صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 12

موضوع: امام حسین (ع) اسوه ماندگار عزت مداری

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض امام حسین (ع) اسوه ماندگار عزت مداری


    امضاء


  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    مقدمه

    قیام امام حسین (ع) و نهضت عاشورا سرلوحه بسیاری از نیکی ها، فضایل و افتخارات است بقای اسلام مرهون قیام اوست و دوام آن در به کار بستن درس ها، پیام ها و عبرت های عاشوراست یکی از بزرگ ترین درس های آن عزت مندی و عزت مداری است رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه ای _ دامت برکاته _ معلم و مفسر تاریخ اسلام و سیره معصومین (ع) است پرده از راز سر به مهری برداشت و زبان گویا و پیام رسان عاشورا شد.هر بار که ایشان دستی از آستین عبرت های تاریخی برون می کنند، درهای گهرباری می پراکنند. تحلیل ها و تفسیرهای نو به نو، انطباق جریان ها و رویدادهای بیش از هزار سال پیش با تحولات و رخ دادهای امروزی غبارروبی از مهم ترین حوادث تاریخی و دمیدن روح تازگی در کالبد به ظاهر تاریک تاریخ بخشی از مرواریدهای صدف اندیشه اویند.بیش از 1300 سال است که از عمر نخستین مقتل ها و دست نوشته های تاریخی می گذرد. مورخان همواره از حادثه کربلا به بزرگی یاد کرده اند و در طول تاریخ برداشت های گوناگونی از آن شده است گروهی برداشت عرفانی و دسته ای برداشت سیاسی داشتند، جماعتی آن را دست مایه شعر وادب قرار دادند و برخی آن را سوژه ای هنری یافتند، نقاشان آن را با بوم و رنگ صورت گری کردند، ارواح بی قرار و پر چنب و جوش از روح حماسی آن استمداد جستند، قیام کنندگان خود را دنباله رو قیام خونین اش خواندند، اهل قلم و منبر به نقل و تحلیل آن پرداختند و کتاب شناسی امام حسین
    (ع) و قیام او هر روز شاهد چاپ و نشر اثری جدید در این موضوع است همگی سخنان خطبه ها و کلمات سید الشهدا (ع) را شنیده گفته و نوشته اند، اما همه این آثار، تمام آنچه در کربلا گذشت نیست مقام معظم رهبری در بخشی از پیام نوروزی امسال فرمودند:«امیدوارم - ان شاء الله - سالی را که در پیش داریم برای ملت ما سال اعتلای مادی و معنوی و پیشرفت در همه امور کشور و سال عزت و افتخار باشد و هم چنان که حسین بن علی (ع) مظهر عزت بود و او بود که فرمود: «هیهات منا الذله این ملت هم در عرصه های مختلف نشان دهند که گرد ذلت بر دامنشان نخواهد نشست و در عزت مندی و عزت مداری پیرو آقا و سالار خود، حسین بن علی (ع) خواهند بود.»این همان راز سر به مهری بود که گفتیم شگفتا که همه دیدند و گفتند و هرگز«هیهات منا الذله که صریح در این معنا است متروک و مهجور نبود، ولی گویا پرده غفلتی حقیقت آن را از فکر و اندیشه پوشانده بود. تمامی تحلیل گران از عزت سخن گفتند اما با نیش قلم در حاشیه و استطراداً به آن پرداختند. لکن مقام معظم رهبری روح نهضت عاشورا را عزت و سالار شهیدان را مظهر عزت می داند.اکنون که فتح الفتوح حاصل گردید، مفهوم عزت در سایر کلمات امام حسین (ع) نیز معنا پیدا می کند. محوریت عزت در نهضت عاشورا تفسیر جدیدی از فلسفه قیام ارایه می کند و کارکرد سیاسی - اجتماعی و تربیتی عزت مندی عزت مداری آزادی
    استقلال استقامت پایمردی الگودهی و الگوگیری است که امید است با لطف و عنایت پروردگار و رهبری حکیمانه رهبر فرزانه انقلاب اسلامی همه مسلمانان برای تثبیت عزت اسلام و مسلمین گام بردارند.ابتدا به بحث مربوط به الگو و اسوه و مسایل آن می پردازیم و پس از آن الگوگیری از عزت حسینی مطرح می گنیم مجمع جهانی اهل بیت (ع) که در راستای معرفی کلام و راه و مرام اهل بیت (ع) فعالیت کمی و کیفی خوبی انجام می دهد تدبیر شایسته ای در تبیین و گسترش عزت مندی و عزت مداری اسلامی به کار بسته است و امیدواریم از ناحیه مقدس معصومین توفیقات و تأییدات بی شماری نصیبشان گردد.


    امضاء


  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    جایگاه اسوه در زندگی بشر
    معنا و مفهوم شناسی
    اسوه و اسوه از ریشه اسا (أ - س - و) به معنای قدوه و الگو است البته به معنای مصدری آن یعنی حالت پیروی کردن نیز آمده است در مفردات راغب آمده است که اسوه عبارت از حالتی است که انسان هنگام پیروی از غیر پیدا می کند. که در واقع همان تأسی کردن و اقتدا نمودن است در قرآن کریم در سه مورد این واژه به کار رفته است که به همان معنای مصدری است مرحوم علامه طباطبائی در تفسیر آیه لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه ..می فرمایند: اسوه در مورد رسول خدا (ص) پیروی از اوست و معنای آیه این است که یکی از احکام رسالت رسول خدا (ص) و ایمان آوردن شما این است که هم در گفتار و هم دررفتارش به او تأسی کنید. این معنا منافاتی با معنای اسمی آن ندارد؛ همان گونه که
    زمخشری در کشاف در معنای اسوه دو احتمال ذکر کرده است یکی این که خود رسول خدا (ص) فی نفسه «أسوه حسنه و مقتدی به است دیگری این که در وجود رسول خدا (ص) خصلتی هست که جا دارد مردم به آن حضرت در آن صفت اقتدا کنند.در روایات با بررسی احادیث مشتمل بر واژه اسوه به دست می آید که آن لا اقل به سه معنا به کار رفته است اول به معنای مصدری یعنی اقتدا و پیروی عمده روایات به همین معنا آمده است مانند: «فلک بابی عبد الله الحسین - صلوات الله علیه - اسوه ای الاقتداء ای شابهته فی الغربه بر شماست که از امام حسین (ع) پیروی کنید»دومی به معنای الگو و مقتدی است مانند: «و انصح لمن استشارک و اجعل نفسک اسوه لقریب المسلمین و بعیدهم هر که را از تو مشورت خواست نصیحت کن و خویشتن را الگو برای مسلمانان دور و نزدیک قرار بده »سومی به معنای سنت و روش است مانند: «کان فی الزمن الاول ملک له أسوه حسنه فی أهل مملکته در مملکت داری و برخورد با رعیت روش و سنت حسنه ای داشت مؤید این معنا روایت دیگری است که در آن اسوه و سنت در کنار هم آمده است «... فصارت اسوه و سنه »«قدوه دو بار در قرآن آمده است یکی در مورد تبعیت از هدایت های انبیاء:اولئک الذین هدی الله فبهدیهم اقتده و دیگری در مورد تبعیت گمراهان از سنت آبا و اجداد خود: انا وجدنا آبائنا علی أمه و
    انا علی آثارهم مقتدون این واژه و مشتقات آن که بیش از دویست مورد در روایات آمده است همه به معنای تبعیت و پیروی از یک رهبر و امام یا سنت حسنه ای به کار رفته است و اقتدوا بهدی نبیکم فانه أفضل الهدی «بسنته فاقتدوا و الی ربکم به فتوسلوا».به هر حال اسوه در منابع اسلامی در معنای پیروی کردن اقتدا نمودن مقتدا،سنت و روش آمده است معادل فارسی آن الگو و سرمشق است که البته از وسعت معنایی بیشتری برخرودار است چرا که اسوه و قدوه عمدتاً ناظر به الگوهای انسانی است و بیشتر در مورد تربیت و تقویت ابعاد اخلاقی رفتاری و شناختی انسان به کار می رود. در حالی که واژه الگو، علاوه بر اینها به معنای طرح مدل نمونه و غیره نیز آمده است که عمدتاً در مسائل آموزشی و یادگیری کاربرد دارد.مفهوم اصطلاحی اسوه و الگو در حوزه تعلیم و تربیت کاملاً با معنای لغوی آن تطابق دارد و الگو به طرح و نمونه یا مدلی از شکل یا اشیاء موردی از رفتار اطلاق می شود. در مورد انسان الگو به شخصیتی گفته می شود که به دلیل دارا بودن برخی از خصوصیات شایسته تقلید و پیروی است در روانشناسی اجتماعی نیز کسی که رفتارش مورد تقلید کودکی قرار گیرد، مدل خوانده می شود و در علوم اجتماعی الگوها آن شیوه های زندگی ای هستند که از صورت فرهنگی نشأت می گیرند. افراد به هنگام عمل به طور طبیعی با این الگوها سر و کار دارند و اعمال آنها با این الگوهای تطابق
    می یابند.همان طور که مشاهده می شود، معنای اصطلاحی الگو در این سه علم بسیار به هم نزدیک است
    امضاء


  5. Top | #4

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    فرآیند الگو برداری

    طرح این سؤال ها ضروری است چرا انسان ها به دنبال الگو هستند؟چگونه انسان ها از الگو تأثیر می پذیرند؟شرایط لازم الگو بودن چیست برای پاسخ به آنها بیان دو نکته لازم است اول آدمی موجودی است تأثیرپذیر و تأثیرگذار و قطعاً از محیط اجتماعی و انسان های دیگر تأثیرپذیر است که اثبات آن از هر گونه استدلالی بی نیاز است دوم تقلید، یکی از فرآیندهای روانی انسان است که پایه و اساس بسیاری از یادگیری های او به - شمار می رود. گرایش و میل به تقلید به قدری در انسان رایج است که برخی از روانشناسان آن را غریزه دانسته اند.از آن جا که اسوه گزینی با نوعی اطاعت و پیروی از غیر همراه است ممکن است کم کم زمینه برای اطاعت کورکورانه و به دور از هر گونه استدلال فراهم گردد. قرآن کریم تقلید کورکورانه از پدران را در موارد متعددی مورد نکوهش قرار می دهد. مرحله دیگر تقلید به این معنا است که فرد با آگاهی کافی و با اختیار کامل رفتار دیگران را نیکو می یابد و از آن تقلید می کند.با توجه به آنچه گذشت در تحلیل تأثیرپذیری انسان از الگو می توان گفت که انسان به دلیل کمال خواهی اهداف و آرزوهایی را در سر می پروراند و هنگامی که با الگویی رو به رو می شود و کمال مطلوب خویش را در آن می یابد، از نظر عاطفی نوعی قرابت و هماهنگی بین خود و الگو احساس می کند. از سویی احساس نیاز به آن کمالی که در الگو هست
    امضاء


  6. Top | #5

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    سراسر وجود الگوپذیر را می گیرد این دو عامل (هماهنگی عاطفی با الگو و احساس نیاز به آن موجب می شود تا الگوپذیر به دنبال الگو برود. در چنین موقعیتی به دلیل تأثیرپذیری انسان از محیط بیرونی با بهره گیری از میل به تقلید، تحت تأثیر الگو قرار می گیرد و سعی می کند رفتار خود را با الگو همانند سازد.به بیان دیگر: الگوپذیر، الگو را مصداقی خارجی و عینی برای اهداف و آرزوهای خویش می بیند و آرزوهای خویش را امری امکان پذیر و قابل تحقق - و نه خیالی و افسانه ای - می یابد.نکته قابل توجه این که شرط اساسی در این تأثیرگذاری صداقت و برخورداری الگو از کمال مطلوب است لذا باید الگوهای ارائه شده حرفی برای گفتن داشته باشد و قابلیت الگودهی و اسوه بودن را دارا باشد و گرنه ذات نایافته از هستی بخش کی تواند که شود هستی بخش هم چنین امیر المؤمنین (ع) می فرماید: «کیف یصلح غیره من لم یصلح نفسه »- هر چه الگوها از کمال بیشتری برخوردار باشند دایره تأثیر و قدرت نفوذ آنها در الگوپذیر بیشتر است علاوه بر کمال جامعیت الگوها نیز سهم وافری در این تأثیرگذاری دارد. یعنی اگر الگوها هم در ابعاد مختلف صلاحیت داشته باشند و هم در هر جهت در حداعلی از ویژگی ها برخوردار باشند، از جاذبیت و تأثیر بیشتری برخوردار خواهند بود. در این صورت جا دارد که الگوپذیر، بدون چون و چرا به تبعیت و پیروی از آنها همت گمارد.در سوره انعام پس از ذکر مطالبی درباره پیامبران گذشته به پیامبر (ص) می فرمایند: اولئک الذین هدی الله فبهدیهم اقتده
    ..؛ آنان کسانی بودند که خداوند ایشان را هدایت کرد و می توانند جنبه الگویی داشته باشند و تو ای پیامبر به هدایت آنان اقتدا کن نه به خودآنها.


    امضاء


  7. Top | #6

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    به فرموده علامه طباطبایی (ره خداوند می فرماید که به هدایت آنان اقتدا کن و نفرمود: «بهم اقتده به آنان اقتدا کن ، زیرا شریعت پیامبر (ص) شرایع آنان را نسخ نموده و قرآن فراتر از کتاب های آنان است هم چنین امام علی (ع) مؤمنین را به همین گونه پیروی از اهل بیت پیامبر (ص) سفارش می فرمودند: «به خاندان پیامبرتان بنگرید و بدان سو که می روند بروید و پی آنان را بگیرید که هرگز شما را از راه رستگاری بیرون نخواهند کرد و به هلاکتتان نمی اندازند.اگر نشستند بنشینید و اگر برخاستند برخیزید. بر آنان پیشی مگیرید که گمراه می شوید و از آنان پس نمانید که تباه می گردید.»- نزدیکی و هماهنگی میان الگو و الگوپذیر و رعایت تناسب همه جانبه فرایند الگوبرداری و همانند سازی را سرعت می بخشد، انگیزه مرتبی را در این امر افزایش می دهد و اعتماد به نفس را در وی تقویت می کند. به این معنا که هر چه فاصله بین الگو و الگوپذیر کم تر باشد و از لحاظ فرهنگی جنسیت سن و دیگر جهات به هم نزدیک تر باشند، انگیزه بیشتری برای تبعیت و همانند سازی در الگوپذیر به وجود می آید، زیرا دراین حالت الگو را از خود می داند و یک نوع ارتباط عاطفی نسبت به او پیدا می کند، مثلاً اگر برای کودکان اسوه هایی از زندگانی ائمه معصومین (ع) در سنین کودکی بیان شود و یا کودکان نمونه و شاخص -
    مثل کودکان در کربلا - به آنان معرفی گردد و در مورد دختران بانوان مردان و جوانان هم به همین صورت عمل شود، نتیجه بسیار مطلوب خواهد بود.قرآن کریم هم از این نکته غافل نبوده و برای اقشار مختلف الگو معرفی کرده است خداوند در اولین گام برای هدایت انسان ها، پیامبرانی از جنس خودشان فرستاده است تا هم بشر با الگوی خویش احساس بیگانگی نکند و هم به او بفهماند که تو هم مانند این پیامبران بشر هستی و می توانی با تلاش و تبعیت از این الگوها از همین کمالات برخوردار شوی هم چنین سیره اولیای الهی و معصومین ع) الگوهای نزدیک و دست یافتنی و جاودانه - همه زمانی و همه مکانی - است - هماهنگی میان افعال و گفتار الگوهای ارائه شده نکته دیگری است که بسیار حائز اهمیت است مثلاً اگر الگوهای گفتاری با الگوی رفتاری هماهنگ باشد و قول و فعلش یک دیگر را تصدیق کنند به وحدت رفتار و تثبیت آن در متربی و الگوپذیر بسیار کمک می کند. در حالی که عدم هماهنگی بین آنها منجر به دوگانگی رفتار در متربی خواهد شد. با توجه به عصمت ائمه اطهار(ع) تصور عدم هماهنگی محال است زیرا تمام سخن آنان عین رفتارشان و تمامی کردارشان عین گفتارشان است امیر المؤمنین (ع) که الگوی همه انسان های وارسته است قسم یاد می کند که من چیزی را که خود عمل نمی کنم به شما نمی گویم «ای مردم سوگند به خدا، شما را به طاعتی ترغیب نمی کنم مگر آن که از شما پیشی می گیرم و شما را
    از معصیتی منع نمی کنم مگر آن که پیش از شما از آن باز می ایستم »- تداوم و استمرار در ارائه الگو نیز بسیار مهم است چون که انسان همواره دچار فراموشی و غفلت می گردد و همین غفلت مسیر حرکت تکاملی وی را منحرف می سازد وچه بسا در مسیر انحرافی با سرعت پیش می رود. ارائه پی در پی الگوها می تواند تا حد زیادی این آسیب را خفیف و کم رنگ سازد. یادآوری و زنده نگهداشتن الگوها از طریق نام گذاری افراد، اماکن و اشیاء به نام آنها، برگزاری کنگره ها و بزرگداشت ها، برگزاری مراسم اعیاد و وفات ائمه اطهار(ع) نیز می تواند در همین راستا تفسیر شود. هر یک از این موارد که در فواصل مختلفی به انجام می رسد مصداق عام آیه شریفه فذکرهم بایام الله است که انسان ها را - و لو برای مدت کوتاهی - از غفلت می رهاند و آنها را با اسوه ها پیوندمی دهد. چرا که فان الذکری تنفع المؤمنین این مجموعه ها نمونه هایی از شعائر الهی است که پاسداشت آن نشانه تقواست چرا که در قرآن آمده است و من یعظم شعائر الله فانها من تقوی القلوب به هر حال به دلیل گستردگی دامنه کاربرد روش الگودهی رعایت قواعد فوق ضروری به نظر می رسد چرا که نادیده گرفتن هر یک می تواند ضرری به وسعت دامنه کاربرد این روش داشته باشد.

    امضاء


  8. Top | #7

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    قلمرو و دامنه روش اسوه سازی

    قلمرو روش الگویی از چند جهت قابل بحث است 1_ به لحاظ محیط تربیتی 2_ به لحاظ کثرت و تعدد الگوها.3_ به لحاظ رایج بودن آن در سرتاسر زندگی انسان این سه جهت به هم پیوند خورده اند و نمی توان
    به راحتی آن سه را از یک دیگر تفکیک کرد. توضیح این که روش الگویی بر خلاف برخی روش ها - که در محیط یا مقطع سنی خاصی کاربرد دارند - عمومیت دارد و در محیط ها و مقاطع سنی مختلف قابل استفاده و ثمر بخش است و به دلیل همین وسعت دامنه کاربرد از اهمیت ویژه ای برخوردار است بخش مهمی از آنچه فرد یاد می گیرد، از طریق تقلید یا الگوبرداری به دست می آید.چالش میان حق و باطل در همه محیط ها وجود دارد و هر جایی که حتی باشد آن روی سکه اش باطلی است از سویی دیگر الگوهای متعدد و زیادی که به صورت های منفی و مثبت به آن پدیده ستم و ستم گری پاسخ های متفاوتی داده اند وجود دارند، نظیر کسانی که تسلیم شدند و در برابر بیداد بنی امیه سر فرو آوردند و کسانی که چون سرو قامتان ایستادند و از آن بادها نلرزیدند.امام حسین (ع) عالی ترین اسوه و الگو برای بشریت است که تمام نیازهای کمال خواهی بشریت را یک جا پاسخ می دهد. حضرتش با این فرمایش «لکم فی أسوه خویشتن را اسوه و مقتدای بشریت خواند. فریاد به بلندای تاریخش هم چنان طنین انداز است هنگامی که سروش «هیهات منا الذله را سرود و لرزه بر اندام تاریخ سیاه ستم انداخت و در دیباچه دفتر مجاهدان مشق جهاد نگاشت و در محراب حرب با وضوی خون به نماز عزت ایستاد و او مقتدای مجاهدان و نمازگزاران عزت مند و عزت مدار است


    امضاء


  9. Top | #8

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    عزت مندی و عزت مداری

    معنا و مفهوم شناسی

    عزت عین قوت شدت غلبه رفعت و امتناع است «عز الرجل یعز عزا و عزه
    اذاقوی بعد ذله و صار عزیزا» یعنی قدرت یافتن بعد از زبونی و عزیز شدن عزه و عازه در سخن گفتن و خطابه یعنی غلبه کردن «أرض عزاز»، یعنی زمین سخت از کلمات اهل لغت به دست می آید: شی ء کمیاب را از آن رو عزیز و عزیز الوجود گویند که آن در حالت توانایی قرار گرفته و رسیدن به آن سخت است تعزیز به معنا تقویت است مثل اذ ارسلنا الیهم اثنین فکذبوهما فعززنا بثالث یعنی با فرستادن سوم آنان را تقویت کردیم ضرب المثلی میان عرب است «کاد یثل عرشی ، و آن کنایه از ذلیل شدن و از دنیا رفتن و نیز از بین رفتن اقتدار و از دست دادن تخت سلطنت است عزیز یعنی کسی که غالب و مقتدر است و مغلوب نمی شود و از اسمای حسنا است عزیز گاهی به معانی سخت و دشوار، گرامی و محترم حکم ران و بر سبیل استهزاء وتحکم است مفهوم و اصطلاح عزت عبارت است از: حالتی در انسان که مانع می شود مغلوب گردد. عزت در دو معنای متضاد: مدح و ذم به کار می رود؛ مثلاً در مورد مذمت «عزه الکفار» در قرآن آمده است و نیز آیه بل الذین کفروا فی عزه و شقاق که مراد از آن عصبیت و حمیت مذموم و ناپسند کفار است نمونه دیگر این آیه است و اذا قیل له اتق الله أخذته العزه بالاثم که حمیت مانع خداترسی و تقوا است این در حالی است که در جایی دیگر از قرآن کریم می فرماید: و لله العزه و لرسوله و للمؤمنین
    این عزت استمرار دارد و جاودانه است و این همان حقیقت عزت است و عزتی که برای کفار به کار برده شده در حقیقت ذلت است نه عزت مفهوم ذلت و مشتقات آن به معنای مخالف عزت است و آن مرعوب شدن مغلوب شدن خواری ظلم پذیری و... است در اصطلاح علم اخلاق عزت عبارت است از: سکینه و وقار. پیش از ملکه شدن گفتار و کردار در نفس سالک باید مراحلی را بپیماید. نخست محتاط بودن و عجله نکردن در اقدام به گفتار و کردار، دوم اقدام به آن در حد تمام و کمال یعنی اطمینان از کوتاهی نکردن سوم آرامش و اطمینان در ظاهر گفتار و کردار (که به آن وقار گویند و چهارم حالت ملکه نفس در سکون و آرامش و اطمینان در گفتار و کردار است (که به آن سکینه گویند.)

    امضاء


  10. Top | #9

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    انواع عزت

    عزت انواع گوناگونی دارد و از حیث مبدأ و مراتب سه قسم است - عزت خداوند متعال عزت رسول خدا (ص)- عزت مؤمنین این عزت از جهت مراتب در طول یکدیگر قرار دارد. سرچشمه آن خدا و محصور در اوست و از پروردگار به رسولش و در مرتبه آخر عزت برای مؤمنین است مرتبه اعلای عزت از آن خداست و از آن معصومین ع) مظاهر عزت اویند، امام مجتبی (ع) فرمودند:لنا العزه العلیا. عزت مراتبی دارد که متقین را از آن بهره وافری است امام علی فرمودند:«لا عز أعز من التقوی هیچ عزتی به مرتبه عزتی که از تقوا حاصل می شود نیست »در روایات -
    افزون بر آنچه گذشت - اقسام دیگری از عزت تفسیر و تبیین شدن است عزت اسلام عزت دین عزت مسلمانان عزت دولت و حکومت دینی عزت فرد و جامعه هر یک مرتبه و جایگاهی دارد و ارزش و اهمیت هر یک با توجه به جایگاهش متفاوت است و اهتمام به تثبیت و حفظ آن دستورات خاص خود را داراست عزت از حیث وجودی در خداوند ذاتی و در غیر او عرضی و اکتسابی است خداوند صاحب عزت است و اوست که هر که او خواهد عزت عطا کند. راه های تحصیل و کسب عزت در روایات و آموزه های دینی آمده است اگر کسی به دنبال آن باشد و استحقاق یابد خداوند آن را به او عطا خواهد کرد. من اعتز بالله اعزه الله؛ هر که به خدا عزت جوید خداوند عزیزش کند.عزت از مقوله «کم نیست که بتوان اندازه و مقدار آن را در دارنده آن اندازه گیری کرد. در مورد خداوند در قرآن آمده است فلله العزه جمیعا؛ تمام عزت از آن خداست یا در جایی دیگر می خوانیم «عزتک اعز من کل عزه . و معصومین (ع) مظاهر صفات خدایند و عزت در مؤمنین بر اساس مراتب ایمانشان است امام سجاد (ع) فرمودند:«طاعه ولاه الامر تمام العز؛ اطاعت از حاکمان الهی و رهبر مسلمانان تمام عزت است »در علم اخلاق عزت نفس از صفات و فضایل اخلاقی به شمار می آید که اموری از جمله مناعت طبع بلند نظری همت عالی قناعت عفو و گذشت سکینه و وقاربر عزت انسان می افزاید.


    امضاء


  11. Top | #10

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    کارکردهای عزت

    عزت با انواع آن کارکردهای متشابه و متفاوتی دارد. تفاوت و تشابه آن در اهداف و تجلی گاه های آن است تشابه هم سویی و هم جهتی آن در اهداف است و تفاوت و گوناگونی آن در ساحت های متنوع عبادی سیاسی اجتماعی و... است کارکرد عبادی عزت عبودیت تقوا، تولی و تبری است کارکرد اخلاقی آن تخلق به اخلاق قرآن چشم پوشی از زخارف دنیوی و سلوک الی الله است فضایلی چون شجاعت شهامت رأفت سخاوت عدم یأس از رحمت خدا و مقام رضایت از آثار و برکات عزت است کارکردهای سیاسی اجتماعی فرهنگی اقتصادی و نظامی عزت همان صحنه های تختلف ظهور و تبلور نقش آفرینی رسول خدا (ص) و امامان معصوم (ع)،مؤمنان دولت و حکومت دینی است استقلال آزادی رشد معنوی خود کفایی ناامیدی از غیر خدا، مأمور به تکلیف بودن نه مأمور به نتیجه آمادگی برای هر نوع امتحان الهی آب دیده شدن در کوره های آتش فتنه ها، گام بر داشتن در مسیر ارزش ها، بنیادگرایی اصول گرایی آرمان گرایی و شهادت طلبی از برکات عزت است آموزه های دینی دستورالعمل ها، مؤلفه ها، سیاست های خرد و کلان اهداف و کارکردهای عزت مندی و عزت مداری و حفظ آن را ترسیم کرده است



    امضاء


صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi