از کجا بدانيم خدا از ما راضي است؟
ذكر و ياد خدا آثار سازنده روحى و اخلاقى فراوانى دارد كه ياد متقابل خدا از بنده، روشنى دل، آرامش قلب، ترس از(نافرمانى) خدا، بصيرت و شناخت شيطان، بخشش گناهان، و علم و حكمت از جمله آنهاست. يكى از زيباترين جلوه هاى ارتباط عاشقانه با خدا و اساسىترين راههاى سير و سلوك، ذكر است؛ يعنى مترنم بودن زبان و قلب انسان به اسمإ حسناى الهى و شاداب نگه داشتن گل روح در زير باران ياد حق.
ذكر خدا ارتباط معنوى عبد سالك با رب مالك است و اين انسان است كه نبايد خود را وقف زندگى مادى كند و مقصد را در خود و دنياى خود محدود سازد، بلكه بايد خود را براى سفر پر فراز و نشيب ابديت آماده و مهيا كند.
ذكر خداوند آثار و ثمرات اعجابآور و با شكوهى دارد كه هريك از آنها در سازندگى روحى و اخلاقى انسان تإثير به سزايى دارد
در پرتو تداوم در ذكر خدا مى توان ديده ملكوت بين پيدا كرد و درهاى آسمان معنى را به روى خود گشود: «و فتحت لهم ابواب السمإ...» [1] نور ذكر، باطن امور را بر ما مى گشايد حتى به حقايق آخرت و جهان ديگر مىتوان آگاهى يافت. حضرت على(عليه السلام) در خطبه اى كه صفات اهل ذكر است صريحا اين حقيقت را بيان فرموده است: «گويا دنيا را به پايان رسانده و به آخرت درآمده و مشاهده كننده صحنه آخرت هستند و گويا بر احوال پنهان اهل برزخ در مدت اقامتشان در آنجا آگاهند و قيامت تاى وعدههاى خويش را جلو چشم ايشان محقق ساخته و در همان حال كه هنوز در دنيا هستند پرده غيب از جلو چشمشان كنار رفته به طورى كه مىبينند آنچه را كه ديگر مردم نمىبينند و مىشنوند آنچه را كه ديگران قادر به شنيدن آن نيستند». [2]
افزايش هدايت
ذكر خدا درجات هدايت را افزايش مىدهد. در سوره كهف آمده است: «...و إذكر ربك اذا نسيت و قل عسى ان يهدين ربى لاقرب من هذا رشدا». [3] «پروردگارت را ياد كن و بگو شايد خداهم مرا به چيزى كه به حق و صواب نزديكتر از اين باشد، هدايت كند». در اين آيه خداوند به پيامبرش دستورى مىدهد تا امت از آن استفاده كنند، مىفرمايد: اگر خدا را فراموش كردى به ياد خدا باش تا بر هدايت تو افزوده گردد. معلوم مىشود هر درجهاى از ذكر كه هم سطح خود ايمان و هدايت را در بر دارد، زمينهاى است براى درجه بعدى و هدايت بالاتر و ايمان افزونتر. (و إذكر ربك اذا نسيت...)، يعنى اگر آن درجه عاليه را از دست دادى، باز هم به ياد خدا باش و متذكر حق باش تا خداوند رشد بيشتر و بهترى به تو مرحمت كند. [4]
عدم از خودبيگانگى
يكى از موجبات عمده ركود و بىثمرى انسان، در افتادن به ورطه خود فراموشى و از خودبيگانگى است. قرآن كريم تنها عامل خودفراموشى را خدافراموشى معرفى مىكند كه به وسيله ذكر و ياد خدا مىتوان از اين ورطه هولناك نجات يافت: «و لا تكونوا كالذين نسوا الله فانسيهم انفسهم اولئك هم الفاسقون». [5] «مانند آن افرادى مباشيد كه خدا را فراموش كردند پس خداوند هم آنان را از ياد خودشان برد و اينان همان فاسقان هستند».
مقبوليت و پذيرش
يكى از نشانههاى اينكه فرد بداند مورد رضايت خدا هست يا نه؟ اين است كه فرد ببيند اهل ذكر است يا نه. آنان كه مىبينند توفيق ذكر خدا را دارند بايد مطمئن باشند كه مقبول خداى تعالى و مورد عنايت او هستند تا وقتى كه خداوند از بندهاى خشنود نباشد، اجازه نمىدهد نام پاكش بر دهان او جارى شود و مداومت در ذكر داشته باشد. كسانى كه مىبينند ذاكر خداى متعال هستند بايد اطمينان داشته باشند كه خدا نخست ذاكر آنها بوده است. [6]
منبع :
[1]. نهج البلاغه، خطبه 222، 13.
[2]. همان، خ222، 8، 9، 10.
[3]. كهف، 24.
[4]. پاسدار اسلام، ش 137، ص 45.
[5]. حشر، 19.
[6]. مجله تربيت، سال دهم، ش 1، ص 30.
پایگاه تبیان