روح و جسم آدمی چنان در هم مَمزوج شده اند که تا مادامی که انسان در این نشئه خاکی زیست می کند، هیچ یک را از دیگری راه گریزی نیست. بیماری ها و آسیب های جسمی یقیناً تألمات روحی در پی خواهد داشت و آشفتگی ها و پریشانی های روح و روان، اثرات قابل اعتنایی بر جسم خواهد گذاشت.
این رابطه دوسویه همواره سرانجام فعل وانفعالات آدمی را در گستره هستی به سویی پیش خواهد برد که نقش اراده و خواست انسان در آن بسیار حائز اهمیت است. جسم در این عالم، ابزار روح است که باید بتواند به وسیله آن درجات تعالی خود را متعالی تر کند. لذا برای رسیدن به این هدف مهم ناگزیر به اسبابی نیازمند است که راهگشای روح در این طی طریق باشد.
یکی از این ابزارهای مهم که در هدایت انسان و مهیا کردن بستر وجودی او برای کسب توفیقات و عبور از گذرگاه های دنیا بسیار نقش آفرین می باشد، تلاش برای کسب روزی حلال و اهتمام ویژه به خوردن غذای حلال است. همان طور که اگر غذایی با جسم انسان و طبیعت وجودی او سازگار باشد می تواند در روح انسان ایجاد شادی و نشاط کند بالطبع غذاهای ناسازگار هم جسم و روح را آزرده و غمگین می کنند و ممکن است سبب بیماری گردند.
از روایات رسیده از حضرات معصومین (علیهم السلام) به این نتیجه می رسیم که غذاها حتی در ایجاد خُلق و خُوی خوب و یا بد بسیار مؤثرند. بعضی از غذاها به انسان انرژی می دهند و بعضی دیگر صبر آدمی را زیاد کرده و گروهی از آن ها باعث اخلاق نیکو می شوند و بالعکس بعض غذاها سبب ترس و اضطراب شده و انسان
ص: 37
را سست می کنند و باعث قسی القلب شدن انسان می گردند. غذاهای حلال و حرام نیز همین گونه اند و هرکدام اثرات خود را به گونه ای بر جسم و روح خواهند گذاشت.(1)