علت خوددارى مسلم از قتل عبيداللهپس از خروج عبيدالله از خانه هانى، مسلم از مخفيگاه خود بيرون آمد و شريك با بر آشفتگى علت عدم اقدام او را جهت كشتن عبيدالله پرسيد، مسلم در پاسخ گفت: دو عامل مرا از اين كار باز داشت: اول آنكه هانى كراهت داشت كه عبيدالله در خانه او كشته شود، دوم آنكه حديثى بود كه مردم از رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم نقل كردهاند كه: «ايمان، مكر و حيله رامهار مىكند، و مؤمن اهل حيله نيست» (85).
شريك گفت: بخدا سوگند كه اگر او را مىكشتى، مردى قاسق و كافر و بدكارى را كشته بودى(86) .
و برخى نقل كردهاند كه: پس از خروج عبيدالله بن زياد از خانه هانى بن عروه، مسلم از مخفيگاه خود خارج شد در حالى كه شمشيرى در دستش بود، شريك از او پرسيد كه: چه چيزى تو را از كشتن عبيدالله باز داشت ؟
مسلم در پاسخ گفت: هنگامى كه از مخفيگاه خود بيرون آمدم زنى (شايد همان كنيزى كه قدح آب در دست داشت) نزديك آمد و گفت: تو را بخدا سوگند مىدهم كه عبيدالله بن زياد در خانه ما كشته نشود، و گريست، و من هم شمشيرم را رها كردم و نشستم.
هانى گفت: اى واى بر او كه هم مرا كشت و هم خود را و ناخواسته از چيزى كه مىگريختم با آن روبرو شدم(87)