صفحه 1 از 7 12345 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 63

موضوع: پژوهشی پیرامون تدبردر قرآن

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    November 2011
    شماره عضویت
    2032
    نوشته
    756
    صلوات
    1300
    دلنوشته
    4
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    358
    مورد تشکر
    295 در 93
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پژوهشی پیرامون تدبردر قرآن





    پژوهشی پیرامون تدبردر قرآن

    تالیف ولی الله نقی پورفر .


    امضاء


  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    November 2011
    شماره عضویت
    2032
    نوشته
    756
    صلوات
    1300
    دلنوشته
    4
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    358
    مورد تشکر
    295 در 93
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    پیشگفتار

    کتاب حاضر، حاصل بحثهایی است که در دانشکده تربیت معلّم قرآن تدریس گردید.
    این بحثها به ضرورت، به عنوان مقدمه ای بر مباحث تفسیر موضوعی و سوره ای که بر عهده اینجانب قرار داشت در فرصت یک ترم مطرح گردید، سپس بهمّت تنی چند از دانش جویان گرانقدر، جمع آوری گشته در اختیار نگارنده قرار گرفت و در طی سه دوره تدریس در دانشکده و یک دوره در قم برای عده ای از طلاب، مطالب بسیاری بر آنها افزوده گشت، سپس طرح کلّی مباحث و مطالب آن، بعضا یا کلّا، در اختیار بعضی از اساتید بزرگوار قرار گرفت که ضمن راهنمایی های سودمند روند مباحث و محتوای آن را مورد لطف و عنایت خویش قرار دادند.
    این مباحث، در ابتدا، جهت معلّمان و مربیّان قرآن فراهم گشته است، تا که با فراگیری آن، به زبان ساده تر برای دانش آموزان و طالبین
    ص: 19
    فرهنگ قرآن مطرح گردد، از این رو فهم بعضی از مطالب آن، نیازمند آگاهی از اصول فقه، فقه احکام و ادبیات عرب می باشد؛ لیکن بهرحال عمده مطالب آن می تواند مورد استفاده عموم اقشار تحصیل کرده قرار گیرد.
    امید است این مجموعه و مجموعه های دیگری که به عنایت الهی در دست اقدام است به سهم خویش، قدم مؤثری در گسترش فرهنگ قرآن و انس توده های مسلمان با آن، بردارد.
    در پایان از دانشجویان محترمی که در تهیه این مجموعه زحمات بی شائبه ای را تقبّل فرمودند و از اساتید بزرگواری که هر یک به سهم خویش، در طرح مباحث یا محتوای آن ارشاداتی فرمودند، من جمله، از استاد بزرگوار حضرت آیت اللّه جوادی آملی و استاد دکتر سید محمد باقر حجتی و دکتر احمد بهشتی کمال تشکر را دارم، و در ضمن از صاحب نظران عزیزی که مطالب این نوشته را مورد عنایت قرار داده، تذکّرات خویش را به اینجانب ابلاغ نمایند، پیشاپیش سپاسگزاری می نمایم.
    «رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّکَ أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ» ولی اللّه نقی پورفر قم 29/ 7/ 1371
    ص: 20
    امضاء


  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    November 2011
    شماره عضویت
    2032
    نوشته
    756
    صلوات
    1300
    دلنوشته
    4
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    358
    مورد تشکر
    295 در 93
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    مقدمه
    اشاره
    1- شأن و مقام قرآن
    2- ضرورت تعلیم و تعلّم قرآن
    3- تدبّر در قرآن
    4- شیوه های تدبّر در قرآن
    5- زمینه ها و شرایط تدبّر در قرآن
    6- اصول اساسی تدبّر در قرآن
    7- تاریخچه تدبّر در قرآن
    8- روش تحقیق و منابع بحث
    9- خلاصه کلّی بحث
    ص: 21
    ص: 22
    1- شأن و مقام قرآن
    قرآن را بر دیگر سخنان رفعتی است که در وصف نمی گنجد و آنها را قیاس با قرآن نتوان نمود همچنانکه نه مخلوق را با خالق می توان سنجید و نه افعال آنان را با فعل خدا می توان مقایسه کرد:
    «فضل القرآن علی سائر الکلام کفضل اللّه علی خلقه». (بخار، ج 92، ص 19) «انّ کلام الباری سبحانه لا یشبه کلام الخلق کما لا یشبه أفعاله أفعالهم» (بحار، ط بیروت، ج 89، ص 107 و ج 90، ص 90) مگر نه اینکه قرآن تجلّی خاص خداوند سبحان می باشد بی آنکه به چشم بصر بتوان مشاهده کرد، و به چشم بصیرت به کنه ذاتش پی برد:
    «فتجلّی لهم سبحانه فی کتابه من غیر ان یکونوا رأوه بما أراهم من قدرته».
    (نهج البلاغه، خ 147) تجلّی اعظمی که ملموس ترین و مشهودترین شهود و حضور را جلوه گر است:
    «اللّهمّ انّی أسئلک بالتّجلّی الأعظم فی هذه اللّیلة من الشهر المعظّم».
    (مفاتیح، دعای شب مبعث)
    ص: 23
    از این رو، آنکه شوق دیدار معشوق بسر می پروراند و در هوای وصالش، شب را به صبح می رساند و از درد هجران و لذت حضور به سجده در آمده، مهر از راز دل بر گرفته، عقده ها را گشوده، در خلوت انس محبوب به نجوا درآمده است و گریان و نالان درمان درد می جوید و سکونت در جوارش را مسئلت می نماید. (1)
    و آنکه در بازار پر غوغای زندگی، بهشت برین را بر متاع فانی ترجیح داده، چشم امید به نعمت ابدی دوخته است.
    و آنکه از خوف غضب الهی، از لذت حرام، دست شسته، به انتظار عفو و مغفرت الهی نشسته است، (2) همه و همه باید بسوی قرآن شتاب گیرند تا بقدر توان از سفره گسترده الهی بهره مند گشته، مطلوب خویش را بدست آورند:
    «الا من اشتاق الی اللّه فلیستمع کلام اللّه». (ص) (کنز العمال، خ 2472) (بهوش باشید هر که شوق دیدار خدا دارد پس به سخن خدا (قرآن) گوش فرا دهد).
    «اذا أحبّ أحدکم ان یحدّث ربّه فلیقرء القرآن». (ص) (کنز العمال، خ 2258) (هرگاه یکی از شما عشق و علاقه داشت که با پروردگارش سخن تازه کند پس قرآن بخواند).
    «القرآن مأدبة اللّه فتعلّموا من مأدبته ما استطعتم». بحار، ج 92، ص 19 بدون من-) (کنز، خ 2356، ان هذا القرآن ...)
    (قرآن سفره گسترده الهی است پس به تعلیم از سفره گسترده اش بقدر توان برگیرید).
    ص: 24
    ________________________________________
    1- 1. ر ک: بخش الگوها، فصل 4.
    2- 2. إنّ قوما عبدوا اللّه رغبة فتلک عبادة التّجار، و إنّ قوما عبدوا اللّه رهبة فتلک عبادة العبید و إنّ قوما عبدوا اللّه شکرا فتلک عبادة الأحرار (نهج، ک 237)، در روایتی بجای «شکرا»، «حبّا» آمده است (میزان الحکمة، ج 6، ص 17)

    امضاء


  5. Top | #4

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    November 2011
    شماره عضویت
    2032
    نوشته
    756
    صلوات
    1300
    دلنوشته
    4
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    358
    مورد تشکر
    295 در 93
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    به پیام ملکوتی قرآن ناطق، علی علیه السلام ، گوش فرا دهیم که چه زیبا از عظمت قرآن و ضرورت أنس و تدبر در آن، سخن می گوید:
    «و أعلموا أنّ هذا القرآن هو النّاصح الذّی لا یغشّ و الهادی الذّی لا یضّل و المحدّث الذی لا یکذب و ما جالس هذا القرآن أحد الّا قام عنه بزیادة او نقصان؛ زیادة فی هدی او نقصان فی عمی».
    (آگاه باشید که این قرآن یگانه خیرخواهی است که تقلب و خیانت نمی کند و هدایتگری است که گمراه نمی نماید و سخنگویی است که دروغ نمی گوید، هیچ کس هم نشین با این قرآن نگشت مگر اینکه از کنار قرآن با افزایشی و یا کاهشی برخاست، افزایشی در هدایت و یا کاهشی از کوری و ضلالت).
    «و اعلموا أنّه لیس علی أحد بعد القرآن من فاقة، و لا لأحد قبل القرآن من غنی، فاستشفوا من أدوائکم، و استعینوا به علی لأوائکم فإنّ فیه شفاء من أکبر الداء و هو الکفر و النفاق و الغیّ و الضلال.
    فاسألوا اللّه به و توجّهوا إلیه بحبّه، و لا تسألوا به، إنّه ما توجّه العباد إلی اللّه بمثله».
    (و آگاه باشید که بر کسی از پس قرآن فقری نخواهد بود و نه برای کسی قبل از قرآن غنایی حاصل است پس بجهت دردهایتان، از قرآن بهبودی طلب نمایید و بواسطه قرآن بر سختیها یاری جویید، چرا که در آن، شفایی است از بزرگترین دردها، و آن کفر است و نفاق و تباهی است و ضلالت، پس بواسطه قرآن از خدا درخواست کنید و با عشق به قرآن بسویش روی آورید و با آن از خلقش چیزی نخواهید چرا که بندگان (تاکنون) با چیزی همانند قرآن بسوی خدا روی نیاورده اند).
    «و اعلموا أنّه شافع مشفّع، و قائل مصدّق، و أنّه من شفع له القرآن یوم القیمة شفّع فیه، و من محل به القرآن یوم القیمة صدّق علیه، فإنّه ینادی مناد یوم
    ص: 25
    القیمة: «ألا کلّ حارث مبتلی فی حرثه و عاقبة عمله غیر حرثة القرآن».
    (و آگاه باشید که او شفاعتگری است مورد قبول و گوینده ای است مورد تصدیق، و بی شک هر که را قرآن در روز قیامت شفاعت کند بی درنگ پذیرفته خواهد شد و از هر که قرآن شکایتی نماید بلافاصله تأیید خواهد گشت چرا که فریادگری در روز قیامت ندا می کند: «بهوش باشید هر کشتکاری در کشته خود و عاقبت عملش گرفتار است مگر کشتکاران قرآن»).
    امضاء


  6. Top | #5

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    November 2011
    شماره عضویت
    2032
    نوشته
    756
    صلوات
    1300
    دلنوشته
    4
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    358
    مورد تشکر
    295 در 93
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    «فکونوا من حرثته و أتباعه و استدلّوه علی ربّکم و استنصحوه علی أنفسکم و اتّهموا علیه آرائکم و استغشّوا فیه أهواءکم». (نهج البلاغه، خ 176) (پس از کشتکاران و پیروان قرآن باشید و از آن بسوی پروردگارتان رهنمایی طلب کنید و از آن بر جانتان خیرخواهی جویید و در برابرش نظراتتان را متّهم نمایید و در حوزه قرآن امیالتان را خیانتکار تلقی کنید).
    رسول خدا صلی الله علیه و آله در خطبه ای جامع، حقیقت دنیا و جایگاه قرآن و شأن و مقامش را بیان می کند:
    «أیّها الناس إنّکم فی دار هدنة و أنتم علی ظهر سفر و السّیر بکم سریع و قد رأیتم اللّیل و النهار و الشمس و القمر یبلیان کلّ جدید و یقّربان کلّ بعید و یأتیان بکلّ موعود فأعدوا الجهاز لبعد المجاز.
    قال: فقام مقداد بن الأسود فقال یا رسول اللّه، و ما دارالهدنة؟
    فقال: دار بلاغ و انقطاع، فإذا التبست علیکم الفتن کقطع اللّیل المظلم فعلیکم بالقرآن فإنّه شافع مشفّع و ماحل مصدّق، و من جعله أمامه قاده إلی الجنّة و من جعله خلفه ساقه إلی النار و هو الدلیل یدلّ علی خیر سبیل و هو کتاب فیه تفصیل و بیان و تحصیل و هو الفصل لیس بالهزل، و له ظهر و بطن فظاهره حکم و باطنه علم، ظاهره انیق و باطنه عمیق، له تخوم و علی تخومه
    ص: 26
    تخوم، لا تحصی عجائبه و لا تبلی غرائبه، فیه مصابیح الهدی و منار الحکمة و دلیل علی المعرفة لمن عرف الصّفة فلیجل جال بصره و لیبلغ الصّفة نظره، ینج من عطب و یتخلّص من نشب فإنّ التّفکر حیاة قلب البصیر، کما یمشی المستنیر فی الظلمات بالنور، فعلیکم بحسن التّخلّص و قلّة التّربّص». (اصول کافی، ج 2، ص 599، ح 2) (ای مردم شما در خانه صلح و آرامش بسر می برید در حالیکه بر پشت مرکب سفر قرار گرفته اید و حرکت دادن شما با سرعت انجام می پذیرد و بی شک شب و روز و خورشید و ماه را دیده اید که هر تازه ای را کهنه و هر دوری را نزدیک و هر موعودی را محقق می گردانند؛ پس وسایل سفر را جهت دوری مسیر گذر مهیّا سازید.
    پس مقداد بن أسود برخاست و گفت: ای رسول خدا صلی الله علیه و آله خانه صلح و آرامش (دار هدنة) چیست؟
    فرمودند: خانه کسب توشه برای رسیدن به مقصد و منقطع شدن از دنیاست.
    پس هرگاه فتنه ها همچون پاره های شب ظلمت افزا شما را فرا گرفت و به شبهه انداخت پس بر شما باد مصاحبت با قرآن، چرا که آن شفاعتگری مورد پذیرش و شکایت کننده ای مورد تصدیق می باشد؛ و هر که او را در پیش رویش قرار دهد، او را به سوی بهشت خواهد کشانید و هر که او را در پشت خود قرار دهد او را به سوی آتش به پیش خواهد راند.
    و قرآن یگانه راهنماست که بر بهترین راه راهنمایی می کند و او کتابی است که در آن تفصیل و توضیح و برگرداندن به حاصل کلام موجود است.
    و او یگانه سخن قاطع و جدی است که با شوخی همراه نیست.
    و او را ظهر و بطنی است، پس ظاهرش حکم و باطنش علم می باشد، ظاهرش
    ص: 27
    بسیار جذّاب و دلربا و باطنش ناپیداست، او را نهایتها و ریشه هایی است و بر نهایتهایش، نهایتهایی است که شگفتیهای آن به شمارش در نمی آید و عجایب نامأنوسش کهنه نمی گردد، در آن چراغهای هدایت و منار حکمت قرار دارد، و (قرآن) راهنمایی برشناخت حقیقت است برای آنکه صفت قرآن را بشناسد پس باید هر محققی دیده اش را به گردش درآورد و نگاه دقیقش را به نهایت صفت قرآن رساند که در نتیجه از هلاکت نجات و از گرفتاری رهایی می یابد، چرا که تفکر در قرآن موجب حیات دل فرد بیناست همانگونه که شخص در تاریکیها با استمداد از نور گام برمی دارد. پس بر شما باد التزام به زیبا رها شدن و کمی انتظار کشیدن و معطل شدن).
    قرآن را حقیقتی است ماوراء الفاظ آن که در قیامت، در زیباترین صورت، جلوه گر می شود و از نظر زیبایی و عظمت بر همه مسلمین و شهدا و أنبیا و فرشتگان مقرّب، پیشی جسته در صفّ مقدّم مقام قرب الهی قرار می گیرد و به شفاعت از اهل قرآن می پردازد (1) و هر مؤمنی را به اندازه أنس و عمل به قرآن به درجه ای از درجات بهشت هدایت می کند. (2)
    امضاء


  7. Top | #6

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    November 2011
    شماره عضویت
    2032
    نوشته
    756
    صلوات
    1300
    دلنوشته
    4
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    358
    مورد تشکر
    295 در 93
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    2- ضرورت تعلیم و تعلم قرآن
    اشاره
    (3)
    قرآن غذای روح است و فکر، و سفره ای است گسترده و متنوع، متناسب با گستردگی و تنوّع نیاز انسان، پس تناولش بر کودک، ضروری است و حیاتی، و همچون غذای جسمش، تأمین آن بر پدر واجب است و قطعی، نه تنها کودک که مادر و پدر خود نیز به
    ص: 28
    ________________________________________
    1- 1. اصول کافی، ج 2، کتاب فضل قرآن، ح 1، 11، 12 و 14؛ باب فضل حامل قرآن، ح 3 و 4.
    2- 2. اصول کافی، ج 2، کتاب فضل قرآن، ح 1، 11، 12 و 14؛ باب فضل حامل قرآن، ح 3 و 4.
    3- 3. علاوه بر بحث مقدمه در بخشهای دیگر کتاب بحثهای مفیدی بتناسب اشاره شده است.
    آن محتاج و نیازمند می باشند:
    «حقّ الولد علی الوالد، ان یحسّن إسمه و یحسّن أدبه و یعلّمه القرآن و یزّوّجه». (نهج، کلمه 399) (حقّ فرزند بر پدر این است که: اسم فرزند را زیبا قرار دهد و زیبا تربیتش کند و قرآن را به او بیاموزد و- در نهایت- او را به همسری دهد).
    «یا معاذ، إن أردت عیش السعداء و میتة الشهداء و النّجاة یوم الحشر و الأمن یوم الخوف و النّور یوم الظلمات و الظّل یوم الحرور و الرّیّ یوم العطش و الوزن یوم الخفّة و الهدی یوم الضلالة، فأدرس القرآن فإنّه ذکر الرحمان و حرز من الشیطان و رجحان فی المیزان». (ص) (بحار، ج 92، ص 19؛ کنز، خ 2439) (ای معاذ اگر زندگی سعادتمندان و مرگ شهدا و نجات در روز جزا و امنیت در روز هراس و نور در روز ظلمت، و سایبان در روز حرارت شدید، و سیری در روز عطش، و ارزش و سنگینی در روز سبکی، و هدایت در روز گمراهی را با تلاش جویا هستی، پس قرآن را مطالعه کن چرا که آن یاد آور خدای رحمان و حافظ از شیطان و عامل برتری در ترازوی اعمال می باشد).
    «خیرکم (او خیارکم) من تعلّم القرآن و علّمه». (1) (بحار، ج 92، ص 182؛ کنز، خ 2351) (بهترین- یا برگزیده ترین- شما کسی است که قرآن را یاد بگیرد و یاد دهد).
    «من قرأ القرآن قبل أن یحلم فقد أوتی الحکم صبیّا». (کنز، خ 2452)
    ص: 29
    ________________________________________
    1- 1. روایات بیشماری در این زمینه ها مطرح است: (بح، ج 92، ص 19؛ ج 3، ص 36- کنز، خ 2330، 2320، 2386 و 2356- نهج، خ 110 و ...).
    (هر که قرآن را بخواند، قبل از اینکه به بلوغ رسد، پس بواقع در کودکی به او حکمت عطا گشته است!).
    امضاء


  8. Top | #7

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    November 2011
    شماره عضویت
    2032
    نوشته
    756
    صلوات
    1300
    دلنوشته
    4
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    358
    مورد تشکر
    295 در 93
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    پاداش رنج در قرائت و تعلّم قرآن:

    برای سختی تعلّم و رنج و دشواری آن، پاداشی است همتراز أمر تعلّم، چرا که در راه خدا، نتایج با سعی و تلاشها و میزان امکانات سنجیده می شود: (1) «إنّ الذّی یعالج القرآن و یحفظه بمشقّة منه و قلّة حفظ له أجران». امام صادق علیه السلام (ب 5، ح 2) (آنکه قرآن را با سختی و مشقت و کندی حافظه یاد می گیرد و حفظ می کند، برایش دو أجر می باشد).
    «من شدّد علیه القرآن کان له أجران و من یسّر علیه کان مع الأوّلین (من الأبرار)». امام صادق علیه السلام (ب 5، ح 3) (هر که قرآن برای او دشوار آید دو اجر دارد و هر که برایش آسان باشد با اولین- یا از ابرار- خواهد بود).
    «من علّم ولدا له القرآن قلّده قلادة یعجب منها الأوّلون و الآخرون یوم القیمة». (ص) (کنز، خ 2386) (هر که فرزند خویش را قرآن بیاموزد به گردن او گردبندی می آویزد که از آن، اولین و آخرین در روز قیامت به شگفتی در می آیند).
    ص: 30
    ________________________________________
    1- 1. «لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلَّا ما سَعی علاوه بر سعی، معیار دیگر نیّت عمل می باشد که در واقع روح عمل را تشکیل می دهد؛ بطور کلی، مقدار پاداش با میزان اخلاص در نیت، مقدار سعی و تلاش، صعوبت عمل و هم چنین مقدار سرمایه های وجودی و خارجی انسان، ارتباط دارد. هر چه اخلاص بالاتر و سعی بیشتر و عمل دشوارتر و متناسب با امکانات باشد پاداش بیشتر است.

    امضاء


  9. Top | #8

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    November 2011
    شماره عضویت
    2032
    نوشته
    756
    صلوات
    1300
    دلنوشته
    4
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    358
    مورد تشکر
    295 در 93
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    شأن معلم قرآن و پاداش او

    معلم قرآن شأن بسیار والایی در میان مردم دارد؛ در احادیث آمده است که:
    «من علّم عبدا آیة من کتاب اللّه فهو مولاه، لا ینبغی له ان یخذ له و لا یستأثر علیه فان هو فعله قصم عروة من عری الإسلام». (ص) (کنز، خ 2384) (هر که بنده ای را آیه ای از کتاب خدا بیاموزد پس او مولای او خواهد بود که او (شاگرد) را سزاوار نیست که در نیمه راه- در میان مشکلات- او را رها کند و نه اینکه بر او مقدم شود، پس اگر او این کار را کرد، دستگیره ای از دستگیره های اسلام را شکسته و بریده است).
    «ألا من تعلّم القرآن و علّمه و عمل بما فیه، فأنا له سائق إلی الجنّة و دلیل إلی الجنّة». (ص) (کنز، خ 2375) (بهوش باشید! هر که قرآن را فرا گیرد و بیاموزد و به محتوایش عمل نماید پس من سوق دهنده و راهنمای او سوی بهشت خواهم بود).
    «من تعلّم للّه و عمل للّه و علّم للّه دعی فی ملکوت السّموات عظیما». (ع) (بحار، ج 2، ب علم) (هر که بخاطر خدا فرا گیرد و بخاطر خدا عمل نماید و بخاطر خدا بیاموزد در ملکوت آسمانها شخص با عظمتی خوانده می شود).

    امضاء


  10. Top | #9

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    November 2011
    شماره عضویت
    2032
    نوشته
    756
    صلوات
    1300
    دلنوشته
    4
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    358
    مورد تشکر
    295 در 93
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    3- تدبّر در قرآن

    الف: تدبّر و اهمیّت آن:
    «تدبر» در لغت «ژرف اندیشی و عاقبت اندیشی» می باشد؛ (1) این واژه چهار بار
    ص: 31
    ________________________________________
    1- 1. بحث گسترده تر از مفهوم تدبر در بخش «ترتیل در معنی» مطرح گشته است؛ رجوع شود.
    در قرآن بکار رفته است: در سه آیه، قرآن کریم مخاطبین خود را به تدبّر در اعماق و مقاصد پیام خویش دعوت نموده است؛ آهنگ و سیاق این آیات نوعی توبیخ و اعتراض را بهمراه دارد:
    «أَ فَلَمْ یَدَّبَّرُوا الْقَوْلَ ...». (مؤمنون/ 68) (پس چرا در این سخن (قرآن)، ژرف نیندیشیدند؟).
    «أَ فَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلی قُلُوبٍ أَقْفالُها». (محمد/ 24) (پس چرا در قرآن ژرف نمی اندیشند؟ مگر بر دلهایی قفلهای آن چیره گشته است؟).
    «أَ فَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ کانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلافاً کَثِیراً».
    (نساء/ 82) (پس چرا در این قرآن ژرف نمی اندیشند؟ و اگر از نزد غیر خدا می بود، در آن ناهماهنگی و تضاد بسیاری می یافتند).
    مخاطبین این آیات کسانی هستند که به حقانیّت الهی این کتاب به دیده تردید نگریسته و یا منکر آن می باشند و نیز کسانی هستند که به تقلید و بدون معرفت، به آن ایمان آورده اند، و در حقایقش اندیشه نمی نمایند.
    در آیه چهارم، محتوای پر خیر و برکت قرآن را بیان می کند تا بواسطه تدبّر در آن، از برکات عظیم آن بهره مند گردند:
    «کِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیْکَ مُبارَکٌ لِیَدَّبَّرُوا آیاتِهِ وَ لِیَتَذَکَّرَ أُولُوا الْأَلْبابِ». (ص/ 29) با دقت و تأمل در این آیات و سیاق آن می یابیم که: «الهی بودن قرآن» بدون «تدبر در آن» معلوم نخواهد گشت، و نیز بدون «تدبر در قرآن» نمی توان از ذخائر بیکران و پر خیر و برکت کلام خدا بهره ای جست؛ و هم چنین نمی توان از ظلمت شک و تردید و حیرت و سرگردانی نفاق، خود را رهانید و به ایمانی راسخ و یقینی استوار، دست یافت.
    ص: 32
    امضاء


  11. Top | #10

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    November 2011
    شماره عضویت
    2032
    نوشته
    756
    صلوات
    1300
    دلنوشته
    4
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    358
    مورد تشکر
    295 در 93
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    و نیز بدون «تدبر در قرآن» عمق و مغز آیات را نمی توان دریافت و به حقایق شگفت و حیرت آورش پی برد؛ آنکه در آیات به تدبّر می نشیند، می تواند با تمام وجود و با تمام مشاعرش، در جای جای قرآن، حضور خدا را حس کند و دل و جانش را از نور خدا سرشار نماید (تعبیر «لَوَجَدُوا» این معنی را بخوبی نشان می دهد)؛ در بیان حضرت امیر علیه السلام است که مغز و حقیقت ناب و خالص اسلام را شخص متدبّر در می یابد:
    «فجعله (الإسلام) أمنا لمن علقه، و ... و فهما لمن عقل و لبّا لمن تدبّر ...».
    (نهج، خ 106) (پس خداوند اسلام را امنیت قرار داد برای آنکه بدان متصل شود و ... و فهم قرار داد برای آنکه تعقل کند و مغز قرار داد برای آنکه تدبّر نماید).
    این بیانات «نقش اساسی تدبّر» را در وصول به حقیقت قرآن و اسلام به ما نشان می دهد.
    ب: تدبّر و تلاوت راستین قرآن:
    کسانی حقیقتا به اسلام و قرآن ایمان دارند که، کتاب خدا را آنگونه که شایسته است تلاوت می نمایند:
    «الَّذِینَ آتَیْناهُمُ الْکِتابَ یَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ أُولئِکَ یُؤْمِنُونَ بِهِ ...». (بقره/ 121) بنابراین آنکه این تلاوت راستین و پیروی از قرآن را نداشته باشد از ایمان تهی و در زمره سرمایه باختگان خواهد بود:
    «... وَ مَنْ یَکْفُرْ بِهِ فَأُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ». (بقره/ 121) با مقایسه این آیه شریفه با آیه سوره ص که هدف از نزول و وسیله بهره مندی از قرآن را «تدبر در آیات» معرفی می نماید؛ در می یابیم که «تلاوت راستین»، «جریان تدبر در آیات» می باشد.
    ص: 33
    مؤید این برداشت روایت پرباری است که در بخش بعدی بیان می کنیم.
    4- شیوه های تدبّر در قرآن
    از آنجا که قرآن طبیب است و ما بیمار و از آنجا که قرآن طعام روح است و ما نیازمند آن؛ و از آنجا که حالات و اوضاع روحی در شرایط مختلف و اوقات شب و روز متفاوت می باشد؛ در برخورد با قرآن و تدبّر در آن، گاه نیازمند «سماع قرآن» هستیم و گاه «طالب قرائت» آن، از این رو، «تدبر در قرآن» از دو طریق «سماع یا قرائت قرآن» صورت می گیرد. (1)
    تدبّر از طریق سماع قرآن به «شیوه استماع و انصات» و از طریق قرائت به «شیوه ترتیل» حاصل می شود:
    «إِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ». (اعراف/ 204) (هرگاه قرآن خوانده شود پس به آن گوش فرا دهید و ساکت باشید شاید که مورد رحمت- الهی- قرار گیرید).
    «وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلًا». (مزمل/ 4) (و قرآن را به شیوه ترتیلی مخصوص، تلاوت نما).
    «استماع» گوش فرا دادن بهمراه پذیرش، و «انصات» سکوت توأم با تمرکز فکر و آرامش باطنی، می باشد. «ترتیل»، پیروی و تبعیّت لفظی و معنوی از چینش خاص آیات و سیر فکری و روحی در فضای آن، می باشد. (2)
    ص: 34
    ________________________________________
    1- 1. در بخش اوّل مقدمه گذشت: ألا من اشتاق إلی اللّه فلیستمع کلام اللّه- إذا أحبّ أحدکم أن یحدّث ربّه فلیقرأ القرآن در بحث «جهر و اخفات در قرائت» و بخش «ترتیل در لفظ»، بحثی خواهد آمد.
    2- 2. در مقدمه دو فصل «شیوه ترتیل و شیوه استماع و انصات» بحثی مبسوط در توضیح این اصطلاحات خواهد آمد.
    شیوه مستمر و عمده در امر تدبر، شیوه «ترتیل» می باشد که در رأس برنامه های خودسازی پیامبر و یارانش در سوره مزّمل مطرح گشته است که هم مقام خلوت و أنس فردی را نظر دارد و هم در حضور مؤمنین می تواند مطرح باشد، لیکن شیوه «استماع و انصات» مقام حضور در جمع مؤمنین را نظر دارد که با قرائت آیات توسط یکفرد، دیگران باید به «استماع و انصات» بپردازند.
    علاوه بر آن، اوضاع و حالات روحی، گاه اقتضاء می کند که انسان بجای «شیوه ترتیل»، «شیوه استماع و انصات» را برگزیند؛ همانگونه که این روش را در عملکرد رسول خدا صلی الله علیه و آله مشاهده می کنیم که گاه به یکی از أصحاب می فرمودند قرآن بخواند تا او استماع کند (1) چرا که در آن شرایط، تأثیر «استماع و انصات» بیش از «ترتیل» می باشد حتی گاه شرایط روحی بگونه ای است که انسان صرفا باید «استماع» کند و گاه بر عکس، نیازمند «شیوه ترتیل» می باشد، از این رو، باید با توجّه به اوضاع نفسانی خود و با توجّه شرایط خارجی یکی از آن دو شیوه را برگزید؛ البته گاه فقط شیوه ای خاص ضرورت می یابد:
    الف: وقتی که در تنهایی بسر می بریم تنها «شیوه ترتیل» امکان پذیر است.
    ب: وقتی در جمع قرار گرفته ایم و کسی قرآن را قرائت می نماید «شیوه استماع و انصات» مطرح خواهد بود.
    باید به این نکته توجه کرد که «شیوه ترتیل» بنوعی «شیوه استماع و انصات» را در بردارد چرا که در واقع قاری دو کار را با هم انجام می دهد: یکی قرائت قرآن و شنواندن آن به دیگری، دو دیگر اینکه، آیات را با تمرکز باطنی به گوش دل خود می رساند، و سرزمین وجود خویش را قبل از تأثیر بر دیگران، تحت تشعشعات قرآن قرار می دهد.
    ص: 35
    ________________________________________
    1- 1. در بحث ترتیل در لفظ بخش زیبایی صوت قرآن در مسأله جهر و اخفات توضیحاتی آمده است.
    بر اساس توضیح فوق روایتی جامع در تفسیر آیه «یَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ ...»، تلاوت راستین را همان تلاوت به «شیوه ترتیل»، و سپس همان جریان «تدبر در آیات» معرفی می نماید: (1) «فی قوله تعالی: یَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ: یرتّلون آیاته و یتفهّون معانیه و یعملون بأحکامه و یرجون وعده و یخشون عذابه و یتمثّلون قصصه و یعتبرون أمثاله و یأتون أوامره و یجتنبون نواهیه؛ و ما هو- و اللّه- بحفظ آیاته و سرد حروفه و تلاوة سوره و درس أعشاره و أخماسه، حفظوا حروفه و أضاعوا حدوده، و إنّما هو تدبّر آیاته یقول اللّه تعالی:
    «کِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیْکَ مُبارَکٌ لِیَدَّبَّرُوا آیاتِهِ ...». (امام صادق) (میزان الحکمه، ج 8، ص 84) (در سخن خداوند که می فرماید: «... یَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاوَتِهِ ...» که به شیوه ترتیل آیاتش را می خوانند و معانیش را فهم می کنند و به احکام آن عمل می نمایند و امید به وعده الهی دارند و از عذابش در خوف و هراس بسر می برند و قصص آن را مجسم می بینند و از مثلهایش عبرت می گیرند، اوامرش را اجرا می کنند و از محرماتش دوری می گزینند؛ و آن- بخدا قسم- صرفا با حفظ آیات و چینش منظم حروف و تلاوت سوره ها و تحقیق یک دهم و یک پنجم قرآن حاصل نمی شود- آنان حروفش را حفظ و حدودش را تباه کردند-، و جز این نیست که آن (حق تلاوت) همان تدبر در آیاتش می باشد؛ چرا که خداوند
    ص: 36
    ________________________________________
    1- 1. در مقدمه بخش ترتیل در لفظ، روایات ترتیل بهمراه بحثی مبسوط، آمده است.
    می فرماید: «آن کتابی بسیار با عظمت- که آن را بسویت فرو فرستادیم- و بسیار پر خیر و برکت است تا که در آیاتش تدبر نمایند).
    در تفسیر امام از آیه شریفه می بینیم، تلاوت بحق، به ترتیل در آیات، معنی شده است؛ بیانات بعدی شرح و بسط ترتیل و آثار آن می باشد، در انتهای روایت صریحا تلاوت بحق، همان تدبر در آیات معرفی شده است، بنابراین: «تلاوت راستین»، همان جریان «تدبّر در آیات» و این خود، همان «تلاوت به شیوه ترتیل» خواهد بود. (1)
    5- زمینه ها و کلیدهای (شرایط) تدبّر در قرآن
    اشاره
    تدبّر در آیات نیازمند زمینه های مناسبی می باشد تا در بستر آن «تدبّر» صورت پذیرد. شناخت و اعتراف به شأن قرآن و موقعیت خود در برابر قرآن، قدم اوّل در پیدایش زمینه مناسب می باشد، قدم بعدی در زمینه سازی، «زمانها و جایگاههای مناسب تدبّر» خواهد بود.
    پس از زمینه سازی، نوبت به تحصیل «شرایط تدبّر» می رسد که این شرایط، همان «کلیدهای تدبّر در قرآن» می باشند و سه جنبه علمی، روحی و عملی را دربرمی گیرند.
    این شرایط و کلیدها در دو مرتبه مطرح می باشند:
    الف- کلیدها و شرایط عامّ تدبّر:
    که نیازی به تحصیل ابزار و کلیدهای خاص تدبّر نیست، بلکه صرف ترجمه آیات بهمراه شرایط عام، جهت «تدبّر در آیات» کفایت می کند و این حداقل شرایطی است که اجازه می دهد همه اقشار مردم در این سطح، بتوانند در امر «تدبّر در آیات» شرکت نمایند.
    ص: 37
    ________________________________________
    1- 1. در بحث قبل گفتیم شیوه ترتیل بنوعی «شیوه استماع و انصات» را در بردارد از این رو در روایت سخنی از آن بمیان نیامده است، و در واقع آنکه قرآن را به شیوه ترتیل، تلاوت نماید هنگام شنیدن قرآن، همان شیوه را در قالب استماع و انصات بکار خواهد بست.
    ب- شرایط و کلیدهای خاص تدبّر:
    که مرتبه فقه و تفسیر آیات را نظر دارد و طبعا علاوه بر شرایط عام، شرایطی خاص را طلب می کند.
    این مرتبه از سطح توده های مردمی بالاتر بوده جنبه تخصصّی بخود می گیرد، و به تناسب، هر سه گروه علماء، اولیاء و معصومین را شامل می شود که خود مراتبی را در میان خود، دارا می باشند. (1)
    این شرایط و کلیدها بطور ضمنی، «آفتهای تدبّر در قرآن» را نیز مطرح می نمایند.
    نقصان در تحصیل شرایط عام یا خاص، ما را از تدبّر لازم در سطح مطلوب، محروم خواهد نمود.
    6- اصول اساسی تدبر در قرآن
    علاوه بر فراگیری زمینه ها و کلیدهای تدبر، قبل از آشنایی با شیوه های تدبر، شخص متدبر به اصولی نیازمند است که در پرتو آن با دیدی روشن نه مشوب به قرآن بنگرد تا مسیر کاربرد شیوه ها در آیات برایش هموار گردد.
    این اصول اساسی، برگرفته از هدایتها و آموزشهای معصوم علیه السلام می باشد که بدون آموزش آن، خطر فرو غلطیدن در ورطه تفسیر به رأی و انحراف در برداشتها، متدبر در قرآن را تهدید می کند؛ این اصول اساسی، در دو بخش «محتوای قرآن» و «شخص متدبّر» مطرح است که تحت دو عنوان «اصول حاکم بر محتوای قرآن» و «اصول حاکم بر متدبر قرآن» مطرح گشته است.
    مجموع این اصول اساسی، هفده اصل می باشد که هر یک را دارای اصولی فرعی می باشد. که جمعا به حدود پنجاه اصل می رسد.
    ص: 38
    ________________________________________
    1- 1. در بحث کلیدها و بحث ترتیل توضیحاتی در این زمینه آمده است.
    علاوه بر این اصول، اصلهای دیگری نیز مطرح است که عمدتا جزء فروعات این هفده اصل اساسی خواهد بود.
    7- تاریخچه اجمالی تدبّر در قرآن
    (1)
    در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله ، اصحاب راستین حضرت با درک شأن قرآن که نسخه درمان فردی و اجتماعی است نه کتاب قرائت؛ شب و روزشان را با قرآن سپری می کردند و آیات را همچون مرهمی بر زخمهای جان خود نهاده، از شفایش بهره جسته، بنور قرآن جانشان را منوّر می گرداندند.
    این جریان فکری و روحی ملکوتی به رهبری و ارشاد رسول خدا صلی الله علیه و آله و تبیین و توضیح حضرت، بهمراه ارائه الگوی عملی آیات به پیش می رفت.
    قرائت آیات و حفظ آن، تدبر در آیات و عمل به آن، جریانی عمومی گشته، وجودهایی عاشق ارزشهای الهی و پاکباخته و جانباز در راه خدا می پرورید، بگونه ای که بسیاری، حافظ قرآن و عامل به آن گشته، تعلیم تازه مسلمانان را بر عهده گرفتند و به هنگام جنگ سر از پا نشناخته لباس رزم، پوشیده پا در رکاب، عازم جبهه جنگ شدند.
    بموازات پیشرفت انقلاب اسلامی پیامبر صلی الله علیه و آله و نزدیک شدن به اواخر عمر شریف حضرت، بعلت غزوات و سریّه های بی شمار، بتدریج شمار بسیاری از این پاکباختگان، شربت شهادت نوشیدند و به دیدار خدا شتافتند؛ کار بجایی رسید که برای حفظ هسته های فرهنگی و اعتقادی انقلاب، آیه معروف «نفر» نازل گشت:
    «وَ ما کانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنْفِرُوا کَافَّةً ...». (توبه/ 122)
    ص: 39
    ________________________________________
    1- 1. برای توضیحات این بخش رجوع کنید به المیزان، ج 5، ص 283- 271، بحث تاریخ تفکر مسلمین و موقعیّت قرآن در آن.
    (مؤمنین نبایستی همگی عازم جبهات شوند).
    در پی این دستور اکید، رسالت عظیم هجرت برای «تفقّه در دین» جهت انذار مردم، با لحنی سرزنش آمیز توأم با تشویق، اعلام گردید:
    «فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَ لِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ». (توبه/ 122) (پس چرا از هر گروه از مؤمنین، دسته ای- سوی مدینه- عزم سفر نمی بندند تا که در امر دین به درک گسترده و عمیق دست یابند و (در پی آن) وقتی بسوی قومشان بازگشتند آنان را آگاهی بخشند و از عواقب انحراف از مسیر، هشدارشان دهند، و شاید که متوجه شوند و احساس خطر کرده، مراقبت لازم را- در فکر و روح و خانه و جامعه شان- بکار گیرند).
    با وجود این دستور اکید، ضرورتهای زمان و طبیعت انقلاب عظیم اسلامی، بهمراه شوق فراوان به شهادت، بسیاری از اصحاب راستین را به جبهه کشاند و سردارانی فقیه همچون حمزه سید الشهداء، جعفر طیّار، زید بن حارثه و بسیاری دیگر شربت شهادت نوشیدند و عده ای هم در جریان کوچهای تبلیغی به شهادت رسیدند. (1)
    انقلاب به پیش می رفت که رحلت پیامبر عظیم الشأن اسلام فرا رسید و جریان سقیفه پیش آمد؛ جریان سقیفه با قطع ارتباط بین مقام عصمت و قرآن در سطح جامعه اسلامی و اعلان بی نیازی به تفسیر و تبیین قرآن، توسط علی علیه السلام (معصوم زمان) و سردادن شعار «حسبنا کتاب الله»، ضربه سنگین و هولناکی بر پیکر جامعه نوپای اسلامی وارد کرد و جریان انس با قرآن و تدبّر در آن را به انحراف کشاند.
    با دستور أکید منع نقل و کتابت حدیث پیامبر صلی الله علیه و آله (2)، زاویه مسیر انحرافی، بیشتر
    ص: 40
    ________________________________________
    1- 1. ر ک: سبحانی، فروغ ابدیت، ج 2، ص 89- 81 و ص 300- 287.
    2- 2. در بخش کلیدها، مبحث تاریخ حدیث و تفسیر، توضیحاتی آمده است.
    گشته به سرعت آن افزوده شد؛ کار بجایی رسید که به جهت پیش آمدن مشکلات فراوان اعتقادی و اجرایی و لزوم تفسیر قرآن برای حلّ معضلات حکومت پهناور اسلامی، علمای یهودی و مسیحی بظاهر مسلمان همچون «کعب الأحبار» و «تمیم داری» بر کرسی تبیین و تفسیر قرآن تکیه زدند و در مساجد و در تریبونهای قبل از خطب نماز جمعه بر اساس «تورات و انجیل و تلمود (تفسیر عظیم تورات جعلی)» به شرح و توضیح آیات پرداختند و با تربیت «ابو هریره ها» جریان انحرافی تفسیر قرآن را براه انداختند، (1) قرآنی که دیگر ارتباطش را با معصوم، در سطح جامعه قطع کرده بودند، ارتباطی که بارها و بارها خصوصا در اواخر عمر، پیامبر عظیم الشأن بر لزوم آن تأکید کرده، ضامن هدایت شمرده بود:
    «إنّی تارک فیکم الثّقلین کتاب اللّه و عترتی، ما إن تمسّکتم بهما لن تضّلوا أبدا و لن یفترقا حتّی یردا علیّ الحوض». (حدیث متواتر) ظهور بدعتها و پیروی از هواهای نفسانی و دنیا طلبی روز افزون، فتنه های عظیمی را بوجود آورد. (2)
    حضرت علی علیه السلام در محراب عبادت به شهادت رسید، امام حسن علیه السلام از حکومت بر کنار و سپس مسموم گردید و فاجعه عظیم کربلا پیش آمد؛ حادثه کربلا در حقیقت حرکتی الهی بود تا که از مسخ یکباره حقیقت اسلام توسط خلفاء جلوگیری کند و جریانی اصیل را در برابر جریان انحرافی در میان مردم پدید آورد؛ این هدف بزرگ با شهادت امام حسین علیه السلام و یاران پاکباخته و فداکاری زینب کبری علیها السلام و پیگیری آن
    ص: 41
    ________________________________________
    1- 1. ر ک: علامه بزرگوار مرتضی عسگری: یکصد و پنجاه صحابی دروغین، عبد الله بن سبا، نقش عایشه در تاریخ اسلام و ... نقش ائمه در احیاء دین، ج 6 و 7.
    2- 2. «إنّما بدء وقوع الفتن أهواء تتّبع و أحکام تبتدع». (نهج، خ 50).
    توسط ائمه معصومین خصوصا امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام محقق گشت. (1)
    لکن این جریان نسبت به وسعت کشورهای اسلامی و مبارزه مستمر خلفاء با آن نمی توانست همه توده ها را زیر پوشش خود قرار دهد، از این رو توده هایی عظیم از مردم، از مکتب وحی و أهل بیت بی خبر مانده در مسیر انحرافی بریده از معصوم قرار گرفتند.
    بعد از ائمه معصومین، در دوره غیبت حضرت مهدی علیه السلام علمای راستین، پرچم هدایت مردم را به نیابت از معصوم علیه السلام بر دوش گرفتند و به حفظ و تحقیق در آثار اهل بیت و نشر آن پرداختند؛ لیکن بواسطه ضیق و فشار سلاطین و خلفای جور، عمده وجهه همّتشان به توجه و پرداختن به احکام عملی و توضیح و تفسیر آیات الأحکام محدود گشت و بعد از شیخ طوسی و شاگردش شیخ طبرسی صاحبان «تبیان و مجمع البیان»، تفسیر مهّمی تا قرون أخیر عرضه نشد و جریان انس و تدبّر در قرآن به رکود جدّی کشیده شد و فقاهت و اجتهاد در دایره محدودی ادامه یافت؛ در جریان نهضت اخباریگری روایات ذیل آیات در سه تفسیر «نور الثقلین (عبد علی حویزی) و البرهان (شیخ یوسف بحرانی) و صافی (ملا محسن فیض کاشانی)» جمع آوری شد، لیکن کاری جدی در حوزه تدبّر در آیات صورت نگرفت، تا آنکه دست تقدیر الهی بزرگمردی از سلاله پاک پیامبر را برانگیخت تا نهضت عظیمی را در فهم و تدبّر در قرآن، براه اندازد این بزرگوار «علامه سید محمد حسین طباطبایی»، صاحب «تفسیر المیزان» بود.
    مقدمه چینی این نهضت را مجاهد مصلح «سید جمال الدین اسد آبادی» بر عهده
    ص: 42
    ________________________________________
    1- 1. فخر رازی در تفسیر کبیر، ذیل سوره کوثر، امام باقر و امام صادق علیه السلام را از برکات کوثر عطاء شده به رسول خدا صلی الله علیه و آله می داند.
    داشت و این او بود که صلای «بازگشت به قرآن» را در عالم اسلام بلند کرد و در پی آن شاگردش «شیخ عبده و یارانش» در شمال آفریقا و «اقبال لاهوری» در هند و پاکستان و سپس «علامه طباطبایی، آقای طالقانی، دکتر شریعتی (1) و شهید مطهری» این راه را ادامه دادند.
    علاوه بر ظهور و جلوه گری عظیم «المیزان» تفاسیری ارزشمند همچون «پرتوی از قرآن و تفسیر نوین» و اخیرا «تفسیر نمونه» پا به عرصه وجود گذاشتند و راه را برای انس و تدبّر امت اسلامی خصوصا شیعه هموار نمودند.
    انقلاب اسلامی ایران به رهبری عبد صالح ابر مرد دوران معاصر، «حضرت امام خمینی»، شتاب بیشتری به این نهضت بازگشت به قرآن بخشیده، طلیعه انقلابی عظیم تر را نوید می دهد.
    در این عصر پرچم نهضت انس و تدبّر در قرآن را شاگرد خلف علامه طباطبایی، استاد معظم «آیت الله جوادی آملی» عهده دار می باشند.
    امید آنکه در بستر این نهضت با برکت، امت اسلامی خصوصا ایران اسلامی، جلوه گر کننده هر چه بیشتر عظمت اسلام و قرآن گردند و دستورات قرآن تابلوی اندیشه و گفتار و کردار مؤمنین قرار گیرد.
    یادمان نرود که «سنت معصوم علیه السلام »، قرین «قرآن» بوده مکمّل و مفسر آن می باشد و معنی «بازگشت به قرآن»، بازگشت به فرهنگ اهل بیت علیهم السلام را با خود بهمراه دارد و این «دو ثقل میراث پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله » از هم جدا نخواهند شد تا که در کنار حوض کوثر بر رسول خدا صلی الله علیه و آله وارد شوند. (2)
    ص: 43
    ________________________________________
    1- 1. شریعتی بازگشت به قرآن را در میان روشنفکران و دانشگاهیان مطرح نمود، اینکه تا چه موفق بود بحثی مستقل را می طلبد؛ در صفحه 40 اشارتی آمده است در بحث (تفسیر برأی و جریان علم زدگی).
    2- 2. اشاره به حدیث متواتر ثقلین که متن آن قبلا گذشت.
    در اینجا باید متذکر شد که مقصود ما از تاریخچه تفکر و تدبّر در قرآن، تاریخ تفسیر به معنی مصطلح نیست بلکه سخن از جریان تدبر در قرآن، در میان مسلمین می باشد؛ جریانی که اهلش را به شور و حرکت و حضور در صحنه های زندگی اجتماعی می کشاند و از بی تفاوتی و غفلت از سرنوشت سیاسی- اجتماعی خود، برحذر می دارد.
    از این رو حتّی تفسیر تبیان و مجمع البیان بیانگر این جریان نیست، بلکه حرکتی است در برابر تفسیر نویسی اهل سنت، تا نشان دهد شیعه از حیث تفسیر نویسی توان بالایی دارد؛ همچنانکه کتب فقهی شیخ همچون خلاف و مبسوط در جهت ردّ سخنان مخالفین نوشته شد، دلیل روشن این مطلب، تأثر شدید تفسیر نویسی تبیان و مجمع البیان از روش برخورد اهل سنت با قرآن می باشد که تفسیری، حاوی علوم مختلف قرآنی است نه یک تفسیری که با مشکلات و مسائل زمانه درگیر شده راه حلی را برای آنها ارائه دهد و جریانی فکری- تربیتی همچون صدر اسلام در مردم پدید آورد؛ به گفته علامه طباطبایی صاحب تفسیر المیزان، کار حوزه های علمیه تشیع و تسنّن به جایی رسید که یک طلبه علوم دینیّه ممکن بود تمام علوم دینی را فرا گیرد و بپایان رساند و حتی به درجه اجتهاد رسد و لیکن هرگز قرآن را نخواند و با آن مرتبط نباشد؛ از این روست که کتب تفسیر قبل از آنکه به عنوان هدایت مردم و ایجاد جریان تفکر سالم در میان آنان باشد، جهت دفاع از عقیده و مرام حق یا باطل مفسّر به رشته تحریر در می آمد؛ این است که در دوره های مختلف تاریخ مسلمین، تفسیرها رنگ جریانات حاکم بر حوزه های علمی و جوّ اجتماعی را به خود گرفته است نه اینکه مسلمین بواسطه بهره مندی از تدبّر در قرآن، جریانی اجتماعی را ایجاد کنند؛ در اوائل بعد از رحلت پیامبر بعلت هجوم افراطی به احادیث پیامبر و تقدس پیدا کردن صحابه، قرآن از مجرای نقلیات مورد توجّه واقع گشت بدون اینکه به صحت و سقم آن عنایت شود.
    ص: 44
    در ادامه این جریان با اوج گرفتن بحثهای اختلاف قرائتها و شور و هیجان فراوان در این زمینه قرآن بدان سو کشیده شد، بطوری که تلاوت راستین همان هنرنمایی در قرائت قرآن به انواع قرائتها تلقی گشت؛ در روایتی که در بحث قبل گذشت امام صادق علیه السلام با قسم و تأکید این نوع تلقی را رد می کند و این نشان می دهد تا چه حد تدبّر در قرآن به بیراهه رفته بود «و ما هو- و اللّه- بحفظ آیاته و سرد حروفه و تلاوة سوره و درس أعشاره و أخماسه حفظوا حروفه و ضیّعوا حدوده ...» با اوج گرفتن بحثهای لغوی و نحوی بر اساس قرائتهای مختلف، برخورد با قرآن جنبه ادبی افراطی را به خود گرفت تا اینکه از قرن چهارم به بعد تعادلی میان بحثهای قرائت، اعراب و لغت و معنی آیات حاصل آمد که جلوه اش را در تفسیر مجمع البیان می بینیم لیکن بهرحال فهم قرآن از طریق اقوال بر تفاسیر، حکومت غالب داشت؛ از این دوره به بعد جریانهای کلامی و تفسیرها به مذاق مذهب خویش خودنمایی کرد که «تنزیه القرآن عن المطاعن» قاضی عبد الجبار معتزلی، «کشاف» زمخشری و سپس «تفسیر کبیر» فخر رازی از آن جمله می باشد در کنار این جریان، تفسیرهای اشاری و باطنی از قرآن، متأثر از رشد جریان تصوّف و عرفان جلوه گر شد که تفسیر خواجه عبد الله انصاری، محی الدین عربی، روزبهان بقلی و عبد الرزاق کاشانی را می توان بعنوان نمونه برشمرد علاوه بر آن تفسیرهای فقهی متناسب با مذاق هر مذهبی پدید آمد که تفاسیر احکام القرآن جصاص، ابن عربی، قرطبی و محقق اردبیلی از آن جمله می باشند.
    در طول این جریان تفاسیر همواره جریان تدبر راستین قرآن توسط علمای ربّانی تداوم داشته، بذر معرفت و ایمان را در وجودهای مستعد می پروراند که سید بن طاووس، سید بحر العلوم، ملا فتح علی سلطان آبادی، سید علی آقا قاضی طباطبایی، علامه طباطبایی و حضرت امام خمینی را می توان نام برد؛ مرحوم آقای حکیم در کتاب حقائق الاصول بمناسبتی از تفسیر اعجاب آور مرحوم ملا فتح علی سلطان آبادی در
    ص: 45
    تفسیر آیه 7 سوره حجرات یاد می کند (1) که در مدت یکماه، هر روز حقیقتی از حقایق این آیه شریفه را جلوه گر می ساخت که باعث بهت و حیرت مراجع بزرگ و علمای طراز اوّلی بود که در خدمت تفسیرش نشسته بودند؛ این بزرگواران همان حاملین برجسته قرآن می باشند که حضرت علی علیه السلام در خلال سخن با کمیل از آنان سخن بمیان می آورد، آنان که به نور علم الهی جانشان منوّر گشته، به دفاع از دین خدا و تربیت نیروهای مستعد همت می گماشتند:
    «اللّهمّ بلی لا تخلو الأرض من قائم للّه بحجّة إمّا ظاهرا مشهورا و امّا خائفا مغمورا، لئلّا تبطل حجج اللّه و بیّناته، و کم ذا و أین اولئک؟ أولئک- و اللّه- الأقلّون عددا و الأعظمون عند اللّه قدرا، یحفظ اللّه بهم حججه و بیّناته حتّی یودعوها نظراءهم و یزرعوها فی قلوب أشباههم، هجم بهم العلم علی حقیقة البصیرة و باشروا روح الیقین، و استلانوا ما أستعوره المترفون و أنسؤا بما استوحش منه الجاهلون و صحبوا الدّنیا بأبدان أرواحها معلّقة بالمحلّ الأعلی، أولئک خلفاء اللّه فی أرضه و الّدعاة إلی دینه، آه آه شوقا إلی رؤیتهم!». (نهج، ک 147) (بار خدایا آری زمین هرگز از بپا دارندگان حجت الهی به خاطر خدا خالی نمی ماند چه ظاهر مشهور باشند و چه خائف و در خفا بسر برند تا اینکه حجتها و بینات الهی از میان نرود.
    و آنان چه تعداد می باشند و در کجا بسر می برند؟ آنان بخدا قسم از نظر عدد کمترین و از نظر مقام و عظمت در پیشگاه الهی در بالاترین رتبه قرار دارند که خدا بواسطه
    ص: 46
    ________________________________________
    1- 1. حقائق الاصول، ج 1، ص 95؛ از جمله این علماء، آقایان آیت الله نایینی، سید اسماعیل صدر، حاجی نوری و سید حسن صدر بودند.
    آنان حجتها و بینات خود را حفظ می نماید تا آنکه آنها را در وجود شاگردانی نظیر خود به ودیعت می گذارند و در دلهای افرادی مشابه خود، آنها را زراعت می نمایند، علم و یقین بر اساس بینایی حقیقی یکباره بر آنان هجوم آورده است و هم آغوش روح یقین گشته اند و آسان شمرده اند آنچه را که اهل خوشگذرانی سخت و دشوار تلقّی می نمایند و انس گرفته اند به آنچه که جاهلان از آن به وحشت در آمده اند و دنیا را با بدنهایی هم صحبت شدند که ارواح آنها به ملکوت اعلی معلق گشته بود، آنان خلفای الهی در زمین و دعوت کنندگان حقیقی به دین خدا می باشند آه آه که چقدر مشتاق دیدار آنان می باشم!).
    8- روش تحقیق و منابع بحث
    با اعتقاد و تجربه اینکه قرآن خود راه و رسم و شیوه های انس و تدبّرش را توضیح می دهد، مکرّر در مکرّر همه قرآن مورد مطالعه و تحقیق و بررسی واقع گشت، این مطالعه و تحقیق، زمینه ها و تجربه هایی را از بیست سال پیش تاکنون، با خود بهمراه داشت که بر اثر انس با قرآن و برخورد با اساتید فن و تفاسیر معتبر حاصل آمده بود.
    در این مطالعه و تحقیق، آیات مرتبط به بحث یادداشت و سپس تک تک مورد تدبر واقع گردید در این امر جهت مشخص کردن ترجمه دقیق آیات و مفاهیم آن، بارها و بارها به کتب لغت و تفاسیر معتبر مراجعه شد؛ سپس مباحث آیات، بشکلی خام دسته بندی و منظم گردید؛ در پی آن منابع روایی مورد نظر مشخص گردید، این منابع عمدتا «بحار الأنوار» ج 92، 93، «اصول کافی» ج 2، کتاب فضل قرآن، «وسایل الشیعه» ج 4 کتاب قراءة القرآن، «مستدرک الوسایل» ج 4 کتاب قراءة القرآن «میزان الحکمه» ج 8 تحت عنوان قرآن، «کنز العمال» جلدهای مختلف آن، «تفسیر
    ص: 47
    نور الثقلین»، «در المنثور» و بحثهای روایی تفسیر «المیزان» در ذیل آیات، بودند؛ این منابع در کنار منابع فرعی دیگر بارها مورد مطالعه و یادداشت قرار گرفت، و بر اساس طرحی که از روایات و آیات استفاده شده بود تنظیم گشت؛ این طرح در پی سه بار بحث و مشورت مکرر با اساتید بزرگوار، منقّح گردید و با دو بار تجدید نظر در کلّیت طرح و تجدید نظر مکرر در جزئیات بحث، بشکل کنونی در آمد؛ در این تحقیق عمده نظر به قرآن و روایات می باشد، از این رو تا قبل از مطالعه قرآن و روایات و تفاسیر و تنظیم طرح به کتب و رساله های مستقل در بحث رجوع نگشت تا مبادا ذهنیّت آنان در فهم منابع و طرح و تنظیم مباحث، اثر گذارد و در نتیجه، تفکر آزاد در قرآن و احادیث را سلب نماید.
    بعد از مطالعه و تحقیق و یادداشت و طرح و تنظیم مکرر، کتب نوشته شده در موضوع بحث، مشخص گردیده، مورد مطالعه واقع گشت؛ متأسفانه، بحثهای زمینه ها، کلیدها و شیوه ها و آفات تدبر مستقلا و به طور جدی، در طول تاریخ فهم و تدبر قرآن، مورد توجه واقع نگشته است و در نتیجه کار مهمی در این زمینه صورت نگرفته است؛ این بحثها که اساس فهم و تدبر و تفسیر قرآن می باشد بطور پراکنده در لابلای بحثهای علوم قرآن و در بعضی از کتب تربیتی و اخلاقی در بخش «فضیلت قرآن و آداب تلاوت قرآن»، مورد بحث قرار گرفته است و گاهی هم در تفاسیر، ذیل بعضی از آیات، بمناسبت ذکری از آن بمیان آمده است، مهمترین بخش بحث که شیوه های تدبر می باشد بیشتر از مباحث دیگر مورد غفلت واقع شده است، غیر از قرن اخیر خصوصا در «تفسیر المیزان»، جز نکته سنجی های پراکنده در تفاسیر گذشته چیزی مشاهده نمی شود آنهم در بعضی از تفاسیری که شیوه کلی تفسیر قرآن به قرآن را مورد توجه قرار داده بودند؛ در «تفسیر المیزان» به نحو عملی نمونه های فراوان شیوه صحیح و جزیی و مشخص تدبر را مشاهده می کنیم؛ لیکن «علامّه» خود به نحو مستقل به تبیین
    ص: 48
    جزیی این شیوه و مراحل آن نپرداخته است و «ترتیل» را نیز چنانکه خواهیم دید چنان معنی کرده است که ربطی به «شیوه تدبر» پیدا نمی کند.
    منابع معتبری که مقداری به موضوعات زمینه ها و کلیدها (شرایط)، شیوه ها و آفات تدبر پرداخته اند یکی «احیاء علوم الدین» غزالی (م 492 ق) می باشد که در جلد اوّل، تحت عنوان «کتاب آداب تلاوت قرآن» در چهار باب به بحث پرداخته است؛ باب اوّل، در فضل قرآن و اهل آن و ذم مقصرین در تلاوت می باشد، باب دوّم، در آداب ظاهری تلاوت، و باب سوم، در اعمال باطنی تلاوت است و باب چهارم، در فهم قرآن و تفسیر اجتهادی غیر نقلی و تفسیر برأی، بحث می نماید؛ جامع ترین بحث را برای اولین بار در همین کتاب «احیاء» می بینیم که از نظر تاریخی نیز بر کتب دیگر مقدم می باشد.
    این کتاب توسط فیض کاشانی (م 1091 ق) تحت عنوان «محجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء»، تهذیب و شرح گشته است لیکن «فیض» در این بحث چیزی بر عناوین «احیاء» نیفزوده و نیز نقدی بر آن ایراد ننموده است؛ «فیض» بحثهایی را هم در مقدمه «تفسیر صافی» مطرح نموده است؛ «کیمیای سعادت» غزالی نیز به فارسی خلاصه ای از بحث آداب تلاوت را آورده است.
    کتاب معتبر دیگر «التبیان فی آداب حملة القرآن» ابی زکریا یحیی بن شرف الدین نووی شافعی (م 678 ق) است که در ده باب مطالب بسیاری در بحث زمینه ها و کلیدهای عام تدبر و ترتیل در لفظ و ترجمه مطرح نموده است که مرجع عمده متأخرین می باشد.
    کتاب سوم «البرهان فی علوم القرآن» زرکشی (794- 745 ق) می باشد که در جلد اوّل کتاب خود بخشی را به شیوه ها و آداب تلاوت قرآن اختصاص داده است.
    کتاب چهارم «الاتقان فی علوم القرآن» سیوطی (م 911 ق) می باشد که در جلد اوّل، تحت عنوان «آداب تلاوت و تألیف قرآن» و در جلد دوّم، تحت عنوان «شروط
    ص: 49
    مفسر و آداب آن» بحث نموده است در بخشهای دیگر جلد اوّل و دوّم مباحث بسیار مفید در زمینه نکات لغوی و تفسیری مطرح شده است؛ این کتاب مهمترین و جامع ترین منبع علوم قرآنی می باشد که از دقت و متانت خاصی برخوردار می باشد و عمدتا مرجع کتب متأخر بعد از کتاب «البرهان» قرار گرفته است لیکن در زمینه شیوه تدبر راه حل اجرایی روشنی ارائه ننموده است.
    «اتقان» سیوطی، سومین کتاب جامع در علوم قرآن است که بنظر می آید از دو کتاب «البرهان» زرکشی «مواقع العلوم من مواقع النجوم» جلال الدین بلقینی (م 824 ق) بهره های فراوانی برده باشد.
    پس از «اتقان» سیوطی تا قرون اخیر کتاب مهم دیگری تألیف نگردید تا اینکه دوباره تلاش در زمینه تحقیق در حوزه علوم قرآن از جمله شیوه های تدبر و تفسیر اوج گرفت و بحث تازه ترجمه نیز بطور جدی و با سر و صدای زیادی مطرح گشت که در امر تدبر جایگاه مهمی را بخود اختصاص می دهد.
    بعضی از کتب مهم در این زمینه ها را در اینجا ذکر می نماییم و تمامی را در پایان در بخش منابع رساله و منابع مورد مطالعه و توجه به بحث، خواهیم آورد:
    «مناهل العرفان فی علوم القرآن» عبد العظیم زرقانی، مهمترین کتب در قرن اخیر می باشد که بسیار مورد نظر کتب دیگر بوده است که بحث ترجمه جایگاه مهمی را بخود اختصاص داده است.
    بعد از «مناهل»، «مباحث فی علوم القرآن» مناع القطان و نیز، دکتر صبحی صالح می باشد.
    کتب دیگر «المعجزة الکبری» محمد ابو زهره، «مع القرآن الکریم» دکتر شعبان محمد اسماعیل، «علوم القرآن» دکتر عبد الله شحّاته، «دراسات فی القرآن الکریم» دکتر محمد ابراهیم الحفناوی «فی رحاب القرآن الکریم» دکتر محمد سالم محسن،
    ص: 50
    «لغة القرآن الکریم» دکتر عبد الجلیل عبد الرحیم، «اللآلی الحسان فی علوم القرآن» موسی شاهین لاشینی، «التبیان فی علوم القرآن» محمد علی صابونی و ده ها کتاب دیگر می باشد.
    در خصوص روشها و شرایط تدبر، «مناهج المفسرین» دکتر عبد الحلیم محمود، «المذاهب الاسلامیه فی تفسیر القرآن» علی حسن عبد القادر، «اثر التطور الفکری فی التفسیر» دکتر مساعد مسلم عبد الله آل جعفر، «منهج اهل السنّة فی تفسیر القرآن» دکتر صبری المتولی، «مذاهب التفسیر» گلدزیهر، «التفسیر و المفسرون» الذهبی و «اتجاهات التفسیر فی القرن الرابع عشر» دکتر فهد بن عبد الرحمن بن سلیمان رومی و کتب دیگر به عربی می باشد در زمینه فارسی، «قانون تفسیر» کمالی دزفولی و «مبانی و روشهای تفسیر قرآن» عمید زنجانی از کتب سودمند در این زمینه ها می باشند.
    اشکال عمده و اساسی تمامی این منابع، عدم تحقیق در معنی «ترتیل» می باشد و بسیاری از آنها میان شیوه های کلی و جزیی و مراحل تدبر و مذاق های تفسیری فرقی نگذاشته اند و هیچ یک به ارائه شیوه عملی و جزیی تدبر نپرداخته اند؛ امر اخیر، مطلب بسیار اساسی است که «راه عملی تدبر» را برای همه از جمله توده های مردمی نشان می دهد، در این زمینه، فقط به چند کتاب برخورد شد، که به این مهم توجه جدی نموده اند که بترتیب تاریخ، «روش برداشت از قرآن» و «تطهیر با جاری قرآن» علی صفایی، «کیف نفهم القرآن» محمد رضا الحسینی (1) و «سلسله مباحث قرآن شناسی» الیاس کلانتری می باشد.

    امضاء


صفحه 1 از 7 12345 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi