صفحه 3 از 3 نخستنخست 123
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 26 , از مجموع 26

موضوع: مباحثی از تاریخ ، علوم و معارف قرآن

جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید    محبوب کن - فیس نما
  1. Top | #21

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,653
    تشکر
    3,868
    مورد تشکر
    5,752 در 2,345
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    18. قَیَّم: به معنی مستقیم و نیز راست و غیر کژ و ثابت است و همچنین گفته اند کلمه این از قیام است و به معنی عامل قیام و پا بر جایی هر چیزی را قیم آن چیز می گویند و به هر معنی کلام خدا قيم است چون راست است و کژی در آن راه ندارد و این کتاب عامل استواری دین خدا و مستقیم پیمودن راه خداست (وَلَمْ يَجْعَل لَّهُ عِوَجَا ، قَيِّمًا لِّيُنذِرَ بَأْسًا شَدِيدًا مِن لَّدُنْهُ). (1)
    ویرایش توسط ملکوت* گامی تارهایی * : 12-03-2023 در ساعت 20:26
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .





  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #22

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,653
    تشکر
    3,868
    مورد تشکر
    5,752 در 2,345
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    19. قَصص: به معنی سرگذشت و پی گیری و پی جویی قصه است، در معنی اسم و مصدر به کار می رود و چون در کلام خدا قصه های پی گیر و اخبار متوالی گذشتگان بیان شده، قصص نیز خوانده می شود ولذا می فرماید: (نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ).(2)
    20. قرآن: از جمله نامهای کتاب خداست که توسط امین وحی بر رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) نازل شده است.
    در مورد معنی این لفظ صاحب نظران اقوال مختلفی دارند:
    عبدالله بن عباس می گوید قرآن مصدر (قرأ يقرء) است و به معنی خواندن می باشد، مانند فرقان و رجحان و خسران و دراصل دارای معنای اتباع است زیرا خواننده آن در خواندن این کتاب تتبع در حروفش می کند و تلاوت نیز همین است، چنان که در سوره قیامت آیات18،17 آمده است(إِنَّ عَلَيْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ ، فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ):(که گرد آوردن و خواندنش بر عهده ماست، چون خواندیمش، تو آن خواندن را پیروی کن.)
    لذا جهت نامگذاری این کتاب شریف به قرآن همین خواندن آن می باشد بطوریکه در آیات مختلفی به خواندن آن امر شده است، مانند سوره نحل آیه92، سوره المزمل آیات4 و 20.
    عده ای دیگر از صاحب نظران اصل کلمه قرآن را (قَرَءَ) به معنی جمع دانسته اند و می گویند(خدا حروف را جمع کرد تا کلمه شد، کلمات را جمع کرد تا آیه شد، آیات را جمع کرد تا سوره شد، سوره ها
    ص: 35
    ________________________________________
    1- کهف /2
    2- يوسف /3
    را جمع کرد تا قرآن شد) یعنی جامع همه حقایق الهی شد و لذا فرمود: (وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ(1)
    لازم به تذکر است که قریش واهل مکه کلمه (قرآن را با تخفیف همزه می خوانند و در این عمل از عبدالله بن کثیر پیروی می کنند، ليكن سایر قاریان آن را بر اصل خود مهموز می خوانند. از معانی و اقوال گذشته صاحب نظران شیعی مذهب اول را مقبولتر دانسته اند.
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  4. Top | #23

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,653
    تشکر
    3,868
    مورد تشکر
    5,752 در 2,345
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    21. فصل: به معنی بریدن وجدا کردن و تشخیص قائل شدن است و چون کلام خدا میان حق وباطل فاصله می اندازد و آنها را از هم جدا می کند و میانشان تشخیص قائل می شود از این جهت فصل نام دارد و می فرماید:(انه لقول فصل)
    22. فرقان: راغب در مفردات می گوید فرقان در فرق بین حق و باطل به کار می رود، برخی گفته اند فرقان دراصل مصدر است مانند( سبحان وقربان) و به معنی فرق گذاشتن وفارق بودن میان حق و باطل است، پس، فرقان آن چیزی است که بوسیله آن میان حق وباطل فرق گذاشته می شود و در حدیث کافی از قول امام صادق(علیه السلام) آمده است که:( همه قرآن کتاب است و بخش محکم و واجب العمل آن فرقان است).
    و نیز در همین کتاب عزیز، در آیه اول سوره فرقان آمده است که )تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا) و در آیه29 سوره انفال می فرماید: (يِا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إَن تَتَّقُواْ اللّهَ يَجْعَل لَّكُمْ فُرْقَانًا)، در این آیات معنی فرقان همان تمایزوفرق میان حق و باطل است که نتیجه و محصول تقوی است و معیار تمیز حق از باطل. اما از آیه185 سوره بقره که می فرماید (شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِيَ أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ ( براساس حدیث امام صادق (علیه السلام) که قبلا بیان شد، چنین نتیجه می شود که (من الهدی) وصف همه کتاب خداست ولی (فرقان) وصف محکمات واجب العمل است. والله اعلم
    برخی گفته اند کتاب خدا را از آن جهت فرقان نام نهاده اند چون متفرق و بخش بخش و جدا جدا و بتدریج نازل شده است برخلاف سایر کتب آسمانی که یک دفعه در الواح و اوراق نازل شده اند و این
    ص: 36
    ________________________________________
    1- .انعام /59
    گفتار و با استفاده از جوابیه حضرت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به عبدالله بن سلام است که از معنی فرقان سؤال کرده بود.
    عده ای دیگر چون عكرمه فرقان را به معنی نجات دانسته اند و گفته اند کتاب خدا چون در عمل سبب نجات است، فرقان نام دارد. به نحوی می توان میان تمام اقوال جمع کرد چون: کتاب خدا فارق میان حق و باطل است از آن جهت که حلال و حرام، کفر و ایمان، و سایر حقایق متضاد سعادت آمیز و شقاوت زا، را بیان کرده. و راه هر یک و حد و شرط هر کدام را نشان داده، و هم نجات است زیرا طرق تأييد و ارائه شده این کتاب طریق سعادت ابدی و نجات دائمی انسانهاست، و هم بر خلاف سایر کتب آسمانی این کتاب به تدریج نازل گشته است. والله اعلم.
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  5. Top | #24

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,653
    تشکر
    3,868
    مورد تشکر
    5,752 در 2,345
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    23. علی: صیغه مبالغه است و به معنی بسیار رفیع و بسیار برتر می باشد و این لفظ نشانه علو مقام و عظمت قرآن است. (وَإِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتَابِ لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ) (1)
    26. عصمه: از عصم به معنی حفظ و نگهداری و امساک است و عصمت به معنی منع و مانع و حافظ و نگهدارنده است و قرآن نیز چون کتابی است که عمل به آن مانع سقوط و لغزش انسان است و نیز نگهدارنده انسان وحافظ او از کفر و شرک و سایر مهلكات است لذا عصمه است. (وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ) (2)
    25. عجب: به معنی عجیب و چیزی که نظیر آن شناخته نشده باشد و در سوره جن آمده که جنیان گفتند که این قرآن، عجیب است که منظور همان نظیر نداشتن قرآن است )اعتراف آجنبه به عظمت و بینظیر بودن قرآن دلیلی دیگر بر اعجاز قرآن است) (إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنًا عَجَبًا).(3)
    26. عظیم به معنی بزرگ می باشد چه بزرگی محسوس و مادی باشد و چه غیر محسوس و معنوی و لذا قرآن از جهت معقول بودن و معنویت پس از حق تعالی منبع عظمت و بزرگی می باشد (وَلَقَدْ آتَيْنَاكَ سَبْعًا مِّنَ الْمَثَانِي وَالْقُرْآنَ الْعَظِيمَ)
    ص: 37
    ________________________________________
    1- الزخرف 4
    2- آل عمران/103
    3- . الجن/1
    ویرایش توسط ملکوت* گامی تارهایی * : 31-03-2023 در ساعت 17:32
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  6. Top | #25

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,653
    تشکر
    3,868
    مورد تشکر
    5,752 در 2,345
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    27. عزیز: به معنی گرامی و محترم و نیز به معنی غالب و پیروز و نیرومند آمده و قرآن از هر جهتی عزیز است زیرا هم در نزد عابدان و مسلمین گرامی و محترم است و هم در مقابل معارضات با دیگر کتب الهییا بشری غالب و نیرومند و پیروز و نفوذ ناپذیر است و دافع تمامی کتبی است که داعیه انسان سازی دارند و نیز از آن جهت عزیز است، که هرگز همتا و مثل و مانندی برایش یافت نشود، (وانه الكتاب عزیز).
    28. صراط المستقيم: )صرَط ( به معنی بلعیدن است و صراط راهی است که رونده اش را در خود می بلعد، یعنی رونده در آن گم نمی شود، منحرف نمی گردد، راهی است وسیع، آشکار و روشن بطوریکه راه رونده در آن مسیر از خود فانی می شود و اوصاف راه را مییابد و خود راه می شود در حدیث است که حضرت امیر (علیه السلام) فرمود: (آنا صراط المستقیم)، این که صراط المستقیم یکی از نام ها و اوصاف کتاب خدای تعالی است، قول ابن مسعود می باشد و بهرحال کتاب خدا حق چنین اوصافی را دارد که در معنی صراط المستقیم گفته شد و نیز از دیگر معانی صراط، راه اصلی یا شارع است و از آنجائی که این لفظ همیشه مفرد استعمال می شود می توان دریافت که قرآن نیز تنها کتاب اصلی و شارع خداپرستان و موحدان و اصیل ترین کتب الهی است و اصولا این کتاب در اصالتش فرد است زیرا سایر کتب تحریف شده اند و از نظر محتوای متکثر و متفرق اند همانند معنی (سبيل) که بر راههای متفرق دلالت دارد مسأله دیگر پیوند و رابطه میان (نور) و (صراط) است که این هر دو مفرد استعمال می شوند و اما سبیل و ظلمت جمع هم بکار می رود و این خود بهترین دلیل بر نامیدن کتاب خدا به این نام های مقدس است، پس (اهدا الصراط المستقیم) یعنی اهدنا الصراط النور، اهدنا الصراط القرآن، اهدنا الصراط إلى الله، و به همین مناسبت است که برخی از مفسرین در تفسير:
    (وإن هذا صراطی مستقیما فاتبعوه و لاتتبعو السُبُل) گفتهاند صراط مستقیم قرآن است که محور تعلیمات و سیره معصومین (علیهم السلام) است.
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  7. Top | #26

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,653
    تشکر
    3,868
    مورد تشکر
    5,752 در 2,345
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    29. شفاءِ (شافی): شفاء به معنی صحت و سلامت و دوری از مرض است، قرآن چون دارای صفت دارویی و شفابخشی امراض روانی و كثافات نفسانی و طهارت و سلامت بخش دلها و قلوب است از این جهت شفاء نام دارد، امراضی چون کفر و شرک و نفاق و حسد و کینه و کبرو بدبینی وغرور وغيره تنها
    ص: 38
    باتمسک به کتاب خدا از قلب انسان پاک می شوند و با شفاء بخشی قرآن، قلب التيام یافته، سرشار از رحمت الهی می شود و نورایمان و معرفت به حق تعالی، وحدت، تواضع، علم، تفقه و عرفان جایگزین می گردد و این سخن بدین لحاظ است که می فرماید ظالمان را علاوه بر آن که از قرآن شفاء نمی باشد بلکه زیان و خسران آنان را نیز می افزاید. (وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ وَلاَ يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إَلاَّ خَسَارًا). (1)
    ناگفته نماند که قرآن بحق امراض جسمانی را نیز شفاء بخش است البته به شرط خلوص و پاکی عقیده.
    30. سراج: به معنی چراغ است و هر چیز نورانی و نور دهنده سراج نامیده می شود، حال چه این چیز نور دهنده مادی و محسوس باشد چون خورشید آسمان و یا معقول و معنوی باشد مانند قرآن و هدایت و نبوت و امامت و غيره ولذا قرآن چراغ است و سراج، چه روشنگر و روشنی بخش و نورانی کننده طریق رهروان راه خدا می باشد، به آیات مربوط به واژه نور مراجعه شود.
    همچنین پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و ائمه (علیهم السلام) چراغ هدایت امتند، زیرا به وسیله آن بزرگواران است که امت از نور و روشنایی قرآن و شریعت بهره مند می شود، رجوع شود به خطبه 92 نهج البلاغه (پیرامون مسأله پیوند امام و قرآن با رهبری و قرآن) و این مسأله اساسی ترین پیام حدیث شریف ثقلین است که خود بحث مستقلی نیاز دارد.
    31. روح:کلمه ایست که در عرف ضد جسم است و به معنی روان و جوهر مجرد می باشد واین کلمه در قرآن معانی متعددی دارد چون: فرشته، شریعت و دین و کتاب، اما اطلاق لفظ روح به کتاب خدا بدین جهت است که کتاب خدا وسیله هدایت وانذار خلایق است.
    چنان که در سوره شوری آیه52 می فرماید:(وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا.)
    اکثر علمای بزرگی چون راغب و طبرسی وعلامه طباطبایی منظور از روح را در این آیه قرآن دانسته اند و برخی گفته اند که قرآن را از آن جهت روح گفته اند چون قوام و دوام اسلام و شریعت محمد(صلی الله علیه و آله) به آن است همانطوری که قوام و دوام تن به روح است.
    ص: 39
    ________________________________________
    1- اسراء /82
    32. رَحمه:به معنی مهربانی و رقّتی است که مقتضی احسان کردن نسبت به کسی باشد لیكن از آنجائی که رقت قلب در مورد حق تعالی صادق نیست پس کلام او نیز از روی رقت قلب نیست بلکه به معنی احسان و نعمت و تفضل است و همه نعمتهای خدا رحمت اویند، نعمتهایی چون وجود، عقل، نبوت، وحی، امامت، کتاب های آسمانی و بهشت و غیره می باشد لذا قرآن از آن جهت که نعمت حق تعالی و عالیترین نعمت خداست رحمه نام دارد که فرمود: (هدئ و رحمة للمؤمنين) و نیز: (وَلَقَدْ جِئْنَاهُم بِكِتَابٍ فَصَّلْنَاهُ عَلَى عِلْمٍ هُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ).(1)
    33. ذکر: به معنی یاد کردن خدای تعالی بوسیله کتاب او می باشد و ذکر همچنین به معنی حفظ کردن هر چیزی است که ضد نیسان و فراموشی است و نیز ذکر به معنی یاد آوری خدایتعالی است با زبان و با قلب که همان حضور قلب داشتن در نزد معبود است و چون قرآن یاد آور حق تعالی و همه حقایق هستی است پس ذکر نام دارد که فرمود:(إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ).(2). معنی دیگر ذکر شرف و بزرگی است (وانه لذكر لك و لقومك) یعنی ای پیامبر این قرآن شرف تو و شرف قوم تو است.
    34. ذکری: اسم مصدر ذکر است و به معنی یاد آوری و تذکر می باشد(وذكر فان الذكرى تنفع المؤمنين)
    35. حق: به معنی صدق و درست و حقیقت است و نیز به معنی ضد باطل ثابت و مطابق و موافق با واقع و چیزی که زوال نداشته و باطل را در آن راهی نیست، بلکه زایل کننده باطل است و به همين جهات نیز کتاب خدا حق نامیده شده است که می فرماید( وأنه لَحَقّ الیقین) و (بَل نقذفُ بِالحَقِ عَلَى الباطل فيدمغه فاذا هو زاهق) اَی ذاهب اَوزایل.
    36. حبل: به معنی ریسمان است و کتاب خدا از آن جهت که هم عامل پیوند همه مسلمین با یکدیگر و هم عامل پیوند مسلمین با خداست و بنابر مفاد حديث شريف ثقلین یک طرف قرآن بدست خداست و یک طرفش بدست پیروان قرآن است و هم از آن جهت که اتصال و چنگ زدن به قرآن موجب نجات از گمراهی می باشد (حبل الله) نام دارد و حضرت علی (علیه السلام) نیز در خطبه 174 نهج البلاغه
    ص: 40
    ________________________________________
    1- اعراف /52
    2- الحجر/9
    می فرماید: (هذا القرآن فانه حبل الله المتین) و در آیه103 سوره آل عمران می فرماید: (وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ)
    37. حکیم: به معنی عمل کننده از روی حکمت و تشخیص است و نیز به معنی مانع از فساد و دارنده حقایق و معارف است، و کتاب خدا چون دستوراتش از روی تمیز و تشخیص بوده و عمل بدان ها مانع فساد می شود و نیز چون شامل کلیه حقایق و معارف الهی است لذا حكیم نامیده شده است (یس و القرآن الحكيم).(1)
    38. حکمت:به معنی حالت درک و تشخیص است که انسان را به حق می رساند و از باطل آگاه و رها می نماید و چون تعالیم الهی انسان را بر امور حقه آگاه ساخته و او را واصل بحق مینماید لذا حكمه نام دارد که اغلب با لفظ کتاب همراه شده است و پیامبران را خداوند مأمور تعلیم آن معرفی کرده، و گاهی به تکالیف الهی نیز حکمت گفته شده است.(وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ)،(2) (وَلَقَدْ آتَيْنَا لُقْمَانَ الْحِكْمَةَ). (3)
    39. حكم:به معنی داوری و قضاوت است و نیز مراد قوه تمیز و ادراک امور است و کتاب خدا چون هم ملاک داوری حق تعالی در میان بندگان است و هم وسیله تميز و ادراک امور، از این جهت حکم نام دارد. (وكذلك انزلناه ځكما عربياً)
    40. حدیث: از حدث و حدوث است و به معنی نو و جدید و ضد قدیم و همچنین به معنی گفتار است، و قرآن از هر جهت حدیث است یعنی نو و تازه و بدون سابقه بوده و گفتاری است که برای پیشینیان مانند آن نیامده است (پس قرآن به هیچ وجه یک کتاب تقلیدی نیست و لذا می فرماید(الله انزل أحسن الحديث).(4)
    41. تبیان: این کلمه هم معنی با بیان بوده و اسم مصدر است و از آنجائی که کلمه (مستبين) نیز در
    ص: 41
    ________________________________________
    1- یس /1 و آل عمران/58
    2- بقره /129
    3- لقمان / 12
    4- الزمر/23
    مورد کتب آسمانی دیگر بکار رفته ( وَآتَيْنَاهُمَا الْكِتَابَ الْمُسْتَبِينَ).(1) بدیهی است که اصولا وحی الهی روشنگر مجهولات و خود روشن و معلوم است، پس قرآن نیز که خاتم کتب وحی الهی است، کتابی روشن و روشنگر مجهولات می باشد و لذا تبيان است، آن هم تبیان هرچیزی، ( وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ) (2)
    42. تذکرہ: اسم مصدر ذکر و به معنییاد آور و تذکر دهنده است (و انه لتذكره للمتقين)
    43. تنزيل: اسم مصدر (نَزَل) است و قرآن را از آن جهت تنزیل گویند که تدریج و ترتیب نازل شده
    است که می فرماید (تنزیل مِن رَب العالمين) و (وَنَزَّلْنَاهُ تَنزِيلًا) و (تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ). (3)
    44. بیان: به معنی کشف بوده و اعم از نطق است این کلمه مصدر است و چون کتاب خدا کاشف
    حقایق و روشن و روشنگر می باشد لذا نام آن بیان است (هَذَا بَيَانٌ لِّلنَّاسِ وَهُدًى).(4)
    45. بشیر: جمع بُشر و به معنی مژده دهنده می باشد و قرآن از آن جهت که به مؤمنین مژده و بشارت می دهد بشیر نام دارد، همانطوریکه از آن جهت که کافران و مشرکان و منافقان را نسبت به آینده اشان می ترساند و بیم میدهد نذیر نامیده می شود (بَشِيرًا وَنَذِيرًا فَأَعْرَضَ أَكْثَرُهُمْ فَهُمْ لَا يَسْمَعُونَ).(5)
    46. بصائر : جمع بصیرت که به معنی بصیرت ها و دلائل است و این گونه ای از ادراک است که خاص ذوي العقول می باشد. زیرا بصیرت از راه دل حاصل می شود هر چند بصر به معنی چشم نیز هست اما به هر حال بصیرت، بینایی دل و باطن و ادراک قلب است که مترادف معرفت و درک است و لذا برخی آن را عقل و زیرکی دانسته اند و چون کلام خدا دلها و قلوب را بینا و عقول مدرکه را جهت می دهد، بصائر نامیده شده که فرمود: (هذا بصائر مِن ربكم) و نیز فرمود: (قد جائكم بصائرٌ من ربكم).(6)
    ص: 42
    ________________________________________
    1- الصافات /117
    2- النحل/89
    3- اسراء /106 وفصلت /42
    4- آل عمران/138
    5- فصلت /4
    6- انعام /104
    آیه
    |دارای معانی مختلف است که عبارتند از:
    الف) علامت و نشانه روشن بر اثبات حقانیتیک ادعا بطوریکه خدایتعالی در کلام عزیزش معجزات انبیاء (علیهم السلام) را آیه نامیده است، می فرماید: (سَلْ بَنِي إِسْرَائِيلَ كَمْ آتَيْنَاهُم مِّنْ آيَةٍ بَيِّنَةٍ). (1)
    ب) عبرت و آن چه مایه پندار و اندرز است چنانکه فرمود: ( فَاليوم نُنَجیکَ بِبَدَنِک لتكونَ لِمن خَلِفكَ آیه).
    ج) عمارت یا ساختمان بلند و رفيع بطوریکه می فرماید: (أَتَبْنُونَ بِكُلِّ رِيعٍ آيَةً تَعْبَثُونَ).(2)
    د) دلیل و برهان چنانکه می فرماید: (إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَن يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ) (3)
    ه) آن چه از کلمه آیه مورد نظر ما است، این است که به هر قسمت از کلمات قرآن از محل آغاز تا محل انقطاع معنی کامل آیه می گویند و منظور از واژه آیه، در قرآن همین است که این منظور بیشتر از زبانها جاری می شود که فرمود: (مَا نَنسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنسِهَا نَأْتِ بِخَيْرٍ مِّنْهَا أَوْ مِثْلِهَا) (4)
    اما معنی اصلی آیه همان علامت و نشانه است و آیات قرآن کریم هم نشانه خداوند هستند بطوریکه معجزه بوده و بشر از آوردن مثل آنها ناتوان است و نیز همه موجودات عالم آفرینش از آن جهت که نشانه وجود و قدرت و سایر صفات خدایند همه آیه اند و در مورد آیه قرآنی نیز همین جهات صادق است چون هم علائم و نشانه های خدای سبحان اند و هم معجزات الهی و مایه عبرت و پند و اندرز مردم حق طلب اند و هم بنای بر افراشته و رفیع کلام الهی هستند و هم دلائل و براهین روشن پروردگار جهانیان می باشند و هم یک قسمت خاص از قرآن اند که یک معنی کامل را به ذهن منتقل می کنند. به هر حال آیه کوچکترین واحد از اجزاء تشکیل دهنده قرآن است که مفیدیک معنای کامل است و متن قرآن از ترکیب و تنظیم و تألیف آیات بوجود آمده است.
    ص: 43
    ________________________________________
    1- بقره/211
    2- شعراء /128
    3- بقره/248
    4- بقره/106
    در مورد تعداد آیات اختلاف نظر میان قاریان و اهل فن وجود دارد و در این مورد اقوالی گفته شده
    بشرح زیر:
    1. عده ای مجموع آیات را شش هزار آیه دانسته اند.
    2. عده ای شش هزار و دویست و چهار آیه
    3. عده ای شش هزار و دویست و چهارده آیه
    4. عده ای شش هزار و دویست و نوزده آیه
    5.عدهای شش هزار و دویست و بیست و پنج آیه
    6. عده ای شش هزار و دویست و سی و شش آیه
    7. عده ای شش هزار و ششصد و شصت و شش آیه
    ریشه اختلاف در شمارش آیات
    1.بعضی یک آیه بلند را دو آیه حساب می کنند.
    2. مجهول بودن، این که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) آیا در وسط چنین آیاتی وقف می کرده اند یا در پایان آنها. آنچه مسلم است این که: هیچ کس به کمتر از شش هزار آیه قائل نیست و اکثریت علما به اتفاق آراء حداقل آیات را شش هزار و دویست آیه گفته اند.
    کوتاه ترین وبلند ترین آیات
    شکی نیست که بلندترین آیه قرآن، آیه282 سوره بقره است که ابتدای آن (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا تَدَايَنتُم بِدَيْنٍ) و انتهای آن (وَيُعَلِّمُكُمُ اللّهُ وَاللّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ) است که شامل بیست حکم فقهی می باشد. اما در مورد کوتاهترین آیه بحث است:
    گروهی می گویند اگر حروف مقطعه را نیز آیه حساب کنیم، کوچکترین آیه قرآن، آیه اول از سوره بیستم یعنی (طه) خواهد بود که از چهار حرف تشکیل شده است.
    ص: 44
    گروهی گویند بدون در نظر گرفتن حروف مقطعه کوچکترین آیه در قرآن شش حرفی است مانند (والفجر) یا (والضحی) علامه طباطبایی فرموده اند که این قبیل آیات دو کلمه ای هستند، حال آن که آیه64 سوره الرحمن یعنی (مدهامتان) فقط یک کلمه است که به معنی هر دو باغ بسیار سبز مایل به سیاهی اند)
    سوره
    این کلمه نیز معانی مختلف دارد که عبارتند از:
    الف) جهش، صعود و بالارفتن بطوریکه می فرماید: (وَهَلْ أَتَاكَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرَابَ).(1)
    ب) حصارو یار و دیوار شهر که فرمود:(فَضُرِبَ بَيْنَهُم بِسُورٍ لَّهُ بَابٌ).(2)
    ج) غذای مهمانی چنان که در حدیث رسول گرامی (صلی الله علیه و آله) است که فرمود:(قوموا فقد صنع جابر سوراً) اَی طعام يدعوا اليه الناس.
    د) مرتبه بلند و شرافت و منزلت و بر این اساس هر سوره قرآن مرتبه و منزلت و شرافتی عظیم است که تلاوت کننده اش بدان دست مییابد و این مصداق سخن معصوم(علیهم السلام) است که فرمود: (إقراء وارق).
    ه) برخی گفته اند این کلمه دارای همزه است(سؤره) و به معنی بقیه، قسمت، تکه و پاراگراف می باشد ولذا به این جهت میان سایر کلمات قرآن از برجستگی و مشخصه خاصی برخوردار است و هر چند به قبل و بعد خود مربوط است اما چون دارای آغاز و انجام معینی است دارای استقلال است وبه این دلیل است که آغاز هرسورهای با (بسمله) آغاز می شود. در نتیجه می توان گفت سوره آن قسمت از قرآن است که دارای استقلال در هدف و مفاد و پیام بوده و شامل بیان مطلبی معین است و میان (دوبسمله) قرار دارد.
    به عبارت دیگر می توان گفت سوره عبارتست از تعداد معینی از آیات قرآن که مجموعا دارای اسم خاص می باشند. همانطور که گفتیم هر سوره با (بسمله) یعنی بسم الله الرحمن الرحيم، آغاز می شود،البته
    ص: 45
    ________________________________________
    1- ص/21
    2- حدید/13
    سوره نهم قرآن یعنی سوره برائت (توبه) چون مشتمل بر اتمام حجت به مشرکین است بسمله ندارد ولی سوره( نحل) یعنی سوره بیست و هفتم قرآن دارای دو بسمله است یکی در آغاز سوره و دیگری در آیه سی بعنوان سر آغاز نامه حضرت سلیمان (علیه السلام).
    كل قرآن دارای یکصد و چهارده سوره ويکصد و چهارده بسم الله الرحمن الرحیم است، اولین سوره قرآن بر اساس کیفیت جمع آوری سوره مبارکه فاتحة الكتاب و آخرین سوره آن، سوره (ناس) می باشد. کوچکترین سوره های قرآن، سوره کوثر است که سه آیه دارد و بزرگترین آنها، سوره بقره است که 286 آیه دارد.
    کلمه سوره به معنای مورد نظر این بحث در آیه23 سوره بقره و آیه یک سوره نور آمده و می فرماید:(فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّن مِّثْلِهِ)، (سُورَةٌ أَنزَلْنَاهَا وَفَرَضْنَاهَا).
    در جلد چهارم کتاب شریف اصول کافی باب فضل القرآن از قول سعد اسكاف حدیثی است که با بیان آن به شرح سوره(ق) می پردازد: (قال رسول الله (صلی الله علیه و آله): أعطيت التمور الطول مكان التوراه و أعطيت المئين مكان الانجيل و أعطيت المثانی مكان البور و فضلت بالمقصل تمان و ستون شوره و هو مهيمن على سائر الكتب و التوراة لموسی والإنجيل لعیسی و الزور لداوُد). (1)
    ترجمه: رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: به من سوره های طولانی داده شد بجای تورات، و سوره های صد آیهای داده شد بجای انجيل، و سوره های مثانی داده شد بجای زبور، و سورههای مفصل را که شصت و هشت سوره است افزون بر آنها به من دادند و این قرآن نگهبان و گواه است بر کتب دیگر و تورات از موسی (علیه السلام) است و انجیل از عیسی (علیه السلام) است و زبور از داود(علیه السلام) است.
    اقسام سوره از لحاظ بزرگی و کوچکی
    سوره های قرآن را از لحاظ بزرگی و بلندی و کوچکی و کوتاهی به بیان زیر تقسیم کرده اند:
    الف: سوره های طول یا طولانی و بلند، سوره های هفتگانه بزرگ از اول قر آن هستند که عبارتنداز:
    1. بقره 2. آل عمران، 3. نساء، 4. مائده، 5 .انعام، 6. اعراف، 7. انفال (بنابه نظر شیخ طبرسی) ویونس ( بنا به نقل
    ص: 46
    ________________________________________
    1- اصول کافی، جلد 4، صفحه 401، حدیث شماره دهم
    علامه طباطبایی) (و انفال و برائت) با یکدیگر زیرا میان این دو بسم الله وجود ندارد و نیز عثمان زمانی که قرآن را جمع آوری کرد این دو سوره یعنی انفال و توبه را بر سوره یونس مقدم داشت و چون سوره توبه فاقد بسم الله است آن را یک سوره کامل ندانست و از متممات سوره انفال محسوب کرد و لذا، این دو سوره که در نزد او یک سوره محسوب می شدند از سورههای طوال وطولانی شمرده می شد. (لازم است بگوئیم انفال و توبه را چون میانشان بسم الله نیست (قرین و یا قرینتین) می گویند.
    ب: سوره های مئتين: يا سوره های صده، سوره هایی هستند که در حدود صد آیه را شامل می شوند حال اندکی کمتر یا بیشتر این سوره های هفت سوره هستند که عبارتند از: 1. اسراء (بنی اسرائیل)، 2. کهف، 3. مریم،4. طه، 5. انبیاء، 6.حج، 7. مؤمنون. (این ترتیب مورد قبول فیض کاشانی در تفسیر صافی و شیخ طبرسی و علامه طباطبایی است) اما بعضی می گویند مئتین سوره هایی هستند که اکثریت آنها در حدود یکصد آیه دارد و از سوره دهم تا سوره بیست و ششم را می توان جزء سورههای مئتین محسوب کرد یعنی از سوره یونس تا سوره شعراء.
    ج: سوره های مثانی: کلمه مثانی از (ثَنَی یَثنِی) و به معنی خم شدن و برگشتن است و نیز به معنی توالی و پی در پی و بسیار تکرار شونده است یعنی گفته اند مثانی سوره ها هستند در حد متوسط و نه بسیار بلند و نه بسیار کوتاه و خواندن این سوره ها در صدر اسلام بر اغلب مسلمین عرب زبان به آسانی میسر بوده، این سوره های پس از سوره ها مئتین یعنی از سوره (نمل) آغاز شده و به سوره (ځجرات) پایان می پذیرد.
    اما علمایی چون مرحوم طبرسی و فیض کاشانی و علامه طباطبایی سوره های مثانی را پس از سوره های طولانی تا هفت سوره دانسته اند بدین شرح که مرحوم طبرسی و فیض سوره های مثانیرا، از سوره یونس تا نحل دانسته اند، اما مرحوم علامه این هفت سوره را از هود به بعد تا هفت سوره می دانسته اند زیرا (یونس) را جزء سوره های طولانی می دانسته است.
    گویند مثانی از ثانی و به معنی دومی است لذا پس از سوره های طولانی واقع اند و سوره های طولانی مبادی سوره ها و اولین هستند و بعضی چون علامه می گویند چون تمام آیات به یکدیگر برگشت دارند و
    ص: 47
    هر آیه ای متضمن آیه دیگری است و معانی همه ناظر بر یکدیگر است پس تمام قرآن را می توان مثانی گفت، چنانکه در آیه22 سوره زمر می فرماید (اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتَابًا مُّتَشَابِهًا مَّثَانِيَ)
    د: سوره های مفصَّل: سوره هایی هستند که آیات کوتاه دارند و فصل فصل هستند و جداجدا و میان آنها بسم الله زیاد وجود دارد و جمع شصت و هشت سوره اند و پس از حوامیم (سوره های حم دار) آغاز می شوند تا آخر قرآن. این بیانیعنی اینکه سوره های مفصل از اول سوره مبارکه محمد(صلی الله علیه و آله) شروع می شوند تا آخر قرآن.
    اقسام سوره های مفصل
    1. طِوال یعنی نسبتا طولانی که از سوره ق تا سوره بروج را گویند.
    2. اوساط یعنی متوسط که از سوره طارق تا سوره بنیه را گویند.
    3. قصار یعنی بسیار کوتاه که از سوره زلزال تا آخر قرآن را گویند و علامه طباطبایی گوید از سوره نَبَا تا آخر قرآن است.
    اقسام سوره های گروهی قرآن
    1. حوامیم:یعنی سوره هایی که با حروف مقطعه (حم) آغاز می شوند که در قرآن به ترتیب و پشت
    سرهم واقع شده اند و عبارتند از: (مؤمن - فصلت - شوری - زخرف ۔ دخان - جاثیه و احقاف).
    2. (الم) ها: سوره هایی هستند که با حروف مقطعه (الف - لام - میم) آغاز شده و عبارتند از: (بقره - آل عمران - اعراف - عنکبوت - روم - لقمان - سجده)
    3. سوره های طواسين: سوره هایی هستند که حروف مقطعه (طس) و یا (طسم) شروع می شوند
    که عبارتند از : (شعراء - نمل - قصص)
    4. سوره های مسبحات: سوره هایی اند که با کلمه (سَبَحَ) یا (یُسَبِحُ) آغاز می شوند که عبارتند از :
    (حدید - حشر - صف - جمعه - تغابن) و بعضی دو سوره اسراء و اعلی را نیز جزء مسبحات دانسته اند.
    ص: 48
    5. سوره های حمد: سوره هایی که با جمله (الحمد لله) شروع می شوند به نام سوره های حمد مشهورند که عبارتند از: (فاتحة الكتاب - انعام - کهف - سبأ - فاطر)
    6. سوره های چهارقل: سوره هایی هستند که با کلمه قل شروع می شوند و عبارتند از : (کافرون -
    اخلاص - فلق - ناس)
    7. زهراوان:یعنی دو سوره درخشان و منظور دو سوره( بقره و آل عمران) است چون اکثر احکام
    شرعیه و اسماء الله در این دو سوره آمده و موجب نورانیت آنها شده.
    8. قرینتین (قرین) یا قرنیه: به دو سوره انفال و برائت (توبه) گویند زیرا میان این دو بسم الله
    نیست.
    9. سوره های معوذتین:دو سوره (فلق و ناس) را گویند چون هر دو با استعاذه و (قل اعوذ برب) آغاز می شوند.
    10. سوره های عزائم: سوره هایی هستند که به محض شنیدن آیاتی خاص از آن ها باید قصد و عزم و اراده به سجده کردن گرفت و به عبارت دیگر سجده واجبه دارند که عبارتند از: (سوره سجده آیه14 - سوره فصلت آیه38 - سوره نجم آیه آخر - سوره علق آیه آخر).
    شرعا چه در موقع خواندن و چه در موقع شنیدن آیات معین سوره های مذکور حتما باید سجده کرد. در اجرای این گونه سجده طهارت و قبله شرط نیست پس به هیچ بهانه ای سلب نمی شود و ذکر آن هم اختیاری است.
    حروف مقطعه
    حروفی هستند که با هم ترکیب نشده اند و در آغاز برخی از سوره های قرآن آمده اند که برخی از این حروف فقط یک حرف هستند مانند(ص، ق،ن)، برخی دو حرفی هستند مانند (طه،طس،یس، حم)، برخی سه حرفی هستند مانند (الم - الر- طسم)، برخی چهار حرفی هستند مانند (المر - المص)، و برخی پنج حرفی هستند مانند(حم - عسق - كهيعص)
    ص: 49
    حروف مقطعه حروفی هستند که در موقع تلفظ به تنهایی و جدا جدا خوانده می شوند مثلا می گوئیم (الف، لام، میم).
    این حروف در آغاز بیست و نه سوره قرآن وارد شده اند، از میان این بیست و نه سوره، سه سوره مدنی و بقیه سوره ها مکی هستند، مجموعة تمامی حروف مقطعه هفتاد و نه حرف هستند که با حذف مکررات (چهارده) حرف هستند که به این چهارده حرف (حروف نورانی) می گویند، علمای شیعه با ترکیب حروف نورانی این جمله را ساخته اند (صِراطُ عَلِىٍّ حَقٌّ نُمسكهُ) یعنی راه على حق است، آن را می پیمایم.
    در مورد معنی و مفهوم این حروف میان علما اختلاف نظر است که اینک برخی ازآن نظریات را بیان می کنیم:
    1. این حروف از متشابهات قرآن است و ادراک مردم از معنای آن ها قاصراست (و ما يَعلَمُ تَأويلَهُ إُلاَ اللهُ).
    2. این حروف سرّ خدا در قرآن می باشند.
    3. این حروف نام سوره ای است که با آن آغاز می شود مانند(طه، يس).
    4. این حروف مدار نام های نیک و صفات عظیم خداوند و سوگندهای رب العالمين است. (نظر ابن عباس)
    5. این حروف علائم اختصاری مفاهیمی هستند مثلا (الم) یعنی اَنا الله اعلم.
    6. این حروف اعجاز قرآن و نشانه های صدق رسالت پیامبر (صلی الله علیه و آله) هستند چون خدای بزرگ با نزول این حروف کفار و مخالفین را دعوت به تحدی فرموده که این کتاب از ترکیب همین حروف رایج در کلام شماست پس اگر راست می گوئید و این کتاب، کتاب وحی و معجزه الهی نیست، شما هم با همین حروف مثل این کتاب را بیاورید.
    7. این حروف برای بیان مقصودی است که آن مقصود را با واسطه می توان فهمید و نیز برای گشودن راه تفکر و تعقل مؤمنین است.
    ص: 50
    8. این حروف اشاره به آیات مخصوصی است که در آن سوره آمده و حروف اول آن آیات مانند حروف اول سوره می باشد مثلا در سوره بقره آیاتی که با (الم) شروع شده مانند (الم ترالی الذين خرجوا ۔ الم ترالی الملا من بنی اسرائیل و نظایر این ها)
    9. این حروف اشارات و رموزی است در مورد حوادث آینده و منشأ این حوادث را ترکیبات
    عددی، از این حروف دانسته اند.
    10. این حروف دلالت بر اسماء و صفات الهی و کلید گشاینده غيب و منشأ پی بردن به اسرار هستند. اما آنچه مسلم است این است که این حروف مهمل و بی مقصود نبوده و به جهت غرض و مقصودی نازل گشته اند. و شاید رمزی میان خدا و پیامبر (صلی الله علیه و آله) و معصومین (علیهم السلام) و راسخون در علم باشند.
    نکاتی جالب در مورد حروف مقطعه:
    الف) می دانیم که حروف لغت عربی بیست و نه حرف است و حروف مقطعه نیز در آغاز بیست و نه سوره قرآن وارده شده اند.
    ب) اصل حروف مقطعه 14(چهارده) حرف یعنی نصف حروف لغت عرب اند.
    ج) عدد چهارده (14) در آفرینش و در میان قوم عرب و هم در امر حجت خدا و معصومین (علیهم السلام) جاری و ساری است.
    د) ازمیان بیست و نه سوره ای که با حروف مقطعه آغاز می شوند فقط سه سوره آنها مدنی هستند یعنی (بقره، آل عمران، رعد ) و بقیه مکی هستند و این نیز خود سوال انگیز است و مشتمل بر سیری از اسرار بیشمار قرآن و محرکی است برای تحقیق و مطالعه بیشتر در این کتاب شریف.




    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




صفحه 3 از 3 نخستنخست 123

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi بر قالب منتشر شده از ویکی وی بی