صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 33

موضوع: اشعار و پیامک های تسلیت شهادت امام صادق علیه السلام

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    بنال ای دل که در نای زمان فریاد را کشتند
    بهین آموزگار مکتب ارشاد را کشتند

    اساتید جهان باید به سوک علم بنشینند
    که در دانشگه هستی بزرگ استاد را کشتند

    به جرم پاسداری از حریم عترت وقرآن
    رئیس مذهب والگوی عدل وداد را کشتند

    بجای اشک وخوندل ببار ای آسمان زین غم
    که نور دیدگان سید امجاد را کشتند

    دریغ ودرد کز بیداد منصور ستمگر
    به جرم یاری دین مظهر امدادا را کشتند

    به جنّت مادرش زهرا پریشان کرده گیسو را
    که بهر حفظ قرآن شافع میعاد را کشتند

    من ژولیده میگویم زنسل ساقی کوثر
    امام جانشین وپنجمین اولاد را کشتند






    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    ای به صدقت تا صف محشر سلام از صادقان
    وی درخشیـده کـلامت در کـلام صادقان

    نـام زیبـایت عیـان در صـدر نـام صادقان
    هم امـام صـادق استـی هـم امام صادقان


    مکتب علم تـو بـا طی زمان پرنورتر
    در صداقت از تمام صادقان مشهورتر

    ****

    بوسه‌های علـم، گل کردنـد بر لعل لبت
    آسمان پیچد به خود در لحظۀ تاب و تبت

    می‌بـرد دل از دعــا آوای یـارب یـاربت
    بحر نامحدود رحمت حاصل اشک شبت


    کرسی درس تو را جبریل، دربانی کند
    حضرت باقـر تو را بایـد ثناخوانی کند

    ****

    آسمـان بـا وسعتش زیر پـر و بال شماست
    ذوالجلالید و جهان مبهوت اجلال شماست

    روزهـا روز شمـا و سال‌هـا سال شماست
    علم، هرچه پیشرو گردد به دنبال شماست

    طلعت زیبایتـان مـرآت حسـن ابتــداست
    هر کلام از حرفشان یک جلوه از نور خداست

    ****

    ای مسیحا جاری از لعل لب خندان تو
    عالمـان دهر، خـاک راه شاگردان تو

    آفتاب فضل و دانش چهرۀ حمران تو
    علـم شیمـی یادگـار جابـر حیـان تو


    مؤمن طاقت به عالم حسن سیرت می‌دهد
    بوبصیـرت خلـق را نـور بصیـرت می‌دهد

    ****

    دانـش از روز ازل پـای کـلامت رام شد
    تیرگی بـا نـور علـم و دانشت اعدام شد

    وحی ساعد از دمت بر آسمان اعلام شد
    صبح اهل ظلمت از نطق هشامت شام شد


    بر رخ بوحمزه‌ات گردید روشن چشم نور
    بهر هـارون تو آتش باغ گل شد در تنور

    ****

    نام تو جعفر، تو خود سر تا قدم پیغمبری
    یادگار فاطمـه چشـم و چـراغ حیدری

    نهضت علمیت را نازم، حسین دیگری
    هم «مفضل»آوری و هم «زراره»پروری


    «مجلسی»، استاد کل فردی ز شاگردان توست
    «شیخ حـر عاملـی» یک لاله از بستان توست

    ****

    آفتـاب معرفت در سایـۀ تنـدیس توست
    وسعت کل جهان دانشگه تدریس توست

    بر زبان آفرینش روز و شب تقدیس توست
    مکتب توحید، بنیاد تو و تـأسیس توست


    سرکشان مکتب اضلال، سرکوب تواَند
    تا ابد منصورهـا مقهـور و مغلوب تواَند

    ****

    ای دو عالم در کنار صحن بی‌زوّار تو
    آفـرینش در پنــاه سایـۀ دیـوار تو

    ای پیـام خـون ثـارالله در آثـار تو
    شب‌پرستان هرچه کوشیدند در آزار تو

    هرچـه در حق شما کردند طغیان بیشتر
    عزت و قدر و جلالت یافت عنوان بیشتر

    ****

    ای تو خود شمع و دل عالم همه پروانه‌ات
    سال‌هـا کـوه غـم عالم بـه روی شانه‌ات

    روز روشن ریخت دشمن در میان خانه‌ات
    مثـل مـادر دود بـالا رفـت از کاشـانه‌ات


    با چه جرمت دست‌بسته در دل شام سیاه
    خصم با پای پیـاده بـرد سـوی قتلگاه؟

    ****

    سن پیری، ضعف تن، پـای پیـاده از جفا
    قصر حمرا، سربرهنه، ضعف تن، حال دعا

    با چنین حالت سه ساعت ایستادی روی پا
    نه حیا از تـو، نه از ختم رسل، نـه از خدا

    گرچه جانت دیگـر از این زندگانی سیر بود
    کی سزاوار تو ای جان جهان! شمشیر بود؟

    ****

    با چه جرمی ظلم بـر آل پیمبــر بـاب شد؟
    با چه جرمی پیکـرت از زهـر قاتل آب شد؟

    با چه جرمی ماه رویت زرد چون مهتاب شد؟
    با چه جرمی از تنت بیرون توان و تاب شد؟


    با چه جرمی کرد دشمن بارگاهت را خراب؟
    با چه جرمی مانـده قبـرت در میان آفتاب؟

    ****

    کاش روزی می‌شدم زوّار صحرای بقیع
    سجده می‌کردم به خاک روح‌افزای بقیع

    تا بگیـرم انس بـا شـام غـم‌افزای بقیع
    کاش یک شب باز می‌گردید درهای بقیع


    تـا شـود همسـایه بـا قبــر امامـان بقیع
    کاش «میثم» دفن می‌شد در بیابان بقیع

    غلامرضا سازگار




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    در عزای صادق آل رسول
    تسلیت بادا به زهرای بتول

    شهر یثرب کربلاست فاطمه صاحب‌عزاست

    حجت خلاق سرمد کشته شد


    صادق آل محمد کشته شد

    شهر یثرب کربلاست فاطمه صاحب‌عزاست

    بارها و بارها و بارها
    دیده از منصور دون آزارها

    شهر یثرب کربلاست فاطمه صاحب‌عزاست

    در دل شب آن شهید بی‌گناه
    دست‌بسته رفته سوی قتلگاه

    شهر یثرب کربلاست فاطمه صاحب‌عزاست

    یوسف زهرا به قلب چاک‌چاک
    گشته پنهان پیکرش در زیر خاک

    شهر یثرب کربلاست فاطمه صاحب‌عزاست

    شیعه مثل مشعل افروخته
    دور قبر بی‌چراغش سوخته

    شهر یثرب کربلاست فاطمه صاحب‌عزاست

    تا قیامت ناله‌اش بر گوش ماست
    چوبۀ تابوت او بر دوش ماست

    شهر یثرب کربلاست فاطمه صاحب‌عزاست

    شاعر:حاج غلامرضا سازگار







    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    اصلاً بعيد نيست كسي را كه بي گمان
    بوده امام مفترض الامر شيعيان

    پاي برهنه باز بدون عمامه اش
    در كوچه ي غريب برندش كشان كشان

    اصلاً بعيد نيست كه روزي و يا شبي
    مردي كه رفته است ز عمق تنش توان


    را با تمام آنچه تصور نمي كنيد
    بي حرمتش كنند به چشمان اين و آن

    اصلاً بعيد نيست كسي را كه سوخته
    شعله ورش كنند دوباره حراميان


    اصلاً بعيد نيست دوباره علي شود
    تنهاترين، غريب ترين، زير آسمان

    اصلاً بعيد نيست كه از جور روزگار
    برگردد اين زمان پر از غم به آن زمان


    وقتي كه حرف، بغض شده در گلوي تو
    يعني كه زخم كهنه رسيده به استخوان

    يعني كه ياد كوچه و آن روز مي كني
    يعني كه بهت مي زني از سوز داستان

    يعني كه روضه هاي دلت تازه مي شود
    وقت توسل تو به آن مادر جوان

    اين صحنه هاي تلخ كه ديدي به چشم خود
    در جام چشم هاي شما ريخت شوكران


    اصلاً بعيد نيست از اين دشمنان پست
    آتش بياورند تو را ... خاك بر دهان

    تجديد خاطرات تو در بين كوچه بود
    دستان بسته ي تو در اين قفل ريسمان


    شاعر : رضا دین پرور



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    قامت آسمان خم است امشب
    دل عالم پر از غم است امشب

    از دو دیده به وسعت دریا
    خون ببارم اگر، کم است امشب

    چشم کم‌سوی مادرم زهرا
    خیسِ باران نم‌نم است امشب

    داغ سنگین سینۀ زهرا
    مثل داغ محرّم است امشب

    هر کسی روضه آمده، حتماً
    نامه دارد که مَحرم است امشب

    خانۀ پیرمرد شهر نبی
    هدف سیل ماتم است امشب

    دست بسته که بُرد آقا را؟
    باز خون کرد قلب زهرا را

    باز هم قصّۀ در و آتش
    ماجرای کبوتر و آتش


    باز امشب به یاد می‌آید
    واژه‌های در و پر و آتش

    مثل آن روزهای دلتنگی
    قصّۀ تلخ مادر و آتش


    حیدر و چشم‌های بارانی
    مانده در کار همسر و آتش

    پیرمرد و سرِ نپوشیده
    چشم از غصّه‌ها تر و آتش

    در مدینه در و پر و آتش
    کربلا ، خیمه ، معجر و آتش

    زخم‌های دلش امانش برد
    دم آخر، عطش توانش برد


    شاعر : وحید محمدی







    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  7. Top | #16

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    فقیر بذل نگاه تو یا ولی الله
    اسیر زلف سیاه تو یا ولی الله

    نشسته بر سر راه تو یا ولی الله
    به انتظار پناه تو یا ولی الله


    فقط نه اینکه برای تو مرثیه دارد
    یکی دو دفتر اشعار مدحیه دارد

    حدیث فضل تو اذکار هرشب شیعه
    همیشه نام قشنگ تو بر لب شیعه


    تویی رئیس بلاعزل مذهب شیعه
    الا امیر و علمدار مکتب شیعه

    به لطف کرسی درس تو جعفری شده ام
    من از دعای شما بوده حیدری شده ام

    تو عشق هر دل مجنون و عاشقی مولا
    اصول دینی و قرآن ناطقی مولا

    و ماورای تمام حقایقی مولا
    تویی که پیر و مراد نوابغی مولا

    دو دست خالی من هم گدای دستان ات
    سرم فدای تو و "جابر بن حیان" ات

    خوشابه حال دلی که فقط اسیر تو شد
    اسیر و سائل و مسکین و مستجیر تو شد


    خوشا به حال کسی که "ابوبصیر" تو شد
    میان آن همه ، شاگرد سربه زیر تو شد

    هر آن که سوی تو آمد اداره اش کردی
    هر آن که عاشق تان شد "زراره" اش کردی

    ششم ستاره ی دنباله دار زهرایی
    ششم مربی فقه و اصول دنیایی

    ششم ترانه ی زیبای آسمان هایی
    ششم مقرب محبوب حق تعالی یی

    فقط نه جان جهان و جهان جان هستی
    هماره مرجع تقلید شیعیان هستی

    بیا و پای دلم را به خانه ات وا کن
    حضور میطلبم سینه را مصفا کن *


    زشوق دیده ی من را شبیه دریا کن
    تنور خانه ی خود زودتر مهیا کن

    حلال مهر شما قطره قطره ی خونم
    خلیل نار تو هستم ز نسل "هارونم"


    همیشه عطر حضورت در این حوالی هست
    همیشه با کرمت عشق و شور و حالی هست

    سحر ، حسینیه ، جایت همیشه خالی هست
    به یاد روضه ی تو در دلم ملالی هست

    در آسمان بقیع سایبان نداری که...
    کنار تربت خود روضه خوان نداری که...

    شبی که خانه ات آقا پر از خطر گردید
    شبی که قلب حزینت پر از شرر گردید


    شبی که مادر مظلومه نوحه گر گردید
    شبی که دشمنت از بام حمله ور گردید

    توروبه قبله و گرم خدا خدا بودی
    میان نافله ات غرق ربنا...بودی


    میان خانه ی آتش گرفته مویت سوخت
    میان خانه ی آتش گرفته رویت سوخت

    همین که ساقی لب تشنه ام سبویت سوخت
    شبیه تشنه لب کربلا گلویت سوخت

    سر برهنه ، بدون عصا کجا رفتی ؟؟
    به دست بسته ولی خدا کجا رفتی؟؟

    میان کوچه رسیدی به ضربت افتادی
    کشید بند طناب و به سرعت افتادی**


    کنار مرکب دشمن به شدت افتادی
    عزیز حضرت زهرا به صورت افتادی

    بگو که شرطه چرا تازیانه ات میزد
    گهی به سینه و گاهی به شانه ات میزد


    چه کرده با دل زارت جفای پی در پی
    زبان درازی و آن ناسزای پی در پی

    شکنجه و تبعات بلای پی در پی
    تنت کبود شد از ضربه های پی در پی


    حسین زاده شریف است مگر نه آقاجان؟
    تن سه ساله ظریف است مگر نه آقاجان؟

    سه ساله گفتم و نام رقیه جان آمد
    سه ساله گفتم و زهرا به روضه مان آمد


    سه ساله گفتم و لکنت بر این زبان آمد
    سـ ه سا سا لـ له گ گفت و............

    خروش دخترکی را سراغ دارم که...
    دو گوش دخترکی را سراغ دارم که ...



    شاعر : علیرضا خاکساری




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  8. Top | #17

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    تو را بدون عبا دست بسته می‌بردند
    میان راه ندانم چه با شما کردند


    چه بی ملاحظه بودند آن سیه دل‌ها
    مگر رعایت قد خم تو را کردند؟


    شهادت جانگداز امام جعفرصادق علیه السلام تسلیت باد


    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  9. Top | #18

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    کاش می شد بگذارند مهیا گردد
    شب او صبح به محراب مصلا گردد

    شب او صبح نشد،نیمه شب او را بردند
    تا که با زخم زبان آن شبش احیا گردد


    شعله بر خانه اش انداخت حرامی تا زود
    در این خانه به یک ضربه ی پا وا گردد

    در آتش زده کم بود بیافتد رویش
    باز کم بود که میخی به تنی جا گردد

    پیش طفلان پی مرکب پدر پیری رفت
    تا که این کوچه پر از ناله ی بابا گردد

    دو قدم راه نرفته به زمین می افتاد
    تا که تکرار زمین خوردن زهرا گردد

    فرصتی هیچ ندادند و کشیدند تنش
    قبل از آنی که نفس تازه کند پا گردد

    گرچه می خورد زمین گرچه کشیدند زخاک
    روضه ای خواند غمش باز مداوا گردد


    روضه ی غربت پیری که به زانو آمد
    به امیدی که گل گمشده پیدا گردد

    پیر مردی به سر نعش جوانش آمد
    شاهد کم شدنش وقت تقلا گردد


    ارباً اربا بدنی دید به دستش فهمید
    هرچه کردند نشد تیغ دگر جا گردد

    دشنه و تیغ و تبر دست به دست هم داد
    بدنی باز شود مثل معما گردد

    دست و پا زد پسری تا پدری جان بدهد
    دست و پازد پسری تا کمری تا گردد

    دست انداخت به دور بدنش ریخت زمین
    دست انداخت دهانش نفسش وا گردد

    چشم را نیزه گرفته است اگر چشمی بود
    کاش می شد نظرش خدمت بابا گردد

    چند عضو از بدن اکبرش آنجا کم بود
    خواهرش بود ولی حلقه ی نا محرم بود



    شاعر : حسن لطفی




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  10. Top | #19

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    گفتیم با خجالت دل بعد بوتراب
    معصوم دیگری نشود بسته در طناب

    دیدیم دست هرچه امام است بسته شد
    شیعه چرا نمیرد از این شرم بی حساب



    شهادت مطلومانه حضرت امام صادق علیه السلام تسلیت باد



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  11. Top | #20

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    گفتیم با خجالت دل بعد بوتراب
    معصوم دیگری نشود بسته در طناب

    دیدیم دست هرچه امام است بسته شد
    شیعه چرا نمیرد از این شرم بی حساب

    گفتیم زهر کین به امامی نمی دهند
    دیدیم هر زمان جگر دیگری کباب

    گفتیم احترام به سجّاده می کنند
    دیدیم سجده را ششمین بار در عذاب


    گفتیم شب، دگر مه نو سر برهنه نیست
    دیدیم ماه، پای برهنه زند رکاب

    گفتیم دیگر از سر عمامه نمی کشند
    دیدیم بی عمامه، امامی شود عتاب


    گفتیم بر سه ساله دگر زجر و غصّه نیست
    دیدیم پیر مرد شد از زجر و غصّه آب

    گفتیم خانه را دگر آتش نمی زنند
    دیدیم خانه سوخت دوباره درآن مذاب


    آن سیل آتشین که از آن کوچه شد شروع
    تا کعبه تا نرفته بگیریدش از شتاب

    تنها رسول اعظم اسلام، با غضب
    نگذاشت تا دوباره سر از خون شود خضاب


    از آن مسیر کوچه ی باریکتر ز مو
    عکسی به سینه مانده خدایا بدون قاب

    گفتیم شیعه حقّ ولی را ادا کند
    شقرن ها که دعوتتان مانده بی جواب


    گفتیم محض غیبتتان شیعه می شویم
    دادیم امتحان بدی باز در غیاب

    گفتیم دوره دوره ی غربت زدایی است
    ماندیم و ماند غربت هر تربت خراب


    سرداب و سامرا و بقیع تلّ خاک شد
    انگار رفته امّت قالو بلی به خواب

    دیدیم و هیچ دم نزدیم این چه شیعگی ست
    دشمن هر آنچه خواست روا داشت در نقاب


    وهّابیت کمر به صف شیعه بسته است
    تا در صفوف شیعه کند طرح انشعاب

    ما شیعیان صادق آل محمّدیم
    سر خط گرفته ایم از آن مالک الرقاب


    تا کی نشسته ایم و بگوییم : ای دریغ
    قرآن ناطق است پس پرده ی حجاب

    رهبر، سران امّت دین را پیام داد
    شد در میان عالم اسلام، انقلاب


    سستی به خویش راه نباید دهیم، هیچ
    باید کنیم قافله را باز انتخاب

    از نهضت عدالت و از معنویّت است
    ای شیعیان، دعای فرج هست مستجاب




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




صفحه 2 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi