نجوا {التماس تامل , تفکر و تعقل }

[فاطمه سادات*خادمه بانوی محشر*]

تلخ است روزگار، مگر با بهانه‌ای

پیدا کنیم دلخوشیِ کودکانه‌ای ...!

[خادمه زینب کبری(س)]

پیش بی درد دمی صحبت از درد مکن…
شاخه سبز دلت را به خطا زرد مکن…

مرد اگرنیست دراین شهر ولی کوه که هست….
تکیه برکوه کن و تکیه به نامرد نکن

[فاطمه سادات*خادمه بانوی محشر*]

عبادت می‌کنی بگذر زعادت

نگردد جمع عادت با عبادت

[سیده نجلا,خادمه مادرسادات]

خفتگان را خبر از محنت بیداران نیست
تا غمت پیش نیاید، غم مردم نخوری.

[سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)*]

دل که رنجید از کسی خرسند کردن مشکل است
شیشه ی بشکسته را پیوند کردن مشکل است


کوه را با آن بزرگی می توان هموار کرد
حرف ناهموار را هموار کردن مشکل است

[مریم منتظر*خادمه مولای منتظران*]

یک عمر گذشت و عاقبت فهمیدیم

از دل نرود هر آنکه از دیده برفت

[راحیل السادات* تورا من چشم در راهم*]

تا میتوانی آتش دل‌ها خموش کن
مگذار بر فلک برود دود آه را

[عاشورا* خادمه چشم براه گل نرگس*]

بچه که بودم فکر می کردم زنبورها نیش میزنند
اما وقتی بزرگتر شدم
دیدم , شنیدم و فهمیدم
ادمها هم نیش میزنند
و هرچقدر صمیمی تر و عزیزتر
نیششان سمی تر...

[سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)*]

عبادت می‌کنی بگذر زعادت

نگردد جمع عادت با عبادت

[عاشورا* خادمه چشم براه گل نرگس*]

خفتگان را خبر از محنت بیداران نیست
تا غمت پیش نیاید، غم مردم نخوری.