يك اتّصال واقعي روحي، و همفكري تمام عيار و يگانگي خالص لازم است تا پيغمبر(صلی الله علیه وآله) آن را اين گونه شرح دهد جمله «أَنا سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمْتُمْ وَحَرْبٌ لِمَنْ حَارَبْتُمْ» صريح است در اينكه طرز تفكّر و سلوك و روش آنها با وضع سلوك و روش
ص: 36
1- . خوارزمي، المناقب، ص63؛ رزندي، نظم دررالسّمطين، ص100؛ متّقي هندي، کنزالعمّال، ج12، ص101؛ قندوزي، ينابيع المودة، ج1، ص322؛ ج2، ص334، 443.
2- . ابن ماجه قزوینی، سنن، ج1، ص52؛ ترمذي، سنن، ج5، ص360 (باب ما جاء فی فضل فاطمه).
پيغمبر(صلی الله علیه وآله)يكي است، و هيچ گونه فرق و تفاوتي ندارد، كردار و رفتار و جنگ و صلح آنها دقيقاً همان كردار و رفتار و جنگ و صلح رسول خدا(صلی الله علیه وآله) است.
ما وقتي اين اخبار را مطالعه ميكنيم، و از شدّت علاقه و دوستي پيامبر(صلی الله علیه وآله) به امام حسين(علیه السلام) آگاه ميشويم، نبايد فراموش كنيم كه گوينده اين كلمات و الفاظ، پيغمبر خداست، و او كسي است كه در دوره زندگاني با گزاف گويي و سخنان دور از حقيقت و مدح بيجا مبارزه داشت؛ سخنان و كارهايش براي بشر حجّت و قانون و شريعت بوده و آنچه فرموده ترجمان حقيقت است.
پيامبر اعظم(صلی الله علیه وآله) غير از فاطمه(علیها السلام) دختران ديگر، و غير از علي(علیه السلام) نيز عموزادهها و خويشاوندان بسياري داشت، پس چرا اين همه اظهار علاقه و محبّت، مخصوص به فاطمه و علي و فرزندان آنها شد؟ و چرا پيغمبر(صلی الله علیه وآله) از همه كسان و اصحاب خود، آنها را برگزيد؟
براي اينكه اين چهار تن نماينده صفات، روحيات، اخلاق و كمالات او بودند.
براي يك نفر مسلمان مؤمن بهترين معرّف عظمت امام حسين(علیه السلام) همين سخنان پيغمبر(صلی الله علیه وآله) است.