4- قسم چهارم از روايات :
پاره اى از روايات كه در اين مورد به ما رسيده دلالت دارند كه خود ائمه اطهار عليهم السلام يا اصحابشان در موارد متعددى حضرت مهدى (عج ) را بنام ياد كرده اند.
بى آنكه ائمه عليهم السلام اصحاب خود را از اين كار نهى كنند به اين چند نمونه از روايات ذيل كه اين معنى را تاءييد مى كند دقت كنيد:
(( ان ابا محمد الحسن بن على العسكرى بعث الى بعض من سماه ، شاة مذبوحة و قال : هذه من عقيقة ابنى محمد؛))
حضرت امام حسن عسكرى عليه السلام براى بعضى از افراد كه نام آنها را برده ، گوسفند ذبح شده اى را فرستاده و فرمود: اين گوسفند عقيقه (70) فرزندم محمد (حضرت مهدى (عج ) است .(71)
اين روايت دلالت دارد كه ائمه عليهم السلام صريحا اسم حضرت مهدى (عج ) را مى بردند و ضمنا اجازه به ديگران نيز داده اند.
2- مرحوم صدوق نقل مى كند: ابوغانم خادم گفت :
(( ولد لابى محمد عليه السلام مولود فسماه محمدا و عرضه على اصحابه يوم الثالث و قال هذا صاحبكم من بعدى و خليفتى عليكم و هو القائم (عج )؛))
براى امام عسكرى عليه السلام فرزندى متولد شد، او را محمد ناميد، روز سوم او را به اصحاب خود نشان داده و فرمود: اين نوزاد بعد از من سرپرست و رهبر شما و جانشين من نسبت به شماست و قائم ((عج )) همين است .)) (72)
اين حديث گر چه دلالت آشكار ندارد كه ائمه اطهار عليهم السلام نام مبارك حضرت مهدى (عج ) را برده اند، ولى اگر نام بردن آن حضرت ممنوع بود ابوغانم خادم ، نام او را بر زبان نمى آورد، بلكه اين حديث ((بطور اجمال )) دليل آن است كه امام حسن عسكرى عليه السلام براى ابوغانم و امثال او تصريح به نام حضرت مهدى (عج ) كرده است .