مثلاً جوان مورد بحث که بر اثر اهانت های دیروز پدر و مادر، به عقده دچار شده و در نتیجه از معاشرت و مکالمه با مردم بیم دارد، اگر به حساب نفس خود رسیدگی و بفهمد که منشأ ترس امروزش چیزی جز تحقیر و توهین دوران کودکی نیست، می تواند خود را با این منطق عاقلانه قانع نماید که گر چه پدر و مادر، مرا در کودکی تحقیر کردند و شخصیتم را سرکوب نمودند، ولی آن دوره سپری شد و اکنون خود، یک فرد بالغ اجتماع هستم، مردم با من دشمنی مخصوص ندارند. اگر به خوبی قدم بردارم و به درستی وظیفه خود را انجام دهم، می توانم در جامعه عرض وجود کنم و مورد توجه و تحسین قرار گیرم.
بدون تردید این محاسبه صحیح و منطق عاقلانه، ترس درونیش را تخفیف می دهد و از نگرانی و وحشتش می کاهد، در نتیجه امیدی در ضمیرش باز می کند و نسبت به آینده تا اندازه ای خوش بینش می سازد و این خود اولین قدم علمی، در راه درمان بیماری ترس است.
4- پس از محاسبه نفس و امید به پیروزی، برای آن که در معاشرت و مکالمه با مردم جرأت پیدا کند، باید در اولین برخوردهای اجتمای از ساده ترین روش های اخلاقی که مایه جلب محبت است استفاده نماید. این مطلب در کتاب های روانی امروز آمده و اولیای گرامی اسلام نیز در چهارده قرن قبل به پیروان خود آموخته اند.
نشان آدم کم رو این است که به دشواری با کسی آشنا می شود و پیش دیگران نمی تواند با آزادی صحبت کند. برای مبارزه با ترس و کم رویی اگر این دو نکته مختصر را مراعات کند، مقداری و شاید یک باره از رنج کم رویی خلاص خواهد شد. اولاً به هر کس می رسد، اول سلام کند. ثانیا خوش رو و متبسم باشد. شاید این نسخه به نظرتان کوچک و حقیر بیاید، لیکن هزاران نفر را مداوا کرده است. شما هم بیازمایید، پشیمان نخواهید شد.(50)
قالَ عَلِی علیه السلام : «لِکلِّ داخِلِ دَهْشَةٌ فَابْدَؤُوا بِالسَّلامِ»؛(51)
علی علیه السلام فرموده: «هر تازه واردی در محیط نامأنوس حیرت زده می شود، برای آرامش خاطر، سخن خود را به سلام آغاز کنید».
قالَ عَلِی علیه السلام «اَلْبَشاشَةُ حِبالَةُ الْمَوَدَّةِ»؛(52)
علی علیه السلام فرموده: «خوش رویی و بشاشت، ریسمان مهر و مودت است».