صفحه 7 از 8 نخستنخست ... 345678 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 61 تا 70 , از مجموع 72

موضوع: زندگی مهدوی: (اخلاق و اوصاف منتظران)

  1. Top | #61

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,324
    تشکر
    787
    مورد تشکر
    740 در 206
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    آسان ترین و کمترین حقوق آن است که آن چه برای خودت دوست داری برای او هم دوست بداری و آنچه برای خود نمی پسندی، برای او هم نپسندی.
    این حقوق، مورد سؤال قرار خواهد گرفت و اگر کسی در ادای حق دیگران کوتاهی کرده باشد مجازات می شود.
    در روایات، حقوق بسیاری بیان شده است، از جمله:
    1. پرهیز از آزردن و رنجاندن برادر مسلمان؛
    2. برخورد متواضعانه و دوری از تکبّر؛
    3. پرهیز از غیبت و تهمت، و دفاع از او در مقابل غیبت کردن دیگران؛
    4. پرهیز از قهر و مبادرت به آشتی و برقراری رابطه؛
    5. وفای به عهد و عمل به قولی که می دهیم؛
    6. بی اجازه و سرزده، وارد خانة او نشدن؛
    7. مراعات انصاف در برخورد با او در قضاوت و گفتار؛
    8. حفظ آبروی او در غیابش؛
    9. آغاز به سلام و دست دادن و مهرورزی و ابراز علاقه؛
    10. عیادت هنگام بیماریش و شرکت در مراسم تشییع و دفن پس از وفاتش؛
    11. کمک مالی و مساعدت هنگام نیازش؛
    12. اجابت درخواستش برای قرض یا کمک و یاری؛
    13. تنها نگذاشتن برادر دینی در سختی ها و گرفتاری ها؛
    ص:92

    1- محجّة البیضاء، ج3، ص353.
    14. یاری کردن او با دست و زبان و مال و جان؛
    15. صداقت با او و مثل آینه بودن برایش؛
    16. قبول دعوتش و رفع حاجتش؛
    17. دریغ نکردن از ایثار و مواسات و همدردی و همکاری با او.

    امضاء




  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #62

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,324
    تشکر
    787
    مورد تشکر
    740 در 206
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    بعضی ها به اتّکای رفاقت و صمیمیت و خودمانی بودن با دیگران، نسبت به مراعات حقشان کوتاهی و سهل انگاری می کنند. حضرت علی علیه السلام به فرزندش امام مجتبی چنین سفارش می فرماید:
    لا تُضَیِّعَنَّ حَقّ أخیک اِتّکالاً عَلیٰ ما بَینَک و بَیْنَهُ، فإنّهُ لیسَ لک بِأخٍ مَنْ ضَیَّعْتَ حَقَّهُ؛
    (1)
    حق بردار دینی ات را به اتّکای روابطی که میان تو و اوست ضایع مکن، چون کسی که حقّش را ضایع و تباه کنی دیگر برادر تو نیست.
    اگر دوست داریم به ما احترام کنند، اگر از غیبت و تهمت دیگران ناراحت می شویم، اگر نمی خواهیم کسی مزاحم ما شود، اگر هنگام بیماری انتظار عیادت از دیگران داریم، اگر وقت نیاز، چشم امید به یاری دوستان داریم، اگر می خواهیم حقّ ما را تباه نکنند؛ ما هم به آنان احترام کنیم، از غیبت و تهمت بپرهیزیم، مزاحمشان نشویم، در حال بیماری به عیادتشان برویم، هنگام نیاز، به کمکشان برویم و حقّی را از کسی ضایع نکنیم.
    رعایت این حقوق، دو جانبه است.
    بد مکن تا بد نبینی، احترام کن تا احترامت کنند، بگذر تا تو را عفو کنند.
    ص:93

    1- نهج البلاغه، نامه31.




    امضاء



  4. Top | #63

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,324
    تشکر
    787
    مورد تشکر
    740 در 206
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    تقدیر و سپاس

    رشد علمی، اجتماعی و معنوی افراد، اغلب در سایة تشویق بوده است. از این رو اگر بخواهیم افراد جامعه، در عرصه های مختلف به پیشرفت و تعالی برسند، باید فرهنگ «تشویق و تقدیر» را احیا کنیم.
    در زمینه های معنوی و ارزشی هم چنین است. اگر کسی به خاطر صداقت، خدمت، ایثار و فداکاری مورد تشویق قرار گرفت، انگیزة بیشتری برای همین نیکی ها پیدا می کند. خدای متعال هم در قرآن، از کسانی به نیکی یاد می کند، یا از عمل نیک و جهاد و صبر و انفاق اشخاصی، با نازل کردن آیاتی در شأن آن واقعه، تجلیل می کند.
    امیرمؤمنان علیه السلام در توصیه به مالک اشتر، می فرماید:
    لا یکونَنَّ المُحسِنُ وَ المُسیئُ عِندک بِمنَزَلَةٍ سواءِ...؛
    (1)
    نیکوکار و بدکار در پیش تو یکسان نباشند، چرا که این کار، بی رغبتی نیکوکاران در امر نیکوکاری را سبب می شود و بدکاران را به بدی ورزیده تر می کند.
    همچنان که تشویق یک دانش آموز، او را در کسب علم ترغیب می کند، یا
    ص:94

    1- نهج البلاغه، نامه53.
    تجلیل از یک کارگر نمونه، کارگران را به تلاش بیشتر وامی دارد، یا بزرگداشت یک شهید و ایثارگر، فرهنگ جهاد و شهادت را رواج می دهد و تکریم یک «حافظ قرآن»، یا «خیّر مدرسه ساز»، افراد را به حفظ قرآن یا ساختن مدرسه تشویق می کند، یاد کردن از خوبی های اشخاص هم به آنان در مورد همان خوبی ها انگیزه می بخشد و استعدادهایشان را شکوفا می سازد.
    امضاء



  5. Top | #64

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,324
    تشکر
    787
    مورد تشکر
    740 در 206
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    تقدیر و سپاس، نوعی «الگودهی» هم به شمار می آید.

    اگر از یک نوجوان، به خاطر آن که مقاله و متنی زیبا دربارة امام زمان علیه السلام نوشته تقدیر شود، عشق و علاقة او را به آن حضرت می افزاید و اگر به خاطر تقلید صدای یک حیوان یا ماشین یا... تقدیر شود، او را به همان سو می کشاند، ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا؟! وقتی از افرادی به خاطر علم، اخلاق، خلاقیّت، جهاد، نیکوکاری، نوآوری و... قدردانی و تجلیل شود، یعنی به دیگران «الگو» می دهیم و سرمشق معرفی می کنیم. پس باید دید چه کسانی را و به خاطر چه کارها و خصلت هایی مورد قدردانی قرار می دهیم، چون که این نوعی فرهنگ سازی است.
    حتی می توان از راه نکوداشت و تقدیر از خوبان، افراد بد را از کارهای زشتشان بازداشت. سپاس از یک دانش آموز درس خوان و زرنگ، می تواند بر دانش آموزان تنبل و بازی گوش هم اثر بگذارد و آنان را به تحصیل جدّی وادار کند.
    ص:95
    امیرمؤمنان علیه السلام می فرماید:
    اُزجُرِ المُسئَ بِثَوابِ المُحسِنِ؛
    (1)
    با پاداش دادن به نیکوکار، فرد بدکار را از کارش بازدار.

    امضاء



  6. Top | #65

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,324
    تشکر
    787
    مورد تشکر
    740 در 206
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    تشکر از یک معلم وظیفه شناس، او را در تدریس متعّهدانه کوشا تر می کند. سپاس از یک هنرمند متعّهد، او را به آفرینش هنرهای ارزشی بیشتری سوق می دهد. تقدیر از یک برنامة مفید و سازندة صدا و سیما، تهیه کنندگان را در تولید برنامه های بهتر انگیزه می بخشد.
    برای ترویج خوبی ها باید رفتاری مشوّقانه داشته باشیم. انتقاد و عیبجویی اگر کمی تأثیر داشته باشد، تشویق و تقدیر بسیار مؤثرتر است. سپاس از نیکان و خدمتشان، با شکر در پیشگاه خدا منافات ندارد، بلکه دریک راستا قرار دارد. حضرت رضا علیه السلام فرمود:
    مَنْ لم یَشْکرِ المُنْعِمَ مِنَ المخلوقینَ، لَمْ یَشْکرِ اللهَ عزّوجلَّ؛
    (2)
    هرکس بندگانِ صاحب نعمت و احسان را سپاسگذاری نکند، خدا را هم سپاس نگفته است.
    از امام سجاد علیه السلام هم روایت است که: شکرگزارترین شما نسبت به خدا، کسی است که نسبت به مردم سپاسگزارتر باشد.
    (3)
    قدردانی از زحمات پدر و مادر، تشکرّ از کسی که به ما نیکی کرده، سپاس
    ص:96

    1- نهج البلاغه، حکمت168.
    2- عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج2، ص24.
    3- اصول کافی، ج2، ص99.
    از معلمی که به ما دانش آموخته، تقدیر از پزشکی که ما را درمان کرده، قدردانی از کسی که به ما پند و تذکر داده و عیوبمان را گوشزد کرده است، تجلیل از زحمتکشانِ گمنام جامعه، بزرگداشت مقام علمی دانشمندان فرزانه و... همة این ها ترویج فرهنگ علم و خدمت و ارزش های انسانی است.
    بکوشیم تا فرهنگ «تقدیر و سپاس»، جای ناسپاسی و بی مهری را بگیرد.
    بالاتر از همة این ها شکر خدا و سپاس نعمت های اوست و این که «شکر نعمت، نعمتت افزون کند».
    ص:97
    نقدپذیری
    به همان اندازه که عیبجویی از دیگران ناپسند است، تقدیر و تذّکر و ارشاد، به قصد اصلاح و با هدف کاستن از نارسایی ها و عیب ها خوب است و یک وظیفه است.
    امضاء



  7. Top | #66

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,324
    تشکر
    787
    مورد تشکر
    740 در 206
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    برخورد بعضی ها با نقد و تذکر، نامناسب است. کم ظرفیّت و خودخواه و مغرورند و تاب و تحمّل هیچ انتقاد و تذکری را ندارند و هر نوع نقد دلسوزانه و تذکر خیرخواهانه را حمل بر غرض ورزی می کنند و از روی حسادت و دشمنی می دانند و این سبب می شود که ضعف ها و عیب ها همچنان باقی بماند و اصلاح نشود.
    هم تملّق و چاپلوسی بد است، هم این که انسان از تملّق افراد خوشش آید و دچار غرور و خود بزرگ بینی شود.
    امیرمؤمنان علیه السلام فرمود:
    لِیَکنْ اَحَبّ النّاسِ إلیک المُشفقُ النّاصِحُ؛
    (1)
    نصیحت کنندة خیرخواه و مشفق، محبوب ترین مردم در نظرت باشد.
    ص:98

    1- غرر الحکم، حدیث7386.
    سعدی گوید: «متکلّم را تا کسی عیب نگیرد، سخنش اصلاح نپذیرد.»
    (1)
    ممکن است در حرف زدن و سخنرانی ما، در نوشته و آثار قلمی ما، در طرز برخورد و معاشرت ما، در مدیریت و کارهای اجرایی ما، در شغل و نحوة کسب و کار ما، در تدریس و تربیت ما، اشکال و ایرادهایی باشد. هیچ کس بی عیب و بی خطا نیست. اگر کسی ضعف و عیب ما را به ما گفت، باید ممنون و سپاسگزار او باشیم و درصدد اصلاح خویش برآییم. بی اعتنایی به تذکرهای دلسوزان و نقد های بی طرفانه نقّادان، ما را از رشد و بالندگی باز می دارد. به جای آنکه از چاپلوسی های زبان بازان خوشمان آید، از نقد و ارشاد و تذکر دیگران استقبال کنیم و بدون رنجیدن، بپذیریم.
    آینه چون عیب تو بنمود راست
    خودشکن، آیینه شکستن خطاست

    امضاء



  8. Top | #67

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,324
    تشکر
    787
    مورد تشکر
    740 در 206
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    این حدیث امام صادق علیه السلام بسیار مشهور است که:
    اَحَبُّ إخوانی إلیَّ مَنْ أهدی إلَیَّ عیوبی؛
    (2)
    محبوب ترین برادرانم پیش من، کسی است که عیب مرا به عنوان هدیه به من بگوید.
    آیا کسی که عیب های ما را می پوشاند بهتر است، یا آنکه خیرخواهانه عیوب ما را به ما متذکر می شود؟ امام باقر علیه السلام فرمود:
    «اِتَّبِعْ مَنْ یُبکیک وَ هُوَ لک ناصِحٌ، و لا تَتَّبِعْ مَنْ یُضْحِکک وَ هُوَ لک غاشٌّ؛
    (3)
    ص:99

    1- گلستان سعدی، باب هشتم.
    2- تحف العقول، ص366.
    3- محاسن برقی، ج2، ص440.
    از کسی پیروی کن از روی خیرخواهی و نصیحت، تو را می گریاند، نه از کسی که فریبکارانه تو را می خنداند!
    آنان که در مسئولیت های اجرایی اند، خوب است از طریق صندوق پیشنهادها و انتقادها، یا به صورت حضوری، پذیرای نقدهای دیگران باشند و سعة صدر نشان دهند و تحمّل کنند و در رفع معایب بکوشند، نه آن که با فرافکنی، یا با برخورد تند نسبت به منتقدان، راه تذکر و ارشاد و نقد را ببندند و کسی جرأت انتقاد نداشته باشد.
    پذیرش نقد، هم شجاعت می خواهد، هم رها بودن از خودخواهی و حبّ نفس.

    امضاء



  9. Top | #68

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,324
    تشکر
    787
    مورد تشکر
    740 در 206
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    امام سجاد علیه السلام در رسالة الحقوق، فرموده است:
    حق نصیحت کننده بر تو آن است که نسبت به او نرم باشی و به نقد و نصیحتش گوش دهی. اگر حرفش درست بود، بپذیری و خدا را شکر کنی، و اگر نابه جا بود، نپذیری.
    (1)
    البته نصیحت کننده و منتقد، باید خود را از حسد، کینه توزی، تخریب شخصیت و تحقیر و توهین پاک سازد و تذکرش از روی انصاف و به قصد اصلاح و از روی خیرخواهی باشد، تا طرف مقابل هم پذیرا باشد.
    «نقدپذیری» به عنوان یک رفتار اجتماعی سازنده، برای یک مسلمان ارزش است و برای یک مسئول، راهگشا برای رفع اشکالات و نقص ها.
    ص:100

    1- مکارم الأخلاق، ص423.

    امضاء



  10. Top | #69

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,324
    تشکر
    787
    مورد تشکر
    740 در 206
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    خدمت به مردم و نیازمندان

    یکی از امتحان های الهی«آزمون مالی» است. این امتحان به شکل های مختلف است، یکی هم این است که افراد توانگر و ثروتمند، نسبت به فقیران و محرومان جامعه، چه رفتاری دارند؟ بی خیال و بی تعهّدند، یا از امکاناتی که خداوند به آنان داده، به محرومان هم کمک می کنند؟
    تنها کمک مالی هم معیار نیست. تلاش برای خدمت به مردم و کمک به آنان و رفع نیازهای مختلف آنان، که در روایات، با عنوان «قضای حاجت مؤمن» از آن یاد شده است، و فریاد رسی به آنان که بی پناه و درمانده اند و به کمک ما نیاز دارند و از دست ما کاری ساخته است.
    پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
    خَیرُ النّاسِ مَنِ انتفَعَ بِهِ النّاسُ؛
    (1)
    بهترین مردم کسی است که مردم از وجود او بهره مند شوند.
    امام رضا علیه السلام فرمود:
    اِنَّ لِلّهِ عِباداً فی الأرضِ یَسْعَونَ فی حَوائِجِ النّاسِ، هُمُ الآمِنونَ یَومَ القیامَةِ؛
    (2)
    ص:101

    1- بحارالأنوار، ج2، ص50.
    2- اصول کافی، ج2، ص197.
    خداوند را در روی زمین بندگانی است که در برآوردن نیازهای مردم می کوشند. آنان در روز قیامت، ایمن و آسوده اند.
    و حدیث معروفی که همه شنیده اید که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:
    هرکس صبح کند، در حالی که به امور مسلمانان بی اعتنا باشد، بهره ای از اسلام نبرده است. و هرکس شاهد باشد که کسی از مسلمانان کمک می خواهد، امّا پاسخی به او ندهد، از مسلمانان نیست.
    (1)
    از این دست روایات، بسیار است. درس کلّی آن ها و پیام دین در این مورد، آن است که یک مسلمان متعهّد، نسبت به وضع فقر و نیاز جامعه و نیازمندان وظیفه دارد و هر نوع کمکی از دست او برآید، باید کوتاهی نکند.
    تا توانی به جهان خدمت محتاجان کن
    به دمی یا درمی یا قلمی یا قدمی


    امضاء



  11. Top | #70

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    14008
    نوشته
    5,324
    تشکر
    787
    مورد تشکر
    740 در 206
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    امام صادق علیه السلام می فرماید:

    در انجام نیکی به برادران دینی مسابقه دهید و اهل معرفت و نیکی باشید. بهشت، دری دارد به نامِ «درِ معروف»، که جز آنان که در دنیا اهل نیکی بوده اند از آن وارد نمی شوند. وقتی بنده ای در پی انجام کار برادر دینی اش می رود، خداوند دو فرشته را مأمور او می کند که از سمت راست و چپ او حرکت کنند و برایش استغفار کنند و دعا نمایند که حاجتش برآورده شود. سپس فرمود: پیامبر خدا هم از قضای حاجت مؤمن و
    ص:102

    1- «من اصبح لا یهتمّ بامور المسلمین...»، (بحارالأنوار، ج72، ص21).
    رفع نیاز او خوشحال می شود.
    (1)
    به جاست که مؤمن، به سفارش امامانش، به محرومان جامعه اش رسیدگی کند و از حال و وضع بستگان فقیرش باخبر باشد و به آنان کمک کند و اهل ایثار و مواسات باشد و به شکرانة ثروت و موقعیّتی که دارد، از نیازمندان دستگیری کند و این را وسیلة تداوم نعمت های الهی برای خودش قرار دهد.
    دائم گل این بستان، شاداب نمی ماند
    دریاب ضعیفان را در وقت توانایی
    (2)
    صلة رحم هم که بسیار مورد سفارش است، تنها سرزدن و دید و بازدید با فامیل نیست، بلکه در پی این رفت و آمد و رابطه، به آنان کمک کند و در حلّ مشکلات و برطرف کردن نیازهایشان بکوشد.
    امام باقر علیه السلام به شیعیان چنین سفارش می فرماید:
    لِیُعِنْ قَویُّکمْ ضَعیفَکم، وَ لْیَعطِفْ غنیکمْ عَلیٰ فقیرِکمْ؛
    (3)
    توانمندان شما بر ضعیفانتان کمک کنند و ثروتمندان شما بر فقیرانتان عاطفه و مهرورزی داشته باشند.
    مهم، داشتن روحیة خدمت و دلسوزی و کمک به دیگران است، چه با کمک مالی باشد، یا وساطت و تماس و سفارش، یا نوشتن نامه و پیگیری مشکل، یا سفر کردن و دیدار داشتن و خرج کردن از آبرو و موقعیت و نفوذ خود برای یاری برادر مسلمان.
    ص:103

    1- اصول کافی، ج2، ص195.
    2- حافظ.
    3- بشارة المصطفی، ص113.


    امضاء



صفحه 7 از 8 نخستنخست ... 345678 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi