صفحه 2 از 8 نخستنخست 123456 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 78

موضوع: یاس هایاداور پروانه اند...{اشعارشهادت مظلومانه حضرت فاطمه زهرا(س)}

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2011
    شماره عضویت
    1771
    نوشته
    3,104
    صلوات
    2814
    دلنوشته
    3
    هدیه به مادران و پدران آسمانی
    تشکر
    4,334
    مورد تشکر
    3,514 در 1,544
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض




    صدف چشم من از داغ تو گوهر بارست
    چه کنم؟! کار علی بی تو به عالم، زارست!

    اشتیاق تو مرا می‏کشد از خانه برون
    ور نه از خانه برون آمدنم، دشوارست!

    موقع آمد و شد، فاطمه جان! می‏بینم
    دیده‏ی زینب تو مات در و دیوارست!

    به گواهی شب و، زمزمه‏ی مرغ سحر
    اهل یثرب همه خوابند و، علی بیدارست

    روز در خانه، پرستار حسین و حسنم
    کمکم کن! که نگهداری شان دشوارست!

    یاد آن روز که با زینب تو می‏گفتم:
    دخترم! گریه مکن! مادرتان بیمارست!

    چاه داند که به من، عمر چه ِسان می‏گذرد
    قصه، کوتاه کنم ور نه سخن بسیارست

    بشنو از شاعر (ژولیده)، تو راز دل من
    صدف چشم من از داغ تو، گوهر بارست

    ژوليده نيشابوري




    امضاء



  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,777
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    اسیر اندوه تو هستم ، رفتی و از داغت شکستم
    قد خمیده ام شاهده که ، از پا نشستم

    مونده علی تنهاي تنها ، رنج تمامه بی تو دنیا
    دیگه سلامم بی جوابه ، بعد از تو زهرا


    بی تو چه دلگیره ، این شبهاي ابري
    چیکار کنم من با ، این همه بی صبري

    زینب تو بی تاب ، حسین پریشونه
    حسن براي تو ، باز روضه میخونه

    بعد از تو قلبم بی قراره ، درد و غم من بی شماره
    آخه تموم خونۀ من ، بوي تو داره

    سجاده تو وقتی می بینم ، بدجوري دلتنگ تو می شم
    این در سوخته هر شب و روز ، زده آتیشم

    با خاطرات تو ، دیگه دلم خونه
    چشاي بارونیم ، روضه ها م یخونه

    مگه یادم میره ، اون روزاي نیلی
    چشماي خونبار و ، کبودي سیلی


    شاعر : یوسف رحیمی





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2011
    شماره عضویت
    1771
    نوشته
    3,104
    صلوات
    2814
    دلنوشته
    3
    هدیه به مادران و پدران آسمانی
    تشکر
    4,334
    مورد تشکر
    3,514 در 1,544
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض





    شب است و بغض سکوت و صدای گریه آب
    تـمــام غـصــه عـالم نشسته در محراب

    نگـــاه کــن کــه بـبـیـنـی چگـــونه مــی‌بارد
    مـصـیـبــت از در و دیــوار خـــانــه اربــاب

    بــرای غسل شــب قـــدر آمــده امـــشب
    فـقـط خــدا و رسولـش به منـزل مهتاب

    بــنــای زنــدگـی اش را بــه آب مــی‌شــوید
    الهی صبــر علـــی را بـه فاطمـه دریاب

    بـه قـطره قـطره سرشکش دخیل می‌بندد
    بر آن ضریح کبود و شکسته و بــی‌تاب

    چـه آبــها کــه سراسیمه غسل می‌کردند
    بـرای آن کـه نـمانـد در آن بـدن خـوناب

    چــه مــی‌رسد بــه علی از مرور خاطره‌ها
    که ناله‌های صبورش ندارد امشب تاب

    رحمان نوازنی




    امضاء


  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,777
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    من ندیدم که شبی پلک بهم بگذاری
    هرشب از شدت درد کمرت بیداری

    استراحت کن عزیزم ، بخدا میدانم
    خسته ای ، بی رمقی ، سوخته ای ، بیماری

    جان من سعی نکن با کمر تا شده ات
    محض آرامش من بستر خود برداری

    سرفه هایت بخدا قاتل جانم شده است
    بس که خونابه در این سینه ی زخمی داری

    سعی کن خوب شوی ، ای همه دارایی من
    زینبت را به چه کس بعد خودت بسپاری

    مونس خستگی حیدر خیبر شکنی
    تو نباشی چه کسی میدهدم دلداری





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  6. تشكر


  7. Top | #15

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    71
    نوشته
    12,724
    صلوات
    3110
    دلنوشته
    10
    صل الله علیک یا مولانا یا صاحب الزمان
    تشکر
    8,865
    مورد تشکر
    7,626 در 2,115
    وبلاگ
    7
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    من ندیدم که شبی پلک بهم بگذاری
    هرشب از شدت درد کمرت بیداری

    استراحت کن عزیزم ، بخدا میدانم
    خسته ای ، بی رمقی ، سوخته ای ، بیماری

    جان من سعی نکن با کمر تا شده ات
    محض آرامش من بستر خود برداری

    سرفه هایت بخدا قاتل جانم شده است
    بس که خونابه در این سینه ی زخمی داری

    سعی کن خوب شوی ، ای همه دارایی من
    زینبت را به چه کس بعد خودت بسپاری

    مونس خستگی حیدر خیبر شکنی
    تو نباشی چه کسی میدهدم دلداری




    امضاء


  8. Top | #16

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,777
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    آیه آیه کوثرت آتش گرفت
    سوره ی چشم ترت آتش گرفت

    لخته لخته بغض های بی کسی
    در نگاه پرپرت آتش گرفت

    همنفس با شعله ها ققنوس وار
    ناگهان بال و پرت آتش گرفت

    گوشوارت در هجوم غم شکست
    گوشه های معجرت آتش گرفت

    لاله لاله پر شد اقلیم تنت
    یاس های بسترت آتش گرفت
    گریه کردی غربت لب تشنه را
    لحظه های آخرت آتش گرفت

    شعله از بغض نگاهت می چکید
    سوره ی چشم ترت آتش گرفت

    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  9. Top | #17

    عنوان کاربر
    مدير بخش
    تاریخ عضویت
    February 2016
    شماره عضویت
    9091
    نوشته
    3,982
    صلوات
    114
    دلنوشته
    1
    برقامت رعای محمد(ص) صلوات
    تشکر
    7,731
    مورد تشکر
    7,532 در 2,244
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    مرا به خانه زهرای مهربان ببرید
    به خاک بوسی آن قبر بی نشان ببرید


    اگر نشانی شهر مدینه را بلدید
    کبوتر دل ما را به آشیان ببرید


    مرا اگر شَوَم از دست، بر نگردانید
    به روی دست بگیرید و بی امان ببرید


    کجاست آن جگر شرحه شرحه تا که مرا
    به سوی سنگ مزارش، کشان کشان ببرید


    مرا که مِهر بقیع است در دلم چه شود
    اگر به جانب آن چار کهکشان ببرید


    نه اشتیاق به گُل دارم و نه میل بهار
    مرا به غربت آن هیجده خزان ببرید


    کسی صدای مرا در زمین نمی شنود
    فرشته ها! سخنم را به آسمان ببرید






    امضاء



  10. Top | #18

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,777
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    اسیر اندوه تو هستم ، رفتی و از داغت شکستم
    قد خمیده ام شاهده که ، از پا نشستم

    مونده علی تنهاي تنها ، رنج تمامه بی تو دنیا
    دیگه سلامم بی جوابه ، بعد از تو زهرا


    بی تو چه دلگیره ، این شبهاي ابري
    چیکار کنم من با ، این همه بی صبري

    زینب تو بی تاب ، حسین پریشونه
    حسن براي تو ، باز روضه میخونه

    بعد از تو قلبم بی قراره ، درد و غم من بی شماره
    آخه تموم خونۀ من ، بوي تو داره

    سجاده تو وقتی می بینم ، بدجوري دلتنگ تو می شم
    این در سوخته هر شب و روز ، زده آتیشم

    با خاطرات تو ، دیگه دلم خونه
    چشاي بارونیم ، روضه ها م یخونه

    مگه یادم میره ، اون روزاي نیلی
    چشماي خونبار و ، کبودي سیلی


    شاعر : یوسف رحیمی


    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  11. Top | #19

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,777
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    ای ز دست و سینه و بازوی تو حیدر، خجل!
    هم غلاف تیغ، هم مسمار در، هم در، خجل


    با غروب آفتاب طلعت نورانی ات
    گشته ام سر تا قدم از روی پیغمبر، خجل


    هم صدف بشکست، هم دردانه ات از دست رفت
    سوختم بهر صدف، گردیدم از گوهر، خجل


    همسرم را پیش چشم دخترم زینب زدند
    مُردم از بس گشتم از آن نازنین دختر، خجل


    گاه گاهی مَرد خجلت می کشد از همسرش
    مثل من، هرگز نگردد مردی از همسر، خجل


    همسرم با چادر خاکی به خانه باز گشت
    از حسن گردیده ام تا دامن محشر، خجل


    خواست زینب را بغل گیرد ولی ممکن نشد
    مادر از دختر خجل شد، دختر از مادر، خجل


    باغ را آتش زدند و مثل من هرگز نشد
    باغبان از غنچه و از لالۀ پرپر، خجل


    بانگ « یا فضّه خذینی » تا به گوش خود شنید
    از کنیز خویش هم، شد فاتح خیبر، خجل


    نظم « میثم » شعله زد، بر جان اولاد علی
    تا لب کوثر بود از ساقی کوثر، خجل



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  12. Top | #20

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,593
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,116
    مورد تشکر
    7,889 در 2,475
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    بر زانوی تنهایی ام دارم سرت را
    با گریه می بینم غروب آخرت را


    من التماس لحظه ای درد هستم
    آیا نگاهی می کنی دور و برت را؟


    دست مرا بستند و پشتم را شکستند
    می بینی آیا حال و روز حیدرت را؟


    حالا که روی پای من از حال رفتی
    فهمیده ام اوضاع و احوال سرت را!


    پروانه حرف عشق را هرگز نمی زد
    می دید اگر یک مشت از خاکسترت را


    افتاده ام پشت درِ قفل نگاهت
    واکن دوباره چشمهای نوبرت را


    بر زانوی تنهایی خود سر گذارم
    وقتی ندارم بر سر زانو سرت را



    امضاء



صفحه 2 از 8 نخستنخست 123456 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi