❤ |
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
موضوعات تصادفی این انجمن:
- پيامک ها و اشعار تسليت وفات حضرت معصومه (س)
- اشعار و پیامک های ولادتفرخنده حضرت امام محمد...
- اشعار و پیامک های تبریک ولادت فرخنده حضرت...
- اشعار زیبای ولادت حضرت علی اکبر علیه...
- پیامک ها و اشعار پيوند ملکوتي حضرت زهرا(س) و...
- پيامک ها و اشعار ضربت خوردن و شهادت مظلومانه...
- اشعار و پیامک های ویژه ولادت مولای منتظران...
- اشعار و پیامک های شهادت امام حسن عسکری علیه...
- اشعار و پیامک های تسلیت شهادت حضرت زینب...
- اشعار و پیامک های تبریک ولادت فرخنده امام...
❤ |
کنج زندان می کشم این سو و آن سو پیکرم
جرمم این بوده که فرزند نبی و حیدرم
بس که دشمن داده آزارم در این زندان غم
می چکد خون جگر از نوک مژگان ترم
استخوان هایم شکسته، از جفای دشمنم
سلسله در سلسله سر تا به پا، پا تا سرم
رد پای تازیانه بر تنم افتاده و ...
پیرهن گردیده عضوی از تمام پیکرم
سلسله سنگین و تن زار و فراوان زخم من
خون چکد از جسم زارم تا تکانی می خورم
تا شکسته استخوان ها را نظاره می کنم
یاد آن پهلو شکسته، یاد دیوار و درم
من اسیرم لیک مردم، از جسارت ها چه باک
دل غمین زینب و بازار و سنگ و معجرم
شاعر : ناصر شهریاری
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
_
جان غریبانه بدادی چون حسین(ع)
پیکرت مدفون شده در کاظمین
قسمت ما کن که زوارت شویم
روز مرگ تو عزادارت شویم
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
هفتم امام شیعیان،موسی بن جعفر
زندانی آل نبی،سبط پیمبر
در کنج زندان،با حی سبحان
نالید و هر دم،گفتا به افغان
انا فتحنا لک فتحا مبینا
گفتا خدایا کنج این زندان افکارم
از زهر هارون رفته از کف اختیارم
در کنج زندان با حی سبحان
نالید و هر دم،گفتا به افغان
انا فتحنا لک فتحا مبینا
جرمم بود حق گوئی و ترویج دینم
هستم رضا در راه حق گر این چنینم
در کنج زندان،با حی سبحان
نالید و هر دم،گفتا به افغان
انا فتحنا لک فتحا مبینا
پایم اگر دبند و زنجیر خسان است
در راه حق این شیوه آزادگان است
در کنج زندان با حی سبحان
نالید و هر دم،گفتا به افغان
انا فتحنا لک فتحا مبینا
یا رب نجاتم ده ، از این زندان هارون
از ظلم و جور آن لعین،گشته دلم خون
در کنج زندان با حی سبحان
نالید و هر دم،گفتا به افغان
انا فتحنا لک فتحا مبینا
ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 08-02-2023 در ساعت 22:17
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
رشتهی دلهای عاشق پشت این در بسته شد
رزق ما از سفرهی موسی ابن جعفر بسته شد
تا خبر آمد غروب از خانه بیرون میزند
با هجوم سائلان از صبح معبر بسته شد
مشت ما را وا نخواهد کرد وقتی از کرم
مشت مسکین درش با کیسهی زر بسته شد
آنکه از کار پیمبرها گره وا میکند
دست و پایش در غل و زنجیر آخر بسته شد
ای خدا آزاد بودن پیشکش این ظلم چیست؟
در قفس حتی پر و بال کبوتر بسته شد
یک نفر با تازیانه آمد و در باز شد
یک نفر با تازیانه آمد و در بسته شد
تازیانه رفت بالا چشم مادر تار گشت
تازیانه خورد بر تن چشم مادر بسته شد
آه روی تخته پاره ساق پایش بند نیست
بیش از این حرفی ندارم روضه ها سربسته شد
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
_
ایام سوگواری موسی ابن جعفر است
آن نازنین امام که فرزند حیدر است
باب الحوائج است و هفتمین امام
آن قبله مراد که ذات اکبر است
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
مردی که نام دیگر او «آفتاب» است
بین غل و زنجیر هم عالی جناب است
حبل المتین ماست یک تار عبایش
این مرد از نسل شریف بوتراب است
هنگام طی الارض و معراجش یقیناً ...
... روح الامین در محضرش پا در رکاب است
پیداست از باب الحوائج بودن او
هر کس از او چیزی بخواهد مستجاب است
با یک سؤالش بشر حافی زیر و رو شد
هر کس به پای او بیفتد کامیاب است
بدکاره ای را زود سجّاده نشین کرد
اعجاز او بالاتر از حدّ نصاب است
چیز کمی که نیست ... آقا چارده سال
زیر شکنجه ، کنج زندان در عذاب است
نامرد ، زندان بان ، یهودی زاده ی شوم
دست و سر و پاهای آقا را چرا بست ؟!
با ناسزا باب زدن را باز کرده
این بد دهان بی حیا ذاتش خراب است
از حیدر و زهرای اطهر کینه دارد
هر صبح و شب دنبال تسویه حساب است
از بس که گلبرگ تن آقا خمیده
زندان تاریکش پر از عطر گلاب است
زخمی که در زیر گلوی او شکفته
یادآور زخم و غم طفل رباب است
با این غل و زنجیر و لب های ترک دار
تنها به یاد زینب و بزم شراب است
چوب یزید و گریه ی اطفال ای وای
حرف کنیزی و زبانم لال ای وای
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
_
ابوالحسن موسای کاظم نام تو
عاقبت زهر جفا در کام تو
جان غریبانه بدادی چون حسین(ع)
پیکرت مدفون شده در کاظمین
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
وقتی زبان عاطفه ها لال می شودزنجیر ها در آینه ات بال می شود
در فصل گل، بهار تو از دست می رود
بر شاخه؛ میوه های تو پامال می شود
دیگر کسی ز ناله ات آهی نمی کشددر این سیاهچال صدا چال می شود
آقا نشان سبز سیادت به دوش توست
غل ها به روی شانه ی تان شال می شود
همواره مرد،زینتش از جنس دیگری ستزنجیر ها به پای تو خلخال می شود
دشمن به قصد جان تو آماده می شود
این طرح در دو مرحله دنبال می شود :
اول به شأن شامخت شلاق می زننددیگر زبان به هتک تو فعّال می شود
شعرم بدون ذکر مصیبت نمی شود
حالا گریز ،روضه ی گودال می شود
دعواست بر سر زره و جامه و سریدارد میان معرکه جنجال می شود
جواد محمد زمانی
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)