صفحه 3 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 43

موضوع: ویژه نامه میلاد فرخنده حضرت زینب سلام الله علیها و گرامیداشت روز پرستار

  1. Top | #21

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,203 در 63,581
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض






    زینب کربلا



    در سکوت جاری لحظه ها، غنچه ای رو به آسمان عشق
    می شکفد و خانه کوچک و گلین باغبان عشق را سرشار
    از عطر خوش ملکوت می کند.


    بوی گل یاس، دوباره در کوچه های مدینه می پیچد
    و دل های عاشق را به وجد می آورد.


    صدای همهمه ای در گوش شهر می پیچد؛
    طوبای رسالت دوباره به بر نشسته و ستاره ای
    دیگر بر خانه وحی فرود آمده است.

    لبخند بر لبان علی و زهرا شکوفاست و گرمیِ بوسه هایشان
    گونه های طفل را گلگون کرده است.


    قلب کوچک حسین غرق در شادی است؛
    التهاب درونش را نمی تواند مخفی کند.

    چشم ها به غنچه لبانِ علی علیه السلام دوخته شده تا
    بشکفد و نامی برای کودک برگزیند، امّا علی فرزندِ ادب است؛


    او در انتظار پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم است
    و در این کار بر او پیشی نمی گیرد.


    چون پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم از سفر باز می گردد
    و خبر را می شنود، شتابان به خانه علی علیه السلام می آید؛


    دیدگانش که به نوزاد می افتد، اشک در چشمانش حلقه می زند
    و او را در آغوش می کشد؛

    گویی رازی بزرگ در سینه رسولِ وحی سنگینی می کند!
    نام او زینب است؛

    این صدای پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بود که در فضایِ
    عطر آگین خانه علی پیچید و تشنگان را سیراب کرد.


    پیامبرِ وحی چه زیبا بر او نام نهاد! «زینب»، زینت پدر؛
    زینتی برای علی علیه السلام که خود، آئینه تمام نمای
    زیبایی هاست

    و این نام در کربلا تفسیر شد.
    کربلا از آغاز تا انجام، صحنه تجلی زینب بود.


    مهدی کرباسی


    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #22

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,203 در 63,581
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض







    نبض «آرامش»




    هر لبخندی که به چشمان کودکان بیمار هدیه می کنی، عبادتی دیگر است.

    حضور تو، تسکینِ دل بیماران درمانده است،
    گیرم که «قرص های مسکن» زود اثر خویش را از دست بدهند.


    نگاهِ تو، پلکِ کودکان را سنگین می کند.
    تو با نامِ «خدا» نبضِ مضطرب بیماران را آرامش می بخشی.

    شب زنده داری تو عبادت است.

    تو زینب وار، پرستار دلِ کودکانِ بی مادری، در شامِ «غربت»
    هنگامی که کپسولِ اکسیژن را به بیماران وصل می کنی.

    آسمان را در سینه اش جای می دهی؛
    آن گونه که ستاره از پلکش می تراود.


    آری!
    از بیماری که پلک فرو بسته، توقعی نیست،
    تو پاداش محبّت خویش را از خدا می خواهی،
    تو پیام اور «سلامت» و «آرامش» هستی...

    محمد سعید میرزایی



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  4. Top | #23

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,203 در 63,581
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    اقیانوس صبر




    خخجسته باد مقدمت!

    خجسته باد، لحظه بلند ورودت!

    خجسته باد، دقایق مقدّس حضورت!
    خجسته باد، شب نیکوفایی بهشت وجودت!


    می آیی و ذرّات کاینات، با شوق به تماشا نشسته اند.
    شکوه آمدنت را دریاها به خروش ایستاده اند و کوه ها،
    به احترام قدم هایت، قیام کرده اند.


    گل ها، آراسته شده اند، تا به پیشواز روند، بانوی گل های
    دنیا را دنیا با حضورت تماشایی می شود.


    آسمان در برابر وسعت و بی کرانگی ات، کم می آورد.
    دریاها پیش پای اقیانوس صبرت حقیرند؛

    بانوی زخم و صبر!
    حجاب های آسمان کنار می رود.


    زمین در نور گم می شود.
    از تمام پنجره ها حیات جاری می شود.


    هستی، آیه آیه «زینب» را با لهجه شیرین «صبر» تلاوت کرد،
    تا دنیا، برای همیشه به تفسیر بنشیند عظمت این نام را.


    آمدی! به سبک نور؛ دنیا طلوعت را جشن می گیرد...
    آمدی! به شیوه صبر، تا در رستخیز صبور لحظه هایت
    همه هستی، انگشت به دهان بمانند.


    ای نامت اسم اعظم صبر! خوش آمدی.
    ای شیرازه کتاب آفرینش!
    خدا تو را آفرید، تا سنگ صبور فاطمه علیهاالسلام باشی


    زینب همیشه علی علیه السلام
    و درد آشنایی دیرین حسین علیه السلام .

    خدا تو را آفرید
    تا کربلا همیشه تازه بماند
    تا پرچم عاشورا بر زمین نیفتد.

    تا حسین علیه السلام ، برای همیشه حسین علیه السلام بماند.

    چه خوب شد که آمدی!

    اگر نیامده بودی، علی علیه السلام با اندوه کوچه های بنی هاشم چه می کرد؟
    چه کسی بر زخم های بی شمار علی علیه السلام مرهم می گذاشت؟

    چه کسی رنج غربت حسن علیه السلام را روایت می کرد؟
    چه خوب شد آمدی!

    اگر نیامده بودی، «کربلا در کربلا می ماند»
    شام در تاریکی جهل می سوخت
    و کوفه در نافه میِ دیرینه اش مچاله می شد.



    خدا تو را آفرید؛ در یک شب بی نظیر.
    تو را بزرگ داشت؛ با اصالتی بی نظیر.
    تو را به پیامبری مبعوث کرد ـ پیامبری عاشورا ـ ؛

    دریک روز بی نظیر

    تا اولین پیام آور عشق باشی
    تا همیشه تاریخ.

    خدیجه پنجی




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  5. Top | #24

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,203 در 63,581
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    نوازشگر جوانه ها



    آهنگ دف و چنگ می آید؛ چنگ بر دوایر محسوسِ امکان.
    آهنگ موزون گام هایت را حس می کنم؛

    آن چنان که پس از این، تفتزارهای کربلا استقامتت را.

    راز سر به مهر صبوری ات را از دهان کدام کوه بشنوم؟

    باید شنید تو را از جاری زلال کوثر.

    تو را از نور سیراب کرده اند که نفست بوی تابش می دهد؟

    دستانت را پای هر چه بهار، به شکوفه نشانده اند.
    نیلی پیراهنت را ملائک، با رشته هایی از سپیده دمان
    ازل تافته اند بر پاکی پیکرت.


    زینب! آمدنت، زیبایی بهاران در راه است.تو را خورشید
    به انگشت حیرت نشانه کرده است، تو را
    کوه ها به استواری، تو را رودها به جریان و خروشانی.


    سنگینی نگاهت، راز نامکشوفِ رنج های بی قرار شب های شام است
    و خطابه های آتشینت، آتشفشانِ جاری از گدازه های خشم تو.


    بگذار در این غریبی و تنهایی، هرم نفس های حُزن آلودت،
    ماه را در هم بپیچد!

    آمده ای تا جهانی از استواری در تمام یاخته هایت موج بزند.

    بوی سیب و ستاره می دهی.
    آمده ای تا چون ابرهایِ سرازیر، بباری بر
    تشنگی کربلا با زلال چشمان مهربانت.


    بانو!دست هایت نوازشگر شب هایِ یتیمیِ
    جوانه های نورسِ شکسته است.


    در دست هایت، هزار فانوس سوسو زن خرابه های
    شام می درخشد در شام های غریبان؛


    در چشم هایت خورشید پایدار جذبه و اشراق.
    بانوی صبر! دامان بلندت، پناهگاه سرهای یتیمی کودکان
    برادر است در خرابه های قیراندود شام.


    حمیده رضایی


    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  6. Top | #25

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,203 در 63,581
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    با دست شوق چاک گریبان گرفته ایم
    از فرط شور بادۀ طوفان گرفته ایم


    در اوج ناز تخت سلیمان گرفته ایم
    امشب به دست زلف پریشان گرفته ایم

    شکر خدا ز جام جنونش لبالبیم
    شکر خدا که گوشه نشیان زینبیم


    امشب دلم به تاب و سرم گرم از تب است
    شمع است و شاهد است و شرابی که بر لب است


    شور و شگفتی است و شبی عشق مشرب است
    شامی که روشنایی روز است امشب است


    امشب تمام گرمی بازار زینب است
    امشب شب ملیکه دادار زینب است


    فصل الخطاب عاشقی ما رسیده است
    ای قطره های تب زده دریا رسیده است


    زیباترین حماسه دنیا رسیده است
    زینب به دست حضرت زهرا رسیده است


    چشمی گشود و چشم شقایق به خواب شد
    زیباترین دعای علی مستجاب شد

    باور نداشت چشم فلک دختر این چنین
    در بین چند کعبهٔ دل دلبر این چنین


    از هر چه سرفراز زنی سرتر این چنین
    غیر از خدا نداشت کسی باور این چنین


    حتی فلک به چشم خواب خیالش ندیده است
    امشب خدا دوباره حسین آفریده است

    تا کوچه اش قبیله لیلا ادامه داشت
    تا خانه اش گدایی عیسی ادامه داشت


    در قامتش قیامت مولا ادامه داشت
    زینب که بود حضرت زهرا ادامه داشت


    زهرا نبود زهره دگر نُه فلک نداشت
    زینب نبود سفره خلقت نمک نداشت

    زینب اگر نبود اثر از کربلا نبود
    زینب اگر نبود علم حق به پا نبود

    زینب اگر نبود کتاب خدا نبود
    یک یا حسین بر لب ما و شما نبود

    بیخود که نیست عاشق و مجنون زینبیم
    این یا حسین را همه مدیون زینبیم

    ای برترین عقیله ی ایل و تبارها
    صبرت صلابت همه ی اقتدارها

    ای کرده با صدای علی کارزارها
    ای خطبه ات برنده تر از ذوالفقارها

    با خطبه هات حیدر کرار زنده شد
    در هیبتت شکوه علمدار زنده شد

    نهج البلاغه خوان علی آتشِ کلام
    ای مرتضای دوم کوفه، حسین شام

    حُسن ختام کرب و بلا تیغ بی نیام
    با خطبه ات گرفته ای از دشمن انتقام

    ای زینب مدینه و زهرای کربلا
    تو تیغ می گرفتی اگر وای کربلا

    تو آمدی که صبر شوی، مجتبی شوی
    تو آمدی حسین شوی، کربلا شوی

    تو آمدی به آل کسا هم کسا شوی
    هم ما رأیتُ سمت جمیلاً رها شوی

    تو آمدی که کعبه دل کربلا شود
    در سینه ها حسینیه غم رها شود

    از کودکی برای برادر گریستی
    از کودکی به خاطر مادر گریستی

    گاهی کنار سرو صنوبر گریستی
    گاهی کنار پیکر بی سر گریستی

    حقت نبود تا که به زنجیرتان کشند
    با خط تازیانه به تفسیرتان کشند


    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  7. Top | #26

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,203 در 63,581
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    شناسنامه صبوری



    بانو که زیبای نام تو زینت دست های علوی است
    چراغ همیشه روشن خانه عشق!

    امشب، شانه های صبوری را به امتحان می گذارم
    و برای صبورترین دست های دنیا، دست هایم می خواهد بنویسد.


    سلام، مهربانی موجود آفرینش!سلام، ابتکار ارزشمند خدا در خلق همه صبر!

    سلام بر تو که داری از بهشت، به میهمانی اندوهگین خاک می آیی!
    کودک زیبای مدینه، زینت پدر!

    چهره ات، حلاوت خنده های پیامبر عشق را دارد.

    دست هایت هم قسم رنج ها و دلخستگی های مادرت زهراست.

    نگاهت، جذبه نگاه علوی را در همه سکناتم می ریزد.

    لب هایت، ذکر حسین را یادم می آورد و صدای حسن را به گوش جانم.

    تو خلاصه همه ی زیبایی هایی، ترجیع بند تمام شهادت هایی
    آغاز بی بدیل رسالت های عشقی.


    بگو بانو، شادی ام را با کُدام بوته یاس باغچه بگویم؟
    می بینی باغ ما به یُمن آمدنت دارد سبد سبد عطر گُل محمدی
    را در ایوان خانه ها پخش می کند؟

    صدای خودت را می شنوی بانو؟

    تو در بادها تکثیر شده ای تا امید میهمان سینه های سوخته شود.
    تو در ابر تجلی می کنی تا بارانی و همیشه آبی ات شویم.

    تو مفهوم همه درخت های نخلی هستی که اندوه آسمان، بر گُرده آنهاست.
    آه، پیامبر سرخ ترین اتفاق تاریخ! چشم های کوچکت را باز کن؛

    خُدا تو را آورده است تا ایوب، به شاگردی تو بنازد.
    تو را می آورند در حریر و تبسم تا نوح، گریه هایش را
    دریا کند برای همه اندوه جاری ات.


    رسیده ای تا مهربانی مسیح، دنیا را بگیرد.
    تو خشم موسی را داری در مقابل همه سامری ها و فرعون ها.

    تویی عالِم بدون مُعلم، شهیدی که معنای شهادتی، شعری که
    سطر آخر آن را هنوز نمی شود نوشت، صبری که انتهایش زیربنای
    محکم عرش شده است و اندوهی که گسترشش، همه کائنات را می سوزاند.

    ای اولین کتابت تاریخی صبر!
    تو، ترجمه خورشیدی در آغوش علی، خواهر اقیانوسی.


    تو، زینبی.
    برمی خیزم و به اولین معنای تجلی یافته
    و همه واژه های صبر، ایستاده نماز می برم.

    امیر مرزبان


    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  8. Top | #27

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,203 در 63,581
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    فرزند طوبی




    بوی تو می وزد، در تمام کوچه پس کوچه های آسمان.

    صدایت می پیچد در کنگره های عرش.

    تو گریه می کنی و آهنگ گریستن تو، در گستره افلاک طنین می افکند.

    فرشتگان، قنداقه نورانی ات را فوج فوج، به طواف می ایستند.

    تو کلمه به کلمه در گوش جهان هجی می شوی.
    بانوی نور و نافله، شاخه ای از شجره طیبه، فرزند طوبی، زینب!
    خجسته باد لحظه شکفتن بهشت وجودت، دقایق دلنشین حضورت.


    قدم بر خاک می گذاری و ذرات کائنات، عطر خوش وجودت
    را عاشقانه نفس می کشند و شکوه آمدنت را به سجده می افتند.


    ای ادامه کربلا در جاری لحظات!
    زمین، مقدم عاشورایی ات را مدت هاست به انتظار نشسته است.

    چه زیبا بود لحظه ورودت؛ غم و شادی توأمان؛
    گریستن پیامبر صلی الله علیه و آله و فاطمه علیهاالسلام
    و علی علیه السلام آمیخته با هلهله فرشتگان، خنده تو محو
    در لبخند حسین علیه السلام ، و گریه جبرئیل، غرق در تبسم تو.


    ای قهرمان قصه بلند صبر و حماسه! فقط تو لایق این امتحان
    بزرگ هستی! خدا تو را برگزید، از میان تمام آفریده ها که فقط
    شانه های کوهوار تو، تاب تحمّل داغ عاشورا داشت.


    فقط قلب صبور و دریایی تو، تاب تحمل امواج مهیب اندوه را داشت.
    ای زیور حبل المتین! کدام لحظه ات را بسرایم که خاک
    و افلاک را به شگفتی وا ندارد؟


    کدام لحظه وام دار تو نیست؟کدام لحظه ات معجزه ای ژرف نیست که
    تو خود بزرگ ترین معجزه پروردگاری؟


    ای عالمه غیر معلّمه! چه نیک تو را نامید، چهارمین ستاره
    روشنولایت، که علی نیز از تو در شگفت می ماند.


    آن جا که گفت: یک و عطر کلامت پیچید: یک! گفت: دو و تو لبریز از
    روشنان وحی نور باریدی که پدر، لبی که گفت، یک، چگونه، بگوید، دو؟


    بانو!
    درس وفا و صبر از مادر آموختی و الفبای حماسه و شجاعت
    از پدر. ادب از حسن علیه السلام آموختی و عشق از حسین علیه السلام !


    تو عصاره پنج شاهکار خلقتی.چه خوب شد آمدی!

    اگر نمی آمدی، چه کسی غمخوار شب های بی فاطمه علی می شد؟
    چه کسی پرستار زخم های بی شمار پدر می شد؟

    چه کسی راوی رنج و اندوه کریم اهل بیت می شد؟
    خوب شد که آمدی.

    ضربان عاشورا، ضرب اهنگ قدم های توست؛
    حسین بی زینب علیهاالسلام می شود؟!


    بانو!
    هنوز خاطره حماسه ات در کربلا، قرن
    به قرن و سینه به سینه می چرخد.


    طواف تو دور خیمه سوخته و شعله ور، برای نجات یادگار
    حسین علیه السلام و ستون عرش و فرش، هنوز نقل مجالس قدسیان است.


    بانو!

    رد پای خون سرخ سرت که بر چوبه محمل زدی،
    هنوز بر سطر سطر کتاب تاریخ مشهود است.


    بانو!
    ای روح نماز، نماز نشسته ات در خرابه های
    شام، ستون خیمه برافراشته «صلوة» است.


    هنوز دنیا، شاعر واژه به واژه کلام توست که توفان شد
    و ویران کرد خشت خشت کاخ ستم را؛

    آن گاه که گفتی «ما رایت الا جمیلا».
    خوب شد که آمدی؛

    چرا که دنیا از دریچه نگاه تو زیبا می شود.

    مقدمت خجسته باد، بانو!

    خدیجه پنجی



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  9. Top | #28

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,203 در 63,581
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    دست به استغاثه برداشته ایم و می شنویم ،

    صدای گام های خودمانی تری را ، که از روحمان ، به خودمان ، آشناتر است .

    و" پرستار " همان ترجمه عشق ، هجای نور و تندیس الفت و انس .

    که روحی پرستاره دارد و دلی سر ریز از باران ستاره .

    همیشه با غربت و غریبی نا آشناست .

    چون همیشه زینب ( س) را دارد .

    و تو

    همیشه بر پلکانی از نور ،

    در فراسوی افق ، پرستار را نظاره می کنی . تا ابد .

    تا آنجا که همیشه نور است و روشنی




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  10. Top | #29

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,203 در 63,581
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    بر زمین و زمان پرده عفّت دراندازید. ابر را گویید رخساره خورشید
    بپوشاند.آسمان را گویید چشم تواضع بر زمین بدوزد.

    چشم ها را گوئید پلک عفاف بر خود کشند که درّ یگانه آل عبا
    دختر بتول، زینت علی(ع)، زینب کبری(س) چشم می گشاید


    با عفّتی آمیخته در ذره ذره وجودش، با متانتی سرشته در بندبند
    بودنش، با وقاری جاری در تمام نگاهش، با سینه ای به وسعت
    آسمان و لبریز از صبر، با قلبی به لطافت نسترن
    سرشار از عاطفه و مهر

    با چشمی پر از نور خدا، پر از نور ایمان، پر از نور معنویّت
    با دلی پاک و عجین با مهر خدا.

    مبارک باد این میلاد فرخنده بر همه شیعیان
    و دلبستگان بوستان آل عبا




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  11. Top | #30

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,203 در 63,581
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض


    خدای من! صدف بحر نـور، گوهر زاد
    ادب کنید که دخت رسول، دختر زاد

    چه دختری که ز مردان دهر، بهتر زاد
    بـرای حیــدر کـرار، بـاز، حیــدر زاد

    به جلوۀ حسنینش خجسته خواهر زاد
    یقیـن کنیـد کـه ام‌الحسین دیگر زاد

    سلام باد بر این خواهر و به خواهری‌اش
    خـدای داده مقــام حسیــن‌ پروری‌ اش


    محمدنـد و علـی هر دو محـو دیدارش
    نشان بوسـۀ زهــرا بــه مـاه رخسارش

    هــزار مریــم و هاجـر شـده گرفتارش
    شـرف گرفتـه شرافت بـه ظل دیوارش

    عفـاف و عصمت و ایثار، جنس بازارش
    فقط به روی حسین است و چشم بیدارش

    برات عفو خدا ریخته است در قدمش
    یقیـن کنیـد بود قلب فاطمه حرمش


    چـه دختـری که جلال پیامبـر دارد
    ز خردسالی خـود صـولت پـدر دارد

    فرشته‌ای‌ ست ولی صورت بشـر دارد
    نه! بلکه طینتی از حور، خوب‌تر دارد

    بـه سیـدالشهـدا الفتــی دگـر دارد
    از آن جمال، محال است چشم بردارد

    فقط نه محو جمالش نبی شده امشب
    حسینِ فاطمـه هم زینبی شده امشب


    حجـاب فاطمه از چادرش نمودار است
    ز کودکی به علی مثل مادرش یار است

    مقـــام ام‌ابیهـــایی‌اش ســزاوار است
    چو ذوالفقار، زبانش به خطبه کرار است


    حسین از وی و وی از حسین، سرشار است
    نمــاز نافلـه‌اش را خـدا خریـدار است

    زهی نمـاز شب آن حقیقت زهرا
    که سیدالشهدا گفت التماس دعا


    جمال اوست به چشم علی تماشایی
    خطابه‌‌هاش همـه حیدری و زهرایی

    نکــرده شـوی بــود مادر شکیبایی
    گرفتـه سایـه‌اش از آفتــاب زیبایی

    نهـاده چهـر بـه خاک درش توانایی
    نخوانـده درس، معلـم بـود به دانایی

    ز خردسـالی پرواز کرده تا حیدر
    به ذوالفقار زبانش نوشته یاحیدر


    در آسمــان علـی اختــری چنین باید
    ز کوثـــر نبــوی کوثــری چنین باید

    کنـار خـون خـدا خواهـری چنین باید
    به حلم و صبر و رضا مادری چنین باید


    به بانـوان جهـان رهبـری چنین باید
    به حق که فاطمه، دختری چنین باید

    نه صبر رفت ز دستش؛ به صبر فرمان داد
    کنـار مقتـل خون بـر امام خود جان داد


    تو کیستی که علی‌گونه رهبری کردی؟
    به صبـر و همت و ایثار، مادری کردی

    سلام بر تو که خون را پیمبری کردی
    تو بـا خطابـه‌‌ات اعجاز حیدری کردی

    تو بـا امــام شهیــدان برابـری کردی
    تو مثـل فاطمـه اسـلام‌پروری کردی

    حسین، فلک نجات است و ناخداش تویی
    علــی زبـان خـدا باشـد و صداش تویی


    سلام بر تـو که تـو هم فرشتـه هم بشری
    سلام بر تو که هم تیغ خشم و هم سپری

    سلام بر تو که در صبـر، مادر و پدری
    سلام بر تو که بر هفت شهر نور، دری


    سلام بر تو که در بحر معرفت گهـری
    سلام بر تو کـه تیـغ زبـان دادگــری

    سلام بر تو که آیینۀ حسینی تو
    شـرار سوختۀ سینۀ حسینی تو


    تو مثـل مادر خـود بی‌نهایتی زینب
    تو کـل کرب‌و‌بـلا را حـکایتی زینب

    تو چون حسین، چراغ هدایتی زینب
    تو در صحیفـۀ ایثــار، آیتـی زینب


    تو بحــر موج‌فــزای عنـایتی زینب
    تو فوق مـدح و ثنـا و روایتی زینب

    مصائب تـو بـه چشمت قلیـل بود قلیل
    سر بریده به چشمت جمیل بود جمیل

    صدای توست صـدای خـدای ذوالمنت
    سلام گـرم همـه انبیا بـه جـان و تنت

    زبان تـو تبـر و خطبه‌هــای بت‌شکنت
    روان و روح بزرگ علـی‌ست در بـدنت


    یزیــد، لاشـۀ مـردار گشت با سخنت
    حسین بوسه زد از زیر چوب بر دهنت

    هماره تا که بود آب و خاک و آتش و باد
    نثار خاک رهت اشک چشم «میثم» باد


    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




صفحه 3 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi