صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 35

موضوع: ویژه نامه عید فرخنده قربان{ مسلخ عاشقی}

  1. Top | #21

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    اکنون ابراهیم است و فرزند دلبند او،
    فرزند انتظارهای طولانی، میوه دل او، پاره جگر او...
    و فرمان حقّ: اسماعیلت را ذبح کن!

    اسماعیل را هم‏چون قربانی، به قربان‏گاه ببر،
    سرش را بر مذْبَح بگذار، کارد بر گلویش بنه، خونش را جاری ساز...
    و بکش، بکش اسماعیلت را...

    قربانی کن هر آن‏چه میان تو و حقیقت مطلق است،
    به قربانگاه ببر هر آن‏چه را که میان تو و «او» فاصله می‏اندازد.

    ای بت شکن تاریخ! اکنون... اکنون، اسماعیل،
    فرزند دلبندت را به قربانگاه ببر!


    ای ابراهیم؛ ای قهرمان توحید؛ ای آزموده؛
    ای گذشته از آتش؛ ای برگزیده خدا؛ ای وارث رسالت؛
    ای پیامبر پاکی؛ ای رسول روشنی! آنک آخرین آزمون بندگی است.

    اسماعیل تو، جاه توست، مال و موقعیت
    و مقام و شهرت و قدرت و مکنت توست.

    اسماعیل تو دنیای توست و هر آن‏چه در دنیا به آن دل بسته‏ ای.
    اسماعیل تو، نفس توست؛ اسماعیل، تویی؛
    و تا از میان برنخیزی، به وصلِ حقّ نمی‏رسی.

    پیرمرد یک عمر، بار انتظار فرزند به دوش کشیده بود؛
    سارا را توان فرزند آوردن نبود.


    در نشیب حیات، ناباورانه، فرزند را از هاجر جُست،
    و شگفتا که یافت؛

    و اینک پس از سال‏ها انتظار و رخ نمودن ابرهای تیره نومیدی،
    خورشید میلاد اسماعیل، آتش در نهادِ شبستان سرد او نهاده بود.





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #22

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    اسماعیل هدیه‏ ای بود از سوی خدا به صبر ناگزیرِ بت شکن تاریخ.
    اما اراده خداوند، بر توحید محض خود استوار شده بود.

    باید تمام بت‏ها می‏ شکستند تا جان ابراهیم،
    به حریم خلوت عشق راه می‏یافت.


    و آنک آخرین بتِ نَفْس، آخرین خواست دنیا،
    آخرین تصوّر حایل میان خود و خدا، اسماعیل بود.

    قلب مضطرب ابراهیم را تأیید اسماعیل آرام می‏کند:
    به فرمان خدا عمل کن پدر!


    اشک در چشمان پیر سال ابراهیم شعله می‏کشد.
    برای آخرین بار سر تا پای اسماعیل را می‏نگرد.
    دیگر تاب و توانش نیست. دیدگان را بر هم می‏نهد و دلش آرام می‏گیرد.

    عزیزترین ذبیح خدا سر بر تخته سنگ منا می‏نهد
    و تیغ ابراهیم بر رگ گردنش می‏نشیند که ناگاه...
    گوسفندی... و فرمان خدا که گوسفند را ذبح کن!


    ابراهیم در جان خویش، اسماعیل نفس را کشته بود؛
    و فرشتگان شاهد حماسه شگفت توحید بودند.




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  4. Top | #23

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    کویر خشک حجاز است و سرزمین مناست
    مقام اشک و مناجات و سوز و شور و دعاست

    به هرکه می‌نگرم در لباس احرامش
    دلش به جانب کعبه‌ست، رو به سوی خداست

    یکی به جانب مسلخ برای قربانی
    یکی روانه به دنبال یوسف زهراست

    یکی بهشت خدا را به چشم خود دیده
    یکی به یاد جهنم ز تابش گرماست

    یکی به خیمه ندای الهی العفوش...
    یکی دو دیده‌‌اش از اشک شوق چون دریاست

    یکی به امر خداوند سر تراشیده
    یکی دو دست دعایش به سوی حق بالاست

    سلام باد بر آن مُحرم خداجویی
    که روح بندگی از اشک دیده‌اش پیداست

    سلام باد بر آن کاروان صحراگرد
    که لحظه‌لحظه به دنبال سیدالشهداست

    سلام باد به عباس و اکبر و قاسم
    که حج واجبشان در زمین کرب‌وبلاست

    سلام باد به اخلاص و صدق ابراهیم
    که بهر ذبح پسر همچو کوه، پابرجاست

    سلام باد به ایثار و عشق اسماعیل
    که سر به دست پدر داد و خویش را آراست

    وجود او همه تسلیم محض پا تا سر
    که دست شست ز جان و سر و، خدا را خواست

    کشید تیغ ولی آن گلو بریده نشد
    فتاده بود به حیرت که عیب کار کجاست

    به تیغ گفت ببر! تیغ گفت ابراهیم!
    خدات گفته نبر! گر برم خطاست خطاست

    «خلیل یَأمُرُنی وَ الجَلیل یَنهانِی»
    هوالعزیز، همانا که حکم، حکم خداست



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  5. Top | #24

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    اي تو جان نوبهاران، خوش رسيدي، خوش رسيدي!
    اي تو شور آبشاران، خوش رسيدي، خوش رسيدي!

    اي شراب آسماني، اي طلوع مهرباني
    با تو شد خورشيد خندان، خوش رسيدي، خوش رسيدي!

    اي که نامت گشته ذکر هر دم جان و روانم
    اي شفاي درد پنهان، خوش رسيدي، خوش رسيدي!

    آمدي چون ماه تازه، تيغ بر کف، خنده بر لب
    آمدي اي عيد قربان! خوش رسيدي، خوش رسيدي!

    آمدي چون سيلْ جوشان ، بي‌خبر، ناگه، خروشان
    تا کني اين خانه ويران، خوش رسيدي، خوش رسيدي!

    خانه‌ي عقل زبون را، عقل سرد تيره‌گون را
    کرده‌اي با خاک يکسان، خوش رسيدي، خوش رسيدي!

    شعر مي‌جوشد ز من، پيوسته هر شب، هر سحرگه
    از تو شد اين چشمه جوشان، خوش رسيدي، خوش رسيدي!



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  6. Top | #25

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض







    خوشا سر به سوداى معبود سپردن و فرمان بردن از حضرت دوست!

    خوشا شيطان درون خويش را به بند كشيدن و
    از هر چه غير دوست، چشم پوشيدن!


    خوشا لحظه قربانى كردن بت‏هاى ظاهر و باطن به پاى عشق
    و هم‏سفر شدن با راهيان كوى دلدار!

    خوشا گرگ‏هاى خشم و غضب را از ديار دل خويش راندن!

    خوشا نوبت به زمين زدن ناقه‏ هاى تكبر كه اسباب زحمت آدمى‏ اند
    و سد شده‏ اند در مسير رستگارى‏ اش!

    خوشا روايت «بسم الله» بر گلوى خويش خواندن
    و كلمه توحيد را بر تخت پادشاهى قلب نشاندن!


    خوشا جهاد اكبر با مدعيان دروغين خدايى و خوشا جان عزيز
    خويش را به قربان‏گاه عشق بردن وگذشتن از همه چيز به خاطر او!








    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  7. Top | #26

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض


    اکنون ابراهیم است و فرزند دلبند او،
    فرزند انتظارهای طولانی،
    میوه دل او، پاره جگر او...

    و فرمان حقّ: اسماعیلت را ذبح کن!
    اسماعیل را هم‏چون قربانی، به قربان‏گاه ببر،
    سرش را بر مذْبَح بگذار، کارد بر گلویش بنه،
    خونش را جاری ساز... و بکش، بکش اسماعیلت را...

    قربانی کن هر آن‏چه میان تو و حقیقت مطلق است،
    به قربانگاه ببر هر آن‏چه را
    که میان تو و «او» فاصله می‏اندازد.

    ای بت شکن تاریخ! اکنون... اکنون، اسماعیل،
    فرزند دلبندت را به قربانگاه ببر!

    ای ابراهیم؛ ای قهرمان توحید؛ ای آزموده؛
    ای گذشته از آتش؛ ای برگزیده خدا؛
    ای وارث رسالت؛ ای پیامبر پاکی؛
    ای رسول روشنی! آنک آخرین آزمون بندگی است.


    اسماعیل تو، جاه توست، مال و موقعیت
    و مقام و شهرت و قدرت و مکنت توست.

    اسماعیل تو دنیای توست
    و هر آن‏چه در دنیا به آن دل بسته ‏ای.
    اسماعیل تو، نفس توست؛
    اسماعیل، تویی؛ و تا از میان برنخیزی،
    به وصلِ حقّ نمی‏رسی.


    پیرمرد یک عمر، بار انتظار فرزند به دوش کشیده بود؛
    سارا را توان فرزند آوردن نبود.
    در نشیب حیات، ناباورانه، فرزند را از هاجر جُست،
    و شگفتا که یافت؛ و اینک پس از سال‏ها انتظار
    و رخ نمودن ابرهای تیره نومیدی،
    خورشید میلاد اسماعیل،
    آتش در نهادِ شبستان سرد او نهاده بود.

    اسماعیل هدیه ‏ای بود از سوی خدا
    به صبر ناگزیرِ بت شکن تاریخ.
    اما اراده خداوند،
    بر توحید محض خود استوار شده بود.


    باید تمام بت‏ها می‏ شکستند تا جان ابراهیم،
    به حریم خلوت عشق راه می‏یافت.

    و آنک آخرین بتِ نَفْس،
    آخرین خواست دنیا،
    آخرین تصوّر حایل میان خود و خدا،
    اسماعیل بود.


    قلب مضطرب ابراهیم را تأیید اسماعیل آرام می‏کند:
    به فرمان خدا عمل کن پدر!

    اشک در چشمان پیر سال ابراهیم شعله می‏کشد.
    برای آخرین بار سر تا پای اسماعیل را می‏نگرد.
    دیگر تاب و توانش نیست.
    دیدگان را بر هم می‏نهد و دلش آرام می‏گیرد.


    عزیزترین ذبیح خدا سر بر تخته سنگ منا می‏نهد
    و تیغ ابراهیم بر رگ گردنش می‏نشیند
    که ناگاه... گوسفندی...
    و فرمان خدا که گوسفند را ذبح کن!

    ابراهیم در جان خویش، اسماعیل نفس را کشته بود؛
    و فرشتگان شاهد حماسه شگفت توحید بودند.






    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  8. Top | #27

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    حکمت انجام قربانی،

    تقرب و تعالی قربانی کننده
    و تقوای او به سوی خداست؛

    چرا که بنا به فرموده خداوند، از پوست
    و گوشت قربانی چیزی به خدا نمی رسد

    و در واقع آنچه قبول می شود، تقواست.


    بنابراین، قربانی آن گاه مورد پذیرش حق تعالی است
    که با تقوا و نیت خالص و پاک انجام شده
    و روح این عمل تقرب به خدا باشد؛
    چرا که هیچ عملی بدون تقوا پذیرفته نیست.

    از سوی دیگر، عملی که همراه با تقوا باشد،
    ولی عمل کننده آن در غیر این عمل،
    تقوای الهی را رعایت نکند،


    اگر چه این عمل از او پذیرفته است،

    اما آن گونه که شایسته است،
    مورد پذیرش قرار نمی گیرد؛

    زیرا خداوند عملی را می پذیرد که
    همه مراتب وجودی و شئون عامل آن،
    چه در این عمل و چه در اعمال دیگر بر پایه تقوا باشد.

    حقیقت قربانی نیز تقواست،نه گوشت و خون آن.





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  9. Top | #28

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    «اشْهَدِی ذَبْحَ ذَبِیحَتِكِ فَإِنَّ أَوَّلَ قَطْرَةٍ مِنْهَا یَغْفِرُ اللَّهُ بِهَا كُلَّ ذَنْبٍ
    عَلَیْكِ وَ كُلَّ خَطِیئَةٍ عَلَیْكِ (إِلَى أَنْ قَالَ) وَ هَذَا لِلْمُسْلِمِینَ عَامَّةً»



    رسول خدا صلی الله علیه و آله به دخترش فاطمه علیها السلام فرمود:

    قربانی کردنِ قربانیِ خود را مشاهده کن؛ زیرا با اولین قطره [خون] آن،
    خداوند تمامی‌گناهانی که بر تو هست و تمام خطاهایی که بر ذمّه ‏ات می‏باشد
    را می‌بخشد؛ آن‏گاه ادامه داد: و این پاداش برای تمامی‌مسلمانان است.



    وسائل الشیعه ج14، ص151.




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  10. Top | #29

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض



    سینه مشعر، دل حرم، میدان دید ما مناست
    گر ببندی لب ز حرف غیر، هر حرفت دعاست

    غم مخور گر گم شدی یا خیمه را گم کرده‌ای
    سیر کن تا بنگری گم‌گشته ی زهرا کجاست

    لحظه‌ای آرام منشین هر که را دیدی بپرس
    یار سوی مکه رفته، یا به صحرای مناست؟

    حیف یاران در منی رفتم ندیدم روی او
    عیب از آن رخسار زیبا نیست، عیب از چشم ماست

    حاجیان جمعند دور هم به صحرای منا
    حاجی ما در بیابان در مسیر کربلاست

    حاجیان کردند دل را خوش به ذبح گوسفند
    حاجی ما ذبح طفلش پیش پیکان بلاست

    حاجیان سر می‌تراشند از پی تقصیرشان
    حاجی ما هم چهل منزل سرش برنیزه‌هاست

    حاجیان دست دعاشان بر سما گردد بلند
    حاجی ما از بدن دست علمدارش جداست

    حاجیان را هست یک قربانی آن هم گوسفند
    حاجی ما هم ذبیحش جمله تقدیم خداست

    حاجیان را از هجوم زائرین بر تن فشار
    حاجی ما سینه‌اش از سم اسبان توتیاست

    خوش بود «میثم» همیشه سوگواری بر حسین
    حاجی آن باشد که اشکش هست جاری برحسین

    استاد حاج غلامرضا سازگار



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  11. Top | #30

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    خدایا!
    به که واگذارم می کنی؟
    به سوی که می فرستی ام؟
    من به سوی دیگران دست دراز کنم؟
    در حالی که خدای من تویی و تویی کارساز و زمامدار من.


    وقتی که راه ها و مذهب ها با همه ی فراخی شان مرا به عجز می کشانند
    و زمین با همه ی وسعتش بر من تنگی می کند و ….

    اگرنبود رحمت تو بی تردید من از هلاک شدگان بودم
    واگر نبود محبت تو بی شک سقوط و نابودی تنها پیشروی من میشد.

    ای آنکه:
    در بیماری خواندمش و شفایم داد.
    در جهل خواندمش و شناختم عنایت کرد.

    در تنهایی صدایش کردم و جمعیتم بخشید.
    در غربت طلبیدمش و به وطن بازم گرداند.
    در فقر خواستمش و غنایم بخشید.

    اکنون باز گشته ام.
    باز آمده ام با کوله باری از گناه و اقرار به گناه.
    پس تو در گذر ای خدای من! ببخش

    معبود من!
    چه می توانم بکنم؟ وقتی که این کوله بار زشتی و گناه با من است ؟!

    انکار؟!
    چگونه و از کجا ممکن است و چه نفعی دارد وقتی که
    همه ی اعضا و جوارحم به آنچه کرده ام گواهی می دهند؟




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




صفحه 3 از 4 نخستنخست 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi