صفحه 14 از 15 نخستنخست ... 4101112131415 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 131 تا 140 , از مجموع 144

موضوع: تاريخ اسلام از منظر قرآن

  1. Top | #131

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    چگونگى تغيير قبله

    به گفته مفسران و مورخان ، پيامبر اكرم در خانه امّ بشر بن براء بن معرور از قبيله بنى سلمه يا بنى سالم در كنار مدينه مهمان بود كه وقت نماز ظهر رسيد. پيامبر در مسجد آن محله نماز ظهر را با جماعت شروع كرد. وقتى دو ركعت از ظهر را خواند، جبرئيل نازل شد و به او اشاره كرد كه به طرف كعبه نماز بخواند و ناودان كعبه را پيش روى خود قرار دهد. پيامبر به سوى كعبه برگشت و مردم نيز چنان كردند و مردها و زنها جاى خود را با يكديگر عوض نمودند. چون اگر كسى در مدينه رو به كعبه بايستد، بيت المقدس ‍ پشت سر او قرار مى گيرد.(354)
    امضاء



  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #132

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    در روايتى آمده است كه جبرئيل در حال نماز بازوان پيامبر را گرفت و او را به سوى كعبه برگردانيد.(355) در همان حال بود كه آيات تغيير قبله نازل شد:
    قَدْ نَرى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّماءِ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضاها فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ حَيْثُ ما كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ وَ إِنَّ الَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ لَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَ مَا اللّهُ بِغافِلٍ عَمّا يَعْمَلُون (356)
    ما [به هر سو] گردانيدن رويت در آسمان را نيك مى بينيم . پس [باش تا] تو را به قبله اى كه بدان خشنود شوى برگردانيم ؛ پس روى خود را به سوى مسجدالحرام كن ؛ و هر جا بوديد روى خود را به سوى آن بگردانيد. در حقيقت اهل كتاب نيك مى دانند كه اين [تغيير قبله ] از جانب پروردگارشان [بجا و] درست است ؛ و خدا از آنچه مى كنند غافل نيست .
    با اين فرمان الهى قبله مسلمانان از بيت المقدس به مسجدالحرام تغيير يافت و پيامبر و مسلمانانى كه به آن حضرت اقتدا كرده بودند دو ركعت باقيمانده از نماز ظهر را به سوى كعبه خواندند. به همين مناسبت نام مسجد بنى سالم به ((مسجد ذوقبلتين )) شهرت يافت كه هم اكنون نيز آن مسجد باقى است .

    امضاء


  4. Top | #133

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    اين خبر در مدينه منتشر شد و گروهى از مردم در نماز عصر خبر را شنيدند و قبله خود را تغيير دادند. عباد بن بشر كه نماز ظهر را با پيامبر خوانده بود از مسجد خارج شد و بر قومى از انصار گذشت كه نماز عصر مى خواندند و در حال ركوع بودند. به آنها گفت : به خدا شهادت مى دهم كه با پيامبر به سوى كعبه نماز خواندم . اين خبر به مردم قبا در حال انجام فريضه صبح رسيد. آنها يك ركعت از نماز صبح را خوانده بودند كه از موضوع باخبر شدند. پس ‍ صورت خود را برگردانيدند.(357)
    موضوع تغيير قبله به گوش يهوديان ساكن مدينه رسيد. آنها پيشتر همواره به مسلمانان طعنه مى زدند كه شما به سوى قبله ما نماز مى خوانيد! وقتى اين خبر را شنيدند ناراحت شدند و چند تن از آنها كه نامشان در كتب تاريخى آمده پيش پيامبر اسلام رفتند و به او گفتند: چرا قبله خود را تغيير دادى ؟ به قبله قبلى برگرد تا به تو ايمان بياوريم . اينجا بود كه در مقابل اعتراض آنها، اين آيات نازل شد:(358)

    سَيَقُولُ السُّفَهاءُ مِنَ النّاسِ ما وَلاّهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمُ الَّتي كانُوا عَلَيْها قُلْ لِلّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ يَهْدي مَنْ يَشاءُ إِلى صِراطٍ مُسْتَقيم (359)
    به زودى مردم كم خرد خواهند گفت : ((چه چيز آنان را از قبله اى كه بر آن بودند رويگردان كرد؟)) بگو: ((مشرق و مغرب از آن خداست ؛ هر كه را خواهد به راه راست هدايت مى كند.))
    بدين گونه پاسخ معترضان داده شد و آنها دانستند كه قبله يك موضوع قراردادى است و مثل توحيد و معاد نيست كه تمام اديان آسمانى در آن مشترك باشند. قبله امتها ممكن است متفاوت باشد؛ مثلا قبله يهود بيت المقدس ، قبله نصارا زادگاه مسيح و قبله صابئين ستارگان است . مسلمانان هم به قبله مخصوص خود رو كردند و اين همان قبله حضرت ابراهيم بود.

    امضاء


  5. Top | #134

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    جز آن پرسش يهود كه در آيه خوانديم دو پرسش ديگر از طرف مسلمانان مطرح بود يكى اينكه چرا از اول قبله مسلمانان قرار نگرفت ؟ دوم اينكه اكنون كه قبله تغيير يافته تكليف نمازهايى كه پيش از اين خوانده ايم چه مى شود؟ و تكليف كسانى كه نمازهاى خود را به بيت المقدس خواندند و مردند چيست ؟
    پاسخ اين دو پرسش در اين آيه آمده است :

    وَ ما جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتي كُنْتَ عَلَيْها إِلاّ لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلى عَقِبَيْهِ وَ إِنْ كانَتْ لَكَبيرَةً إِلاّ عَلَى الَّذينَ هَدَى اللّهُ وَ ما كانَ اللّهُ لِيُضيعَ إ يمانَكُمْ إِنَّ اللّهَ بِالنّاسِ لَرَؤُفٌ رَحيم (360)
    و قبله اى را كه [چندى ] بر آن بودى ، مقرر نكرديم جز براى آنكه كسى را كه از پيامبر پيروى مى كند، از آن كس كه از عقيده خود بر مى گردد باز شناسيم ؛ البته [اين كار] جز بر كسانى كه خدا هدايت [شان ] كرده ، سخت گران بود؛ و خدا بر آن نبود كه ايمان شما را ضايع گرداند، زيرا خدا [نسبت ] به مردم دلسوز و مهربان است .
    بر طبق اين آيه پاسخ پرسش نخستين اين است كه قبله قبلى نوعى آزمايش ‍ براى مسلمانان بود. چون مسلمانان در مكه خواهان اين بودند كه كعبه (قبله پدران و نياكانشان ) قبله آنها باشد و قبله بودن بيت المقدس بر خلاف ميل باطنى آنها بود. خدا مى خواست كسانى را كه واقعا از پيامبر پيروى مى كنند، از ديگران كه به سبب اين بهانه از دين اسلام روى بر مى گردانند مشخص ‍ نمايد.



    امضاء


  6. Top | #135

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    تشريع جهاد

    در دوران مكه ، كه مسلمانان توانايى لازم را براى دفاع از خود نداشتند، امكان جهاد و درگيرى با دشمنان اسلام وجود نداشت . از اين رو مسلمانان در برابر كارشكنى ها، و توطئه ها و شكنجه هاى مشركان چاره اى جز صبر نداشتند و حتى گاهى بعضى از مسلمانان غيرتمند از پيامبر اجازه مى خواستند كه با دشمن بستيزند، ولى آن حضرت اجازه نمى داد و آنان را به صبر و انتظار امر مى كرد.

    امضاء


  7. Top | #136

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    با هجرت پيامبر و مسلمانان به مدينه و مسلمان شدن مردم اين شهر و تشكيل حكومت اسلامى ، مسلمانان از توان رزمى خوبى برخوردار شدند و قدرت آن را يافتند كه در برابر دشمن از خود دفاع كنند. در اين هنگام بود كه جهاد با دشمن تشريع شد و مسلمانان اجازه يافتند كه در صورت لزوم به اقتضاى مصلحت جامعه اسلامى با دشمن بجنگند:(361)
    أُذِنَ لِلَّذينَ يُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللّهَ عَلى نَصْرِهِمْ لَقَديرٌ * الَّذينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلاّ أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللّهُ وَ لَوْ لا دَفْعُ اللّهِ النّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِيَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ يُذْكَرُ فيهَا اسْمُ اللّهِ كَثيراً وَ لَيَنْصُرَنَّ اللّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللّهَ لَقَوِيٌّ عَزيز(362)
    به كسانى كه جنگ بر آنان تحميل شده ، رخصت [جهاد] داده شده است ، چرا كه مورد ظلم قرار گرفته اند، و البته خدا بر پيروزى آنان سخت تواناست . همان كسانى كه بناحق از خانه هايشان بيرون رانده شدند. [آنها گناهى نداشتند] جز اينكه مى گفتند: ((پروردگار ما خداست و اگر خدا بعضى از مردم را با بعض ديگر دفع نمى كرد، صومعه ها و كليساها و كنيسه ها و مساجدى كه نام خدا در آنها بسيار برده مى شود، سخت ويران مى شد، و قطعا خدا به كسى كه [دين ] او را يارى مى كند، يارى مى دهد، چرا كه خدا سخت نيرومند شكست ناپذير است .
    در اين آيات نكاتى وجود دارد كه توضيح داده مى شود:
    1. در آيه ، اجازه جهاد دفاعى داده شده است . درباره جهاد ابتدايى كه حاكم اسلامى براى گسترش اسلام و از ميان بردن موانع راه انجام مى گيرد، آيات ديگرى وجود دارد كه برخى از آنها را خواهيم آورد.
    2. پس از اعلام رخصت جنگ ، براى بالابردن روحيه مسلمانان ، به اين مطلب تاءكيد مى كند كه خداوند بر پيروز كردن مسلمانان قادر است ، يعنى مسلمانان بايد جهاد و كوشش كنند، خدا هم آنان را يارى خواهد كرد.
    3. درباره مسلمانانى كه از سوى مشركان مكه مورد ستم واقع شدند مى افزايد: مشركان آنان را فقط به خاطر ايمانشان و پرهيز از بت پرستى از كاشانه و شهر و ديارشان بيرون كردند.
    4. يكى از سنتهاى الهى حاكم بر تاريخ اين است كه اگر جنگ ميان حق و باطل (درگيرى نيروهاى الهى و شيطانى ) نباشد و جبهه حق در برابر جبهه باطل واكنش نشان ندهد، باطل گسترش مى يابد و مظاهر حق و توحيد را از ميان مى برد و عبادتگاههاى اديان از دير و كليسا و كنشت گرفته تا مسجد مسلمانان ويران مى گردد.
    5. مسلمانان نبايد چنين تصور كنند كه فقط به خاطر مسلمان بودن آنها خدا يارى شان خواهد كرد، بلكه يارى خدا هنگامى است كه آنها بكوشند تا دين خدا را يارى دهند.
    برخى از آيات ديگرى كه به مشروعيت جهاد ابتدايى دلالت مى كند بدين قرار است ؛ هر چند مى توان آن را نوعى نبرد دفاعى ناميد:
    وَ قاتِلُوهُمْ حَتّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَ يَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَإِنَّ اللّهَ بِما يَعْمَلُونَ بَصير(363)
    و با آنان بجنگيد تا فتنه اى بر جاى نماند و دين يكسره از آن خدا گردد. پس ‍ اگر [از كفر] باز ايستد قطعا خدا به آنچه انجام مى دهند بيناست .

    امضاء


  8. Top | #137

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    بر طبق اين آيه ، جنگ اسلام و كفر تا وقتى ادامه دارد كه فتنه از ميان برداشته شود و حاكميت خدا در زمين تحقق پيدا كند؛ يعنى كسانى نباشند كه با فتنه گرى خود، از مسلمان شدن مردم جلوگيرى كنند. اسلام دين صلح است و با ديگران فقط به خاطر عقيده شان نمى جنگد؛ بلكه در حال فتنه انگيزى دشمن ، به جهاد با آنها فرمان مى دهد و اگر دشمن دست از فتنه انگيزى بردارد و به صلح تمايل يابد، اسلام نيز آن را مى پذيرد و صلح را بهتر از جنگ مى داند. در آيات زير به مسلمانان دستور مى دهد كه هر چه مى توانند نيرو و ساز و برگ نظامى تهيه كنند و توان رزمى خود را بالا برند، ولى اگر دشمن پيشنهاد صلح داد، آن را بپذيرند:


    وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِب اطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللّهِ وَ عَدُوَّكُمْ وَ آخَرينَ مِنْ دُونِهِمْ لا تَعْلَمُونَهُمُ اللّهُ يَعْلَمُهُمْ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ في سَبى لِ اللّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تُظْلَمُونَ * وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها وَ تَوَكَّلْ عَلَى اللّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّميعُ الْعَليمُ (364)
    امضاء


  9. Top | #138

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    و هر چه در توان داريد از نيرو و اسبهاى آماده بسيج كنيد تا با اين [تداركات ]، دشمن خدا و دشمن خودتان و [دشمنان ] ديگرى را جز ايشان - كه شما نمى شناسيدشان و خدا آنان را مى شناسد - بترسانيد و هر چيزى در راه خدا خرج كنيد پاداشش به خود شما باز گردانيده مى شود و بر شما ستم نخواهد رفت و اگر به صلح گراييدند، تو [نيز] بدان گراى و بر خدا توكل نما كه او شنواى داناست .
    در اسلام ، با اينكه گاهى جنگ يك ضرورت است ، بايد به صورت عادلانه باشد و از مسير عدالت خارج نشود:


    لا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلى أَلاّ تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوى (365)
    و البته نبايد دشمنى گروهى شما را بر آن دارد كه عدالت نكنيد. عدالت كنيد كه آن به تقوا نزديك تر است .
    اگر مشركى كه دشمن شناخته شده اسلام است ، به يكى از مسلمانان پناه آورد، بايد به او پناه داد و او را تا رسيدن به محل خود يارى كرد، تا فرصت شنيدن كلام خدا را داشته باشد:

    وَ إِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكينَ اسْتَجارَكَ فَأَجِرْهُ حَتّى يَسْمَعَ كَلامَ اللّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَعْلَمُون (366)
    و اگر يكى از مشركان از تو پناه خواست پناهش ده تا كلام خدا را بشنود؛ سپس او را به مكان امنش برسان ، چرا كه آنان قومى نادانند.
    همچنين اسلام از هر فرصتى براى متوقف ساختن جنگ استفاده مى كند مثلا در چهار ماه از سال (ماههاى حرام : رجب ، ذيقعده ، ذيحجه و محرم ) كه عربها در آن جنگ نمى كردند، اسلام نيز جنگ را حرام مى داند و اين سنت را كه به نفع صلح است محترم مى شمارد.

    امضاء


  10. Top | #139

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    جنگ بدر



    پس از تشريع حكم جهاد و اجازه يافتن مسلمانان به درگيرى و جنگ با دشمنان ، در سال دوم هجرى نبردهايى ميان مسلمانان و كافران صورت گرفت كه مهم ترين آنها جنگ بدر بود. البته پيش از جنگ بدر، در هشت مورد گروههايى از مسلمانان به فرماندهى پيامبر يا كارگزاران آن حضرت آماده جنگ شدند كه جز در يك مورد كار به درگيرى نكشيد. در چهار مورد پيامبر خود فرماندهى را به عهده داشت : غزوه ابوا، بواط، عشيره و غزوه بدر اولى ، كه در هيچ كدام درگيرى رخ نداد و چهار مورد ديگر به فرماندهى عبيدة بن حارث ، حمزة بن عبدالمطلب ، سعد بن ابى وقاص و عبدالله بن جحش بود.(367)
    تنها در سريه عبدالله بن جحش كار به درگيرى كشيد. او با هشت تن از مهاجران از سوى پيامبر (ص) ماءموريت يافته بود كه به نزديكى مكه در منطقه نخله برود و از وضع قريش و تحركات آنها باخبر شود و به پيامبر گزارش دهد. او با يك قافله از قريش رو به رو شد و به آن حمله كرد و بزرگ آن را كه عمرو حضرمى نام داشت كشت و دو نفر را اسير كرد و همراه با اسيران و اموال به مدينه بازگشت .(368)
    از آنجا كه اين حمله به دستور پيامبر نبود و در ماه رجب (ماه حرام ) رخ داد، كار عبدالله بن جحش مورد رضايت پيامبر قرار نگرفت و پيامبر از پذيرفتن اموال مصادره شده آن قافله خوددارى كرد و فرمود: من شما را به جنگ در ماه حرام دستور نداده بودم .

    امضاء


  11. Top | #140

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    بعدها مسلمانان و هم كفار قريش كه از اين رويداد باخبر شدند كار عبدالله را كه در ماه حرام واقع شده بود مورد انتقاد قرار دادند و مشركان از آن بهره بردارى تبليغاتى كردند؛ تا اينكه آيات زير نازل شد:


    يَسْئَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرامِ قِتالٍ فيهِ قُلْ قِتالٌ فيهِ كَبيرٌ وَ صَدٌّ عَنْ سَبيلِ اللّهِ وَ كُفْرٌ بِهِ وَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ إِخْراجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِنْدَ اللّهِ وَ الْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَ لا يَزالُونَ يُقاتِلُونَكُمْ حَتّى يَرُدُّوكُمْ عَنْ دينِكُمْ إِنِ اسْتَطاعُوا...(369)
    و از تو درباره كارزار در ماه حرام مى پرسند. بگو: ((كارزار در آن ، گناهى بزرگ و باز داشتن از راه خدا و كفر ورزيدن به او و [بازداشتن از] مسجدالحرام [= حج ]، و بيرون راندن اهل آن از آنجا، نزد خدا [گناهى ] بزرگتر، و فتنه [= شرك ] از كشتار بزرگتر است .)) و آنان پيوسته با شما مى جنگند تا - اگر بتوانند - شما را از دينتان برگردانند.
    اين آيه در پاسخ به تبليغات نارواى مشركان اظهار مى دارد كه درست است كه جنگ در ماه حرام گناهى بزرگ است ، ولى كارهايى كه مشركان مى كنند گناهى بس بزرگ تر مى باشد و فتنه انگيزى (برگرداندن مسلمانان از دينشان ) از كشتن نيز بدتر است .
    آيه بعد مؤمنان مهاجر و مجاهدى را كه ناآگاهانه و در ماه حرام با دشمن جنگيدند مورد رحمت و مغفرت خداوند ياد مى كند:

    إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ الَّذينَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا في سَبيلِ اللّهِ أُولئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللّهِ وَ اللّهُ غَفُورٌ رَحيم (370)
    آنان كه ايمان آورده ، و كسانى كه هجرت كرده و در راه خدا جهاد نموده اند، آنان به رحمت خدا اميدوارند، و خداوند آمرزنده مهربان است .
    پس از نزول اين آيات پيامبر خدا (ص) غنائم را پذيرفت و آن را ميان مسلمانان تقسيم كرد.
    پس از درگيرى هاى متعدد و محدود، زمينه براى نبردى بزرگ (جنگ بدر) آماده شد. اين نبرد در هفدهم رمضان سال دوم هجرت اتفاق افتاد.
    در سال دوم هجرت گزارش به مدينه رسيد كه يك كاروان تجارى به سركردگى ابوسفيان از شام عازم مكه است . پيامبر، طلحة بن عبدالله و سعيد بن زيد را براى كسب اطلاع از مسير كاروان ، تعداد نگهبانان و نوع كالاهاى همراه آن اعزام كرد و آنها پس از انجام ماءموريت اطلاعات لازم را در اختيار پيامبر گذاشتند.(371) معلوم شد كه كاروان ، چهل نفر محافظ دارد و هزار شتر اموال تجارى را حمل مى كند و ارزش كالاها حدود پنجاه هزار دينار است .(372)

    امضاء


صفحه 14 از 15 نخستنخست ... 4101112131415 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi