برخیز دیر یاسین،
تَلِّ ز عتر، نوار غزه!
دیوارهای حائل،
ترک برداشته،
پوشالهای پادشاهی،
فرو ریخته،
شیشههای جادو و جنبل شکسته شدهاند.
برخیز بیت المقدس؛
که «دست خدا با جماعت است».
حیله های خناسان،
تمامی ندارد و دست های خدانشناسان،
سد شده است در مسیر رفاه و آسایش گلسنگ های مقاومت.
چشمهای زیتون سرخ شدهاند؛
از بس دیده به دروازه های امید دوخته است.
شر ملخ های درنده،
تا کی برسد به این گندمزارها و سایه جغدهای شوم،
تا کی بیفتد بر سر پنجره های رو به دریا؟
تاک ها،
به خویش آمدهاند،
نخل ها به خروش؛
خون های مسموم اجنبی،
تا کی در شریان های خاک بگردد؟
سنگ ها آتش گرفت هاند؛
درنگ تا کی؟