وقايع و حوادث فراواني تا ظهور قائم آل محمد(عج) به وقوع ميپيوندد كه در تعبيري عام و شايد اشتباه به
«علائم الظهور»
شهرت دارند. اين علائم، داراي صورتها و انواع مختلفاند،
مانند
خاصه و عامه،
حتميه و معلقه،
بعيده و قريبه،
مطلقه و مشروطه،
واقعه و غير واقعه.
همچنين ميتوان اين علامتها را به صورت ديگري نيز تقسيم كرد. براي مثال، برخي از علائم متصل هستند و برخي منفصل، برخي طبيعياند و برخي اجتماعي و... .
امّا در روايات، مهمترين تقسيم حوادث قبل از ظهور،
تقسيم حوادث به محتوم و غيرمحتوم است،
يعني وقايع دو گونهاند:
حتمي الوقوع و غيرحتمي.
اين تقسيم نخستين بار در روايتي از امام باقر(ع) به چشم ميخورد.
فضيل بن يسار از امام باقر(ع) روايت كرده است:
از ميان كارها اموري موقوف هستند و اموري حتمي، و سفياني از جمله امور حتمي است كه چارهاي از آن نيست.
از امام صادق(ع) نیز نقل شده است:
پاره ای از کارها حتمی است و پاره ای غیر حتمی و از جمله اموری که حتماً واقع می شود، خروج سفیانی در ماه رجب است.
بنا بر احادیث مذکور، وقایع قبل از ظهور دو گونه اند:
1. علامت های محتوم:
به وقایع و حوادثی گفته می شود که قبل از ظهور قائم آل محمد(ص) حتماً واقع خواهند شد و چاره ای جز آن نیست. به همین دلیل، وقتی راوی از امام باقر(ع) معنای محتوم را می پرسد، امام می فرماید: «الذی لایکونُ غیرُه؛ چیزی که غیر از آن نمی شود.» امّا این نکته هم لازم است ذکر شود که این حتمی بودن به معنای موجب شدن خداوند و مجبور بودن ذات اقدس الهی نیست؛ چنانکه وقتی جهود می گفتند: (یدالله مغلولة)؛ «دستان خداوند بسته است»، خداوند در جواب آنها فرمود:
(وَلُعِنُوا بِمَا قَالُوا بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ يُنفِقُ كَيْفَ يَشَاءُ)؛
به سبب آنچه گفتند، لعن شدند بلکه دستان خداوند باز است و هرگونه بخواهد می بخشد.
بنابراین، هیچ چیز نمی تواند باعث موجَب شدن خدا شود. به همین دلیل، وقتی راوی هنگام سخن از محتوم بودن خروج سفیانی از امام جواد(ع) می پرسد:
«آیا برای خدا در امور حتمی بدائی پدید می آید؟
حضرت فرمود: آری، ...»
از اینرو، حوادث در مقایسه با همدیگر حتمی یا غیر حتمی هستند، ولی در مقایسه با مشیت الهی هیچ چیز باعث مغلول الید شدن ذات مقدس و موجَب شدن واجب الوجود نمی شود.
در هر صورت، اصل وجود وقایع و علائم الظهور محتوم و حتمی، مورد اختلاف نیست بلکه در تعداد آنها اختلاف وجود دارد. برخی از احادیث تنها یک مورد را شمرده و برخی دیگر سه مورد را شمرده اند. برخی نیز چهار مورد را نام برده اند. در یک روایت نیز علامتها، پنج مورد ذکر شده اند که چون مصادیق آنها با هم فرق می کند، تعداد آنها مجموعاً به نُه مورد می رسد که عبارتاند از: خروج سفیانی، قتل نفس زکیه، ندای آسمانی، خسف بیداء، طلوع خورشید از مغرب، اختلاف میان اولاد عباس، خروج یمانی، ظهور دستی در آسمان و خروج قائم(عج).
از میان این وقایع، پنج مورد در یک حدیث علامت های حتمی ذکر شده اند. عمر بن حنظله از امام صادق(ع) نقل می کند:
پنج چیز قبل از قیام قائم(ع) از علامتهاست: صیحه، سفیانی، خسف بیداء (فرو رفتن زمین در منطقه بیداء)، خروج یمانی، کشته شدن نفس زکیه.
ما چه علامت های محتوم را پنج مورد بدانیم و چه نُه مورد، این علائم به دو نوع تقسیم می شوند:
نوع اول مربوط به افراد می شود و امور جزئیه شخصیه هستند؛ نشانه هایی چون خروج سفیانی و یمانی و یا کشته شدن نفس زکیه.