صفحه 5 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 41 تا 50 , از مجموع 52

موضوع: ویژه نامه شهادت مظلومانه امام صادق علیه السلام{غروب غم انگیز صادق اله طاها}

  1. Top | #41

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    November 2012
    شماره عضویت
    11038
    نوشته
    8,660
    صلوات
    396
    دلنوشته
    4
    ادرکنا یا سیدالشهدا
    تشکر
    2,057
    مورد تشکر
    1,892 در 1,050
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    اندوهی جانکاه بر تار و پود مدینه چنگ می زند
    و حُزنی غم انگیز، افلاک را می آشوبد.

    آسمان سیاه پوش می شود و فوج فوج،
    فرشته های عزدار، در نقطه ای به نام بقیع، فرود می آیند!

    و بقیع، با دیده گریان، انتظار ورود
    عزیزی را به سوگ می نشیند!



    در کوچه کوچه یثرب، بوی غربت و یتیمی می وزد!
    از درها، دیوارها، پنجره ها، ملال و ماتم می بارد!

    سینه ها، داغ بزرگی را به دفترش می کشند و جان ها،
    در آتش مصیبتی عظیم می گدازند!

    چشم ها به خون می نشینند و دست ها،
    بی تابی شان را به سرها می کوبند!

    شاید بلایی بزرگ نازل شده؟
    شاید خورشید نقاب بر چهره افکنده؟


    شاید ماه برای همیشه در محاق افتاده؟
    یا عرش ترک برداشته، که این گونه
    آشوب در ذرّات عالم به پا شده است.



    بقیع! ای گنجینه دردها و اندوه ها،
    ای نهان خانه اسرار آسمانی!



    لب باز کن! از ناگفتنی ها بگو!
    از دردهای نهانت بگو!
    امشب میزبان کدام عزیزی؟



    امشب، کدام بهشت گمشده در تو پدیدار خواهد شد؟
    کدام آفتاب، در خاکت طلوع خواهد کرد؟



    لب باز کن، مهبط فرشتگان!
    زیارتگاه قدسیان! آرام جان افلاکیان!



    با من سخن بگو!
    آن چه را که تو می دانی و ما نمی دانیم!

    از اندوه های بی شماری که جگرت را به آتش می کشد!
    از زخم های فراوانی که بر پیکرت نشسته است!

    بقیع! ای سرزمین اندوه های آسمانی!
    امشب، سر به دامان کدام عزیز خواهی گذاشت!
    در ذهن لحظه هایت، حضور افلاکی کدام مهربان جاری است!

    امشب، گویا میهمان عزیزی داری!


    چشم به راهی امشب پایان می گیرد!

    انتظارت به سر می آید!
    امشب او حتما خواهد آمد!
    صدای گریه را نمی شنوی؟
    صدا از خانه ششمین خورشید زمین است!
    صدا از خانه فرزند فاطمه است!






    امضاء

  2. تشكر



  3. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  4. Top | #42

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    November 2012
    شماره عضویت
    11038
    نوشته
    8,660
    صلوات
    396
    دلنوشته
    4
    ادرکنا یا سیدالشهدا
    تشکر
    2,057
    مورد تشکر
    1,892 در 1,050
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    مدینه از برکت نفس او سبز می شد
    و آفتاب صداقت از منزلگاه اندیشه اش برمی تابیدد.

    با کلامش حق را بالنده می کرد
    و با قیامش در نیمه شب های تاریک و با کوله باری از هدیه،
    مستمندان و بینوایان را دلشاد می ساخت.

    بیل در دست می گرفت و به تلاش معاش می ایستاد
    و عشق به زندگانی والا و پر معنا را
    در جان ها زنده نگاه می داشت.


    کوهی از وقار بود، دریایی از علوم،
    اقیانوسی از حکمت و فضیلت،
    گستره ای از رحمت و عبادت.
    که لحظه لحظه حیاتش از یاد
    و نام خدا، سبز و سرشار بود.



    چهره ای دوست داشتنی، رفتاری سنجیده و متین،
    سینه ای انبوه ازیقین و تلاشی گسترده درراه دین داشت.



    آری! نخل وجود والای آن پیشوای،
    چنان ثمر داد که مذهب ما را با نام خویشتن مزیّن کرد.
    شهادتش تسلیت باد



    امضاء

  5. تشكر


  6. Top | #43

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    November 2012
    شماره عضویت
    11038
    نوشته
    8,660
    صلوات
    396
    دلنوشته
    4
    ادرکنا یا سیدالشهدا
    تشکر
    2,057
    مورد تشکر
    1,892 در 1,050
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    ستاره دنباله ‏دار



    در سوگ تو چه سخت می‏گذرد بر دل ای امام صداقت و راستی!

    غروب سرخ تو، یادآور غروب خورشید در دریایی است که آمیخته
    علم و زهدی پیامبر گونه بود و در افق‏های دوردست تو شاگردان
    موج، هنوز به سر و سینه می‏زنند؛


    دریای بی‏ ادعایی که سیاست و ملک را به اهل آن واگذاشت.
    امروز، شقایقی دیگر از آل رسول‏الله صلی‏ الله ‏علیه ‏و‏آله‏ وسلم
    را بر شانه می‏برند تا تنگنای زمین را به سمت آسمان طی کند.

    امامی که کتاب علوم نورانی‏اش را در سینه شاگردانش
    جاگذاشت تا یادگار ششمین ستاره دنباله ‏دار آسمان امامت باشد.

    دردا که غم تو، بغضی سنگین در جانمان انداخته است دردا!



    امضاء

  7. تشكر


  8. Top | #44

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    November 2012
    شماره عضویت
    11038
    نوشته
    8,660
    صلوات
    396
    دلنوشته
    4
    ادرکنا یا سیدالشهدا
    تشکر
    2,057
    مورد تشکر
    1,892 در 1,050
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    زمین با گردش خود، رسیده است به کتاب امامت؛
    فصل ششم، سطرهای اندوه مدینه.

    روزگاری بود که آن سوتر از ستیز بیهوده بنی امیه و بنی عباس
    تنها فاتح میدان های فضیلت، صادق آل رسول صلی الله علیه و آله
    بود که در امنیتی مغتنم، تشنگان معارف را سیراب می کرد.

    امروز اما از این ماتم جانکاه، در سینه های منبر و قلب کرسی
    تدریس، خاکستر خاکستر حسرت می روید.

    آه! پرفریب تر از منصور، شیطانی نیست که زهر خود
    را چنین بریزد و لعنت های همیشه را برای خود گرد آورد.


    تاریخ، ارجمندتر از مکتب صادق علیه السلام سراغ نداشت.
    ستارگان فقاهت، تفسیر، کلام و طب، تابندگی خویش
    را مدیون ششمین پیشگام روشنگری اند.

    سرمایه امروز بقیع، اشک است و اشک. مدینه
    جهان را از شیون اکنون خود پر کرده است.


    امروز بقیع در لباس سوگ، چکیده اشک های غربت شیعیان اس
    ت و دانش، بحارالانوار اشکی است که به
    تمامی برگ های زرین احادیث، تسلیت می گوید.


    امضاء

  9. Top | #45

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    November 2012
    شماره عضویت
    11038
    نوشته
    8,660
    صلوات
    396
    دلنوشته
    4
    ادرکنا یا سیدالشهدا
    تشکر
    2,057
    مورد تشکر
    1,892 در 1,050
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    یادمان خوبی ها

    تو نماز را بر پای داشته ای، زکات را به جای آورده ای،
    فراخوانده ای به معروف و باز داشته ای از منکر.


    به راستی و درستی، سیره ات سیره انبیا بوده است.
    اشاره هایت، بشارت به رهایی است؛ از خاکدان تیره جهل
    که بسیار قربانی گرفته است.


    فرموده ای: «دو کس اند که کمرم را شکسته اند:
    دانای هنجارشکن (عالم متهتِّک) و نادان راه گشا (جاهل متنسِّک).


    شب مردان خدا را، عَلم الهدایِ علم تو، روز جهان افزور کرده است.
    جویباردانش «ابوحنیفه» از سایه سار تعلیم تو می گذرد.

    مِس وجود «جابربن حیان» از کیمیای استادی تو زر شده است.
    تنور «توحید مفضل» با شعله شکوه تو می سوزد.

    یک تنه بار غریب ارزش ها را در روزگار عسرت به دوش کشیده ای
    تا فتیله نیم سوز «اخلاقی زیستن» نمیرد.


    در آستان دنیا، «حبل اللّه » را به دوش کشیده ای که یاد خدا
    در قلب های تشنه آرامش، کاستی نپذیرد.

    دست دین را در دست خرد گذاشته ای تا چون
    دو بال پریدن، افق های پرواز آدمی را بگشایند.


    شمع هدایت خویش را به ضیافت اصحاب عقل برده ای تا قفل های
    بسته بر ذهن ها و ضمیرها را بشکنی، تا فرا بخوانی به اندیشیدن، تا
    بگویی که پیامبران آمده اند دفینه های عقل را از زیر آوار تعصب ها و
    تحجرها بیرون بشکند؛

    تا بگویی که انسان ها، معادن اند؛ درست مثل معادن طلا و نقره.
    گواهی می دهم به حقیقت، که حقیقت در نگاه نازنین توست.


    تو کشتی بان کشتی خرد، در توفان های هراس انگیز جهل و ستم بوده ای.
    الگوی انسان زیستن را از مرام تو می توان آموخت و نام تو یادمان همه خوبی هاست.



    امضاء

  10. تشكر


  11. Top | #46

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    8502
    نوشته
    3,310
    صلوات
    1000
    دلنوشته
    10
    هدیه ی به صدیقه ی شهیده
    تشکر
    5,084
    مورد تشکر
    4,343 در 2,043
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    بال وپر می زنم و بال و پرم می سوزد
    جرعه آبی که تمام جگرم می سوزد

    مرحمی که دلم از بار غمت سوخنه است
    باز ای سوخه چادر، حرمم سوخته است


    شعله ی آه من و گرمی آهت هستم
    نفسی مانده بیا چشم به راهت هستم

    منم آن دل که ز داغ تو به دریا میزد
    روضه خوانی که شرر بر همه دنیا میزد


    موسپیدی که دو دستش به طنابی بسته
    پیر مردی که نفس در پی آنها می زد

    آن طرف گریه ی طفلان منو در این سو
    خنده بر خسته گی ام، دشمن زهرا میزد




    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 03-05-2024 در ساعت 22:25
    امضاء




  12. Top | #47

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,804
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,472
    مورد تشکر
    204,209 در 63,585
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض





    طعم غلیظ تنهایی و صبر

    دیوار منظّم دقایق ویران شده است. هوای شهر به شدّت می تپد.
    با این زمستان جهنده در استخوان های مدینه چه باید کرد؟

    آسمانِ نازک، سر بر کرانه های بارانی خویش گذاشته است.
    گونه دست بر یال های گرفته زمان بکشیم؟


    بغض های محکم آماده انفجارند. بایست!
    ای شب محزون! ای دم گرفته خیس!
    جنازه عشق در تابوت است.

    ستون های تاول زده ایمان می لرزد جایی می خواهم که دست
    در حلقه اندوه خویش بزنم. بوی هجران و درد می آید.
    کبوتری مکدّر بر شانه های گداخته بقیع سر گذاشته است.

    بر خاک داغ، پیکر باران شنیدنی دست!
    خداحافظ ای هوای ویران!
    خداحافظ ای مزار پیامبر!

    دیگر بر منابر تنهایت کتابی نخواهم گشود.
    دیگر بر مدار کوچه های فقیرت کوله بر دوش نخواهم چرخید.


    دیگر حلقه ای بر مدار کوچه های فقیرت کوله بر دوش نخواهم
    چرخید. دیگر حلقه ای بر درگاه مدرسه هایت نخواهم کوفت.

    خداحافظ ای طعم غلیظ تنهایی و صبر!
    شب گستاخ، دامن قهر خویش را برچیده است.

    صبح با بغضی در گلو از راه می رسد. آسمان رجز می خواند.
    آفتاب بر پیکر ساقه ها، دیوانه وار می پیچد و خلقت، سر
    در گریبان سوگوار خوش فرو برده است.

    خورشید، یک بار دیگر غروب خواهد کرد.
    غروبی طاقت ستیز خورشید، یک بار دیگر از پلّکان اندوه زمین
    بالا خواهد رفت و در آن سوی ستاره ها بر اهالی آسمان فرود خواهد آمد.

    خورشید در حوالی بی چون خویش خواهد درخشید.
    شب گستاخ، دامن قهر خویش را برچیده است.

    آغاز باران های جهان نزدیک می شود.
    شیون سپیده دم، در گوش تا گوش خاک می غلتد.
    باد نعره می کشد و دشت بر مزار خزانی خویش، مادرانه می میرد.


    خورشید، یک بار دیگر غروب کرده است ـ غروبی طاقت ستیز ـ با
    این زمستان جهنده در استخوان های مدینه چه باید کرد؟!

    حسین هدایتی



    ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 03-05-2024 در ساعت 22:26
    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  13. Top | #48

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,804
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,472
    مورد تشکر
    204,209 در 63,585
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض




    ضمیر پاک صداقت


    ... باز هم، بغضی پریشان می کند اندیشه ام را؛
    باز هم، غربت سرای چامه های جانگدازم!


    باز هم، آیینه چشمان من ابریِ ابری ست!
    باز هم، در غربت تاریخ می پویم؛

    شکوهِ مصرعی از اشک هایم را!بخوان سمتِ غمت
    حالا که در لذّت اشکی، به عشقِ جاودان خویش می بالم!


    بخوان سمتِ غمت، مولا!بخوان! با یاد تو؛ زیباترین پاسخ
    به احساسم، فقط اندوه است!تو را من دوست می دارم؛

    به قدر آسمان هایی که چتر نور خود را بر مزارت؛
    باز می سازند روز و شب!


    مولاجان!مولاجان، امام مهربان!
    گیتی فروز علم الهی! ای منبع صداقت انوار مُتّقین!


    مولاجان، یا اباعبداللّه ، یا جعفر بن محمد علیهماالسلام !



    ای «ضمیر پاک صداقت» از وجود تو گشسته پیدا!
    ای نهایت ایمان و عشق و علم و عالمِ تقوا!
    ای افتخار کوثر و یاسین و فجر و طاها!


    دین از توانِ علم تو محکم، مذهب. به نام پاک تو زیبا!
    مولاجان، یا صادق آل محمد صلی الله علیه و آله وسلم !

    چگونه مویه نکنم؟! در سوگ مولایی که عظمت نامش، آسمان
    را به تواضع وامی دارد! چگونه به این اشک های ناقابل بسنده کنم،
    که وسعت مصیبتت، فراتر از ادراک خاکیِ ما ناسوتیان است!


    مولاجان به روزهایی می اندیشم؛ که مردمان در حق تو کوتاهی
    کردند! تا جایی که نااهلانِ حکومت «عباسی»
    حریم حرمتت را شکستند!

    مولاجان! شرمنده! کسانی که آن روز، قدر تو را نفهمیدند
    و شرمنده؛ امروز، کسانی که از حسادت، توان دیدنِ
    این همه شکوهِ تربتت را ندارند!


    مولاجان! قسم به بقیع! قسم به فجر! قسم به اولین سپیده عدالت
    که معجزه مهدوی علیه السلام ، به وقوع خواهد پیوست

    و آستان کبریایی تو برای همیشه؛
    در آغوش آرزومندان خواهد بود!

    سید علی اصغر موسوی




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  14. Top | #49

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    November 2012
    شماره عضویت
    11038
    نوشته
    8,660
    صلوات
    396
    دلنوشته
    4
    ادرکنا یا سیدالشهدا
    تشکر
    2,057
    مورد تشکر
    1,892 در 1,050
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض






    ای صادق آل محمد صلی الله علیه و آله !
    ای رئیس مذهب! ای بلند اختر!

    در شب هجران تو، عالم دگرگون شده است.
    توفانی از سهمگین ترین غم ها به وزش درآمده است
    و از آسمان ناله های سرخ می بارد.


    پیشانی آیینه ها چین و چروک برداشته است و صدای
    هیچ پرستویی به گوش نمی رسد.

    یلداترین شب، در هجران تو بر روی صبح، سیاهی
    می پاشد و زمان، حرکت نمی کند.


    جان عاشقان و شیفتگان تو، در آتشی از ماتم می سوزد
    و شراره اش دنیا را می سوزاند.

    هق هق گریه، رخصت تسلیت گویی نمی دهد
    و طاقت شانه ها را می گیرد.


    غم جانکاه تو را بر دل مجروح عاشقان تسلیت می گوییم.







    امضاء
    امضاء

  15. Top | #50

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    November 2012
    شماره عضویت
    11038
    نوشته
    8,660
    صلوات
    396
    دلنوشته
    4
    ادرکنا یا سیدالشهدا
    تشکر
    2,057
    مورد تشکر
    1,892 در 1,050
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    باز تکه ‏های ابر سیاه در دل آسمان،
    می‏خواهند حکایت تلخی را بسرایند،
    نوری بر دستان مدینه تشییع می‏شود.

    اینک امام علم و دیانت و سراینده سرود زیبای خدا پرستی،
    به سوی معبود می‏شتابد.

    اکنون فرزند دیگری از خاندان آل عبا
    و عالم دین خدا زهر تلخ دسیسه‏ های پلیدان را می‏نوشد،

    او امام همه خوبی‏ها و خانه همه دانش‏ها،
    امام جعفر صادق علیه‏ السلام است.

    اندیشه تشیع در پله ششم،
    تاریخ را به ماتم می‏خواند،
    ماتمِ چشمه جوشان کلام شیعه
    ماتم خزانه‏ دار علم علی
    ، فاتح قله ‏های بلند دانش خداوندی،
    وارث بزرگ پدر،
    هنوز آخرین حرف‏های امام،
    در گوش‏های زمان پژواک می‏کند:

    «اِنَّ شَفاعَتَنا لا یَنالُ مُسْتَخِفّا بالصَّلوةِ»؛
    همانا شفاعت ما به کسی که نماز را کوچک بشمارد، نخواهد رسید.

    بقیع همیشه گریان،
    امروز خورشید را در خود جای می‏دهد.
    درود بر تو ای ششمین پیام خدا بر زمین!

    امروز اشک‏های تمام عاشقان خاندان علی
    از ابرهای غمگین آسمان بقیع می‏بارد
    و هر باربه یاد آن لحظه
    که زهر خصم را نوشیدی،
    جگرهامان به خون می‏نشیند
    و با چشمانی نمناک فریاد می‏زنیم:

    اِنّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِکَ اِلَی اللّه‏
    یا وَجیها عِنْدَ اللّه‏، اشفع لنا عند اللّه‏





    امضاء

صفحه 5 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi