عهد قرآن و نهج البلاغه روزجمعه 31 فروردین
صفحه 553 سوره مبارکه جمعه آیات 1تا8
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ (0)
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِي الْأَرْضِ الْمَلِکِ الْقُدُّوسِ الْعَزِيزِ الْحَکِيمِ (1)
آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است همواره تسبیح خدا میگویند، خداوندی که مالک و حاکم است و از هر عیب و نقصی مبرا، و عزیز و حکیم است!
هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَ يُزَکِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِنْ کَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلاَلٍ مُبِينٍ (2)
و کسی است که در میان جمعیت درس نخوانده رسولی از خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آنها میخواند و آنها را تزکیه میکند و به آنان کتاب (قرآن) و حکمت میآموزد هر چند پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند!
وَ آخَرِينَ مِنْهُمْ لَمَّا يَلْحَقُوا بِهِمْ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَکِيمُ (3)
و (همچنین) رسول است بر گروه دیگری که هنوز به آنها ملحق نشدهاند؛ و او عزیز و حکیم است!
ذٰلِکَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ (4)
این فضل خداست که به هر کس بخواهد (و شایسته بداند) میبخشد؛ و خداوند صاحب فضل عظیم است!
مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوهَا کَمَثَلِ الْحِمَارِ يَحْمِلُ أَسْفَاراً بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ کَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ (5)
کسانی که مکلف به تورات شدند ولی حق آن را ادا نکردند، مانند درازگوشی هستند که کتابهایی حمل میکند، (آن را بر دوش میکشد اما چیزی از آن نمیفهمد)! گروهی که آیات خدا را انکار کردند مثال بدی دارند، و خداوند قوم ستمگر را هدایت نمیکند!
قُلْ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ هَادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّکُمْ أَوْلِيَاءُ لِلَّهِ مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِينَ (6)
بگو: «ای یهودیان! اگر گمان میکنید که (فقط) شما دوستان خدائید نه سایر مردم، پس آرزوی مرگ کنید اگر راست میگویید (تا به لقای محبوبتان برسید)!»
وَ لاَ يَتَمَنَّوْنَهُ أَبَداً بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ (7)
ولی آنان هرگز تمنای مرگ نمیکنند بخاطر اعمالی که از پیش فرستادهاند؛ و خداوند ظالمان را بخوبی میشناسد!
قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِي تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلاَقِيکُمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (8)
بگو: «این مرگی که از آن فرار میکنید سرانجام با شما ملاقات خواهد کرد؛ سپس به سوی کسی که دانای پنهان و آشکار است بازگردانده میشوید؛ آنگاه شما را از آنچه انجام میدادید خبر میدهد!»
الْأُمِّيِّينَ آیه 2:
قاموس قرآن ج1 119
أُمم: جمع أمّت است، آيهى «وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا طائِرٍ يَطِيرُ بِجَناحَيْهِ إِلَّا أُمَمٌ أَمْثالُكُمْ» انعام: 38، صريح است در اينكه جنبندگان و طيور داراى تشكيلات و نظاماتاند و در زندگى اهداف مشترك و مقررات مخصوصى دارند.
امروز، اين مسئله كاملا روشن شده است، نظام زندگى كه ميان مورچهها، موريانهها، ماهيان و غير آنها برقرار است واقعا مايهى اعجاب ميباشد و آيهى فوق، بسيار قابل دقّت است.
أُمِّيٌ: درس نا خوانده.
راغب گويد: أُمِّي كسى است كه نوشتن و خواندن بلد نيست و از قطرب نقل ميكند كه: أُمِّيَّة بمعنى غفلت و جهالت است، و امّى از آن معنى است، در الميزان فرمايد: امّى منسوب بامّ (مادر) است زيرا مهربانى مادر مانع از آن ميشد كه فرزندش را بدست معلّم بسپارد، فرزند فقط بتربيت مادر اكتفا ميكرد.
«وَ مِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لا يَعْلَمُونَ الْكِتابَ إِلَّا أَمانِيَّ» بقره: 78 يعنى قسمتى از يهود بيسوادند، كتاب را جز دروغهائيكه علماء آنها ميسازند، نميدانند.
كلمه امّى در دو جا، صفت حضرت رسول (ص) آمده «الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَ الْأُمِّيَ ....فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ النَّبِيِ الْأُمِّيِ» اعراف: 157- 158، امّى و درس ناخوانده بودن، يكى از دلائل نبوّت و من عند اللَّه بودن آنحضرت است زيرا كه بعد از نبوّت عاليترين احكام و علوم را آورد و دنيا را عوض كرد. و اين كار از درس ناخوانده محال است مگر آنكه اين موهبت از جانب خدا باشد، آيهى «وَ ما كُنْتَ تَتْلُوا مِنْ قَبْلِهِ مِنْ كِتابٍ وَ لا تَخُطُّهُ بِيَمِينِكَ إِذاً لَارْتابَ الْمُبْطِلُونَ» عنكبوت 48، هم معنى امّى را در باره آنحضرت روشن ميكند و هم دلالت بر نبوّتش را، يعنى تو پيش از نزول وحى، كتابى نميخواندى و با دست نمينوشتى و اگر غير آن بود، اهل باطل در كار تو شكّ ميكردند و ميگفتند در اثر خواندن و نوشتن چنين چيزها را آورده است.
«هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ» جمعه: 2 او كسى است كه در ميان درس ناخواندهها، پيغمبرى از خودشان برانگيخت، مراد از أميّين، اهل حجاز است. يهود ظاهرا غير يهود را اميّين ميخواندند چنانكه قرآن از آنها نقل ميكند «لَيْسَ عَلَيْنا فِي الْأُمِّيِّينَ سَبِيلٌ» آل عمران: 75.
در الميزان فرمايد: اهل كتاب مشركين عرب را اميّين ميخواندند و آيهى فوق را شاهد ميآورد ولى گفتيم از آيه بنظر ميايد كه يهود، مطلق غير يهود را اميّين ميخواندند زيرا ميگفتند: در باره اميّين و خيانت بآنها بر ما مسئوليّتى نيست، پس قهرا منظورشان مطلق غير يهود است نه فقط مشركين عرب. در جوامع الجامع فرموده: ميگفتند در كتاب ما، غير يهود را حرمتى نيست.
ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن با تفسير لغوى و ادبى قرآن ج1 191
- الامّى- كسى است كه نمىتواند كتابى را بخواند و نه مىتواند بنويسد و آيه زير بر اين معنى حمل شده است كه (هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ- 2/ جمعه).
قطرب مىگويد: أُمِّيَّة- بمعنى غفلت و جهالت است و- أمّى- در آيه از همين ريشه است كه بمعنى قلّت معرفت است، چنانكه در اين آيه قرآن آمده است كه (وَ مِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لا يَعْلَمُونَ الْكِتابَ إِلَّا أَمانِيَ- 78/ بقره) يعنى گروهى از اميّون هستند كه كتاب خواندن نمىدانند مگر اينكه بر ايشان خوانده شود.
فرّاء مىگويد: اميّون در اين آيه، اعرابى بودن كه كتابى نداشتند و در معنى آيه (النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوباً عِنْدَهُمْ فِي التَّوْراةِ وَ الْإِنْجِيلِ- 157/ اعراف).
گفتهاند- امّى- منسوب به امّتى است كه عادتا نمىتوانستند بنويسند و نمىتوانستند بخوانند چنانكه لفظ عامى به كسى گفته مىشود كه بر روش عامّه مردم باشد.
و نيز گفته شده از اين جهت به اميّون- خطاب شدهاند كه اگر چه خواندن و نوشتن كتابى را نمىدانستند و نمىتوانستند امّا ندانستن و نتوانستن نوشتن و خواندن را براى خود فضيلتى مىدانستند زيرا كه حفظ مىكردند و بىنياز از نوشتن و خواندن از روى كتاب بودند.
اين صفت براى پيامبر (ص) هم فضيلتى بوده و بر آيهاى از قرآن كه ضمانت حفظ و فراموش نكردن آيات قرآن است اعتماد داشته كه فرموده (سَنُقْرِئُكَ فَلا تَنْسى- 6/ اعلى) و باز گفته شده- اميّون و امّى- به خاطر منسوب بودن به- امّ القرى يعنى شهر مكّه است.
آیات:
الأعراف : 157 الَّذينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذي يَجِدُونَهُ مَكْتُوباً عِنْدَهُمْ فِي التَّوْراةِ وَ الْإِنْجيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّباتِ وَ يُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبائِثَ وَ يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتي كانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذينَ آمَنُوا بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
الأعراف : 158 قُلْ يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ جَميعاً الَّذي لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ يُحْيي وَ يُميتُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ الَّذي يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ كَلِماتِهِ وَ اتَّبِعُوهُ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ
آلعمران : 20 فَإِنْ حَاجُّوكَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِيَ لِلَّهِ وَ مَنِ اتَّبَعَنِ وَ قُلْ لِلَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ وَ الْأُمِّيِّينَ أَ أَسْلَمْتُمْ فَإِنْ أَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوْا وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَيْكَ الْبَلاغُ وَ اللَّهُ بَصيرٌ بِالْعِبادِ
آلعمران : 75 وَ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِقِنْطارٍ يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ وَ مِنْهُمْ مَنْ إِنْ تَأْمَنْهُ بِدينارٍ لا يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ إِلاَّ ما دُمْتَ عَلَيْهِ قائِماً ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا لَيْسَ عَلَيْنا فِي الْأُمِّيِّينَ سَبيلٌ وَ يَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ
الجمعة : 2 هُوَ الَّذي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفي ضَلالٍ مُبينٍ