صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 29

موضوع: نماز محبوب عارفان

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,721
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,705
    مورد تشکر
    58,274 در 13,379
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    kabotar. نماز محبوب عارفان





    نماز محبوب عارفان

    امضاء

  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,721
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,705
    مورد تشکر
    58,274 در 13,379
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    پیام حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب به سومین اجلاس سراسری نماز

    بسم الله الرحمن الرحیم
    خدا را سپاس که تلاش مبارک شما دست اندرکاران ترویج فریضه ای نماز به سومین سالگرد رسید و کاری با چنین اهمیت به اهتمامی پیگیر و خستگی ناپذیر پیوست. راز موفقیت در دسترسی به هدفهای بزرگ و والا همین پیگیری و استمرار در طلب است. این درس بزرگی را نیز در یکی از آثار مناجاتی مولای پرهیزگاران می آموزیم که وهب لی الجد فی خشیتک و الدوام فی الاتصال بخدمتک نماز در عرصه تکاپوی لایزال و ناگزیری که بشر بدان مامور بلکه متبوع گردیده است، بزرگترین فریضه و موثرترین ابزار است. شاید برخی این خصوصیت را برای نماز فقط در میدان تکاپوی فردی به سوی کمال شناخته و از نقش آن در صحنه جهاد جمعی و اجتماعی در برابر معارضان پرقدرت دنیایی سخنی نشنیده باشند از این رو باید دانست که پایمردی در همه گونه رویارویی وابسته به آن است که دلها و اراده ها از صفا و توکل و اعتماد به نفس و امید به فرجام لبریز باشد و نماز سرچشمه جوشانی است که این همه و بسی فیوضات دیگر را بر دل و جان نمازگزار سرازیر می کند و او را انسانی روشن ضمیر و ثابت قدم و بی دغدغه و امیدوار می سازد. اینکه در قرآن و سخن والای پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله و سلم) نماز بازدارنده از فحشا و منکر و معراج مومن و تقرب دهنده ی پرهیزکار و در یک سخن بهترین نهاد دین معرفی شده و پیامبر مکرم آن را روشنی چشم خویش خوانده است باید ما را در فهم عظمت نماز به تامل و ژرف نگری بکشاند.
    البته این نکته نیز شایان ذکر است که نماز بر زبان راندن کلمات و گزاردن حرکاتی معین نیست آن همه فیض و برکت بر پدیدآوردن امواج صوتی و اعمال بدنی به آنکه روح ذکر و توجه در سراسر این کالبد دمیده باشد مترتب نمی گردد. اگر چه حداقل تکلیف با آن ساقط می گردد. روح نماز یاد خدا و خشوع و حضور در برابر اوست و این کلمات و اعمالی که با تعالیم الهی بر مکلف واجب گشته است بهترین قالب برای آن روح و نزدیکترین راه به آن سر منزل مقصود است.
    نماز بی ذکر و حضور کالبدی روح است که اگر چه نام نماز بر آن مجاز نیست لیکن اثر و خاصیت نماز از آن مترقب نیست. از این حقیقت در آثار دینی با عنوان (قبولی نماز ) سخن رفته است و چنین آمده است که از یک نماز که تو می گزاری تنها هر آنچه با حضور و توجه آورده شده قبول است و بس.
    اینک نماز موهبتی بی بدیل و سرچشمه ای فیضی لایزال در اختیار ما است که با آن نخست از خویش و سپس از هر آنکه بدو مهر می ورزیم انسان صالح بسازیم این دروازه ای است گشاده به عرصه ای پهناور و مصفا، دریغ است که آدمی عمری را در جوار بهشت مصفائی بگذراند و سری بدان نکشد و عزیزان خود را بدان سوق ندهد. وحی الهی به پیامبر عظیم الشأن صلی الله علیه و آله و سلم چنین فرمان داد و امر اهلک بالصلوة و اصطیر علیها امروز همه شما خود را طرف این خطاب بشمارید و نماز را حقیقت مقدس و گوهر درخشان را که عطیه ای الهی به امت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله است قدر بشناسید. در این وظیفه هر کسی سهم ویژه ای دارد. پدران و مادران با گفتار و کردار خود فرزندان را به نماز تشویق و راهنمایی کنند. معلمان، شاگردان مدارس و دانشگاهیها را در سمت و سوی این حقیقت درخشان به حرکت وادار نمایند. فضلا و علماء و روحانیون محترم امامت جماعت در مراکز آموزشی و اقامتگاههای دانشجویان برای نسل نو را فرصتی مغتنم بشمرند.
    نویسندگان کتابهای درسی رازها و رمزها و درسهای نماز را در کتابهای درسی بگنجانند. وزارت ارشاد و سازمان تبلیغات و صدا و سیما از هنر به ویژه هنر سینما برای نشان دادن گوهر نماز و چهره نمازگزار بهره بگیرند. هنرمندان عزیز با زبان شعر و قصه و نقاشی و جز اینها و با آفرینش آثار هنری با کیفیت بلکه برجسته دست چیره ی هنر را به کار چنین شایسته مشغول سازند. در مدارس معلمان و مدیران و در همه مراکز مسئولان با حضور خود در صفوف نماز نمازگزاران را تشویق کنند. در گردهمائیهای علمی و فرهنگی و آموزشی و تبلیغی نماز را در وقت خود همچون الهام بخش صداقت و هدایت بجای آورند. نویسندگان و گویندگان دینی درباره نماز و مفهوم و فلسفه و هدف و آثار و برکات و احکام آن بگویند و بنویسند. مردم مساجد را با حضور در نمازهای جماعت که بهترین شیوه نمازگذاردن است رونق بخشند. در همه بناهای عمومی و جاهائی که همواره به طبع حال مردمی در آن گرد می آیند مانند فرودگاهها و ایستگاههای قطار و بندرها و عزیمتگاههای خودروهای همگانی و ادارات دولتی و بوستانهای شهری و مانند اینها، نمازخانه ها یا مساجدی بنا کنند و افزون بر این مردم هر زمین پاکیزه و مناسبی را به هنگام درآمدن وقت نماز مسجد بشمار آورند و در آن به نماز بایستند.
    از اینگونه کارها برای هر کسی و قشری از مردم هست که هر کس باید کنکاش کند و سهم خود را از این فریضه همگانی را بیابد و بدان دست زند. در چنین وضعی است که جامعه اسلامی ما توانسته است نماز را اقامه کند و مصداق این آیه گردد که الذین ان مکنّاهم فی الارض اقاموا الصلوة و اتووالزکوة و امروبالمعروف و نهوا عن المنکر و لله عاقبة الامور صدق الله العلی العظیم.
    توفیق همه آحاد مسلمانان را در درست انجام دادن این وظیفه الهی مسئلت می کنم.
    والسلام علیکم و رحمة الله



    امضاء

  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,721
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,705
    مورد تشکر
    58,274 در 13,379
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    نماز محبوب عارفان

    اندیشه و تحقیق در ظرائف و دقائق نماز، چشم اندازهای شکوهمند و بدیعی را در مقابل نگاه و دریافت ما می گشاید. رمز و رازهای نماز فراتر و فراوان تر است از آنچه تاکنون به قلم و زبان آمده و هنوز رازهای نامکشوف و قلمروهای ناشناخته در این جغرافیای مرزناپذیر فراوان است. هر کس به فراخور سعه شناخت و معرفت خویش از این دریای پهناور بهره ای می گیرد و جرعه ای می نوشد و می نوشاند .باید در معرفی و معرفت نسبت به این عبادت فراگیر و جدی، جدی تر بیندیشیم و جدیتر بگوییم و بنویسیم. عالمان و عارفان در طول تاریخ در این زمینه تحقیقات و تألیفاتی ارزنده داشته اند. در بیان روایی و احادیث ارزنده معصومین علیهم السلام نکات گرانسنگ و اشاراتی لطیف و پرارج می توان یافت که تأمل و تدفیق در آنها به دریافتهایی پربار می انجامد.نوشته ای که فرا روی شماست محصول این دقت نظر و دریافتهای ارزنده و سازنده است. دریغا که نگارنده محترم و بزرگوار در ارسال این نوشته نام و عنوانی قید نفرموده اند و تکاپوی ما نیز در یافتن راه به جایی نبرد. به همین دلیل عنوان عبدالله را برای نگارنده محترم برگزیدیم و اجر و پاداش تلاش و عملش را به صاحب اصلی نماز واگذاشتیم. خداوند ثواب و اجر نمازگزاران صالح و ناشران فرهنگ نماز به ایشان عطا فرماید.
    ستاد اقامه نماز





    امضاء

  5. Top | #4

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,721
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,705
    مورد تشکر
    58,274 در 13,379
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    اهمیت نماز در اسلام

    نماز ستون دین است. این جمله از ائمه معصومین علیهم السلام است که در حق نماز ایراد شده است. هر ساختمان اجزائی دارد و ارکانی و بالطبع هر یک از اجزاء و قسمتهای مختلف آن نقش مخصوصی در ایجاد و نگهداری بنای ساختمان به عهده دارد. اما آنچه که بر پا نگه داشتن یک بنای بر افراشته سهم بسزایی دارد ستونهای آن است. اگر بخواهند ساختمانی را بدون ستون بنا کنند از هم فرو خواهد پاشید و پا بر جا نخواهد ماند و همین طور اگر به هر یک از اجزای ساختمان لطمه وارد سازند و آن را از میان بردارند تمام ساختمان نخواهد ریخت بلکه بخشی از آن از بین خواهد رفت و اصل و عمده آن بنا باقی خواهد بود. لکن اگر ستونهای یک بنا کوچک باشد یا بزرگ آسیب دیده بر پا نباشد اصل ساختمان با همه سقف ها فرو خواهد ریخت.
    پس ملاحظه می شود که در مورد بناهای مادی آن جزئی که در برپایی و دوام یک ساختمان سهم اصلی و وظیفه اساسی را به عهده دارد، همانا ستونهای آن است . در مورد معارف حقه اسلامی نیز همین اصل جاری و ساری است . زیرا اسلام هم در حکم یک بنای برافراشته و یک ساختمان هماهنگ و پابر جاست و در میان معارف اسلامی و دستورهای دینی تنها نماز است که نقش اساسی را در حفظ آن ایفا می کند و حکم ستون برای این مجموعه را دارد . بدین ترتیب به آنان که نمازشان ترک شده است یا از اول تارک صلوة بوده اند و آنان که نمازشان فقط ایستادن و خم شدن و سر بر مهر گذاردن است و از روح و محتوای نماز بهره ای نبرده اند باید گفت که مشکل بزرگی برای خویش به وجود آورده و بر مابقی معارف و دستورهای دینی خود لطمه وارد ساخته اند.
    اما آنان که به نماز اهمیت می دهند و آن را بزرگ شمرده به آداب و شرایط باطنی و ظاهری آن توجه ویژه ای دارند بالطبع به دنبال بقیه دستورهای دینی و وظایف شرعی می دوند و در صدد انجام تکالیف الهی خویش بر می آیند. هر کس به هر اندازه از نماز بهره معنوی و روحانی ببرد، به همان اندازه در امور زندگانی خویش به صورت فردی یا جمعی به وظایف دینی بیشتر پایبند بوده از ظاهر و باطن خود مراقبت بیشتری به عمل می آورد و به همان اندازه نیز به خداوند تبارک و تعالی نزدیکتر شده، تکامل می یابد.
    پس باید گفت که می توان با نماز حقیقی، آن نمازی که رسول خدا را به معراج برد مومنین را به معراج می برد، آن نمازی که در آن حضرت علی(ع) ضربت شمشیر بدبخت ترین انسانها از اولین و آخرین را درک نمی کند، آن نمازی که وقتی هر یک از ائمه می خواستند آن را بر پای دارند چهره ایشان بر افروخته می شد و دستان و پاهای مبارکشان لرزان می گشت، به قدر توانایی به سوی خدا رفت. نمازی این چنین نشان می دهد که نمازگزار حقیقتا و از روی صدق و صفا و راستی می خواهد رو به سوی خدا رود و از هر آنچه غیر از رضای الهی در آن است اجتناب کند. نماز حقیقی است که دیگر به نمازگزار اجازه نمی دهد با خدای خویش نقض عهد کند و با بندگان خدا ناسازگاری ورزد و خلاصه اگر فرد نمازگزار براستی نماز به پای دارد، باید گفت به حقیقت در راهی گام نهاده که مرضی پیامبر اکرم (ص) و ائمه هدی علیهم السلام است.
    اینک قبل از آن که به بیان حقایقی درباره اجرای نماز بپردازیم، لازم است که مطالبی را بیان کنیم. مطلب نخست این است که خداوند تبارک و تعالی از هر چه نقص و عیب است مبری و منزه است و بی نیاز و غنی مطلق می باشد. نه عبادت و طاعت بندگان به خدا نفعی می رساند و کمبودی از او (نعوذ بالله ) برطرف می سازد و نه عصیان و نافرمانی ایشان ضرری را بدو متوجه کرده، یا نقصی را به او وارد می آورد. خداوند بی نیاز مطلق است و ماسوای او نیازمندان درگاه اویند. همه موجودات هم در مقام ایجاد و هم در مقام بقای ذات، محتاج فیض او هستند. اگر لحظه ای لطف او منقطع گردد، زوال و نابودی گریبانگیر ممکنات خواهد شد. لذا اگر خداوند عبادتی را در حق افراد انسانی واجب قرار داده و انسان را موظف ساخته است که دستورهای اخلاقی حمیده را به کار بندد و خویش را به صفات پسندیده آراسته کند و از دستورهای اخلاق ذمیمه دوری کرده، نفس و جان خویش را از آن صفات، پاک و مصفا گرداند، همه و همه به این جهت بوده است که خود انسانها با عبادت و بندگی خدا و تقرب به درگاه او سود برده، راه ترقی و کمال را بپیمایند و با دوری از محرمات و ناپاکیها خویش را از صدمات جسمی و معنوی مصون و محفوظ نگه دارند. پس سود و نفع مادی و معنوی عبادات و دستورهای دین به خود انسانها بر می گردد و نفع و ضرری به حال خداوند که خالق همه چیز و بی نیاز از همه چیز است، ندارد.
    یکی از عبادات واجب، نماز است. این عبادت اگر کما هو حقه (آن گونه که سزاوار آن است) بجا آورده شود، موجب می گردد که انسان نمازگزار از امور مادی، لذائذ و نعم جسمانی و مادی دوری کند و روح و جان خویش را با عوالم بالا ارتباط دهد، و نیز باعث می شود که انسان با پاگذاردن بر هر آنچه او را از خدا غافل می کند، به پروردگار مشغول شود و با او با تمام حضور قلب و توجه باطن راز و نیاز کند. این عبادت سبب می شود که استعدادهای نهفته در آدمی که او را به باطن این عالم سوق می دهد زنده و شکوفا گردند و سرانجام انسان از حضیض دنیا و ماده به بلندای معنویت و صفا اوج گیرد؛ در این راه سلاح او صلوة است و همین وسیله تقرب است که در شرع مبین اسلام از اهمیت بسزایی برخوردار می باشد و ائمه هدی و پیامبر اکرم علیه و علیهم السلام در این باره سفارشهای فراوان و تأکیدهای مهمی داشته اند.
    نماز عبادتی است که بین عبد و مولا ارتباط برقرار می کند و این ارتباط سبب می شود که عبد در بقیه امور زندگانی خدا را مد نظر گیرد و او را فراموش نکند. در نماز است که انسان، نیاز ذاتی پناهندگی به قدرت مطلق را اشباع می کند. مگر نه این است که طفل به مادر پناهنده می شود و ضعیف به قوی، و این احساس یک زمینه ذاتی در درون انسان و در اعماق روح او دارد؟ پس چه کسی بهتر و شایسته تر از خدای حکیم، قادر و بی نیازی که خالق ما و مسجود و محبوب ماست. در نماز به او پناه می بریم و روح و جانمان را آرامش بخشیده، با او راز و نیاز می کنیم.


    امضاء

  6. Top | #5

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,721
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,705
    مورد تشکر
    58,274 در 13,379
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    ولایت، شرط قبولی نماز

    منظور از ولایت، قبول صلاحیت جانشینان بحق رسول گرامی اسلام در هدایت مردم به سوی خدا و التزام عملی به هدایت ایشان است. هم در قرآن کریم و هم در روایات، اهمیت این مطلب به فراوانی گوشزد شده است. مثلا همان روایتی که از امام باقر علیه السلام نقل شده است که فرمودند اسلام بر پنج پایه بنا شده که پنجمین آن ولایت است؛ و ولایت را در پایان از مهمترین آنها ذکر می کنند.
    معنی سخن آن بزرگوار در تقدم ولایت بر آن چهار امر دیگر، چیزی جز بیان اهمیت ولایت و اینکه شرط قبولی عبادات در نزد خدای تبارک و تعالی می باشد، نیست. حتی اگر نماز به تمام شروط و اجزاء و با جمیع مقدمات و مؤخرات به جا آورده شود، امّا روح نماز تهی از قبول ولایت ائمه هدی علیهم السلام باشد، مورد قبول خداوند قرار نخواهد گرفت.
    مسلمانان با گفتن اشهد ان لا اله الا الله به قلمرو اسلام وارد می شود و احکام از قبیل پاکی بدن و... براو جاری می گردد. اما اسلام برای انسان موحد کافی نیست. آنچه که او را به مرحله توحید نزدیکتر ساخته، به درگاه ربوبی مقرب می گرداند و خیر دنیا آخرت را برای وی فراهم می آورد، همانا ایمان به جانشینان بحق رسول اکرم (ص) است .ایمان به اینکه امیرالمومنین علی (ع) اولین امام بحق و جانشین راستین رسول الله است، ایمان به اینکه فرزندان علی (ع) نسلا بعد نسل هدایت انسانها از طرف خداوند تبارک و تعالی عهده دار بوده اند و ایمان به اینکه تبعیت از ایشان فرض مسلم و واجب حتمی است. اگر این ایمان در انسان به اعماق قلبش ریشه دواند و شاخ و برگ و ثمراتش در اعمال، جوارح و افکارش آشکار گردید، معلوم می شود که براستی او یک مؤمن حقیقی شده است و الا در غیر این صورت باید گفت تنها لقلقه لسان است و تصورات واهی و دیگر هیچ.
    امضاء

  7. Top | #6

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,721
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,705
    مورد تشکر
    58,274 در 13,379
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    در تفسیر آیه مبارکه و لله الاسماء الحسنی، در ضمن روایاتی وارد شده است که فرموده اند: نحن اسماء الحسنی - ما ائمه دین اسماءالحسنی الهی هستیم و همین طور در ذیل آیه و لتسئلن یومئذ عن النعیم، در روایت متعددی وارد شده است که فرموده اند: مراد از نعیم ولایت است، زیرا نعمتی پس از اسلام و قرآن با اهمیت تر از ولایت وجود ندارد.
    از طرفی باز در روایاتی وارد شده است که مراد از امانتی که خداوند به کوهها و زمین و آسمانها عرضه کرد، ولی همگی از پذیرش آن ابا کردند، همانا ولایت است. بدین ترتیب ملاحظه می شود که در این آیات و در آیات دیگری در قرآن مجید، اهمیت این نعمت الهی به حدی مورد توجه قرار گرفته که باید گفت شرط قبولی عبادات واقع شده است؛ همان طور که در روایات، ادعیه و کلمات آن بزرگواران این مطلب به چشم می خورد.
    امضاء

  8. Top | #7

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,721
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,705
    مورد تشکر
    58,274 در 13,379
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    در ادعیه می خوانیم که من والاکم فقد والی الله و من عاداکم فقد عادی الله و من احبکم فقد احب الله و من ابغضکم فقد ابغض الله کسی که با این امامان معصوم و جانشینان بحق رسول خدا دوستی و محبت ورزد، نسبت به خدای تبارک و تعالی دوستی ورزیده است و هر که نسبت به ایشان بغض و کینه ای در سینه داشته باشد، در واقع به خدا بغض پیدا کرده است. رابطه امامان با خدا بدین گونه است که در این ادعیه مشاهده می شود. حال در حق آنانکه از این ستارگان درخشان که بشریت را از وادی ظلم، جهل و تاریکی نجات دادند به سوی حق و صفا و روشنایی رهنمون شدند، روی برتافتند و به غیر ایشان که داعیه خلافت و رهبری انسانهای مسلمان را داشتند روی آوردند، چه می توان گفت؟ مگر نه این است که حق ایشان در طول تاریخ زندگانی پر فراز و نشیب و روزگار سخت خلفا و سلاطین جور غصب شده است؟ و مگر نه این است که نه تنها امر و حکم و دستور و کلمات این بزرگواران مورد اعتنا قرار نگرفت، بلکه هر یک به گونه ای مورد ظلم و ایذای سلاطین وقت و غیر ایشان قرار گرفتند؟ مظلومیت ایشان هم در ادعیه پر سوزوگداز از ایشان واضح است و هم در مقاتل و و ذکر مصائب ایشان، دشواریها و ظلمهایی که در زندانها، شکنجه گاهها و میدانهای قتال و غیر اینها بر ایشان روا داشته اند. آیا می توان گفت که امیر المومنین علی علیه السلام پس از رسول اکرم مورد استقبال مردم قرار گرفت، آیا فرزندان علی (ع) در طول تاریخ چند صد ساله، جز زندان و شکنجه و حبس و ایذا و در نهایت شهادت، حظ و بهره ای از زندگی برده اند؟ پس نمی توان گفت که مخالفان ایشان حبّ و دوستی آنها را در سینه داشته اند و نیز نمی توان گفت که با ایشان دشمنی نورزیده اند و بغض و کینه ای از ایشان به دل نداشته اند. با این وجود صلوة و صوم و زکاة و خمس و بقیه عبادات، در کنار ظلم و ایذای پیشوایان بحق دین تا چه اندازه در درگاه ربوبی پذیرفته می شود؟ از آنچه که در قرآن و روایات است و از آنچه که در تاریخ صدر اسلام و روزهای بعد از آن مضبوط است، استنباط می شود است که به طور قطع آنان که به ولایت ائمه هدی گردن ننهادند، مقبولیت عبادات خویش را منهدم ساختند و در قیامت که از نعیم ولایت پرسش می شود، باید جوابگو باشند.
    امضاء

  9. Top | #8

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,721
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,705
    مورد تشکر
    58,274 در 13,379
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    حضور قلب

    قلب را تعابیر مختلفی است که شاید بتوان روح، جان، ضمیر، باطن و... را الفاظ دیگری هم معنای قلب دانست. اینکه در روایات ما تاکید فراوانی بر حضور قلب در نماز شده است، حال آنکه در هیچ یک از عبادات دیگر اینگونه نیست، به خاطر اهمیت نماز و مواجهه عبد و مولاست.
    نماز یک سلسله آداب ظاهری دارد، از قبیل اینکه نمازگزار در مکان خلوت برای نماز بایستد تا سروصداهای مختلف او را از توجه به نماز باز ندارد، و همین طور مکان خاص و همیشگی برای نماز داشته باشد و غیر اینها. این امور در عین حال که جنبه ی ظاهری دارد، می توان گفت که مقدمات آداب باطنیه ی صلوةاند.
    اگر نمازگزار بخواهد قلبش در تمام آنات و لحظات متوجه خدای باری تعالی باشد و هیچ امری از امور دنیا، حتی نفس نمازگزار او را از باری تعالی مشغول نسازد، باید به اهمیت نماز پی ببرد و بفهمد و باور کند که نماز چیست. آیا این عبادت عبارت است از قیام و رکوع و سجود و تشهد و... که یک سلسله افعال جوارحی اند، یا اینکه اینها کارهای ظاهری است و روح و باطنی در پس این اعمال نهفته است؟
    نمازگزار باید به یقین ببیند که نماز او یک راز و نیاز عاشقانه فوق تصور با معبودی است که خالق همه کائنات و به وجود آورنده هستی است. باید قبل از نیت و تکبیرةالاحرام بفهمد و از حال مستی، غفلت و بی هوشی به در آمده، دریابد که رودرروی چه کسی ایستاده و می خواهد با چه کسی سخن آغاز کند. اگر در این مرحله برای او اندکی حال یقظه، هوشیاری و بیداری حاصل شد، امید می رود که در طول نماز، با خدا به گونه ای خاضعانه و خاشعانه سخن بگوید، قلبش به غیر او متوجه نشود و آن قدر پیش رود که مستغرق در وی گردد. در این حال است که هیچ چیز را احساس نمی کند؛ نه سخن غیر می شنود و نه از غیر احساسی بدو دست می دهد. همه ی حواس پنج گانه ظاهری و حواس باطنی او در خدمت و در توجه به دوست است. و بی جهت نیست که در تاریخ می خوانیم امیرالمومنین علی (ع) به هنگام نماز ضربت شمشیر ملعون دنیا و آخرت را احساس نمی کند. در نظر ما عقب ماندگان از لذتهای ربوبی، این امور غریب و غیر قابل قبول به نظر می آید، امّا اولیای حق که به مقام فنا بار می یابند و تشرف حاصل می کنند، قهرا از ماسوی حق جدا می شوند.
    پس، قدم اول در حصول حضور قلب این است که نمازگزار بداند و بفهمد و یقین کند که وقتی می خواهد به نماز بایستد، می خواهد چه کند؟ هر اندازه این معنا را دریافت، به همان اندازه در نماز توجه حاصل می کند. در همین راستا می توان گفت که اگر بعضی از پیشوایان الهی قبل از تکبیرةالاحرام رنگ چهره مبارکشان عوض می شده و بدن نازنین آنها به لرزه و رعشه می افتاده، برای چه بوده است. بی شک به این جهت بوده است که ایشان نماز را درک می کرده اند و با هوشیاری بر نماز وارد می شدند، نه در حال غفلت و بی هوشی که متاسفانه باید گفت بیشتر مردم نمازشان در حال غفلت است.

    امضاء

  10. Top | #9

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,721
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,705
    مورد تشکر
    58,274 در 13,379
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    قدم دوم در تحصیل حضور قلب، رعایت آداب ظاهری آن است. اگر آن شرایطی که برای نمازگزار به عنوان امور مستحب بیان داشته اند، رعایت شود، بطور قطع در تحصیل حضور قلب افراد عادی موثر بوده، ایشان را در این مسیر به پیش می برد. بعضی از امور دیگر هم هست که ظاهرا مستحب نیست، اما در کسب حضور قلب موثر است؛ مثل انتخاب مکان مناسب برای نماز، انتخاب زیرانداز بی نقش و نگار برای نماز و... که اینها یک سلسله امور ظاهری است که اگر چه در حضور قلب موثر است، اما تاثیر آنها تام و تمام نبوده و نیست.

    امضاء

  11. Top | #10

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    August 2012
    شماره عضویت
    3467
    نوشته
    13,721
    صلوات
    28000
    دلنوشته
    1
    اللهم صلّ علی محمد و ال محمد و عجّل فرجهم
    تشکر
    27,705
    مورد تشکر
    58,274 در 13,379
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    اما قدم سوم، ریاضت تدریجی در تمرکز حواس و توجه به مقام ربوبی است. برخی خدا را از ترس جهنم و خوف از ورود در آتش، عبادت می کنند، که این عبادت ترسویان است. عده دیگر خدا را برای رفتن به بهشت و متنعم شدن به نعمت های الهی عبادت می کنند تا در جهان آخرت زندگی آسوده و توأم با انواع خوشیها، لذائذ و نعمت ها داشته باشند؛ این هم عبادت آزمندان است. اما قلیلی از عباد، خدا را نه برای بهشتش و نه از خوف آتش جهنمش، بلکه برای خود او عبادت می کنند؛ ذات او را شایسته عبادت و بندگی می دانند و خود را سزاوار پرستش آن معبود، لذا عبادت و اطاعت می کنند و این عبادت موحدان است.
    باید گفت که اکثر مردمان خدا را برای این عبادت می کنند و سر در آستانش فرود می آورند که ایشان را در روز جزا در آتش دوزخ الهی قرار ندهد و بدنشان را در آتش نسوزاند. و منشاء این انگیزه هم همان اصل معروف است که: دفع ضرر محتمل، اهم از جلب منفعت محتمل است. و عده کثیر دیگری که کمتر از عده قبلی است، خدا را برای بهشت و حور و ثمرات و... عبادت می کنند؛ اینان نیز خواستار یک زندگی خوشایند هستند. امّا دسته سوم بسیار قلیلند. آنان که نه به دوزخ توجه دارند و نه به جنت و بهشت، نه به آتش سوزان و خیره و هراسان می نگرند و نه به حور و غلمان و جنات و انهار و ثمرات، چشم امید و طمع دوخته اند، اینان به فکر خالق جنت و جحیمند؛ و ایشان انبیاء الهی، ائمه هدی هستند و شاید به جرأت بتوان گفت عده ای از افراد غیرمعصوم که توانسته باشند تا حدودی به سمت توحید واقعی پیش بروند و خود را به مقام ائمه در عبادت نزدیک کنند. البته واضح است که باید این راه را پله، پله و نرده، نرده بالا رفت. با یک نماز و ده نماز، با یک سال و دو سال مشکل است حال نمازگزار شبیه اولیاء خدا شود. پس اشکالی در این نیست که در مراحل اول، نمازگزار با خدا به راز و نیاز بپردازد و غرضش فرار از آتش الهی باشد یا دستیابی به بهشت برین، و لکن عمده این است که در این مرحله باقی نماند و توقف نکند، بلکه باید از مخلوق به خالق رسید، یعنی باید از بهشت و جهنم پا فراتر نهاد و به صاحب آن دو توجه کرد. در همین مرحله سوم نمازگزار باید مراقبه دائمی داشته باشد تا مبادا به غیر خدا مشغول شود. این مراقبت دائمی یک نوع ریاضت است که با تداوم آن کارش کم کم آسان شده، بر نفس خویش تسلط بیشتری پیدا می کند.

    امضاء

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi