❤ |
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
تبریک گو بر مصطفی جبریل از دادار شد
زهرا امانت باشد و حیدر امانتدار شد
امشب علی در خانه خود شمع محفل میبرد
کشتی عصمت، ناخدا را سوی ساحل میبرد
مشکلگشای عالمی، حل مسائل میبرد
انسان کامل را ببین، با خود مکمل میبرد
هم آن به این دل میدهد؛ هم این از آن دل میبرد
با نغمهی جادوییاش، داوود مداحی میکند
با خامه مانی کِی توان این نقش طراحی کند
چشمی ندیده در زمین در هر زمان مانندشان
خورشید و مه تبریک گو بر وصلت و پیوندشان
شادی زهرا و علی پیداست از لبخندشان
لبخندشان دارد نشان از خاطر خرسندشان
شیعه مبارک باد گو، بر یازده فرزندشان
ای شیعه، دست افشان شو و تبریک بر دلها بگو
بر پای خیز و تهنیت بر مهدی زهرا بگو
ای ساقی کوثر کنار خود بهشتی رو ببین
قامت قیامت را نگر طوبا ببین مینو ببین
زین پس هلال خویش را در آن خَم ابرو ببین
هم روز را در چهره او، هم شب را در آن گیسو ببین
هم لاله زار رو ببین، هم نافه بارِ مو ببین
هر چند ماهِ رُخ عیان امشب به تو آسان کند
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
رسیده اند صمیمانه مهر وماه به هم
دو چشم عاشقشان زل زده است آه به هم
چه شاکرند به درگاه عشق از اینکه
رسیده اند به پیوندِ دلبخواه، به هم
به عشق میاندیشند با دو دیدة تر
به راه راست، به دوریِّ از گناه، به هم
به اینکه عهد ببندند و سخت، دل بدهند
برای بودن تا انتهای راه، به هم
چه مؤمنانه خدا را به شکر میخوانند
دو تا کبوتر معصوم با نگاه به هم
شب است اما روشنتر از سپیده صبح
بدل شده است چه زیبا شب و پگاه به هم
گشوده شد در فردوس و رهسپار شدند
دو قلب پاک بهشتی به حجله گاه، به هم
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
یا علی زهــرا گـل یـاس مـن اسـت
چشـمــه خـورشیــد احساس من است
یاس من بـوی حقــایـق میدهـــد
مـعـنـــی ســرخ شـقــایـق می دهـد
یاس من چون بوی حـوا میدهـــد
مـعــنــی ام ابـیــهـــا مــی دهـــد
یاس من تفسیــر رنج هاجـــر اسـت
شــأن آیــات عـطـیـنـــا کوثـر است
یاس من چون با ملائک همدم اسـت
بـوی او چون بوی خوب مریـم اسـت
یاس من آلالـه هــا را مــادر اسـت
پاسـخــی بــر طـاعـنــان ابتـر است
یازده آلالــــه زِ او آیـــــد پدیـد
لالــه های ســرخ زیـن یـاس سپیــد
یاسـم از خون خـــــــدا دارد اثـر
یـاســم از کـربــو بــلا دارد خـبـــر
یـــاس بــایــد کـربـلا را طـی کند
هـمــرهــی بـا رأس گـل بر نیکنـد
لاله ها مـی رویـد از ایـن یـاس مـن
سرخ و خونین یک حسین و یک حسن
نوگلی از یاس من هـم زینــب است
آن گل خوشبو که محبوب شـب است
در شــب کـربـوبــلا غـوغـــا کنـد
بـوی عطـرش ظلـم را رســوا کـنــد
ای علی که هست من چون هست تو
یــاس خـود را می سپـارم دسـت تــو
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
بهار وصلت و پيوند دو گل آمده
خنده ى شادى به لب ختم رُسُل آمده
على على مولا، على مولا، على مولا، على
محيط خانه ى على شكوفه باران شده
با قدم فاطمه چون روضهى رضوان شده
شكوه بزم وصلت آيينه و قرآن شده
روح تو شد آيينه ى جمال زهرا على
على على مولا، على مولا، على مولا، على
در همه جا به پا شده بزم نشاط و طرب
جاى خديجه خالى است بين زنان عرب
كه در زفاف فاطمه خنده نشاند به لب
فخر كند به شوق دامادى مولا على
على على مولا، على مولا، على مولا، على
غنچ هى لعل لب مصطفى ز هم وا شده
موسم جشن وصلت على و زهرا شده
نخل محبت گل و لاله شكوفا شده
فاطمه شد چشم و چراغ خانه ات يا على
على على مولا، على مولا، على مولا، على
فاطمه شد عروست اى فاطمه ى بنت اسد
بخوان وِ اِنْيكاد را كورى چشم حسد
بر تو و بر خديجه گلبانگ بشارت رسيد
كه مىشود همدم صديقه ى كبرى على
على على مولا، على مولا، على مولا، على
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
ز عالم بالا خبر آمد خبری بود
در عرش خدا حال و هوای دگری بود
در جشن عروسی دوتا دلبر و دلدار
بارید زشوق آنکه زاهل نظری بود
در عرش عروسی است و مهمان خدایند
داماد و عروس هم زملک دور و بری بود
سرمایه ی این زوج فقط مهر و محبت
هرچند که دارائیشان مختصری بود
زهرا فقط هم کفو علی بود ، همانکه
سرتاقدمش چون پری از عیب بری بود
بالاتر از انس و ملک و حوریه زهراست
اصلا نتوان گفت همانند پری بود
در وقت زفاف از سر شب این دوکبوتر
در حال مناجات خدا تا سحری بود
ابتر چه کسی گفت به پیغمبر خاتم ؟
کوری عدو ماحصلش دو پسری بود
اول حسن و بعد حسین ، بعد زنسلش
یعنی که همیشه به جهان تاج سری بود
دیگر چه نیازی به سپر بود علی را
از فاطمه بهتر مگر او را سپری بود!
می گفت علی با دل پر درد و پر از آه
هر وقت که از کوچه ی غم ها گذری بود
اوقات خوش آن بود که با فاطمه سر شد
در باقی عمر خون دل و چشم تری بود
ای فاطمه ای یاور نه ساله ی حیدر
رفتی و نگفتی که تو را همسفری بود ؟
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)