صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 20

موضوع: زیبائی های نماز

جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید    محبوب کن - فیس نما
  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2011
    شماره عضویت
    1771
    نوشته
    1,994
    صلوات
    2514
    دلنوشته
    2
    شادی روح مطهر همه مادران؛ خصوصا مادر خانم فامطمی عزیز
    تشکر
    3,848
    مورد تشکر
    3,108 در 1,389
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض




    زینت عبادت کنندگان

    امام سجاد علیه السلام آن قدر به عبادت عشق می ورزیدند که زین العابدین، یعنی زینت عبادت کنندگان و سید ساجدین، یعنی سرور سجده کنندگان لقب گرفتند. آنقدر به نماز علاقه داشتند و نماز می خواندند که اطرافیان آمدند و گفتند: آقا کافی است، بدن شما خسته می شود. فرمودند: بروید آن نامه ای که عبادت های جدّ من امیرالمؤمنین در آن نوشته شده است را بیاورید. آوردند. فرمودند:
    من یقوی علی عبادۃ علی بن ابی طالب؛(1)چه کسی قدرت و توان بر عبادت علی بن ابی طالب علیه السلام دارد؟!
    می فرمودند: من چه موقع به عبادت های جدم امیر المؤمنین علیه السلام می رسم؟ عبادت خود را در برابر عبادت جدشان امیرالمؤمنین علیه السلام اندک می شمارند. این قدر به عبادت عشق می ورزیدند و به آن توجه داشتند!


    ویرایش توسط طهورا*کنیز فاطمه زهرا(س)* : 09-02-2023 در ساعت 19:55
    امضاء


  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2011
    شماره عضویت
    1771
    نوشته
    1,994
    صلوات
    2514
    دلنوشته
    2
    شادی روح مطهر همه مادران؛ خصوصا مادر خانم فامطمی عزیز
    تشکر
    3,848
    مورد تشکر
    3,108 در 1,389
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض



    در روایت آمده است: شیطان برای این که حواس
    ص: 29
    ________________________________________
    1- الأرشاد، ج 2، ص 142؛ بحارالأنوار، ج 46، ص 75.
    حضرت را پرت بکند، به شکل ماری در آمد و به پای حضرت حمله کرد. حضرت این قدر غرق در عبادت بودند که اعتنایی به آن نکردند. او هم برگشت و رفت.(1)
    وقتی انسان در محضر بزرگی است و جذبه آن بزرگ او را گرفته است، از اطراف خود غافل می شود. هر چقدر
    جذبه عشق خدا، معرفت خدا، بزرگی خدا در دل ما بیشتر شود، هم عشق ما به عبادت بیشتر می شود و هم حضور قلب ما بیشتر می شود.

    امضاء

  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2011
    شماره عضویت
    1771
    نوشته
    1,994
    صلوات
    2514
    دلنوشته
    2
    شادی روح مطهر همه مادران؛ خصوصا مادر خانم فامطمی عزیز
    تشکر
    3,848
    مورد تشکر
    3,108 در 1,389
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض



    ابن طاووس در نماز

    ممکن است بعضی بگویند: امام سجاد علیه السلام کجا و ما کجا؟ باید بدانیم که در میان افراد، به خصوص بزرگان، کسانی هم هستند که با حضور قلب و عشق فراوان به خدا، به نماز می ایستند.
    در حالات سید بن طاووس نوشته اند که ایشان می گوید: من یک موقع مشغول نماز بودم. ماری آمد و به دور پای من پیچید. من غرق توجه به خدا بودم و معتقد بودم بدون اذن خدا هیچ جنبده ای نمی تواند کاری بکند، لذا
    ص: 30
    ________________________________________
    1- کشف الغمة، ج 2، ص 74؛ بحار الانوار، ج 46، ص 50.
    هیچ تغییری در حال من به وجود نیامد و نماز را با همان حال ادامه دادم. این مار هم دوباره برگشت و رفت.(1) اگر آن معرفت و عشق بالا برود، توجه ما هم بالا می رود.
    ویرایش توسط طهورا*کنیز فاطمه زهرا(س)* : 02-03-2023 در ساعت 15:53
    امضاء

  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2011
    شماره عضویت
    1771
    نوشته
    1,994
    صلوات
    2514
    دلنوشته
    2
    شادی روح مطهر همه مادران؛ خصوصا مادر خانم فامطمی عزیز
    تشکر
    3,848
    مورد تشکر
    3,108 در 1,389
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض



    غرق در نماز

    یکی از همراهان مرحوم آخوند کاشی می گوید: آخوند در حجره نماز می خواند. ظرف آبگوشتی که سر چراغ و در حال پختن بود ریخت. می گوید: من دوباره رفتم گوشت خریدم و آن را آماده کردم. نماز ایشان هم طول می کشید. بسیار در نماز عشق می ورزید. ایشان بعد از نماز گفت: چه شده است؟ چرا اوضاع این چنین است؟ گفتم: آبگوشت روی زمین ریخت، دوباره رفتم تهیه کردم. گفت: من اصلا متوجه نشدم.
    چطور یک ورزشکار، یک فوتبالیست، یا یک تماشاگر به فوتبال دل می دهد و اصلا به اتفاقاتی که در اطراف او رخ می دهد توجه ندارد. اگر هزار اتفاق در خانه بیفتد، اصلا نگاه نمی کند، گوش هم نمی دهد. برای این که محو بازی شده است.
    بنابراین، ما می توانیم عشق خود را به هر کجا معطوف
    ص: 31
    ________________________________________
    1- بحار الانوار، ج 66، ص 286؛ سفینة البحار. ج 5، ص 341.
    کنیم، دل خود را به هر کجا معطوف کنیم. این مسائل و قضایا برای ما سنگین نیاید. چطور بچه های محل در هوای گرم تابستان می آیند و در جای نامناسب و در گرمای چهل درجه هوا، آن چنان گرم بازی می شوند، آنچنان عرق می ریزند که بدن آنها خیس می شود، دست و پاهای آنها زخمی می شود، ولی اصلا توجه ندارند.
    دیده اید که گاهی دست و پای این ورزشکارها میشکند. می گوید: بگذار گل بزنم، من جان خود را هم برای آن میدهم. چطور برای ورزش جان خود را می دهیم، دل خود را می دهیم، همه چیز خود را می دهیم، گرما و سرما را نمی فهمیم و خود را به زحمت می اندازیم؟! این ها همه به خاطر این است که عشق داریم و متوجه خستگی نمی شویم.


    امضاء

  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2011
    شماره عضویت
    1771
    نوشته
    1,994
    صلوات
    2514
    دلنوشته
    2
    شادی روح مطهر همه مادران؛ خصوصا مادر خانم فامطمی عزیز
    تشکر
    3,848
    مورد تشکر
    3,108 در 1,389
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض


    سنگینی نماز

    اگر ما عشق داشته باشیم، یعنی آن معرفت و عشق بیاید، اگر شیطان مار هم شود و بیاید مزاحم ما شود، چون عشق ما و توکل ما جای دیگر است، اثر نمی کند. همه اینها را خنثی می کند. البته شیطان در کارهای عبادی زیاد هجمه می کند که حواس شما پرت بشود. از این روست
    ص: 32
    که قرآن می فرماید:
    وَاسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ وَإِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ إِلَّا عَلَی الْخَاشِعِینَ؛(1) از صبر و نماز یاری جویید؛ (و با استقامت و مهار هوس های درونی و توجه به پروردگار، نیرو بگیرید؛) و این کار، جز برای خاشعان، گران است.
    نماز چیز سنگینی است، صریح قرآن است: «وَإِنَّهَا لَکَبِیرَةٌ ؛روزه این قدر سخت نیست.
    هم مداومت نماز مهم است، هم این که پنج نوبت باید در شبانه روز نماز بخوانیم. و این که به آن رغبت نشان بدهیم، این سنگین است.



    ویرایش توسط طهورا*کنیز فاطمه زهرا(س)* : 04-03-2023 در ساعت 17:05
    امضاء

  7. Top | #16

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2011
    شماره عضویت
    1771
    نوشته
    1,994
    صلوات
    2514
    دلنوشته
    2
    شادی روح مطهر همه مادران؛ خصوصا مادر خانم فامطمی عزیز
    تشکر
    3,848
    مورد تشکر
    3,108 در 1,389
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض


    مدارا با نفس

    امیر المؤمنین علیه السلام فرمودند: نفس شما مرکب شماست. سابق با حیواناتی مثل اسب و شتر رفت و آمد می کردند. فرمودند: با این مرکب مدارا کن، کلنجار نرو. به اندازه بار آن کن، کم کم بر آن بار بکن، سر وقت غذا و کاه و جو آن را بده.
    اگر با او رفق و مدارا بکنی و با او دوست شوی، با تو همراهی می کند و به آسانی تو را به مقصد می رساند. ولی
    ص: 33
    ________________________________________
    1- سوره بقره، آیه 45.
    اگر بر او فشار بیاوری و او را اذیت کنی، هم خود را نابود می کند و هم تو را.
    ما هم باید با نفس خود مدارا کنیم. روح و جان ما با خدا و عبادت گره خورده است. باطن افراد خدا را دوست دارد، نماز را دوست دارد. ولی چون این بدن ما آنقدر طاقت ندارد، و نفس ما با ما همراهی نمی کند، باید با آن مدارا کنیم. نرم و آرام، زیاد به او فشار نیاوریم.
    اگر خسته هستیم، بگذاریم برای یک زمانی که سر حال هستیم. حتی اگر کسی خسته یا بیمار است، از راه رسیده است، نماز اول وقت را که بسیار فضیلت دارد، به تأخیر بیندازد. دو ساعت استراحت بکند، اما با حضور قلب نماز بخواند. این بسیار بهتر از این است که نمازی در حال کسالت و خواب آلودگی بخواند.



    امضاء

  8. Top | #17

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2011
    شماره عضویت
    1771
    نوشته
    1,994
    صلوات
    2514
    دلنوشته
    2
    شادی روح مطهر همه مادران؛ خصوصا مادر خانم فامطمی عزیز
    تشکر
    3,848
    مورد تشکر
    3,108 در 1,389
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض


    تشنه نماز

    _؟_شما به حضور قلب و رمز و راز آن اشاره کردید. خوب همه ما دوست داریم که نماز ما باعث عروج ما بشود. نماز ما بالا برود. نکته آن را شما اشاره کردید که همان عشق و محبت به عبادت و نماز است. دوست داریم که به نماز هم عشق بورزیم و به آن محبت داشته باشیم که
    ص: 34
    دیگر مشکلات بعدی به وجود نیاید. این محبت به نماز چطور ایجاد می شود؟
    باید یک کاری اساسی و ریشه ای بشود. آن را إن شاء الله در بخش های دیگر مطرح می کنیم که چه کار کنیم که خدا را بسیار دوست بداریم و عبادت او را نیز دوست بداریم.
    ویرایش توسط طهورا*کنیز فاطمه زهرا(س)* : 15-03-2023 در ساعت 14:11
    امضاء

  9. Top | #18

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2011
    شماره عضویت
    1771
    نوشته
    1,994
    صلوات
    2514
    دلنوشته
    2
    شادی روح مطهر همه مادران؛ خصوصا مادر خانم فامطمی عزیز
    تشکر
    3,848
    مورد تشکر
    3,108 در 1,389
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض


    کسی که عاشق خدا شد، دوست دارد با خدا خلوت کند و فرمان او را اطاعت بکند. این یک نکته کلیدی است، اساس کار همین است. امام های ما، پیغمبر ما چه می دیدند که این قدر به این کار عشق می ورزیدند؟! پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم به اباذر فرمودند:
    یا اباذر ان الله تعالی جعل قرة عینی فی الصلاة و حببها إلی کما حبب إلی الجائع الطعام والی الظمان الماء فان الجائع إذا أکل الطعام شبع وإذا شرب الماء روی و انا لا اشبع من الصلاة؛(1) ای اباذر، خدای متعال نور چشم مرا در نماز قرار داده، چنان نماز را برای من دوست داشتنی قرار داده، که گرسنه غذا را دوست دارد و تشنه عاشق آب است. البته گرسنه هرگاه غذا بخورد سیر میشود و تشنه هرگاه آب بخورد تشنگی اش برطرف می شود، ولی من از نماز سیر نمیشوم.
    ص: 35
    ________________________________________
    1- الأمالی للطوسی، ص 528؛ مکارم الاخلاق، ص 461؛ بحارالانوار، ج 79، ص 232.
    آدم تشنه چقدر برای یک جرعه آب بی تابی می کند؟ هفده ساعت در گرمای تابستان روزه گرفته است، الآن تشنه شده است. چطور با میل و اشتها آب می خورد؟ یا آدمی که چندین ساعت گرسنه بوده است، چطور با اشتها غذا میخورد! فرمود: نماز من هم این طور است. با این تفاوت که «لا أشبع من الصلاة ؛من از نماز سیر نمیشوم.» بنابراین، باید تشنه نماز شویم تا به آن عشق بورزیم. به قول مولانا:
    آب کم جو تشنگی آور به دست
    تا بجوشد آب از بالا و پست


    ویرایش توسط طهورا*کنیز فاطمه زهرا(س)* : 18-03-2023 در ساعت 19:56
    امضاء

  10. Top | #19

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2011
    شماره عضویت
    1771
    نوشته
    1,994
    صلوات
    2514
    دلنوشته
    2
    شادی روح مطهر همه مادران؛ خصوصا مادر خانم فامطمی عزیز
    تشکر
    3,848
    مورد تشکر
    3,108 در 1,389
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض




    توجه به جایگاه نماز

    اگر ما متوجه جایگاه نماز شویم و درک کنیم که انس با خدا چه برکات و آثاری دارد، عاشق نماز می شویم. آدم تشنه اگر یک لیوان آب بخورد، تشنگی او برطرف می شود. آدم گرسنه اگر یک پرس غذا خورد، می گوید دیگر کافی است، سیر می شود. ولی پیغمبر ما می فرماید: من از نماز سیر نمیشوم. نزدیک به اذان که میشد می فرمودند: «أرحنا یا بلال؛(1) یعنی بلند شو اذان بگو و ما را راحت بکن.
    ص: 36
    ________________________________________
    1- مفتاح الفلاح، ص 182؛ بحار الأنوار، ج 79، ص 193.


    امضاء

  11. Top | #20

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2011
    شماره عضویت
    1771
    نوشته
    1,994
    صلوات
    2514
    دلنوشته
    2
    شادی روح مطهر همه مادران؛ خصوصا مادر خانم فامطمی عزیز
    تشکر
    3,848
    مورد تشکر
    3,108 در 1,389
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض



    معاشرت با دوستان نماز

    یکی از چیزهایی که اشتهای ما را زیاد می کند، معاشرت با کسانی است که عاشق عبادت و عاشق نماز هستند. معاشرت با خوبها، دوستان خوب، پدر و مادر خوبی که با عشق نماز می خوانند و به فرزندان خود هم این را انتقال می دهند.
    برعکس افرادی که لاابالی هستند، بی نماز هستند، سبک نماز هستند. چند وقت که با آنها باشیم، اگر سست اراده باشیم، ما هم مثل همانها می شویم.


    حسنه نماز

    آثار و برکات نماز بسیار فوق العاده است. قرآن از نماز تعبیر به حسنات کرده و فرموده است:
    إِنَّ الْحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئَاتِ؛(1) خوبی ها بدی ها را از بین می برد.
    امیر المؤمنین علیه السلام می فرماید:
    ما اهمنی ذنب أمهلت بعده حتی اُصلی رکعتین؛(2) من از آن گناهی که بعد از آن خدا به من مهلت بدهد دو رکعت نماز بخوانم، خوفی ندارم.
    ص: 37
    ________________________________________
    1- سوره هود، آیه 114.
    2- نهج البلاغه، حکمت 299؛ بحارالانوار، ج 88، ص 382.
    چون با خدا ارتباط برقرار کردم، این ارتباط آن ظلمت و تاریکی گناه را محو می کند. البته منظور حق الناس نیست. حق الناس و بدهی مردم را باید داد. اگر من به کسی سیلی زدم، بعد دو رکعت نماز بخوانم؛ آن را پاک نمی کند. ولی کسی که در خفا گناهی انجام داده است و به خود ظلم کرده است، این با دو رکعت نماز قابل جبران است. می فرماید: اگر بعد از گناه موفق شوم دو رکعت نماز بخوانم، دیگر از آن گناه واهمه ای ندارم.
    بازدارندگی از گناه
    اینجا حضرت می خواهند هم اهمیت نماز را بگویند و هم این که نماز قدرت پاک کنندگی عجیبی دارد. گناهان را پاک می کند، رذالت ها، ظلمت ها و تاریکی ها را می برد و حسنات را جایگزین آن می کند.کسی که پنج وعده با خدا صحبت می کند، انس می گیرد، مدام از دنیا جدا می شود، از گناه و از ظلمت ها جدا می شود. این تعبیر آیه قرآن است:
    وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَی عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ؛(1) و نماز را برپا دار، که نماز (انسان را) از زشتی ها و گناه باز می دارد.
    ص: 38
    ________________________________________
    1- سورۂ عنکبوت، آیه 45.
    یعنی اگر کسی نماز با توجه، با دل دادن، با حضور قلب اقامه کند، قطعا بداند او را از بدی ها و گناهان و فحشا و منکر دور می کند. یعنی اگر شما آمار بگیرید، بین آنهایی که بی نماز هستند، یا استخفاف به نماز می کنند، یعنی گاهی می خواند و گاهی نمی خواند و نسبت به نماز بی خیال است، جرم و جنایت و گناه قطعا بیشتر است تا آنهایی که مقید به نماز هستند. آنهایی که دل به نماز میدهند، واقعاً پاک هستند.
    نماز در برابر گناه مثل ترمز عمل می کند. حداقل موقع نماز دیگر مردم آزاری نمی کند. دیگر به زیر مجموعه خود ظلم نمی کند. نماز یک کارخانه انسان سازی است.
    مرحوم آیت الله قاضی فرموده اند: بالاترین ریاضت ها و عبادت ها این پنج وعده نماز است؛ نمازی که با توجه باشد، با مقدمات و دل دادن و میل کردن و از روی محبت باشد.
    وضوی با توجه
    در روایت آمده است: یکی از چیزهایی که حضور قلب و دلدادگی به نماز را زیاد می کند، وضو گرفتن با
    توجه است.
    امیر المؤمنین علیه السلام به محمد حنفیه نوشتند:
    ص: 39
    وانظر إلی الوضوء فإنه من تمام الصلوة؛(1) در وضو توجه و دقت داشته باش که از شرایط کمال نماز است. فرمودند: وضوی خود را با حضور قلب بگیر. یعنی باید خود را برای نماز باحال آماده کنیم.
    دعاهای وضو هم در «مفاتیح الجنان» و هم در رساله ها موجود است. دعاهای کوتاهی است. مستحب است قبل از وضو دست خود را بشوییم و هنگام شستن بگوییم:
    اللهم اجعلنی من التوابین و اجعلنی من المتطهرین؛(2) خدایا، مرا جزء توبه کنندها و جزء پاک شده ها قرار بده! یعنی با این دست شستن دارم جسم و روح خود را تمیز و پاک میکنم.
    بعد صورت خود را می شوییم و می گوییم:
    اللهم بیض وجهی یوم تسود فیه الوجوه؛(3)خدایا؛روزی که صورتها سیاه است، مرا روسفید گردان!
    روز قیامت عده ای رو سفید هستند و عده ای رو سیاه می گوییم: خدایا، روی مرا سفید کن، من جزء روسیاه ها
    ص: 40
    ________________________________________
    1- الامالی للمفید، ص 267؛ وسائل الشیعة، ج 1، ص 397.
    2- الکافی، ج 3، ص 16.
    3- الکافی، ج 5، ص 207.
    نباشم. این دعا ما را به معاد می برد و به آخرت توجه می دهد و مراقبه ما را زیاد می کند.
    دست راست را که می شوییم، می گوییم:
    اللهم أعطنی کتابی بیمینی و الخلد فی الجنان بیساری و حاسبنی حساباً یسیراً؛(1) خدایا، نامه عمل مرا به دست راستم بده و برگه اقامت ابدی در بهشت را به دست چپم، و مرا با حسابی آسان،حسابرسی کن!
    بر اساس روایات نامه اعمال بهشتی ها و مؤمنین را به دست راست آنها می دهند، و نامه اعمال جهنمی ها را به دست چپ آنها می دهند. وقتی دست چپ خود را می شوییم، می گوییم:
    اللهم لا تعطی کتابی بیساری و لا تجعلها مغلولة إلی عنقی و اعوذبک من مقطعات النیران؛ بار خدایا، نامه عمل مرا به دست چپم مده و آن را زنجیر بر گردنم مساز و از پیراهن هایی که از آتش ساخته شده به تو پناه می برم!
    نامه عمل مرا به دست چپ من نده، به یک معنا یعنی به جهنمی ها هم ترحم کن، به گناهکارها هم ترحم کن،
    ص: 41
    ________________________________________
    1- الکافی، ج 3، ص 71.
    آنها را هم نجات بده، از آنها هم دستگیری کن!
    وقتی سر خود را مسح می کشیم، می گوییم:
    اللهم غشنی برحمتک و برکاتک و عفوک؛ خدایا، جامه رحمت و برکات و بخشایشت را بر من بپوشان و مرا با آنها فرا گیر!
    آب مظهر رحمت است. آتش مظهر غضب است. یعنی من دارم در رحمت خدا فرو می روم.
    پاهای خود را که مسح می کشیم، می گوییم:
    اللهم ثبتنی علی الصراط یوم تزل فیه الأقدام و اجعل سعیی فیما یرضیک عنی یا ذالجلال و الإکرام؛خداوندا، در آن روزی که قدم ها می لغزد، قدم های مرا بر صراط ثابت و استوار دارد. و سعی و کوشش مرا در چیزی قرار ده که تو را از من خشنود و راضی می سازد، ای صاحب شکوه و بزرگواری!
    وضو شاید دو دقیقه وقت می برد. همه این دعاها هم کوتاه است. این وضویی که در دقیقه وقت می برد، اگر به آن دل بدهیم، یک مقدار با توجه دست بکشیم و بدانیم در واقع داریم خودمان را شست وشو می دهیم، در واقع داریم به معاد و آخرت وارد می شویم و دست از دنیا می شوییم. این دلدادگی خیلی در حضور قلب در نماز مؤثر است.
    ص: 42
    نور نماز
    باید برای نماز وقت بگذاریم. اگر با عجله و شتاب با همان حالی که غرق در دنیا هستیم، یکدفعه بیایم بگوییم الله أکبر، اینجا حضور قلب مشکل است.
    مرحوم آقای دولابی می فرمودند: خیلی از این تاجرها و بازاری ها به ما می گویند: حاج آقا ما هر گمشده ای داریم، در نماز پیدا می کنیم. بقیه هم شاید همین طور هستند. حتی بعضی ها اگر چیزی گم کنند، می گویند: بروم دو رکعت نماز بخوانم، بلکه آن پیدا بشود. اتفاقا هم پیدا می شود.
    می فرمودند: یک تاجری نزد من آمد. آدم متدینی بود. می گفت: من چه کار کنم که در نماز خیلی از چیزهای دنیای من پیدا می شود. گفتم: چطور؟ گفت: حسابدار و منشی من معمولا فاکتور می دهد. من هم دقت نمی کنم و امضا می کنم. امروز وسط نماز به ذهنم آمد که این فاکتوری که پیش از ظهر امضا کردم، فقره ششم آن چند هزار تومان آن را اشتباه امضا کرده بودم. اصلا ندیده بودم، ولی در ذهن خود در نماز این را مرور کردم و وسط نماز این را به یاد آوردم. بعد از نماز به حجره رفتم. گفتم: مرور کنم نکند اشتباه کرده باشم. دیدم اتفاقاً اشتباه بوده است.
    ص: 43
    آقای دولابی فرمودند: این علامت خوبی نماز است. این علامت نورانی بودن نماز است. یعنی در غیر نماز این حساب کتاب ها پیدا نمی شود. این که در نماز گمشده ها پیدا می شود، این برق نماز است، نور نماز است. یعنی تمرکز شما در نماز بیشتر از وقت های دیگر است. وقت های دیگر کاملا مشغول هستید و گمشده ها به یاد شما نمی آید.
    از همین معلوم می شود که نماز یک نوری در دل شما جمع می کند و بدهی های شما پیدا می شود. گناهان خود را مرور می کنی. قیامت شما پیدا می شود. گمشده های شما پیدا می شود. این علامت خوبی است. منتها باید به آن جهت داد و آن را تقویت کرد.
    کمک گرفتن از نماز
    نماز کلید حل مشکلات است. می گویند: ابو علی سینا اگر مشکلات علمی پیدا می کرد، می رفت دو رکعت نماز می خواند و با خدا ارتباط برقرار می کرد و مشکل علمی او حل می شد. خود قرآن فرموده است:
    اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ؛(1) از صبر و نماز یاری جویید.
    ص: 44
    ________________________________________
    1- سوره بقره ،آیه 45.
    درباره حضرت امیر علیه السلام آمده است:
    إذا هاله شئٌ فزعَ إلی الصلاۃ؛(1) اگر امر مهمی برای حضرت پیش می آمد، به نماز پناه می بردند.
    چطور همه ما به اهل بیت علیهم السلام پناه می بریم، اما همه آنها به نماز پناه می بردند، به خدا پناهنده می شدند. برای حل مشکلات علمی، معنوی، مادی، اقتصادی، آرامش، به نماز پناه ببرید. واقعا به آدم آرامش میدهد.
    آرامش برای ورود به نماز
    یکی از چیزهایی که مرحوم آقای دولابی خیلی سفارش می کردند، این بود که می فرمودند: قبل از نماز، وقتی با آرامش وضو گرفتید، در سجاده و محل نماز خود بنشینید، یک کمی بدن شما آرام بگیرد تا فکر و خیال ها از بین برود.
    این نشستن قبل از نماز خیلی به آدم کمک می کند. مملکت بدن مثل حوضی است که آب آن متلاطم است. وقتی تلاطم این حوض از بین رفت و سکون و آرامش به وجود آمد، آشغال ها ته نشین می شود و آب شفاف و صاف و زلال بالا می آید.
    ص: 45
    ________________________________________
    1- الکافی، ج 3، ص 480، وسائل الشیعة، ج 8 ص 138.
    می فرمودند: استغفار قبل از نماز خیلی مؤثر است. مراقب باشیم کارهایی که دغدغه و حواس پرتی می آورد نداشته باشیم. مثلا بچه از مدرسه آمده است، گرسنه و تشنه است، غذای او را بدهید. خود شما اگر احتیاج به دستشویی دارید، یا کاری دارید که فکرتان را اشغال می کند انجام دهید. اینها خیلی به انسان آرامش میدهد و در توجه و حضور قلب در نماز مؤثر است.
    وضوی دائم
    دائم الوضو بودن کار ما را بسیار تسهیل می کند. سفارش شده است دائم الوضو باشیم. کسی که دائم الوضو است، اگر از دنیا برود شهید از دنیا رفته است. کسی که قبل از خواب وضو بگیرد، تا صبح برای او عبادت می نویسند. وضو نور است. این نور باید تداوم داشته باشد.
    اگر انسان بداند با وضو بودن چقدر برکات دارد، هیچ گاه بدون وضو نمی ماند. صبح که از خانه بیرون می آیید، با وضو به سر کار خود بروید. البته به قصد نماز ظهر هم نباید وضو بگیرید، بلکه به قصد باوضو بودن، وضو بگیرد. یعنی خود وضو گرفتن و با وضو بودن در همه اوقات یک امر مستحب است، یعنی انسان در یک
    ص: 46
    ثواب دائم است. دائما خیر و برکت بر او نازل می شود.
    خود وضو گرفتن مستحب است. حتی کسی هم که وضو دارد، مستحب است باز موقع نماز یک وضوی دیگر بگیرد. این وضو روی وضو «نور علی نور» است. با وضو بودن به انسان نور می دهد. وقتی موقع نماز شد، با همان وضو هم می تواند نماز بخواند. نیازی به وضوی مجدد نیست. برای نماز آمادگی و آرامش دارد.
    آماده ساختن فضا
    بنابراین، قبل از نماز فضا را آماده کنیم. یعنی دل ما به جایی، به کسی، به چیزی درگیر نباشد. به یاد دارم خیلی مواقع که برای نماز به محضر آیت الله بهاء الدینی می رفتیم، ایشان قبل از نماز می آمدند و می نشستند. قبل از نماز گاهی افراد نیازمند می آمدند. ایشان قبل از نماز به آنها کمک می کردند تا فکرشان در نماز راحت باشد، یا اگر هم می خواهند جایی دیگر بروند بروند تا در نماز ما را مشغول نکنند.
    خیلی مواقع دوستان ما بچه های کوچک خود را می آوردند، بچه های چهار پنج ساله ای که همراه با پدر خود آمده بودند. آقا می فرمودند: بروید در کمد ببینید گزی،
    ص: 47
    شکلاتی، سوهانی هست، چیزی به این بچه ها بدهید. یعنی این بچه که نماز را متوجه نمی شود، مشغول اینها بشود و نماز ما را از بین نبرند.
    بچه ای که دارد فریاد می زند، گرسنه است، تشنه است، با بهانه می گیرد، مزاحم نماز ما می شود.
    آماده کردن فضا در حضور قلب بسیار اثر دارد. و این نشستن قبل از نماز و استغفار، آرام شدن فضا را برای ورود به نماز مهیا می کند و موجب می شود که عشق و میل و رغبت شما آرام آرام رشد کند.
    می فرمودند: یک مقدار که با آرامش نشستی و میل و رغبت شما حرکت کرد، آن موقع بلند بشو و الله اکبر بگو. آن موقع با خدا عشق کن، بعد ببین چقدر آرامش دهنده است، چقدر لذت می بری!
    مادرها را می بینید که چقدر زحمت می کشند. نوزادی که به دنیا می آید، به این راحتی شیر نمی خورد. این قدر با او مدارا می کنند تا شیر مادر را بخورد. کم کم به شیر خیلی علاقه پیدا می کند، به گونه ای که به جز شیر مادر چیزی نمی خورد. باز این قدر نرم، با محبت، با مهربانی با او رفتار می کنند تا او را از شیر بگیرند و غذا خور کنند.
    ص: 48
    میل به مستحبات
    هر کسی باید راه آن را برای خود پیدا کند و پیدا هم می شود. باید با ملایمت و نرمی با خود مدارا کنیم. به خود فشار نیاوریم. نماز مستحبی را با عشق و محبت بخوانیم. در روایت هم نهی شده است از این که با اکراه و بی میلی عبادت کنیم. البته این مربوط به عبادات مستجبی است. واجبات را باید به هر طریقی شده انجام دهیم. امام صادق علیه السلام فرمودند:
    لا تکرهوا إلی أنفسکم العبادة ؛(1)کاری نکنید که عبادت الهی در نظرتان ناخوشایند شود.
    وقتی حال نداری و خسته هستی به خود فشار نیاور. یک کاری نکن از عبادت زده بشوی و پس بزنی. خیلی از ما که این کار را با خود، یا با فرزندان خود کرده ایم، حالت زدگی ایجاد کرده ایم. به زور به خود یا دیگران فشار آورده ایم.
    اعتدال در عبادت
    اعتدال در عبادت کار پسندیده ای است. اصلا در کتب روایی بابی به نام «اعتدال در عبادت» باز شده است. رسول
    ص: 49
    ________________________________________
    1- الکافی، ج 3، ص 223.
    خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند:
    إن هذا الدین متین فاو غلوا فیه برفق ولا تکرهوا عبادة الله إلی عباد الله فتکونوا کالراکب المنبت الذی لا سفراً قطع و لا ظهراً ابقی؛(1) دین مقدس اسلام دینی است استوار و حکیمانه و با متانت (به دور از افراط و تفریط). پس حرکت دینی شما باید با نرمش و اعتدال باشد. و شما عبادت الهی را در نظر بندگان خدا سنگین و ناپسند نکنید که مانند راکب و سوار شونده ای خواهید شد که از اثر فشار بر مرکب خود، آن حیوان را خسته کرده و نهایتاً نه راهی طی کرده و نه پشت و گرده سالمی برای حیوان باقی مانده است.
    بنابراین، تا زمانی که شوق و اشتیاق به عبادت هست، باید آن را ادامه داد.
    الگو گیری در نماز
    در حالات بعضی از بزرگان آمده است که قبل از این که به نماز بایستند، بر امام حسین علیه السلام، سلام می دانند. از جمله این بزرگان مرحوم آیت الله حاج آقا شیخ عبد الکریم
    ص: 50
    ________________________________________
    1- الکافی، ج 2، ص 86 ،وسائل الشیعة، ج 1، ص 109؛ بحارالانوار، ج 68، ص 211.
    حائری، مؤسس حوزه علمیه قم است.
    شاید یک جهت آن این بوده است که امام حسین علیه السلام اقامه کننده واقعی نماز هستند. در زیارت آن حضرت می خوانیم:
    أشهد انک قد أقمت الصلاة ؛من شهادت می دهم که شما نماز را به پا داشتید.
    مرحوم آیت الله حائری در توجیه این کار فرموده بودند: نماز و لا اله الا الله و یاد خدا به برکت شهادت و خون حضرت سید الشهدا است. من می خواهم از این شخصیت تشکر بکنم.
    روایتی هم از قول امام رضا علیه السلام آمده است:
    و اجعل واحداً من الائمة علیهم السلام نصب عینیک ؛(1)وقتی می خواهید به نماز بایستید، یکی از امامها را
    نصب العین خود قرار دهید.
    یعنی معیار شما امام باشد. امام برای شما الگو باشد. ببینید امام حسین علیه السلام چقدر عاشق نماز بود! پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم می فرمایند: من از نماز سیر نمیشوم. باید الگوی ما در نماز آنها باشند.
    ص:51
    ________________________________________
    1- الفقه المنسوب الی الامام الرضا علیه السلام، ص 105؛ بحار الانوار، ج 81 ص 207.
    غذای روح
    ما چقدر به اکسیژن احتیاج داریم، واقعا اگر اکسیژن به ما نرسد، بدن ما از بین می رود. غذای معنوی و روحی هم همین طور است. جان و روح ما در ارتباط و اتصال با خدای متعال است. کسی که نماز را رها می کند، در مرز کفر و ایمان است. زیر پای او سست است. نزدیک است به آتش دوزخ سقوط کند. در روز قیامت از جهنمی ها می پرسند:
    مَا سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ؛(1) چه چیز شما را به دوزخ وارد ساخت؟
    یکی از علل سقوط به آتش دوزخ را اینگونه بیان می کنند:
    قَالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ ؛(2)می گویند: ما از نمازگزاران نبودیم.
    خانه ای که آب و برق آن قطع است، قابل استفاده نیست. جان و روح ما هم اگر به خدا اتصال نداشته باشد مرده است. بدن حرکت می کند، قیافه هم زیباست، خوراک و پوشاک و مسکن او هم تأمین است، ولی روح و جان او
    ص: 52
    ________________________________________
    1- سوره مدثر، آیة 42.
    2- سوره مدثر، آیة 43.
    مرده است. نماز ما را احیا می کند، آرامش میدهد، دل ما را زنده می کند؛ نماز واقعی، نه نماز صوری. نمازی که واقعا با شرایط آن باشد.
    شفاعت نماز
    پیغمبر خدا داشتند از قبرستانی عبور می کردند. دیدند عده ای جمع شده اند و دارند سر قبری عزاداری می کنند. یک روز قبل او را دفن کرده بودند.
    حضرت نگاهی به قبر و این عزادارها کردند و این جمله را فرمودند:
    لرکعتان خفیفتان مما تحتقرون أحب إلی صاحب هذا القبر من دنیاکم کلها؛(1) دو رکعت نمازی که شما آن را کوچک میشمارید، در نزد صاحب این قبر از همه دنیای شما محبوب تر است.
    کسی که داخل در قبر شده است، متوجه می شود که نماز یعنی چه، ولی از وقت آن گذشته است. فرمودند: دو رکعت نمازی که سبک و ساده باشد، الآن در نزد این میت محبوب تر از همه دنیا و مادیات است. آرزو می کند کاش من برگردم، دو رکعت نماز بخوانم.
    ص: 53
    ________________________________________
    1- مجموعه ورام، ج 2، ص 225.
    این به خاطر این است که بقیه چیزها از ما جدا می شود، ولی نماز به کمک ما می آید و ما را نجات می دهد و قبر ما را نورانی می کند. شفاعت می کند و ما را نجات می دهد. .
    اگر جایگاه نماز در جامعه و بین مردم تبیین شود، با اشتیاق به سراغ نماز می روند.
    ص: 54
    گفتار دوم: نماز؛پلی به سوی خدا
    اشاره
    ص: 55
    ص: 56
    پل ارتباطی با خدا
    جان و روح نماز، عشق و محبت به نماز است. اگر آن عشق در وجود ما قرار بگیرد، بخواهیم یا نخواهیم، به طرف نماز و ذکر و یاد خدا کشیده می شویم. هر انسانی دنبال آرزوهای خوبی است که به آن برسد. ما دنبال آرامش و خوشی هستیم، دنبال این هستیم که غم و غصه از ما دور شود و به حاجتها و آرزوها و خواسته های خود برسیم، هم به خواسته های دنیایی و هم خواسته های آخرتی.
    بدون استثنا حلال همه مشکلات، خدای متعال است؛ کسی که همه چیز در دست اوست و می تواند همه گره ها را باز کند. حتی اگر انبیا و چهارده معصوم علیهم السلام هم جمع بشوند، بدون خواست خدا نمی توانند هیچ کاری انجام بدهند.
    ما به توحید اعتقاد داریم و در واقع آنها هم در پیشگاه خدا واسطه هستند. اگر بتوانیم پل ارتباطی و معنوی را با خدای متعال برقرار کنیم، همه مشکلات ما حل است.
    ص: 57
    انس با خدا
    در دعایی بسیار زیبا از امیرالمؤمنین علیه السلام می خوانیم:
    اللهم إنک أنس الآنسین لأولیائک و أحضرهم بالکفایة للمتوکلین علیک؛(1) خدایا، تو با دوستانت بیش از همه انس می گیری و برای اصلاح کار آنان که به تو توکل میکنند حاضر تری!
    انسی را که خداوند با دوستانش دارد، هیچ کجا نمی توان یافت. خداوند انیسی است که به انسان آرامش مطلق می بخشد و تمام مشکلات او را حل می کند. همه خارها را گل می کند، تمام زیبایی ها را به او عطا می کند. آنچنان آرامش می بخشد که دیگر هیچ دغدغه ای نداشته باشیم.
    خداوند کسی است که می تواند تمام امور ظاهری و باطنی و همه دغدغه ها را اصلاح کند. می تواند تمام استرسها و اضطراب ها را از بین ببرد و همه خوفها را تبدیل به امن کند. کسی است که تمام امور را کفایت می کند. خداوند برای کسانی که به او توکّل می کنند، از همه حاضر تر است. او از سر و ظاهر و باطن ما آگاه است و همه چیز ما در دست اوست.
    ص: 58
    ________________________________________
    1- نهج البلاغه، خطبه 227؛ بحارالانوار، ج 91، ص 230.
    تشاهدهم فی سرائرهم وتطلع علیهم فی ضمائرهم و تعلم مبلغ بصائرهم فاسرارهم لک مکشوفةٌ و قلوبهم الیک ملوهفة؛ خدایا، تو نهان اولیای خود را دیده و بر اندیشه هاشان آگاهی، و اندازه بینایی و عقولشان را میدانی. پس رازهاشان نزد تو آشکار، و دلهاشان به سوی تو نگران است. إن أوحشتهم الغربة أنسهم ذکرک؛ اگر غربت و تنهایی، اولیای تو را به وحشت می اندازد، ذکر و یاد تو آنها را مأنوس می کند و به آنها آرامش می بخشد.
    وإن صبت علیهم المصائب لجئوا إلی الإستجارة بک؛ اگر باران بلا بر آن ها ببارد، به پناه جستن به تو توسل می جویند.
    پناه بردن به خدا در گرفتاریها
    بعضی افراد مبتلا به فقر، گرفتاری، حرف مردم، بیماری، مشکلات روحی و جسمی و ظاهری و باطنی هستند. بلاها و مصیبت ها از هر طرف بر آنان فرو می ریزد. اینها چه باید بکنند؟
    امیر المؤمنین علیه السلام می فرمایند: علامت بندگان خوب خدا این است که اگر تمام مصائب بر سر آنها ببارد، به خدا
    ص: 59
    پناه می برند. به همان خدایی که این بلاها و امتحانات را آورده است.
    بدون اذن خدا هیچ برگی حرکت نمی کند، هیچ ابتلایی پیش نمی آید. تمام این مسائل به دست خود خداست و لذا آنها به خود خدا پناه می برند. گرفتاری ها از خداست. خداوند راه ها را محکم می بندد تا ما مستقیم به طرف خود او برویم. اولیای الهی به خدا التجاء می جویند و به او پناه می برند؛ چون همه کارها به دست اوست.
    علما بأن أزمة الأمور بیدک و مصادرها عن قضائک؛ چون می دانند سر رشته کارها به دست قدرت توست و منشأ آنها قضا و قدر توست.
    تسلیم مشیت خدا
    استادی داشتیم که همیشه در این رابطه شوخی می کرد و می گفت: آب از سرچشمه گل آلود است. یعنی اگر خدا نمی خواست، این ابتلائات و امتحانات پیش نمی آمد. خدا خواسته که این بلاها و گرفتاری ها پیش بیاید.
    البته بدون شک اعمال ما هم دخالت دارند، ولی تا او امضا نکند، این گرفتاری ها پیش نمی آید. تمام این دستوراتی که صادر می شود که ما گرفتار بشویم، ضعیف
    ص: 60
    باشیم، قوی باشیم، غنی باشیم، فقیر باشیم، از مصدر جلال حق تعالی صادر می شود.
    چون همه اینها از طرف خود خدای متعال است، چاره ای نیست جز این که محکم به خدا پناهنده بشویم. دست خود را بالا ببریم و بگوییم: ای خدا، تو به ما کمک کن و تو از ما دستگیری کن!
    آرامش در پناه خدا
    کسی مثل امام حسین علیه السلام بلا و مصیبت ندیده است. در زیارت عاشورا می گوییم:
    مصیبة ما أعظمها و أعظم رزیتها فی الإسلام و فی جمیع السماوات و الأرض؛ مصیبت شما در عالم اسلام، بلکه در تمام آسمانها و زمین چقدر بزرگ بود!
    این مصیبت ها بر اهل آسمان و زمین سنگینی کرده است. امام حسین علیه السلام به خدا پناهنده می شود. شب عاشورا مهلت می گیرد. می فرماید: خدا میداند که من نماز را دوست دارم، دعا را دوست دارم، استغفار را دوست دارم، تلاوت قرآن را دوست دارم.
    ظهر عاشورا هنگام نماز که می شود، می آید در خانه
    ص: 61
    کسی که این همه ابتلائات و امتحانات را برای او قرار داده است و نماز جماعت برگزار می کند.
    لذا آرامشی که امام حسین و اصحاب او داشتند، در لشکر مقابل نبود. حتی بعضی از باران برای رفتن به میدان نبرد سبقت می گرفتند.
    عابس بن ابی شبیب شاکری کلاهخود و زره خود را در می آورد که نیزه و شمشیر به پوست بدن او اصابت کند. چرا؟ این حالت به خاطر عشق به خداست. وقتی ارتباط با خدا قوی شد، بلاها باطل می شود، فقر باطل می شود، بیماری باطل می شود. درد سکون پیدا می کند و آرامش ایجاد می شود. وقتی ما فهمیدیم همه اینها از طرف خداست، آرامش بر ما حاکم می شود.
    سعدی در شعر زیبایی می گوید:
    به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست
    عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
    به حلاوت بخورم زهر که شاهد ساقی است
    به ارادت ببرم درد که درمان هم از اوست
    غم و شادی بر عاشق چه تفاوت دارد
    ساقیا باده بده شادی آن کاین غم از اوست
    ص: 62
    وقتی همه ابتلائات را از جانب خدا بدانیم و بدانیم حلال مشکلات هم اوست، یا مشکلات را بر می دارد، با ما با آن کنار می آییم و به آرامش می رسیم.
    حضرت زینب سلام الله علیها چه دیدی داشتند که همه خارها را گل می دیدند؟ فرمودند:
    ما رأیت إلا جمیلا؛(1)من جز زیبایی ندیدم.
    وقتی این نگاه حاصل می شود، بلاها همه باطل می شود. آرامش فرا می رسد. وقتی من در کنف حمایت خدا هستم، در قبضه خدای متعال هستم، به من آرامش میدهد.
    سر ارادت ما و آستان حضرت دوست
    که هرچه بر سر ما میرود اراده اوست
    دل دادن به طوفان بلا
    این بلاها و گرفتاری ها، بخواهیم یا نخواهیم وجود دارند. اگر ما آن پناهگاه را نداشته باشیم، جز پریشانی و سردرگمی هیچ چیز دیگری نخواهیم داشت.
    اگر به آن پناهگاه برویم، آرامش پیدا می کنیم. بلاها دیگر برای ما بلا نیست. یعنی به ما فشار نمی آورد، به
    ص: 63
    ________________________________________
    1- اللهوف، ص 160؛ بحارالانوار، ج 45، ص 116.
    اضطراب نمی اندازد، انسان را به خودکشی نمیکشاند، ناخوشی های انسان را از بین می برد. به قول حافظ:
    ما که دادیم دل و دیده به طوفان بلا
    گو بیا سیل غم و خانه ز بنیاد ببر
    وقتی که ما به اذن خدا دل و دیده به طوفان بلا دادیم و می دانیم همه چیز از اوست و تحت حمایت و در آغوش خدا هستیم، اینها باطل می شود.
    چرا امام حسین علیه السلام و اصحابش تا این حد آرامش داشتند و خوشحال بودند؟ اینها به دلیل برکات نماز و پناهنده شدن به خدای متعال است.
    سوره مؤمنون از سوره هایی است که بسیار به خواندن آن، مخصوصا در زمان غیبت و آخرالزمان سفارش شده است. از خواص این سوره این است که ایمان را حفظ می کند.
    قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ وَالَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ؛(1)مؤمنان رستگار شدند، آنها که در نمازشان خشوع دارند، و آنها که از لغو و بیهودگی روی گردان اند.
    ص: 64
    ________________________________________
    1- سوره مؤمنون، آیات 1 تا 3.
    به یاد دارم مرحوم آقای دولابی _خدا ایشان را رحمت کند!_ یک موقع این آیات را می خواندند. می فرمودند: ببینید چقدر خدای مهربان قرص و محکم صحبت کرده است. «قد أفلح المؤمنون». نمی گوید: بعداً رستگار می شوند. «أفلح» فعل ماضی است. یعنی شده اند، نه این که بعداً خواهند شد. «قد» برای تحقیق است، یعنی این امر حتمی است.
    «قد أفلح»، یعنی بی تردید رستگار شدند. کار تمام است. معامله به نتیجه رسیده است. مؤمنان رستگار شدند. یعنی به آرامش مطلق، به خوشی و فلاح و رستگاری رسیدند.
    مؤمنین چه کسانی هستند؟ اولین علامت مؤمن رستگار شده این است:
    الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ؛(1) آنها که در نمازشان خشوع دارند.
    مؤمنانی که با عشق نماز می خوانند. نماز آنها با خشوع است. یعنی من خود را کنار می گذارند. نمی گویند حال دارم، یا حال ندارم. نمی گویند یک روز می خواهم
    ص: 65
    ________________________________________
    1- سوره مومنون، آیه 2.
    بخوانم، یک روز نمی خواهم بخوانم، بلکه فرمان خدا را اطاعت می کنند.
    خشوع در نماز
    بسیاری از افراد هستند که دل پرست هستند، جوپرست هستند، محیط پرست هستند. اگر در محیطی قرار بگیرند که همه بی نماز هستند، خجالت می کشند نماز بخوانند. اگر در محیطی قرار بگیرند که حجاب را مسخره می کنند، حجاب را کنار می گذارند.
    نباید اینطور باشد. خاشع یعنی کسی که من خود را خورد کرده و به محبوب داده است و به سمت محبوب می رود. این خشوع ثمره همان محبت است.
    نماز خوان واقعی کسی است که فرمان خدا را اطاعت کند و من خود را بشکند. شکستن این من بلاها را باطل می کند، اضطراب ها را می برد، ناخوشی ها را خوش می کند، همه خارها را به گل تبدیل می کند. و راه آن تمرین با نماز است. کسانی که من خود را می شکنند، بیشتر با نماز انس می گیرند.
    خضوع و خشوع
    خاشع کسی است که عاشق نماز است، خود را
    ص: 66
    می شکند. خشوع یعنی شکستن نفس؛ خضوع و خشوع شکستن باطن و ظاهر است. یعنی انسان در نماز، با حالت شکستگی درونی و بیرونی و تواضع و عرض ادب به نماز بایستد.
    البته در مورد خشوع و خضوع گفته اند: اگر هر یک به تنهایی استفاده شود، به معنای ذلت است. اما اگر با هم استعمال شوند، خشوع به قلب اختصاص دارد و خضوع متعلق به اعضا و جوارح است.
    در حدیث آمده است: اگر قلب خاشع بشود، بدن خاضع خواهد شد. فرمودند: آن کسی که در نماز بازی می کند، دلیل بر این است که خاشع نیست؛ و الآ اگر نفس و قلب او در مقابل خدا شکسته بود، در ظاهر هم شکسته میشد.
    سبک شمردن نماز
    قرآن در جای دیگر می فرماید:
    فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ؛(1)پس وای بر نمازگزارانی که در نماز خود سهل انگاری می کنند.
    ص: 67
    ________________________________________
    1- سورہ ماعون، آیه 4 و5.
    آن کسانی که نماز را سبک می شمارند؛ گاهی می خوانند، گاهی نمی خوانند. وای به حالشان که در نماز سهل انگاری می کنند. البته این ها بهتر از کسانی هستند که اصلا نماز نمی خوانند، یا کسانی که منکر نماز هستند. باید انس خود را با نماز بیشتر کنند.
    کسی که پل ارتباط با خدا را قطع کرده است، کارش بسیار مشکل است. قلب چنین شخصی رو به سمت سیاهی و تیره بختی می رود. از اهل آتش می پرسند:
    مَا سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ؛ چرا در آتش گرفتار شدید؟
    در پاسخ می گویند:
    لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ؛(1)ما جزء نمازگزاران نبودیم.
    _؟_آیا برای کسانی که گاهی نماز می خوانند و گاهی نمی خوانند روزنه امیدی وجود دارد؟
    باید نماز را تقویت کنند. به جاذبه های نماز دقت کنید؛ وقتی نماز را ادامه می دهید، چقدر به شما آرامش می دهد، چقدر خوشی می دهد، چقدر وجدان شما شاکر است! خوشحال هستید که حق خدا را ادا کرده اید. باید مقداری تمرین کنیم، مقداری من خود را بشکنیم.
    ص: 68
    ________________________________________
    1- سوره مدثر، آیات 42 و 43.
    پرهیز از بیهودگی
    یکی دیگر از اوصاف مؤمنان رستگار این است:
    وَالَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ؛(1)و آنها که از لغو و بیهودگی روی گردان اند.
    نماز خوان های خاشع، از لغو پرهیز می کنند. لغو یعنی حرف های بیهوده و کارهای بیهوده. یک وقت انسان دنبال تحصیل علم، یا دنبال تحصیل أمر آخرتی، یا دنبال امر معاش است، این ها امور ضروری هستند. اما ما خیلی مواقع وقتهای خود را ضایع می کنیم. صرف حرفهایی می کنیم که نه برای ما مفید است و نه برای دیگران فایده دارد. خیلی از مواقع وقت خود را برای دیدن سریال و فیلم و کارهایی که اصلا برای دنیا و آخرت ما بازدهی ندارد می کنیم.
    لغو، هر نوع عملی است که برای دنیا و آخرت ما فایده ای نداشته باشد و ما را از یاد خدا غافل کند. این امور باعث کم شدن خشوع ما در نماز می شود.


    امضاء

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi بر قالب منتشر شده از ویکی وی بی