ه.) شکوفه های رضایتبه هر روی، فاطمه در مقام ذکر و نیایش بر افق ملکوت می درخشد. او از خدا خشنود (راضیه)، و خدا از وی خشنود است (مرضیه)؛ چرا که فاطمه در عشق و محبت به خداوند فانی است. از این رو، زمزمه اش این بود:
«رضیتُ بما رضی اللّه و رسوله». (52)
سلمان می گوید: در محضر رسول خدا بودم؛ ناگاه زهرا علیهاالسلام با حالتی محزون وارد شد و از طعن و آزار زنان قریش گله کرد که او را به مردی فقیر (علی علیه السلام ) تزویج کرده است! پدر، حضورش را گرامی داشت و دست لطف و مهربانی بر سرش کشید؛ سپس فرمود:
«این عقد، به فرمان خدا بوده و شما دو نفر، برگزیده خدا و کفو هم هستید.»
زهرا علیهاالسلام سر بر آسمان برداشت و با شادمانی گفت:
«رضیتُ باللّه ربّا و بک یا ابتاه نبیا و بابن عمّی بعلاً و ولیا». (53)
هنگام خواستگاری علی علیه السلام نیز پیامبر با دخترش به مشورت نشست، فاطمه از پدرش پرسید: نظر شما چیست؟ رسول خدا فرمود: «اذن اللّه من السّماء؛ خداوند از آسمان اذن داده است.» فاطمه گفت: «خشنودم به آنچه که خدا و پیامبر را خشنود سازد.»
روزی حسین علیه السلام در دامان مادرش بود، پیامبر صلی الله علیه و آله او را در آغوش گرفت و سپس بر قاتلان حسین علیه السلام نفرین کرد. فاطمه علیهاالسلام پرسید: پدر جان! چه می گویید؟ حضرت فرمود:
«از مصائب و آینده او یاد می کنم. گویا هم اکنون جایگاه شهادت او و یارانش را می بینم که چگونه برای رسیدن به «شهادت» بر هم سبقت می گیرند.»
فاطمه علیهاالسلام از قاتل و مکان شهادت فرزندش پرسید؛ رسول خدا فرمود:
«در سرزمین کربلا و به دست بدترین افراد به شهادت می رسد.»
آنگاه رسول خدا پیرامون عظمت و منزلت حسین علیه السلام مطالبی بیان کرد. در این هنگام، فاطمه علیهاالسلام گفت: «یا ابة سلّمتُ و رضیتُ و توکلتُ علی اللّه».
پیامبر صلی الله علیه و آله دست مبارکش را بر قلب و دیدگان وی کشید و فرمود:
«انّی و بعلک و انت و ابناک فی مکان تقرّ عیناک و یفرح قلبک (54)؛ همانا من، شوهرت، تو و فرزندانت در جایگاهی هستیم (مقام قرب الهی) که به سبب آن، دیدگانت روشن و قلبت شادمان می شود.»