال است

    که می داند که مولا در چه حال است؟

    فدای غربتش یاور ندارد

    به این غربت کسی باور ندارد

    از او مظلوم تر در این جهان کیست

    ز کُنه غربتش کس با خبر نیست

    به غیبت سوز و اشک و آه دارد

    چو جدّ خویش سر در چاه دارد

    تو گویی خار در چشمش نشسته

    دلش از غفلت شیعه شکسته

    قسم بر صورت زهرا که نیلی ست

    به رخساری که آزرده ز سیلی ست

    در این غم اشک آل الله جاری ست

    حدیث قرن ها چشم انتظاری ست

    ص: 11

    غریب و یکّه و تنهاست مهدی

    کجا شد شیعیان پس رسم مردی؟!

    به مهدی عرصه عالم چو تنگ است

    چنین غفلت برای شیعه ننگ است

    همه در عالم ذر عهد بستیم

    و لیکن عهد خود با او شکستیم

    همه کردیم مهدی را فراموش

    رسد هل من معین همواره بر گوش

    به مهدی ظلم ها بسیار کردیم

    به او رفتار چون اغیار کردیم

    به سینه سوز هجرانش نداریم

    خبر از اشک چشمانش نداریم

    ولی اندوه ما بر او گران است

    دعاگوی تمام شیعیان است

    بیا هجرت کنیم اینک به کویش

    رویم «العفو» گویان رو به سویش

    ز رنج غربتش یادی نماییم

    امام خویش را یاری نماییم

    بیا زهرای اطهر شاد سازیم

    ز زندان یوسفش آزاد سازیم

    پس از عمری که دنبال سرابیم

    بیا چون «حُرّ» به درگاهش شتابیم

    که مهدی چشمه آب حیات است

    سبیل الله، کشتیّ نجات است

    ص: 12

    مدار دهر، قطب روزگار است

    در این دوران ولیّ کردگار است

    به یمن اوست نازل گشته باران

    مطیع اوست خورشید درخشان

    قرار آسمانها و زمین است

    چو احمد رحمةً للعالمین است

    به جسم مردۀ عالم چو جان است

    پدر بر جملۀ خلق جهان است

    حسین بن علی در این زمان اوست

    ولیّ امر بر خلق جهان اوست

    هر آن کس معرفت بر او ندارد

    به راه جاهلیّت پا گذارد

    خوش آن روزی که مولا بازگردد

    «انا المهدی» طنین انداز گردد

    خدایا پرچمش را بازگردان

    به زهرا یوسفش را بازگردان

    به حق مادرش زهرای اطهر

    به خون فرق اکبر ،حلق اصغر

    به شام و کوفۀ غم بار زینب

    وداع آخر دلدار زینب

    دگر اصلاح کن امر فرج را

    عیان کن بر جهان ختم حجج را

    غم مهدی مگر پایان ندارد؟

    سحر آیا شب هجران ندارد؟

    ص: 13

    خداوندا ظهورش دیر گردید

    بسا عاشق در این ره پیر گردید

    مهیّا کن تو اسباب ظهورش

    منوّر کن تو گیتی را زنورش

    خدایا دشمنانش خوار فرما

    ذلیل و جمله بی مقدار فرما

    بیا ای مظهر عدل خدایی

    که تا پایان پذیرد این جدایی

    بیا مولا جهان پر شد ز بیداد

    ز ظلم ظالمان فریاد فریاد

    به قربان تو و صبر عجیبت

    بخوان آن آخرین أمّن یجیبت

    بیا غیر از تو ما منجی نداریم

    اگر آیی دگر رنجی نداریم

    پس از حیدر عدالت رخت بر بست

    بیا برگیر تیغش در کف دست

    بیاور ذوالفقار حیدری را

    ز بُن بر کَن مرام حَبتری(1)

    را

    بیا ما را سعادتمند گردان

    رها از هر چه قید و بند گردان

    همه عالم فدای تار مویت

    نگاه عالمی باشد بسویت

    امید فاطمه برگرد برگرد

    به هستی قائمه برگرد برگرد

    ص: 14

    1- . کنایه از اسم اولین غاصب است.

    امضاء



  5. Top | #4

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,324
    تشکر
    787
    مورد تشکر
    739 در 206
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    معرفت

    معرفت ولیّ خدا، به شناخت صفات جلال و جمال او است که از مقوله تشکیک است و مراتب و درجات متفاوتی دارد و به حسب آن، مراتب آثارش در اخلاق و کردار و رفتار شخص عارف هویدا می گردد که منجر به کمالات معنوی می شود.

    هرچه معرفت کامل تر باشد این صفات کمالیه نیز در انسان کامل تر می شود. محبت و دوستی ولی خدا که از اعظم درجات و متعالی ترین مقامات است محصول معرفت است. زیرا انسان هرکس و هر چیز را که دوست می دارد برای این است که او را به کمالی از کمالات متصف می داند؛ عالم را برای علمش، بخشنده را برای بخششش، جمیل و زیبا را برای زیباییش، قادر و توانا را برای قدرت و تواناییش، مهربان را برای مهربانیش و خلاصه هرکس را که دوست می دارد برای این است که او را دارای وصفی از کمال می شمارد ، چون حب به "کامل و کمال" امری فطری در بشر است و بر حسب این فطرت وقتی انسان معرفت به ولیّ خدا مثل امام زمان علیه السلام پیدا کند که مظهر کمال مطلق در میان مخلوقات و جامع جمیع کمالات است و در حقیقت او بخشنده هر کمالی به هر صاحب کمالی است، لذا او را دوست خواهد داشت و هرچه به او تعلق دارد از آن جهت که وابسته به اوست نیز دوست می دارد و همیشه طالب اوست و در انتظارش به سر می برد و دعا و درخواستش آن حضرت می شود و عرضه می دارد:

    «اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»

    ص: 15
    امضاء



  6. Top | #5

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,324
    تشکر
    787
    مورد تشکر
    739 در 206
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    حاصل آنکه آثار معرفت باید در اعمال و رفتار انسان ظاهر باشد، به مثل اینکه اثر معرفت و محبت به امام زمان علیه السلام، انتظار و دعا برای فرج آن حضرت می باشد؛ لذا اگر آثار شیئی وجود نداشته باشد، از عدم اثر پی به عدم مؤثر می بریم به این معنا که آن شیء در واقع وجود نداشته است، پس از جمله علائم معرفت به امام زمان علیه السلام، شوق به دیدار و تقرب و انس با آن حضرت است که به انجام وظایف و تکالیف نسبت به آن جناب می انجامد که از جمله آن ها، دعا و مناجات و بی تابی در فراق آن حضرت است. پس عدم دعا برای فرج امام زمان علیه السلام نشأت گرفته از عدم معرفت و عدم انتظار است.
    امضاء



  7. Top | #6

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,324
    تشکر
    787
    مورد تشکر
    739 در 206
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    اقسام واجب
    اشاره
    در مباحث فقهی تکالیف و عبادات و معاملات به اقسامی تقسیم شده است که می توان جایگاه وجوبی هر تکلیفی را یافت و در عمل به آن کمال کوشش و اهتمام را به خرج داد. ما در این قسمت از این رساله اقسام واجبات را با مثال می آوریم تا با کمال وضوح دریابید که در "دعا برای فرج امام زمان علیه السلام" معنای واجب نهفته شده و تارک آن یقیناً واجبی از واجبات الهی را ترک نموده است.



    امضاء



  8. Top | #7

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,324
    تشکر
    787
    مورد تشکر
    739 در 206
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    1-واجب نفسی و واجب غیری

    واجب نفسی آنست که خودِ عمل واجب است، نه برای رسیدن به عمل
    ص: 16
    دیگر، مانند نمازهای فریضه، روزه و ... . دعا برای فرج نیز فی نفسه واجب است و یک تکلیف نفسی می باشد.
    واجب غیری عملی است که برای رسیدن به واجب دیگر واجب شده مانند وضو، غسل جنابت، پاک کردن لباس از نجاست برای نماز و ... . این قسم را واجب مقدمی نیز می گویند. دعا برای فرج مقدمه برای ظهور امام عصر علیه السلام است پس واجب مقدمی نیز می باشد.
    امضاء



  9. Top | #8

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,324
    تشکر
    787
    مورد تشکر
    739 در 206
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    2-واجب تعبّدی و توصّلی

    واجب تعبدی عملی است که باید آن را به قصد قربت و نیت عبادت به جا آورد و الّا باطل خواهد بود، مانند حج، نماز و ... . دعا برای ظهور را نیز باید به قصد عبادت انجام داد.
    واجب توصلی آنست که انجام اصل عمل کافی است گرچه به نیت قرب نباشد، مانند شستن چیز نجس و پاک کردن بدن برای نماز.
    امضاء



  10. Top | #9

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,324
    تشکر
    787
    مورد تشکر
    739 در 206
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    3-واجب عینی و کفایی

    واجب عینی آنست که از هریک از مکلّفین بالخصوص خواسته شده، و به عبارت دیگر مکلّفین باید شخصاً آن را انجام دهند مانند نماز، روزه، وضو و ... . دعا برای ظهور امام زمان علیه السلام نیز واجبی است عینی که همه مؤمنان باید آن را انجام دهند و از خدای تعالی تقاضای ظهور و فرج را نمایند.
    واجب کفایی آنست که یک عمل معین، از یک گروه خواسته شده مانند دفن یک میّت، از کسانی که مطّلع شده اند، به عبارت واضح تر در واجب کفایی تحقق
    ص: 17
    عمل مهم است و همه وظیفه دارند که برای انجام آن عمل به پا خیزند، لذا اگر یکی از آن افراد برخاست و عمل را به جا آورد، چون کار انجام شده است، دیگر نیازی به انجام دیگران نیست و از گردن دیگران ساقط می شود. لذا اگر کسی قیام به دفن میت کرد، این وجوب از سایرین برداشته می شود، ولی دعا برای فرج، چون تکلیفی عینی است با دعا کردن دیگران، از سایرین ساقط نمی شود.

    امضاء



  11. Top | #10

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,324
    تشکر
    787
    مورد تشکر
    739 در 206
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    4-واجب تعیینی و تخییری

    واجب تعیینی آن است که یک عمل معین و به یک شکل خاص از مکلف، خواسته شده، مانند نماز صبح که عوض ندارد. دعا برای فرج نیز یک عمل معینی است که از هر مکلفی خواسته شده است به این نحو که عوض برای آن وارد نشده است که مکلف مخیر باشد بین دعا برای فرج و عمل دیگری که کفایت کند از آن.
    واجب تخییری آن است که یکی از چند عمل، به نحو تخییر خواسته شده است، مانند نماز جمعه و ظهر، و یا کفاره افطار روزه در ماه رمضان، چنانکه می دانید کسی که روزه اش را در ماه رمضان به عمد باطل کند باید بعد ماه رمضان علاوه بر قضای آن روز، کفاره نیز بپردازد، چنین فردی می تواند یکی از سه کفاره مشخص شده، یعنی 60 روز روزه یا غذا دادن به 60 فقیر و یا آزاد کردن برده (که امروزه به علت نبودن برده منتفی است) را انتخاب و انجام دهد.
    امضاء



صفحه 1 از 15 1234511 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi