عهد قرآن و نهج البلاغه روزدوشنبه 10 اردیبهشت 1403
صفحه 563 سوره مبارکه مُلک آیات 13تا26
وَ أَسِرُّوا قَوْلَکُمْ أَوِ اجْهَرُوا بِهِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ (13)
گفتار خود را پنهان کنید یا آشکار (تفاوتی نمیکند)، او به آنچه در سینههاست آگاه است!
أَ لاَ يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَ هُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ (14)
آیا آن کسی که موجودات را آفریده از حال آنها آگاه نیست؟! در حالی که او (از اسرار دقیق) باخبر و آگاه است!
هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ ذَلُولاً فَامْشُوا فِي مَنَاکِبِهَا وَ کُلُوا مِنْ رِزْقِهِ وَ إِلَيْهِ النُّشُورُ (15)
او کسی است که زمین را برای شما رام کرد، بر شانههای آن راه بروید و از روزیهای خداوند بخورید؛ و بازگشت و اجتماع همه به سوی اوست!
أَ أَمِنْتُمْ مَنْ فِي السَّمَاءِ أَنْ يَخْسِفَ بِکُمُ الْأَرْضَ فَإِذَا هِيَ تَمُورُ (16)
آیا خود را از عذاب کسی که حاکم بر آسمان است در امان میدانید که دستور دهد زمین بشکافد و شما را فرو برد و به لرزش خود ادامه دهد؟!
أَمْ أَمِنْتُمْ مَنْ فِي السَّمَاءِ أَنْ يُرْسِلَ عَلَيْکُمْ حَاصِباً فَسَتَعْلَمُونَ کَيْفَ نَذِيرِ (17)
یا خود را از عذاب خداوند آسمان در امان میدانید که تندبادی پر از سنگریزه بر شما فرستد؟! و بزودی خواهید دانست تهدیدهای من چگونه است!
وَ لَقَدْ کَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَکَيْفَ کَانَ نَکِيرِ (18)
کسانی که پیش از آنان بودند (آیات الهی را) تکذیب کردند، امّا (ببین) مجازات من چگونه بود!
أَ وَ لَمْ يَرَوْا إِلَى الطَّيْرِ فَوْقَهُمْ صَافَّاتٍ وَ يَقْبِضْنَ مَا يُمْسِکُهُنَّ إِلاَّ الرَّحْمٰنُ إِنَّهُ بِکُلِّ شَيْءٍ بَصِيرٌ (19)
آیا به پرندگانی که بالای سرشان است، و گاه بالهای خود را گسترده و گاه جمع میکنند، نگاه نکردند؟! جز خداوند رحمان کسی آنها را بر فراز آسمان نگه نمیدارد، چرا که او به هر چیز بیناست!
أَمَّنْ هٰذَا الَّذِي هُوَ جُنْدٌ لَکُمْ يَنْصُرُکُمْ مِنْ دُونِ الرَّحْمٰنِ إِنِ الْکَافِرُونَ إِلاَّ فِي غُرُورٍ (20)
آیا این کسی که لشکر شماست میتواند شما را در برابر خداوند یاری دهد؟ ولی کافران تنها گرفتار فریبند!
أَمَّنْ هٰذَا الَّذِي يَرْزُقُکُمْ إِنْ أَمْسَکَ رِزْقَهُ بَلْ لَجُّوا فِي عُتُوٍّ وَ نُفُورٍ (21)
یا آن کسی که شما را روزی میدهد، اگر روزیش را بازدارد (چه کسی میتواند نیاز شما را تأمین کند)؟! ولی آنها در سرکشی و فرار از حقیقت لجاجت میورزند!
أَ فَمَنْ يَمْشِي مُکِبّاً عَلَى وَجْهِهِ أَهْدَى أَمَّنْ يَمْشِي سَوِيّاً عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ (22)
آیا کسی که به رو افتاده حرکت میکند به هدایت نزدیکتر است یا کسی که راستقامت در صراط مستقیم گام برمیدارد؟!
قُلْ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَکُمْ وَ جَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصَارَ وَ الْأَفْئِدَةَ قَلِيلاً مَا تَشْکُرُونَ (23)
بگو: «او کسی است که شما را آفرید و برای شما گوش و چشم و قلب قرار داد؛ امّا کمتر سپاسگزاری میکنید!»
قُلْ هُوَ الَّذِي ذَرَأَکُمْ فِي الْأَرْضِ وَ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ (24)
بگو: «او کسی است که شما را در زمین آفرید و به سوی او محشور میشوید!»
وَ يَقُولُونَ مَتَى هٰذَا الْوَعْدُ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِينَ (25)
آنها میگویند: «اگر راست میگویید این وعده قیامت چه زمانی است؟!»
قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِنْدَ اللَّهِ وَ إِنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُبِينٌ (26)
بگو: «علم آن تنها نزد خداست؛ و من فقط بیمدهنده آشکاری هستم!»
ذَلُولاً آیه 15: ریشه ذلل 24 بار در 23 آیه تکرار شده.
قاموس قرآن ج3 21
ذلل: ذلّ (بضم اول) و ذلّة (بكسر اول) بمعنى خوارى و ضدّ عزّت است (صحاح- قاموس). ذلّ (بكسر اول) بمعنى رام شدن است چنانكه در صحاح گويد و ذليل شخصى است كه آشكارا خوار باشد و ناقه ذلول شتر رام است. در قاموس گويد: ذلّ با ضم و گاهى با كسر آيد و بمعنى نرمى است راغب ميگويد: ذلّ با ضمّ آنست كه از روى قهر باشد و با كسر آنست كه بعد از سختى و چموشى باشد.
قول صحاح با استعمال قرآن بيشتر ميسازد. «فَنَتَّبِعَ آياتِكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَ وَ نَخْزى» طه: 134 يعنى پيش از آنكه ذليل و خوار گرديم از آيات تو پيروى كنيم. «وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُ مَنْ تَشاءُ ...» آل عمران: 26 «وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِيٌّ مِنَ الذُّلِ» اسراء: 111 يعنى در حكومت شريك و از ذلت يارى نداشته است و ذليل و خوار نبوده كه حاجت بولىّ داشته باشد.
«سَيَنالُهُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ ذِلَّةٌ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا» اعراف: 152 بآنها از پروردگارشان غضب و خوارى ميرسد در زندگى دنيا. كلمه ذلّة هفت بار در قرآن آمده است.
«اذلة» جمع ذليل است بمعنى خواران مثل «وَ جَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِها أَذِلَّةً» نمل: 34 يعنى: عزيزان اهل آنرا ذليل ميكنند و مثل «لَنُخْرِجَنَّهُمْ مِنْها أَذِلَّةً» نمل: 37 و نيز جمع ذلول آمده بمعنى رامها و نرمها نحو «أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرِينَ» مائده: 54 يعنى: بر مؤمنان نرم و رام و بر كفار عزيز و تنداند. چنانكه ذلل (بر وزن عنق) نيز جمع ذلول است مثل «وَ أَوْحى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً ... ثُمَّ كُلِي مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ فَاسْلُكِي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلًا» نحل: 69 بعقيده مجاهد «ذُلُلًا» صفت «سُبُلَ» و حال است از آن. يعنى: براههاى خدايت وارد شو در حاليكه آسان و راماند و از ديگرى نقل شده كه صفت «النَّحْلِ» است. در اين صورت جمع آمدن، ظاهرا براى آن باشد كه از نحل جنس مراد است.
اذلّ اسم تفضيل ذلّت است نحو «لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَ ...» منافقون: 8 يعنى: عزيزتر حتما ذليلتر را از مدينه بيرون ميكند. اين سخن عبد اللّه ابى است لعنه اللّه «إِنَّ الَّذِينَ يُحَادُّونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِكَ فِي الْأَذَلِّينَ» مجادله: 20. يعنى آنانكه با خدا و رسول مخالفت ميكنند آنها در رديف ذليلترانند.
* «هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ ذَلُولًا فَامْشُوا فِي مَناكِبِها وَ كُلُوا مِنْ رِزْقِهِ» ملك: 15 يعنى او كسى است كه زمين را براى شما آرام گردانيد پس در شانههاى آن راه برويد و از روزى خدا بخوريد. با آيه فوق بحركت زمين استدلال كردهاند زيرا ذلول بمعنى مركوب رام است و دابه ذلول مركوبى را گويند كه چموش نيست و آرام است.
زمين نيز مركوب آرام است و حركت ميكند و در مركوب حركت ملحوظ است. اين در صورتى است كه ذلول فقط بمركوب گفته شود در نهج البلاغه خطبه 31 آمده «يَرْكَبُ الصَّعْبَ وَ يَقُولُ هُوَ الذَّلُولُ».
و نيز در قرآن آمده «إِنَّها بَقَرَةٌ لا ذَلُولٌ تُثِيرُ الْأَرْضَ» بقره: 71.
در كتاب آغاز و انجام جهان از كلمه مناكب كه بمعنى شانهها است استدلال شده بكرويّت زمين.
اين استدلال كاملا صحيح است زيرا رفتن در شانههاى زمين در صورتى صحيح است كه همه جاى آن شانههاى آن باشد و آن در صورتى است كه كروى باشد چنانكه با تأمل روشن خواهد شد.
* «ذَلَّلْناها لَهُمْ» يس: 72 يعنى: چهارپايان را بر آنها رام كرديم «وَ ذُلِّلَتْ قُطُوفُها تَذْلِيلًا» انسان: 14 يعنى چيدن ميوههاى بهشت بر آنها رام و سهل شده است.