صفحه 2 از 9 نخستنخست 123456 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 82

موضوع: قصّه كربلا

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    عضو كوشا
    تاریخ عضویت
    July 2023
    شماره عضویت
    17942
    نوشته
    278
    تشکر
    214
    مورد تشکر
    186 در 55
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    شخصيّت‏


    شخصيّت هر فردى را ويژگيهايى ترسيم مى‏كند كه علم، ايمان، جهاد، مبارزه، ايثار، استقامت، عفاف، اخلاص، زهد و تقوى از شاخص‏ترين آنهاست. ممكن است بعضى از اين ويژگيها در كسى باشد ولى تحقّق همه اين فضائل به نحو كامل در غير معصوم و حجّت خدا ممكن نيست، و امام از اين جهت كه رهبرى جامعه را بر عهده دارد و مردم در گفتار و رفتار و كردار به او اقتدا مى‏كنند، بايد بطور كامل داراى تمامى اين ويژگيها باشد، و در اين راستا حضرت سيّدالشهداء سلام اللَّه عليه در دارا بودن اوصاف كمال و فضائل اخلاقى زبانزد خاص و عام بود، و ما در اينجا به ذكر برخى از تعبيرها و تعريفها در رابطه با اين شخصيّت بزرگ مى‏پردازيم:


    امضاء



  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    عضو كوشا
    تاریخ عضویت
    July 2023
    شماره عضویت
    17942
    نوشته
    278
    تشکر
    214
    مورد تشکر
    186 در 55
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    سيماى حسين (ع) در قرآن‏
    در قرآن مجيد، آيات فراوانى تصريحاً و يا تلويحاً و تأويلاً مربوط به خاندان عترت رسول خدا (ص) است كه به ذكر بعضى از آن آيات اكتفا مى‏كنيم:
    1- آيه مودّت «قل لا اسألكم عليه اجرا الاّ المودّة في القربى»(27):
    ابن عباس مى‏گويد: هنگامى كه اين آيه نازل گرديد، به رسول خدا (ص) گفتند: اى رسول خدا! نزديكان تو چه كسانى هستند كه محبت آنان براى ما واجب شمرده شده است؟!
    پيامبر (ص) فرمود: على و فاطمه و دو فرزند آنان صلوات اللَّه عليهم اجمعين(28).
    امضاء


  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    عضو كوشا
    تاریخ عضویت
    July 2023
    شماره عضویت
    17942
    نوشته
    278
    تشکر
    214
    مورد تشکر
    186 در 55
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    2- آيه تطهير «انّما يريد اللَّه ليذهب عنكم الرّجس اهل البيت و يطهّركم تطهيرا»(29) :


    عايشه نقل كرده است: پيامبر (ص) روزى به هنگام بامداد در حالى كه بُردى يمانى در بر داشت بيرون آمد، در همين اثنا حسن و حسين و فاطمه و على‏عليهم السلام به ترتيب و به فاصله كوتاهى از هم بر پيغمبر وارد شدند و پيامبر اكرم (ص) نيز به ترتيب آنها را با بُردى كه به تن داشت، پوشانيد و فرمود «انّما يريد اللَّه ليذهب عنكم الرّجس اهل البيت و يطهّركم تطهيرا».(30)
    و در روايت ديگرى آمده است كه: پدر و پسرى بر عايشه وارد شدند و از علىّ بن ابى‏طالب(ع) پرس و جو كردند، عايشه در جواب گفت: از مردى سؤال مى‏كنيد كه محبوبترين اشخاص نزد رسول خدا (ص) است و دخترش فاطمه، همسر اوست، من به چشم خود ديدم كه رسول خدا (ص)، على و فاطمه و حسن و حسين‏عليهم السلام را فراخواند و پارچه‏اى را به روى آنها كشيد و فرمود: «خداوندا! اينها اهل بيت منند، از آنان پليدى را دور كن و پاكيزه‏شان نگاه دار»(31) ، و من به آنها نزديك شده گفتم: اى رسول خدا! من هم از اهل بيت تو هستم؟ پيامبر فرمود: برخيز و دور شو!(32).

    امضاء


  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    عضو كوشا
    تاریخ عضویت
    July 2023
    شماره عضویت
    17942
    نوشته
    278
    تشکر
    214
    مورد تشکر
    186 در 55
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    3- آيه مباهله «فمن حاجّك فيه من بعد ما جاءك من العلم فقل تعالوا ندع ابناءنا و ابناءكم و نساءنا و نساءكم و انفسنا و انفسكم ثمّ نبتهل فنجعل لعنة اللَّه على الكاذبين»(33):


    از جمله آياتى كه بر فضيلت و موقعيّت حضرت سيدالشهداء (ع) به اتّفاق مسلمين دلالت دارد، آيه مباهله است. در تفاسير اهل سنّت و در كتب محدّثان و مورّخان آمده است كه شركت كنندگان به همراه رسول خدا (ص) در مباهله با نصاراى نجران، على و فاطمه و حسن و حسين‏عليهم السلام بودند(34) ، و اين خود دليل روشنى است كه آنان گرامى‏ترين افراد نزد خدا و پيامبر او بوده‏اند.
    آيه مباهله نمايانگر جلالت مقام و تقرّب خاصّ آنها به خداوند است و اين فضيلت براى جلالت شأن حسين بن على (ع) كافى است.
    امضاء


  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    عضو كوشا
    تاریخ عضویت
    July 2023
    شماره عضویت
    17942
    نوشته
    278
    تشکر
    214
    مورد تشکر
    186 در 55
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    سيماى حسين (ع) در روايات‏


    1- از رسول خدا (ص) نقل شده است كه فرمود: حسن و حسين دو سيد جوانان اهل بهشت هستند.(35)
    2- و در روايت ديگرى آمده است كه: جمعى با رسول خدا (ص) به ميهمانى مى‏رفتند و آن حضرت پيشاپيش آنان حركت مى‏كرد. در اثناى راه، حسين (ع) را ديد و خواست او را در آغوش بگيرد، و حسين (ع) به اين سو و آن سو مى‏دويد، پيامبر اكرم از مشاهده اين حالت تبسّم مى‏كرد تا آنكه او را در آغوش گرفته يك دست خود را به پشت سر و دست ديگر را به زير چانه او نهاد و لبهاى مباركشان را بر لبهاى حسين (ع) قرار داده بوسه زد و فرمود: «حسين از من است و من از اويم، خداوند دوست دارد كسى را كه او را دوست دارد».(36)
    3- و نيز از رسول خدا (ص) نقل شده است كه فرمود: «كسى كه حسن و حسين عليهما السلام را دوست داشته باشد مرا دوست داشته و كسى كه آنها را دشمن بدارد با من دشمنى كرده است».(37)
    4- راوى مى‏گويد: به خدمت رسول خدا (ص) شرفياب شدم و ديدم كه حسن و حسين عليهما السلام روى دوش اويند، عرض كردم: اى رسول خدا! آيا اين دو را دوست مى‏دارى؟ فرمود: براى چه دوست نداشته باشم در حالى كه اين دو گلهاى منند از باغ دنيا.(38)
    5- در روايت ديگرى آمده است كه: مردم در برترى فردى بر ديگرى اختلاف كردند، مردى از آن ميان براى روشن شدن قضيّه به مدينه مى‏رود و با حذيفة بن يمان ملاقات نموده و جريان امر را با او در ميان مى‏گذارد، حذيفه در پاسخ مى‏گويد: از شخص دانا و آگاهى سؤال كردى، من براى تو ماجرائى را بازگو مى‏كنم كه با چشم خود ديده و با گوش خود شنيده و به خاطر سپرده‏ام؛ روزى پيامبر (ص) از منزل بيرون آمد و من همانگونه كه تو را نگاه مى‏كنم او را تماشا مى‏كردم، در آن اثناء ديدم كه حسين (ع) را بر شانه خود سوار كرده و دست مباركش را روى پاهاى او قرار داده و او را به سينه‏اش مى‏فشارد، بعد رو به مردم كرد و گفت: اگر در بهترين شخص بعد از من اختلاف كرديد، من او را معرّفى مى‏نمايم:
    اين حسين بن على (ع) بهترين مردم است از نظر جدّ و جدّه، زيرا پدر بزرگ او رسول اللَّه سرور پيامبران، و مادر بزرگ او خديجه بنت خويلد اولين زنى است كه به خدا و رسالت رسول او ايمان آورد.
    اين حسين بن على بهترين مردم است از جهت پدر و مادر، زيرا پدر او علىّ بن ابى طالب برادر و جانشين و پسر عمومى پيامبر است و اولين مردى است كه به خدا و رسولش ايمان آورد، و مادر او فاطمه بانوى بانوان عالم است.
    اين حسين بن على بهترين مردم است از جهت عمو و عمّه، زيرا عموى او جعفر بن ابى طالب كه صاحب دو بال است و عمّه او امّ هانى دختر ابى طالب است.
    و اين حسين بن على بهترين مردم است از جهت دائى و خاله زيرا دائى او قاسم فرزند رسول خدا، و زينب دختر رسول اللَّه خاله اوست.
    سپس او را از شانه خود بر زمين نهاد و فرمود: اى مردم! اين حسين بن على است، پدر بزرگ و مادر بزرگ و پدر و مادر و عمو و عمّه و دائى و خاله او در بهشت خدايند و او و برادرش در بهشت خواهند بود و به هيچيك از فرزندان انبيا داده نشده آنچه كه به حسين بن على داده شده است مگر به يوسف بن يعقوب.(39)

    امضاء


  7. Top | #16

    عنوان کاربر
    عضو كوشا
    تاریخ عضویت
    July 2023
    شماره عضویت
    17942
    نوشته
    278
    تشکر
    214
    مورد تشکر
    186 در 55
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    خبر دادن از شهادت او


    1- پيامبر (ص) در حجره امّ سلمه بود و به او فرمود: هيچكس را به ديدن من راه مده! در آن هنگام حسين (ع) كه كودك خردسالى بود، آمد، امّ سلمه نتوانست از ورود او جلوگيرى كند و حسين (ع) وارد حجره شد، امّ سلمه به دنبال او وارد حجره شد و مشاهده كرد كه حسين روى سينه پيامبر (ص) است و رسول خدا مى‏گريد در حالى كه چيزى در دست دارد؛ بعد رو به او كرده فرمود: اى امّ سلمه! جبرئيل هم اكنون به من خبر داد كه فرزندم حسين (ع) كشته خواهد شد؛ پس تربتى را كه در دست داشت به او داد و گفت: نزد خود نگاه دار، هنگامى كه ديدى اين تربت به خون تبديل شد بدان كه او را كشته‏اند.
    امّ سلمه گفت: اى رسول خدا! از خدا بخواهيد كه كشته شدن را از او دور كند.
    پيامبر (ص) فرمود: من درخواست كردم ولى به من وحى شد كه براى او درجه‏اى است كه هيچيك از آدميان به آن درجه نخواهد رسيد، و شيعيانش را شفاعت مى‏كند، و مهدى (ع) از فرزندان اوست، پس خوشا بحال كسى كه از دوستان حسين و شيعه او باشد، بخدا سوگند كه شيعيان او در روز قيامت رستگار خواهند بود.(40)
    2- عبداللَّه بن يحيى از پدرش نقل كرده است كه: با على (ع) بسوى صفّين مى‏رفتيم، چون به نينوى رسيديم على (ع) ندا كرد: اى ابا عبداللَّه صبر كن! اى ابا عبداللَّه صبر كن به شطّ فرات. به على (ع) عرض كردم كه: منظور شما از اين سخنان چيست؟ فرمود: روزى به خدمت رسول خدا (ص) رسيدم در حالى كه گريه مى‏كردند، گفتم: چرا گريه مى‏كنيد؟ فرمود: جبرئيل هم اكنون اينجا بود و به من گفت كه حسين (ع) در كنار شطّ فرات كشته خواهد شد، و بعد افزود: آيا مى‏خواهى تربت پاكش را ببوئى؟ بعد مشتى از آن خاك را به من داد، من به اين جهت مى‏گريستم.(41)
    3- انس بن حارث مى‏گويد: از رسول خدا (ع) شنيدم كه مى‏فرمود: بدرستى كه فرزندم حسين در خاك عراق كشته خواهد شد، پس هر كس او را درك كرد، بايد كه او را يارى نمايد.(42)
    4- ابووائل شقيق بن سلمه از امّ سلمه نقل كرده است كه او گفت: حسن و حسين عليهما السلام در حجره من نزل رسول خدا (ص) بودند، پس جبرئيل بر پيامبر نازل گرديد و گفت: اى محمد! امّت تو فرزندت را بعد از تو خواهند كشت - و بسوى حسين (ع) اشاره نمود -؛پس رسول خدا(ص) گريست و حسين (ع) را به سينه چسبانيد. آنگاه رسول خدا فرمود: اين تربت نزد تو وديعه باشد؛ و آن را بوئيد و گفت: واى از كرب و بلا.
    امّ سلمه مى‏گويد: رسول خدا (ص) به من فرمود: اى امّ سلمه! هرگاه ديدى اين تربت به خون مبدّل گشت بدان فرزندم حسين كشته شده است.
    امّ سلمه آن تربت را در شيشه قرار داد و هر روز به آن نظر مى‏نمود و مى‏گفت: اى تربت! آن روزى كه به خون تبديل شوى روز عظيمى خواهد بود.(43)


    امضاء


  8. Top | #17

    عنوان کاربر
    عضو كوشا
    تاریخ عضویت
    July 2023
    شماره عضویت
    17942
    نوشته
    278
    تشکر
    214
    مورد تشکر
    186 در 55
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    امام حسين (ع) فرمود:


    انّي لا ارى الموت الاّ شهادة و لا الحياة مع الظّالمين الاّ برما
    همانا من مرگ را جز شهادت نمى‏يابم و زندگانى با ستمگران را غير از ننگ و خفّت نمى‏دانم‏
    پاورقى:‌

    1- من به جهت ظلم و تجاوز و فساد و تفريح و اظهار كبر بيرون نيامدم بلكه خواهان اصلاح در امّت جدّم پيامبر و تحقّق فريضه امر به معروف و نهى از منكر هستم».
    2- خدا مىخواهد تو را كشته ببيند.
    3- رسول خدا مرا به امرى فرمان داده كه من در پى انجام آن خواهم گرفت.
    4- سوره كهف: 13.
    5- سوره غافر: 78.
    6- سوره نسا: 164.
    7- سوره هود: 120.
    8- سوره هود: 100.
    9- سوره طه: 99.
    10- مفردات راغب 419.
    11- مصباح المتهجد 551 (زيارت اربعين).
    12- انّي لم اخرج اشرا و لا بطرا و لا مفسدا و لا ظالما و انّما خرجت لطلب الاصلاح في امّة جدي صلّى اللَّه عليه و آله اريد ان آمر بالمعروف و انهى عن المنكر». (بحار 44/329).
    «من به جهت ظلم و تجاوز و فساد و تفريح و اظهار كبر بيرون نيامدم بلكه خواهان اصلاح در امّت جدّم پيامبر و تحقّق فريضه امر به معروف و نهى از منكر هستم».
    13- شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد 3/249.
    14- قد عجبت من صبرك ملائكة السّموات». (زيارت ناحيه مقدسه).
    15- او لبابه دختر حارث بن حزن هلالى است و خواهر او ميمونه همسر رسول خداست و گويند او اول زنى است كه بعد از خديجه به رسول خدا ايمان آورده است، و از عباس هفت فرزند به نام فضل و عبداللَّه و عبيداللَّه و معبد و قثم و عبدالرحمن و دخترى هم به نام ام حبيبه داشته است. (الاستيعاب 4/1907).
    16- مستدرك الصحيحين 3/127.
    17- تقتله الفئة الباغية من بعدي لا انالهم اللَّه شفاعتي».
    18- حياة الامام الحسين 1/27. و در امالى شيخ صدوق، مجلس 28، حديث 5 آمده است كه: پيامبر (ص) حسين (ع) را بعد از ولادت به صفيّه دختر عبدالمطلب داد در حالى كه مىگريست و مىفرمود: خدا لعنت كند جماعتى كه تو را مىكشند اى فرزندم؛ و سه بار اين سخن را گفت. صفيّه عرض كرد: پدر و مادرم فدايت شوند چه كسى او را مىكشد؟ فرمود: «بقيّه الفئة الباغية من بني اميّة». در امالى «بقية الفئة الباغية» ضبط شده است ولى ظاهراً بايد «تقتله الفئة الباغية» باشد.
    19- كشف الغمه 2/3
    20- و به دستور ايشان نام مباركش را حسين گذاردند.
    21- كشف الغمه 2/4.
    22- اسد الغابه 2/11.
    23- تاريخ الخلفاء 188.
    24- بحارالانوار 43/239.
    25- مختصر تاريخ ابن عساكر 7/117.
    26- مختصر تاريخ ابن عساكر 7/118.
    27- سوره شورى: 23.
    28- عمده ابن بطريق 50.
    29- سوره احزاب: 33.
    30- صحيح مسلم 7/130.
    31- اللّهمّ هؤلاء اهل بيتي فاذهب عنهم الرّجس و طهّرهم تطهيرا».
    32- مختصر تفسير ابن كثير 3/94.
    33- سوره آل عمران: 61.
    34- تفسير فخررازى 8/80؛ مختصر تفسير ابن كثير 1/289؛ طبقات ابن سعد، ترجمه امام حسين 29؛ و در تفسير مجمع البيان 2/452 آمده است: مفسران اجماع كرده‏اند كه مراد از «ابناءنا» حسن و حسين عليهما السلام هستند.
    35- الحسن و الحسين سيّدا شباب اهل الجنّة». (طبقات ابن سعد، ترجمه امام حسين 28).
    36- حسين مني و انا منه احبّ اللَّه من احبّ حسينا». (طبقات ابن سعد، ترجمه امام حسين 27).
    37- من احبّ الحسن و الحسين فقد احبّني و من ابغضهما فقد ابغضني». (طبقات ابن سعد، ترجمه امام حسين 26).
    38- كنز العمال 13/671 ح 37711.
    39- مختصر تاريخ ابن عساكر 7/128.
    40- امالى شيخ صدوق، مجلس 29، حديث 3؛ و البداية و النهاية 8/216 با تفاوت مختصرى همين خبر را از امّ سلمه نقل كرده است.
    41- مسند احمد بن حنبل 1/75.
    42- دلاذل النبوة ابى نعيم 2/554، حديث 493.
    43- معجم كبير طبرانى 3/114، حديث 2817.




    امضاء


  9. Top | #18

    عنوان کاربر
    عضو كوشا
    تاریخ عضویت
    July 2023
    شماره عضویت
    17942
    نوشته
    278
    تشکر
    214
    مورد تشکر
    186 در 55
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    فصل اول: در مدينه ‏
    نامه اهل كوفه‏
    هنگامى كه امام حسن مجتبى (ع) وفات كرد، شيعيان كوفه كه در ميان آنها فرزندان جعدة بن هبيرة بن ابى وهب مخزومى بودند، در خانه سليمان بن صرد اجتماع نموده و نامه‏اى به امام حسين (ع) نوشتند مبنى بر تسليت ارتحال امام حسن مجتبى (ع) و اينكه خداى متعال تو را بزرگترين خليفه و جانشين گذشتگان قرار داد، و ما در مصيبت شما مصيبت زده و در حزن شما اندوهناكيم، سرور ما در شادى شماست، و ما در انتظار فرمان توايم.



    امضاء


  10. Top | #19

    عنوان کاربر
    عضو كوشا
    تاریخ عضویت
    July 2023
    شماره عضویت
    17942
    نوشته
    278
    تشکر
    214
    مورد تشکر
    186 در 55
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    فرزندان جعدة بن هبيرة(1)


    فرزندان جعده نامه ديگرى براى امام حسين (ع) نوشته و در آن از حسن نظر مردم كوفه خبر دادند و اشتياق آنان را نسبت به سفر امام (ع) به كوفه گوشزد كردند و نوشتند: ما ياران شما را ملاقات كرديم و در ميان آنها كسانى را ديديم كه به گفتار آنان اطمينان داريم، آنها در دشمن ستيزى معروفند و در دشمنى با پسر ابوسفيان و بيزارى از او استوارند. و در آن نامه از امام حسين (ع) خواسته شده بود كه نظر خود را بوسيله نامه اعلام دارد.

    امضاء


  11. Top | #20

    عنوان کاربر
    عضو كوشا
    تاریخ عضویت
    July 2023
    شماره عضویت
    17942
    نوشته
    278
    تشکر
    214
    مورد تشکر
    186 در 55
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    نامه امام (ع) به اهل كوفه‏


    امام حسين (ع) در پاسخ نامه اهل كوفه نوشتند: من اميدوارم كه رأى برادرم در صلح و رأى من در جهاد با بيدادگران هر دو در راه رشد و تعالى و رستگارى باشد، بر شما باد كه اين امر را از دشمنان و بيگانگان پنهان كنيد و تا معاويه زنده است از جاى خود حركت نكنيد، اگر او مُرد و من زنده بودم نظر خود را به شما خواهم گفت انشاء اللَّه.(2)
    جمعى از بزرگان عراق و اشراف حجاز نزد امام حسين (ع) آمده و پس از تعظيم و يادآورى فضائل و مكارم اخلاقيش او را بسوى خود مى‏خواندند و مى‏گفتند: ما براى شما بمنزله دست و بازو هستيم و ترديدى نداريم كه چون معاويه بميرد كسى همانند تو در ميان مردم نيست.
    و هنگامى كه رفت و آمد آنها نزد امام حسين (ع) زياد شد، عمرو بن عثمان بن عفّان نزد مروان بن حكم كه در آن زمان حاكم مدينه بود، آمد و گفت: رفت و آمد مردم به نزد حسين بسيار شده و بخدا سوگند كه روزهاى سختى را از او و ياران او در پيش خواهى داشت.
    مروان در اين باره براى معاويه نامه‏اى فرستاد و معاويه در پاسخ او نوشت: مادامى كه حسين را با ما كارى نيست و دشمنى خود را با ما آشكار نكرده است، او را آزاد بگذارد ولى دورادور مراقب او باش.(3)


    امضاء


صفحه 2 از 9 نخستنخست 123456 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi