صفحه 6 از 7 نخستنخست ... 234567 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 51 تا 60 , از مجموع 64

موضوع: آئین دوستی

  1. Top | #51

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    1- حقوق دوستان

    در فصلهاى گذشته اهميت، نحوه انتخاب و چگونگى دوست يابى را توضيح داديم. از آنجا كه دوستى يك نوع عقد برادرى است كه بين افراد ايجاد مىشود، در اين فصل به حقوقى كه دوستان نسبت به يكديگر دارند مىپردازيم.

    براى تقويت هر نوع پديدة اجتماعى و يا اخلاقى بايد مجموعه اى از عوامل را ايجاد نمود. اصولاً كلية روابط اجتماعى با شرايط و ويژگيهاى خاص خود باقى و پايدار مىمانند. در مسئلة دوستى نيز ـ كه مورد بحث ماست ـ همان گونه كه دين مبين اسلام نقش دوست در زندگى و ويژگيها و شرايط آن را بيان نموده، در پايدارى و ادامة آن هم شيوه ها و دستورالعمل هايى را به عنوان حقوق و آداب دوستى پيشنهاد كرده كه پايبندى به آنها ضمن آنكه وظيفة دوستان شمرده شده، مىتواند سبب بقاى دوستى باشد. همان طوركه بىاعتنايى نسبت به آن، دوستىها و برادريها را از بين مىبرد.

    لا تُضَيِّعَنَّ حَقَّ أخيكَ إِتِّكالاً عَلى ما بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ فَإِنَّهُ لَيْسَ لَكَ بِأخٍ مَنْ ضَيَّعْتَ حَقَّهُ. (87)

    حق برادر و دوستت را به استناد آنچه بين تو و او جريان دارد به هيچ وجه ضايع مكن. زيرا اگر حقش را پايمال كردى ديگر برادرت نيست.

    امام صادق (عليه السلام) فرمود:

    وَ اللهِ مَا عَبَدَ اللهَ بِشَيْءٍ أفْضَلَ مِنْ أداءِ حَقِّ الْمُؤْمِن. (88)

    خداوند تبارك و تعالى به چيزى برتر از اداى حق مؤمن عبادت نمىشود.

    اين دو حديث رابطة مستقيم بين برادرى و دوستى و انجام حقوق و وظايفى كه انسان دارد را بيان مىكند. به راستى چه ارتباطى ميان اداى حق مؤمن و بندگى خداست كه هرچه انسان وظايف خود را در مقابل دوستان پرهيزكار بيشتر انجام دهد، بيشتر بندگى خدا را كرده است؟

    با اندكى تأمل و انديشه، روشن مىشود كه بدون شك بخشى از اين امر به اهميت فراوانى كه اسلام براى حقوق ديگران قائل است برمىگردد. امّا علاوه بر آن، اگر جامعة مؤمنان يك جامعة سرشار از مهر و دوستى باشد و همه به وظايف خود عمل نمايند و به عبارت ديگر دوست پذير باشد نه دوست گريز، آن جامعه قطعاً به يك جامعة يكدل و يك رنگ و ايده آل تبديل مىشود آيا اگر همگان خط مشى خود را برپاية دوستى و مودّت ترسيم كنند باز هم آن جامعه نياز به دادگاه، زندان، دادگسترى و... خواهد داشت؟ و آيا چنين جامعه اى در راه سعادت و بندگى خدا به توفيق دست نمىيابد؟

    آرى به حق چنين است. اصولاً فلسفة حكومت اسلامى آن است كه جامعه اى پر از دوستى، صميميت و سلامت، بدون تجاوز به حقوق ديگران، آكنده از عدالت اجتماعى و رعايت حقوق ديگران و خلاصه دنياى آباد و آخرتى آبادتر براى آن ايجاد كند و اين مهم فقط در ساية اخلاق دينى، روح تفاهم و همدلى و رعايت حقوق ديگران امكان پذير است.

    امّا دوستان و كسانى كه طرح دوستى و برادرى و صميميت با يكديگر امضا نموده اند علاوه بر وظايف عمومى و رعايت حقوق ديگران كه وظيفة هر مسلمانى است، به دليل رفاقت و دوستى، وظايف برترى نيز پيدا مىكنند كه مىبايد نسبت به انجام آن امور تمامى همت خويش را به كار برند. همين حقوق است كه در بعضى از دعاها از خداى متعال درخواست مىكنيم كه ما را نسبت به انجام آن موفق بدارد. (89) پس مناسب است كه در اينجا به بيان حقوق دوستى بپردازيم.



    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند






  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #52

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    1- حقوق دوستان

    در فصلهاى گذشته اهميت، نحوه انتخاب و چگونگى دوست يابى را توضيح داديم. از آنجا كه دوستى يك نوع عقد برادرى است كه بين افراد ايجاد مىشود، در اين فصل به حقوقى كه دوستان نسبت به يكديگر دارند مىپردازيم.

    براى تقويت هر نوع پديدة اجتماعى و يا اخلاقى بايد مجموعه اى از عوامل را ايجاد نمود. اصولاً كلية روابط اجتماعى با شرايط و ويژگيهاى خاص خود باقى و پايدار مىمانند. در مسئلة دوستى نيز ـ كه مورد بحث ماست ـ همان گونه كه دين مبين اسلام نقش دوست در زندگى و ويژگيها و شرايط آن را بيان نموده، در پايدارى و ادامة آن هم شيوه ها و دستورالعمل هايى را به عنوان حقوق و آداب دوستى پيشنهاد كرده كه پايبندى به آنها ضمن آنكه وظيفة دوستان شمرده شده، مىتواند سبب بقاى دوستى باشد. همان طوركه بىاعتنايى نسبت به آن، دوستىها و برادريها را از بين مىبرد.

    لا تُضَيِّعَنَّ حَقَّ أخيكَ إِتِّكالاً عَلى ما بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ فَإِنَّهُ لَيْسَ لَكَ بِأخٍ مَنْ ضَيَّعْتَ حَقَّهُ. (87)

    حق برادر و دوستت را به استناد آنچه بين تو و او جريان دارد به هيچ وجه ضايع مكن. زيرا اگر حقش را پايمال كردى ديگر برادرت نيست.

    امام صادق (عليه السلام) فرمود:

    وَ اللهِ مَا عَبَدَ اللهَ بِشَيْءٍ أفْضَلَ مِنْ أداءِ حَقِّ الْمُؤْمِن. (88)

    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  4. Top | #53

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    خداوند تبارك و تعالى به چيزى برتر از اداى حق مؤمن عبادت نمىشود.

    اين دو حديث رابطة مستقيم بين برادرى و دوستى و انجام حقوق و وظايفى كه انسان دارد را بيان مىكند. به راستى چه ارتباطى ميان اداى حق مؤمن و بندگى خداست كه هرچه انسان وظايف خود را در مقابل دوستان پرهيزكار بيشتر انجام دهد، بيشتر بندگى خدا را كرده است؟

    با اندكى تأمل و انديشه، روشن مىشود كه بدون شك بخشى از اين امر به اهميت فراوانى كه اسلام براى حقوق ديگران قائل است برمىگردد. امّا علاوه بر آن، اگر جامعة مؤمنان يك جامعة سرشار از مهر و دوستى باشد و همه به وظايف خود عمل نمايند و به عبارت ديگر دوست پذير باشد نه دوست گريز، آن جامعه قطعاً به يك جامعة يكدل و يك رنگ و ايده آل تبديل مىشود آيا اگر همگان خط مشى خود را برپاية دوستى و مودّت ترسيم كنند باز هم آن جامعه نياز به دادگاه، زندان، دادگسترى و... خواهد داشت؟ و آيا چنين جامعه اى در راه سعادت و بندگى خدا به توفيق دست نمىيابد؟

    آرى به حق چنين است. اصولاً فلسفة حكومت اسلامى آن است كه جامعه اى پر از دوستى، صميميت و سلامت، بدون تجاوز به حقوق ديگران، آكنده از عدالت اجتماعى و رعايت حقوق ديگران و خلاصه دنياى آباد و آخرتى آبادتر براى آن ايجاد كند و اين مهم فقط در ساية اخلاق دينى، روح تفاهم و همدلى و رعايت حقوق ديگران امكان پذير است.

    امّا دوستان و كسانى كه طرح دوستى و برادرى و صميميت با يكديگر امضا نموده اند علاوه بر وظايف عمومى و رعايت حقوق ديگران كه وظيفة هر مسلمانى است، به دليل رفاقت و دوستى، وظايف برترى نيز پيدا مىكنند كه مىبايد نسبت به انجام آن امور تمامى همت خويش را به كار برند. همين حقوق است كه در بعضى از دعاها از خداى متعال درخواست مىكنيم كه ما را نسبت به انجام آن موفق بدارد. (89) پس مناسب است كه در اينجا به بيان حقوق دوستى بپردازيم.




    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  5. Top | #54

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    2- حق در مال و نفس


    يكى از حقوقى كه دوستان با ايمان نسبت به يكديگر دارند آن است كه از وضع معيشت و زندگى دوست خود اطلاع كافى داشته و در حد توان نيازهاى او را برآورده نمايند. زيرا دوستى و برادرى يعنى اينكه هر دو در راه رسيدن به مقصد واحد همراه و رفيق يكديگر باشند و وقتى چنين بود بايد در مشكلات و نيازمنديها يار و مددكار هم باشند؛ همچنانكه پيامبر گرامى اسلام مىفرمايد:

    مَثَلُ الْأخَوَيْنِ مَثَلُ الْيَدَيْنِ يَغْسِلُ إِحْداهُمَا الأخْرى. (90)

    مَثَل برادرى مَثَل دو دستى است كه يكى ديگرى را مىشويد.
    تشبيه دوست به دست در حديث شريف هم نشان دهندة ضرورت كمك و يارى به همديگر در نيل به هدف واحد و هم نمايانگر احتياجِ يكى به ديگرى در امور مختلف است و هم در عين حال اهميت مشاركت و مواسات ميان آنها را مىرساند.
    به عبارت ديگر برادرى و دوستى نيز بايد داراى اين سه ويژگى باشد:

    1. دوستى و برادرى زمانى است كه هر دو رفيق براى رسيدن به مقصد واحد با يكديگر همراهى و موافقت داشته باشند.

    2. دوستان در مواقع و مراتب مختلفى به يكديگر نيازمندند و تنها در ساية همكارى با هم در وصول به هدف نهايى خود توفيق مىيابند.
    3. مشاركت و مواسات ميان آنها حاكم باشد.
    يكى از مصاديق مشاركت، مشاركت در مال است. دوستان باوفا بايد به مسئلة مشاركت مالى و رفع حوائج و نيازهاى برادران ايمانى خود در زندگى توجه نمايد. قرآن كريم تصوير روشنى از اين مشاركت جهت دوستان مؤمن ترسيم نموده و از جمله در آية 61 سورة نور مىفرمايد: اگر شما به منزل دوستانتان وارد شديد، از آنچه در منزل آنها هست مىتوانيد بخوريد و استفاده كنيد و نيازى به اجازه نيست.
    مشاركت دوستان در مال سه مرحله دارد:
    1. مشاركت در حدّى كه بداند دوست او چه نيازى دارد و حتّى الامكان نياز او را تأمين كند.

    2. او را برتر از خود بداند و نيازش را بر نياز خود مقدم نمايد.
    3. او را به منزلة خود بداند و در مال و دارايى شريك بدارد.
    نخستين وظيفة اجتماعى هر فرد مسلمان اين است كه نيازمنديهاى مسلمانان ديگر را در نظر گرفته و از اضافة زندگى خود در حدّ توان آنان را كمك كند. در غير اين صورت بايد گفت:
    تو كز محنت ديگران بىغمى * * * نشايد كه نامت نهند آدمى
    مرحلة دوم، رتبة صِدّيقين است. دوستانى كه به اين مرتبه رسيده باشند، آخرين درجة محبت را در حقّ رفيقان خواهند داشت. اينان در ابراز محبت سر از پا نمىشناسند و از انجام هر نوع فداكارى دريغ نمىكنند.
    به راه دوستى آن كس قدم تواند زد كه رنج خود طلبد از براى راحت دوست (91)

    ویرایش توسط سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)* : 06-03-2024 در ساعت 17:44
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  6. Top | #55

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    ابوسليمان دارانى گفته است: اگر همة دنيا براى من باشد و از من خواسته شود كه آن را در دهان برادرى از برادرانم قرار دهم، از او هيچ كم نخواهم گذاشت.
    مرحلة سوم، مربوط به عموم دوستان با ايمان و وفادارى است كه در جامعه زندگى مىكنند و يكديگر را در زندگى خود شريك مىدانند.
    قرآن كريم در توصيف مؤمنان فرموده:
    «وَ أَمْرُهُمْ شُورى بَيْنَهُمْ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ». (92)
    كه بنابر بعضى تفاسير، منظور از انفاق در رزق آن است كه مؤمنان در اموال خود با ديگران مخلوط هستند.
    امام سجاد (عليه السلام) نشانة دوستى و برادرى را اين گونه بيان مىفرمايد:
    قالَ الرَّجُلُ هَلْ يُدْخِلُ أحَدُكُمْ يَدَهُ فى كُمِّ أخيهِ وَ‌كيسِهِ فَيَأخُذُ مِنْهُ ما يُريدُ مِنْ غَيْرِ إِذْنٍ؟ قال: لا قالَ: فَلَسْتُم بِإِخْوان. (93)
    آيا كسى از شما در كيسه و يا جيب برادر و دوست خود دست مىكند تا چيزى بردارد؟ جواب دادند: خير؛ حضرت فرمود: پس شما دوست و برادر نيستيد.
    در قابوسنامه (94) آمده است: بدان كه مردم را به دو چيز بتوان دانست كه دوستى را شايسته اند يا نه:
    1. آنكه اگر دوستِ او را تنگدستى رسد، مال خود را از او دريغ ندارد.
    2. به وقت تنگدستى از وى برنگردد تا آن وقت كه با دوستى او از اين جهان بيرون شود.
    به اين ترتيب يكى از حقوق دوستى و برادرى سهيم دانستن دوستان در زندگى و معيشت خود و توجه به مسائل اقتصادى آنان است.
    در طول تاريخ نيز همواره چنين صاحبدلان و دوستانى را مىبينيم كه چه بسا در مواردى حتى سالهاى طولانى مخارج دوستان خود را تأمين مىكرده اند.

    ویرایش توسط سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)* : 16-03-2024 در ساعت 17:17
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  7. Top | #56

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    حق در نَفْس


    يكى از حقوقى كه اسلام بيشترين اهميت را به آن داده و بيشتر نيز بايد بدان توجه نمود «حق در نفس» و رفع نيازمنديهاى ديگران است. البته هر چند كه اين يك دستور عمومى است و بر هر مسلمانى لازم است تا خدمت به خلق را از بارزترين اعمال خود قرار دهد امّا به دليل اهميت ويژة آن، بايد اهتمام خاصّى نيز نسبت به آن مبذول شود.
    همچنانكه خودِ دوستى داراى مراتب است، انجام اين ويژگى نيز خود مراتبى دارد. در حقيقت نه تنها يك دوست بايد تمام سعى و تلاش خود را به كار بندد و با طيب نفس و خوشحالى به ديگران خدمت كند بلكه كمال دوستى در آن است كه قبل از درخواست او، تو به دنبال كار وى و رفع نيازش باشى. اسلام براى اين گونه دوستى و رفتار انسانى اهميت فوق العاده اى قائل شده و در قبال آن به خاطر نقشى كه در ترويج روح همكارى و كمك دارد، ثواب و اجر زيادى در نظر گرفته است.
    در حديث آمده است:
    ألْماشى فى حاجَةِ أخيهِ كَالسّاعى بَيْنَ الصَّفا وَ الْمَرْوَةِ وَ قاضى حاجَتَهُ كَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فى سَبيلِ اللهِ يَوْمَ بَدْرٍ وَ أحُد. (95)
    كسى كه در برآوردن حاجت برادر مؤمن خود گام بردارد مانند آن است كه سعى صفا و مروه كند و برآورندة حاجت او همچون كسى است كه در روز بدر و احد در خون خود غلتيده باشد.
    ابراهيم تيمى گويد در مسجدالحرام خدمت امام صادق (عليه السلام) بودم. حضرت فرمود: اى ابراهيم! آيا خبر دهم تو را از آن فضيلتى كه طوافت دارد؟ گفتم بفرماييد. سپس آن حضرت فرمود:
    مَنْ جاءَ إِلى هذَا الْبَيْتِ عارِفاً بِحَقِّهِ فَطابَ بِهِ أسْبُوعاً وَ صَلّى رَكْعَتَيْنِ فى مَقامِ إِبْراهيمَ كَتَبَ اللهُ لَهُ عَشْرَةَ آلافِ حَسَنَةٍ وَ رَفَعَ لَهُ عَشْرَةَ آلافِ دَرَجَةٍ ثُمَّ قالَ ألا أخْبِرُكَ بِخَيْرٍ مِنْ ذلِكَ. قالَ قُلْتُ بَلى جُعِلْتُ فِداكَ فَقالَ مَنْ قَضى أخاهُ الْمُؤْمِنِ حاجَةً كانَ كَمَنْ طافَ طَوافاً وَ طَوافاً حتّى عدَّ عشراً و قالَ أيُّما مؤمنٍ سئلَ اَخاهُ المؤمِن حاجَةً وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلى قَضائِها وَ لَمْ يَقْضِها لَهُ سَلَّطَ اللهُ عَلَيْهِ فِى قَبْرِهِ شَماعاً يَنْهَشُ أصابِعَه. (96)
    هر كس به اين خانه بيايد و با معرفت طواف كند و دو ركعت نماز در مقام ابراهيم به جاى آرد، خداوند تبارك و تعالى ده هزار حسنه براى او مىنويسد و ده هزار درجه مقام او را بالا مىبرد. سپس فرمود: اى ابراهيم، آيا بهتر از اين هم تو را خبر دهم. گفتم بلى. فرمود: هركس حاجت و درخواست برادر مؤمن خود را برآورده كند مانند كسى است كه ده مرتبه خانة خدا را طواف كرده باشد و اگر مؤمنى از دوست و برادر مؤمن خود درخواستى داشته باشد و او قادر باشد بر اينكه حاجت او را جواب دهد امّا اينچنين نكند خداوند در قبر او حيوانى را ظاهر مىكند كه انگشتان او را مىگزد.
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  8. Top | #57

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    داستان


    مىگويند اسكندر ذوالقرنين روزى از روزها به رسم معمول در مجلس حكم فرمايى خود منتظر نشسته بود امّا از قضا در آن روز هيچ كس به او مراجعه نكرد. چون روز تمام شد گفت: امروز را نمىتوان داخل عمر شمرد. ديگرى گفت: روزى كه به فراغت و سلامت منتهى شود و امور بر وفق مراد و خزانه به نهج دلخواه باشد، جزء عمر نيايد؛ پس كدام روز در شمار عمر آيد؟ اسكندر در جواب گفت: روزى كه از سلطان به مظلوم راحتى نرسد و احتياج فقيرى برآورده نشود چون به شمار عمر آورده شود!
    ز عمر آن قدر بيش نايد به كار * * * كه در نفع خلق خدا بگذرد
    از آن زندگانى چه حاصل بود * * * كه در كار نفس و هوا بگذرد
    با بيان گذشته و اقتباس از كلام نورانى ائمة هدى (عليهم السلام) معلوم شد كه دوستان ـ يعنى مؤمنان واقعى كه گوهرهاى عالم آفرينش اند، مىدانند و به خوبى احساس مىكنند كه هيچ گاه نبايد همكارى و تعاون و همفكرى خود را از برادران ايمانى و از دوستان دريغ كنند. اينان حاضرند تا پاى جان در كنار يكديگر باشند و غم و اندوه و شادى و خرمى را با يكديگر تقسيم كنند، نياز آنها را نياز خود و درخواست و تقاضاى آنها را درخواست خود بدانند.
    شنيده ايد كه آسايش بزرگان چيست * * * براى خاطر بيچارگان نياسودن (97)
    تذكر: بسيارى بر اين خيال هستند كه نيازمندى اشخاص منحصر در نيازهاى مالى آنها است در حالى كه فىالواقع اينچنين نيست بلكه نيازها در زندگى متفاوت است و مراحل مختلفى دارد.
    انسان گاهى نيازمند كمك مالى ديگران است گاه نيازمند عقل و فكر و خرد ديگرى است و همان طور كه گاهى نيازمند مشورت با ديگران است گاه محتاج علم و آگاهى و گاه نيازمند شخصيت اجتماعى و آبرو و... است. بنابراين حمايتهاى گوناگونى وجود دارد كه هركدام به سهم خود داراى اهميت است و چه بسا ارزش آن كمتر از نيازهاى مادى نباشد.


    ویرایش توسط سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)* : 21-03-2024 در ساعت 18:52
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  9. Top | #58

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    3- سکوت وسخن


    شخص عاقل و حكيم كارهاى خود را با انديشه و تدبير انجام مىدهد. هرگونه سخن يا سكوت او حكيمانه و از روى موازين شرعى و عقلى است. او اگر لب به سخن مىگشايد با تمسك به آيه شريفه:

    «وَ قُولُوا قَوْلاً سَدِيداً». (98)
    سخنى استوار گوييد.
    سخن مىگويد و اگر سكوت دارد در واقع به دستور قرآن كريم:
    «اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ». (99)
    از سخن باطل پرهيز كنيد.
    عمل مىكند.
    امّا نسبت به دوستان، سكوت و سخن يكى از حقوق دوستى به شمار مىرود. شك نيست كه سخن گفتن و يا ساكت ماندن بسته به مورد و موقعيّت خاصّ خود مىتواند باعث نفع يا ضرر كسى بشود. از اين رو لازم است بدانيم كه در چه جايى بايد سكوت اختيار كرد و در كجا بايد سخن گفت به گونه اى كه در هيچ يك از اين دو صورت موجب ضرر و زيان دوست فراهم نيايد و از محبت و دوستى كاسته نشود.


    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  10. Top | #59

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    سكوت چرا؟ و سخن چگونه؟


    هركدام از سكوت و سخن را از دو جهت بايد مورد توجه قرار داد:
    الف) سكوت از ذكر عيوب: بر اهل بصيرت روشن است كه هر انسانى داراى محاسن و ضعفهايى است و غير از برگزيدگان عالَم وجود، ديگران در علم وعقل و تقوا كاستىهايى دارند و هيچ كس نيست كه بدون عيب باشد لكن انسان به لحاظ طبيعت خود، دوست ندارد كه ضعفهاى او را ديگران اطلاع داشته باشند و يا اگر اطلاع دارند آنها را در حضور ديگران بر زبان آورند.
    بنابراين دوستِ يك رنگ، عيب دوستان را عيب خود دانسته و از هرگونه بيان و آشكار نمودن ضعفهاى رفقاى خود خصوصاً در غياب آنها پرهيز مىكند؛ يعنى بايد همان گونه كه عيب خود را مىپوشاند عيب او را نيز بپوشاند.
    قال رسول الله (صلّى الله عليه وآله وسلّم):
    «مَنْ سَتَرَ عَوْرَة أخيهِ سَتَرَهُ اللهُ فِى الدُّنْيا و الآخِرَة» (100).
    كسى كه عيب برادر خود را بپوشاند، خداوند در دنيا و آخرت عيوب او را مىپوشاند.
    ب) سكوت از تجسس و تفتيش: متأسفانه بسيارى از ما برخلاف آنچه مقتضاى دوستى است عمل مىكنيم. مىدانيم كه هر فردى در زندگى آراء، عقائد و برنامه هاى فردى و يا خانوادگى دارد و مقيّد است كه ديگران از آنها بىاطلاع باشند و اين امور را حتّى از عزيزترين و يا نزديك ترين افراد به خود نيز مخفى مىكند. لازم نيست از مسائل درونى افراد مطلع شويم و در عقائد آنان تجسس نماييم زيرا پس از آنكه با در نظر گرفتن شرايط انتخاب، دوستانى با دين و عقل برگزيديم و سپس آنها را مورد آزمايش قرار داديم و از انتخاب خود مطمئن شديم؛ ديگر اين گونه تجسّسها و تفتيش عقائد مفهومى ندارد چرا كه اين كارها فقط مىتواند به رفاقت و دوستى ضرر برساند و آن را دستخوش تزلزل سازد. چون تجسّس سوءظن به بار مىآورد و دوستىهاى طولانى را از بين مىبرد و اين به تجربه ثابت شده است كه به دنبال تجسّس، انسان بالأخره ضعفى پيدا مىكند و اين ضعف در دل، ايجاد كدورت مىكند. اين كار متقابلاً باعث نگرانى طرف ديگر دوستى مىشود و اين امر خود به خود به پيمان دوستى لطمه وارد مىكند.
    لا تَجَسَّسُوا وَ لا تَحَسَّسُوا وَ لا تَقاطَعُوا وَ لا تَدابَرُوا وَ كُونُوا عِبادَ اللهِ إِخْوان. (101)
    تجسّس نكنيد و در پى كسب خبرهاى خصوصى ديگران بر نياييد، قطع رابطه نكنيد و روىگردان نباشيد، همه با هم برادر و بندگان خدا باشيد.


    ویرایش توسط سمن بویان* خادمه اباصالح المهدی(عج)* : 05-04-2024 در ساعت 18:31
    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  11. Top | #60

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    سخن چرا؟


    ممكن است سؤال كنيد كه: سخن گفتن چه ارتباطى به حقوق دوستى دارد و اصولاً انسان چه نقشى با زبان مىتواند ايفا كند؟ همان گونه كه در مواردى سكوت ـ نسبت به دوست ـ داراى اهميت است، سخن گفتن نيز ويژگيهاى خاص خود را دارد و از حقوق دوستان محسوب مىشود. انسان بايد بموقع و در جاى خود زبان را در كام خود به گردش سخن درآورد و با سخن است كه مىتواند دوست خود را مدد برساند. البته سخنى خالى از هرگونه تملّق و چاپلوسى و برخاسته از دل زيرا «چون سخن از دل برآيد لاجرم بر دل نشيند».
    الف) ابراز محبت: سهم زيادى از ارادت و دوستى و اظهار محبت به وسيلة زبان انجام مىپذيرد. فرد مسلمان بايد به صورت روزمرّه دوست خود را مورد تفقّد و دلجويى و مهربانى قرار دهد و از احوال او مطلع شود به طورى كه هيچ گاه احساس تنهايى ننمايد ضمن اينكه بايد در حدّ توان موجبات خوشحالى و مسرّت وى را نيز فراهم كند و با زبانْ او را شاداب نگه دارد و سعى كند ناراحتىهاى او را برطرف نمايد. پيامبر خدا فرمود:
    مَنْ سَرَّ مُؤْمِناً فَقَدْ سَرَّنى.
    هر كس مؤمنى را شاد كند مرا شاد كرده است.
    يك روان پزشك مىگويد: خنديدن مىتواند دوستان خوب را به هم نزديك تر كند و همچنين در لحظات بحرانى خنديدن مىتواند از فشارى كه بر افراد تحميل مىشود بكاهد و به دوستان قديمى شكل تازه اى از يك موفقيّت اميدواركننده بدهد.
    ب) پشتيبانى و حمايت: بسيارى از حمايتهايى كه اشخاص نياز دارند به وسيلة زبان است. يك دوست همان گونه كه در زمان حضور دوستش اظهار دوستى و ارادت مىكند، در زمان غيبت هم ـ چه در اجتماع و چه در محافل كوچك تر ـ در مواقعى كه احياناً كسانى به او بدبين هستند، بايد از نصرت و حمايت خود نسبت به او هيچ كم نگذارد و چنان رفتار كند كه خود از دوستش انتظار دارد. پس اگر در زمان حضور او بيشتر اظهار ارادت و محبت كند معلوم است كه در دوستى صادق نيست. و امّا در مقابل كسانى كه مىخواهند دوستىها را با سخن چينى و غيره... از بين ببرند بايد با منطق و استدلال به طور قاطع در مقابل آنان بايستد. على (عليه السلام) فرمود:
    لا يَكُونُ الصَّديقُ صَديقاً حَتَّى يَحْفَظَ أخاهُ فى ثَلاثٍ فى نِكْبَتِهِ وَ غَيْبَتِهِ وَ وَفاتِهِ. (102)
    دوست از عهدة دوستى برنيايد تا برادر خود را در سه چيز يارى كند: هنگامى كه به بلا گرفتار شود، هنگامى كه حاضر نباشد، هنگامى كه در گذرد.
    رفيقى كه غايب شد اى نيكنام * * * دو چيز است از او بر رفيقان حرام
    يكى آنكه مالش به باطل خورند * * * دگر آنكه نامش به زشتى برند

    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





صفحه 6 از 7 نخستنخست ... 234567 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi