صفحه 7 از 7 نخستنخست ... 34567
نمایش نتایج: از شماره 61 تا 63 , از مجموع 63

موضوع: پژوهشی پیرامون تدبردر قرآن

  1. Top | #61

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    November 2011
    شماره عضویت
    2032
    نوشته
    756
    صلوات
    1300
    دلنوشته
    4
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    358
    مورد تشکر
    306 در 93
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    بخش دوّم: درک و اعتراف به شأن خود در برابر قرآن
    1- اعتراف به مرض خود:
    قرآن طبیب است و ما بیمار و درمند؛ این حقیقت بزرگ را تا واقف نشویم و به آن معترف نگردیم از خوان گسترده قرآن بهره مند نخواهیم شد.
    من وقتی جهلی در خود نبینم و درد و مرضی نشناسم و حس نکنم نیازی به قرآن نخواهم داشت و رجوعم به قرآن بی معنی خواهد بود و نه تنها قرآن جلوه ای نخواهد داشت، بلکه مطالعه اش زدگی و تنفّر و گریز از قرآن را نتیجه خواهد و به آنجا منتهی خواهد شد که «قرآن سخنان وارونه و دروغ و افسانه خیالی است که عمرش بسر رسیده است»:
    «وَ إِذْ لَمْ یَهْتَدُوا بِهِ فَسَیَقُولُونَ هذا إِفْکٌ قَدِیمٌ». (احقاف/ 11) (و چون به حقیقت قرآن راه نیافتند پس خواهند گفت این سخنی وارونه و دروغی کهنه است).
    2- برخورد ما با قرآن:
    وقتی خود را مریض یافتیم از درد به خود پیچیده، دربدر سراغ طبیب را خواهیم گرفت.
    ص: 73
    در این جستجو باید به این درک و معرفت رسید که همه همچون ما مریض و درمانده اند و عاجز از طبابت؛ تا به این درک و تجربه نرسیم و از طبابت دیگران مأیوس نشویم عشق به قرآن و طبابتش نخواهیم داشت عشقی که شرط درمان و بهبودی است.

    امضاء



  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #62

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    November 2011
    شماره عضویت
    2032
    نوشته
    756
    صلوات
    1300
    دلنوشته
    4
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    358
    مورد تشکر
    306 در 93
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    درک و تجربه اینکه دیگر مدعیان طبابت، چه روزگار سیاهی برای بشریّت فراهم ساخته، دردها را افزون و غیر قابل علاج نموده، تا چه اندازه بشریّت را به خاک مذّلت نشانده اند، سر از پا نشناخته و بی قرار، ما را به ساحت مقدس قرآن می کشاند و در برابرش به گریه و زاری وادار می نماید تا دردمان را درمان نماید.
    در اینجا، با حرص و ولع شدیدی، توأم با اشتیاق فراوان نسخه های حیات بخش قرآن را به گوش جان شنیده بکار خواهیم بست.
    در اینجا دیگر خجالت را کنار گذاشته، هر چه بیشتر، ضعفها و امراض خود را شناسایی کرده بر این طبیب بزرگوار و منحصر بفرد عرضه کرده، تا شفایمان بخشد و ما را از درد و ناراحتی برهاند همانگونه که، اگر طبیبی حاذق و منحصر بفرد، در مورد بیماریی سخت علاج، بیابیم حاضریم ماهها، با سعی و تلاش فراوان، نوبتی برای خود بگیریم و قبل از روبرو شدن، تا آنجا که ممکن است ناراحتیها و دردهایمان را لیست نماییم مبادا که چیزی ناگفته مانده، درمان ناقص صورت گیرد.


    امضاء


  4. Top | #63

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    November 2011
    شماره عضویت
    2032
    نوشته
    756
    صلوات
    1300
    دلنوشته
    4
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    358
    مورد تشکر
    306 در 93
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    3- رابطه قرآن و معصوم:
    اشاره
    فراموش نکنیم که این طبیب، مستقیما با ما سخن نخواهد گفت و باید توسط طبیب ناطقی او را به سخن در آورد و این همان نیاز به معصوم می باشد که تمام طبابت قرآن را اخذ کرده و در عمق جانش نشانده به مقام همترازی با قرآن رسیده و صلاحیّت تفسیر را پیدا کرده است:
    ص: 74
    «وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ ...» (نحل/ 44) «ذلک القرآن فاستنطقوه و لن ینطق و لکن أخبرکم عنه». (نهج، خ 158) (آن قرآن عظیم الشأن است پس او را به سخن در آورید در حالیکه هرگز سخن نخواهد گفت لیکن من از جانب قرآن شما را آگاه می کنم).
    دقت در آیات و روایات و سیره پیامبر ما را به حقیقت شأن قرآن و معصوم علیه السلام رهنمایی می کند؛ رسول خدا صلی الله علیه و آله ، طبیب دوّار و قرآن، نسخه شفا بخش در دست رسول صلی الله علیه و آله می باشد و طبیب مستقل از رسول صلی الله علیه و آله بحساب نمی آید.
    در قرآن عامل اخراج بشر از ظلمات کفر و فساد بسوی نور هدایت و صلاح را به خداوند اصالتا و به پیامبر تبعا نسبت داده است و در این رابطه قرآن را وسیله اخراج معرّفی کرده است نه عامل اخراج!:
    الف: اللّه عامل اخراج:
    «هُوَ الَّذِی یُصَلِّی عَلَیْکُمْ وَ مَلائِکَتُهُ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ ...»
    (احزاب/ 43) «هُوَ الَّذِی یُنَزِّلُ عَلی عَبْدِهِ آیاتٍ بَیِّناتٍ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ ...» (حدید/ 9) «اللَّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ ...» (بقره/ 257) «... قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَیْکُمْ ذِکْراً رَسُولًا یَتْلُوا عَلَیْکُمْ آیاتِ اللَّهِ مُبَیِّناتٍ لِیُخْرِجَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ ..». (طلاق/ 11)
    ب: رسول خدا صلی الله علیه و آله عامل اخراج:
    «کِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیْکَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ بِإِذْنِ
    ص: 75
    رَبِّهِمْ ...». (ابراهیم/ 1) در آیه قبل نیز ممکن است فاعل اخراج رسول خدا صلی الله علیه و آله باشد همانگونه که فاعل «یَتْلُوا» رسول خدا صلی الله علیه و آله می باشد.
    در آیه سوره ابراهیم شأن اخراج با قید اذن الهی به پیامبر نسبت داده است یعنی که صاحب اختیار مردم خداست پس هیچ کس حق ندارد بدون اجازه خدا ادّعای هدایت بشر را اعلان کند و بر عهده گیرد.
    ت: قرآن وسیله اخراج:
    در سوره مائده آیه 15 و 16 بخوبی شأن رسول خدا صلی الله علیه و آله و شأن قرآن را در ارتباط با هم بازگو می کند:
    «یا أَهْلَ الْکِتابِ قَدْ جاءَکُمْ رَسُولُنا یُبَیِّنُ لَکُمْ کَثِیراً مِمَّا کُنْتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْکِتابِ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثِیرٍ، قَدْ جاءَکُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَ کِتابٌ مُبِینٌ یَهْدِی بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ سُبُلَ السَّلامِ وَ یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ بِإِذْنِهِ وَ یَهْدِیهِمْ إِلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ»
    (1). (مائده/ 15- 16) (ای اهل کتاب بی شک رسول ما سراغ شما آمده است در حالیکه بسیاری از آنچه را که از کتاب پنهان می کردید، برایتان آشکار می کند و از بسیاری اغماض می نماید؛ بی شک از جانب خدا نوری عظیم و کتابی روشنگر به سراغتان آمده است،
    ص: 76

    1- 1. فاعل «یُخْرِجُهُمْ» باید رسول خدا باشد چرا که مقیّد به اجازه خدا شده است و معنی ندارد به خداوند برگردد، به قرآن هم برنمی گردد چرا که کلام خداست و قید «اذن» برایش بی معنی است پس ناچار ضمیر به رسول خدا صلی الله علیه و آله برمی گردد و ضمیر «به» به قرآن برمی گردد پس این آیه نشان می دهد قرآن و رسول خدا صلی الله علیه و آله هر دو از جانب خدا هستند إلّا اینکه عامل اخراج به اجازه خدا، پیامبر می باشد و قرآن وسیله اخراج بشمار می رود.
    خداوند «بوسیله قرآن» هر که را که از رضوانش تبعیت نماید در راههای سلامتی هدایت می نماید، و (رسول خدا) آنان را از ظلمات بسوی نور به اذن خدا خارج می نماید و بسوی شاهراه پر جاذبه با استقامت هدایت می نماید).
    ص: 77
    ص: 78
    بخش سوم: جایگاههای مناسب تدبّر در قرآن
    1- خانه:
    اشاره
    در روایات تأکیدات فراوان بر لزوم انس با قرآن، در منزل وارد شده است تا آنجا که از فقدان آن، هشدار داده، آثار بسیار شومش بکرات گوشزد گردیده است و در مقابل از برکات عظیم ارتباط قرآن سخن بمیان آمده است:
    1- تاثیر شگرف بر اهل خانه
    قرآن تأثیر فراوان در خانواده همسر و فرزندان و وابستگان نزدیک دارد، صوت نافذ و زیبای قرآن در فضای خانه، روح و روان اهل بیت، خصوصا کودکان و نوجوان را تحت تأثیر قرار داده آنان را بسوی حقیقت طلبی و انس با قرآن سوق می دهد:
    (1) «من قرأ القرآن و هو شابّ مؤمن إختلط القرآن بلحمه و دمه و جعله اللّه مع السّفرة الکرام البررة و کان القرآن حجیزا عنه یوم القیمة ...». (ب 6 ح 1)
    ص: 79

    1- 1. قرائت با حال و توجه، بطور غیر مستقیم افراد خانه را متحوّل می کند رؤیت واقعیت تحول روحی پدر هنگام قرائت، کودکان و نوجوانان مغرور را به راه می کشاند.
    (هر که قرآن را بخواند در حالیکه جوانی است مؤمن، قرآن با گوشت و خونش عجین گشته و خداوند او را با سفیران بزرگوار و نیکو رفتارش قرار دهد و قرآن روز قیامت از او دفاع خواهد کرد ...).
    2- دفع شرور و آفات و فزونی برکات
    قرائت قرآن مایه دفع شرور و آفات و وسوسه های شیاطین و جلب برکات و رحمت الهی می باشد وقتی که صوت زیبای قرآن در خانه بلند می شود، روح ایثار- محبت، صدق و صفا و سلامتی نیت را در افراد خانه می دمد و بد اخلاقی- کشمکش و ناراحتی را که زاییده فضای آلوده و مسموم شیطانی می باشد از محیط خانه دور می کند و نور الهی در خانه جلوه گر شده همه را تحت تأثیر قرار می دهد:
    «البیت الذّی یقرأ فیه القرآن و یذکر اللّه عزّ و جلّ فیه تکثر برکته و تحضر الملئکة و تهجره الشّیاطین و یضیی ء لأهل السّماء کما تضیی ء الکواکب لأهل الأرض؛ و إنّ البیت الّذی لا یقرأ فیه القرآن و لا یذکر اللّه عزّ و جلّ فیه تقلّ برکته، و تهجره الملائکة و تحضره الشیاطین». (ب 16 ح 1، 2 و 6) امام صادق علیه السلام از امیر مؤمنان علیه السلام (آن خانه ای که قرآن در آن خوانده می شود و خداوند عزیز و جلیل در آن یاد می شود برکتش فراوان می گردد و فرشته ها در آن حضور می یابند و اهریمنان آن را ترک می کنند و- خانه- به اهل آسمان روشنی می بخشد همانگونه که ستاره ها برای اهل زمین روشنی می بخشد؛ و بی تردید آن خانه ای که قرآن در آن خوانده نمی شود و خداوند عزیز و جلیل در آن یاد نمی شود برکتش کم می شود فرشته ها آن را ترک می کنند و اهریمنان در آن حضور می یابند- و پیوسته فضای روابط را مسموم و مملو از شر و فساد می گردانند-).
    ص: 80
    3- تعظیم شعائر الهی
    انس و تدبر و تلاوت قرآن، موجب تعظیم شعائر الهی در جامعه و اعلان موجودیت اسلامی در برابر دیگران می باشد،- همانگونه که اهل دنیا با بساط لهو و لعب و موسیقی فاسد، اعلان موجودیت می کنند- و این امر باعث جلوه گر شدن عظمت قرآن، در چشم دیگران خواهد بود.
    (1)
    4- دفع عذاب
    قرائت قرآن در خانه کودکان را مشتاق کرده به تعلّم می کشاند، تعلّم قرآن توسط کودکان مایه رفع عذاب از اهل خانه و از جامعه می شود، در این مورد اصبغ بن نباته از امیر مؤمنان علیه السلام نقل می کند:
    «إنّ اللّه لیهمّ بعذاب أهل الارض جمیعا حتّی لا یحاشی منهم أحدا إذا عملوا بالمعاصیّ و اجترحوا السیّئات؛ فاذا نظر إلی الشیب ناقلی أقدامهم إلی الصّلوات و الولدان یتعلّمون القرآن رحمهم فأخّر ذلک عنهم». (ب 7 ح 2) (خداوند قصد عذاب همه اهل زمین را می نماید تا آنجا که احدی را مستثنی نمی گرداند وقتی که به گناهان عمل می کنند و آلودگیها را مرتکب می شوند.
    پس وقتی به پیرمردان می نگرد که بسوی مساجد برای نماز قدم برمی دارند و کودکان را می بیند که قرآن را فرا می گیرند بر ایشان رحمت آورده، آن را (عذاب را) از ایشان بتأخیر می اندازد).
    از امام رضا علیه السلام روایت شده که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:
    ص: 81

    1- 1. آیت الله خویی، «البیان»، مقدمه کتاب.
    «اجعلوا لبیوتکم نصیبا من القرآن، فإنّ البیت إذا قرء فیه القرآن تیسّر علی أهله و کثر خیره و کان سکّانه فی زیادة، و إذا لم یقرء فیه القرآن ضیّق علی أهله و قلّ خیره و کان سکّانه فی نقصان». (ب 16 ح 5) (برای خانه هایتان سهمی از قرآن قرار دهید. چرا که خانه وقتی در آن قرآن خوانده شود بر اهلش موجب آسانی و راحتی خواهد شد و خیرش فراوان و ساکنین آن رو به زیادی خواهند رفت و اگر قرآن در آن قرائت نشود بر اهلش تنگ گرفته و خیرش اندک گشته و ساکنین آن رو به کمی خواهند گذارد).
    5- روش یهود و نصاری
    عادت یهود و نصاری چنین بود که، عبادتها را در معابد انجام داده، خانه ها را واگذاشته بودند، در مذمّت عمل آنان و تشویق بر عبادت و تلاوت قرآن در منزل، رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید:
    «نوّروا بیوتکم بتلاوة القرآن و لا تتّخذوها قبورا کما فعلت الیهود و النصاری، صلّوا فی الکنائس و عطّلوا بیوتهم، فإنّ البّیت إذا کثر فیه تلاوة القرآن کثر خیره و اتّسع لأهله و أضاء لأهل السّماء کما تضی نجوم السّماء لأهل الدّنیا». (ب 16، ح 4) (خانه هایتان را با تلاوت قرآن نورانی کنید و آنرا همچون گورستان قرار مدهید آنگونه که یهود و نصاری، مرتکب شدند در کنیسه ها و معابدشان نماز خواندند و خانه هاشان را معطّل گذاشتند. چرا که خانه هرگاه در آن تلاوت قرآن أفزون گردد، خیرش فراوان گشته و أهلش به وسعت می رسند (وسعت مالی و روحی، فضایی مملوّ از صمیمیّت و محبّت) و برای اهل آسمان روشنی می بخشد، آنگونه که ستارگان آسمان برای اهل دنیا روشنی می بخشند).
    ص: 82




    امضاء


صفحه 7 از 7 نخستنخست ... 34567

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi