صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 25

موضوع: تدبر در قرآن{احادیث آیه ۲۲ از سوره ذاریات - تفسیر روایی اهل بیت علیهم ...}

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    November 2011
    شماره عضویت
    2032
    نوشته
    756
    صلوات
    1300
    دلنوشته
    4
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    358
    مورد تشکر
    306 در 93
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض تدبر در قرآن{احادیث آیه ۲۲ از سوره ذاریات - تفسیر روایی اهل بیت علیهم ...}

    آیه ۲۲ - سوره ذاریات



    وَ فِي السَّماءِ رِزْقُكُمْ وَ ما تُوعَدُونَ [22]


    و روزىِ شما در آسمان است و نيز آنچه شما وعده داده ‌مى‌شويد.



    (ذاریات/ ۲۲)

    أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- إِذَا فَرَغَ أَحَدُکُمْ مِنَ الصَّلَاهًِْ فَلْیَرْفَعْ یَدَیْهِ إِلَی السَّمَاءِ وَ لْیَنْصَبْ فِی الدُّعَاءِ فَقَالَ عَبْدُاللَّهِ‌بْنُ‌سَبَإ ٍ یَا أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ أَ لَیْسَ اللَّهُ فِی کُلِّ مَکَانٍ قَالَ بَلَی قَالَ فَلِمَ یَرْفَعُ الْعَبْدُ یَدَیْهِ إِلَی السَّمَاءِ قَالَ أَ مَا تَقْرَأُ وَ فِی السَّماءِ رِزْقُکُمْ وَ ما تُوعَدُونَ فَمِنْ أَیْنَ یُطْلَبُ الرِّزْقُ إِلَّا مِنْ مَوْضِعِهِ وَ مَوْضِعُ الرِّزْقِ وَ مَا وَعَدَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ السَّمَاءُ.

    امام علی (علیه السلام)- هرگاه کسی از میان شما از نماز فارغ شود باید دست‌هایش را به‌سوی آسمان بلند کند و بکوشد و به دعا پردازد. عبداللّه‌بن‌سبا عرض کرد: «یا امیرالمؤمنین (علیه السلام)! مگر خداوند عزّوجلّ در همه جا حاضر نیست»؟ آن حضرت (علیه السلام) فرمود: «بلی»! گفت: «پس چرا بنده هنگام دعا دست‌هایش را به‌سوی آسمان بلند می‌کند»؟ آن حضرت (علیه السلام) فرمود: «مگر در قرآن این آیه را نمی‌خوانی: وَ فِی السَّماءِ رِزْقُکُمْ وَ ما تُوعَدُونَ؛ پس به این ترتیب روزی را جز از محلّی که آنجا واقع شده از کجا باید طلب کرد و محلّی که روزی و آنچه خداوند عزّوجلّ وعده فرموده همگی در آسمان است».

    تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۱۱۶ بحرالعرفان، ج۱۵، ص۱۴۲
    (ذاریات/ ۲۲)



    السّجّاد (علیه السلام)- ... وَاجْعَلْ مَا صَرَّحْتَ بِهِ مِنْ عِدَتِکَ فِی وَحْیِکَ وَ أَتْبَعْتَهُ مِنْ قَسْمِکَ {قِسْمِکَ} فِی کِتَابِکَ قَاطِعاً لِاهْتِمَامِنَا بِالرِّزْقِ الَّذِی تَکَفَّلْتَ بِهِ وَ حَسْماً لِلِاشْتِغَالِ بِمَا ضَمِنْتَ الْکِفَایَهًَْ لَهُ فَقُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ الْأَصْدَقُ وَ أَقْسَمْتَ وَ قَسَمُکَ الْأَبَرُّ الْأَوْفَی وَ فِی السَّماءِ رِزْقُکُمْ وَ ما تُوعَدُونَ ثُمَّ قُلْتَ فَوَ رَبِّ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ ما أَنَّکُمْ تَنْطِقُونَ.

    امام سجّاد (علیه السلام)- وعده و نویدی را که در وحی خود [آنچه به پیغمبرت فرستاده‌ای] تصریح و بیان کرده‌ای و در کتاب خویش [قرآن کریم] به‌دنبالش قسم و سوگند خود را آورده‌ای وسیله‌ی جداساختن کوشش ما و مشغول‌شدن به روزی که تو آن را تکفّل و ضمانت نموده‌ای قرارده پس گفته‌ای و گفتار تو حق و درست و راست‌ترین [گفته‌ها] است [که دروغ در آن راه ندارد] و قسم یاد کرده‌ای و قسم تو [از هر قسمی] راست‌تر و وفا کننده‌تر است؛ وَ فی السَّماءِ رِزقُکُمْ وَ ما تُوعَدُونَ یعنی [اسباب]؛ آنگاه فرموده‌ای: فَوَ رَبِّ السَّماءِ وَ الْارْضِ انَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ ما انَّکُمْ تَنْطِقُونَ.



    امضاء


  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    November 2011
    شماره عضویت
    2032
    نوشته
    756
    صلوات
    1300
    دلنوشته
    4
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    358
    مورد تشکر
    306 در 93
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۱۱۶ بحرالعرفان، ج۱۵، ص۱۴۲




    أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- اطْلُبُوا الرِّزْقَ فَإِنَّهُ مَضْمُونٌ لِطَالِبِهِ.

    امام علی (علیه السلام)- روزی را بجویید زیرا آن برای جوینده‌اش ضمانت شده است و بدون کوشش به کسی روزی نمی‌دهند.

    تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۱۱۶ الإرشاد، ج۱، ص۳۰۳

    (ذاریات/ ۲۲)

    الصّادق (علیه السلام)- عَنْ هِشَامِ‌بْنِ‌الْحَکَم: ... قَالَ السَّائِلُ فَمَا الْفَرْقُ بَیْنَ أَنْ تَرْفَعُوا أَیْدِیَکُمْ إِلَی السَّمَاءِ وَ بَیْنَ أَنْ تَخْفِضُوهَا نَحْوَ الْأَرْضِ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) ذَلِکَ فِی عِلْمِهِ وَ إِحَاطَتِهِ وَ قُدْرَتِهِ سَوَاءٌ وَ لَکِنَّهُ عَزَّوَجَلَّ أَمَرَ أَوْلِیَاءَهُ وَ عِبَادَهُ بِرَفْعِ أَیْدِیهِمْ إِلَی السَّمَاءِ نَحْوَ الْعَرْشِ لِأَنَّهُ جَعَلَهُ مَعْدِنَ الرِّزْق.

    امضاء


  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    November 2011
    شماره عضویت
    2032
    نوشته
    756
    صلوات
    1300
    دلنوشته
    4
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    358
    مورد تشکر
    306 در 93
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    امام صادق (علیه السلام)- هشام‌بن‌حکم گوید: ... [فرد زندیق] پرسید: «چه فرقی است میان اینکه دستان خود را به آسمان بالا برید یا به زمین پایین برید»؟ امام صادق (علیه السلام) فرمود: این در علم و احاطه و قدرت او مساوی و برابر است، ولی خداوند عزّوجلّ اولیا و بندگانش را امر فرموده دستان خود را رو به آسمان سمت عرش بالا برند، زیرا خداوند آن را معدن رزق قرار داده است.

    تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۱۱۸ التوحیدللصدوق، ص۲۴۸

    (ذاریات/ ۲۲)

    الصّادق (علیه السلام)- وَ الَّذِی بَعَثَ جَدِّی (صلی الله علیه و آله) بِالْحَقِّ نَبِیّاً إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی لَیَرْزُقُ الْعَبْدَ عَلَی قَدْرِ الْمُرُوءَهًِْ وَ إِنَّ الْمَعُونَهًَْ لَتُنْزَلُ عَلَی قَدْرِ شِدَّهًِْ الْبَلَاءِ.

    امام صادق (علیه السلام)- قسم به خداوندی که جدّم (صلی الله علیه و آله) را به حق، نبی مبعوث کرده، خداوند بنده را به‌اندازه‌ی مروّتی که دارد روزی می‌دهد و یاری و کمک، به‌اندازه‌ی سختی بلا فرود می‌آید.

    تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۱۱۸ بحرالعرفان، ج۱۵، ص۱۴۲

    (ذاریات/ ۲۲)

    امضاء


  5. Top | #4

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    November 2011
    شماره عضویت
    2032
    نوشته
    756
    صلوات
    1300
    دلنوشته
    4
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    358
    مورد تشکر
    306 در 93
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    الرّسول (صلی الله علیه و آله)- یَا عَلِیُّ‌إِنَّ الْیَقِینَ أَنْ لَا تُرْضِیَ أَحَداً عَلَی سَخَطَ اللَّهِ وَ لَا تَحْمَدَنَ أَحَداً عَلَی مَا آتَاکَ اللَّهُ وَ لَا تَذُمَّنَّ أَحَداً عَلَی مَا لَمْ یُؤْتِکَ اللَّهُ فَإِنَّ الرِّزْقَ لَا یَجُرُّهُ حِرْصُ حَرِیصٍ وَ لَا یَصْرِفُهُ کُرْهُ کَارِه.

    پیامبر (صلی الله علیه و آله)- ای علی (علیه السلام)! همانا یقین آن است که هیچ‌کس را بر خشم خدا خشنود نگردانی و کسی را بر آنچه خداوند به تو داده، ستایش ننمایی و احدی را بر آنچه که خداوند به تو نداده، مذمّت نکنی! پس رزق به‌سوی کسی که به آن حریص است، کشیده نمی‌شود و از کسی که به آن تمایل ندارد، روی بر نمی‌گرداند.

    تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۱۱۸ التوحیدللصدوق، ص۳۷۵


    (ذاریات/ ۲۲)

    الصّادق (علیه السلام)- إِنْ کَانَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی قَدْ تَکَفَّلَ بِالرِّزْقِ فَاهْتِمَامُکَ لِمَا ذَا وَ إِنْ کَانَ الرِّزْقُ مَقْسُوماً فَالْحِرْصُ لِمَا ذَا.

    امام صادق (علیه السلام)- اگر خدای متعال ضامن روزی است، غصّه‌خوردن چرا؟! اگر روزی تقسیم شده است، حرص و آز برای چه؟!

    تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۱۱۸ التوحیدللصدوق، ص۳۷۶


    (ذاریات/ ۲۲)

    السّجّاد (علیه السلام)- عَنْ أَبِی حَمْزَهًَْ الثُّمَالِیِّ عَنْ عَلِیِّ‌بْنِ‌الْحُسَیْن (علیه السلام): ... مَا لِی أَرَاکَ کَئِیباً حَزِیناً أَ عَلَی الدُّنْیَا فَرِزْقُ اللَّهِ حَاضِرٌ لِلْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ.

    امام سجّاد (علیه السلام)- ابوحمزه ثمالی از امام سجّاد (علیه السلام) روایت می‌کند که فرمود: برای چه تو را محزون و اندوهناک می‌بینم؟ آیا برای دنیا اندوهناک شده و حال آنکه دنیا اندوه و غمی ندارد؛ زیرا روزی را خدا برای بدکار و نیکوکار مقرّر فرموده است.

    تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۱۱۸ الکافی، ج۲، ص۶۳


    (ذاریات/ ۲۲)


    امضاء


  6. Top | #5

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    November 2011
    شماره عضویت
    2032
    نوشته
    756
    صلوات
    1300
    دلنوشته
    4
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    358
    مورد تشکر
    306 در 93
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    الصّادق (علیه السلام)- کَفُّ الْأَذَی وَ قِلَّهًُْ الصَّخَبِ یَزِیدَانِ فِی الرِّزْق.

    امام صادق (علیه السلام)- خودداری از اذیّت‌کردن [دیگران] و [از مال] حرام نخوردن، روزی را زیاد می‌کند.

    تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۱۱۸ التوحیدللصدوق، ص۴۶۰


    (ذاریات/ ۲۲)

    الصّادق (علیه السلام)- إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ جَعَلَ أَرْزَاقَ الْمُؤْمِنِینَ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُونَ وَ ذَلِکَ أَنَّ الْعَبْدَ إِذَا لَمْ یَعْرِفْ وَجْهَ رِزْقِهِ کَثُرَ دُعَاؤُهُ.

    امام صادق (علیه السلام)- خدای عزّوجلّ روزی مؤمنان را از جایی‌که نمی‌پندارند، قرار داده و این بدان‌جهت است که وقتی بنده راه پیداکردن روزی خود را پیدا نکند، بسیار دعا می‌کند.

    تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۱۱۸ الکافی، ج۵، ص۸۴


    (ذاریات/ ۲۲)

    أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- اسْتُنْزِلَ الرِّزْق بِالصَّدَقَه.


    امام علی (علیه السلام)- روزی را با صدقه بگشایید.

    تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۱۱۸ بحرالعرفان، ج۱۵، ص۱۴۲


    امضاء


  7. Top | #6

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    November 2011
    شماره عضویت
    2032
    نوشته
    756
    صلوات
    1300
    دلنوشته
    4
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    358
    مورد تشکر
    306 در 93
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    آیه ۲۳ - سوره ذاریات

    آیه فَوَ رَبِّ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ ما أَنَّكُمْ تَنْطِقُونَ [23]

    سوگند به پروردگار آسمان و زمين كه اين مطلب حق است! همان‌گونه كه شما سخن مى‌گوييد.

    ۱(ذاریات/ ۲۳)
    ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- قوله فَو رَبِّ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ ما أَنَّکُمْ تَنْطِقُونَ إِنَّهُ لَحَقٌ هُوَ قِیَامُ الْقَائِم.

    ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- فَوَ رَبِّ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ ما أَنَّکُمْ تَنْطِقُونَ؛ سوگند به پروردگار آسمان و زمین! که این مطلب حق است همان‌گونه که شما سخن می‌گویید، مقصود قیام قائم آل‌محمّد (است.

    تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۱۱۸ تأویل الآیات الظاهره، ص۵۹۶



    آیه هَلْ أَتاكَ حَدِيثُ ضَيْفِ إِبْراهِيمَ الْمُكْرَمِينَ [24]

    آيا خبر مهمان‌هاى گرامى ابراهيم به تو رسيده ‌است؟!

    امضاء


  8. Top | #7

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    November 2011
    شماره عضویت
    2032
    نوشته
    756
    صلوات
    1300
    دلنوشته
    4
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    358
    مورد تشکر
    306 در 93
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    ۱(ذاریات/ ۲۴)
    الباقر (علیه السلام)- عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ (علیه السلام) کَانَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) یَتَعَوَّذُ مِنَ الْبُخْلِ فَقَالَ نَعَمْ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ فِی کُلِ صَبَاحٍ وَ مَسَاءٍ وَ نَحْنُ نَتَعَوَّذُ بِاللَّهِ مِنَ الْبُخْلِ یَقُولُ اللَّهُ وَ مَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ وَ سَأُخْبِرُکَ عَنْ عَاقِبَهًِْ الْبُخْلِ إِنَّ قَوْمَ لُوطٍ کَانُوا أَهْلَ قَرْیَهًٍْ أَشِحَّاءَ عَلَی الطَّعَامِ فَأَعْقَبَهُمُ الْبُخْلُ دَاءً لَا دَوَاءَ لَهُ فِی فُرُوجِهِمْ فَقُلْتُ وَ مَا أَعْقَبَهُمْ فَقَالَ إِنَّ قَرْیَهًَْ قَوْمِ لُوطٍ کَانَتْ عَلَی طَرِیقِ السَّیَّارَهًِْ إِلَی الشَّامِ وَ مِصْرَ فَکَانَتِ السَّیَّارَهًُْ تَنْزِلُ بِهِمْ فَیُضِیفُونَهُمْ فَلَمَّا کَثُرَ ذَلِکَ عَلَیْهِمْ ضَاقُوا بِذَلِکَ ذَرْعاً بُخْلًا وَ لُؤْماً فَدَعَاهُمُ الْبُخْلُ إِلَی أَنْ کَانُوا إِذَا نَزَلَ بِهِمُ الضَّیْفُ فَضَحُوهُ مِنْ غَیْرِ شَهْوَهًٍْ بِهِمْ إِلَی ذَلِکَ وَ إِنَّمَا کَانُوا یَفْعَلُونَ ذَلِکَ بِالضَّیْفِ حَتَّی یَنْکُلَ النَّازِلُ عَنْهُمْ فَشَاعَ أَمْرُهُمْ فِی الْقَرْیَهًِْ وَ حَذِرَهُمُ النَّازِلَهًُْ فَأَوْرَثَهُمُ الْبُخْلُ بَلَاءً لَا یَسْتَطِیعُونَ دَفْعَهُ عَنْ أَنْفُسِهِمْ مِنْ غَیْرِ شَهْوَهًٍْ لَهُمْ إِلَی ذَلِکَ حَتَّی صَارُوا یَطْلُبُونَهُ مِنَ الرِّجَالِ فِی الْبِلَادِ وَ یُعطُونَهُمْ عَلَیْهِ الْجُعْلَ ثُمَّ قَالَ فَأَیُّ دَاءٍ أَدْأَی مِنَ الْبُخْلِ وَ لَا أَضَرُّ عَاقِبَهًًْ وَ لَا أَفْحَشُ عِنْدَ اللَّهِ تَعَالَی قَالَ أَبُو بَصِیرٍ فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ فَهَلْ کَانَ أَهْلُ قَرْیَهًِْ لُوطٍ کُلُّهُمْ هَکَذَا یَعْمَلُونَ فَقَالَ نَعَمْ إِلَّا أَهْلُ بَیْتٍ مِنْهُمْ مِنَ الْمُسْلِمِینَ أَ مَا تَسْمَعُ لِقَوْلِهِ تَعَالَی فَأَخْرَجْنا مَنْ کانَ فِیها مِنَ الْمُؤْمِنِینَ فَما وَجَدْنا فِیها غَیْرَبَیْتٍ مِنَ الْمُسْلِمِینَ ثُمَّ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ (علیه السلام) إِنَّ لُوطاً لَبِثَ فِی قَوْمِهِ ثَلَاثِینَ سَنَهًًْ‌یَدْعُوهُمْ إِلَی اللَّهِ تَعَالَی وَ یُحَذِّرُهُمْ عَذَابَهُ وَ کَانُوا قَوْماً لَا یَتَنَظَّفُونَ مِنَ الْغَائِطِ وَ لَا یَتَطَهَّرُونَ مِنَ الْجَنَابَهًِْ وَ کَانَ لُوطٌ ابْنَ خَالَهًِْ إِبْرَاهِیمَ وَ کَانَتِ امْرَأَهًُْ إِبْرَاهِیمَ سَارَهًُْ أُخْتَ لُوطٍ وَ کَانَ لُوطٌ وَ إِبْرَاهِیمُ نَبِیَّیْنِ مُرْسَلَیْنِ مُنْذِرَیْنِ وَ کَانَ لُوطٌ رَجُلًا سَخِیّاً کَرِیماً یَقْرِی الضَّیْفَ إِذَا نَزَلَ بِهِ وَ یُحَذِّرُهُمْ قَوْمَهُ قَالَ فَلَمَّا رَأَی قَوْمُ لُوطٍ ذَلِکَ مِنْهُ قَالُوا لَهُ إِنَّا نَنْهَاکَ عَنِ الْعَالَمِینَ لَا تقری {تَقْرِ} ضَیْفاً یَنْزِلُ بِکَ إِنْ فَعَلْتَ فَضَحْنَا ضَیْفَکَ الَّذِی یَنْزِلُ بِکَ وَ أَخْزَیْنَاکَ فَکَانَ لُوطٌ إِذَا نَزَلَ بِهِ الضَّیْفُ کَتَمَ أَمْرَهُ مَخَافَهًَْ أَنْ یَفْضَحَهُ قَوْمُهُ وَ ذَلِکَ أَنَّهُ لَمْ یَکُنْ لِلُوطٍ عَشِیرَهًٌْ قَالَ وَ لَمْ یَزَلْ لُوطٌ وَ إِبْرَاهِیمُ یَتَوَقَّعَانِ نُزُولَ الْعَذَابِ عَلَی قَوْمِهِمْ فَکَانَتْ لِإِبْرَاهِیمَ وَ لِلُوطٍ مَنْزِلَهًٌْ مِنَ اللَّهِ تَعَالَی شَرِیفَهًٌْ وَ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی کَانَ إِذَا أَرَادَ عَذَابَ قَوْمِ لُوطٍ أَدْرَکَتْهُ مَوَدَّهًُْ إِبْرَاهِیمَ وَ خُلَّتُهُ وَ مَحَبَّهًُْ لُوطٍ فَیُرَاقِبُهُمْ فَیُؤَخِّرُ عَذَابَهُمْ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ (علیه السلام) فَلَمَّا اشْتَدَّ أَسَفُ اللَّهِ عَلَی قَوْمِ لُوطٍ وَ قَدَّرَ عَذَابَهُمْ وَ قَضَی أَنْ یُعَوِّضَ إِبْرَاهِیمَ مِنْ عَذَابِ قَوْمِ لُوطٍ بِغُلَامٍ علیهم {عَلِیمٍ} فَیُسَلِّیَ بِهِ مُصَابَهُ بِهَلَاکِ قَوْمِ لُوطٍ فَبَعَثَ اللَّهُ رُسُلًا إِلَی إِبْرَاهِیمَ یُبَشِّرُونَهُ بِإِسْمَاعِیلَ فَدَخَلُوا عَلَیْهِ لَیْلًا یَفْزَعُ مِنْهُمْ وَ خَافَ أَنْ یَکُونُوا سُرَّاقاً فَلَمَّا رَأَتْهُ الرُّسُلُ فَزِعاً مَذْعُوراً فَقالُوا سَلاماً قَالَ سَلَامٌ إِنَّا مِنْکُمْ وَجِلُونَ قالُوا لا تَوْجَلْ إِنَّا رُسُلُ رَبِّکَ نُبَشِّرُکَ بِغُلامٍ عَلِیمٍ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ (علیه السلام) وَ الْغُلَامُ الْعَلِیمُ هُوَ إِسْمَاعِیلُ‌بْنُ‌هَاجَر َ فَقَالَ إِبْرَاهِیمُ لِلرُّسُلِ أَ بَشَّرْتُمُونِی عَلی أَنْ مَسَّنِیَ الْکِبَرُ فَبِمَ تُبَشِّرُونَ قالُوا بَشَّرْناکَ بِالْحَقِّ فَلا تَکُنْ مِنَ الْقانِطِینَ فَقَالَ إِبْرَاهِیمُ فَما خَطْبُکُمْ بَعْدَ الْبِشَارَهًِْ قالُواإِنَّا أُرْسِلْنا إِلی قَوْمٍ مُجْرِمِینَ قَوْمِ لُوطٍ إِنَّهُمْ کَانُوا قَوْماً فَاسِقِینَ لِنُنْذِرَهُمْ عَذَابَ رَبِّ الْعَالَمِینَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ (علیه السلام) فَقَالَ إِبْرَاهِیمُ لِلرُّسُلِ إِنَّ فِیها لُوطاً قالُوا نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَنْ فِیها لَنُنَجِّیَنَّهُ وَ أَهْلَهُ أَجْمَعِینَ إِلَّا امْرَأَتَهُ قَدَّرْنا إِنَّها لَمِنَ الْغابِرِینَ قَالَ فَلَمَّا جاءَ آلَ لُوطٍ الْمُرْسَلُونَ قالَ إِنَّکُمْ قَوْمٌ مُنْکَرُونَ قالُوا بَلْ جِئْناکَ بِما کانُوا فِیهِ قَوْمُکَ مِنْ عَذَابِ اللَّهِ یَمْتَرُونَ وَ أَتَیْناکَ بِالْحَقِ لِتُنْذِرَ قَوْمَکَ الْعَذَابَ وَ إِنَّا لَصادِقُونَ فَأَسْرِ بِأَهْلِکَ یَا لُوطُ إِذَا مَضَی لَکَ مِنْ یَوْمِکَ هَذَا سَبْعَهًُْ أَیَّامٍ وَ لَیَالِیهَا بِقِطْعٍ مِنَ اللَّیْلِ إِذَا مَضَی نِصْفُ اللَّیْلِ وَ لا یَلْتَفِتْ مِنْکُمْ أَحَدٌ إِلَّا امْرَأَتَکَ إِنَّهُ مُصِیبُها ما أَصابَهُمْ وَ امْضُوا مِنْ تِلْکَ اللَّیْلَهًِْ حَیْثُ تُؤْمَرُونَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ (علیه السلام) فَقَضَوْا ذلِکَ الْأَمْرَ إِلَی لُوطٍ أَنَّ دابِرَ هؤُلاءِ مَقْطُوعٌ مُصْبِحِینَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ (علیه السلام) فَلَمَّا کَانَ یَوْمُ الثَّامِنِ مَعَ طُلُوعِ الْفَجْرِ قَدَّمَ اللَّهُ تَعَالَی رُسُلًا إِلَی إِبْرَاهِیمَ یُبَشِّرُونَهُ بِإِسْحَاقَ وَ یُعَزُّونَهُ بِهَلَاکِ قَوْمِ لُوطٍ وَ ذَلِکَ قَوْلُهُ وَ لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُنا إِبْراهِیمَ بِالْبُشْری قالُوا سَلاماً قالَ سَلامٌ فَما لَبِثَ أَنْ جاءَ بِعِجْلٍ حَنِیذٍ یَعْنِی ذَکِیّاً مَشْوِیّاً نَضْجاً فَلَمَّا رَأی إِبْرَاهِیمُ أَیْدِیَهُمْ لا تَصِلُ إِلَیْهِ نَکِرَهُمْ وَ أَوْجَسَ مِنْهُمْ خِیفَةً قالُوا لا تَخَفْ إِنَّا أُرْسِلْنا إِلی قَوْمِ لُوطٍ وَ امْرَأَتُهُ قائِمَةٌ فَبَشَّرُوهَا بِإِسْحاقَ وَ مِنْ وَراءِ إِسْحاقَ یَعْقُوبَ فَضَحِکَتْ یَعْنِی فَتَعَجَّبَتْ مِنْ قَوْلِهِمْ قالَتْ یا وَیْلَتی أَ أَلِدُ وَ أَنَا عَجُوزٌ وَ هذا بَعْلِی شَیْخاً إِنَّ هذا لَشَیْءٌ عَجِیبٌ قالُوا أَ تَعْجَبِینَ مِنْ أَمْرِ اللهِ رَحْمَتُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ إِنَّهُ حَمِیدٌ مَجِیدٌ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ (علیه السلام) فَلَمَّا جَاءَتْ إِبْرَاهِیمَ الْبِشَارَهًُْ بِإِسْحَاقَ وَ ذَهَبَ عَنْهُ الرَّوْعُ أَقْبَلَ یُنَاجِی رَبَّهُ فِی قَوْمِ لُوطٍ وَ یَسْأَلُهُ کَشْفَ الْبَلَاءِ عَنْهُمْ فَقَالَ اللَّهُ تَعَالَی یا إِبْراهِیمُ أَعْرِضْ عَنْ هذا إِنَّهُ قَدْ جاءَ أَمْرُ رَبِّکَ وَ إِنَّهُمْ آتِیهِمْ عَذَابِی بَعْدَ طُلُوعِ الشَّمْسِ مِنْ یَوْمٍ مَحْتُومٍ غَیْرُ مَرْدُود.


    امضاء


  9. Top | #8

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    November 2011
    شماره عضویت
    2032
    نوشته
    756
    صلوات
    1300
    دلنوشته
    4
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    358
    مورد تشکر
    306 در 93
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    امام باقر (علیه السلام)- ابوبصیر گوید: از امام باقر (علیه السلام) پرسیدم: «آیا رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از بخل به خدا پناه می‌برد»؟ حضرت (علیه السلام) فرمود: «بلی، ای ابومحمّد! هر صبح و هر شب ما هم از بخل به خدا پناه می‌بریم». خداوند می‌فرماید: کسانی که از بخل و حرص نفس خویش باز داشته شده‌اند رستگارانند!. (حشر/۹)». از عاقبت و سرانجام بخل تو را آگاه خواهم کرد، قوم لوط (علیه السلام) از دیاری بودند که بر غذا و طعام حریص بودند. سرانجام بخل آن‌ها را دچار دردی ساخت که هیچ درمانی برای درد آن‌ها که همان لواط بود پیدا نمی‌شد. پرسیدم: «عاقبت کار آن‌ها چه شد»؟ فرمود: «سرزمین قوم لوط (علیه السلام) در سر راه کاروان‌هایی بود که به شام و مصر می‌رفتند و کاروان بر آن‌ها فرود می‌آمد، از کاروانیان پذیرایی می‌کردند. وقتی که مهمانان آن‌ها زیاد شدند، آن‌ها از بخل و پستی به تنگ آمدند. بخل آن‌ها را به‌جایی کشاند که وقتی برای آن‌ها مهمان می‌آمد، بدون اینکه تمایلی به او داشته باشند او را رسوا و بی‌آبرو می‌کردند. این کار را چنان با مهمانان مرد انجام دادند که مهمانان به سرزمین آن‌ها نمی‌آمدند. در نتیجه، این کار در بین خودشان سرایت پیدا کرد. مهمانان زن هم از آنان دوری جستند. این‌گونه بود که بخل در میان آن‌ها دردی را به‌جا گذاشت که نمی‌توانستند آن را از خودشان دور کنند بدون اینکه به آن کار تمایلی داشته باشند. تا آنجا که انجام این کار را از مردان سرزمین خود طلب می‌کردند و در قبال انجام آن کار پاداش و یا پول می‌دادند». سپس فرمود: «کدام درد است که از بخل دردناک‌تر باشد و سرانجام آن زیان‌بارتر و در نزد خداوند عزّوجلّ زشت‌تر»؟ به حضرت (علیه السلام) گفتم: «جانم فدای تو! آیا همه‌ی افراد سرزمین لوط (علیه السلام) این کار را انجام می‌دادند»؟ فرمود: «بلی! به‌جز یک خانواده‌ی مسلمان. آیا کلام خداوند متعال را نشنیده‌ای که فرمود: فَأَخْرَجْنَا مَن کَانَ فِیهَا مِنَ المُؤْمِنِینَ فَمَا وجَدْنَا فِیهَا غَیْرَ بَیْتٍ مِّنَ المُسْلمِینَ سپس امام باقر (علیه السلام) فرمود: «لوط (علیه السلام) مدّت سی سال در میان قوم خود زندگی کرد. آن‌ها را به عبادت خداوند عزّوجلّ دعوت می‌کرد و آن‌ها را از عذاب خدا می‌ترسانید. امّا آن‌ها نه از غائط (مدفوع) طهارت می‌جستند و نه از جنابت. لوط (علیه السلام) پسر خاله ابراهیم (علیه السلام) بود و زن ابراهیم (علیه السلام) ساره، خواهر لوط (علیه السلام) بود. لوط (علیه السلام) و ابراهیم (علیه السلام) دو پیامبری بودند که به پیامبری فرستاده شده بودند و مردم را از کارهای ناشایست می‌ترساندند. لوط (علیه السلام) مرد بخشنده و دست‌ودل‌بازی بود و اگر مهمانی به نزد او می‌آمد او را گرامی می‌داشت و آن‌ها را از قوم خودش برحذر می‌داشت. وقتی قوم لوط (علیه السلام) این عمل را در او دیدند، به او گفتند: مگر ما تو را از جهانیان نهی نکردیم [و نگفتیم کسی را به میهمانی نپذیر]؟. (حجر/۷۰) اگر این کار را بکنی آن مهمانی را که به نزد تو آمده است رسوا می‌کنیم و تو را خوار می‌سازیم. این بود که اگر مهمانی نزد لوط (علیه السلام) می‌آمد او موضوع را پنهان می‌کرد، مبادا که قومش مهمان او را رسوا سازند. دلیلش این بود که لوط (علیه السلام) در میان آن قوم خویشاوندانی نداشت». امام باقر (علیه السلام)فرمود: «لوط (علیه السلام) و ابراهیم (علیه السلام) همواره منتظر نزول عذاب بر قوم لوط (علیه السلام) بودند. ابراهیم (علیه السلام) و لوط (علیه السلام) در نزد خداوند عزّوجلّ دارای جایگاه آبرومندی بودند. هروقت خداوند عزّوجلّ می‌خواست قوم لوط (علیه السلام) را دچار عذاب سازد، دوستی و مهربانی ابراهیم (علیه السلام) و محبّت لوط (علیه السلام) شامل حال آن قوم می‌شد و از آنان محافظت می‌کرد و عذاب آن‌ها را به تأخیر می‌انداخت». امام باقر (علیه السلام) فرمود: «وقتی که تأسّف خداوند بر قوم لوط (علیه السلام) زیاد شد، تصمیم گرفت که آن‌ها را دچار عذاب سازد و به ابراهیم (علیه السلام) در عوض عذاب قوم لوط (علیه السلام) فرزند دانایی ببخشد تا با آن به خاطر مصیبت نابودی قوم لوط (علیه السلام) تسلّّی خاطر پیدا کند. آنگاه فرستادگانی را به نزد ابراهیم (علیه السلام) فرستاد تا او را به وجود اسماعیل (علیه السلام) بشارت دهند. ایشان شبانه به نزد او رفتند. ابراهیم (علیه السلام) از آن‌ها ترسید. و ترسید که آن‌ها دزد باشند. وقتی فرستادگان او را نالان و ترسان یافتند، به او سلام دادند. در جواب آن‌ها گفت: گفت: «ما از شما بیمناکیم»! گفتند: «نترس، ما تو را به پسری دانا بشارت می‌دهیم»!. (حجر/۵۳۵۲) امام باقر (علیه السلام) فرمود: «آن جوان همان اسماعیل (علیه السلام) فرزند هاجر (سلام الله علیها) است. آنگاه ابراهیم (علیه السلام) به آن فرستادگان گفت: «آیا به من [چنین] بشارت می‌دهید با اینکه پیر شده‌ام؟! به چه چیز بشارت می‌دهید»؟! گفتند: «تو را به حق بشارت دادیم از مأیوسان مباش»!. (حجر/۵۵۵۴) آنگاه ابراهیم (علیه السلام) گفت: «پس از مژده‌دادن چه کار دیگری دارید»؟ گفتند: «قالُوا إِنَّا أُرْسِلْنا إِلی قَوْمٍ مُجْرِمِینَ به‌سوی قوم لوط (علیه السلام)آن‌ها قوم فاسدی بودند. فرستاده شدیم تا آن‌ها را از عذاب پروردگار جهانیان برحذر داریم». امام باقر (علیه السلام) فرمود: «ابراهیم (علیه السلام) به آن فرستادگان گفت: «بدانید که لوط (علیه السلام) در میان آن قوم است». آن‌ها گفتند: در این آبادی لوط است! گفتند: «ما به کسانی که در آن هستند آگاه‌تریم! او و خانواده‌اش را نجات می‌دهیم جز همسرش که در میان قوم [گنهکار] باقی خواهد ماند. (عنکبوت/۳۲) حضرت (علیه السلام) فرمود: هنگامی‌که فرستادگان [خدا] به سراغ خاندان لوط آمدند. [لوط] گفت: «شما گروه ناشناسی هستید»! گفتند: «ما همان چیزی را برای تو آورده‌ایم که آن‌ها [کافران] در آن تردید داشتند. (حجر/۶۳۶۱) که قوم تو در آن [در عذاب خدا] شک داشتند. «یَمْتَرُونَ وَ أَتَیْناکَ بِالحَقِ؛ در آن تردید داشتند [آری]، ما مأمور عذابیم! ما واقعیّت مسلّمی را برای تو آورده‌ایم و راست می‌گوییم!. (حجر/۶۴۶۳) تا قوم خود را از عذاب خدا بترسانی و «وَ إِنَّا لَصادِقُونَ فَأَسْرِ بِأَهْلِکَ؛ و راست می‌گوییم! پس، خانواده‌ات را با خود بردار. (حجر/۶۵۶۴)». ای لوط (علیه السلام)! از امروز وقتی هفت روز و هفت شب «بِقِطْعٍ مِنَ اللَّیْلِ؛ در اواخر شب. (حجر/۶۵)». آنگاه که شب به نیمه رسید در تاریکی شب با خانواده‌ات از اینجا برو و هیچ‌یک از شما پشت‌سرش را نگاه نکند مگر همسرت، که او هم به همان بلایی که آن‌ها گرفتار می‌شوند، گرفتار خواهد شد. (هود/۸۱) و در آن شب به آن جایی که به شما دستور داده شده است سفر کنید. امام باقر (علیه السلام) فرمود: و انجام ذلِکَ الْأَمْرَ را به لوط (علیه السلام) ابلاغ کردند و گفتند: صبحگاهان، همه‌ی آن‌ها ریشه‌کن خواهند شد. (حجر/۶۶) امام باقر (علیه السلام) فرمود: «وقتی سپیده صبح روز هشتم فرا رسید خداوند عزّوجلّ فرستادگانی را نزد ابراهیم (علیه السلام) فرستاد تا تولّد اسحق (علیه السلام) را به او بشارت دهند و نابودی قوم لوط (علیه السلام) را تسلیت گویند و این کلام خداوند است که می‌فرماید: فرستادگان ما [فرشتگان] برای ابراهیم بشارت آوردند گفتند: «سلام!» [او نیز] گفت: «سلام»! و طولی نکشید که گوساله بریانی [برای آن‌ها] آورد. [امّا] هنگامی‌که دید دست آن‌ها به آن نمی‌رسد [و از آن نمی‌خورند، کار] آن‌ها را زشت شمرد و در دل احساس ترس نمود. به او گفتند: «نترس! ما به‌سوی قوم لوط فرستاده شده‌ایم»! و همسرش ایستاده بود، [از خوشحالی] خندید پس او را بشارت به اسحاق، و بعد از او یعقوب دادیم. (هود/۷۱۶۹) دست‌هایشان به غذا دراز نمی‌شود آنان را ناشناس یافت و از ایشان ترسی بر دل گرفت. گفتند: «مترس! ما به‌سوی قوم لوط (علیه السلام) فرستاده شده‌ایم و زن او که ایستاده بود خندید. پس وی را به اسحاق (علیه السلام) و از پی اسحاق (علیه السلام) به یعقوب (علیه السلام) مژده دادیم. زن ابراهیم (علیه السلام) خندید یعنی از حرف آن‌ها تعجّب کرد: گفت: «ای وای بر من! آیا من فرزند می‌آورم درحالی‌که پیر زنم، و این شوهرم پیر مردی است؟! این راستی چیز عجیبی است»! گفتند: «آیا از فرمان خدا تعجّب می‌کنی؟! این رحمت خدا و برکاتش بر شما خانواده است چرا که او ستوده و والا است»!. (هود/۷۳۷۲) امام باقر (علیه السلام) فرمود: «وقتی که مژده‌ی به دنیا آمدن اسحاق (علیه السلام) به ابراهیم (علیه السلام) داده شد و ترسش ریخت، شروع کرد به صحبت‌کردن با خداوندش درباره‌ی قوم لوط (علیه السلام) و از خداوند درخواست کرد که عذاب را از آن‌ها دور سازد. آنگاه خداوند عزّوجلّ فرمود: ای ابراهیم! از این [درخواست] صرف نظر کن، که فرمان پروردگارت فرا رسیده و به‌طور قطع عذاب [الهی] به سراغ آن‌ها می‌آید. (هود/۷۶) (یعنی پس از طلوع خورشید در یک روز معیّن، غَیْرُ مَرْدُودٍ.

    تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۱۲۰ علل الشرایع، ج۲، ص۵۴۹/ البرهان
    ۲(ذاریات/ ۲۴)

    امضاء


  10. Top | #9

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    November 2011
    شماره عضویت
    2032
    نوشته
    756
    صلوات
    1300
    دلنوشته
    4
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    358
    مورد تشکر
    306 در 93
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    الباقر (علیه السلام)- أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) سَأَلَ جَبْرَئِیلَ کَیْفَ کَانَ مَهْلِکُ قَوْمِ لُوطٍ فَقَالَ إِنَّ قَوْمَ لُوطٍ کَانُوا أَهْلَ قَرْیَهًٍْ لَا یَتَنَظَّفُونَ مِنَ الْغَائِطِ وَ لَا یَتَطَهَّرُونَ مِنَ الْجَنَابَهًِْ بُخَلَاءَ أَشِحَّاءَ عَلَی الطَّعَامِ وَ إِنَّ لُوطاً لَبِثَ فِیهِمْ ثَلَاثِینَ سَنَهًًْ وَ إِنَّمَا کَانَ نَازِلًا عَلَیْهِمْ وَ لَمْ یَکُنْ مِنْهُمْ وَ لَا عَشِیرَهًٌْ لَهُ وَ لَا قَوْمٌ وَ إِنَّهُ دَعَاهُمْ إِلَی اللَّهِ تَعَالَی وَ إِلَی الْإِیمَانِ بِهِ وَ اتِّبَاعِهِ وَ نَهَاهُمْ عَنِ الْفَوَاحِشِ وَ حَثَّهُمْ عَلَی طَاعَهًِْ اللَّهِ فَلَمْ یُجِیبُوهُ وَ لَمْ یُطِیعُوهُ وَ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی لَمَّا أَرَادَ عَذَابَهُمْ بَعَثَ إِلَیْهِمْ رُسُلًا مُنْذِرِینَ عُذْراً نُذْراً فَلَمَّا عَتَوْا عَنْ أَمْرِهِ بَعَثَ إِلَیْهِمْ مَلَائِکَهًًْ لِیُخْرِجُوا مَنْ کَانَ فِی قَرْیَتِهِمْ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ فَمَا وَجَدُوا فِیها غَیْرَ بَیْتٍ مِنَ الْمُسْلِمِینَ فَأَخْرَجَهُمْ مِنْهَا وَ قَالُوا لِلُوطٍ أَسْرِ بِأَهْلِکَ مِنْ هَذِهِ الْقَرْیَهًِْ‌اللَّیْلَه ًَ بِقِطْعٍ مِنَ اللَّیْلِ وَ لا یَلْتَفِتْ مِنْکُمْ أَحَدٌ وَ امْضُوا حَیْثُ تُؤْمَرُونَ فَلَمَّا انْتَصَفَ اللَّیْلُ سَارَ لُوطٌ بِبَنَاتِهِ وَ تَوَلَّتِ امْرَأَتُهُ مُدْبِرَهًًْ فَانْقَطَعَتْ إِلَی قَوْمِهَا تَسْعَی بِلُوطٍ وَ تُخْبِرُهُمْ أَنَّ لُوطاً قَدْ سَارَ بِبَنَاتِهِ وَ إِنِّی نُودِیتُ مِنْ تِلْقَاءِ الْعَرْشِ لَمَّا طَلَعَ الْفَجْرُ یَا جَبْرَئِیلُ حَقَّ الْقَوْلُ مِنَ اللَّهِ بِحَتْمِ عَذَابِ قَوْمِ لُوطٍ فَاهْبِطْ إِلَی قَرْیَهًِْ قَوْمِ لُوطٍ وَ مَا حَوَتْ فَاقْلَعْهَا مِنْ تَحْتِ سَبْعِ أَرَضِینَ ثُمَّ اعْرُجْ بِهَا إِلَی السَّمَاءِ فَأَوْقِفْهَا حَتَّی یَأْتِیَکَ أَمْرُ الْجَبَّارِ فِی قَلْبِهَا وَ دَعْ مِنْهَا آیَهًًْ بَیِّنَهًًْ مِنْ مَنْزِلِ لُوطٍ عِبْرَهًًْ لِلسَّیَّارَهًِْ فَهَبَطْتُ عَلَی أَهْلِ الْقَرْیَهًِْ الظَّالِمِینَ فَضَرَبْتُ بِجَنَاحِیَ الْأَیْمَنِ عَلَی مَا حَوَی عَلَیْهِ شَرْقِیُّهَا وَ ضَرَبْتُ بِجَنَاحِیَ الْأَیْسَرِ عَلَی مَا حَوَی عَلَیْهِ غَرْبِیُّهَا فَاقْتَلَعْتُهَا یَا مُحَمَّدُ مِنْ تَحْتِ سَبْعِ أَرَضِینَ إِلَّا مَنْزِلَ لُوطٍ آیَهًًْ لِلسَّیَّارَهًِْ ثُمَّ عَرَجْتُ بِهَا فِی خَوَافِی جَنَاحِی حَتَّی أَوْقَفْتُهَا حَیْثُ یَسْمَعُ أَهْلُ السَّمَاءِ زُقَاءَ دُیُوکِهَا وَ نُبَاحَ کِلَابِهَا فَلَمَّا طَلَعَتِ الشَّمْسُ نُودِیتُ مِنْ تِلْقَاءِ الْعَرْشِ یَا جَبْرَئِیلُ اقْلِبِ الْقَرْیَهًَْ عَلَی الْقَوْمِ فَقَلَبْتُهَا عَلَیْهِمْ حَتَّی صَارَ أَسْفَلُهَا أَعْلَاهَا وَ أَمْطَرَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ حِجارَهًًْ مِنْ سِجِّیلٍ مُسَوَّمَهًًْ عِنْدَ رَبِّکَ وَ ما هِیَ یَا مُحَمَّدُ مِنَ الظَّالِمِینَ مِنْ أُمَّتِکَ بِبَعِیدٍ قَالَ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) یَا جَبْرَئِیلُ وَ أَیْنَ کَانَتْ قَرْیَتُهُمْ مِنَ الْبِلَادِ فَقَالَ جَبْرَئِیلُ کَانَ مَوْضِعُ قَرْیَتِهِمْ فِی مَوْضِعِ بُحَیْرَهًِْ طَبَرِیَّهًَْ الْیَوْمَ وَ هِیَ فِی نَوَاحِی الشَّامِ قَالَ فَقَالَ لَهُ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) أَ رَأَیْتَکَ حِینَ قَلَبْتَهَا عَلَیْهِمْ فِی أَیِّ مَوْضِعٍ مِنَ الْأَرَضِینَ وَقَعَتِ الْقَرْیَهًُْ وَ أَهْلُهَا فَقَالَ یَا مُحَمَّدُ وَقَعَتْ فِیمَا بَیْنَ بَحْرِ الشَّامِ إِلَی مِصْرَ فَصَارَتْ تُلُولًا فِی الْبَحْر.

    امضاء


  11. Top | #10

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    November 2011
    شماره عضویت
    2032
    نوشته
    756
    صلوات
    1300
    دلنوشته
    4
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    358
    مورد تشکر
    306 در 93
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    امام باقر (علیه السلام)- رسول خدا (صلی الله علیه و آله) از جبرئیل پرسید: «هلاکت قوم لوط (علیه السلام) چگونه اتّفاق افتاد»؟ جبرئیل گفت: «قوم لوط (علیه السلام) اهل سرزمینی بودند که نه از غائط (مدفوع) طهارت می‌جستند و نه از جنابت و بر غذا و طعام نیز حریص و بخیل بودند». لوط (علیه السلام) مدّت سی سال با آن‌ها زندگی کرد. برای آن قوم فرستاده شده بود امّا از خود آن قوم نبود و اقوام و خویشاوندی هم در میان آن‌ها نداشت. لوط (علیه السلام) آن‌ها را دعوت کرد تا به خداوند عزّوجلّ ایمان بیاورند و از او پیروی نمایند و آن‌ها را از کارهای زشت بازداشت و آن‌ها را تشویق می‌کرد که از خداوند متعال اطاعت نمایند. امّا به او جواب مثبت ندادند و از او اطاعت نکردند، وقتی خداوند متعال خواست که آن‌ها را دچار عذاب سازد فرستادگانی را به نزد آن‌ها فرستاد تا آن‌ها را بدون هیچ عذر و بهانه‌ای بترساند. وقتی از دستورات او سرپیچی کردند فرشتگانی را به‌سوی آن‌ها فرستاد تا مؤمنان را از آن سرزمین بیرون ببرند. امّا آن‌ها جز یک خانواده‌ی مسلمان ندیدند و همان‌ها را از آنجا بیرون بردند و به لوط (علیه السلام) گفتند: «در تاریکی شب خانواده‌ات را از این سرزمین بیرون ببر و هیچ‌کس از شما نباید برگردد و به آنجایی بروید که به شما دستور داده شده است». وقتی شب به نیمه رسید لوط (علیه السلام) با دخترانش حرکت کرد. امّا زن او برگشت و به نزد قوم خود آمد و از لوط (علیه السلام) بدگویی کرد و به قومش خبر داد که لوط (علیه السلام) با دختران خود رفته است. در هنگام سپیده‌ی صبح بود که از جانب عرش به من گفته شد: «ای جبرئیل! از جانب خداوند مقرّر شده است که قوم لوط (علیه السلام) دچار عذاب حتمی شوند. پس به‌سوی قوم لوط (علیه السلام) و اطراف آن برو و آن‌ها را از زیر هفت زمین ریشه‌کن ساز و سپس آن‌ها را به اوج آسمان ببر و آن‌ها را در آنجا نگه‌دار تا امر خداوند در چگونگی سرنگونی آن‌ها فرا رسد. امّا یک نشانه‌ی گویا از منزل لوط (علیه السلام) در آنجا بگذار تا عبرتی برای کاروانیان باشد». آنگاه من به سرزمین ظالمان و اهل آن فرود آمدم و با بال راست خود بر شرق آن سرزمین ضربه زدم و با بال چپ خود به غرب آن در ضربه وارد کردم و آن را ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! از ریشه از زیر هفت زمین برکندم؛ به‌جز منزل لوط (علیه السلام) که آن را برای عبرت کاروانیان به‌جا گذاشتم. سپس آن را در زیر پرهای بال خود قرار دادم و به آسمان بردم؛ آنجایی که ساکنان آسمان صدای خروس‌های آن سرزمین و پارس‌کردن سگان آن را می‌شنیدند و آن را در آنجا نگه داشتم. وقتی خورشید طلوع کرد از جانب عرش ندا آمد که: «ای جبرئیل! آن سرزمین را بر سر آن قوم واژگون ساز». آن را بر سرشان واژگون ساختم به‌طوری که پایین آن در بالای آن قرار گرفت و خداوند هم سنگ‌های سجّیل را که از جانب خداوند دارای نشان و علامت هستند بر آن‌ها بارید. ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! این عذاب از ظالمان قوم تو هم به دور نیست. آنگاه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) پرسید: «ای جبرئیل! سرزمین آن‌ها در کجای زمین قرار داشت»؟ جبرئیل پاسخ داد: «سرزمین آن‌ها در جایی بود که امروز دریاچه‌ی مازندران قرار دارد و آن در اطراف شام است». آنگاه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به او گفت: «آیا می‌دانی وقتی آن را واژگون ساختی آن سرزمین و افراد آن در کجای زمین قرار گرفتند»؟ جواب داد: «ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! در دریای مدیترانه به طرف مصر که به‌صورت تپّه‌هایی در داخل دریا درآمده‌اند».

    تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۱۲۴ علل الشرایع، ج۲، ص۵۵۰/ البرهان
    ۳(ذاریات/ ۲۴)
    الصّادقین (علیها السلام)- إِنَّ الْمَلَائِکَهًَْ لَمَّا جَاءَتْ فِی هَلَاکِ قَوْمِ لُوطٍ قالُوا إِنَّا مُهْلِکُوا أَهْلِ هذِهِ الْقَرْیَهًِْ قَالَتْ سَارَهًُْ عَجِبْتُ مِنْ قِلَّتِهِمْ وَ کَثْرَهًِْ أَهْلِ الْقَرْیَهًِْ فَقَالَتْ وَ مَنْ یُطِیقُ قَوْمَ لُوطٍ فَبَشَّرُوهَا بِإِسْحاقَ وَ مِنْ وَراءِ إِسْحاقَ یَعْقُوبَ فضحکت {فَصَکَّتْ} وَجْهَها وَ قالَتْ عَجُوزٌ عَقِیمٌ وَ هِیَ یَوْمَئِذٍ ابْنَهًُْ تِسْعِینَ سَنَهًًْ وَ إِبْرَاهِیمُ یَوْمَئِذٍ ابْنُ عِشْرِینَ وَ مِائَهًِْ سَنَهًٍْ فَجَادَلَ إِبْرَاهِیمُ‌عَنْهُمْ وَ قالَ إِنَّ فِیها لُوطاً قَالَ جَبْرَئِیلُ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَنْ فِیها فَزَادَهُ إِبْرَاهِیمُ فَقَالَ جَبْرَئِیلُ یا إِبْراهِیمُ أَعْرِضْ عَنْ هذا إِنَّهُ قَدْ جاءَ أَمْرُ رَبِّکَ وَ إِنَّهُمْ آتِیهِمْ عَذابٌ غَیْرُ مَرْدُودٍ قَالَ وَ إِنَّ جَبْرَئِیلَ لَمَّا أَتَی لُوطاً فِی هَلَاکِ قَوْمِهِ فَدَخَلُوا عَلَیْهِ وَ جاءَهُ قَوْمُهُ یُهْرَعُونَ إِلَیْهِ قَامَ فَوَضَعَ یَدَهُ عَلَی الْبَابِ ثُمَّ نَاشَدَهُمْ فَقَالَ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ لا تُخْزُونِ فِی ضَیْفِی ... قالُوا أَ وَ لَمْ نَنْهَکَ عَنِ الْعالَمِینَ ثُمَّ عَرَضَ عَلَیْهِمْ بَنَاتِهِ نِکَاحاً قَالُوا ما لَنا فِی بَناتِکَ مِنْ حَقٍّ وَ إِنَّکَ لَتَعْلَمُ ما نُرِیدُ قَالَ فَمَا مِنْکُمْ رَجُلٌ رَشِیدٌ قَالَ فَأَبَوْا فَقَالَ لَوْ أَنَّ لِی بِکُمْ قُوَّهًًْ أَوْ آوِی إِلی رُکْنٍ شَدِیدٍ قَالَ وَ جَبْرَئِیلُ یَنْظُرُ إِلَیْهِمْ فَقَالَ لَوْ یَعْلَمُ أَیُّ قُوَّهًٍْ لَهُ ثُمَّ دَعَاهُ فَأَتَاهُ فَفَتَحُوا الْبَابَ وَ دَخَلُوا فَأَشَارَ إِلَیْهِمْ جَبْرَئِیلُ بِیَدِهِ فَرَجَعُوا عُمْیَاناً یَلْتَمِسُونَ الْجِدَارَ بِأَیْدِیهِمْ یُعَاهِدُونَ اللَّهَ لَئِنْ أَصْبَحْنَا لَا نَسْتَبْقِی أَحَداً مِنْ آلِ لُوطٍ قَالَ لَمَّا قَالَ جَبْرَئِیلُ إِنَّا رُسُلُ رَبِّکَ قَالَ لَهُ لُوطٌ یَا جَبْرَئِیلُ عَجِّلْ قَالَ نَعَمْ قَالَ یَا جَبْرَئِیلُ عَجِّلْ قَالَ إِنَّ مَوْعِدَهُمُ الصُّبْحُ أَ لَیْسَ الصُّبْحُ بِقَرِیبٍ ثُمَّ قَالَ جَبْرَئِیلُ یَا لُوطُ اخْرُجْ مِنْهَا أَنْتَ وَ وُلْدُکَ حَتَّی تَبْلُغَ مَوْضِعَ کَذَا وَ کَذَا قَالَ یَا جَبْرَئِیلُ إِنَّ حُمُرِی ضِعَافٌ قَالَ ارْتَحِلْ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَارْتَحَلَ حَتَّی إِذَا کَانَ السَّحَرُ نَزَلَ إِلَیْهَا جَبْرَئِیلُ فَأَدْخَلَ جَنَاحَهُ تَحْتَهَا حَتَّی إِذَا اسْتَعْلَتْ قَلَبَهَا عَلَیْهِمْ وَ رَمَی جُدْرَانَ الْمَدِینَهًِْ بِحِجَارَهًٍْ مِنْ سِجِّیلٍ وَ سَمِعَتِ امْرَأَهًُْ لُوطٍ الْهَدَّهًَْ فَهَلَکَتْ مِنْهَا.

    امام باقر و امام صادق ( وقتی فرشتگان برای نابودی قوط لوط (علیه السلام) آمدند، گفتند: «ما اهل این سرزمین را نابود خواهیم کرد و ساره، زن ابراهیم (علیه السلام) که از تعداد آن‌ها و زیادی اهل آن دیار در تعجّب بود، لب به سخن گشود و گفت: «چه کسی از پس قوم لوط (علیه السلام) برمی‌آید»؟ فرشتگان او را به تولّد اسحاق (علیه السلام) و پس از او به یعقوب (علیه السلام) مژده دادند. او به‌صورت خود سیلی زد و گفت: «من پیرزنی نازا هستم». او درآن‌موقع زنی نود ساله بود و ابراهیم (علیه السلام) در آن‌موقع یکصدوبیست سال داشت. ابراهیم (علیه السلام) در آن روز با فرشتگان مجادله کرد و گفت: «لوط (علیه السلام) در میان آن قوم است». جبرئیل گفت: «ما از همه بهتر می‌دانیم که چه کسی در میان آن قوم است». ابراهیم (علیه السلام) حرف دیگری زد. آنگاه جبرئیل گفت: «ای ابراهیم (علیه السلام)! از این موضوع بگذر. فرمان خداوند صادر شده است و عذاب غیرقابل برگشتی در انتظار آن‌ها است». حضرت (علیه السلام) فرمود: «وقتی جبرئیل برای نابودی قوم لوط (علیه السلام) به نزد او رفت قوم لوط (علیه السلام) بر او وارد شدند. آن‌ها با عجله و اضطراب به نزد او رفته بودند. لوط (علیه السلام) از جایش بلند شد و برای جلوگیری از ورود آن‌ها دستش را بر آستانه‌ی در گذاشت و به آن‌ها قسم داد و گفت: «از خدا بترسید و در پیش مهمانانم مرا خوار نسازید». گفتند: «آیا ما تو را از پذیرش دیگران منع نکرده‌ایم»؟ سپس دختران خود را برای ازدواج به آن‌ها پیشنهاد کرد. گفتند: «ما درباره‌ی دختران تو هیچ حقّی نداریم و تو می‌دانی که ما چه می‌خواهیم». لوط (علیه السلام) گفت: «آیا هیچ‌کس در میان شما عاقل نیست»؟ حضرت (علیه السلام) فرمود: «امّا آن‌ها نپذیرفتند». لوط (علیه السلام) گفت: «کاش زور من به شما می‌رسید و یا اینکه به‌جای محکمی پناه می‌بردم». جبرئیل به آن‌ها نگاه می‌کرد و گفت: «کاش لوط (علیه السلام) می‌دانست که او چه قدرتی دارد». سپس لوط (علیه السلام) را صدا زد و لوط (علیه السلام) نزد او آمد. آن‌ها در را باز کردند و داخل شدند. آنگاه جبرئیل با دست خود به آن‌ها اشاره کرد و درحالی‌که کور شده بودند، برگشتند و برای رفتن با دست‌هایشان دیوار را لمس می‌کردند و به خدا قسم می‌خوردند که اگر بینایی خود را به‌دست آورند، هیچ‌یک از خاندان لوط (علیه السلام) را باقی نخواهند گذاشت. حضرت (علیه السلام) فرمود: «وقتی جبرئیل گفت: ما فرستادگان پروردگار تو هستیم، لوط (علیه السلام) به او گفت: «ای جبرئیل! بشتاب». گفت: «بلی»! دوباره گفت: «ای جبرئیل! عجله کن». جبرئیل گفت: «زمان عذاب آن‌ها هنگام صبح می‌باشد. آیا صبح نزدیک نیست»؟ سپس جبرئیل گفت: «ای لوط (علیه السلام)! تو و فرزندت از این سرزمین خارج شوید تا به مکان فلان‌وفلان برسید». لوط (علیه السلام) گفت: «ای جبرئیل! الاغ من ضعیف است». گفت: «کوچ کن (برو)». وقتی هنگام سحر شد، جبرئیل بر آن سرزمین فرود آمد و بالش را در زیر آن قرار داد و آن را بالا برد آنگاه واژگون ساخت و دیوارهای شهر را با سنگ‌هایی از سجّیل سنگباران کرد. زن لوط (علیه السلام) صدای فرو ریختن دیوارها را شنید و از شدّت صدای آن هلاک شد و مرد.

    تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۱۲۶ علل الشرایع، ج۲، ص۵۵۱/ البرهان
    ۴(ذاریات/ ۲۴)
    الصّادق (علیه السلام)- عَنْ عَطِیَّهًَْ أَخِی أَبِی الْعُرَامِ قَالَ: ذَکَرْتُ لِأَبِی‌عَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) الْمَنْکُوحَ مِنَ الرِّجَالِ فَقَالَ لَیْسَ یُبْلِی اللَّهُ بِهَذَا الْبَلَاءِ أَحَداً وَ لَهُ فِیهِ حَاجَهًٌْ إِنَّ فِی أَدْبَارِهِمْ أَرْحَاماً مَنْکُوسَهًًْ وَ حَیَاءُ أَدْبَارِهِمْ کَحَیَاءِ الْمَرْأَهًِْ قَدْ شَرِکَ فِیهِمُ ابْنٌ لِإِبْلِیسَ یُقَالُ لَهُ زَوَالٌ فَمَنْ شَرِکَ فِیهِ مِنَ الرِّجَالِ کَانَ مَنْکُوحاً وَ مَنْ شَرِکَ فِیهِ مِنَ النِّسَاءِ کَانَتْ مِنَ الْمَوَارِدِ وَ الْعَامِلُ عَلَی هَذَا مِنَ الرِّجَالِ إِذَا بَلَغَ أَرْبَعِینَ سَنَهًًْ لَمْ یَتْرُکْهُ وَ هُمْ بَقِیَّهًُْ سَدُومَ أَمَا إِنِّی لَسْتُ أَعْنِی بِهِمْ بَقِیَّتَهُمْ أَنَّهُ وَلَدُهُمْ وَ لَکِنَّهُمْ مِنْ طِینَتِهِمْ قَالَ قُلْتُ سَدُومُ الَّتِی قُلِبَتْ قَالَ هِیَ أَرْبَعُ مَدَائِنَ سَدُومُ وَ صَرِیمُ وَ لَدْمَاءُ وَ عُمَیْرَاءُ قَالَ فَأَتَاهُنَّ جَبْرَئِیلُ (علیه السلام) وَ هُنَّ مَقْلُوعَاتٌ إِلَی تُخُومِ الْأَرْضِ السَّابِعَهًِْ فَوَضَعَ جَنَاحَهُ تَحْتَ السُّفْلَی مِنْهُنَّ وَ رَفَعَهُنَّ جَمِیعاً حَتَّی سَمِعَ أَهْلُ سَمَاءِ الدُّنْیَا نُبَاحَ کِلَابِهِمْ ثُمَّ قَلَبَهَا.

    امام صادق (علیه السلام)- عطیه برادر ابوالعرام گوید: از امام صادق (علیه السلام) پرسیدم: «مردان نیازمند به لواط چه کسانی هستند»؟ حضرت (علیه السلام) فرمود: «خداوند عزّوجلّ هیچ‌یک از مردان را به این بلا و مصیبت دچار نساخته است که به آن نیاز داشته باشند. در پشت آن‌ها رحم‌های واژگونه و رطوبت قرار داده است. دُبُر آن‌ها به قُبُل زن می‌ماند. ابلیس فرزندی دارد به نام زوال که در این کار با مردان شریک می‌شود. اگر مردان در این کار با او شریک شوند، منکوح و اهل لواط به حساب می‌آیند و اگر زنان با او در این کار شراکت کنند، عقیم و نازا می‌شوند. مردانی که این کار را انجام می‌دهند اگر به سن چهل سالگی برسند دیگر آن کار را ترک نمی‌کنند و آن‌ها بازماندگان سدوم هستند. امّا منظورم از بازماندگان سدوم این نیست که آن‌ها فرزندان او هستند بلکه از طینت و سرشت آن‌ها هستند». گفتم: «سدوم همان است که شهر بر سر آن‌ها خراب شد»؟ فرمود: «سدوم متشکّل از چهار شهر است؛ سدوم، صدیم، لدنا، و عسیرا». فرمود: «جبرئیل بر آن‌ها وارد شد. وقتی که آن‌ها را تا عمق زمین‌های هفت‌گانه واژگون کرد، بال خود را در زیر پایین‌ترین قسمت شهر قرار داد و همه‌ی آن‌ها را بلند کرد و بالا برد تا جایی که اهالی آسمان اوّل، صدای پارس‌کردن سگان آن‌ها را می‌شنیدند سپس آن را واژگون کرد».

    تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۱۲۶ الکافی، ج۵، ص۵۴۹/ البرهان
    ۵(ذاریات/ ۲۴)
    ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- قِیلَ: لِأَنَّ أَضْیَافَ الْکِرَامِ مُکْرَمُونَ وَ کَانَ إِبْرَاهِیمُ (علیه السلام) أَکْرَمَ النَّاسِ وَ أَظْهَرَهُمْ قُوَّهًًْ وَ سَمَّاهُمْ ضَیْفاً مِنْ غَیْرِ أَنْ أَکَلُوا مِنْهُ طَعَامَهُ لِأَنَّهُمْ دَخَلُوا مَدْخَلَ الْأَضْیَافِ؛ وَ اخْتُلِفَ فِی عَدَدِهِمْ فَقِیلَ: کَانُوا إِثْنَیْ عَشَرَ مَلَکاً.

    ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- چون مهمانان انسان‌های بزرگوار، بزرگوارند از این‌جهت در آیه فرمود: مهمان‌های بزرگوار ابراهیم و ابراهیم (علیه السلام) بزرگوارترین مردم و نیرومندترین آن‌ها بود و خداوند آن‌ها را با اینکه از غذای او (ابراهیم (علیه السلام)) نخوردند مهمان نامید زیرا آن‌ها مانند یک مهمان بر او وارد شدند و در تعداد آن‌ها اختلاف شده است، گفته شده: «آن‌ها دوازده فرشته بودند».

    تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۱۲۸ بحرالعرفان، ج۱۵، ص۱۴۴
    ۶(ذاریات/ ۲۴)
    الصّادق (علیه السلام)- إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ بَعَثَ أَرْبَعَهًَْ أَمْلَاکٍ فِی إِهْلَاکِ قَوْمِ لُوطٍ جَبْرَئِیلَ وَ مِیکَائِیلَ وَ إِسْرَافِیلَ وَ کَرُوبِیلَ فَمَرُّوا بِإِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) وَ هُمْ مُعْتَمُّونَ فَسَلَّمُوا عَلَیْهِ فَلَمْ یَعْرِفْهُمْ وَ رَأَی هَیْئَهًًْ حَسَنَهًًْ فَقَالَ لَا یَخْدُمُ هَؤُلَاءِ إِلَّا أَنَا بِنَفْسِی وَ کَانَ صَاحِبَ ضِیَافَهًٍْ فَشَوَی لَهُمْ عِجْلًا سَمِیناً حَتَّی أَنْضَجَهُ ثُمَّ قَرَّبَهُ إِلَیْهِمْ فَلَمَّا وَضَعَهُ بَیْنَ أَیْدِیهِمْ رَأی أَیْدِیَهُمْ لا تَصِلُ إِلَیْهِ نَکِرَهُمْ وَ أَوْجَسَ مِنْهُمْ خِیفَةً فَلَمَّا رَأَی ذَلِکَ جَبْرَئِیلُ حَسَرَ الْعِمَامَهًَْ عَنْ وَجْهِهِ فَعَرَفَهُ إِبْرَاهِیمُ (علیه السلام) فَقَالَ أَنْتَ هُوَ قَالَ نَعَمْ وَ مَرَّتْ سَارَهًُْ امْرَأَتُهُ فَبَشَّرَهَا بِإِسْحاقَ (علیه السلام) وَ مِنْ وَراءِ إِسْحاقَ یَعْقُوبَ فَقَالَتْ مَا قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَأَجَابُوهَا بِمَا فِی الْکِتَاب.

    امام صادق (علیه السلام)- خداوند متعال برای نابودکردن قوم لوط (علیه السلام) چهار فرشته با نام‌های جبرئیل، میکائیل، اسرافیل و کرّوبیل برانگیخت. آن‌ها درحالی‌که عمّامه بر سر داشتند بر ابراهیم (علیه السلام) گذر کردند و بر او درود فرستادند. ابراهیم (علیه السلام) آن‌ها را نشناخت ولی نمود نیکویی در ایشان یافت لذا پیش خود چنین گفت: «خدمت به ایشان را جز من شایسته نیست». ابراهیم (علیه السلام) میهمان دوست بود پس گوساله‌ی فربهی برای آن‌ها بریان کرد تا پخت و آن را پیش‌روی ایشان نهاد. پس چون گوساله را در برابر آن‌ها گذاشت، دید که دست آن‌ها به گوساله نمی‌رود. پس آن‌ها را ناشناس تشخیص داد و از آن‌ها هراسی در دلش افتاد. جبرئیل که چنین دید عمّامه از چهره برگرفت و ابراهیم (علیه السلام) او را به‌جای آورد و گفت: «تو همانی»؟ جبرئیل گفت: «آری»! دراین‌وقت ساره همسر ابراهیم (علیه السلام) از پیش آن‌ها گذشت و جبرئیل او را به آمدن اسحاق (علیه السلام) بشارت داد و از پی اسحاق (علیه السلام) هم به یعقوب (علیه السلام) نویدش داد. دراین‌هنگام ساره همان سخنی را که خداوند عزّوجلّ از او نقل‌کرده گفت و آن‌ها هم همان پاسخی را بدو دادند که در قرآن آمده.

    تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۱۲۸ الکافی، ج۵، ص۵۴۶



    آیه ۲۵ - سوره ذاریات
    آیه إِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقالُوا سَلاماً قالَ سَلامٌ قَوْمٌ مُنْكَرُونَ [25]

    درآن‌زمان كه بر او وارد شدند و گفتند: «سلام بر تو»! او گفت: «سلام بر شما كه گروهى ناآشناييد»!

    ۱(ذاریات/ ۲۵)
    الباقر (علیه السلام)- عَنْ أَبِی حَمْزَهًَْ الثُّمَالِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (علیه السلام) قَالَ: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی لَمَّا قَضَی عَذَابَ قَوْمِ لُوطٍ (علیه السلام) وَ قَدَّرَهُ أَحَبَّ أَنْ یُعَوِّضَ إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) مِنْ عَذَابِ قَوْمِ لُوطٍ (علیه السلام) بِغُلامٍ عَلِیمٍ لِیُسَلِّیَ بِهِ مُصَابَهُ بِهَلَاکِ قَوْمِ لُوطٍ (علیه السلام) قَالَ فَبَعَثَ اللَّهُ رُسُلًا إِلَی إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) یُبَشِّرُونَهُ بِإِسْمَاعِیلَ (علیه السلام) قَالَ فَدَخَلُوا عَلَیْهِ لَیْلًا فَفَزِعَ مِنْهُمْ وَ خَافَ أَنْ یَکُونُوا سُرَّاقاً فَلَمَّا رَأَتْهُ الرُّسُلُ فَزِعاً مَذْعُوراً قالُوا سَلاماً قالَ سَلامٌ إِنَّا مِنْکُمْ وَجِلُونَ قالُوا لا تَوْجَلْ إِنَّا نُبَشِّرُکَ بِغُلامٍ عَلِیمٍ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ (علیه السلام) وَ الْغُلَامُ الْعَلِیمُ هُوَ إِسْمَاعِیلُ (علیه السلام) مِنْ هَاجَرَ فَقَالَ إِبْرَاهِیمُ (علیه السلام) لِلرُّسُلِ أَ بَشَّرْتُمُونِی عَلی أَنْ مَسَّنِیَ الْکِبَرُ فَبِمَ تُبَشِّرُونَ قالُوا بَشَّرْناکَ بِالْحَقِّ فَلا تَکُنْ مِنَ الْقانِطِینَ قَالَ إِبْرَاهِیمُ (علیه السلام) لِلرُّسُلِ فَما خَطْبُکُمْ بَعْدَ الْبِشَارَهًِْ قالُوا إِنَّا أُرْسِلْنا إِلی قَوْمٍ مُجْرِمِینَ قَوْمِ لُوطٍ إِنَّهُمْ کَانُوا قَوْماً فَاسِقِینَ لِنُنْذِرَهُمْ عَذَابَ رَبِّ الْعَالَمِینَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ قالَ إِبْرَاهِیم (علیه السلام) إِنَّ فِیها لُوطاً قالُوا نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَنْ فِیها لَنُنَجِّیَنَّهُ وَ أَهْلَهُ‌إِلَّا امْرَأَتَهُ قَدَّرْنا إِنَّها لَمِنَ الْغابِرِینَ ... .

    امام باقر (علیه السلام)- ابوحمزه ثمالی گوید: امام باقر (علیه السلام) فرمود: «وقتی خداوند بلند مرتبه و متعال عذاب قوم لوط (علیه السلام) را مقدّر و حتمی ساخت، دوست داشت که در عوض آن به ابراهیم (علیه السلام) پسری دانا ارزانی دارد تا بدین وسیله او را در مصیبتی که با نابودی قوم لوط (علیه السلام) بر او وارد شده بود، تسلیت بخشد». حضرت فرمود: «از این رو خداوند، فرستادگانی را نزد ابراهیم (علیه السلام) فرستاد تا به او اسماعیل (علیه السلام) را مژده دهند. آنان شبانه بر او وارد شدند؛ از این رو از آنان ترسید و بیم آن داشت که دزد باشند. وقتی فرستادگان الهی او را هراسان و پریشان دیدند سلام گفتند. ابراهیم (علیه السلام) سلام گفت و فرمود: «ما از شما بیمناکیم». گفتند: «نترس که ما تو را به پسری دانا مژده می‌دهیم». امام باقر (علیه السلام) فرمود: «مقصود از آن پسر دانا، اسماعیل پسر هاجر است. ابراهیم (علیه السلام) به آن فرستادگان فرمود: گفت: «آیا به من (چنین) بشارت می‌دهید با اینکه پیر شده‌ام؟! به چه چیز بشارت می‌دهید؟! گفتند: «تو را به حق بشارت دادیم از مأیوسان مباش!»، (حجر/۵۵۵۴) ابراهیم (علیه السلام) به آنان فرمود: «کار دیگرتان پس از مژده دادن چیست»؟ گفتند: «ما به سوی گروه مجرمان یعنی قوم لوط (علیه السلام) که قومی فاسق بودند، فرستاده شده‌ایم تا آنان را از عذاب پروردگار جهانیان بیم دهیم». امام باقر (علیه السلام) فرمود: «ابراهیم (علیه السلام) فرمود: «در این آبادی لوط است!» گفتند: «ما به کسانی که در آن هستند آگاهتریم! او و خانواده‌اش را نجات می‌دهیم جز همسرش که در میان قوم (گنهکار) باقی خواهد ماند. (عنکبوت/۳۲)».

    تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۱۲۸ بحارالأنوار، ج۱۲، ص۱۷۰/ العیاشی، ج۲، ص۱۵۲
    ۲(ذاریات/ ۲۵)
    الباقر (علیه السلام)- فَلَمَّا اشْتَدَّ أَسَفُ اللَّهِ عَلَی قَوْمِ لُوطٍ (علیه السلام) وَ قَدَّرَ عَذَابَهُمْ وَ قَضَی أَنْ یُعَوِّضَ إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) مِنْ عَذَابِ قَوْمِ لُوطٍ (علیه السلام) بِغُلَامٍ علیهم {عَلِیمٍ} فَیُسَلِّیَ بِهِ مُصَابَهُ بِهَلَاکِ قَوْمِ لُوطٍ (علیه السلام) فَبَعَثَ اللَّهُ رُسُلًا إِلَی إِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) یُبَشِّرُونَهُ بِإِسْمَاعِیلَ (علیه السلام) فَدَخَلُوا عَلَیْهِ لَیْلًا یَفْزَعُ مِنْهُمْ وَ خَافَ أَنْ یَکُونُوا سُرَّاقاً فَلَمَّا رَأَتْهُ الرُّسُلُ فَزِعاً مَذْعُوراً فَقالُوا سَلاماً قَالَ سَلَام.

    امام باقر (علیه السلام)- وقتی در اثر کثرت انجام گناه غضب حقّ تعالی بر قوم لوط (علیه السلام) شدید شد و بر آن‌ها عذاب مقدّر فرمود و وقتی ابراهیم (علیه السلام) از حکم الهی به عذاب قوم لوط (علیه السلام) مطّلع شد سخت محزون و اندوهگین گردید و پروردگار مهربان به منظور تسلّی خاطر پیامبرش (علیه السلام) و اینکه آن حضرت (علیه السلام) را از غم و اندوه بیرون آورد فرشتگانی را به رسالت نزد آن حضرت (علیه السلام) فرستاد که به او بشارت دهند به‌زودی فرزندی دانا به وی عنایت خواهد شد و حضرت اسماعیل (علیه السلام) را به او خواهد داد فرشتگان بر ابراهیم (علیه السلام) شب داخل شدند، آن حضرت (علیه السلام) ترسید و پنداشت که دزدان به خانه‌اش آمده‌اند، رسولان وقتی فزع و وحشت آن حضرت (علیه السلام) را دیدند و گفتند: «سلام بر تو»! او گفت: «سلام بر شما».

    تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۱۳۰ علل الشرایع، ج۲، ص۵۴۹/ العیاشی، ج۲، ص۲۴۴
    ۳(ذاریات/ ۲۵)
    علی‌بن‌إبراهیم (رحمة الله علیه)- فَدَعَا عَلَیْهِمْ لُوطٌ (علیه السلام) فَبَیْنَا إِبْرَاهِیمُ (علیه السلام) قَاعِدٌ فِی مَوْضِعِهِ الَّذِی کَانَ فِیهِ وَ قَدْ کَانَ أَضَافَ قَوْماً وَ خَرَجُوا وَ لَمْ یَکُنْ عِنْدَهُ شَیْءٌ فَنَظَرَ إِلَی أَرْبَعَهًِْ نَفَرٍ قَدْ وَقَفُوا عَلَیْهِ لَا یُشْبِهُونَ النَّاسَ فَقالُوا سَلاماً فَقَالَ إِبْرَاهِیمُ (علیه السلام) سَلَامٌ فَجَاءَ إِبْرَاهِیمُ (علیه السلام) إِلَی سَارَهًَْ فَقَالَ لَهَا قَدْ جَاءَنِی أَضْیَافٌ لَا یُشْبِهُونَ النَّاسَ فَقَالَتْ مَا عِنْدَنَا إِلَّا هَذَا الْعِجْلُ فَذَبَحَهُ وَ شَوَاهُ وَ حَمَلَهُ إِلَیْهِمْ.

    علیّ‌بن‌ابراهیم (رحمة الله علیه)- لوط (علیه السلام) نیز مجبور شد تا آن‌ها را مورد نفرین خویش قرار دهد. از طرفی ابراهیم (علیه السلام) در همان نزدیکی مشغول ضیافت میهمانان خویش بود. روزی دیده‌اش بر چهار نفر افتاد که شباهتی به انسان‌ها نداشتند. امّا آن‌ها سلام دادند و آن حضرت (علیه السلام) نیز پاسخ آن‌ها را داد و سپس به نزد ساره آمده و گفت: «تعدادی میهمان داریم امّا به انسان‌ها نمی‌مانند». ساره گفت: «در منزل جز این گوساله را نداریم بهتر است آن را ذبح نموده و برای آن‌ها کباب نمایی».

    تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۱۳۰ بحارالأنوار، ج۱۲، ص۱۵۶
    ۴(ذاریات/ ۲۵)
    الصّادق (علیه السلام)- إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ بَعَثَ أَرْبَعَهًَْ أَمْلَاکٍ فِی إِهْلَاکِ قَوْمِ لُوطٍ جَبْرَئِیلَ وَ مِیکَائِیلَ وَ إِسْرَافِیلَ وَ کَرُوبِیلَ فَمَرُّوا بِإِبْرَاهِیمَ (علیه السلام) وَ هُمْ مُعْتَمُّونَ فَسَلَّمُوا عَلَیْهِ فَلَمْ یَعْرِفْهُمْ وَ رَأَی هَیْئَهًًْ حَسَنَهًًْ فَقَالَ لَا یَخْدُمُ هَؤُلَاءِ إِلَّا أَنَا بِنَفْسِی وَ کَانَ صَاحِبَ ضِیَافَهًٍْ فَشَوَی لَهُمْ عِجْلًا سَمِیناً حَتَّی أَنْضَجَهُ ثُمَّ قَرَّبَهُ إِلَیْهِمْ فَلَمَّا وَضَعَهُ بَیْنَ أَیْدِیهِمْ رَأی أَیْدِیَهُمْ لا تَصِلُ إِلَیْهِ نَکِرَهُمْ وَ أَوْجَسَ مِنْهُمْ خِیفَةًً فَلَمَّا رَأَی ذَلِکَ جَبْرَئِیلُ حَسَرَ الْعِمَامَهًَْ عَنْ وَجْهِهِ فَعَرَفَهُ إِبْرَاهِیمُ (علیه السلام) فَقَالَ أَنْتَ هُوَ قَالَ نَعَمْ وَ مَرَّتْ سَارَهًُْ امْرَأَتُهُ فَبَشَّرَهَا بِإِسْحاقَ (علیه السلام) وَ مِنْ وَراءِ إِسْحاقَ یَعْقُوبَ (علیه السلام).

    امام صادق (علیه السلام)- خداوند متعال برای هلاک قوم لوط (علیه السلام) چهار فرشته فرستاد: جبرئیل، میکائیل، اسرافیل و کروبیل و این‌ها عمّامه بسته از کنار ابراهیم (علیه السلام) گذر کردند و بر او سلام دادند. و [ابراهیم] آن‌ها را نشناخت و وضع زیبایی در آن‌ها دید و گفت: «خودم باید به آن‌ها خدمت کنم مهمان‌نواز بود، یک گوساله‌ی فربه برای آن‌ها سر برید و پخت و نزد آن‌ها برد و چون در مقابل آن‌ها نهاد و هنگامی که دید دست آن‌ها به آن نمی‌رسد (و از آن نمی‌خورند، کار) آن‌ها را زشت شمرد؛ و در دل احساس ترس نمود. چون جبرئیل این وضعیّت را دید عمّامه از رو و از سر برداشت و ابراهیم (علیه السلام) او را شناخت». گفت: «تو او هستی»، گفت: «آری»! و زنش ساره گذر کرد و او را به اسحاق (علیه السلام) و پس از او به یعقوب (علیه السلام) مژده داد و گفت: آنچه را خدا در قرآن فرموده و آن‌ها پاسخش دادند به آنچه در قرآن است».

    تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۱۳۰ الکافی، ج۵، ص۵۴۶/ نورالثقلین
    ۵(ذاریات/ ۲۵)
    ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- قَوْمٌ مُنْکَرُونَ أَیْ قَالَ فِی نَفْسِهِ: هَؤُلَاءِ قَوْمٌ لَا نَعْرِفُهُمْ. وَ ذَلِکَ أَنَّهُ ظَنَّهُمْ مِنَ الْإِنْسِ وَ لَمْ یَعْرِفْهُمْ.

    ابن‌عبّاس (رحمة الله علیه)- قَوْمٌ مُنْکَرُون؛ یعنی با خودش گفت: «این‌ها قومی هستند که آن‌ها را نمی‌شناسیم». و این به خاطر این است که گمان می‌کرد آن‌ها انسان هستند و آن‌ها را نشناخته است.

    تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۱۳۲ بحرالعرفان، ج۱۵، ص۱۴۴




    امضاء


صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 03-04-2010, 15:42

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi