❤ |
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
جان و دلم فدای تو ای دلبرم ، حسین
دیگر رسیده است دم آخرم حسین
من رو به کربلای تو خوابیده ام اخا
دیدار من بیا ، پسر مادرم حسین
چیزی نماند از تو بجز کهنه پیرهن
این یادگار توست کنون در برم حسین
یک سال و نیم رفته ز عمر و نمی شود
درد نبودنت بخدا باورم حسین
یک سال و نیم مثل رباب تو می زدم
بر صورتم ، ز داغ علی اصغرم حسین
پیچیده است وقت اذان توی گوش من
" الله اکبر " علی اکبرم حسین
یادم نمی رود که صدای تو قطع شد
افتاد دلهره به میان حرم حسین
بالای تل دویدم و دیدم که ، می خوری...
...شمشیر و نیزه ، پیش دو چشم ترم حسین
غارت شروع شد همه در خیمه ریختند
بردند گوشوار من و زیورم حسین
چهره کبود بود شب غارت حرم
هر دختری که بود به دور و برم حسین
در کربلا زدند به پیشانی تو سنگ
در شام سنگ خورد همه پیکرم حسین
هر چه گذشت بین محل یهودیان
با خود به زیر خاک سیه می برم حسین ...
رضا رسول زاده
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
سلام ای روح عزت،تجلی شهامت
سلام ای کوه صبر و،وقار و استقامت
فتاده در دل ما،شراری از غم تو
دو عالم خون بگرید،برای ماتم تو
چو شمع محفل تو،تمامی ِ کواکب
ز بس که غم کشیدی شدی امّ المصائب
چو ماه نو خمیدی،مصیببت ها کشیدی
به عمرت ای عقیله،چه غمها که ندیدی
غم هجر پیمبر،سرشک و دیده ی تر
غم مسمار و کوچه،غم عظمای مادر
عزاخانه شد از غم،تمام مُلک افلاک
تو دیدی مادرت را،فتاده بر روی خاک
تو دیدی فرق چاک ِ،علی ساقی کوثر
تو دیدی که شد از کین،جگر پاره برادر
اگرچه زین مصائب،دل تو پر بلا بود
ولی سوز دلت از،شرار کربلا بود
امان از از کربلا و،امان از یاس نیلی
امان از تازیانه،امان از ضرب سیلی
امان از داغ گودال،امان از اشک دیده
امان از غربت آن امام سر بریده
امان از اشک زهرا،امان از آن جنایت
امان از ظلم شمر و،سنان بی مروّت
میان مقتل عشق،نگویم که چه ها شد
سر شاه شهیدان،ز پشت سر جدا شد
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
زلف عفاف، رشتۀ دامان زینب است
آیات صبر، پایۀ ایمان زینب است
حبل المتینِ قافـله سالار عاشقان
تا روز حشر، موی پریشان زینب است
گل زخمهای پیکر صد پارۀ حسین
آیـات بیشمارۀ قرآن زینب است
هر کس که پا نهد به عزا خانۀ حسین
بر او کرم کنید که مهمان زینب است
سرهای نوک نیزه همه دستههای گل
تنهای پاره پاره، گلستان زینب است
آن نیزهای که خصم به قلب حسین زد
زخمش هنوز بر دل سوزان زینب است
بـا یـاد صبح یازدهم، صبح بی حسین
هر روز صبح، شام غریبان زینب است
وقتی که گفت بـا سپه کوفـه «اُسکُتوا»
دیـدند کائنات بـه فرمان زینب است
وقتی رقیـه را بـه ره شام میزدنـد
دیدم حسین، دست به دامان زینب است
یاللعجب مگر که قیامت بـه پا شده
بر نیزه آفتاب درخشان زینب است
مه بـر فراز چرخ چراغ خرابـهها
خورشید نوک نیزه ثناخوان زینب است
روز جزا بـهانـۀ مـا از بـرای عـفو
خون حسین و دیدۀ گریان زینب است
تـا آفتاب بـذل کند نـور خویش را
"میثم" همیشه بندۀ احسان زینب است
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
وقت جان دادن من مادر من بود ای کاش
شاهد گریه و چشم تر من بود ای کاش
تا اذان وقت کمی مانده که من جان بدهم
وقت مُردن، علیِ اکبر من بود ای کاش
شام از قبل گرفته همه ی جانم را
جان رسیده به لبم، دختر من بود ای کاش
بسترم را به سوی کرببلا پهن کنید
رو به قبله شده ام، سرور من بود ای کاش
دست و پا می زنم و یاد شما می افتم
زخمی خنجرشان حنجر من بود ای کاش
دفن کردند تو را با قدم مرکب ها
زیر مرکب پر من، پیکر من من بود ای کاش
تا کفن پوش کنم آن تن عریانت را
بوریا کهنه چرا؟ معجر من بود ای کاش
من زمینگیر شدم تا که زمین خورد سرت
روی نی جای سر تو سر من بود ای کاش
شاعر:محسن حنیفی
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
این زن که از برابر طوفان گذشته بود
عمرش کنار حضرت باران گذشته بود
صبرش امان حوصله ها را بریده بود
وقتی که از حوالی میدان گذشته بود
باران اشک بود و عطش شعله می کشید
آب از سر تمام بیابان گذشته بود
آتش، گرفته بود و سر از پا نمی شناخت
از خیمه های بی سر و سامان گذشته بود...
اما هنوز آتش در را به یاد داشت
آن روزها چه سخت و پریشان گذشته بود
می دید آیه آیه ی آن زیر دست و پاست
کار از به نیزه کردن قرآن گذشته بود
یک لحظه از ارادت خود دست برنداشت
عمرش تمام بر سر پیمان گذشته بود
زینب هزاربار خودش هم شهید شد
از بس که از کنار شهیدان گذشته بود
بر صفحه های سرخ مقاتل نوشته اند
این زن هزار مرتبه از جان گذشته بود
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)