صفحه 2 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 20 , از مجموع 50

موضوع: آگاهى سوم (علم غيب)

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2403
    نوشته
    6,977
    صلوات
    80000
    دلنوشته
    55
    اَلـــلّـــ❤ـهـُـــ❤ـمَّ عَـــ❤ـجِـّــ❤ـلْ لِــ❤ـوَلــ❤ـیـــِّکَ ❤الــــْفــ❤ــَرَجْ
    تشکر
    45,127
    مورد تشکر
    29,780 در 7,851
    وبلاگ
    45
    دریافت
    16
    آپلود
    10

    پیش فرض


    علل معرفت سوم


    علم غيب كه بايد آن را «معرفت سوم» و يا آگاهى سوم ناميد بدون علت نيست و هرگز چنين آگاهى از قانون علت و معلول، مستثنى و بيرون نمى باشد و اصولاً نبايد چنين انديشه اى را به مغز راه داد، زيرا قانون عليت و معلوليت استثنا بردار نيست.
    شايان توجه اين كه چنين آگاهى علت عادى و طبيعى ندارد بلكه از مجراى علل غير عادى و غير طبيعى وارد ذهن فرد آگاه مى گردد اينك به برخى از طرق و علل غير طبيعى اين نوع آگاهى، اشاره مى كنيم:
    1. وحى مستقيم الهى به اين معنى كه لفظ و معنى هر دو از جانب خدا در اختيار پيامبر گذارده مى شود و برخى از خبرهاى غيبى قرآن اعم از حوادث گذشته و آينده، و معارف مربوط به خدا و اسما و صفات و اوضاع جهان برزخ و معاد همگى از اين قبيل است يعنى غيبى است كه لفظ و معنى هر دو از جانب خدا مى باشد.
    و اين مطالب در صورتى روشن مى گردد كه بدانيم خود وحى مطلقاً يكى از مغيْبات است كه تنها در اختيار پيامبران قرار دارد ولى اگر موضوع چيزهايى تشكيل دهد كه خود از قلمرو علوم عادى و مجارى طبيعى بيرون باشد، در اين موقع غيب مؤكد خواهد بود و به اصطلاح رياضى دانان غيب به توان 2 خواهد بود، از يك طرف خود وحى يك نوع آگاهى از غيب است كه از افق حس ما بيرون مى باشد، از طرف ديگر، مطالبى كه وحى شده نيز گزارش از امور پنهان از حس مى باشد براى تفكيك غيب نخست از غيب دوم به مثال زير توجه فرماييد:
    مثلاً قرآن در يك جا مى فرمايد:
    (اَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعلَ رَبُّكَ بِأَصحابِ الْفِيلِ * أَلَمْ يَجْعَلْ كَيْدَهُمْ فِى تَضليل).(10)
    « آيا نديدى كه خداى تو به سپاه پيل چه كرد، مگر نيرنگ آنان را قرين گمراهى نساخت؟».
    اين گونه آيات از اين نظر غيب است كه پيامبر بدون ابزار عادى توانست چنين الفاظ و معانى را از مقام ربوبى بگيرد ولى هرگز از نظر مضمون، گزارش از غيب نيست و از روى يك امر پنهان، پرده برنداشته است، زيرا مردم حجاز از وضع سپاه پيل آگاه بودند حتى در روز نزول اين آيات گروهى بودند كه حادثه نابودى سپاه پيل را با ديدگان خود ديده بودند. ولى در آيه مربوط به پيروزى مجدد روم، علاوه بر اين قسمت، غيب ديگرى نيز در كار است و آن اين كه قرآن از امرى پوشيده بر مردم، پرده برداشته و جريانى را كه در آينده رخ خواهد داد، به اطلاع مردم رسانيده است.

    امضاء





  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2403
    نوشته
    6,977
    صلوات
    80000
    دلنوشته
    55
    اَلـــلّـــ❤ـهـُـــ❤ـمَّ عَـــ❤ـجِـّــ❤ـلْ لِــ❤ـوَلــ❤ـیـــِّکَ ❤الــــْفــ❤ــَرَجْ
    تشکر
    45,127
    مورد تشکر
    29,780 در 7,851
    وبلاگ
    45
    دریافت
    16
    آپلود
    10

    پیش فرض


    2.وحى به وسيله فرشته: گاهى فرشته اى به صورت انسان متمثل مى گردد و پيامبران و اولياء الهى را از يك رشته امور پنهان از حس، مطلع مى سازد مانند:
    از باب نمونه:
    الف: مريم از مذاكره فرشته كه به صورت انسانى براى او متمثل گرديده بود، آگاه شد كه فرزندى خواهد داشت كه داراى صفات خاصى مى باشد.(11)
    ب: ابراهيم و همسرش از گفتگوى فرشتگانى كه در مسير خود براى نابود كردن قوم لوط، در منزل او فرود آمده بودند آگاه شدند كه خداوند، در دوران كهولت و پيرى به آنها فرزندى عطا خواهد نمود.
    ج: خا(12)ندان ابراهيم از ناحيه فرشتگان كه به صورت انسانى مجسم شده بودند، آگاه شدند كه در همان نيمه شب قوم لوط، نابود خواهند شد، و همسر لوط نيز از نابوده شدگان خواهد بود.(13)
    اين نوع آگاهى ها، كه از طريق تمثل فرشتگان و گزارش آنان در اختيار اولياى الهى قرار مى گيرد، نمونه اى از آگاهى از غيب است كه افراد عادى از آن بهره اى ندارند.
    3. رؤياى صادق يا خواب هاى راستين يكى ديگر از وسايل آگاهى از غيب است و نمونه هاى آن را در آينده خواهيد خواند.
    مثلاً ابراهيم از طريق رؤيا آگاه شد كه از جانب خدا مأمور است كه فرزند خود اسماعيل را ذبح كند و آن چنان به صحت خواب خود ايمان داشت كه مقدمات آن را فراهم ساخت.(14)
    حضرت يعقوب و يوسف از طريق علم به تعبير خواب، حوادثى را پيش بينى مى كردند و از امور پنهان از حس، گزارش مى دادند و مشروح اين قسمت را در آينده خواهيد خواند از اين راه محققان اسلامى يكى از طرق وحى را رؤياهاى صادق و خواب راستين پيامبران مى دانند.

    امضاء




  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2403
    نوشته
    6,977
    صلوات
    80000
    دلنوشته
    55
    اَلـــلّـــ❤ـهـُـــ❤ـمَّ عَـــ❤ـجِـّــ❤ـلْ لِــ❤ـوَلــ❤ـیـــِّکَ ❤الــــْفــ❤ــَرَجْ
    تشکر
    45,127
    مورد تشکر
    29,780 در 7,851
    وبلاگ
    45
    دریافت
    16
    آپلود
    10

    پیش فرض


    4. القاء روح
    گاهى يك رشته حقايق و امور پنهان از حس بر ضمير القاء مى گردد. ناگهان فضاى روح، آن چنان روشن مى گردد كه يقين پيدا مى كند كه آنچه را دريافت نموده است صحيح و پا برجاست.
    مادر موسى نگران سرنوشت فرزند دلبند خود بود كه ناگهان به او الهام شد او را در ميان جعبه اى بگذارد و آن را به روى آب هاى نيل روانه سازد در سرنوشت او نينديشد زيرا (إنّا رادُّوهُ إِلَيكَ وَجاعِلُوهُ مِنَ الْمُرسَلينَ).(15)
    بندگان برگزيده خداوند كه داراى روح پاك و بى آلايشى هستند و از تقوا و پرهيزگارى سهم وافرى دارند گاهى مشمول چنين الطاف الهى مى شوند و ما در طول زندگى خود نمونه هايى از اين افراد را ديده و چيزهايى از آنان شنيده ايم. انسان عارف به مقام بندگان خداوند در امكان چنين الطاف و مرحمت هايى شك و ترديد ندارد.
    اين ها طرق و راه هايى است كه پيامبران و پيشوايان معصوم و بندگان متقى و پرهيزگار را از امور پنهان از حس آگاه مى سازد.

    برخى از اين طرق مخصوص حاملان وحى و پيامبران الهى است و برخى ديگر از عموميت نسبى برخوردار است.(16)
    در پايان نكته اى يادآور مى شويم و آن اين كه:
    موضوع بحث در اين بررسى آگاهى پيامبران از طريق نخست نيست، يعنى نمى خواهيم ثابت كنيم كه به پيامبران وحى مى شود كه خود تنها يك نوع اطلاع از غيب است و نمى خواهيم بگوييم كه پيامبر اسلام مثلاً از طريق وحى قرآنى از يك رشته امور پنهان از غيب آگاه مى گردد همچنان كه از طريق وحى قرآنى از پيروزى مجدد روميان آگاه شد زيرا يك چنين آگاهى از غيب در ميان دينداران جهان منكرى ندارد كه درباره آن، بحث و گفتگو كنيم.
    آنچه موضوع بحث ما را تشكيل مى دهد اين است كه پيامبران و اولياء الهى از طرقى كه به مهمترين منابع آنها اشاره شده، از يك رشته امور پنهان از حس آگاه مى گردند و آنها را در اختيار امت مى گذارند و از اين طريق، ارتباط خود را با جهان غيب ثابت مى نمايند.
    اگر چنين گزارش ها با ادعاى رهبرى و جانشينى از پيامبر اسلام، قرين و همراه گردد مى تواند كمك مؤثرى به حقانيت ادعا بنمايد و از اين جهت گروهى از علما و دانشمندان محقق اسلام، آگاهى امام از غيب را، نشانه فضيلت و برترى و يا گواه بر حقانيت ادعاى او در موضوع امامت مى دانند.


    امضاء




  5. Top | #14

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2403
    نوشته
    6,977
    صلوات
    80000
    دلنوشته
    55
    اَلـــلّـــ❤ـهـُـــ❤ـمَّ عَـــ❤ـجِـّــ❤ـلْ لِــ❤ـوَلــ❤ـیـــِّکَ ❤الــــْفــ❤ــَرَجْ
    تشکر
    45,127
    مورد تشکر
    29,780 در 7,851
    وبلاگ
    45
    دریافت
    16
    آپلود
    10

    پیش فرض

    - بشر و آگاهى از غيب

    امروز لفظ «ابَر» بر سر زبان ها افتاده و كلماتى مانند «ابرقدرت»، «ابر مرد»، «ابر قهرمان»، در جرايد و مجلات بلكه در مكالمات روزانه مردم ديده و شنيده مى شود، به همين مناسبت ما براى آگاهى خارج از افق حس و فكر، لفظ «ابر آگاهى» را انتخاب نموديم.
    به طور مسلم زندگى هر بشرى از «ناآگاهى» شروع شده و كم كم وارد محيط آگاهى مى گردد و به تدريج روزنه هايى به دنياى خارج از ذهن پيدا مى كند.
    نخست از طريق حواس ظاهرى به حقايقى دست مى يابد، سپس بر اثر تكامل دستگاه تعقل و تفكر، كم كم با حقايقى كه از قلمرو حس و لمس بيرون مى باشد آشنا مى گردد، و در نتيجه يك فرد عقلانى و استدلالى گشته و از يك رشته حقايق كلى و قوانين علمى آگاه مى شود.
    گاهى در ميان افراد بشر «ابر آگاهانى» پيدا مى شوند كه از طريق الهام، از مطالبى آگاه مى گردند كه هرگز از طريق استدلال راهى به كشف آنها وجود ندارد.
    از اين جهت دانشمندان، ادارك بشر را به اين سه نوع «ادراك توده مردم» و «ادراك استدلال گران و متفكران» و «ادراك عارفان و روشن بينان» تقسيم كرده اند.
    تو گويى ظاهر بينان به كمك حس، متفكران به مدد استدلال و روشن بينان به يارى الهام و اشراق از جهان بالا، به كشف حقايق مى پردازند.
    نوابغ جهان، فيلسوفان و دانشمندان تأييد مى كنند كه يافته ها و ساخته ها و پرداخته هاى بى سابقه آنان، بيشتر بر اثر جرقه هاى روشنى بخش و الهام گونه، به ذهن آنان خطور كرده و سپس آنها به يارى شيوه هاى تجربى و يا روش استدلالى به پرورش و تكميل و تحقيق آنها مبادرت جسته اند.
    امضاء




  6. Top | #15

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2403
    نوشته
    6,977
    صلوات
    80000
    دلنوشته
    55
    اَلـــلّـــ❤ـهـُـــ❤ـمَّ عَـــ❤ـجِـّــ❤ـلْ لِــ❤ـوَلــ❤ـیـــِّکَ ❤الــــْفــ❤ــَرَجْ
    تشکر
    45,127
    مورد تشکر
    29,780 در 7,851
    وبلاگ
    45
    دریافت
    16
    آپلود
    10

    پیش فرض

    شاهراه هاى سه گانه معرفت
    از اين بيان استفاده مى شود كه بشر براى نيل به مقصود، سه شاهراه در اختيار دارد، توده مردم غالباً از طريق نخست، و گروهى از راه دوم، و افراد انگشت شمارى بر اثر تكامل روحى از راه سوم استفاده مى كنند.
    امضاء




  7. Top | #16

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2403
    نوشته
    6,977
    صلوات
    80000
    دلنوشته
    55
    اَلـــلّـــ❤ـهـُـــ❤ـمَّ عَـــ❤ـجِـّــ❤ـلْ لِــ❤ـوَلــ❤ـیـــِّکَ ❤الــــْفــ❤ــَرَجْ
    تشکر
    45,127
    مورد تشکر
    29,780 در 7,851
    وبلاگ
    45
    دریافت
    16
    آپلود
    10

    پیش فرض


    1. راه تجربى و حسى


    مقصود، آن رشته ادراكاتى است كه از طريق حواس برونى وارد قلمرو ذهن مى گردند مثلاً هر يك از ديدنى ها و چشيدنى ها و بوييدنى ها و... از طريق ابزار ويژه خود، در محل ادراكات ما قرار مى گيرند و امروز اختراع تلسكوپ وميكروسكوپ و راديو و تلويزيون و اينترنت... كمك هاى شايان تقديرى به ادراكات بشر نموده و او را بر دور و نزديك مسلط ساخته است.

    امضاء




  8. Top | #17

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2403
    نوشته
    6,977
    صلوات
    80000
    دلنوشته
    55
    اَلـــلّـــ❤ـهـُـــ❤ـمَّ عَـــ❤ـجِـّــ❤ـلْ لِــ❤ـوَلــ❤ـیـــِّکَ ❤الــــْفــ❤ــَرَجْ
    تشکر
    45,127
    مورد تشکر
    29,780 در 7,851
    وبلاگ
    45
    دریافت
    16
    آپلود
    10

    پیش فرض



    2. راه استدلالى و تعقلى


    متفكران جهان با به كار انداختن دستگاه تعقل و انديشه، از يك رشته مقدمات بديهى و روشن و ثابت در علوم، يك رشته قوانين كلى خارج از حس را كشف مى كنند و قله هايى از معرفت و كمال را تسخير مى نمايند. قوانين كلى علوم به قيد كليت، مسائل فلسفى و آگاهى هاى مربوط به خدا و صفات وافعال او، و مسايلى كه در علم عقايد و مذاهب مطرح مى گردد، همگى مولود دستگاه تفكر و نتيجه به كار افتادن نيروى عقل انسانى است.

    امضاء




  9. Top | #18

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2403
    نوشته
    6,977
    صلوات
    80000
    دلنوشته
    55
    اَلـــلّـــ❤ـهـُـــ❤ـمَّ عَـــ❤ـجِـّــ❤ـلْ لِــ❤ـوَلــ❤ـیـــِّکَ ❤الــــْفــ❤ــَرَجْ
    تشکر
    45,127
    مورد تشکر
    29,780 در 7,851
    وبلاگ
    45
    دریافت
    16
    آپلود
    10

    پیش فرض



    3. راه الهام و اشراق


    اين راه، واقعيت شناسى سومى است كه در وراء دستگاه حس و تعقل قرار دارد، يك نوع واقعيت شناسى نوى است كه امكان آن از نظر علم و دانش قابل انكار نيست، البته نظام جهان بينى محدود مادى نمى تواند يك چنين ادراك غير حسى و تعقلى را بپذيرد امّا از نظر اصول علمى راهى براى انكار آن وجود ندارد.
    به گفته يكى از روان شناسان، جنبه هاى تجربى، به وسيله حواس شناخته مى شود و جنبه هاى عقلانى به واسطه انديشه منطقى و رياضى به مرحله ادراك مى رسد و سرانجام بر اثر اشراق و الهام، جلوه هايى از جنبه هاى ماوراى حس و استدلال، روشن بينى هاى برق آسا، و جرقه هاى روشنگر كه ذهن حساس نوابغ، از آنها برخوردار است به مقام رؤيت مى رسند.
    پرفسور «سوروكين» روان شناس معروف يكى از آن افرادى است كه وجود سه شاهراه حقيقت شناسى را به روشنى تصديق كرده و براى ادراك عرفانى و به اصطلاح الهام، مقام و منزلتى ويژه قائل است و صريحاً مى گويد: نمى توان اين راه را تخطئه و تحقير نمود. مگر مى توان آموزش گسترده اديان بزرگ را همانند كوته بينان نظام مادى ناچيز و بى حكمت شمرد و براى آن ارزشى قائل نگشت؟!
    بنابراين مى توان معرفت هاى سه گانه را به شرح زير نام گذارى كرد:
    1 . راه حس يا حس آگاهى.
    2. راه عقل يا خرد آگاهى.
    3. راه الهام يا دل آگاهى.
    امروز روانشناسى، الهام را به صورت يك واقعيت روانى پذيرفته و آن را چنين توصيف مى كند: ادراك ناگهانى، آگاهى بخش توضيح دهنده يك باره و بدون مقدمه، كه چون برق لامع در صفحه ذهن مى درخشد بى آن كه حتى غالباً پيشاپيش درباره آن انديشيده باشد.
    اهميت و نفوذ الهام در اكتشافات علمى مورد تأييد دانشمندان قرار گرفته است «آلبرت آنيشتين» كه در سال 1879ديده به جهان گشوده و در سال 1955 درگذشته است،با بسيارى از فلاسفه و عرفا هم آهنگ گشته و بسان برخى از دانشمندان اسلامى كه الهام را كليد معارف مى دانند وى الهام را عامل پر ارج در اكتشافات علمى مى داند.
    در سال 1931 دو دانشمند شيمى دان آمريكايى به نام «يلات» و «پيكر» پرسش نامه اى براى تحقيقى درباره اهميت الهام در كشف و حل مشكلات علمى، ميان گروهى از دانشمندان شيمى پخش كردند كه نتايج بسيار ارزنده آن انتشار يافته است.
    يكى از دانشمندان، مورد سؤال را اين طور پاسخ داده است: درباره حلّ مسأله اى كار و فكر مى كردم، ولى در اثر اشكالات و ابهام فراوان آن، تصميم گرفتم كه ديگر به كلى كار خاص به آن و تمام افكار مربوط به آن را كنار بگذارم. فرداى آن روز در حالى كه سخت مشغول كارى كاملاً از نوع ديگر بودم يك باره (فكر ناگهانى) مانند جهش برق، در خاطرم خطور كرد و آن همان حل مسأله اى بود كه مرا به كلى مأيوس كرده بود.
    نظير اين گزارش از «هانرى يوانكار» (1854ـ1912) رياضى دان نامى فرانسه و بسيارى ديگر از دانشمندان طبيعى، رياضى و فيزيك نقل شده است.
    جالب توجه اين است كه بسيارى از الهام هاى علمى كه سبب كشف و اقعيتى پر ارج شده است نه تنها با اشتغال و تمركز فكرى دانشمندان در زمان فعاليت شان ارتباط نداشته است، بلكه حتى با رشته تخصصى آنان نيز داراى رابطه نزديك نبوده است. شاهد گوياى اين مطلب اين است كه مثلاً «لوئى پاستور»(1822ـ 1895) با اين كه متخصص در شيمى بوده است، به كشف ميكرب موفق شده است.

    امضاء




  10. Top | #19

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2403
    نوشته
    6,977
    صلوات
    80000
    دلنوشته
    55
    اَلـــلّـــ❤ـهـُـــ❤ـمَّ عَـــ❤ـجِـّــ❤ـلْ لِــ❤ـوَلــ❤ـیـــِّکَ ❤الــــْفــ❤ــَرَجْ
    تشکر
    45,127
    مورد تشکر
    29,780 در 7,851
    وبلاگ
    45
    دریافت
    16
    آپلود
    10

    پیش فرض



    الهام و الكسيس كارل


    از ميان دانشمندان معاصر آقاى «الكسيس كارل» از جمله افرادى است كه براى الهام ، ارزش خاصى قائل شده است و معتقد است كه روشن بينان بدون استفاده از اعضاى حس خود، افكار ديگران را درك مى كنند و حوادث دور از لحاظ مكان و زمان را كم و بيش مى بينند و آن را يك موهبت استثنايى مى داند كه تنها افراد معدودى از آن برخوردار هستند. اين دانشمند نامى كوشيده است كه در اين بحث مطالب علمى و يقينى را از احتمالى جدا كند و در اينجا براى اين كه خوانندگان گرامى با نظريه اين دانشمند درباره الهام، بيشتر آشنا شوند خلاصه گفتار او را مى آوريم:
    مى نويسد:«به يقين اكتشافات علمى تنها محصول و اثر فكر آدمى نيست، و نوابغ علاوه بر نيروى مطالعه و درك قضايا، از خصايص ديگرى چون اشراق برخوردارند. با اشراق چيزهاى را كه بر ديگران پوشيده است مى يابند و روابط مجهول بين قضايايى را كه ظاهراً با هم ارتباط ندارند مى بينند و وجود گنجينه هاى مجهول را به فراست درمى يابند، تمام مردان بزرگ از موهبت اشراق برخوردارند و بدون دليل و تحليل، آنچه را كه دانستنش اهميت دارد مى دانند، يك مدير واقعى احتياجى به محك هاى هوش و اوراق اطلاعاتى براى انتخاب مرئوسين خود ندارد. يك قاضى خوب بدون توجه به جزئيات مواد و تبصره هاى قانون، و حتى گاهى به گفته «كاردوزو» با در دست داشتن ادعانامه غلط مى تواند حكم صحيح بدهد، يك دانشمند بزرگ خود به خود به سوى راهى كه منجر به كشف تازه اى خواهد شد كشانده مى شود. اين همان كيفيتى است كه پيشتر، الهام ناميده مى شد.
    دانشمندان را مى توان به دو دسته تقسيم كرد: يكى منطقى و ديگرى اشراقى، ترقى علوم، مرهون اين هر دو دسته است در علوم رياضى كه اساس و پايه كاملاً منطقى دارد، نيز اشراق سهم به سزايى دارد ميان رياضى دانان هم اشراقى مى توان يافت و هم منطقى، «هرميت و «ايرشتراس» اشراقى، «برتران» و «ريمان» منطقى، بودند. روشن بينان بدون استفاده از اعضاى حس خود، افكار ديگران را درك مى كنند و حوادث دور از لحاظ زمان و مكان را كم و بيش مى بينند و از بعضى اشياء و قضايا اطلاعات مطمئن ترى از آنچه با اعضاى حس درك مى شود مى دهند براى فرد روشن بين خواندن افكار شخصى ديگر، به اندازه توصيف چهره وى آسان است ولى كلمات «ديدن» و «حس كردن» براى بيان آنچه در شعور وى مى گذرد كافى نيست چون چيزى را نمى بيند در جايى جستجو نمى كند بلكه فقط «مى داند».
    در بسيارى از موارد هنگام مرگ يا هنگام مواجه شدن با يك خطر بزرگ، بين فرد با فرد ديگر ارتباطى برقرار مى شود و كسى كه در بستر مرگ افتاده و يا قربانى حادثه اى شده است براى يك لحظه، به شكل عادى خود، به نظر يكى از دوستان نزديكش مى رسد، اغلب اين شبح خيالى، خاموش و ساكت مى ماند و گاهى نيز سخن مى گويد و مرگ خود را خبر مى دهد و نيز گاهى، روشن بين از فاصله بعيد مى تواند منظره يا شخص يا صحنه اى را ببيند و آن را با دقت ترسيم و توصيف كند و چه بسيار كسانى كه در حال عادى روشن بين نيستند ولى در طول عمر خود يكى دوبار اين قبيل ارتباطات را تجربه كرده اند.
    به اين ترتيب گاهى شناسايى دنياى خارج، از راه هاى ديگرى به جز اعضاى حسى براى ما ميسر مى شود شكى نيست كه فكر مى تواند حتى از فواصل دور، دو فرد انسانى را مستقيماً با هم مربوط كند اين قضايا كه مطالعه آنها درعهده علم جديد «متاپسيشيك» است بايد همان طورى كه هست پذيرفته شود زيرا حقايقى در بردارد و جنبه اى از وجود انسانى را كه هنوز خوب شناخته نشده است معرفى مى كند و شايد بتواند علت روشن بينى فوق العاده برخى ها را براى ما روشن سازد.(17)
    بنابراين ادراك حسى و تعقلى دو وسيله است براى روح انسانى كه آگاهى او را از قسمتى از جهان خارج تأمين مى كند ولى در عين حال براى روح انسان وسيله ديگرى توصيف نشدنى وجود دارد كه ارتباط او را با جهان خارج برقرار مى نمايد و نتيجه آن امور زير است كه مورد تصديق همه دانشمندان مى باشد:
    1. اكتشافات علمى تنها محصول و اثر فكر آدمى نيست و نوابغ علاوه بر نيروى مطالعه و درك قضايا از نيروى الهام نيز برخوردارند.
    2. روشن بينان بدون استفاده از اعضاى حسى خود افكار ديگران را درك مى كنند تا آنجا كه براى فرد روشن بين خواندن افكار شخص ديگر، به اندازه توصيف چهره وى آسان است.
    3. هنگام مرگ يا پيش آمدن خطر ما بين فرد و فرد ديگر، ارتباطى برقرار مى شود و كسى كه در بستر مرگ افتاده، براى يك لحظه به شكل عادى خود به نظر يكى از دوستانش مى رسد.
    4. روشن بين مى تواند از فاصله دور، منظره يا شخص يا صحنه اى را ببيند و آن را با دقت ترسيم و توصيف كند.

    امضاء




  11. Top | #20

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    2403
    نوشته
    6,977
    صلوات
    80000
    دلنوشته
    55
    اَلـــلّـــ❤ـهـُـــ❤ـمَّ عَـــ❤ـجِـّــ❤ـلْ لِــ❤ـوَلــ❤ـیـــِّکَ ❤الــــْفــ❤ــَرَجْ
    تشکر
    45,127
    مورد تشکر
    29,780 در 7,851
    وبلاگ
    45
    دریافت
    16
    آپلود
    10

    پیش فرض



    شهود و فلسفه بركسن


    در ميان دانشمندان مغرب زمين «بركسن»(1859ـ 1941) بيش از افراد ديگر به شهود اهميت داده تا آنجا كه مخالفان مكتب وى، او را مظهر مخالفت با عقل و استدلال معرفى كرده و گروهى ديگر او را از «ايده آليستها» خوانده اند و اين نوع حق كشى ها در تاريخ علم فراوان است، او بسان ديگر دانشمندان، شهود را در مقابل حس و عقل در شمار منابع معرفت قرار داده است.


    امضاء




صفحه 2 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi