صفحه 3 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 60

موضوع: معرفت حجت خدا

  1. Top | #21

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2011
    شماره عضویت
    1771
    نوشته
    3,104
    صلوات
    2814
    دلنوشته
    3
    هدیه به مادران و پدران آسمانی
    تشکر
    4,334
    مورد تشکر
    3,514 در 1,544
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض


    آرى هم آن عارفى که مى گويد: (ما رأيت شيئاً إلاّ ورأيت الله قبله: چيزى را نديدم مگر آنکه خدا را قبل از آن ديدم).

    وهم آنکه مى گويد: (ما رأيت شيئاً الاّ ورأيت الله بعده: چيزى را نديدم مگر آنکه خدا را بعد از آن ديدم).

    وهم آن عارف موحد ويکتاشناسى که مصداق اين شعر مى باشد.

    هرگز حديث حاضر غايب شنيده اى
    من در ميان جمع ودلم جاى ديگر است

    بلکه خود را هم فراموش مى کند وفرياد مى زند (ما رأيت شيئاً سوى الله: چيزى را نديدم بجز خدا).

    اما در اصطلاح عرفان وعرفاى حقيقى، عارف صورتان مجازى که رياضات حقّه وشرعى را ترک کرده وبه اوراد واذکار وترتيبات مبتدع وغير وارده از مبدأ وحى وخواندن اشعار وغزليات سرگرم کننده وتعاليم افراد منحرف را به جاى تعاليم اهل بيت عصمت وطهارت: برنامه خود قرار داده وترک دنيا را به ترک امر به معروف ونهى از منکر ومداخله نداشتن در امور اجتماعى مى دانند ومى خواهند با همه در مسلک صلح کل باشند عارف نمى گويند. بلکه عارف کسى است که در معرفت خدا ومعرفت انبياء واوصيا که اولياى مسلّم اويند ومعرفت شريعت واحکام او وسلوک راه آنها بيش از حدّ متعارف به مقاماتى رسيده وبه درجاتى نايل شده باشد.

    ویرایش توسط طهورا*کنیز فاطمه زهرا(س)* : 26-05-2023 در ساعت 21:36
    امضاء


  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #22

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2011
    شماره عضویت
    1771
    نوشته
    3,104
    صلوات
    2814
    دلنوشته
    3
    هدیه به مادران و پدران آسمانی
    تشکر
    4,334
    مورد تشکر
    3,514 در 1,544
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض


    نفس

    (نفس) در لسان عرب وکتاب وسنت واشعار وبيانات فارسى وعربى، در معانى متعدد استعمال شده است که از جمله به بعضى از موارد آن اشاره مى شود.

    معنى اول اين است که نفس گفته مى شود واز آن، آن حيثيت وناحيه وجود انسان قصد مى شود که اگر کنترل نشود وعقل با کمک نيروى بازدارنده ايمان آن را در حد اعتدال بين افراط وتفريط نگاه ندارد، سبب شقاوت وسقوط انسان مى گردد; بايد عقل با نيروى بازدارنده وراننده ايمان، نفوسى را که سستى ووقوف وعقب ماندگى وتنبلى دارند به پيش براند ونفوس حادّ وسرکش وافراطى را از طغيان باز دارد.

    امضاء

  4. Top | #23

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2011
    شماره عضویت
    1771
    نوشته
    3,104
    صلوات
    2814
    دلنوشته
    3
    هدیه به مادران و پدران آسمانی
    تشکر
    4,334
    مورد تشکر
    3,514 در 1,544
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض


    اين بُعد وجود انسان، همان غرائز گوناگون او مثل غريزه شهوت، غضب، حب نفس، حب جاه وساير ميلها وغرائز است که اگر چه همه را تحت سه قوه (شهويه) و(غضبيه) و(واهمه) مى شمارند، وجود انسان ميدان عمليات اين غرائز وتنازع آنها است وبه اين ملاحظه نفس در برابر عقل گفته مى شود.

    در قرآن مجيد مى فرمايد: (وأما من خاف مقام ربه ونهى النفس عن الهوى فان الجنة هى المأوى)(7) (هر کس از ايستگاهى که در برابر پروردگارش دارد (مقام رب) بترسد ونفس را از هوى وهوس باز دارد به تحقيق که بهشت جايگاه او است).

    هوائى که در اين آيه ذکر شده، ظاهراً همان هواى نفس وتاثير غريزه زياده طلبى بشر در غرائز ديگر است. زياده جوئى هاى نفس در اعمال غرائز وميل او به خوشگذارنى وعيش وتن پرورى وبيکارى وافراط در هواى نفس است که بايد نفس را از آن باز داشت ودر اين راه بايد انسان تا آنجا جلو برود وترقى کند که دواعى نفسانى در اعمال اين غرائز را در خود بميراند ومعنى (موتوا قبل أن تموتوا) را در خود حاصل سازد.

    ویرایش توسط طهورا*کنیز فاطمه زهرا(س)* : 29-05-2023 در ساعت 18:56
    امضاء

  5. Top | #24

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2011
    شماره عضویت
    1771
    نوشته
    3,104
    صلوات
    2814
    دلنوشته
    3
    هدیه به مادران و پدران آسمانی
    تشکر
    4,334
    مورد تشکر
    3,514 در 1,544
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض


    با اين نفس بايد مجاهده کرد; جهاد اکبرى که پيغمبر (صلى الله عليه وآله وسلم) به مردمى که از جهاد با دشمن خدا برگشته بودند فرمود:

    (رجعتم من الجهاد الاصغر وبقى عليکم الجهاد الاکبر(8) از جنگ وجهاد کوچک برگشتيد وحال آنکه جهاد بزرگتر براى شما باقى است).

    همين جهاد با نفس است که بسيار دشوار است وحتى بعضى از عواملى که در جهاد با کفار يا ومدد کار انسانند يا حداقل مانع نيستند، در اينجا در کنار نفس، با شخص مجاهد در ستيزند.

    وچه بسا که انسان گمان کند نفس را رام کرده وبر آن مسلط شده است، در حالى که همين گمان، از تسويلات واغوائات نفس است وچنان نفس او را در معرکه هاى مختلف مغلوب مى نمايد که جبران آن شکست بسا به زودى ممکن نگردد.
    دوزخ است اين نفس ودوزخ اژدهاست
    نفس را هفتصد سر است وهر سرى کوبه درياها نگردد کم وکاست
    از ثرى بگذشته تا تحت الثرى

    امضاء

  6. Top | #25

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2011
    شماره عضویت
    1771
    نوشته
    3,104
    صلوات
    2814
    دلنوشته
    3
    هدیه به مادران و پدران آسمانی
    تشکر
    4,334
    مورد تشکر
    3,514 در 1,544
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض


    اگر انسان زمام نفس را در اختيار بگيرد، نفس يار ومدد کار او در سلوک طريق کمال وسير الى الله خواهد شد واز سوى ديگر اگر آن را به حال خود واگذارد، تقاضاهاى عجيب وغريب ومهلک ووحشتناک از او مى نمايد وهر چه بيشتر به تقاضاى او توجه کند تقاضاهاى خطرناک او بيشتر مى شود.

    النفس راغبة اذا رغبتها
    واذا ترد الى قليل يقنع

    بارى چه بسيار قهرمانان وزورمندان ميدانهاى نبرد که در ميدان نبرد با نفس مانند گنجشکى ضعيف، خوار وذليل مى باشند.
    مردى گمان مبرکه به پنجه است وزور کتف
    با شير مرديت سگ ابليس صيد کرد بانفس اگر برآئى دانم که شاطرى
    اى بى هنر بمير که از گربه کمترى

    ویرایش توسط طهورا*کنیز فاطمه زهرا(س)* : 11-06-2023 در ساعت 20:48
    امضاء

  7. Top | #26

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2011
    شماره عضویت
    1771
    نوشته
    3,104
    صلوات
    2814
    دلنوشته
    3
    هدیه به مادران و پدران آسمانی
    تشکر
    4,334
    مورد تشکر
    3,514 در 1,544
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض


    واز بهترين اشعارى که وضع نفس وچگونگى موضع گيرى در برابر آن را تشريح مى کند اين اشعار (بوصيرى) در قصيده معروف به (بُرده) است.
    النفس کالطفل ان تهمله شب
    کم حسنت لذة للمرء قاتله على حب الرضاع، وان تفطمه ينفطم
    من حيث لم يدر ان السم فى الدسم

    وخالف النفس والشيطان واعصمها وان هما محضاک النصح فاته.(9)

    در حديث است: (جاهد هواک کما تجاهد عدوک(10) با هواى نقست بجنگ کما اينکه با دشمنت جنگ مى کنى).

    از اين حديث وبعضى احاديث ديگر استفاده مى شود که نفس به خودى خود مذمتى ندارد بلکه متابعت هواى او وتحت ضوابط عقلى وشرعى قرار ندادن او، مذموم وخطرناک است.

    امضاء

  8. Top | #27

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2011
    شماره عضویت
    1771
    نوشته
    3,104
    صلوات
    2814
    دلنوشته
    3
    هدیه به مادران و پدران آسمانی
    تشکر
    4,334
    مورد تشکر
    3,514 در 1,544
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض


    چنانکه از حضرت امير المؤمنين (عليه السلام) روايت است در نهج البلاغه:

    (إنّ ما أخاف عليکم اثنان اتباع الهوى وطول الامل فأما اتباع الهوى فيصد عن الحق وأما طول الامل فينسى الاخرة(11) همانا ترسناک ترين چيزى که من براى شما مى ترسم، دو چيز است: تبعيت هوى وهوس، وطولانى کردن آرزوها; که تبعيّت هوا ونفس، از حق جلوگيرى مى کند، وطولانى کردن آرزوها، آخرت را به باد فراموشى مى سپارد).

    معنى دوم اين است که گاهى نفس گفته مى شود واز آن يکى از حالات وشؤون مختلف آن قصد مى شود، مانند (نفس امّاره) که صاحب خود را به بدى امر مى کند. چنانکه در قرآن مجيد مى فرمايد:

    (وما اُبرء نفسى ان النفس لامارة بالسوء الاّ ما رحم ربى)(12) (تبرئه نمى کنم نفس خود را به تحقيق که نفس هر آينه بسيار امر کننده به بدى است، مگر آنچه را که خدا رحم کند).

    که الف ولام در کلمه (النفس) اگر براى جنس يا استغراق باشد ظاهر آن اين است که جنس نفس يا هر نفسى اماره به سوء است. اما با توجه به آيات ديگر واحاديث وروايات واينکه فطرت بشر بر هدايت ومسير را صواب است اين احتمال مردود است.

    چنانکه در حديث است که حضرت امام زين العابدين (عليه السلام) در برابر اين سخن حسن بصرى که گفت: (عجبت لمن نجا کيف نجا: تعجب كردم از حال آنکه نجات يافت، چگونه نجات يافت).

    ویرایش توسط طهورا*کنیز فاطمه زهرا(س)* : 15-06-2023 در ساعت 13:41
    امضاء

  9. Top | #28

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2011
    شماره عضویت
    1771
    نوشته
    3,104
    صلوات
    2814
    دلنوشته
    3
    هدیه به مادران و پدران آسمانی
    تشکر
    4,334
    مورد تشکر
    3,514 در 1,544
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض


    فرمود:

    (عجبت لمن هلک کيف هلک: تعجب كردم از کسى که هلاک گرديد چگونه (وچرا) هلاک گرديد). سخن حسن بصرى بر اين مبنى است که سير عادى هر کسى به سوى هلاکت است. لذا اگر کسى نجات يافت جاى شگفتى است. ولى رهنمود امام (عليه السلام) اين است که مسير عادى هر کسى به سوى رستگارى وکمال ورسيدن به قرب الهى ووصال معنوى است لذا اگر کسى نجات يافت جاى تعجب نيست که با فطرتى که انسان دارد وبا وسايل ونعمتهائى که در اختيار دارد ومى تواند از همه در سير الى الله تعالى يارى بگيرد وهمه را با خود همکار سازد وبا اين همه هدايتهاى فطرى وعقلى وشرعى هلاک گردد، اين هلاکت جاى تعجب است.

    عليهذا ظاهر اين است که الف ولام در کلمه (النفس) براى عهد است ومقصود همان نفس امّاره است ومراد از نفس امّاره هم نفس انسان در حال سقوط وسيرهاى حيوانى او است ودر رواياتى که در مذمت نفس رسيده است مراد همين نفس است ودستوراتى که براى تهذيب وتزکيه نفس وجهاد با آن رسيده يا مستقيماً به جهاد با اين نفس نظر دارند يا پيشگيرى هائى را پيشنهاد مى نمايند که نفس انسان متمايل به اين حال نگردد ودر سير کمالى خود فعال تر شود.

    مقامات چهارگانه اى که علماى اخلاق با استفاده از رهنمائيهاى قرآن مجيد واهل بيت: طى آن مقامات را توصيه نموده اند، يا خط جهاد با نفس است ويا مربوط به تکميل نفس اين مقامات عبارتند از (محاسبه) و(مشارطه) و(معاتبه) و(معاقبه) چنانکه در احاديث نيز وارد شده است:

    (حاسبوا أنفسکم قبل أن تحاسبوا وزنوها قبل أن توزنوا وتجهزوا للعرض الاکبر(13) محاسبه نمائيد خود را پيش از اينکه در معرض حساب روز قيامت قرار بگيريد; وبسنجيد آن را پيش از آنکه سنجيده شويد وبراى حساب روز قيامت آماده گرديد).

    ودر روايات است که شخصى از بنى اسرائيل چهل سال عبادت کرد وسپس قربانى نمود، قربانى او مقبول نشد; نفس خود را مورد عتاب وسرزنش قرار داد وگفت: (ما اُوتيت الاّ منک وما الذنب الا لک: به من وارد نشد (آنچه وارد شد) مگر از تو وگناه نيست مگر براى تو) به او خطاب شد توبيخى که به نفس خود کردى از عبادت چهل ساله ات بهتر است.

    ودر (مشارطه) مى توان نذر زجر از گناه را مثال آورد. چنانکه در (معاقبه) نيز مى توان به کفارات استشهاد نمود.

    بارى از نام هاى ديگرى که نفس به مناسبت شؤون وحالات ديگر دارد، يکى (نفس لوّامه) وديگرى (نفس مطمئنّه) است.

    امضاء

  10. Top | #29

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2011
    شماره عضویت
    1771
    نوشته
    3,104
    صلوات
    2814
    دلنوشته
    3
    هدیه به مادران و پدران آسمانی
    تشکر
    4,334
    مورد تشکر
    3,514 در 1,544
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض


    نفس لوامه

    (نفس لوّامه) عبارت است از نفسى که صاحب خود را بر گناهى که از او صادر شده وبر آنچه از منافع حقيقى وکمالات انسانى ودرجات اخروى از او فوت مى شود ملامت مى نمايد.

    واين از علائم ايمان است که اگر از شخص گناهى صادر شود وپشيمان نگردد، به حکم (من لم يندم على ذنب ارتکبه فليس بمؤمن(14) کسى که پشيمان نشود از گناهى که مرتکب شده مؤمن نيست). واگر پشيمان شود لازم آن، ملامت وسرزنش نفس است بر گناهى که از او صادر شده است.

    ونيز در روايت است که مؤمن گناه خود را مانند صخره وسنگ بزرگى مى بيند که مى ترسد بر او فرود آيد، ومنافق گناه را مثل مگسى مى بيند که بر بينى او نشسته باشد.

    (انّ المؤمن يرى ذنبه کأنما صخرة يخاف أن تقع عليه، وانّ الکافر ليرى ذنبه کأنه کذباب مرّ على أنفه).(15)

    واين نفس لوّامه همان نفسى است که در قرآن مجيد مى فرمايد: (لا اُقسم بالنفس اللوّامة): (نه سوگند به نفسى که بسيار ملامت کننده است).

    ویرایش توسط طهورا*کنیز فاطمه زهرا(س)* : 18-07-2023 در ساعت 15:18
    امضاء

  11. Top | #30

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2011
    شماره عضویت
    1771
    نوشته
    3,104
    صلوات
    2814
    دلنوشته
    3
    هدیه به مادران و پدران آسمانی
    تشکر
    4,334
    مورد تشکر
    3,514 در 1,544
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض


    به هر حال از روايات وآيات، مدح نفس لوامه استفاده مى شود وصاحب چنين نفسى بايد آن را که علامت بيدارى وجدان وآگاهى باطن وضمير است، غنيمت بداند ودر نيل به مراتب بالاتر تلاش کند.

    پاورقى:‌

    (1) وجوهى را که در تفسير اين حديث فرموده اند، مى توانيد در کتاب (مصباح الفلاح) يا (نفايس العرفان) که هر دو از تأليفات مرحوم آية الله پدر نگارنده اين رساله است مطالعه فرمائيد.
    (2) سوره ابراهيم، آيه10.
    (3) سوره لقمان، آيه25.
    (4) سوره روم، آيه30.
    (5) سوره انعام، آيه40.
    (6) سوره نحل، آيه83.
    (7) سوره نازعات، آيه40.
    (8) کافى و وسايل الشيعه، باب جهاد نفس.
    (9) نفس مانند کودک است که اگر او را از شير بازگيرى، باز گرفته مى شود. چه بسا نيک جلوه مى کند براى آدم لذتى که کشنده او است، از آن جهت که نمى داند سمّ در چربى است. ومخالفت کن نفس وشيطان را ونافرمانى کن آنها را واگر تو را خالصانه خير خواهم نمايند، آنها را متهم بشمار.
    (10) کافى و وسايل، باب جهاد با نفس.
    (11) نهج البلاغه، صبحى صالح، خطبه42.
    (12) سوره يوسف، آيه53.
    (13) کافى و وسايل، باب جهاد اکبر.
    (14) کافى و وسايل، باب توبه.
    (15) مکارم الاخلاق چاپ قديم، ص257، فصل5، وصيت پيغمبر (صلى الله عليه وآله وسلم) به اباذر.



    ویرایش توسط طهورا*کنیز فاطمه زهرا(س)* : 19-09-2023 در ساعت 17:38
    امضاء

صفحه 3 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi