از این نکته، نکته دیگر وبلکه نکات دیگری می توان استفاده نمود; زیرا امام صادق (علیه السلام) در پایان سخنانشان به عبد اللّه بن فضل فرمود:
«ای پسر فضل! موضوع غیبت مهدی (علیه السلام) امری خدایی وسرّی از اسرار او وغیبی از غیب های اوست. از آن جایی که ما می دانیم خداوند حکیم است، تصدیق می کنیم که تمام کارهای او از روی حکمت است، گر چه علّت وسبب آن برای ما روشن نباشد»(۲۵).
آنچه لازم است اشاره کنیم آن است که ما باید بیشتر در زمینه شناخت حضرت مهدی (علیه السلام) وهمچنین موضوع ولایت وامامت ائمه معصومین (علیهم السلام) فکر واندیشه خودمان را به کار گیریم وبا تجزیه وتحلیل عمیق تری در راستای شناخت پیشوایان معصوم (علیهم السلام) گام برداریم.
اینجاست که باید در فکر واندیشه عمیق تری فرو رویم وبدانیم که بعد از رحلت پیامبر گرامی اسلام چه رویداد بزرگی اتفاق افتاده بود که خلفا وجانشینان به حق پیامبر اسلام، یعنی حضرت علی (علیه السلام) وفرزندان معصوم آن بزرگوار، در طول دویست وشصت سال نتوانستند آن چنان که می بایست حرف دلشان را بزنند وحقیقت امر را برای شیعیان وارادتمندان خود بیان فرمایند تا جایی که بیان بسیاری از حقایق را به بعد از ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) موکول فرمودند چنانکه در فرمایش امام صادق (علیه السلام) به عبداللّه بن فضل هاشمی گذشت.
جواب این پرسش با مراجعه به تاریخ صدر اسلام به خوبی روشن می شود ومعلوم می گردد که عامل تمام گرفتاری هایی که بعد از رحلت پیامبر اسلام برای مسلمانان پیش آمد، همان غصب خلافت است که به سبب آن زعامت ورهبری جامعه اسلام از صاحبان ووارثان اصلی آن سلب گردید.
۲ - همگونی غیبت حضرت مهدی (علیه السلام)
با غیبت انبیای گذشته
در مورد همگونی غیبت حضرت مهدی (علیه السلام) با غیبت انبیا (علیهم السلام)، علل وحکمت هایی در روایات بیان شده است که با توجه به آن، قسمتی از اسرار غیبت روشن می شود. به چند روایت در این زمینه، اشاره می کنیم.
۱ - سدیر صیرفی می گوید: با مفضّل وابو بصیر وابان بن تغلب خدمت امام صادق (علیه السلام) شرفیاب شدیم. آن حضرت بر روی خاک نشسته بود ولباسی خیبری بر تن داشت وهمچون مادری فرزند مرده، گریه می کرد وحزن واندوه، سراسر وجود حضرت را فرا گرفته بود ودر حالی که اشک هایش جاری شده بود می فرمود:
«سیدی غیبتک نَفَتْ رُقادی، وضیقت علی مهادی، وابتزّت منّی راحة فؤادی، سیدی غیبتک أوصلت مصابی بفجایع الأبد».
«ای آقای من! غیبت تو خواب را از دیدگان من سلب نموده وزندگانی را بر من تنگ کرده وآرامش قلبم را از من گرفته است. ای آقای من! غیبت تو، مصائب واندوه مرا برای همیشه درد آور نموده است».
آن قدر حضرت صادق (علیه السلام) درباره طولانی شدن غیبت حضرت مهدی (علیه السلام) سخن گفت که عقل از سر ما پرید وقلبمان شکست. به آن حضرت عرض کردیم: ای فرزند بهترین انسان ها! چرا این قدر گریان واندوهناک هستید؟
حضرت صادق (علیه السلام) در حالی که نفسی عمیق وسوزناک کشید، فرمود:
«امروز صبح به کتاب «جفر» نگاه کردم ودر کیفیت تولد وغیبت طولانی قائم (علیه السلام) وگرفتاری مؤمنان وتردیدهایی که به واسطه طولانی شدن غیبت در آنان پیدا می شود واکثر آن ها از دینشان بر می گردند، تأمّل کردم; رقّت، قلبم را فرا گرفت وغم واندوه بر من چیره گشت».
از حضرت صادق (علیه السلام) تقاضا کردیم که ما را مورد عنایت وتفضّل قرار داده ودر جریان مسایل مربوط به غیبت آن حضرت قرار دهد.
حضرت صادق (علیه السلام) در پاسخ فرمود:
«خداوند متعال در قائم ما، سه سنّت از سه پیامبر قرار داده است; تولّد آن حضرت را مانند تولد حضرت موسی (علیه السلام) وغیبت او را مانند غیبت حضرت عیسی (علیه السلام) وطول عمر آن جناب را مانند طول عمر حضرت نوح مقرّر فرموده است. سپس عمر بنده صالح خدا، خضر (علیه السلام)، را دلیل بر طول عمر حضرت مهدی (علیه السلام) قرار داده است».
از حضرت صادق (علیه السلام) توضیح خواستیم. حضرت فرمودند:
«در مورد تولّد موسی (علیه السلام)، چون فرعون دریافته بود که زوال ملک وسلطنت وی به دست موسی خواهد بود، دستور داد که کاهنان در حضورش جمع شده واو را از نَسَب موسی (علیه السلام) باخبر نمایند. آنان نیز خواسته فرعون را بر آوردند وگفتند موسی از بنی اسرائیل است. لذا فرعون دستور داد تا شکم زنان حامله را دریدند وبیش از هزار مولود از بنی اسرائیل را کشتند; ولی به موسی (علیه السلام) که در حفظ وحمایت خداوند متعال به سر می برد، دست نیافتند».
آنگاه امام صادق (علیه السلام) فرمودند:
«همچنین بنی امیه وبنی عبّاس، چون با خبر شدند که زوال وپایان سلطنت آن ها وسایر ملوک وجبابره آنان بر دست قائم اهل بیت (علیهم السلام) خواهد بود، به عداوت ودشمنی با اهل بیت (علیهم السلام) برخاسته وقتل وکشتار اهل بیت پیامبر (علیهم السلام) را شروع کردند تا شاید بتوانند به کشتن حضرت مهدی (علیه السلام) دست یابند; لکن خداوند مانع شد که ستمگران از آن حضرت با خبر شوند، تا نور - امامت - را به پایان برساند; گر چه مشرکین کراهت داشته باشند».
وامّا در مورد غیبت حضرت عیسی (علیه السلام) یهود ونصارا گفتند که عیسی کشته شد. لکن خداوند آنان را تکذیب نمود وفرمود: «(وَما قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوُه وَلکن شُبِّهَ لَهُمْ)(۲۶); نه او را کشتند ونه بر دار آویختند ولکن امر بر آنها مشتبه گردید». همین طور است غیبت قائم (علیه السلام). زیرا امّت به واسطه طولانی شدنش آن را انکار می کنند».
امّا راجع به طولانی شدن عمر نوح (علیه السلام)، امام صادق (علیه السلام) فرمودند:
«وقتی نوح (علیه السلام) برای قوم خود درخواست عذاب نمود، خداوند جبرئیل را با هفت هسته خرما فرستاد واو را مأمور به کاشتن آنها نمود وبرای وی پیغام فرستاد که من بندگانم را هلاک نمی کنم مگر بعد از اتمام حجت بر آنان وتو صبر وتحمّل را پیشه کن وآنان را به سوی من دعوت کن که ثواب وپاداش تو را عطا خواهم کرد. این آزمایش الهی به قدری طولانی شد که عده بسیاری از دین خدا برگشتند، تا جایی که فقط هفتاد ودو نفر از امت حضرت نوح بر دین آن حضرت ثابت ماندند.
بدین وسیله آزمایش الهی تحقّق یافت وکسانی که در معرض انحراف ونفاق بودند، از مؤمنان حقیقی جدا شدند. آن گاه خداوند به نوح (علیه السلام) دستور ساختن کشتی را داد وفرمود:
«(وَاصْنَعِ الْفُلْک بِأَعْینِنَا وَوَحْینَا)(۲۷); ای نوح! کشتی را در حضور ما وبه فرمان ما بساز».
آن گاه امام صادق (علیه السلام) فرمودند: برنامه غیبت قائم (علیه السلام) نیز چنین است. زیرا به قدری طولانی می شود که برای بسیاری از شیعیانی که دارای نفاق هستند، ارتداد حاصل می شود ومؤمنان خالص از دیگران جدا می گردند.
امّا طولانی شدن عمر بنده صالح خدا، خضر (علیه السلام)، نه به نبوّت وامامت اوست; بلکه چون خداوند عمری طولانی برای حضرت مهدی (علیه السلام) مقدّر نمود ومی دانست که طولانی شدن غیبت آن حضرت، موجب انکار می شود، عمر خضر را طولانی گردانید تا بدین وسیله، بر طولانی شدن عمر حضرت مهدی (علیه السلام) استدلال شود وحجت خدا بر منکران آن حضرت تمام گردد»(۲۸).
در این روایت، امام صادق (علیه السلام) بعضی از علل وحکمت هایی را که موجب غیبت شده است، بیان فرمودند که با توجه به آن، بعضی از اسرار غیبت برای ما روشن می گردد.
۲ - سعید بن جبیر می گوید: از سیدالعابدین علی بن الحسین (علیهما السلام) شنیدم که می فرمود:
در قائم ما سنّت هایی از انبیا است; سنّتی از آدم وسنّتی از نوح وسنّتی از ابراهیم وسنّتی از موسی وسنّتی از عیسی وسنّتی از ایوب وسنّتی از حضرت محمد (صلی الله علیه وآله وسلم). امّا سنّتی که از آدم ونوح در آن حضرت است، طول عمر است. سنّتی که از ابراهیم است، مخفی بودن ولادت وکناره گیری از مردم است. سنّتی که از موسی است، ترس وغیبت است. سنّتی که از عیسی در اوست، اختلاف مردم درباره او است. سنّتی که از ایوب است، رسیدن فَرَج بعد از گرفتاری است وسنّتی که از محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) است، قیام وخروج به شمشیر است»(۲۹).
نتیجه
با توجه به تشابه وهمگونی علل واسباب غیبت امام زمان (علیه السلام) با علل واسباب غیبت بعضی از پیامبران خدا، چنین نتیجه می گیریم که همان طوری که با روی کار آمدن ستمگران در امم گذشته، اسباب غیبت واختفای عدّه ای از پیامبران خدا فراهم شد، برای حضرت مهدی (علیه السلام) نیز در امّت اسلام، اسباب غیبت مهیا گردیده است چنانکه این معنی را مرحوم صدوق از امام صادق (علیه السلام) چنین نقل می کند:
«حضرت نوح (علیه السلام) هنگام فرا رسیدن مرگش شیعیان خود را فرا خواند وبه آنان فرمود که بدانید که بعد از من با غیبتی روبرو می گردید که طواغیت وستمگران در آن ظاهر می شوند; لکن خداوند متعال، سرانجام شما را به واسطه فرزندم هود که از هر جهت به من شباهت دارد، نجات می دهد ودشمنان شما را در هنگام ظهورش هلاک می کند.
لذا پیروان نوح (علیه السلام) پیوسته در انتظار مقدم حضرت هود (علیه السلام) به سر می بردند ومنتظر ظهورش بودند»(۳۰).
آری! در امّت اسلام بعد از آن که مسلمانان سفارشات اکید پیامبر را در مورد خلافت وامامت علی (علیه السلام) وفرزندان معصوم آن حضرت نادیده گرفتند، منافقان ظاهر شدند وقدرت اسلام را که مرهون زحمات صادقانه پیامبر اکرم واز خود گذشتگی های حضرت علی (علیه السلام) بود، در دست گرفتند واز همان آغاز کار، به جای قدردانی از پیامبر اکرم وامیر المؤمنین (علیهما السلام) بنای اذیت وآزار اهل بیت (علیهم السلام) را گذاشتند. در نتیجه در اندک زمانی مقدمات شهادت دخت گرامی پیامبر، حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام)، وخانه نشینی حضرت علی (علیه السلام) فراهم گردید وخطّ انحراف از اسلام که توسّط طواغیت وستمگران به وجود آمده بود ادامه یافت وخلفا وجانشینان راستین پیامبر اسلام، یکی پس از دیگری به دست اشقیا به شهادت رسیدند وسرانجام با شهادت یازدهمین پیشوای معصوم پس از پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) مسئله غیبت حضرت مهدی (علیه السلام) رخ داد ودنیای اسلام وبشریت، از دیدار جمال آشکار آخرین وصی پیامبر محروم گشت.