صفحه 12 از 13 نخستنخست ... 28910111213 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 111 تا 120 , از مجموع 121

موضوع: شرح و تفسير دعای مكارم الاخلاق (جلد ۱)

  1. Top | #111

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    سجده نيز به معناى تذلل است . راغب مى گويد:
    و جعل ذلك عباره عن التذلل لله و عبادته (224)
    اين ((سجده )) كه در لغت به معناى تذلل است ، براى خدا عبادت قرار داده شده كه مردم به عنوان عبوديت در مقابل ذات مقدس او ابراز ذلت و خوارى بنمايند، و از اين رو سجده منحصر به ذات مقدس حق است ، زيرا سجده نيز حاكى از تذلل نهايى است و جز براى خداوند خالق شايسته نيست .
    سئل ابو عبد الله عليه السلام : ايصلح السجود لغير الله تعالى ؟ قال : لا. قيل : فكيف امر الله الملائكه بالسجود لآدم ؟ فقال : ان من سجد بامر الله فقد سجد لله فكان سجوده لله اذ كان عن امر الله تعالى (225)
    از امام صادق (ع) سؤ ال شد: آيا سجده براى غير خدا جايز و شايسته است ؟ فرمود: نه . عرض شد: چگونه خداوند ملائكه را امر به سجده آدم فرمود؟ پاسخ داد كه : اگر كسى به امر خدا سجده كند خدا را سجده كرده ، بنابراين سجده ملائكه براى خدا بود زيرا ناشى از امر بارى تعالى بود. راغب مى گويد: سجده خداوند دو قسم است :
    يكى سجده تسخيرى است و آن ديگر سجده اختيارى . اما سجده تسخيرى آن است كه خداوند در قرآن فرموده :
    ولله يسجد من فى السموات و الارض (226)
    تمام موجودات ارضى و سماوى خداى را سجده مى كنند و همچنين فرموده :
    والنجم والشجر يسجدان (227)
    گياهان و درختان نيز براى خدا سجده مى كنند.
    اين سجده قهرى و تسخيرى و اضطرارى است و نهايت تذلل جميع مخلوقات در مقابل خالق است .
    اما سجده اختيارى آن است كه افراد با ايمان در زمين انجام مى دهند و اين سجده است كه استحقاق پاداش ‍ دارد و نزد حضرت بارى تعالى داراى ارزش عبادت است . در آيه دگرى ، خداوند از سجده تسخيرى جميع موجودات سخن گفته و در آخر آيه از سجده اختيارى انسان نام برده است ، با اين تفاوت كه سجده تسخيرى موجودات ارضى و سماوى شامل تمام آفريده هاى خداوند است ، ولى سجده اختيارى انسانها عمومى و همگانى نيست و فرموده : بسيارى سجده مى كنند و بسيارى هم مستوجب عذاب الهى هستند.
    الم تر ان الله يسجد له من فى السموات و من فى الارض و الشمس والقمر و النجوم والجبان والشجر والدواب و كثير من الناس و كثير حق عليه العذاب (228)
    سجده نمودن بسيارى از مردم و سجده نكردن بسيارى ديگر از آنان بر اثر آزادى و اختيارى است كه آفريدگار توانا به انسانها اعطا فرموده است . بشر به قضاى خداوند، مختار خلق شده و داراى آزادى عمل است . براى اينكه راه عبوديت را بدرستى طى كند، يكتاپرست و موحد باشد، كوركورانه از پى عقايد باطل و خرافى آباء خود نرود و به انحراف اعتقادى ، اخلاقى ، و عملى گرايش نيابد، پروردگار، در هر عصر و زمان پيمبرانى را فرستاده تا آنان را از قيد و بند اسارتهاى گوناگون آزاد سازند و موجبات تعالى و تكاملشان را فراهم آورند.

    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند






  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #112

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    على (ع) درباره هدف بعثت رسول گرامى اسلام و آزادسازى همه جانبه مردم چنين فرموده است :
    ان الله تبارك و تعالى بعث محمدا صلى الله عليه و آله بالحق ليخرج عباده من عباده عباده الى عبادته و من عهود عباده الى عهوده و من طاعه عباده الى طاعته و من ولايه عباده الى ولايته (229)
    خداوند رسول گرامى را بحق مبعوث فرمود تا مردم را از پرستش مخلوق به عبادت خالق هدايت كند و از تعهدات ظالمانه و ناروا در مقابل بندگان به عهد و پيمان خداوند ملتزم نمايد و از اطاعت و فرمانبردارى مخلوق به طاعت خالقشان وادار سازد و از ولايت و سلطه بندگان خدا پذيراى ولايت و سلطه الهى نمايد.
    بعضى از مردم ، عقلهاى خود را به كار انداخته حق را از باطل تميز دادند و در كمال آزادى و اختيار، دين حق راقبول نمودند و بتهايى را كه تا ديروز معبودشان بود با دست خود شكستند و آزادانه راه توحيد و پرستش ‍ آفريدگار يكتاى جهان را در پيش گرفتند، و گروهى به نداى عقل توجه ننمودند، راه باطل پدران را ادمه دادند، بندهاى خرافات را از دست و پاى خود نگشودند، و سرانجام به پست ترين منازل انحطاط و تباهى سقوط كردند و براى هميشه سيه روز و بدبخت ماندند. اولياى بزرگ الهى و بندگان واقعى خداوند با آنكه همواره در صراط مستقيم و عبوديت بارى تعالى قدم بر مى دارند و بالاترين مراتب تذلل خود را در پيشگاه او ابراز مى نمايند به اين حد قانع نيستند و براى آنكه در اين راه سعادت بخش موفقيت بيشترى به دست آورند و نزد خداوند به مقام رفيعترى نايل گردند همواره در فكر ازدياد بندگى و تذلل اند و بر همين اساس ، امام سجاد (ع) در جمله اول دعايى كه موضوع سخنرانى امروز است در مقابل مناجات عرض مى كند:


    ویرایش توسط سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)* : 16-03-2024 در ساعت 17:18
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  4. Top | #113

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    و عبدنى لك
    علامه بزرگ و اديت عالى قدر سيد على خان در كتاب رياض الساكين ذيل جمله ((و عبدنى لك )) مى گويد: ((اى ذللنى )). يعنى بار خدايا! مرا در پيشگاه مقدس خود، ذليل قرار ده . شايد بتوان در تفصيل و تو ضيح جمله ((و عبدنى لك )) اين احتمال را ذكر نمود كه امام سجاد (ع) مى خواهد در پيشگاه خدا عرض كند: بارالها ! همانطور كه بر ابراهيم خليل منت گذاردى و درباره اش فرمودى :
    و اتخذ الله ابراهيم خليلا(230)
    و فرمودى : خداوند، ابراهيم را خليل خود گرفت و او را به دوستى خويش برگزيد، بر على بن الحسين نيز منت بگذار، مرا بنده خود بگير و به اين عزت و افتخار سر بلندم فرما.
    از جهت لغت مى توان اين احتمال را از جمله ((و عبدنى لك )) بخوبى استفاده نمود. راغب در مفردات قرآن مى گويد:
    و عبدت فلانا اذا اتخدته عبداء
    موقعى كه شخصى را به بندگى خود بگيرى مى گويى ((عبدت فلانا)) يعنى فلانى را بنده خود گرفتم .
    سپس راغب از قرآن شريف شاهد مى آورد و سخن حضرت موسى را ذكر مى كند كه به فرعون گفت :
    و تلك نعمه تمنها على ان عبدت بنى اسرائيل (231)
    بر ما منت مى گذارى كه بنى اسرائيل را به بندگى و بردگى خود گرفتى ؟
    به عبارت روشنتر خداوند را دوست داشتن براى بندگان با ايمان مايه سربلندى و افتخار است ، ولى از آن مهمتر اين است كه خداوند نيز بنده با ايمان را به دوستى خود برگزيند و او را خليل خويش قرار دهد و اين افتخار بصريح قرآن شريف ، نصيب ابراهيم خليل گرديد. همچنين ، افراد با ايمان به بندگى خداوند مباهات مى كنند و از اينكه طوق بندگى غير خدا را به گردن نگرفته و اسير آن نشده اند مسرورند. البته بندگى خداوند به آدمى قدر و قيمت مى بخشد و به وى عز و بزرگى مى دهد، ولى مهمتر از بندگى خدا اين است كه بارى تعالى عبوديت بنده را بپذيرد و او را بنده خود بگيرد. جمله ((و عبدنى لك )) كه در دعاى امام سجاد (ع) آمده ممكن است ناظر به اين مهم باشد و امام على (ع) مى خواهد عرض كند: بارالها! من بندگى و عبوديت را در پيشگاه مقدست وظيفه قطعى خود مى دانم و تا آنجا كه بتوانم عمل مى كنم ولى از تو مى خواهم كه بر من منت بگذارى ، مشمول تفضلت قرار دهى ، تذللم را بپذيرى و مرا به عبوديت و بندگى خودت بگيرى .
    خلاصه اينكه ماءموريت پيمبران الهى آن بود كه مردم را به خداى يگانه دعوت كنند و آنان را به اطاعت و فرمانبردارى از او كه مايه سعادت ابدى و راه تعالى و تكامل است وادار سازند. اما مردم ، آزاد آفريده شده اند و در قبول و رد دعوت پيمبران مختار بودند، بعضى به خدا ايمان مى آوردند و اطاعتش را پذيرا مى شدند و بعضى ديگر از ايمان به خدا سرپيچى مى نمودند و هواى نفس خويش را معبود و مطاع خود مى ساختند و اوامرش را به كار مى بستند.

    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  5. Top | #114

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    قرآن شريف درباره اين گروه منحرف فرموده است :

    ارايت من اتخذ الهه هواه (232)
    اى پيمبر گرامى ! آيا آن مردم بدبخت را ديده اى كه به هواى نفس خود گرايش يافته ، او را معبود خود ساخته ، و بى قيد و شرط اطاعتش مى نمايند؟
    راه نجات از هواپرستى ، خداپرستى است و راه سرپيچى از اطاعت هوى فرمانبردارى از اوامر الهى است . به هر نسبت كه افراد خداپرست ، ايمانشان قوى تر باشد به همان نسبت بر هواى نفس خود كه شيطان درونى آنان است غلبه مى كنند و از اطاعتش سرباز مى زنند. اولياى بزرگ الهى با نيروى ايمان ، هواى نفس را مهار مى كردند، از سركشى و طغيانش جلوگيرى مى نمودند وبا تمام وجود، اوامر خدا را بى قيد و شرط به كار مى بستند و همواره از مصونيت ايمانى برخوردار بودند.
    عن النبى صلى الله عليه و آله قال : ما منكم من احد الا و له شيطان قالوا: و انت يا رسول الله ؟ قال : وانا الا ان الله عزوجل اعاننى عليه فاسلم فلايامرنى الا بخير(233)
    نبى اكرم مى فرمود: هيچيك از شما نيست الا اينكه شيطانى دارد. كسى گفت : يا رسول الله ! آيا شما هم شيطانى داريد؟ فرمود: من هم ، الا اينكه خداوند مرا يارى نموده و شيطان من تسليم من شده و مرا امر نمى كند مگر به خير و خوبى .
    اما ايمان افراد عادى درجات و مراتب متفاوتى دارد و هر فردى به قدر نيروى ايمانى كه واجد است مى تواند با هواى نفس خويش مبارزه كند و خود را از شر آن دشمن بزرگ مصون و محفوظ دارد. پيشواى بزرگ اسلام و ائمه معصومين عليهم السلام براى آنكه پيروان خود را از خطر هواى نفس آگاه سازند و از پيروى آن دشمن بزرگ برحذر دارند مكرر در اين باره تذكر داده و سخنانشان در كتب روايات آمده است :

    ویرایش توسط سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)* : 21-03-2024 در ساعت 19:58
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  6. Top | #115

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    دخل على رسول الله صلى الله عليه و آله رجل اسمه مجاشع ، فقال : يا رسول الله ! كيف الطريق الى معرفه الحق ! فقال : معرفه النفس . فقال يا رسول الله ! فكيف الطريق الى موافقه الحق ؟ قال : مخالفه النفس . فقال يا رسول الله ! فكيف الطريق الى موافقه الحق ؟ قال :مخالفه النفس . فقال يا رسول الله ! فكيف الطريق الى رضاء الحق ؟ قال سخط النفس . فقال يا رسول الله ! فكيف الطريق الى وصل الحق ؟ قال : هجره النفس . فقال يا رسول الله ! فكيف الطريق الى طاعه الحق ؟ قال : عصيان النفس . فقال يا رسول الله ! فكيف الطريق الى ذكر الحق ؟ قال نسيان النفس . فقال يا رسول الله ! فكيف الطريق الى قرب الحق ؟ قال التباعد من النفس . فقال يا رسول الله ! فكيف الطريق الى انس الحق ؟ قال الوحشه من النفس . فقال يا رسول الله !فكيف الطريق الى ذلك ؟ قال الاستعانه بالحق على النفس .(234)
    مردى به نام مجاشع حضور رسول اكرم آمد، عرض كرد يا رسول الله ! راه معرفت حق چيست ؟ در پاسخ فرمود: معرفت نفس . عرض كرد راه جلب موافقت حق چيست ؟ فرمود: مخالفت نفس . عرض كرد راه رسيدن به رضاى خدا چيست ؟ فرمود نارضايى نفس .
    عرض كرد راه رسيدن به حق چيست ؟ فرمود: جدا شدن از نفس .
    عرض كرد راه اطاعت از خدا چيست ؟ فرمود: سرپيچى از اطاعت نفس . عرض كرد راه به ياد حق بودن چيست ؟ فرمود: فراموش كردن نفس . عرض كرد راه نزديك شدن به خدا چيست ؟ فرمود: دور شدن از نفس . عرض كرد راه انس گرفتن با خدا چيست ؟ فرمود: وحشت داشتن از نفس .
    عرض كرد راه رسيدن به آنچه دستور دادى چيست ؟
    فرمود: يارى خواستن از خداوند براى پيروز شدن بر نفس .
    تذلل و عبوديت در پيشگاه الهى موجب طاعت و فرمانبردارى از اوست و اطاعت از اوامر بارى تعالى مايه عز و محبوبيت است .

    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  7. Top | #116

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    بندگى و اطاعت از هواى نفس آدمى را به راه گناه سوق مى دهد و گناه مايه خوارى و ذلت گنهكار است ، راه رهايى از ذلت گناه بازگشت به سوى خداوند و اطاعت از اوامر ذات مقدس اوست .
    عن ابى عبد الله عليه السلام قال : من اراد عزا بلا عشيره و غنى بلامال و هيبه بلاسلطان فلينتقل عن ذل معصيه الله الى عز طاعته (235)
    امام صادق (ع) فرموده : كسى كه مى خواهد بدون داشتن عشيره و فاميل در جامعه عزيز باشد، آن كس كه مى خواهد بدون داشتن ثروت و مال غنى و بى نياز باشد، آنكه مى خواهد بدون دارا بودن سلطه و قدرت واجد هيبت و ابهت باشد بايد از محيط ذلت گناه به فضاى نورانى اطاعت از بارى تعالى منتقل گردد.
    از آنچه معروض افتاد جمله ((وعبدنى لك )) كه در دعاى امام سجاد (ع) آمده و موضوع قسمتى از سخنرانى امروز بود روشن شد. در جمله بعد، امام در پيشگاه حضرت بارى تعالى عرض مى كند:
    و لا تفسد عبادتى بالعجب
    بارالها! عبوديت و تذلل مرا با عجب كه از خطرناكترين حالات نفسانى است فاسد و بى اثر منما.
    در سخنرانى گذشته ، رابطه عزت نفس با كبر توضيح داده شد. در اين سخنرانى هم لازم است رابطه عجب با عبوديت تبيين گردد.
    العجب فى العباده استعظام العمل الصالح و استكباره و ان يرى المعجب نفسه خارجا عن حد التقصير وهذا هود العجب المفسد للعباده (236)
    عجب در عبوديت و بندگى عبارت از اين است كه شخص معجب ، عبادت خود را عظيم بشمرد و آن را مهم و بزرگ به حساب آورد و خويشتن را از حد تقصير خارج پندارد و تصور كند كه هيچ كمبودى در عبادات و اعمال صالحه خود ندارد، و اين حالت روانى ، آن عجبى است كه به موجب روايات اولياى اسلام فاسد كننده عمل است .
    عن النبى صلى الله عليه و آله و سلم : ليس عبد يعجب بالحسنات الا هلك (237)
    رسول اكرم فرموده است : هيچ بنده اى نيست كه از حسنات و اعمال نيك خود عجب پيدا كند مگر اينكه دچار هلاكت مى شود.
    عن على عليه السلام قال : سيئه تسوءك خير عندالله من حسنه تعجبك (238)
    على (ع) فرموده است : گناهى كه ترا آزار دهد و مايه رنج و ناراحتى درونيت گردد در پيشگاه الهى بهتر از كار خوبى است كه باعث غرور شود و ترا به عجب وادارد.

    ویرایش توسط سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)* : 05-04-2024 در ساعت 18:24
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  8. Top | #117

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    كسى كه در راه بندگى خداوند قدم برمى دارد و فرايض خويش را انجام مى دهد اگر داراى ظريفت معنوى و انديشه ايمانى نباشد ممكن است خويشتن را با افراد گناهكار مقايسه كند و احساس برترى و تفوق نمايد، با خود بگويد: اين منم كه در وصف پاكان و نيكان قرار دارم و به اتكاى اعمالى كه انجام مى دهم مستحق بهشت جاودانم ، اما گناهكاران داراى نقطه اتكايى نيستند و بايد حتما معذب شوند. همين طرز تفكر غرورآميز مى تواند مايه سقوطش گردد و حسناتش فاسد شود مگر آنكه به خود آيد و خويشتن را اصلاح كند. در اين باره روايت جالبى از امام صادق (ع) است كه به عرض مى رسانم :
    عن ابيعبد الله عليه السلام قال : دخل رجلان المسجد، احد هما عابد و الآخر فاسق . فخر جامن المسجد والفاسق صديق و العابد فاسق ، و ذلك انه يدخل العابد المسجد مدلا بعبادته يدل بها فتكون فكرته فى ذلك ، و تكون فكره الفاسق فى التندم على فسقه و يستغفر الله عزوجل مما صنع من الذنوب (239)
    امام صادق (ع) فرمود: دو نفر مرد وارد مسجد شدند، يكى عابد و آن ديگر فاسق . هر دو از مسجد خارج شدند در حالى كه مرد فاسق ، مؤ منى بود واقعى و در ايمانش راستگو، و عابد مردى بود فاسق ، براى آنكه وقتى وارد مسجد شدند عابد در عبادات خود گرفتار عجب بود و به عمل خود آنچنان اتكا داشت كه فكر مى كرد نجات و رستگارى براى اوست ،ولى در انديشه مرد فاسق ندامت و پشيمانى از گناهانش بود و نظر او اين بود كه از خدا بخواهد تا او را بيامرزد و مشمول عفو و رحمت خود قرار دهد.
    ملاحضه مى كنيد كه عبوديت و بندگى خداوند در خطر عجب و غرور است و افرادى كه به فرايض الهى عمل مى كنند اگر مواظب انحرافات فكرى و انديشه هاى باطل خود نباشند ممكن است جميع اعمالشان باطل شود و از نتيجه عمل بكلى محروم بمانند.
    عن النبى صلى الله عليه و آله : اوحى الله تعالى الى داود: يا داود! بشر المذنبين و انذر الصديقين . قال : كيف ابشر المذنبين و انذر الصدقين ؟ قال : يا داود! بشر المذنبين بانى اقبل التوبه و اعفو عن الذنب ، وانذر الصدقين ان يعجبوا باعمالهم فانه ليس عبد يعجب بالحسنات الا هلك (240)
    رسول اكرم فرمود: خداوند به داود وحى فرستاد كه اى داود! به گناهكاران مژده بده و مؤ منين راستين و پاك را اعلام خطر كن . عرض كرد بارالها! چگونه به عاصيان مژد دهم و صدقين را انذار نمايم ؟ فرمود: به معصيت كنندگان مژده بده كه من توبه را قبول مى كنم و گناه را مى بخشم ، و صديقين را بترسان از اينكه بر اثر حسناتى كه انجام داده اند دچار عجب شوند، چه هيچ بنده اى نيست كه به حسنات خود معجب گردد الا اينكه هلاك خواهد شد.
    عن ابيعبد الله عليه السلام قال : العجب كل العجب ممن يعجب بعمله و هو لايدرى بما يختم له . فمن اعجب بنفسه و فعله فقد ضل عن نهج الرشاد و ادعى ماليس له (241)


    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  9. Top | #118

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    امام صادق (ع) فرموده است : عجب تام و تمام از كسانى كه به عمل خود اعجاب مى كنند و مغرور مى شوند با آنكه نمى دانند پايان كارشان چگونه خواهد بود. كسى كه به خودش و به عمل خويش معجب شود از صراط مستقيم هدايت گمراه شده و ادعا نموده چيزى را كه فاقد آن است .
    امام سجاد (ع) آنقدر، خود بينى و عجب در زمينه عبادات را خطرناك مى داند كه از پيشگاه الهى درخواست مى كند:
    و لا تفسد عبادتى بالعجب افساد الشى ء اخراجه عن ان ينتفع به
    فاسد نمودن چيزى عبارت از آن است كه آن چيزى را از فايده و نفعى كه بايد از آن عايد گردد خارج سازيم و از بهره بيندازيم .
    امام عرض مى كند: بارالها! عبادت مرا با عجب و غرور فاسد مكن و مرا از فوايد آن بى نصيب مفرما.
    ناگفته نماند كه خود بينى و عجب ، نه تنها در عبادات اثر بد مى گذارد و آنها را فاسد مى كند بلكه در ساير امور مانند علم ، اخلاق ، درك حقايق ، فكر واقع بين ، مشاوره با دگران ، و ساير امور اجتماعى و شئون زندگى نيز اثر بد دارد و آدمى را از فعاليت صحيح باز مى دارد، نيروى خرد را تضعيف مى كند و موجبات انحطاط آن را فراهم مى آورد.

    ویرایش توسط سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)* : 12-04-2024 در ساعت 17:14
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  10. Top | #119

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    من كلمات على عليه السلام قال : اعجاب المرء بنفسه يدل على ضعف عقله (242)
    على (ع) فرموده است : اينكه آدمى به نفس خود معجب شود و خودبين گردد و گمان كند كه هر چه مى گويد و عمل مى كند دور از خطا و بر وفق واقع است دلالت دارد كه عقلش ناتوان گرديده و فروغ خردش به ضعف و سستى گراييده است .
    اگر پاكان و نيكان در عبادت دچار عجب شوند، خود را از پروردگار طلبكار مى پندارند و مى خواهد با اعمال خود بر خداوند منت گذارند، اگر عالم با عملى كه دارد دچار عجب شود از آن پس دنبال علم نمى رود و آن را كه نمى داند از عالمتر از خود نمى پرسد و در جهل و نادانى باقى مى ماند، اگر كسى در كارهاى اجتماعى معجب شود با ديگران مشورت نمى كند و از پى انديشه خطاى خود مى رود و زيان مى بيند. گاهى شخص ‍ گناهكار در اعمال نارواى خود دچار اعجاب مى شود و چنان به خواب غفلت فرو مى رود كه گمان مى كند اعمالش صحيح و بر وفق واقع و حقيقت است . از اين رو به فكر اصلاح خود نمى افتد و لكه هاى گناه را از صفحه اعمال خود برطرف نمى نمايد.

    ویرایش توسط سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)* : 16-04-2024 در ساعت 20:36
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  11. Top | #120

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    عن على بن سهيل عن ابى الحسن عليه السلام قال : سالته عن العجب الذى يفسد العمل . فقال : العجب درجات ، منها ان يزين للعبد سوء عمله فيراه حسنا فيعجبه و يحسب انه يحسن صنعا، و منها ان يومن العبد بربه فيمن على الله عزوجل و لله عليه فيه المن (243)
    على بن سهيل مى گويد از حضرت رضا (ع) درباره عجبى كه عمل را فاسد مى كند سؤ ال نمودم . در پاسخ فرمود: عجب داراى مراتب و درجاتى است ، يك قسم آن اين است كه عمل بد آدمى در نظر خودش خوب جلوه مى كند و آن را نيكو پندارد و بر اثر آن دچار اعجاب و خودبينى شود، و قسم ديگر آن است كه افراد با ايمان از عبادات خود دچار عجب شوند، خويشتن را از عذاب الهى در ايمنى پندارند و تصور كنند كه با عبادات خود بر خداى منت دارند يا آنكه خداوند بر آنان منت دارد.
    رسول گرامى سه صفت مذموم را عامل هلاكت و تباهى معرفى فرموده و مسلمانان بايد در خود مطالعه كنند و اگر به آن سه صفت يا يكى از آنها مبتلا هستند هر چه زودتر خود را اصلاح نمايند و خويشتن را از خطر برهانند.
    عن النبى صلى الله عليه و آله و سلم : ثلاث مهلكات : شح مطاع و هوى متبع و اعجاب المرء بنفسه (244)

    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





صفحه 12 از 13 نخستنخست ... 28910111213 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi