❤ |
ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 18-10-2022 در ساعت 21:07
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
موضوعات تصادفی این انجمن:
- يك غنچه مي خنديد در باران ❀ ❀ ویژه نامه...
- جویباری از بهشت {ویژه نامه ماه رجب } وداع...
- نیستان غربت... ویژه نامه سالروز تخریب حرم...
- ویژه نامه ولادت با سعادت حضرت فاطمه...
- ماه رجب ، طليعه انس{ ویژه نامه ماه رجب }
- عاشقانه ترین آواز خدا {ویژه نامه گرامیداشت...
- ◄*♥*♥*►ويژه نامه گراميداشت ايام الله دهه...
- ╫►*♥*◄╫ سالروز ورود حضرت معصومه (س) به...
- ۩ ๑۩๑ ۩ لیست تاپیک های انجمن مناسبت ها...
- ๑۩๑ ويژه نامه گراميداشت قيام خونين پانزده...
❤ |
بالد بر آسمان ز شرف آسمان قم
سايد بر آستان تو سر آسمان قم
درگاه تو است مركز دارالفنون علم
طلاب دين كواكبى از كهكشان قم
در پيشگاه حضرت معصومه صبح و شام
بيزد گهر, مدرس گوهر فشان قم
سبقت ز ساكنان حريم خدا برند
از راه دوستى على عارفان قم
چون پاى اهل علم بر اين خاك مى رسد
اى دل به جان ببوس توهم خاكدان قم
اى در پر بها به قم گشته اى مكين
كردى ز خلد باز درى در مكان قم
سر عاكفان كعبه يزدان به جان نهند
بر آستان قدس ملك پاسبان قم
الفاظ در معانى مدح تو قاصر است
اى نازنين كه جسم تو باشد روان قم
آيد اگر خليل پيمبر در آن حرم
نبود شگفت گر شود از عاكفان قم
چشم دلم ز گرد ضريح تو روشن است
آرى چو توتيا بود اين ارمغان قم
در پر بهاء(لمعات عشق, ص 118)
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
پا از رکاب نور بر زمین نهادی، در حالی که فرشتگان،
همراهی ات می کردند و بانوان پرده نشین،
گرداگردت حلقه زده بودند.
خاک تفتیده قم، زیر قدم های مبارکت، جان می گرفت
و از برکت غبار نشسته بر دامانت، هر چه
بیابان و کویر به شکوفه می نشست.
ای دختر آفتاب! تو آمدی؛ در سرسبزترین بهاری
که اهالی قم به چشم دیده بودند و در روزی که
جدّ بزرگوارت، وعده آمدنش را داده بود.
آسمان آن روز، میزبان فرشتگانی بود که برای
پابوسی ات بر هم پیشی می گرفتند و مشتاقانه
اذن دخول می طلبیدند.
تو در امواج خروشان مردمی که فرسنگ ها به
پیشوازت آمده بودند، چون خورشید می درخشیدی
و با تبسمی شیرین به صدای تکبیر و تهلیل مردم گوش می سپردی؛
مردمی که شبنم اشک بر غنچه لبخندشان نشسته بود
و با دست های گل و ریحان، به استقبالت آمده بودند.
تو آمدی، معصومه جان و بعد از تو،
همه چیز رنگ و بویی دیگر یافت.
قم قطعه ای از بهشت شد و صدای بال فرشتگان
، هر صبح و شام از آسمانش به گوش رسید.
انگار همه خوبی ها، همه شادی ها به سوی
این نقطه از زمین سرازیر شده بود.
ای پرده نشین حرم عصمت و عفاف، خدا را شکر
که آفتاب وجودت بر آسمان بی ستاره قم درخشید.
خدا را شکر که بیت النور عبادتت،
بیت الله دلخستگان این وادی شد.
خدا را شکر که طوبای عشق و معرفتت، چونان درختی
سبز و ستبر بر سر مردمان شیفته این دیار، سایه گستر شد.
بانوی عشق! قم، خانه اهل بیت است و صاحب این خانه تویی!
قم، پناهگاه همه دلسوختگان عالم است و
سرسلسله این عاشقانِ دلسوخته تویی!
قم، باغی از جنات بهشت است و باغبان
مهربان شکوفه هایش تویی!
خوش آمدی به خاک کویری این دیار، ای طلایه دار بهار!
صفای قدم های خسته ات، ای نادره روزگار!
چشم هامان را تا ابد به جمال فاطمی ات روشن کردی
و دل ها مان را تا همیشه، سرشار از پروانگی ات کردی!
اینک، تو را قسم به کرامت دستانت، قبولمان کن!
تو را قسم به زلال چشمانت، آب کوثرمان بخش!
تو را قسم به عطوفت و مهرت، از خانه خویش مرانمان!
ای تجسم مهربانی زهرا علیهاالسلام و
رأفت برادرت امام رضا علیه السلام !
دریاب ما را که ساحل نشین دریای تو ایم؛
رهامان مکن در این روزگار وانفسا!
نسرین رامادان
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
بیاور عاشقان را سهمی از نور
کجاوه، پستی و بلندی جاده را می پیماید
و شما مسافت غربت را.
چه چیز، راه طولانی را کوتاه می کند،
جز نهالستان های امید که آبادی به آبادی
در نگاه دلتان سبز می روید؟
دروازه های شهر گشوده،
چشم های میهمان نواز به جاده،
آغوش ها باز و دست ها به اشتیاقِ آب و جارو،
آستین ها را زده بالا.
امروز از چهار سو،
نسیم نرگس و مریم وزیدن گرفته ست،
تا در برابر عطر قدم های بانوی کریمه
علیهاالسلام سر فرودآورد.
«این بوی ناب وصال است
یا عطر گل های سیب است؟
این نفحه آشنائی بوی کدامین غریب است؟»
آوای زنگوله ها، موسیقی کویر است؛
جاری در قافله که زیر و بم آن
آویخته به گردن اشتران است
و دل های گوش به زنگ را می گوید
که فاصله ای نیست
تا مسافری محبوب، قدم رنجه کند.
و پر می شود مشام هوا
از شمیم جان فشانی و عطر اسپند.
... وَ اِن یَکادُ الَّذینَ کفروا لَیُزْلِقونَکَ بِاَبْصارِهِمْ...
دور باد از حضور شما شمّه ای از نگاه تنگ نظران
و خاکستر باد اندیشه ای
که آتش گردن کشی را خواهد رقصاند.
«تو می رسی غریبه از دیار دور دست
و من هزار پاره می کنم به پیش پات پیرهن»
حالا این سرزمین،
بوی آب و خاک اهل بیت را گرفته است
و می خواهد بخشی از میراث نبوی را
ناباورانه تحویل بگیرد.
بانوی کریمه، گلاب ناب حضور،
شیرینی کلام خاندان، حریر سپید نوازش
و نان برشته برکت، سوغات آورده است.
و چشم ها نمی توانند ببینند
ظرفیت صندوقچه او را
که به اندازه دنیایی از کرامت جا دارد.
«حالیا دست کریم تو برای دل ما سر پناهی است
در این بی سر و سامانی ها»
السلام علیکِ یا بنتَ فاطمةَ و خدیجة!
هر آن که دست بر سینه،
شما را درود می فرستد،
تمام حق عشق را به جای آورده است.
زنان، بر پشت بام ها، هلهله کنان
و کودکان در کوچه های شادی روان،
شهر را به شور و شعف آذین بسته
و نفس های گرم خویش را
به خوش آمد گویی، رها کرده اند.
«ببین از چشمه می جوشد ترانه
زِ گل ها می کشد آتش زبانه
بیاور عاشقان را سهمی از نور
بپاش از پنجره در قلب خانه»
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 18-10-2022 در ساعت 21:09
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
السلام عليك يا بنت موسى بن جعفر(ع)
معصومه اى را در پاكى و معنويت يافتم،
معصومه اى را در غريبى و غربت
همچون زينب درپى برادر يافتم.
«يا اخت ولى الله»
معصومه اى را كه نشانه قبر مادرش بود يافتم.
«يا بنت فاطمه (س)»معصومه اى را كه بوى مدينه و غريبى
تنهايى بقيع را به همراه داشت يافتم.
«يا بنت الحسن (ع)»
معصومه اى را كه پيام آور
مظلوميت و غربت كربلا بود يافتم
«يا بنت الحسين (ع)».
حال به خود مى بالم واحساس آرامش مى كنم كه تو را يافتم،
باز به خود مى بالم كه در سرزمينى متولد شدم
كه خاكش بوى بهشتى را مى دهد
كه وعده خدا بخاطر قدومت به مردمان اين سرزمين
وارد شده است كه «من زارها عارفا بحقها فله الجنة» .
يا« عمة ولى الله »
پى بردن به اسرار وجودت بسيار سخت است
و هيچ قلمى و مغز شاعرى نمى تواند
آن طور كه شايسته توست بگويد و بنويسد
و هيچ اشكى نمى تواند زخم غريبى
و دورى برادرت را تسكين دهد
واين تويى تسكين دهنده دردهاى غريب.
اگر تو نبودى كبوتران، پرواز عشق سر نمى دادند
و اين چنين دلربايى گنبد نيلگونت نمى شوند .
چه زيباست آن لحظه اى كه عاشقانت
مسحور جمال كبريائيت مى شوند
ودر پى نسيم رحمت و شفاعتت سرمست، كه
«عرف الله بيننا و بينكم فى الجنة» .
وجود، هميشه سرشار كرامت توست و از وجود شماست
كه درهاى بهشت به رويمان گشوده است .
«يا فاطمه اشفعى لنا فى الجنة»
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
تويـی که شــاه خراسان بود بــرادر تــو
بـــر آن مقام رفيــع و بـر اين مقام، ســلام
به هر عدد که تکلم شـود به ليل و نهار
هــــزار بـار فـــزون تـر ز هـر کـلام، ســلام
صبح تا شب و از شام، تا طليعه صبــح
بر آستـانه قــدسـت علی الـدوام، ســلام
در آســـمان ولايــت، مــه تمــامی تـــو
ز پای تا به ســرت ای مـــه تـمـام، ســلام
به پيشگــاه تو ای خواهـــر شه کـَـونين
ز فـرد فـرد خليـق، به صبح و شام ســلام
منم که هر سر مويم به هر زمان گويـد
به جـان پــاک تـو ای دخــتـر امـام، ســلام
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
«بانوی سپید آب «یا معصومه» علیهاالسلام
ای دختر آفتاب «یا معصومه» علیهاالسلام
سرچشمه عصمت و صفا و جودی
هستی تو ز نور ناب «یا معصومه» علیهاالسلام »
پا از رکاب نور بر زمین نهادی،
در حالی که فرشتگان، همراهی ات می کردند
و بانوان پرده نشین، گرداگردت حلقه زده بودند.
خاک تفتیده قم، زیر قدم های مبارکت،
جان می گرفت و از برکت غبار نشسته بر دامانت،
هر چه بیابان و کویر به شکوفه می نشست.
ای دختر آفتاب! تو آمدی؛
در سرسبزترین بهاری که اهالی قم به چشم دیده بودند
و در روزی که جدّ بزرگوارت، وعده آمدنش را داده بود.
آسمان آن روز، میزبان فرشتگانی بود
که برای پابوسی ات بر هم پیشی می گرفتند
و مشتاقانه اذن دخول می طلبیدند.
تو در امواج خروشان مردمی که فرسنگ ها
به پیشوازت آمده بودند، چون خورشید می درخشیدی
و با تبسمی شیرین به صدای تکبیر و تهلیل مردم گوش می سپردی؛
مردمی که شبنم اشک بر غنچه لبخندشان نشسته بود
و با دست های گل و ریحان، به استقبالت آمده بودند.
تو آمدی، معصومه جان و بعد از تو،
همه چیز رنگ و بویی دیگر یافت.
قم قطعه ای از بهشت شد و صدای بال فرشتگان،
هر صبح و شام از آسمانش به گوش رسید.
انگار همه خوبی ها، همه شادی ها
به سوی این نقطه از زمین سرازیر شده بود.
ای پرده نشین حرم عصمت و عفاف،
خدا را شکر که آفتاب وجودت
بر آسمان بی ستاره قم درخشید.
خدا را شکر که بیت النور عبادتت،
بیت الله دلخستگان این وادی شد.
خدا را شکر که طوبای عشق و معرفتت،
چونان درختی سبز و ستبر
بر سر مردمان شیفته این دیار، سایه گستر شد.
بانوی عشق! قم، خانه اهل بیت است
و صاحب این خانه تویی!
قم، پناهگاه همه دلسوختگان عالم است
و سرسلسله این عاشقانِ دلسوخته تویی!
قم، باغی از جنات بهشت است
و باغبان مهربان شکوفه هایش تویی!
خوش آمدی به خاک کویری این دیار،
ای طلایه دار بهار!
صفای قدم های خسته ات،
ای نادره روزگار!
چشم هامان را تا ابد به جمال فاطمی ات
روشن کردی و دل ها مان را تا همیشه،
سرشار از پروانگی ات کردی!
اینک، تو را قسم به کرامت دستانت، قبولمان کن!
تو را قسم به زلال چشمانت، آب کوثرمان بخش!
تو را قسم به عطوفت و مهرت، از خانه خویش مرانمان!
ای تجسم مهربانی زهرا علیهاالسلام
و رأفت برادرت امام رضا علیه السلام !
دریاب ما را که ساحل نشین دریای تو ایم؛
رهامان مکن در این روزگار وانفسا!
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
بگو که شهر را آذین کنند؛
اکنون که عالمه ای از نسل مطهر
رسول خدا صلی الله علیه و آله
بر شهر ما فرود می آید.
بگو که دسته دسته فرشتگان خوش الحان الهی،
سرود قدسی سر دهند که بانوی مطهری می آید
که افتخار این سلاله پاک است و محبوب دل های نکته بین شان.
معصومه علیهاالسلام می آید او که چون نامش،
با گناه و عصیان بیگانه است و او که در دامن
امامت پرورش یافته است.
غیر از نور امامت وجودش را اثری در نوردیده
و چشم را به انوار الهی اش روشن نکرده است.
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)