▓ شمس الشموس , سلطان طوس ▓
ویژه نامه شهادت مظلومانه آقا امام رضا علیه السلام
❤ |
▓ شمس الشموس , سلطان طوس ▓
ویژه نامه شهادت مظلومانه آقا امام رضا علیه السلام
ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 15-09-2023 در ساعت 20:09
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
موضوعات تصادفی این انجمن:
- .۩~•۩ سجاده خون{ویژه نامه شهادت مولی...
- ویژه نامه شهادت مظلومانه حضرت رقیه علیها...
- ویژه نامه شهادت مظلومانه امام جواد علیه...
- ویژه نامه شهادت جانگداز حجت یازدهم ،امام حسن...
- ویژه نامه وفات حضرت فاطمه معصومه سلام الله...
- غریب سامراء *ویژه نامه شهادت امام هادی علیه...
- غروب محزون خورشید قم{ویژه نامه وفات حضرت...
- در سوگ صادق آل محمد (ص) *ویژه نامه شهادت...
- ۩۞۩ ويژه نامه سالگرد ارتحال ملکوتي حضرت امام...
- ویژه نامه وفات حضرت زینب علیها السلام*سرلوحه...
❤ |
قالَ علی بن موسی الرضاعليه السلام :
الْمُسْتَتِرُ بِالْحَسَنَةِ يَعْدِلُ سَبْعينَ حَسَنَةٍ، وَالْمُذيعُ بِالسَّيِّئَةِ
مَخْذُولٌ، وَالْمُسْتَتِرُ بِالسَّيِّئَةِ مَغْفُورٌ لَهُ.
امام علی بن موسی الرضا علیه السلام فرموده اند :
انجام دادن حسنه و كار نيك به صورت مخفى ، معادل هفتاد
حسنه است ؛ و آشكار ساختن گناه و خطا موجب خوارى و پستى مى گردد
و پوشاندن و آشكار نكردن خطا و گناه موجب آمرزش آن خواهد بود.
وسائل الشّيعة : ج 16، ص 63، ح 20990.
ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 15-09-2023 در ساعت 20:12
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
با زمین خوردنت امروز زمین خورد زمین
آسمان خورد زمین عرش برین خورد زمین
وسط کوچه همینکه بدنت لرزه گرفت
ناگهان بال و پر روح الامین خورد زمین
این چه زهری است که داری به خودت می پیچی
گاه پشت کمرت گاه جبین خورد زمین
از سر تو چه بگوییم؟ روی خاک افتاد
از تن تو چه بگوییم؟ همین ... خورد زمین
دگرت نیست توان تا که ز جا برخیزی
ای که با تو همه ی دین مبین خورد زمین
داشت می مرد اباصلت که چندین دفعه
دید مولاش چه بی یار و معین خورد زمین
زهر اول اثرش بر جگر مسموم است
پهلویت سوخت که زانوت چنین خورد زمین
پسرت تا ز مدینه به کنار تو رسید
طاقتش کم شد و گریان و حزین خورد زمین
به زمین خوردن و خاکی شدنت موروثی است
جد تشنه لبت از عرشه ی زین خورد زمین
جواد حیدری
ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 15-09-2023 در ساعت 20:13
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
پیکر نحیف غم، روبه روى سقاخانه «از اشک جارى»،
لحظه اى از سوختن باز نمى ایستد.
چین هاى ماتم، بر جبین مسجد «بالاسر»
و چهره محزون «گوهرشاد»در همسایگى سوز،
همه و همه حکایت از فراق خورشید دارند.
امروز، عمارت بلند آوازه توس، غربت است
و بر بالاى این بناى شهیر، کبوترى نیست که نالان نباشد.
بر بالاى این بناى غریب،
آسمان نیز به اشک ریزى ابرها تن داده است.
مشهد، شعرهاى «دعبل» را به همراه دارد
که هم صدا با رشته هاى روشن باران مى گرید.
محفلى از مرثیه است و حرم،با تن پوشى از
رنگ هاى عزلت،هم زبان غزل هاى اندوه زاست.
در «بست»ها، جز مقام پرپر عاشقى،
تصویر دیگرى چشم ها را پر نمى کند.
در قاب امروز، توس را مى بینیم که زهر،
چونان تیغ وحشى بر اندامش وارد آمده است.
عصیان آشکار انگور است
و به داغ نشاندن سینه چاکان مسیر رأفت.
اُف بر این دنیا که حبّه هاى زهرآلود را کنار امام روشنى ها آورد!
آه، اى رقت خراسانى تبار؛ اى توس سر کرده با عشق!
اى انگورهاى نرفته از خاطر!
ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 15-09-2023 در ساعت 20:13
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
نیایش هاى حضرت رضا علیه السلام
بارالها!
در پیشگاه تو ایستاده ام،
و دستهایم را بسوى تو بلند كرده ام
آگاهم كه در بندگى ات كوتاهى نموده و در فرمانبرى ات سستى كرده ام،
اگر راه حیا را مى پیمودم از خواستن و دعا كردن مى ترسیدم...
ولى … پروردگارم!
آن گاه كه شنیدم گناهكاران را به درگاهت فرا مى خوانى ،
و آنان را به بخشش نیكو و ثواب وعده مى دهى ،
... براى پیروى ندایت آمدم،
و به مهربانى هاى مهربانترین مهربانان پناه آوردم.
و مرا از دلهره ملاقاتت درامان دار،
و مرا از خاصّان و دوستانت قرار ده،
پیشاپیش، خواسته و سخنم را آنچه سبب ملاقات و دیدن تو مى شود قرار دادم
اگر با این همه، خواسته ام را رد كنى ، امیدهایم به تو به یأس مبدّل مى گردد،
همچون مالكى كه از بنده خود گناهانى دیده و او را از درگاهش رانده،
و آقایى كه از بنده اش عیوبى دیده و از جوابش سر باز مى زند.
واى بر من اگر رحمت گسترده ات مرا فرانگیرد،
اگر مرا از درگاهت برانى ، پس به درگاه چه كسى روى كنم؟اما...
اگر براى دعایم درهاى قبول را گشوده،
و مرا از رساندن به آرزوهایم شادمان گردانى ،
چونان مالكى هستى كه لطف و بخششى را آغاز كرده،
و دوست دارد آن را به انجام رساند، و مولایى را مانى
كه لغزش بنده اش را نادیده انگاشته و به او رحم كرده است.
در این حالت نمى دانم كدام نعمتت را شكرگزارم؟
... آیا آن هنگام كه به فضل و بخششت از من خشنود شده،
و گذشته هایم را بر من مى بخشایى ؟
... یا آن گاه كه با آغاز كردن كرم و احسان
بر عفو و بخششت مى افزایى ؟
پروردگارا!
خواسته ام در این جایگاه، یعنى جایگاه بنده فقیر ناامید، آن است كه...
گناهان گذشته ام را بیامرزى ،
و در باقیمانده عمرم مرا از گناه بازدارى ،
و پدر و مادرم را كه دور از خانه و خانواده و غریبانه در زیر خاكها خفته اند، ببخشى .
... تنهایى شان را با انوار احسانت از بین ببر،
و وحشتشان را با نشانه هاى بخششت به انس بدل كن،
و به نیكوكارشان دم به دم نعمت و شادمانى بخش،
و به گناهكارشان مغفرت و رحمت عطا كن،
... تا به لطف و مرحمتت ازخطرات قیامت درامان باشند،
به رحمتت در بهشت ساكنشان گردان
و بین من و آنان در آن نعمت گسترده شناسایى برقرار كن،
تا مشمول شادمانى گذشته وآینده شویم.
آقایم!
اگر در كارهایم چیزى سراغ دارى
كه مقامشان را بالا مى برد
و بر اكرامشان مى افزاید،
آن را در نامه اعمالشان قرار ده،
و مرا در رحمت با آنان شریك كن،
و آنان را مشمول رحمتت بگردان،
همچنان كه مرا در كودكى تربیت كردند.
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
ویژه نامه سالهای گذشته
و
فعالیتهای فرهنگی - ادبی- صوتی و تصویری
ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 15-09-2023 در ساعت 20:19
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (26-09-2022)
❤ |
مقالات و سایر مطالب مرتبط
ویرایش توسط فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* : 15-09-2023 در ساعت 20:20
❤ |
پیکر نحیف غم، روبه روى سقاخانه «از اشک جارى»،
لحظه اى از سوختن باز نمى ایستد.
چین هاى ماتم، بر جبین مسجد «بالاسر»
و چهره محزون «گوهرشاد»در همسایگى سوز،
همه و همه حکایت از فراق خورشید دارند.
امروز، عمارت بلند آوازه توس، غربت است
و بر بالاى این بناى شهیر، کبوترى نیست که نالان نباشد.
بر بالاى این بناى غریب،
آسمان نیز به اشک ریزى ابرها تن داده است.
مشهد، شعرهاى «دعبل» را به همراه دارد
که هم صدا با رشته هاى روشن باران مى گرید.
محفلى از مرثیه است و حرم،با تن پوشى از
رنگ هاى عزلت،هم زبان غزل هاى اندوه زاست.
در «بست»ها، جز مقام پرپر عاشقى،
تصویر دیگرى چشم ها را پر نمى کند.
در قاب امروز، توس را مى بینیم که زهر،
چونان تیغ وحشى بر اندامش وارد آمده است.
عصیان آشکار انگور است
و به داغ نشاندن سینه چاکان مسیر رأفت.
اُف بر این دنیا که حبّه هاى زهرآلود را کنار امام روشنى ها آورد!
آه، اى رقت خراسانى تبار؛ اى توس سر کرده با عشق!
اى انگورهاى نرفته از خاطر!
فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (26-09-2022)
❤ |
کار تو همه مهر و وفا بود، رضا (ع) جان
پاداش تو، کی زهر جفا بود، رضا (ع) جان
آن لحظه که پرپر زدی و آه کشیدی
معصومه مظلومه (س)، کجا بود رضا (ع) جان؟
بر دیدنت آمد چو جوادت (ع) ز مدینه
سوز جگرش، یا ابتا بود رضا (ع) جان
تنها نه جگر، شمعصفت شد بدنت آب
کی قتل تو این گونه روا بود، رضا (ع) جان
تو ناله زدی، در وسط حجره و زهرا (س)
بالای سرت نوحهسرا بود رضا (ع) جان
یک چشم تو در راه، به دیدار جوادت (ع)
چشم دگرت کرب و بلا بود، رضا (ع) جان
جان دادی و راحت شدی از زخم زبانها
این زهر، برای تو شفا بود رضا (ع) جان
از آتش این زهر، تن و جان تو میسوخت
اما به لبت، ذکر خدا بود رضا (ع) جان
روزی که نبودیم در این عالم خاکی
در سینه ما، سوز شما بود رضا (ع) جان
از خویش مران «میثم» افتاده ز پا را
عمری در این خانه گدا بود رضا (ع) جان
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
❤ |
«يا ضامن آهو»
چرخ مي خورم و سرگرداني ام را يله مي كنم روي گنبد و گلدسته ها.
چرخ مي خورم و بي قراري ام از ايوان مي گذرد
و بند مي شود به پنجره فولاد.
چرخ مي خورم و تشنگي ام در حوالي سقاخانه پرسه مي زند.
چرخ مي خورم مدام و كبوتر آرزوهايم بالبال مي زند.
من همان آهويم كه همزاد خطر بود و ترس خود
را از دامان امن تو آويخت.
همان آهويم كه غريبانه نگاهش را به دستان اجابت تو
دوخت، همان آهويم كه هنوز هم ضمانت بي دريغ تو را فخر مي كند.
نشاني ساده تو از خاطر هيچكس نمي رود؛
وقتي خورشيد، خانه زاد شماست و باران، پاداش دست بر
آسمان بردنتان؛ وقتي ابرها سايهسار شمايند و شما سايه بان خاك تا افلاك.
و من هنوز آه مي كشم و هنوز چرخ ميخورم و هنوز
چشمم به گنبد و گلدسته هاست و هنوز تو ضامن تمام آهوان غريبي.
رقيه نديري
*******************************
سکوت خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
کسی که سکوت می کند روزی حرفهایش را
سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت
*******************************
و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...
*******************************
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)