تنظيم صحيح روابط و تعامل با ديگران، در گرو شناخت و پاسخ صحيح به سؤالات مذكور است. توجه به اين نكات خصوصاً براى مبلّغان دينى بسيار مهم است. بزرگان سفارش مىكنند كه سخنرانان بايد نوار سخنرانى خود را گوش كنند تا متوجه اشتباه خود شوند و درصدد رفع آن برآيند. به هر حال، در تعامل با ديگران، يكى از نكاتى كه بايد توجه داشته باشيم اين است كه در تعريف و تمجيد ديگران از ما معلوم نيست هميشه قضاوت واقعى افراد درباره ما همان چيزى باشد كه به زبان و ظاهر بيان مىكنند. افراد ممكن است به انگيزههاى مختلف، واقعيت آنچه را كه از ما در دل دارند بيان نكنند. يكى از شايع ترين انگيزههايى كه ممكن است كسانى درصدد برآيند رفتار ما را درست منعكس نكنند اين است كه مىخواهند به هر دليلى خودشان را نزد ما عزيز كنند؛ مثل شاگردى كه مىخواهد خود را نزد استاد عزيز كند، يا كارمندى كه مىخواهد نزد كارفرما خودشيرينى كند. هر كسى خود را دوست دارد و اگر متوجه شود كار خوبى كرده لذت مىبرد. آنهايى كه مؤمن هستند، مىگويند: «الحمدلله» خدا توفيق داد اين كار خوب را انجام داديم. در اين ميان كسانى از اين غريزه خوددوستى سوء استفاده مىكنند و با پنهان كردن واقعيات، به گونهاى سخن مىگويند كه انسان خوشش بيايد. نمونه بارز آن، تملق گويى افراد نسبت به كسانى است كه از موقعيتهاى اجتماعى بالايى برخوردارند. انگيزه افراد متملق اين است كه شخصِ داراى موقعيت ممتاز اجتماعى را تحت تأثير قرار دهند و از طريق وى به منافع و مطامعى كه در نظر دارند، برسند. اين يكى از راههاى شيطانى است كه در ميان انسانها وجود دارد. البته بعضى از انسانها احتياج به راهنمايى شيطان ندارند بلكه خودشان شيطانند و گاهى حتى شيطان را هم درس مىدهند! اين افراد براى اين كه خودشان را عزيز كنند بى جهت از كسى تعريف مىكنند تا طرفِ مقابل خوشش بيايد و نزد او موقعيتى پيدا كنند. اين تعريف و تمجيدها براى اشخاص ساده كه مسؤوليتهاى آن چنان مهم و بالايى ندارند چندان مهم نيست، اما براى كسانى كه موقعيتهاى اجتماعى حساس دارند بسيار خطرناك است. مسؤولان جامعه بايد از انعكاس گفتار و رفتار خود در ميان مردم آگاه باشند. اگر آنها مرتكب اشتباهى شدند ولى اطرافيانشان چنين وانمود كردند كه كار شما هيچ ايرادى نداشته و مردم از شما راضى هستند، موجب مىشود كه آن مسؤول فريب بخورد.چنين فردى اگر دنياپرست است، دنيايش به خطر مىافتد؛ زيرا دير يا زود اقبال مردم نسبت به او كم مىشود و محبوبيت خود را از دست مىدهد؛ اگر هم براى خدا كار مىكند، نمىتواند اشتباهاتش را تصحيح كند.