صفحه 2 از 21 نخستنخست 12345612 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 208

موضوع: تاریخ انبیاء

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,408 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    آرى ، سركشىِ شيطان يا حسدى كه به مقام آدم برد او را از درگاه پرفيض الهى دور كرد و از رحمت بى كرانش محروم ساخته و براى هميشه رانده درگاه الهى كرد. و اين فرمان درباره اش صادر شود:

    فاخرج منها فانّك رجيم و انّ عليك لعنتى الى يوم الدّين (12)؛

    از آسمان ها (و صفوف ملائكه ) خارج شود كه تو رانده درگاه منى . و مسلما لعنت من بر تو تا روز قيامت خواهد بود.

    شيطان كه متوجّه شد همه مشقت هايى كه در راه عبادت كشيده بود تا به مقام قرب حق تعالى برسد از بين رفت ، نوميدانه گفت :پروردگارا حال كه چنين است ، پس مرا تا روز بازپسين مهلت بده و زنده ام بگذار! (13) خداى تعالى قسمتى از حاجتش را برآورد و بدو فرمود: تو تا آن روزِ معيّن ، مهلت داشته و زنده خواهى ماند. (14) اما از ان جا كه اساس همه خوارى هايى كه دچار شده بود از وجود آدم و سجده نكرده به او مى دانست ، كينه او و فرزندانش را بردل گرفت و عداوت آن ها براى هميشه در قلبش جاى گير شد. و از اين رو نتوانست خوددارى كند و پس از اين كه خداوند درخواستش را پذيرفت پرده از روى كينه قلبى خود برداشت و بلكه خدا را نيز در اين باره مقصّر دانست و گفت :حال كه مرا گمراه كردى من هم بر سر راه راست تو در كمين آن ها مى نشينم و (براى گمراه ساختنشان راه را بر ايشان مى بندم ) از پيش رو و پشت سر و قسمت راست و چپشان بر آن ها در مى آيم (و به هرترتيبى شده گمراهشان مى سازم ) و خواهى ديد كه بيشترشان شرط سپاس تو را نخواهند گزارد. (15) براى اين منظور انواع كارهاى بد را برايشان جلوه خواهم داد و با وعده و وعيد آرزومندشان مى كنم و تنها بندگان با اخلاص مى توانند از گمراهى من در امان بمانند و مرا بدان ها راهى نيست ، وگرنه ما بقى آن ها را اغوا كرده و گمراه خواهم ساخت .

    امضاء



  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,408 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    خداى متعال نيز براى آن كه آدم و فرزندانش دچار وسوسه هاى شيطان نشوند، در جاهاى بسيارى هشدار داد كه شيطان دشمن آشكار شماست ، هشيار باشيد تا شما را از راه راست به در نكند و (همان گونه كه خود بدبخت شد) سبب بدبختى شما نشود و به دست او به شقاوت نيفتيد. آگاه باشيد كه وعده هاى شيطان دروغ است و شما را جز به كارهاى زشت و منكر وادار نكند، و اين مضمون را در چند جا تكرار كرد:

    ولايصدنكم الشيطان انه لكم عدون مبين (16)

    و شيطان شما را (از راه خدا) باز ندارد كه او دشمن آشكار شماست .

    هم چنين به زبان پيمبران خود و در جهان ديگرى از انسان ها پيمان گرفت كه از شيطان پيروى نكنند، از راه راست دست نكشند و دشمن آشكار خود را از ياد نبرند و اين پيمان را به پيغمبر بزرگوار وحى فرمود:آيا اى پسران آدم به شما نسپردم كه شيطان را پرستش نكنيد كه وى دشمن آشكار شماست ! (17)

    از سوى ديگر شيطان و پيروانش را از دوزخ و عذاب هاى سخت روز جزا بيم داده و فرمود:بدان كه محققا جهنم را از تو و پيروانت پُر خواهم كرد... و وعده گاه گمراهانى كه از تو پيروى كنند دوزخ خواهد بود... و همگى بدانند كه حزب شيطان مردمان زيان كارى هستند (18)

    امضاء


  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,408 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    تعليم اسماء

    به دنبال آن چه گذشت خداى تعالى روى حكمت و صلاحى كه خود مى دانست اراده فرمود تا پرتوى از نور علم خويش را به دل اين مخلوق بتاباند و به همين منظور اسماء را به وى تعليم فرمود و نام ها، يا رموز و حقايقى را بدو ياد داد و امانتى را كه آسمان ها و زمين و حتى فرشتگان تاب تحمل آن را نداشتند بردوش او گذاشت ، و در ضمن بدين وسيله پاسخ مشروح ديگرى به فرشتگان خود كه مى خواستند به راز اين خلقت پى ببرند داد، و سبب آن همه عظمت و بزرگى اين مخلوق را به آن ها شناساند.

    حال : آن اسمايى كه به وى تعليم فرمود چه بود؟ آيا نام هاى معيّنى بود يا تمام نام ها - از هر موجود و هر زبان تا روز قيامت - بود و همين به تنهايى - سبب آن همه عظمت انسان گرديد؟ يا منظور از اسماء نه فقط يادگرفتن اسم و لفظ بود، بلكه خواص و رموز و معانى آن ها را هم خداوند به وى ياد داد، زيرا آگاهى از لفظ به تنهايى فضيلت چندانى ندارد. يعنى آن چه را آدم و فرزندان او تا روز قيامت بدان احتياج دارند اعمّ از خوراك ، پوشاك ، صنايع ، لغات و... يعنى منظور از اسماء، موجودات و به اصطلاح مسمّياتى بودند كه داراى حيات ، عقل ، شعور و درك بوده و در پس پرده غيبت الهى پنهان بودند كه خداوند آدم را از وجود آن ها مطّلع گردانيد و حقيقت آنان را براى آدم آشكار ساخت ؟ اينها نظرهايى است كه در روايات و تفاسير به اختلاف آمده و به هرحال خداوند انسان را به مقام علم و آگاهى از حقايقى مفتخر ساخت و به عظمت و استعداد او را به منصه ظهور رسانيد، و سپس آن حقايق و رموز، يا ان افراد پاك و مقدّس ‍ را برفرشتگان عرضه كرد و فرمود:اگر راست مى گوييد مرا از اسماء اين ها خبر دهيد؟ (19)

    آن ها در پاسخ عجز خود را اظهار كردند، و ضمنا فرصتى به دست آوردند تا از سؤ ال و يا اعتراض قبلى خود پوزش ‍ بخواهند و از اين رو گفتند:پروردگارا تو منزّهى و ما جز آن چه تو به ما آموخته اى ، علمى نداريم و به راستى كه تويى دانا و حكيم (20)

    خداى تعالى نيز براى اين كه آنان را به گوشه اى از اسرار كار خود واقف سازد و حكمتى از حكمت هاى خلقت خود را درباره انسان به آنان يادآور شود، و علّت امتياز اين خلقت را در ربودن منصب خليفة اللّهى بازگو نمايد فرمود:مگر به شما نگفتم كه من غيب آسمان ها و زمين را مى دانم و از هر آن چه آشكار كرديد و يا نهان داشتيد، آگاهم (21)
    آدم خاكى زحق آموخت علم
    نام و ناموس ملك درهم شكست

    تا به هفتم آسمان افروخت علم
    كورى آن كس كه با حق در شك است
    امضاء


  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,408 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    خلقت حوّا

    بدين ترتيب آدم ابوالبشر آفريده شد و مسجود فرشتگان گرديد و به اين مقام بزرگ نايل آمد كه شايسته منصب خليفة اللهى حق شود، اما نيروها و غرايزى كه از روى حكمت الهى در وجودش نهفته بود براى ادامه زندگى ، نيازمندى هاى ديگرى برايش به وجود آورد، از طرفى هدف از اين خلقتِ با ارزش و امتيازهايى كه بدو داده شد، تنها شخص آدم و آن يك فرد به خصوص نبود، بلكه خدا مى خواست تا از او نسل هاى ديگر و انسان هاى بيشترى به وجود آورد و ارزش ‍ واقعى و گوهر اصلى اين نوع خلقت را ميان افراد باتقوا و بندگان با اخلاص خود به فرشتگان بنماياند. به همين جهت ، به خلقت فرد ديگرى از اين نوع احتياج بود تا زوج وى گردد و نسل آدم از آن دو در جهان پديد آيد.

    و از سوى ديگر آدم از تنهايى رنج مى برد و مونسى مى خواست تا موجب آرامش دل و آسايش جان او شود و از تنهايى برهد. به همين دليل بود كه خداى تعالى حوّا را از زيادىِ گِلى كه آدم را از آن خلق كرده بود، آفريد و جان و روح در كالبدش دميد و همانند آدم خلقتش را كامل گردانيد.

    و در روايتى است كه خداوند حوّا را از بدنِ خود آدم آفريد، و چون مردان از آب و گِل خلق شده اند، همّت و هدفشان رسيدن به همان آب و گِل (و ازدياد آن ) است ، و زنان چون از مردان آفريده شده اند، همّت و هدفشان مردانند(يعنى تا جاى ممكن ، بايد آن ها را از معاشرت با مردان حفظ كرد). (22)

    به هر صورت حوّا خلق شد و با خلقت وى ، آدم ابوالبشر در دل خود احساس آرامش كرد و از وحشت تنهايى رهايى يافت ، اما آن دو احتياج به خوراك ، پوشاك و مسكن داشتند. خداى تعالى براى برطرف كردن اين نيازمندى ها و فراهم ساختن انواع نعمت ها، آندو را در بهشت سكونت داد، و بدين منظور خطاب زير را صادر فرمود:

    يا آدم اسكن انت و زوجك و كلا منها رغدا حيث شئتما و لاتقربا هذه الشجرة فتكونا من الظالمين (23)؛

    اى آدم تو و همسرت در بهشت مسكن گزينيد و از خوراكى هاى آن (وهرجاى آن ) خواستيد به فراوانى و خوشى بخوريد، ولى به اين يك درخت نزديك نشويد كه از ستم گران خواهيد شد.
    امضاء


  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,408 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    هم چنين خداوند به آن دو گوش زد كرد كه كينه اى را كه ابليس از شما در دل دارد فراموش نكنيد و از دشمنى او غافل نشويد و به هوش باشيد كه شيطان شما از بهشت بيرون نكند.

    فقلنا يا آدم هذا عدوّ لك و لزوجك فلا يخرجنّكما من الجنّة فتشقى

    پس گفتيم : اى آدم ! اين (ابليس ) دشمن تو و (دشمن ) همسر توست ؛ مبادا شما را از بهشت بيرون كند كه به زحمت خواهى افتاد.

    امضاء


  7. Top | #16

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,408 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    آدم و حوّا در بهشت

    آدم و حوّا به دنبال اين فرمان با دستورى كه از طرف پروردگار صادر شد در بهشت مسكن گرفتند و از انواع نعمت ها و لذايذ بهشتى بهره مند شدند و بدون هيچ رنج و زحمتى روزگار خود را به سر مى بردند، نه به فكر گرسنگى بودند و نه از برهنه ماندن ترس داشتند، نه تشنه مى شدند و نه از سرما و گرما واهمه داشتند، زيرا خدا به آدم فرموده بود:تو را در بهشت اين نعمت هست كه نه گرسنه مى شوى و نه برهنه ، نه تشنه خواهى شد و نه آفتاب زده (24).

    شيطان كه همه بدبختى هاى خود و رانده شدن از درگاه الهى را از آدم مى دانست ، چنان كه گفتيم كينه او را به سختى در دل گرفته بود و درصدد بود تا به هر ترتيبى موجبات گمراهى آدم و فرزندانش را فراهم سازد و حتّى به خدا سوگند ياد كرده بود كه به هر نحو و از هر سويى كه بتواند آدميان را گمراه نموده و مانند خودبدبخت و جهنّمى خواهد كرد، در چنين موقعيتّى چگونه مى تواند آسوده بنشيند و آدم را در آن لذّت هاى بى پايان مادى و معنوى غوطه ور ببيند و نصيب وى فقط حسرت و پشيمانى باشد، و شايد اگر انتقام هم در سر او نبود، همان حسد و تكبّرى كه داشت او را آسوده نمى گذاشت و در صدد از بين بردن نعمت هاى بى حدّ الهى از آدم و حوّا برمى آمد. مگر نه اين كه او سبب تكبرى كه به انسان ورزيد و خود را برتر از او دانست حاضر نشد در برابرش سجده كند و از فرمان پروردگار خود سرپيچى كرد و آن همه عبادت ها و زحمات چندهزار ساله خود را تباه ساخت ، و به سبب رشك و حسدى كه به مقام آدم برد براى هميشه خود را مورد لعنت و رانده شده درگاه خداى خويش گردانيد.

    حالا چه نقشه هايى براى فريب آدم و حوّا طرح كرد؟ و در چه لباس هايى درآمد؟ و به چه ترتيبى به بهشت راه پيدا كرد و خود را به آدم و حوّا رسانيد؟ و يا از خارج بهشت با آن ها سخن گفت و آن دو را وسوسه كرد و با همان وسوسه ها سبب اخراج آن دو از بهشت گرديد... درست معلوم نيست .

    امضاء


  8. Top | #17

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,408 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    در قرآن كريم و احاديث معتبر صريحا چيزى در اين باره نرسيده است . در بعضى روايات غيرمتعبر آمده است كه در كالبد طاووس يا مار درآمد و وارد بهشت شد، (25)كه بر فرض صحّت ، بعيد نيست كنايه از فريبا بودن ، زيبايى لباسى بوده كه با آن جامه نزد آدم و حوّا در آمد و بدين وسيله آن دو را فريب داد.

    امّا طريقه فريب و راهى را كه بدين منظور انتخاب كرد و سخنانى كه به آدم و حوّا گفت ، در قرآن و احاديث به تفصيل نقل شده است . و چنين استفاده مى شود كه گويا شيطان در فكر بوده تا نقطه ضعفى در انسان پيدا كند و از آن راه پيش ‍ آيد از طرز پيشنهادى كه در مورد خوردن ميوه آن درخت به آدم و حوّا يا به آدم تنها نمود، مى توان حدس زد كه از كدام يك از غرايز انسانى استفاده كرد.

    شيطان براى پيش بردِ اين هدف ،به صورت خيرخواهى دل سوزدرآمده و به آدم گفت :مى خواهى تاتورابه درخت ابديّت و ملك جاودانى راهنمايى كنم ؟ (26) ياهر دوى آن هارا مخاطب ساخته چنين گفت :پروردگارتان از نزديك شدن به اين درخت نهيتان نكرد مكر ازبيم آن كه دوفرشته مجرّد شويد يازندگى جاودانه يابيد (27) اگرازاين درخت بخوريد به صورت فرشتگان درآمده و براى هميشه در بهشت جاويدان مى مانيد،و به دنبال اين گفتار و براى اين كه سخنش در دل آن دو كارگر افتد و وسوسه ا اثر كند، به دروغ سوگندى هم براى ايشان ياد كرد كه من در اين گفتار نظرى جز خيرخواهى و دل سوزى شما ندارم .

    در حديث ديگرى آمده است كه ابتدا نزد حضرت آدم آمد و هرچه خواست آدم را فريب دهد، وسوسه اش كارگر نشد از اين رو به سراغ حوّا رفت و او را با سخنان فريبنده اى كه گفت با خود همراه كرد و با هم نزد آدم آمدند و از طريق حوّا او را فريب داد. (28)

    از اين رو در روايات آمده است كه زنان دام شيطان اند (29) و هرگاه شيطان دستش از همه جا كوتاه شود به سراغ آن ها مى رود.

    امضاء


  9. Top | #18

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,408 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    در حديث است كه چون آدم به زمين هبوط كرد، جبرئيل نزد وى آمد و پرسيد:اى آدم مگر خدا تو را به دست قدرت خويش نيافريد و از روح خويش در تو ندميد و فرشتگان را به سجده بر تو ماءمور نكرد؟ پس چرا با اين فضيلت و مقامى كه به تو داد نافرمانيش كردى ؟ در پاسخ گفت :اى جبرئيل شيطان براى من قسم خورد كه خيرخواه من است و آن سخن را از روى دل سوزى مى گويد و من باور نمى كردم كه كسى بتواند به خدا قسم دروغ بخورد (30)

    در حديث ديگرى است كه رسول خدا(ص ) در شب معراج ، شاهد مناظره موس و آدم (ع ) بود. موسى گفت :اى آدم تو نبودى كه خداوند به دست قدرت خويش تو را آفريد و از روح خود در تو دميد، فرشتگان را به سجده ات ماءمور و بهشتش را برتو مباح كرد، در جوار رحمت خود جايت داد و رو در رو با تو سخن گفت ؟ آن گاه تو را از يك درخت نهى كرد، ولى تو نتوانستى خوددارى كنى تا سبب هبوط خود به زمين گشتى و خود را نگاه نداشته و فريب ابليس را خوردى و بدين وسيله ما را از بهشت بيرون آوردى ؟.

    آدم گفت :فرزندم با پدر خود در اين مورد به آرامى سخن گوى كه دشمن از راه فريب و خُدعه پيش آمد و براى من قسم خوردم كه در گفتارش خيرخواه و دل سوز است ، نزد من آمد و گفت :اى آدم من براى تو غمگينم !گفتم :چرا؟ گفت :براى آن كه من با تو ماءنوس گشته و از نزديك بودن با تو بهره مندم ، اما مى دانم كه تو از اين جا مى روى و وضع ناخوشايندى پيدا مى كنى ! گفتم :چاره چيست ؟ گفت :چاره به دست توست . مى خواهى تو را به آن درختى كه سبب جاويدان ماندن و فرمان روايى بى زوال مى گردد راهنمايى كنم . تو با همسرت از آن بخوريد تا هميشه با من در بهشت باشيد؟ و به دنبال آن قسم دروغ خورد كه اين سخن را از روى خيرخواهى مى گويد. اى موسى ، من گمان نمى كردم كه كسى بتواند قسم دروغ به خدا بخورد.... (31)

    امضاء


  10. Top | #19

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,408 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    به هر صورت آدم را وادار كرد كه به آن درخت نزديك شود و يا بدان دست زند. و در اين كه آيا آدم با اين عمل ، خلافى انجام داد يا اصلا خلافى نبود و بهتر آن بود كه آن كار ار نمى كرد، و اين كه خداوند از خوردن آن نهى فرمود، براى تذكر و ارشاد به اين حقيقت بود كه اگر بدان دست زند، از نعمت هاى بهشتى محروم مى گردد و چنان كه خدا فرمود:از ستمكاران گردند يا به بدبختى گرايند و به اصطلاح نهى ارشادى بود بحثى است و ظاهر همين است كه مرتكب خلاف و گناهى نشد و بهتر بود كه انجام ندهد. در هر حال همين عمل سبب شد تا از مرتكب خلاف و گناهى نشد و بهتر بود كه انجام ندهد. در هر حال همين عمل سببب شد تا از نعمت هاى بهشتى و سكونت در آن محروم گردد و به دنبال آن ، خطاب شد:

    اهبطا منها جمعيا بعضكم عدو فامّا ياتينّكم منّى هدى فمن اتّبع هداى فلا يضلّ و لايشقى ، و من اعرض عن ذكرى فانّ له معيشة ضنكا و نحشره يوم القيامة اعمى (32)؛

    همگى فرود آييد كه بعضى از شما دشمن بعضى ديگر هستيد و اگر هدايتى از من به سوى شما آمد، هر كه پيروى هدايت من كند نه گمراه شود و نه تيره بخت ، هر كه از ياد من روى بگرداند وى را روزگارى سخت خواهد بود و روز قيامت او را كور محشور مى كنيم .

    امضاء


  11. Top | #20

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,408 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    و در اين كه آن بهشت در كجا بود، در زمين بود يا در آسمان ؟ و اساسا همان بهشت موعود بوده يا غير آن ؟ و آن درختى كه از خوردن آن نهى شده بودند درخت مادّى بود يا معنوى ؟ درست معلوم نيست ؟

    برخى گفته اند:آن بهشت در هر كجا كه بود بهشت موعود نبود، به دليل آن كه اگر بهشت موعود و جنّة الخلد بود، شيطان در آن راه نداشت ، و هم چنين تكليف به خوردن و نخوردن آن جا نيست و هر كه در آن جاى گرفت ، ديگر بيرون نخواهد رفت . در مقابل اينان ، دسته اى هم معتقدند كه همان بهشت موعود بود، زيرا هر كجا نامى از بهشت آمده ، منظور همان بهشت است و اين كه گفته اند هر كه در آن جا درآيد بيرون نخواهد رفت ، مربوط به زمان پس از حساب و قيامت است كه اهل ثواب داخل آن مى شوند نه پيش از آن .

    امضاء


صفحه 2 از 21 نخستنخست 12345612 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi