صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 21

موضوع: تاريخ عصر غيبت

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    book تاريخ عصر غيبت


    امضاء


  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    پيشگفتار
    باسم رب المهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف
    با شهادت امام عسكرى عليه السلام (260 ه -) دوره غيبت فرا مى رسد. غيبت هنگامى است كه طرح اساسى مذهب ريخته شده است و احاديث در شكل ((اصول اربعماة )) و ((جوامع )) نگهدارى شده اند و معيار شناسايى احاديث ، و تهذيب آنها به دست آمده ، و شاگردانى مبرز و توانا براى دفاع از كيان اعتقادى و فقهى شيعه در برابر فرقه ها و گروه هاى مختلف به ويژه اهل سنت كه از حمايت خلفا نيز برخوردار بودند، تربيت يافته اند و كارگشاى حوادث هستند.
    حضور ((حجت ))احتياج به بلوغى دارد كه هنوز حاصل نشده ، و زمينه اى مى خواهد كه هنوز فراهم نگشته است ، پس به طور طبيعى غيبت شروع مى شود و تا هنگامى كه زمينه هاى رهبرى آن حضرت فراهم نشود در پرده غيبت خواهد ماند. چون همان طور كه مى دانيم از وظايف امام ، حفظ اسلام و رهبرى مسلمانان است . طرح بنيادى مذهب ، حفاظت و نگهدارى آن تا زمان امام عسكرى عليه السلام انجام شده و اصول كلى آن القا گرديده است . مى ماند رهبرى مسلمانان كه آن هم احتياج به آمادگى بيشتر و زمينه اى گسترده و يارانى مناسب دارد. هرگاه اين زمينه ها فراهم شد ((غيبت )) به ((ظهور)) مى انجامد، و گرنه ادامه غيبت طبيعى است .
    رويداد غيبت امام دوازدهم (عجل الله تعالى فرجه الشريف ) كه بدون ترديد از مهم ترين حوادث تاريخ تشيع است ، از دو ديدگاه اعتقادى و تاريخى قابل بررسى مى باشد.
    نوشته حاضر نگاهى است از منظر تاريخى ، تلاشى است در جهت بررسى تاريخ ((غيبت صغرى ))و ((غيبت كبراى ))امام دوازدهم (عجل الله تعالى فرجه الشريف )
    در بررسى غيبت صغرى (260-329 ه -) ابتدا مرورى خواهيم داشت به بررسى منابع و شناخت وضعيت سياسى - اجتماعى و فكرى عصر امام (عجل الله تعالى فرجه الشريف ) در آستانه غيبت و آشنايى با زمينه هاى تاريخى و تمهيدات ائمه ، به ويژه عسكريين عليهماالسلام براى ورود شيعه به اين عصر، بررسى سازمان مخفى وكالت ، و تكوين و فرآيند تكاملى آن و نقش آن ، شرح حال ((نواب اربعه ))و وظائف و نقش آنان در اين عصر.
    در بررسى غيبت كبرى (329 ه -) نيز اشاره اى خواهيم داشت به تاريخ شيعه ، نهضت ها و دولت هاى آن همراه حركت هاى علمى و مبارزات علما و دوران هاى مرجعيت فقها و مدارس آنان ، و در نهايت بررسى كوتاهى پيرامون آثار و سيرت امام مهدى (عجل الله تعالى فرجه الشريف ). اميد كه توانسته باشيم گامى هر چند كوتاه در جهت آشنايى با تاريخ آن حضرت برداشته باشيم . (1)
    فصل 1 : معرفى و بررسى منابع تاريخ عصر غيبت
    رويداد غيبت امام دوازدهم (عجل الله تعالى فرجه الشريف ) از دو ديدگاه ((اعتقادى ))و ((تاريخى ))قابل بررسى است .
    از نيمه اول قرن چهارم هجرى (دهم ميلادى ) بسيارى از دانشمندان ، غيبت آن حضرت را تنها از ديدگاه ((اعتقادى ))بررسى كرده اند،(2) در حالى كه بدون ترديد اين رويداد جنبه ((تاريخى ))نيز دارد. ظاهرا ارتباط نزديك بين غيبت و امامت باعث جاى گرفتن اين موضوع در مباحث كلامى شيعه و ناديده انگاشتن تدريجى جنبه هاى تاريخى آن شده است .
    آنچه ما درصدد آن هستيم ، ديدگاه تاريخى است . آشنايى با زمينه هاى تاريخى غيبت امام دوازدهم (عجل الله تعالى فرجه الشريف ) و بررسى سازمان مخفى وكالت ، و تكوين و سير تكاملى آن ، و نقش آن در زمان غيبت صغرى ، از عمده ترين مباحث اين ديدگاه است .



    امضاء


  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    بررسى منابع
    براى بررسى تاريخ امام دوازدهم (عجل الله تعالى فرجه الشريف ) و عصر غيبت ، مى توان از كتاب هايى كه در خصوص موضوع ((غيبت ))نوشته شده و نيز برخى كتاب هاى ((رجالى ))و ((تاريخى )) ، سود برد. در ذيل به بررسى اجمالى هر سه خواهيم پرداخت .
    الف - كتاب هايى كه در موضوع ((غيبت ))نوشته شده است
    در يك نگاه كلى مى توان كتاب هايى را كه در خصوص موضوع ((غيبت )) نگاشته شده به لحاظ تاريخ نگارش آنها، به سه گروه تقسيم كرد. اول آنچه كه در طول زندگى يازده امام عليهم السلام تا هنگام شهادت امام عسگرى عليه السلام (260 ه -/ 874 م ) نوشته شده و دو ديگر آنچه كه در فاصله غيبت صغرى و غيبت كبرى (260-329 ه -/ 874-941 م ) و از آغاز غيبت كبرى (بعد از 329 ه -) تاكنون نگارش يافته است .
    1- كتاب هايى كه در موضوع غيبت ، قبل از (260 ه -/ 874 م ) نوشته شده است .
    اصحاب و شاگردان ائمه عليهم السلام در طول زندگى يازده امام ، در حدود 400 كتاب نوشته اند كه به ((اصول چهارصدگانه ))(الاصول الاربعماة )(3) مشهورند، اين اصول و نوشته ها در قرون بعدى (چهارم و پنجم )، اساس جوامع روايى شيعه را تشكيل مى دادند. در برخى از اين آثار و نوشته ها، با نقل احاديثى از پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله و امامان عليهم السلام پيرامون غيبت امام مهدى (عجل الله تعالى فرجه الشريف ) بحث و گفت و گو شده است . به عنوان نمونه از كتاب هاى اماميه ، مى توان به دو كتاب ((الملاحم ))و ((القائم ))از ((على بن مهزيار)) (4) (وكيل امام نهم و دهم ) و ((المشيخة ))از ((حسن بن محبوب )) (5) (224 ه -/ 838 م ) و ((الغيبة ))اثر فضل ابن شاذان (6) (260 ه -/ 874 م ) اشاره نمود.(7)
    2 - كتاب هايى كه در موضوع غيبت ، در سال هاى ((غيبت صغرى )) (260-239ه -/ 874-941 م ) نگارش يافته است .
    آثار و نوشته هاى اين دوره غالبا بر مبناى آثار قبل از سال (260 ه -/874 م ) نگارش يافته است . نويسندگان اين آثار، فقها يا مبلغينى بودند كه در فعاليت هاى مخفى ((نهاد وكالت ))كه توسط شخص امام دوازدهم (عجل الله تعالى فرجه الشريف ) رهبرى مى شد شركت داشتند. از اين رو، اطلاعات مهمى را ثبت كرده اند كه نمى توان آنها را در كتب تاريخى كه در آن ايام گردآورى شده ، يافت . به عنوان نمونه مى توان كتاب هاى ((الغيبة )) نوشته ((ابراهيم بن اسحاق نهاوندى )) (8) و ((الغيبة الحيرة ))از ((عبدالله بن جعفر حميرى )) (9) ، متوفاى بعد از (293 ه -/ 905 م ) و ((الامامه و التبصرة من الحيرة ))اثر ((ابن بابويه ))(329 ه -/ 940 م )، را نام برد.
    ((كلينى ))(239ه -/ 940 م ) نيز، بخش قابل توجهى از كتاب ((الكافى ))را تحت عنوان ((الحجة ))به مساءله غيبت اختصاص داده است . او اين مطالعه را با تكيه بر اطلاعات مهمى در وضعيت كلى امامت ، بين سال هاى (260-339 ه -/ 874-940 م )، با تاءكيد خاص بر نقش ‍ سفراى امام در اين دوران انجام مى دهد. ((كلينى ))احاديثى منسوب به امامان را درباره غيبت امام دوازدهم (عجل الله تعالى فرجه الشريف ) ثبت مى كند. او اين اطلاعات را از نويسندگان قديمى ((واقفيه ))و ((اماميه )) ؛ همچون ((حسن بن محبوب ))(224 ه‍ /838 م )، ((عبدالله بن يعقوب عصفرى ))(250 ه‍/ 864 م ) و ((حسن بن سماعة ))(263 ه‍/ 877 م ) روايت مى كند. گذشته از اينها وكلاى امام دوازدهم (عجل الله تعالى فرجه الشريف ) ماءخذ اصلى اطلاعات او در زمينه فعاليتهاى مخفى اماميه بوده اند.(10)
    3- كتابهايى كه در موضوع غيبت ، بعد از (329 ه‍/ 941 م ) نوشته شده است .
    رويداد ((غيبت كبرى ))در سال (329 ه‍/ 941 م ) سر فصل جديدى را در تاريخ اماميه پايه گذارد.
    غيبت امام دوازدهم (عجل الله تعالى فرجه الشريف ) از يك سو به دليل طولانى شدن و از سوى ديگر به دليل پاسخگويى به شبهات جديد، آثار و نوشته هاى ديگرى را مى طلبيد. از اين رو، فقها و علماى شيعه به اين مهم پرداختند و آثارى گرانسنگ از خود به يادگار گذاشتند؛ آثار اين دوره عبارتند از: ((الغيبة ))اثر ((نعمانى )) (11) (360 ه‍/ 970 م )، ((كمال الدين و نمام النعمة ))از ((صدوق )) (12) (381 ه‍/ 991 م )، ((الفصول العشرة فى الغيبة ))و ((الارشاد))اثر ((شيخ مفيد)) (13) (413 ه‍/ 1022 م ) و ((الغيبة ))تاءليف ((شيخ طوسى )) (14) (460 ه‍/ 1067 م ).(15)


    امضاء


  5. Top | #4

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    ب - كتاب هاى رجالى
    كتاب هاى رجالى ، به لحاظ اين كه از زندگينامه علمى راويان و گردآورندگان احاديث و گرايش هاى اعتقادى و سياسى هر يك از آنان را براى تعيين ميزان وثاقت گفت و گو مى كند يكى از منابع اصلى براى تحقيق در تاريخ سياسى امام دوازدهم (عجل الله تعالى فرجه الشريف ) مى باشد؛ زيرا خواننده را قادر مى سازد تا روابط بين امامان و پيروان و وكلاى آنها به ويژه رابطه امام و وكلا، و وكلا با علماى اماميه را، در عصر غيبت صغرى كشف كند.
    علماى اماميه چهار كتاب رجال مربوط به محدوده بحث حاضر در قرون (4 و 5 ه‍/ 10 و 11 م ) گردآورى كرده اند كه عبارتند از: ((معرفة الناقلين عن الائمة الصادقين (16) ))تاءليف ((كشى )) ، ((الفهرست (17) ))و ((الرجال (18) ))اثر ((شيخ طوسى )) ، و ((فهرست اسماء مصنفى الشيعة (19) ))اثر ((نجاشى )) .
    امضاء


  6. Top | #5

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    ج - كتاب هاى تاريخى
    مقصود از كتاب هاى تاريخى ، منابع تاريخ عمومى است كه برخى از نويسندگان و آثار آنان در اين زمينه اشاره مى گردد.
    1 - ((طبرى ))متوفاى (310 ه‍/ 922 م ) در دوران ((غيبت صغرى )) مى زيست . اثر او ((تاريخ الرسل و الملوك ))كه به ((تاريخ طبرى )) شهرت دارد، عارى از هرگونه اطلاعاتى درباره فعاليت هاى وكلاى امام دوازدهم (عجل الله تعالى فرجه الشريف ) است (همين مى تواند مشعر به پنهانى بودن فعاليت هاى آنان باشد)؛ در عين حال فعاليت هاى مبارزاتى ديگر گروه هاى شيعه ؛ مانند ((اسماعيليه ))را تا تشكيل حكومت آنان در سال (296 ه‍/ 908 م ) دنبال مى كند؛ وى همچنين كاربرد حديث نبوى را درباره مهدى قائم به وسيله اين گروه ها، در تلاش آنان براى دستيابى به قدرت در طول زمان ((غيبت صغرى ))پيگيرى مى نمايد.
    2 - ((مسعودى ))متوفاى (346 ه‍/ 957 م ) در دوره ((غيبت كبرى )) مى زيست و اطلاعات مهمى را در رابطه با رفتار خشونت آميز عباسيان نسبت به امامان و پيروان آنها و تاءثير اين سياست را بر وقوع غيبت به دست مى دهد. اين نكات را مى توان در كتاب هاى او، موسوم به ((مروج الذهب )) ، ((التنبيه و الاشراف ))و ((اثبات الوصية ))(منسوب به او) دريافت .
    3- ((ابن اثير))متوفاى (630 ه‍/ 1232 م ) در اثر خود ((الكامل فى التاريخ ))گزارش مفيدى مربوط به شكاف و اختلافات ميان وكلاى امام دوازدهم (عجل الله تعالى فرجه الشريف ) و نقش ((غلات ))را در ايجاد اختلافات ، به ويژه ((شلمغانى ))بر مى شمارد.
    از اين منابع و مآخذ دست اول كه بگذريم ، در دوران معاصر و دهه هاى اخير نيز كتاب هاى تحقيقى و در خور ستايشى پيرامون غيبت و تاريخ آن و زندگى سياسى امام دوازدهم (عجل الله تعالى فرجه الشريف ) نوشته شده كه مى تواند نقش به سزايى در روشن نمودن تاريخ سياسى آن حضرت و سازمان مخفى وكلا و پرده برداشتن از حقايق تاريخى آن عصر، داشته باشد. در ذيل به برخى از آنها اشاره مى شود:
    ((منتخب الاثر فى الامام الثانى عشر عليه السلام )) ، ((آية الله صافى گلپايگانى )) .
    ((تاريخ الغيبة الصغرى ))و ((تاريخ الغيبة الكبرى )) ، ((سيد محمد صدر)) .
    ((تاريخ سياسى غيبت امام دوازدهم عليه السلام )) (20) ، ((دكتر جاسم حسين )) .
    ((حياة الامام محمد المهدى عليه السلام )) ، ((باقر شريف القريشى )) .
    در نوشته حاضر، بسيارى ديگر از آثار تاريخى ، كتب حديث و... به كار رفته است ، به خصوص در مورد عصر غيبت كبرى و وضعيت فكرى و سياسى - اجتماعى مسلمانان در آستانه غيبت صغرى كه در هر بحث به آنها اشاره شده است .

    امضاء


  7. Top | #6

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    خلاصه
    غيبت امام دوازدهم (عجل الله تعالى فرجه الشريف ) از دو ديدگاه اعتقادى و تاريخى قابل بررسى است براى بررسى زمينه هاى تاريخى اين رويداد و نقش ((نهاد وكالت ))در ايام غيبت ، در آغاز بايد منابع و مآخذ بحث را مورد شناسايى و بررسى قرار داد، اين منابع سه گروه هستند:
    1 - كتاب هاى نوشته شده در موضوع غيبت
    2 - كتاب هاى رجالى
    3 - كتاب هاى تاريخى
    از كتاب هاى خوبى كه اخيرا نوشته شده مى توان نوشته هاى ((دكتر جاسم حسين ))و ((سيد محمد صدر))را نام برد.
    فصل 2 : نگاهى كوتاه به زندگانى امام دوازدهم(عجل الله تعالى فرجه الشريف )
    در اين فصل قبل از اين كه به تفضيل به تاريخ امام دوازدهم (عجل الله تعالى فرجه الشريف ) بپردازيم مرورى خلاصه خواهيم داشت به زندگانى آن حضرت از هنگام تولد و حوادث پس از ولايت ، تا مراحل مختلف حيات آن امام .

    امضاء


  8. Top | #7

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    1 - ميلاد
    دوازدهمين امام شيعيان ، فرزند امام حسن عسگرى عليه السلام ، در سپيده دم (21) جمعه ، نيمه شعبان (22) ، سال (255 ه‍(23) / 869 م ) در ((سامرا))چشم به جهان گشود؛ سال تولد آن حضرت (254(24) ، 256(25) ، 257(26) و 258(27) ه‍) نيز گفته شده است (28) ، اين اختلاف مى تواند به دليل پنهان نگاه داشتن تولد آن حضرت بوده باشد.(29)
    اصل ولادت مهدى جزء مسلمات تاريخ است و به جز ائمه ، عالمان ، مورخان و محدثان شيعه ، بسيارى از مورخان و محدثان اهل سنت نيز بدين امر تصريح كرده اند؛ در برخى كتاب هاى پژوهشى بيش از 65 تن ، از اين عالمان و نام كتاب هاى آنان آمده است (30) .
    امضاء


  9. Top | #8

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    2 - نام
    نام آن حضرت ، ((محمد))همان نام جدش رسول الله صلى اللّه عليه و آله است (31) . تمامى مورخان و محدثان معتقدند كه پيامبر صلى اللّه عليه و آله خود اين نام را بر او نهاده بود(32) . اين همنامى بى دليل نيست ، بلكه گوياى اين حقيقت است همچنان كه پيامبر صلى اللّه عليه و آله با طلوع خود، جهانيان را از گمراهى و جهل نجات داد، دوازدهمين فرزندش نيز با ظهور خود بشريت را از تاريكى و ضلال خواهد رهانيد.(33)

    امضاء


  10. Top | #9

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    3 - القاب
    القاب مشهور آن حضرت عبارتند از: ((مهدى )) ، ((قائم )) ، ((منتظر)) ، ((حجت )) ، ((خلف صالح )) ، ((بقية الله )) ، ((منصور)) ، ((صاحب الامر)) ، ((ولى عصر)) ، و ((صاحب الزمان )) ، كه معروفترين آنها ((مهدى ))است (34) . هر يك از اين القاب را وجه يا وجوهى است ؛ مثلا آن حضرت را ((مهدى ))مى گويند از آن جهت كه هدايت ، به حق مى كند، و ((قائم ))مى گويند چون قيام به حق مى كند و ((منتظرش ))گويند چون مؤ منان در انتظار قدوم اويند، و ((حجت )) نامند از آن رو كه حجت و گواه خدا بر خلق است (35) . در نگين انگشتر حضرت نيز همين لقب نقش شده است ؛ به نقل ((كفعمى )) عبارت انگشترى حضرت اين گونه است : انا حجة الله و خاصته .(36)


    امضاء


  11. Top | #10

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    4 - مادر
    درباره مادر آن حضرت ، روايات گوناگونى وارد شده است ؛ ((مسعودى )) آن بانوى بزرگوار را كنيزى به نام ((نرجس ))مى داند(37) . ((شهيد)) ، نام او را ((مريم )) ، دختر ((زيد علويه ))ذكر مى كند(38) . ((شيخ طوسى )) در روايتى نام او را ((ريحانه ))خوانده ، اما بلافاصله اضافه مى كند كه او به ((نرجس )) ، ((صيقل ))(صقيل ) و ((سوسن ))نيز گفته مى شده است (39) . ((شيخ مفيد))تنها اسم ((نرجس ))را براى آن بزرگوار ذكر مى كند(40) . در روايت ((حكميه ))عمه امام عسكرى عليه السلام نيز تنها همين نام ذكر شده .(41) برخى از محققان مى گويند: امكان دارد نام اصلى او همان ((نرجس ))بوده باشد و ديگر اسامى ، به جز ((صقيل )) (42) را بانوى او ((حكميه )) ، دختر امام جواد عليه السلام به وى داده باشد. مردم آن زمان ، كنيزان را براى خوش آمد گويى به اسامى گوناگون مى خواندند و ((نرجس )) ، ((ريحانه ))و ((سوسن )) ، همه اسامى گل ها هستند،(43) ((صدوق ))روايتى را نقل نموده كه اين احتمال را تقويت مى كند؛ او به سند خود از ((غياث )) ، روايت كرده است كه گفت : جانشين امام حسن عسگرى عليه السلام در روز جمعه به دنيا آمد؛ مادر آن حضرت ((ريحانه ))بود كه ((نرجس )) ، ((صيقل ))و ((سوسن )) نيز ناميده مى شد. جون در وقت حاملگى درخشش و نورانيت خاصى داشت ، ((صيقل ))ناميده مى شد.(44)
    ((سيد محمد صدر))نيز در كتاب خود در مورد تعدد نام هاى آن حضرت تحليلى جامع و مناسب ارائه مى دهد(45) .
    درباره مليت مادر دوازدهم (عجل الله تعالى فرجه الشريف ) نيز اقوال مختلف است ، ((صدوق ))مطابق روايتى او را ((مليكة )) ، دختر ((يشوع )) ، پسر قيصر روم و مادرش را از نسل ((شمعون ))يكى از حواريين مسيح مى داند كه ، توسط نيروهاى اسلامى به اسارت درآمد و به صورت كنيز در معرض فروش قرار گرفت و به وسيله فرستاده امام هادى عليه السلام از بازار برده فروشان ((بغداد))خريده ، و به محضر امام هادى عليه السلام در ((سامرا))فرستاده شد(46) .
    ((كلينى ))مى گويد: مادر ((قائم )) ، كنيزى از ((نوبه )) ، استان شمالى ((سودان ))بوده است (47) .
    ((نعمانى ))و ((صدوق ))احاديث ديگرى را روايت مى كنند حاكى از آن كه مادر ((قائم )) ، كنيزى سياه بوده است (48) . ((شيخ طوسى )) (49) روايتى نقل مى كند كه بعضى از محققان همان را ترجيح مى دهند(50) . به گفته او: آن بانو كنيزى بود كه در خانه بعضى از خواهران امام دهم (حكيمه )، بزرگ شده بود، و چون امام عليه السلام سيماى او را ديد پيش ‍ بينى كرد كه او فرزندى با عنايت خاص الهى به دنيا خواهد آمد.(51)
    از اينها كه بگذريم ، آنچه اهميت دارد و مفيد فايده است اين نكته است كه ، آن بانوى بزرگوار در عظمت و برترى به آنجا رسيد كه مادر امام زمان شد و ((حكيمه )) ، عمه امام عسكرى عليه السلام - كه خود از بزرگ بانوان خاندان امامت است - او را بانوى خود و بانوى خانواده خويش مى خواند و خود را خدمتگزار او مى دانست (52) و پيامبر صلى اللّه عليه و آله (53) اميرالمؤ منين عليه السلام (54) و صادقين عليهم السلام (55) او را از بهترين كنيزان و سرور و سيده آنان مى خواندند.
    در پايان ، ارائه روايتى در رابطه با ولايت امام دوازدهم (عجل الله تعالى فرجه الشريف ) از زبان ((حكيمه )) ، عمه امام عسكرى عليه السلام كه گزارش نسبتا دقيقى از تولد امام را در بردارد، بسيار مناسب است . اين روايات در زمان ((مسعودى ))متوفاى (345 ه‍)موثق تلقى مى شده است (56) . ((شيخ مفيد))از قول ((حكيمه )) ، دختر امام جواد عليه السلام اين گونه نقل مى كند:
    ((ابو محمد حسن بن على عليهماالسلام با پيكى مرا به نزد خود خواند و گفت : ((اى عمه ، امشب افطار را در نزد ما بگذران ؛ زيرا پانزدهم شعبان است ، امشب خداى متعال ((حجت ))خود را در زمين ظاهر خواهد كرد)) ، از او پرسيدم : ((مادرش كيست ؟))فرمود: ((نرجس )) ، گفتم : ((جانم فدايت ! ولى آثار حاملگى در او وجود ندارد))فرمود: ((آنچه گفتم ، همان خواهد شد)) . بنابراين ، وارد شدم و سلام كردم ، ((نرجس )) پيش آمد تا كفش هايم را از پا در آورد و به من گفت : ((بانوى من ! حال شما چطور است ؟))بدو گفتم : ((تو بانوى من و بانوى خاندان منى )) ، ولى او از سخن من امتناع ورزيد و پاسخ داد: ((اى عمه ! چه مى فرمائيد؟)) ، بدو گفتم : ((دخترم ! امشب خداوند متعال پسرى به تو عطا مى فرمايد كه مولاى اين جهان و آن جهان خواهد بود)) ، او خجالت زده و سرخ شد، پس از آنكه نماز عشا به جاى آوردم ، افطار كردم و به خواب رفتم ، نيمه شب از خواب برخاستم تا نماز عشا به جاى آورم ، نماز خواندم در حالى كه ((نرجس ))در خواب بود، بدون آن كه اثرى از وضع حمل در او ديده شود. آنگاه نشستم و نماز نافله خواندم ، پس از آن به رختخواب رفتم و دوباره بيدار شدم ، ولى او هنوز در خواب بود. آنگاه برخاست ، نماز نافله را به جاى آورد و دوباره دراز كشيد.
    ((حكيمه )) ، ادامه مى دهد: ((از اطاق خارج شدم تا طلوع فجر را ببينم و نخستين مرحله طلوع را دريابم ، ولى او هنوز خوابيده بود. از اين رو، از انتظار امام عسكرى عليه السلام (در اين باره ) مردد شدم ، درست در همان لحظه ، امام از جاى خود صدا زد، اى عمه ! عجله نكن ، امر نزديك است ! من نشستم و سوره هاى حم سجده (سوره 40) و يس (سوره 36) را تلاوت كردم ، در همان لحظه او (نرجس ) با هوشيارى از خواب برخاست ، من به سوى او روان شدم و گفتم : ((سلام خدا بر تو باد، آيا چيزى احساس ‍ مى كنى ؟))او پاسخ داد: ((اى عمه ، آرى !)) ، آنگاه بدو گفتم : ((خود را جمع كن و آرامش قلبى را به دست آر.))در عين حال در آن لحظه احساس ‍ خواب كرده و چرت بر من غالب شد؛ پس از آن ، با صداى مولايم از خواب برخاستم و چون پوشش را از او بلند كردم ، حضرتش را ديدم به حال سجده بر زمين افتاده بود، او را بر دامان گرفتم و متوجه شدم پاك و تميز است .
    ((ابو محمد)) ، مرا صدا زد و گفت : ((اى عمه ! پسرم را برايم بياور))و چنين كردم ...، پس از آن امام عسكرى عليه السلام زبان بر كامش گذاشت و با آرامى دستش را به چشم ها، گوش ها و آرنج هايش كشيد؛ سپس گفت : ((اى پسرم ! سخن بگو)) ، كودك لب به سخن گشود و پاسخ داد: ((شهادت مى دهم كه خدائى جز خداى يكتا نيست ، او يكتا است و شريك و انبازى ندارد، شهادت مى دهم ، محمد صلى اللّه عليه و آله پيامبر خدا است ؛ سپس بر اميرالمؤ منين عليه السلام سلام كرد، و بر امامان به ترتيب ، تا در نام پدرش توقف كرد، آنگاه از ادامه سخن باز ايستاد.))
    ((ابو محمد))گفت : ((اى عمه ! او را نزد مادرش ببر، تا وى را سلام گويد و سپس او را به من بازگردان )) ، چنين كردم و او را باز گردانده و در همانجا گذاشتم ، امام عسكرى عليه السلام به من فرمود: ((اى عمه ! 7 روز ديگر براى ديدار او بيائيد)) ، روز بعد آمدم تا به ((ابو محمد)) ، سلام گويم ، پرده را بالا زدم تا مولايم را ببينم ، ولى او را نديدم . از اين رو، از امام پرسيدم : ((جانم به فدايت ! براى مولاى من چه اتفاقى افتاده ؟)) ، حضرتش پاسخ فرمود: ((اى عمه ! او را به همان كس كه مادر موسى فرزندش را بدو سپرد، سپرديم .))
    ((حكيمه ))مى گويد: ((روز هفتم آمدم و به او سلام گفتم و نشستم ، ((ابو محمد))فرمود: ((پسرم را نزد من بياور)) ، او را قنداق كرده در قطعه اى پارچه آوردم ، امام آنچه را كه در روز نخست به هنگام تولد انجام داده بود تكرار كرد و كودك ، آنچه را كه از قبل گفته بود، گفت ، آنگاه اين آيه قرآن را تلاوت كرد:
    ((بسم الله الرحمن الرحيم ، و ما اراده كرديم بر مستضعفان زمين ، منت نهاده و آنان را پيشوايان خلق و وارثين قرار دهيم ، و در زمين به آنها قدرت و نمكين ببخشيم و به چشم ((فرعون ))و ((هامان ))و لشكريانشان آنچه را كه از آن انديشناك و ترسان بودند بنمائيم .(57) )) (58)

    امضاء


صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi