صفحه 14 از 14 نخستنخست ... 41011121314
نمایش نتایج: از شماره 131 تا 136 , از مجموع 136

موضوع: مباحثی از تاریخ ، علوم و معارف قرآن

  1. Top | #131

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    19,034
    تشکر
    4,043
    مورد تشکر
    5,939 در 2,411
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    چگونه از قرآن بهره مند شویم؟

    مدتی است که مسأله بازگشت به قرآن و درمان خواهی از این کتاب برای دردهای فردی و اجتماعی که گاه بی درمان می نمایند. بین مسلمین مطرح شده و نقل مجالس گشته است در این ارتباط، وقتی به قرآن می نگریم، می بینیم قرآن خود را نور می داند.
    از این تعبیر می توان به سه مطلب رسید:
    1. قرآن ظاهر است.
    2. مظهر اشیاء دیگر است.
    3. در ظهور نیازی به اشیاء دیگر ندارد.


    ویرایش توسط ملکوت* گامی تارهایی * : 03-06-2025 در ساعت 18:59
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .





  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #132

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    19,034
    تشکر
    4,043
    مورد تشکر
    5,939 در 2,411
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    باز میبینیم خود را تبیان هر چیز می داند،
    (1) از این تفسیر دو نکته استفاده می شود:
    1 . همه چیز را او بیان می کند.
    2. او را چیزی بیان نمی کند.
    و نیز می نگریم خود را شفاء می داند،
    (2) از این تعبیر هم دو مطلب فهمیده می شود:
    1. خودش نفس بهبودی است.
    2. هر مرضی را او شفا می بخشد.
    و اگر به بررسی در زمینه معرفی قرآن به زبان خود قرآن ادامه دهیم به مطالب بسیار جالب و
    هدایتگری خواهیم رسید که فعلا ما را مجال آن نیست.
    ص: 103


    1- نحل /89
    2- يونس /75 و اسرا/82 وفصلت /44
    با توجه به این که قرآن خود را «نور»، «تبيان لكل شبی» و «شفا» می داند، این سوال در ذهن پدید می آید که:
    اگر قرآن چنین است پس چرا افراد بسیاری رو به آن می آورند و در عین حال از آن چیزی به دست نمی آورند؟ تأسف بارتر آن که جمعی به جای هدایت و شفا یافتن، دردی بر دردهایشان افزوده می شود، وقتی قرآن را گشوده و به مطالعه آن می پردازند، با تعجب به اینها بر می خورند:
    ویرایش توسط ملکوت* گامی تارهایی * : 17-06-2025 در ساعت 21:56
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  4. Top | #133

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    19,034
    تشکر
    4,043
    مورد تشکر
    5,939 در 2,411
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    پراکندگی عجیبی در طرح مسائل و خلط آنها با یکدیگر، افزوده شدن شبهات از قبیل عصيان پیامبران و اضلال الله و غیر اینها، تکراری بودن بعضی داستان ها و مطالب و .
    پس این چه شفایی است و چه نوری و چه تبیان کل شیی؟
    توجه دارید که مسأله بسیار حساس و مهم است، پس باید در جواب این سوال و حل مشکل با دقت
    بیشتری گام برداشت.
    مهمترین مسئله و اولین گام در این ارتباط نحوه تلقی ما از قرآن و چگونگی برخورد ما با این کتاب مجید است راستی این کتاب را چگونه باید نگریست؟ بصورت یک گلخانه که در آن به تفریح پرداخت و دنبال گل های خوشبو و بدیع گشت و دمی را به خوشی گذراند؟ بصورت یک شاهکار ادبی و یا بصورت یک داروخانه؟
    همانطور که خود قرآن می گوید آن «شفاء لمافی الصدور» است پس همانند یک داروخانه باید به آن نگریست. توجه به این نکته در مسیر بهره وری از کتاب، گام موثری است، اکنون بیاندیشیم در برابر داروخانه یک فرد مریض چه باید بکند؟

    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  5. Top | #134

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    19,034
    تشکر
    4,043
    مورد تشکر
    5,939 در 2,411
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    آیا صحیح است که از دم شروع به خوردن داروها بکند و بدین طریق پیش رود ؟ روشن است که چنین بیماری نه تنها شفا نخواهد یافت ، بلک بیمارتر خواهد شد و سرانجام به گورستان خواهد رسید، آیا منطقی است که بقید قرعه از داروها استفاده کند؟ این هم جوابش روشن است که منفی می باشد و سرانجامی بهتر از اولی نخواهد داشت، پس چه باید کرد؟
    ص: 104
    نیاز به بحث ندارد که بیماریا خود پزشک است و از نوع بیماری خود آگاه می باشد و نیز از کیفیت چینش داروها و وضع داروخانه و موضع داروها اطلاع دارد . در این صورت براساس آگاهی هایی که دارد، داروی درد خویش را بر می گزیند و بدین طریق شفا می یابد و یا خود چنین نیست، در این فرض باید به چنین فردی مراجعه کند یعنی فردی که درد را تشخیص می دهد و دارو را هم می داند کجا قرار دارد.
    درباره قرآن معلم اول رسول الله (صلی الله علیه و آله) است، و علی (علیه السلام) درباره آن حضرت (صلی الله علیه و آله) می فرماید او طبیبی بود که با طبش می گشت و به مداوای بیماران معنوی می پرداخت،
    (1) خود قرآن می فرماید:
    «وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ »
    (2) کتابی که بر تو فرو فرستادیم، تا برای مردم آن چه برایشان نازل شده است تبیین کنی.
    اشکال: مگر قرآن نور مبین نیست، پس دیگر تبيين آن چه معنی دارد؟
    جواب: آری قرآن نور مبین است اما ما پوشیده ایم، ما چشمهایمان پرده دارد،
    (3) تبیین قرآن در واقع به معنای آماده ساختن افراد برای استفاده از قرآن و بینا ساختن ایشان برای اهتدا بوسیله آن.
    شود.
    ویرایش توسط ملکوت* گامی تارهایی * : 09-07-2025 در ساعت 17:39
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  6. Top | #135

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    19,034
    تشکر
    4,043
    مورد تشکر
    5,939 در 2,411
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    جالب است که در سوره محمد (صلی الله علیه و آله) چنین می خوانیم: «افلا يتدبرون القرآن ام على قلوب اقفالها» (آیه24)، آیا در قرآن تدبر نمی کنند؟ آیا بر دلهای ایشان قفل است؟ پس مانع تدبر، بسته بودن دل است. باز به قرآن مراجعه می کنیم، می بینیم خود توضیح بیشتری داده است:
    این قرآن که شفا او نور و تبیان هر چیز است، اصلش در مرتبه عالیی از وجود قرار دارد به نام (کتاب مکنون)
    (4) که با آن جز افراد مطهر، کسی برخورد و تماسی نمی تواند داشته باشد و در مورد احزاب آیه32 می فرماید: «انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا) همانا الله اراده دارد که از شما اهل بیت پلیدی را دور کند و مطهرتان سازد،پس اهل بیت مطهرند و
    ص: 105


    1- خطبه 107 نهج البلاغه ترجمه فیض الاسلام ص 314، رسول (صلی الله علیه و آله) طبیبی است که باطنش می گردد، مرهم ها را آماده و ابزارها را سرخ کرده است و در هرجا که نیاز است می نهد، دلهای کور، گوش های کر و زبانهای لال با طب خود بیماری غفلت و نادانی، حیرت و سرگردانی را رسیدگی کرده و معالجه می نماید
    2- نحل /44
    3- کهف/101
    4- واقعه /78
    بنابراین کسانی هستند که با حقایق عالی قرآن تماس دارند البته مصادیق کامل مطهرند.
    و این منافاتی ندارد با این که افراد دیگری نیز در مراحل ناز لتر مصداق مطهر باشند و ایشان کسانی هستند که به نور نبی و اهل بیت تمسک کرده اند و به وسعتهایی رسیده اند و در نتیجه قادر به برداشتها و تفسیرهایی هستند اما نه به قطعیت نبی و اهل بیت علیهم السلام.
    پس، این کتاب نور است اما انسانها چشم بسته اند، هر اندازه موانع خویش را کنار بزنند و روزنه دل را فراختر کنند، به همان اندازه نور بدرون خواهد تایید.
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  7. Top | #136

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    19,034
    تشکر
    4,043
    مورد تشکر
    5,939 در 2,411
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    برای ورود به عالم نورانی قرآن به طور خلاصه چنین می توان گفت:
    مرحله نخست گذراندن کلاس های تعلم قرائت قرآن، در انتهای این مرحله می توان قرآن را خوب قرائت کرد. مرحله دوم یادگیری ترجمه قرآن، در این مرحله باید اینها را آموخت (الف - صرف و نحو، ب - معانی و بیان ج) لغت، د) فقه اللغه)
    با سپری شدن این مرحله، قدرت بر ترجمه حاصل می شود.
    مرحله سوم، تفسیر قرآن، در این مرحله تسلط بر کل قرآن شرط نخست است زیرا که بعض قرآن راهنمای فهم بعض دیگر است، و در همین تسلط است که مفسر بی غرض از راه خود قرآن پی می برد که در تفسر کتاب مراجعه به سنت ضروری است.
    دوم طرح سوال است که با طرح سئوال مشخص می شود که دنبال چه می گردد و در نتیجه از پراکندگی در نظر محفوظ می ماند، پراکندگی تحقیق و محقق را ناکام می سازد، با طرح سوال آن چه در حل مشکل لازم است، سهل تر بدست می آید:
    ای بسا کس رفته تا روم وهرى *** او ندیده هیچ جز افسونگری
    ای بسا کس رفته ترکستان و چین *** او ندیده هیچ غیر از مکروکین
    طالب هر چیز ای یار رشيد *** غیر آن چیزی که می جوید ندید
    سؤال و طرح سؤال درباره سوره، زمینه آیات، ارتباط آیات با هم، ارتباط جملات و یا کلمات، آیه با هم، امری که آیه از آن سخن می گوید: ( موضوع اخلاقی، حقوقی، فلسفی و ...) ارتباط موضوع آیه با
    ص: 106
    زیر بناهای مکتب، چگونگی پاسخ آیه و روش بیان، آیا از آیه قانون کلی بدست می آید؟یک قانون جبری، اختیاری، قراردادی و بیان می کند و بعد از طرح سوال، چیزی که باید شدیدا مورد توجه قرار گیرد، حلم در برابر سؤال است زیرا چه بسا ممکن است بعضی از سوالها سالها طول بکشد تا جواب یابد و یا حتی تا ما زنده ایم جوابییافت نشود و سالیانی بعداز ما جواب بدست آید، اگر در برابر سوال، حلم نداشته باشیم طبعا در صورت نیافتن جواب حقیقی، به تراشیدن و اختراع جواب های غیر حقیقی خواهیم پرداخت و یا از قرآن اعراض خواهیم نمود و در هر دو صورت گرفتار ضلالت شده ایم.
    غير از سه مسأله ذکر شده، مسأله دیگری نیز هست که باید در همین مرحله مورد توجه قرار گیرد و آن(مسير فكری) است، منظور از سیر فکری بطور خلاصه این است که:
    تو با بررسی قرآن نمی خواهی استاد ادبیات و یا فیزیک، شیمی، هیئت و بیولوژی وشوی بلکه قرآن کتاب هدایت انسان است بسوی کمال نهایی او، پس در این بررسی و تفکرات مواظب باش که رشته از دست بیرون نرود و بین راه، انحراف به خلاف مقصود پیدا نکنی با گذراندن این مرحله، قدرت بر تفسیر قرآن پدید می آید.
    باز می گوئیم:حقائق عاليه قرآن در مرحلهای است که از طریق درس رسمی نمی توان به آن ها دست یافت بلکه هر اندازه مطهر شوی، به همان اندازه آن سکتاب مكنون را حس خواهی کرد.
    دیگر آن که این کتاب برای شخصی شفا و رحمت خواهد بود که واقعا مؤمن باشد اما آن کسانی را که چنین نیستند و از جرگه ظالمینند، جز زیان و خسارت نخواهد افزود، آری، (انه لقرآن کریم، في کتاب مكنون، لا يمسه الا المطهرون)
    (1) (و نزل من القرآن ما هو شفاء و رحمه للمومنین و لاالظالمينالاخسار.)(2)
    فهرستی از معارف قرآن کریم
    اکنون پس از آشنایی با ویژگی های قرآن و روش برداشت از آن، برای آن که به جامعیت، ژرفایی و
    ص: 107


    1- واقعه /77و 78 و 79
    2- اسراء /8
    محتوای غنی قرآن پی ببریم، نگاهی سریع به محتوای قرآن می افکنیم و فهرست وار معارف قرآنی را یادآور می شویم، هدف از پرداختن به چنین فهرستی چند چیز می تواند باشد:
    1. بدست آوردن یک سیر فکری در قرآن مجيد.
    2. آگاهی ازجامعیت، گسترده بودن و پر محتوی بودن قرآن مجید
    3. و تا حدی آشنایی با نحوه طرح مسائل مختلف در قرآن
    4. و سرانجام دستیابی به زمینه ای برای تحقیق در معارف قرآن پیش از آن که به فهرست مورد نظر بپردازیم به یک نکته مهم توجه کنید:
    معارف قرآن مجید را می توان از دیدگاههای مختلف و بر اساس معیارهای گوناگون دسته بندی های متفاوتی نمود. در این تقسیم بندی که معارف قرآن به ده دسته کلی تقسیم می شود معیار همان معیار قرآنی در ارزیابی مسائل است. به عبارت دیگر از دیدگاه خود قرآن به دسته بندی معارف قرآنی پرداخته شده است. در قرآن مجید اصل خدا محوری یک اصل حاکم بر کل جهان است و همه چیز من جمله انسان و مسائل مربوط به او در ارتباط با خدا ارزش و اعتبار و بقاء مییابد. به همین جهت است که می بینیم در هر زمینه بر خلاف روش معمول در علوم مختلف، روش خاصی را در گزینش مطالب و نقطه آغاز و انجام در پیش می گیرد. مثلا هنگامی که مسائل تاریخی را مطرح می کند معیار را پیامبران علیهم السلام قرار می دهد و به اقوام و ملل جهان و سرگذشت آنان از این دیدگاه می نگرد و آن چه را که از این زاویه دیده می شود انتخاب می کند. به هر حال در این فهرست نیز دسته بندی مسائل بر همین اساس و از همین زاویه انجام گرفته است چنان که باید در هر زمینه همین قانون حکم فرما باشد.
    همانطور که گذشت معارف قرآن مجید به ده دسته کلی تقسیم می گردد.
    بخش اول با اندکی توضیح
    این بخش در بر گیرنده مباحث شناخت خدا، توحید، صفات خداوند و کلیات افعال الهی می باشد.
    در این قسمت ابتدا واضح بودن اصل وجود خدا مطرح می شود سپس به تفاوت بداهت وجود خدا و فطری بودن خداشناسی می پردازیم. به مناسبت فطری بودن خداشناسی،از این که چه چیزی فطری است (خداشناسی، خدا جوئی، خداپرستی) بحث به میان می آید. در هیمن زمینه است که فطرت
    ص: 108
    خداشناسی تحلیل می گردد تا روشن شود که آیا فطرت ( در بحث خداشناسی از مقوله علم و آگاهییا از سنخ گرایش ها و تمایلات است؟ و اگر از مقوله علم و آگاهی است آیا از علوم حصولی است یا از علوم حضوری؟ در ادامه بحث به مناسبت وسیعیا بی فطرت به عالم ذر و میثاق اشاره شده و از ویژگیها و خصوصیات آن و همچنین از رابطه آن با جهان کنونی و نیز نقش آن در ارتباط با تکامل انسان و تدبیر تشریحی خداوند سخن گفته می شود. سرانجام به این نتیجه می رسیم که فطرت حکایت از یک نوع علم حضوری به خدا، که بالاترین انواع شناخت انسان است و به هیچ وجه تردید پذیر نیست، می کند و هدف از آفرینش انسان و گذراندن مراحل مختلف تا در حد رشد و آگاهی و قدرت رسیدن، آن بوده که با اختیار خود این علم حضوری (فطرت) را با تلاش اختیاری شکوفا و تقویت نماید و تا آنجا پیش رود که به جز خدا موجود مستقل و بی نیازی نبیند. در این بحث به این نتیجه خواهیم رسید که آنها فطری است توحید ربوبی خداوند است و انسان در عمق وجود خویش خدا را به عنوان تنها نیرویی که هستی اش از اوست و نیازهای تکوینی و تشریعی اش را تأمین می کند مییابد.
    با توجه به آن چه گذشت این موضوع پیش می آید که: مگر پیامبران الهی علیهم السلام در طول تاریخ برای اثبات وجود خدا نیامده اند؟ اگر خداشناسی آن هم در حد توحید ربوبی فطری است و اگر اصل وجود خدا بدیهی با نزدیک به بداهت است، پس نقش پیامبران(علیهم السلام) چه بوده و یا چه چیزی مبارزه می کردند و قرآن و پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) چه هدفی را دنبال می کنند؟
    در پاسخ چنین گفته می شود که پیامبران الهی علیهم السلام همه در مقام دعوت به توحید در عبادت و آگاه ساختن و توجه دادن انسان ها به توحید ربوبی بوده اند به این معنی که چون انسان در اثر ارتباط شديد با جهان طبیعت ازتوجه به خدا غافل شده فطرتش رادربوته فراموشی نهاده است، پیامبران علیه السلام آمدند تا بشر را از این غفلت و بی خبری وخواب گران نجات دهند و او را متوجه فطرتش سازند. به همین جهت است که سرلوحه دعوت تمام پیامبران دعوت به توحید در عبادت و ربوبیت و نفی شرک است. وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولًا أَنِ اعْبُدُواْ اللّهَ وَاجْتَنِبُواْ الطَّاغُوتَ.
    (1) (وهمانا در هر امتی فرستادهای برانگیختیم تا به آنها بگوید که خدا را پرستش کنید و از طاغوت
    ص: 109


    1- نحل /36
    دوری جویند). در این جا آن دستهاز آیات قرآن که ابتدا به نظر می رسد در صدد اثبات وجود خدا هستند و در واقع توحید ربوی و توحید در الوهیت اثبات معاد و یا اوصاف خدا را هدف قرار دادهاند بررسی می شود. پس از آن عوامل انحراف از فطرت از دیدگاه قرآن سخن به میان می آید و در این جا به عنوان نمونه می توانیم از ده عامل که در قرآن از آن یاد شده نام ببریم:
    1. حس گرائی و ماده گرائی انسان .
    2. جهل نسبت به عوالم آسمانی.
    3. تفسيرها و برداشت های نادرست از حقایق و معارفی که پیامبران عليهم السلام آورده اند.
    4. شفاعت و کمک خواهی.
    5. مشاهده جریانات غير عادي.
    6 سوء استفاده و استحمار مردم بوسیله انسانهایی که از امتیازات فوق العاده برخوردار بود.
    7. مترفين و مستكبرين.
    8 تقلیدهای کورکورانه.
    9. احساس حقارت نسبت به ملت های متمدن و پیروی از آنها.
    10. حفظ روابط دوستانه و سنن اجتماعی
    در ادامه بحث، توحید و مسائل مربوط به آن پیش کشیده می شود و از نظر لغت، قرآن و روایات مفهوم واقعی آن را روشن می سازیم و یادآور می شویم که آن چه در قرآن در این زمینه آمده کلمه احد و واحد است و از لفظ توحید و مشتقات آن ذکری به میان نیامده است. توحید خداوند بدون شک یکی دانستن او است همانطور تکفیر به معنی کافر دانستن و تفسیق به معنی فاسق دانستن است و آن چه در این زمینه در قرآن و اسلام مطرح است توحید به معنییکی از صفات خدا و آن هم وحدت در الوهیت و ربوبیت و لوازم آن است.
    قُلْ إِنَّمَاهُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِنَّنِي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ.
    (1)
    ای پیامبر (صلی الله علیه و آله) بگو همانا او تنها معبود (شایسته پرستش) است و محققا من از آن چه شریک
    ص: 110


    1- انعام /19
    او می دانید، بیزارم. پس تفسير توحید به عنوان یکی از اصول پایه اسلام، به یکی کردن جامعه و نظائر آن امری برخلاف اسلام و قرآن است. تأکید می شود که توحید به عنوان یکی از اصول پایه اسلام هرگز به معانی غیر از آن چه ذکر شد نمی باشد.
    پس از این مرحله، مراتب توحید از دیدگاه های مختلف ذکر می گردد و توضیح داده می شود که برخی از این اقسام در قرآن صریحا مطرح گشته و از برخی از آنها صريحا یاد نشده است، آن گاه به نصاب توحید در اسلام و قرآن می رسیم و بررسی آیات به این نتیجه دست مییابیم که توحید ربوبی که غير قابل انفکاک از توحید در الوهیت است نصاب توحید در قرآن است. به این معنی که آنچه در توحيد قرآنی کافی است توحید در ربوبیت است که ملازم با توحيد و الوهیت می باشد. توحید ربوبی در سه بخش خلاصه می شود:
    1. توحید در خلقت: تنها موجودی که هستی انسان و کل جهان وابسته به اوست خداست و او مالک حقیقی جهان و من جمله انسان است.
    2. توحید در تدبیر تکوینی: بنابراین تنها موجودی که نیازمندیهای تکوینی هر موجودی را برایرسیدن به کمال واقعی اش بر طرف ساخته و به او افاضه می کند خداوند است.
    3. توحید در تدبیر تشریعی: تنها قانونگذار که شایسته قانونگذاری است و حق قانونگذاری در هر موضوعی نسبت به هر کس و در هر شرایط را دارد خدا می باشد.
    اگر شخصی حتی در یک مورد خاص یکی از این سه بخش را آگاهانه انکار کند و آن را نپذیرد توحید قرآنی را دارا نمی باشد. نمونه آشکاری که قرآن در این زمینه ذکر نموده است شیطان است. شیطان تنها در یک مورد تدبیر تشریعی خداوند امر به سجده بر آدم(علیه السلام) را انکار کرد و در نتیجه از درگاه خدا رانده گشت و در زمرۂ کافران قرار گرفت او دستور خدا را نپذیرفت. «كان من الجن ففسق عن امر ریه»
    (1)
    آری انکار ربوبیت خدا حتی در یک مورد خاص حکایت از روحیه استکبار او در برابر ذات کبریایی الهی داشت.
    ص: 111


    1- کهف/50
    «إِلَّا إِبْلِيسَ اسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنْ الْكَافِرِينَ »
    (1)
    پس از آن نوبت به راز اصرار و اهمیت دادن قرآن به توحید و معاد می رسد و در این ارتباط معیار ارزیابی مسائل از دیدگاه قرآن مطرح می گردد. و با بررسی آیات توضیح داده می شود که معیار ارزیابی در این زمینه حق بودن و واقعیت داشتن است نه مفید بودن آن چنان که در مکتب پراگماتیسم مطرح است و بسیاری از مسلمانان نیز ناخود آگاه به آن تکیه می کنند و برای حقانیت معارف اسلامی به بیان فوائد آن می پردازند. البته، منکر آن نیستیم که در کلیه احکام اسلام مصالح و مفاسد ویژه ای در نظر گرفته شده است ولی آن چه که برخی بر آن تکیه می کردند و هم اکنون هم بر آن اصرار دارند که حقانیت معارف قرآن و حقایق اسلام را با فوائدی که این احکام و معارف در بردارند آن هم فوائد این جهانی و چه بسا صرف مادی آن اثبات کنند چیزی است که از نظر قرآن مردود است. قرآن مجید در هر زمینه و از هر چیز که سخن می گوید، هر مطلب و هر موضوعی را به حکم آنکه حق است بیان می کند و می پذیرد و از مسلمانان و همه انسانها می خواهد که به آنها معتقد شوند حتی اگر از خدا و توحيد او، از معاد و ویژگیهایش و از وحی و پیامبران سخنی به میان آورده به خاطر آن است که اینها حق اند.
    «ذلك بان الله هو الحق و ان ما يدعون من دونه الباطل»
    (2)
    آنچه بیان گشت به خاطر آن است که تنها خدا حق است و آنچه را جزا می خوانید باطل و پوچ می باشند.
    سپس وارد بحث از آثار شرك و توحید می گردیم. و آن گاه از این موضوع سخن گفته می شود که آیا توحید یک اعتقاد تکامل یافته است و جامعه از چند خدایی شروع شده و به سوی یک خدایی پیش رفته است آن طور که برخی از جامعه شناسان اظهار داشته اند؛ با آنکه اعتقاد به توحید از آغاز پیدایش بشر بر روی زمین با انسان اولیه وجود داشته است و این شرکت است که به تدریج بر انسانها حاکم گشته است. قرآن نظریه اول را مردود دانسته و به نظریه دوم معتقد است.
    در ادامه این بحث اقسام مشر کین در قرآن بررسی می گردد و آنگاه به بحث توحیداستدلالی می رسیم . در این قسمت آیات مشتمل بر استدلالهای صریح قرآن را تفسیر می نمائیم و سپس
    ص: 112


    1- ص/74
    2- لقمان / 30
    به استدلال هایی که قرآن از پیامبران دیگر نقل می کند پرداخته و به دنبال آن بحث از برهان صدیقین، توحید استدلالی را به پایان می بریم. در همین قسمت روش مبارزه با شرک، نفی فرزند و همسر داشتن خدا و مسائل:
    1. شفاعت
    2. توسل و شفا خواستن.
    3. نسبت دادن افعال به انسان (که آیا پذیرش این امور مستلزم شرک است یا نه؟) بررسی می




    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




صفحه 14 از 14 نخستنخست ... 41011121314

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi