صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 12 , از مجموع 12

موضوع: انتظار عامل مقاومت و حرکت

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,724
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,865
    مورد تشکر
    7,626 در 2,115
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    به سوی هدفهای اسلام

    اسلام دینی است که چهارده قرن پیش به وسیله پیامبر بزرگ خدا،
    حضرت خاتم الانبیاء صلی الله و علیه و آْله و سلم جهانیان به آن دعوت شدند، و شکوهمندترین و نجات بخش ترین نهضتهای تاریخی و جنبشهای مذهبی و انقلابات حقیقی را به وجود آورد.
    هدف اسلام، آزاد کردن انسانها، خاتمه دادن به شرک و بت پرستی و فساد و گناه، بر چیدن بساط ظلم و استثمار، آزاد نمودن و پاکسازی مغزها از خرافات و عقاید موهوم، برداشتن امتیازات پوچ و مادّی، مبارزه با جهل و نادانی، تصمیم عدالت و امنیت، بهره برداری عموم از نعمتهای الهی، برقراری احکام خدا، استقرار نظم، حفظ حقوق، فراهم کردن امکانات ترقی، تکامل علمی، روحی، فکری، جسمی، مادّی و اقتصادی برای همه، و خلاصه: دعوت به توحید و پرستش خدای یگانه و عدل و رحمت و احسان و علم و ایمان و نور و روشنائی است.
    (کتاب أنزلناه الیک لتخرج الناس من الظلمات الی النور) [2] = «کتابی است که بر تو نازل کردیم تا مردم را از تاریکی ها به سوی نور خارج کنی».
    (وما أرسلناک إلاّ رحمة للعالمین) [3] = «و نفرستادیم تو را مگر رحمتی برای جهانیان».


    امضاء


  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,724
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,865
    مورد تشکر
    7,626 در 2,115
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    بارالها، تو می دانی که تبعیضات نژادی چگونه به زور اقویا و زمامداران ملل متمدن نما، هنوز هم که هنوز است، قیافه زشت خود را نشان می دهد.
    تو دانائی که بانوان به اسم آزادی و مساوات، غیر متساوی در اسارت افتاده و وسیله اطفاء شهوت مردان شده، و امنیت و آسایش ندارند; و از حقیقت مقدّس و رمز متعالی رابطه ازدواج و محیط انس و اطمینان و پر مهر و لطف خانواده محروم شده اند و روز به روز این تمدن منحوس یا توحش قرن اتم، آنها را به سوی سیاه چالهای سقوط پرت می کند.
    تو آگاهی که در فرهنگ و تمدن غرب و شرق، غیرت همّت، فداکاری د عفت، نجابت، حجاب، حیا و آزرم چسان مفهومش مسخره و مبتذل و بی ارزش شده است که از آن چیزی جز لفظ باقی نمانده است.
    خدایا، اگر ما به پا نخیزیم و بنشینیم و این همه صحنه های گمراهی و تباهی را در جهان ببینیم و تکان نخوریم، در پیشگاه تو شدیداً مسؤول و مقصّریم.
    همه سنتهائی که تو برقرار کرده ای، یا مظلومان و محرومانی هستند که برای بر پا داشتن حق و مبارزه با جهل و ظلم و باطل قیام می کنند و جنود و امدادهای تو، همه پشتیبان حق پرستان و عدالت خواهان می باشند و برای نابودی ظلم و باطل، و ایجاد و گسترش حکومت حق و عدل، در کنار اهل حق و مجاهدان واقعی قرار دارند.
    تو از مطبوعات دنیا، سینماها، مراکز فساد و فحشاء سیاستها، بازرگانی ها، فرهنگها و تعلیم و تربیتها، و از همه
    اوضاع آگاهی و می بینی که همه این نمونه ها مظاهر انحطاط فکر بشر و گرایش او به سوی حیوانیت شده است.
    جهان به دو جبهه تقسیم شده است: جبهه زورمندان و استضعاف گران، و جبهه اکثریت استضعاف شده.
    خدایا، ما نمی دانیم وقت ظهور فرا رسیده یا نه، اما این قدر می دانیم که مستضعفیم، و اگر آن انقلاب تمام عیار مهدی آل محمد _ عجّل الله تعالی فرجه _ وقتش نرسیده باشد، تو باید به ما همّت و نهضت و شوق دهی تا به پا خیزیم و مشعل علم و هدایت اسلام را به دست گرفته و با همراهی و همکاری صدها میلیون مستضعف خدا پرست، با صفوف فشرده و متحد، دین تو را یاری کنیم، و احکام تو را حاکم سازیم، و قرآن را منبع الهام و حرکت خود قرار دهیم و به سوی آینده ای درخشان و اسلامی که نشانه آینده تابناک عصر حکومت مهدی باشد پیش رفته و روز بیدادگر و دشمن دین تو را سیاه سازیم.
    خداوندا، یأس و ناامیدی از رحمت تو در هیچ حال جائز نیست و تو خود فرموده ای: (إن تنصروا الله ینصرکم ویثبت أقدامکم) [5] = «اگر خدا را یاری کنید، او هم شما را یاری می نماید و گامهایتان را استوار می دارد».
    و (الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا وإن الله لمع المحسنین) [6] = «و آنان که در «راه» ما جهاد کنند البته آنان را به راههایمان هدایت می کنیم، و خداوند هر آینه با نیکوکاران است».
    و با وعده های صریح تو هیچ کس را در ترک یاری حق و یاری
    دین تو، عذری نیست. و انتظاری که دستاویز تبلیغات دشمنان اسلام، علیه مسلمین شده است، از اسلام نبوده بلکه عین رضایت به وضع موجود و امضای نابسامانیها و عقب ماندگیها، و مخالف با تحول و تکامل انقلاب اسلام است; که این انتظار، انتظاری که در قرآن تو و در احادیث و روایات دستور داده شده، نیست.
    ما را از انتظار بی هدف و بی معنی دور ساز و به آن انتظار حقیقی که عامل جنبش و حرکت و مبارزه و مقاومت است، هدایت و آشنا کن.
    بارالها، ما را به مسؤولیتهای خطیری که در برابر تو، نسبت به دین تو و کتاب و احکام تو داریم، راهنمائی فرما; و به ما توفیق کامل عطا کن تا وظایف خود ا در راه یاری هدفهای عالی اسلام و اجرای احکام آن و امر به معروف و نهی از منکر، نصب العین و برنامه خود قرار دهیم.
    (ربنا أفرغ علینا صبراً، و ثبت أقدامنا و أنصرنا علی القوم الکافرین) [7] = «پرورگارا، بر ما صبر و پایداری ببخش گامهایمان را استوار بدار، و ما را بر قوم کافران یاری عنایت فرما».

    به سوي هدفهاي اسلامي

    (إن هو إلاّ ذکر للعالمين ولتعلمن نبأه بعد حين).(19)

    : قرآن، کتابي براي جهان وجهانيان است. براي دانستن خبرها واثرهاي شگفت انگيزتر وبزرگتر آن، منتظر آينده باشيد.

    به سوي هدفهاي اسلام

    اسلام ديني است که چهارده قرن پيش به وسيله پيامبر بزرگ خدا، حضرت خاتم الانبياء صلي الله وعليه وآْله وسلم جهانيان به آن دعوت شدند، وشکوهمندترين ونجات بخش ترين نهضتهاي تاريخي وجنبشهاي مذهبي وانقلابات حقيقي را به وجود آورد.

    هدف اسلام، آزاد کردن انسانها، خاتمه دادن به شرک وبت پرستي وفساد وگناه، بر چيدن بساط ظلم واستثمار، آزاد نمودن وپاکسازي مغزها از خرافات وعقايد موهوم، برداشتن امتيازات پوچ ومادّي، مبارزه با جهل وناداني، تصميم عدالت وامنيّت، بهره برداري عموم از نعمتهاي الهي، برقراري احکام خدا، استقرار نظم، حفظ حقوق، فراهم کردن امکانات ترقي، تکامل علمي، روحي، فکري، جسمي، مادّي واقتصادي براي همه، وخلاصه: دعوت به توحيد وپرستش خداي يگانه وعدل ورحمت واحسان وعلم وايمان ونور وروشنائي است.

    (کتاب أنزلناه اليک لتخرج الناس من الظلمات الي النور)(20) ، (کتابي است که بر تو نازل کرديم تا مردم را از تاريکي ها به سوي نور خارج کني).

    (وما أرسلناک إلاّ رحمة للعالمين)(21) ، (ونفرستاديم تو را مگر رحمتي براي جهانيان).

    پيروزي اسلام بر همه اديان

    خدا وعده داده است که اسلام را بر همه اديان پيروز سازد واين وعده اي است که قوانين خلقت وسنن آفرينش با آن موافق است; ووعده نصرت وغلبه همه جانبه اي است که به انبياء داده است; چنانکه در سوره صافات آيات171 ـ 173، مي فرمايد:

    (ولقد سبقت کلمتنا لعبادنا المرسلين إنهم لهم المنصورون وإن جندنا لهم الغالبون) ، (وبه تحقيق سخن ما براي بندگان ما که پيامبرند، پيشي گرفته; که همانا ايشان ياري شدگانند، وهمانا سپاه ما بر آنها (دشمن) پيروزند).

    ودر سوره غافر، آيه 51، مي فرمايد:

    (إنا لننصر رسلنا والذين آمنوا في الحياة الدنيا ويوم يقوم الاشهاد) ، (همانا ما ياري مي دهيم پيامبرانمان وکساني را که ايمان آوردند، در زندگي دنيا وروزي که شاهدان (معصومين:) به پا خيزند).

    اسلام با چنين هدفها وبرنامه هاي سازنده اي که اين هدفها را تأمين کند، شروع به کار کرد وجلو آمد; وعالي ترين وپاکترين روش رهبري را به مردم ارائه داد وهدفهاي خود را در عقايد، احکام، اخلاق، اقتصاد، اجتماع، دين ودنيا به مردم عرضه داشت.

    مردم، شيفته وفريفته نهضت اسلام وبرنامه ها وپيشنهادهاي آن شدند، از آن استقبال کردند، وآن را ملاک ومعيار آزادي شناختند; وپس از آن همه ذلّت هائي که در برابر حُکّام وسلاطين خود کامه داشتند، عزّتي را که اسلام به آنها عطا کرد، بزرگ ترين غنيمت شمردند.

    فرزندان کارگران ودهقانان وچوپانان، که خود را با فرزندان پادشاهان واميران برابر ديدند، لغو تقيسمات ودرجه بنديهاي طبقاتي را که طبقه پائين تر وفرزندانشان را از ترقي وورود در حريم منطقه طبقه به اصطلاح بالاتر ممنوع مي کرد، از جان ودل پذيرفتند وجنگ با اسلام وسپاه مسلمان را جنگ با سعادت وآزادي خود دانستند.

    اسلام به زودي جاي خود را در دلها باز کرد ودعوتش در عمق وجدان وشعور همه با شور وشعف بسيار استقبال شد.

    هيچ کشوري را مسلمانان فتح نمي کردند مگر بعد از آنکه قلوب مردم آن را بانگ جان بخش توحيد وآزادي وبرابري اسلام فتح کرده بود.

    اين نهضت مقدّس با اين برنامه هاي عالي ومايه هاي ارج دار انساني بايد جهان را فتح کرده وبه همه اهدافش رسيده باشد.

    چرا چنين نشد؟

    وچرا اسلام در نيمه راه ماند ومتوقف گشت؟

    دستگاه رهبري آن، به زودي به دست افرادي جاهل واستثمارگر وعيّاش وهرزه افتاد که مسير واقعي اسلام وجهان اسلام را تغيير دادند وهمان مظاهر واوضاع ورژيمهائي را که اسلام با آن مبارزه کرده بود، به اسم اسلام، به اسم خلافت اسلام، به اسم جهاد اسلام، به اسم عدالت اسلام، به اسم قانون اسلام وبه اسم تحاد اسلام، دوباره زنده کردند.

    اسلام آمد تا بشريّت را از بشر پرستي نجات دهد، تا کاخهائي را که اکاسره وقياصره (کسري وقيصرها) از عصب حقوق واموال وظلم بر زير دستان بنا نهاده بودند، ويران سازد; وفاصله اي را که ميان زمامداران وافراد عادي بود از ميان بردارد وانسانهاي ناآگاه، خفته، وناآشنا به حقوق خود را بيدار وآگاه نمايد، واز مداين ورُم وپايتخت هاي ستمگران زمان، مدينه بي تجمّل، بي دستگاه، بي کاخ وقصر، ونزديک به همه وبا همه، بسازد. اسلام بود که رهبر دوّمش اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب عليه السلام مي فرمود:

    (ألا وان امامکم قد اکتفي من دنياه بطمرته، ومن طعمه بقرصه(22) ، هان! که امام شما از دنيايش به دو کهنه جامه، واز خوراکش به دو قرص نان اکتفا نموده است).

    وهم او مي فرمود:

    والله لو أعطيت الاقاليم السبعة بما تحت أفلاکها علي أن أعصي الله في نملة أسلبها جلب شعيرة ما فعلته(23) ، به خدا سوگند اگر هفت اقليم را با هر چه در زير آسمانهاي آنها است به من دهند که خدا را نافرماني کنم، در گرفتن برگ جوي از مورچه اي، چنين نخواهم کرد).

    وهم از او روايت است که: هر کس بخواهد نظر کند به شخصي از اهل جهنم، نظر کند به شخصي که نشسته است ودر اطراف او ديگران به عنوان احترام ايستاده اند.

    ولي غاصبان مقام رهبري اسلام به جاهليّت پيشين گرائيده وهمان اساس گذشته را که اسلام با آن مبارزه دارد، داغ تر وظالمانه تر تجديد کرده، همان عيّاشها، همان هرزگيها، وهمان کاخها وقصور را از نو بنياد کردند. مدينه پيغمبر وکوفه علي را کنار گذارند، وبغداد، دمشق، غرناطه، قرطبه، اسلامبول، قاهره، آکره ونقاط ديگر را که در استعباد بشر وصرف ميليونها دست رنج مردمان ضعيف وعقب مانده، کمتر از مداين ورم نبود، به دنيا نشان دادند; ودر واقع، روش ورژيم ضعيف ضد اسلامي آنها که به اسم اسلام روي کار مي آمدند، اسلام را از فتح قلوب واز رسيدن به هدفهايش مانع شد.

    هر کس تاريخ وسرگذشت دستگاههاي جبّار بني اميّه، بني عبّاس، امويين اندلس، سلاطين عثماني وديگر کساني را که بر جوامع مسلمان به اسم اسلام وحاکم مسلمان، در هند، ما وراء النهر وايران، مصر، شام ونقاط ديگر آسيا وآفريقا واروپا، مسلط شدند بخواند، مي فهمد چه وضع بسيار نااميد کننده اي جلو آمد که هدفهاي واقعي واصولي اسلام بيشتر از رسميت افتاد واصلاً مطرح نبود.

    پاورقى:‌

    (1) از دعاي افتتاح، مروي از حضرت مهدي.
    (2) سوره توبه، آيه33.
    (3) سوره انبياء، آيه105.
    (4) حديث نبوي، الجامع الصغير، ج1، ص135، حرف الثاء.
    (5) غمام: ابر تيره.
    (6) حسام: شمشير.
    (7) (ونيست آن زمان، زمان قرار وپناهندگي).
    (8) ونيست براي من پناهگاه.
    (9) استرحام: طلب رحمت ودلسوزي.
    (10) دعاي افتتاح، مروي از حضرت مهدي.
    (11) دعاي افتتاح، مروي از حضرت مهدي.
    (12) سوره قصص، آيه5.
    (13) سوره نور، آيه55.
    (14) سوره حج، آيه41.
    (15) سوره قصص، آيه6.
    (16) سوره محمّد، آيه7.
    (17) سوره عنکبوت، آيه69.
    (18) سوره بقره، آيه250.
    (19) سوره ص، آيه87 ـ 88.
    (20) سوره ابراهيم، آيه1.
    (21) سوره أنبياء، آيه107.
    (22) نهج البلاغه فيض الاسلام، ص966.
    (23) نهج البلاغه فيض الاسلام، خطبه215 ص714.

    امضاء

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi