صفحه 2 از 8 نخستنخست 123456 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 71

موضوع: مهدى موعود نه موهوم

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    150
    نوشته
    797
    صلوات
    224
    دلنوشته
    2
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    169
    مورد تشکر
    330 در 99
    وبلاگ
    8
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض



    مهدويت از ديدگاه عقل


    پيش از هرگونه گفت وگو درباره امام مهدى (عليه السلام)، صاحب العصر والزمان، نياز به بحثى عقلى در موضوع مهدويت است تا نادرستى سخن آن ها که آن را افسانه اى ضد قرآنى وخلاف عقل سليم دانسته اند (صفحه 10 مقاله) آشکار شود بدين منظور نکات زير را بازمى گوييم:


    امضاء



    همه طوفان ها برای خراب کردن زندگیت نمیان,

    بعضی طوفان ها برای تمیز کردن مسیرت میان






  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    150
    نوشته
    797
    صلوات
    224
    دلنوشته
    2
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    169
    مورد تشکر
    330 در 99
    وبلاگ
    8
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض


    نياز فطرى به حکومت


    از اين رو که انسان از فطرت کمال خواهى برخوردار بوده يکى از استعدادهاى روحى اش تشخيص کمال ونيز خواستن آن است در زندگى اجتماعى نيز به کمال وترقى انديشيده، از هرج ومرج، نابرابرى، فساد، فقر وهرگونه کاستى وناراستى گريزان است ولازمه رسيدن به اين آرمان ها وجود نظم بهينه وحکومتى دادگر است؛ مى توان نتيجه گرفت که اساساً نياز به حکومت عادل فطرى است. حکومت امام عصر (عليه السلام) نيز حکومتى است آرمان خواه وصددرصد عادل که قرآن نويدش را داده است. (بحث قرآنى در اين باره را در پيش داريم)، در نتيجه دولت ايشان وانتظار براى فرارسيدن دورانش امرى فطرى وعقلى است.

    امضاء



    همه طوفان ها برای خراب کردن زندگیت نمیان,

    بعضی طوفان ها برای تمیز کردن مسیرت میان





  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    150
    نوشته
    797
    صلوات
    224
    دلنوشته
    2
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    169
    مورد تشکر
    330 در 99
    وبلاگ
    8
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض



    عقلانيت باور به رهبرى معصوم


    به طور مستقل نشان خواهيم داد که عصمت يکى از ويژگى هاى هر امامى است. حال روى فرض پذيرش عصمت امام، قبول رهبرى اش امرى عقلانى خواهد بود؛ زيرا چنين رهبرى است که شايستگى استقرار نظامى عادلانه را دارد.

    امضاء



    همه طوفان ها برای خراب کردن زندگیت نمیان,

    بعضی طوفان ها برای تمیز کردن مسیرت میان





  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    150
    نوشته
    797
    صلوات
    224
    دلنوشته
    2
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    169
    مورد تشکر
    330 در 99
    وبلاگ
    8
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض



    مشروعيت حکومت


    لزوم مشروعيت حکومت نکته قابل توجه ديگرى است. اين امر هم شرعى است وهم عقلى. عقلى بودنش از اين لحاظ است که به حکم کمال مطلق بودن وواجب الوجود بودن خدا وممکن الوجود بودن وعبوديت انسان، ما ملزم به اطاعت از او هستيم. حکومتى که او ما را به اطاعتش فرمان داده بايد گردن نهيم. مشروعيت حکومت نيز دستور قرآن است؛ آن جا که از ما خواسته به حاکميت طاغوت تن نداده به اطاعت معاندان، غافلان از خدا، کافران، منافقان واسرافکاران نيز تن ندهيم.(24) با اين وصف هر حکومت باطل وستمگرى مشروعيت نداشته، تنها حکومت معصوم در عصر حضور وى وحکومت برانگيخته وى در عصر غيبتش؛ يعنى حکومت فقيه به نمايندگى از او، صلاحيت ومشروعيت دارند. بنابراين، انتظار کشيدن براى برپايى چنين حکومتى عاقلانه وشرعى است نه ضدعقلى وخلاف شرع.
    امضاء



    همه طوفان ها برای خراب کردن زندگیت نمیان,

    بعضی طوفان ها برای تمیز کردن مسیرت میان





  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    150
    نوشته
    797
    صلوات
    224
    دلنوشته
    2
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    169
    مورد تشکر
    330 در 99
    وبلاگ
    8
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض



    زمينه مردمى حکومت امام عصر
    هر حکومتى نياز به حمايت مردم براى استقرار دارد. دولت دينى نيز علاوه بر مشروعيت به ملاک مقبوليت هم محتاج است. درباره فلسفه غيبت وآن گاه ظهور امام مهدى (عليه السلام) نيز فراهم شدن کامل زمينه مردمى به عنوان شرط مهم، اجتناب ناپذير است. اين موضوع هم خلاف عقل نيست ودر بند قبلى نيز تکاليف مردم مطرح شد.


    امضاء



    همه طوفان ها برای خراب کردن زندگیت نمیان,

    بعضی طوفان ها برای تمیز کردن مسیرت میان





  7. Top | #16

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    150
    نوشته
    797
    صلوات
    224
    دلنوشته
    2
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    169
    مورد تشکر
    330 در 99
    وبلاگ
    8
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض


    غيبت وهجرت، ضرورتى تاريخى


    در مقاله مورد بحث به بيهودگى غيبت امام زمان وبى فايده بودنش به عنوان دو دليل انکار آن اشاره شده است. (ن.ک. صفحات 18 و19) در پاسخ گوييم: هجرت وغيبت مردان بزرگ به ويژه رهبران الهى ضرورت وواقعيتى تاريخى است که قرآن نيز مواردى را بازگو کرده ومورد تأييد قرار داده است.(25) هجرت پيامبر اسلام (صلى الله عليه وآله وسلم) به مدينه غيبتش واختفايش در غار ثور مورد تصريح قرآن واقع شده. نصرت الهى در آن رخ داده نيز به فرموده قرآن شامل حال پيغمبرش شده است. کناره گيرى رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) از مردم پيش از بعثت نيز نمونه ديگرى از غيبت بوده که گر چه به روزگار رسالت مربوط نمى شده، ولى به عنوان زمينه ساز آن وآماده شدن ايشان موضوع قابل طرحى است. محاصره ومنزوى کردن پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) ومسلمانان در شعب ابو طالب در مکه، پس از بعثت نيز مورد ديگرى است که مشروعيت وسودمندى غيبت را آشکار مى کند.

    امضاء



    همه طوفان ها برای خراب کردن زندگیت نمیان,

    بعضی طوفان ها برای تمیز کردن مسیرت میان





  8. Top | #17

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    150
    نوشته
    797
    صلوات
    224
    دلنوشته
    2
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    169
    مورد تشکر
    330 در 99
    وبلاگ
    8
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض



    موارد ديگرى از هجرت ها وغيبت هاى مورد تصريح قرآن:(26) ناپديد بودن وحيات خضر، داستان اصحاب کهف، داستان حضرت يوسف (عليه السلام)، موضوع حضرت يونس (عليه السلام)، قضيه حضرت عزير يا فرد ديگرى از بنى اسرائيل، حمل وتولد مخفى وحساب شده بودن تربيت حضرت ابراهيم (عليه السلام)(27) وهجرت ايشان از قومش، مخفى بودن حمل وتولد حضرت موسى (عليه السلام)، هجرت حضرت مريم از قوم يهود، باردارى وى ودنيا آوردن حضرت عيسى (عليه السلام) را مى توان نمونه هاى قرآنى غيبت وهجرت دانست که بر تمام آن ها فوايد گوناگونى مترتب بوده است. اکنون سؤال اين است که در بيشتر موارد يادشده که هجرت يا غيبتى بنا بر خواست خدا صورت گرفته، بيهوده وبى فايده بوده است؟ بى شک پاسخ بايد منفى بوده تا نفى در نفى اثبات باشد وموارد بازگو شده سودمند دانسته شوند، در غير اين صورت تأ ييد قرآن در اين قضايا زير سؤ ال خواهد رفت که غير قابل قبول است. اما اگر آن موارد پذيرفته شد، مى پرسيم چه فرقى ميان آن ها وغيبت امام عصر (عليه السلام) است؟ اگر دقت شود ومقايسه اى انجام گيرد، غيبت ايشان در مراحل مختلف ومخفى بودن حملش قضايايى کم اهميت تر از موارد مطرح شده در قرآن خواهند بود؟ آيا مولود وموعودى که بنا بر فرموده قرآن وروايات بزرگ ترين تحولات تاريخى را رقم خواهد زد، غيبت وذخيره شدنش براى آن اهداف بزرگ اهميتى ندارد؟!
    پاورقى:‌



    (1) کنز العمال، 3: 635.
    (2) همان.
    (3) بنگريد به ص 7،15،18،19،21 - 23 نوشته مورد بحث.
    (4) بنگريد به اين منابع از متکلمان شيعه وسنى: علامه حلّى، کشف المراد فى شرح تجريد الاعتقاد، ص 348، نشر جامعه مدرسين قم، 1407 ق؛ شريف جرجانى، شرح المواقف ج 8، ص 222، منشورات الرضى، قم، بى تا؛ سعد الدين التفتازانى، شرح المقاصد، منشورات الشريف الرضى، قم، چاپ اول، 1409 ق؛ امام فخر رازى، المحصل، مکتبه دار التراث، قاهره، چاپ اول، 1411 ق.
    (5) الاحزاب : 21و36؛ الحشر: 7؛ النساء: 65.
    (6) الممتحنه : 4، 6.
    (7) البقره : 219، 266؛ النحل : 11، 44 و69.
    (8) بنگريد به صفحه 7 مقاله.
    (9) النساء: 59؛ المائده 55؛ الاحزاب : 6؛ التغابن : 12.
    (10) متکلمان اهل سنت ضمن بيان موضع شيعه که نصب امام را بر خدا واجب مى دانند، خود نيز با اکثريت قاطع آراء گزينش امام توسط مردم يا نصب از سوى مردم را واجب دانسته اند: امام فخر رازى مى گويد سمعاً تعيين امام به نظر جمهور اشعريان وبيشتر معتزليان واجب است. زيرا نصب امام متضمن دفع ضرر است ولى شيعه نصب او را بر خدا واجب دانسته اند: المحصل،ص 574؛ سعدالدين تفتازانى نيز مانند رازى اظهار نظر کرده است: شرح المقاصدج5ص235؛ ميرسيدشريف جرجانى نيز گويد: نزد ما امامت از فروع است نه از اصول ونصب امام سمعاً واجب است: شرح المواقف،ج 8ص345.
    (11) به عنوان نمونه بنگريد به استاد شهيد مرتضى مطهرى، رساله ولاءها وولايت ها؛ نيز صافى گلپايگانى، لطف الله، رساله ولايت تکوينى وولايت تشريعى.
    (12) در اين خصوص عمداً شما را به منابع کلامى اهل سنت ارجاع مى دهيم: امام فخر رازى، المحصل، ص 147 وبعد به ويژه صفحات 173 - 176؛ نيز ميرسيدشريف جرجانى، شرح المواقف؛ج 8 ص5 و39؛ نيز تفتازانى، شرح المقاصد، ج4ص25، 34 وبعد.
    (13) آل عمران : 97؛ يونس : 68؛ ابراهيم : 8؛ الحج : 64، 78؛ النمل : 40؛ العنکبوت : 6؛ لقمان:12، 26؛ فاطر:15؛ محمد: 38 والفرقان:2.
    (14) البقره : 35، 58، 223؛ الاعراف : 19، 161؛ الزمر: 15؛ فصلت: 40؛ المدثر: 37، 55؛ الانسان : 3، 28، 29 و30؛ المزمل: 19؛ النبأ: 39؛ التکوير: 20.
    (15) التحريم : 6؛ الذاريات : 4؛ النازعات : 5؛ النحل : 49؛ البقره : 34.
    (16) آل عمران : 49؛ المائده : 110؛ الرعد: 38؛ ابراهيم : 11؛ غافر: 78.
    (17) در اين خصوص به عنوان نمونه بنگريد به سجادى، جعفر، فرهنگ اصطلاحات عرفانى، ص 150، 151، نشر کتابخانه طهورى، تهران، 1370 ش.
    (18) البقره : 124؛ الانبياء: 73؛ السجده: 24.
    (19) النساء: 59؛ المائده : 55، 92؛ الاحزاب : 6؛ التغابن : 12؛ آل عمران : 32، 132؛ الانفال : 1،20،46؛ النور: 54، 56.
    (20) بنگريد به پژوهش پرارج علامه محقق سيدمرتضى عسکرى با عنوان: عبدالله بن سبا در سه جلد، تهران، نشر کوکب، 1360.
    (21) ر ک صادقى، محمد، بشارات عهدين بسيارى از صفحات کتاب در مورد پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) وصفحات 234 - 286 راجع به امام مهدى (عليه السلام)؛ نشر دار الکتب الاسلاميه، تهران، بى تا.

    (22) ر.ک، لطف الله صافى گلپايگانى، منتخب الاثر، ص 251، مؤسسه السيده المعصومه (عليها السلام)، قم، چاپ نخست، 1419 ه ق.
    (23) پيشين، ص 254.
    (24) البقرة: 256، 257؛ النساء: 51، 60 و76؛ النحل: 36؛ الزمر: 17؛ الکهف: 28؛ الفرقان : 52؛ الاحزاب : 1، 48؛ القلم: 8، 10؛ الشعراء: 151.
    (25) الکهف : 16؛ مريم : 49؛ طه : 24، 42، 43؛ الفرقان : 36؛ الشعراء: 15؛ صافات : 99؛ القصص : 21؛ التوبه: 40؛ الانفال : 72، 74، 57.
    (26) به ترتيب الکهف : 65، 78،10 وبعد؛ يوسف : 15، 90، 99؛ الانبياء: 87؛ الصافات : 140؛ البقره : 259؛ الانبياء: 51، 71؛ الصافات : 89، 90، 99؛ القصص : 7؛ مريم : 16، 17، 22 - 34.
    (27) در اين مورد بنگريد به شيخ صدوق (ره)، کمال الدين وتمام النعمه، ص 138، مؤسسه الاعلمى للمطبوعات، بيروت، چاپ تحقيق شده نخست، 1412 ق.






    امضاء



    همه طوفان ها برای خراب کردن زندگیت نمیان,

    بعضی طوفان ها برای تمیز کردن مسیرت میان





  9. Top | #18

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    150
    نوشته
    797
    صلوات
    224
    دلنوشته
    2
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    169
    مورد تشکر
    330 در 99
    وبلاگ
    8
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض

    ررسى پيامدهاى غيبت

    1. در طول تاريخ حيات اسلام ودوران غيبت امام زمان (عليه السلام) فرقه هاى باطل ومدعيان گوناگونى پيدا شده، ادعاى مهدويت کرده يا مانند نويسنده مورد بحث مهدى موعود را کس ديگرى جز فرزند امام حسن عسکرى (عليه السلام) دانسته اند، ليکن سخن آن ها باطل بوده وهست؛ زيرا با توجه به شرايط امام مانند علم وعصمت که بحثش در امامت عامه گذشت مدعيان باطل فاقد آن شرايط اند. به علاوه مجموعه نشانه ها وويژگى هاى قرآنى وحديثى امام مهدى (عليه السلام) منحصر به ايشان است وبر آن مدعيان انطباق ندارد. با اين وصف آن ادعاها بى دليل وخلاف واقع بوده، عقلاً فرزند برومند امام عسکرى (عليه السلام) مهدى موعود (عليه السلام) خواهد بود.
    2. مدعيان وفرقه هاى باطل دوامى نداشته از ميان رفته اند واين ويژگى باطل از زاويه نگاه قرآنى است(1) که نه منطق قابل دفاع عقلانى دارد ونه دوام وبقاى عينى. بنابراين با زوال نظرى وعملى باطل ناگزير جز حق در صحنه باقى نمى ماند.
    3. راه ديگر براى پى بردن به ارزش غيبت امام زمان (عليه السلام)، انديشيدن به قبح ومفاسد نظرى وعملى غيبت است. سؤ ال مهم اين است که از رهگذر غيبت چه ضرر وزيانى قابل اثبات است؟ اگر گفته شود در طول دوران غيبت، جامعه از مواهب حضور امام عادل از يک سو محروم بوده واز سوى ديگر حکومتهاى ستمگر با همه نتايج زيانبارى که دارند وداشته اند بر مردم سلطه دارند وچه ضررى بالاتر از اين ها. گوييم اين امر چنان که در بند چهارم همين بخش گذشت مربوط به خدا يا امام نيست، بلکه مربوط به خود جامعه وفقدان زمينه هاى اجتماعى ظهور وحضور امام است.
    پس با اثبات عدم قبح عقلى قابل اعتنا براى غيبت، پيامدهاى مثبت آن نيز در ادامه مورد بررسى قرار مى گيرد.
    4. در مقاله مورد بحث در جايى گفته شده (ص19)، اگر طبق گفته برخى عالمان شيعه غيبت امام عصر از ترس جانش باشد، پس فاقد شجاعت بوده وچون اين ترس همواره خواهد بود هيچ گاه نيز نبايد ظهور کند. به علاوه چگونه ايشان از سوى خدا يارى مى شود در حالى که مى ترسد وچنين فردى که قادر به دفاع از خويش نيست چگونه مى خواهد مدافع حقوق ديگران باشد. توجه داريم که فرضيه بيم از جان در مورد امام معصوم که اصولاً بايد از صفات منفى دور باشد، اساسى ندارد وبه جاى آن شجاعت به عنوان فضيلتى اخلاقى وجودش را پر کرده است. در نتيجه غيبت امام مهدى (عليه السلام) به خاطر ترس از کشته شدن نيست واساساً جان اين بزرگوار مانند پدران گرامى اش فداى دين واحياى آن شده ومى شود. اما جانبازى در راه دين در مورد معصومان همواره در بهترين گزينه ممکن رخ مى نموده وجان باارزش آن ها در اين راه به شايسته ترين گونه نثار مى شده است. چنان که پيامبر اسلام (صلى الله عليه وآله وسلم) در (حديبيه) راضى به هدر دادن خون خود ويارانش نشد؛ چرا که هدف ايشان در آن وقت حفظ اصل دين بود وآن نيز در گرو زنده ماندن ايشان بود وکسى در شجاعت ايشان شکى ندارد. امام عصر - ارواحنا فداه - نيز به عنوان عصاره تمام فضايل اهل بيت (عليهم السلام) وبه عنوان تبلور دين حق آن گونه که قرآن او را (بقيه الله)(2) ناميده است بايد در بهترين وضرورى ترين شرايط به ايفاى نقش بپردازد. طبيعى است که از ميان رفتن اين سرمايه يا خرج نابجايش خسارتى جبران ناپذير است واز اين روست که اکنون دور از دسترس است. به اين ترتيب فرض بيم وهراس کنار رفته جاى آن را شجاعت وايثار پر مى کند.
    امضاء



    همه طوفان ها برای خراب کردن زندگیت نمیان,

    بعضی طوفان ها برای تمیز کردن مسیرت میان





  10. Top | #19

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    150
    نوشته
    797
    صلوات
    224
    دلنوشته
    2
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    169
    مورد تشکر
    330 در 99
    وبلاگ
    8
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض

    ررسى پيامدهاى غيبت

    1. در طول تاريخ حيات اسلام ودوران غيبت امام زمان (عليه السلام) فرقه هاى باطل ومدعيان گوناگونى پيدا شده، ادعاى مهدويت کرده يا مانند نويسنده مورد بحث مهدى موعود را کس ديگرى جز فرزند امام حسن عسکرى (عليه السلام) دانسته اند، ليکن سخن آن ها باطل بوده وهست؛ زيرا با توجه به شرايط امام مانند علم وعصمت که بحثش در امامت عامه گذشت مدعيان باطل فاقد آن شرايط اند. به علاوه مجموعه نشانه ها وويژگى هاى قرآنى وحديثى امام مهدى (عليه السلام) منحصر به ايشان است وبر آن مدعيان انطباق ندارد. با اين وصف آن ادعاها بى دليل وخلاف واقع بوده، عقلاً فرزند برومند امام عسکرى (عليه السلام) مهدى موعود (عليه السلام) خواهد بود.
    2. مدعيان وفرقه هاى باطل دوامى نداشته از ميان رفته اند واين ويژگى باطل از زاويه نگاه قرآنى است(1) که نه منطق قابل دفاع عقلانى دارد ونه دوام وبقاى عينى. بنابراين با زوال نظرى وعملى باطل ناگزير جز حق در صحنه باقى نمى ماند.
    3. راه ديگر براى پى بردن به ارزش غيبت امام زمان (عليه السلام)، انديشيدن به قبح ومفاسد نظرى وعملى غيبت است. سؤ ال مهم اين است که از رهگذر غيبت چه ضرر وزيانى قابل اثبات است؟ اگر گفته شود در طول دوران غيبت، جامعه از مواهب حضور امام عادل از يک سو محروم بوده واز سوى ديگر حکومتهاى ستمگر با همه نتايج زيانبارى که دارند وداشته اند بر مردم سلطه دارند وچه ضررى بالاتر از اين ها. گوييم اين امر چنان که در بند چهارم همين بخش گذشت مربوط به خدا يا امام نيست، بلکه مربوط به خود جامعه وفقدان زمينه هاى اجتماعى ظهور وحضور امام است.
    پس با اثبات عدم قبح عقلى قابل اعتنا براى غيبت، پيامدهاى مثبت آن نيز در ادامه مورد بررسى قرار مى گيرد.
    4. در مقاله مورد بحث در جايى گفته شده (ص19)، اگر طبق گفته برخى عالمان شيعه غيبت امام عصر از ترس جانش باشد، پس فاقد شجاعت بوده وچون اين ترس همواره خواهد بود هيچ گاه نيز نبايد ظهور کند. به علاوه چگونه ايشان از سوى خدا يارى مى شود در حالى که مى ترسد وچنين فردى که قادر به دفاع از خويش نيست چگونه مى خواهد مدافع حقوق ديگران باشد. توجه داريم که فرضيه بيم از جان در مورد امام معصوم که اصولاً بايد از صفات منفى دور باشد، اساسى ندارد وبه جاى آن شجاعت به عنوان فضيلتى اخلاقى وجودش را پر کرده است. در نتيجه غيبت امام مهدى (عليه السلام) به خاطر ترس از کشته شدن نيست واساساً جان اين بزرگوار مانند پدران گرامى اش فداى دين واحياى آن شده ومى شود. اما جانبازى در راه دين در مورد معصومان همواره در بهترين گزينه ممکن رخ مى نموده وجان باارزش آن ها در اين راه به شايسته ترين گونه نثار مى شده است. چنان که پيامبر اسلام (صلى الله عليه وآله وسلم) در (حديبيه) راضى به هدر دادن خون خود ويارانش نشد؛ چرا که هدف ايشان در آن وقت حفظ اصل دين بود وآن نيز در گرو زنده ماندن ايشان بود وکسى در شجاعت ايشان شکى ندارد. امام عصر - ارواحنا فداه - نيز به عنوان عصاره تمام فضايل اهل بيت (عليهم السلام) وبه عنوان تبلور دين حق آن گونه که قرآن او را (بقيه الله)(2) ناميده است بايد در بهترين وضرورى ترين شرايط به ايفاى نقش بپردازد. طبيعى است که از ميان رفتن اين سرمايه يا خرج نابجايش خسارتى جبران ناپذير است واز اين روست که اکنون دور از دسترس است. به اين ترتيب فرض بيم وهراس کنار رفته جاى آن را شجاعت وايثار پر مى کند.
    امضاء



    همه طوفان ها برای خراب کردن زندگیت نمیان,

    بعضی طوفان ها برای تمیز کردن مسیرت میان





  11. Top | #20

    عنوان کاربر
    عضو ماندگار
    تاریخ عضویت
    October 2009
    شماره عضویت
    150
    نوشته
    797
    صلوات
    224
    دلنوشته
    2
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    169
    مورد تشکر
    330 در 99
    وبلاگ
    8
    دریافت
    1
    آپلود
    0

    پیش فرض

    پيامد مثبت روانى غيبت
    غيبت امام دوازدهم در طول دوران غيبت تأ ثيرى بر منتظرانش دارد که حضورش ندارد وآن اشتياق وعشق بى حساب نسبت به حضرتش، انتظار بى تابانه براى ظهورش ووظيفه شناسى وزمينه سازى براى قيامش مى باشد. آنان که مرتب فرياد مى کنند (بنفسى انت من مغيب لم يخل منا)، (بنفسى انت من نازح ما نزح عنا)، به طور طبيعى هم مى گويند: (اين هادم ابنيه الشرک والنفاق، اين قاطع حبائل الکذب والافتراء)(3) اينان امامشان را کاملاً در کنار خويش احساس مى کنند، کاملاً اميدوارند وخود را براى يارى رهبرشان آماده مى کنند. غيبتى که تا اين سطح آثار روحى وفرهنگى باارزش دارد چگونه بى فايده وبيهوده تلقى مى شود؟
    ايجاد نظام مقدس جمهورى اسلامى در ايران که خود تحرک وسيعى در جهان اسلام را موجب گرديده به ويژه در قلب خاورميانه در لبنان وفلسطين اشغالى خواب راحت را از چشم صهيونيست ها ربوده وبه شرايط کنونى کشاندن از نتايج با ارزش اعتقاد به مهدويت است. آيا نويسنده اين ميزان آمادگى براى ظهور امام زمان (عجل الله فرجه) وزمينه سازى را به حساب نمى آورد؟ آمادگى براى يارى امام مهدى (عجل الله فرجه) مفهوم ديگرى نيز دارد وآن اجراى احکام الهى در عصر غيبت است که در صفحه 18 و20 مقاله مورد بحث شيعه، متهم به تعطيل بسيارى از مهم ترين احکام دين شده است! بر خلاف اين ادعا شيعه قائل به تعطيل دين در روزگار غيبت نيست، بلکه اجراى احکام وحدود را زمينه ساز ظهور مقتدايش مى داند نه گناه کردن بيش تر را که عالم پر از ظلم وجور شود تا امام (عليه السلام) ظاهر شود!
    بنابر همين منطق در بزرگ ترين مهد تشيع در جهان يعنى ايران، جمهورى اسلامى به دست تواناى حضرت امام خمينى (ره) ومردم تأسيس شد تا تمام احکام دين از جمله: جهاد، خمس، زکات و... به اجرا در آيد.
    در صفحه 6 مقاله خمس وسهم امام (عليه السلام) بهانه اى براى ولايت فقيه دانسته شده، اما چنين نيست؛ چرا که لا زمه وجود حکومت دريافت آن است وبا وجود حکومت است که اين فرايض دينى به نحو کامل تحقق مى يابد. پاسخ شبهه ديگرى نيز که در صفحه 19 مقاله مورد بحث آمده لازم است.
    نويسنده گفته حالا که شرايط در ايران کاملاً فراهم شده چرا امام زمان (عجل الله فرجه) ظهور نمى کند؟! ناگفته پيداست که ايران بخشى از جهان اسلام وبخشى کوچک از کره زمين است وظهور منجى جهان تا تمام زمين شرايط فراهم نگردد رخ نمى دهد. مضافاً به اين که زمام اين امر تنها به دست خداى حکيم وقدير است نه کسى ديگر.


    امضاء



    همه طوفان ها برای خراب کردن زندگیت نمیان,

    بعضی طوفان ها برای تمیز کردن مسیرت میان





صفحه 2 از 8 نخستنخست 123456 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi