1. نماز، راهی به سوی دوست
نماز، پیوند روح و باطن سالک به امر ولایت کبری است. نماز، سیر و سفری ملکوتی است که به مقام قرب الهی می انجامد. نماز، تسخیر قله های معرفت و تبلور معانی طریقت است. نماز، سوار شدن بر مرکب روح و زدودن پلشتی های هوا و هوس از تن است. نماز، نغمه راستین روح آدمی است. نماز، سکوی پرواز و اوج عالم اعلی و ملکوت است. نماز، عمودالدین(1) و نور چشم است.(2) نماز، تحصیل معانی و مفاهیم عالی عرفانی را برای نمازگزار آسان می کند و صفابخش درون و آرام بخش روان عارفان است.
نماز، خلعت خلیفة الهی را برازنده آدمی می کند؛ زیرا «هیچ وسیله ای مستحکم تر و دایمی تر از نماز برای ارتباط میان انسان با خدا نیست».(3)
نماز، سبب نزول رحمت الهی، رسیدن به بهشت موعود، تحصیل فوز عظیم و عامل تقرب به لقای الهی است. نماز، تجلی صفات و اسمای الهی در وجود عبد است. مایه فروتنی و نشاط روح است. خضوع می آورد و خشوع می طلبد. نماز باعث ایجاد روح اتحاد در پیکره جامعه اسلامی است و مسجد، مرکز تبلیغ وحدت. نماز، افضل عبادت ها(4) و دوست داشتنی ترین
ص:17
________________________________________
1- . محمدباقر مجلسی، بحارالانوار ، بیروت، مؤسسة الوفاء، 140 ه . ق، ج 82 ، ص 202.
2- . قُرَّةُ عَینِی فِی الصَّلوةِ، بحارالانوار، ج 80، ص 16؛ اصول کافی، ج 5، ص 321.
3- . پیام آیت اللّه خامنه ای به اولین اجلاس سراسری نماز.
4- . بحارالانوار، ج 81 ، ص 246.
کردارهاست؛(1) زیرا ملاک و معیار قبول یا رد دیگر کردارهای انسان است. نماز، نشانه شناسایی کافر از مسلمان است،(2) به گونه ای که ترک آن شرک و ادای آن نور است.(3) نماز، سیمای مکتب(4) و نماد دین است. «نماز چکیده و خلاصه اصول مکتب (اسلام) را در خود دارد و با گفتن ها و حرکت های حساب شده و منظمی که در آن است، نمودار اسلام است.»(5) نماز، رأس اسلام است.(6) «نمودار و نمایشگر است از اسلام در مقیاس کوچک، اسلام در متن جامعه به کارگیرنده تن و اندیشه و روان انسان هاست و از این هر سه بر خوش بختی آنان کار می کشد. نماز نیز در عمل یک فرد چنین است؛ زیرا در حال نماز، تن و اندیشه و روان، هر سه مشغول به کار و فعالیتند...».(7)