صفحه 3 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 61

موضوع: مرگ واقعيت ناشناخته

  1. Top | #21

    عنوان کاربر
    مدير محتوایی سایت
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    272
    نوشته
    1,469
    صلوات
    200
    دلنوشته
    1
    یا صاحب الزمان ادکنا
    تشکر
    12,343
    مورد تشکر
    3,366 در 936
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    آثار دنيايى ايمان به حيات اخروى و ياد آن

    1. درك ناپايدارى زندگى دنيوى

    تأثير اعتقاد به آخرت و يادآورى آن در فكر انسان اين است كه آدمى به خود و ديگر موجودات واقع بينانه مى نگرد و خود را جزئى از اجزاى اين جهان گذران مى داند كه مجموعاً به سوى يك جهان جاويد و ابدى در حركت اند.[43]
    2. تعديل غرايز و پرورش فضايل
    انسان با اين نظر واقع بينانه كه به دنياى ناپايدار دارد احساسات و غرايز درونى خود را تعديل و با توجه به مقصد و هدفى كه در پيش دارد آنها را محدود مى سازد.
    اعتقاد به معاد و كيفرهاى الهى انسان را وظيفه شناس مى سازد; چرا كه آدمى با اعتقاد به آخرت و توجّه به حساب و كتاب اعمال و رفتار در آن سرا، نمى تواند نسبت به وظايف خود در عرصه هاى مختلف زندگى بى تفاوت باشد، حتى اگر بهره ى كمى از عقل داشته باشد با مقايسه ى دنياى زودگذر و حيات جاويدان اخروى، دنيا را ترجيح نمى دهد، بلكه سعى در به دست آوردن راحتى و آسايش جاويدان اخروى خواهد داشت; مگر انسانى كه كاملا غافل است و در پى به دست آوردن مصالح و دفع مفاسد خود نيست و كاملا سرگرم لذايذ زودگذر دنيوى شده است. در حقيقت ياد مرگ پرده ى غفلت را از پيش روى انسان برمى دارد و او را متوجه حيات جاودانه ى آخرت مى كند تا گرفتار گناه و جنايت و فساد نشود كه در صورت ابتلا به اين امور، شقاوت ابدى و عذاب اخروى را براى خود كسب كرده است.
    پس يكى از راه هاى نجات از هواهاى نفسانى و تعديل غرايز درونى اين است كه همواره متوجه اين واقعيت باشيم كه نهايت كار ما مرگ است و به زودى از اين دنيا به آخرت كوچ خواهيم كرد و نتيجه ى اعمال خود را آن جا خواهيم ديد; لذا بايد مواظب باشيم اعمالى از ما سر نزند كه گرفتارى و عذاب اخروى را به دنبال داشته باشد.
    اگر انسان به اين درك و فهم برسد كه دنيا فانى است و عمر او با مرگ به انتها مى رسد و ديگر هيچ بهره اى از دنيا نخواهد داشت، ديگر اسير تكاثر در مال و جاه و مقام نمى گردد.
    وقتى انسان با ياد مرگ و آخرت تربيت يافت چنين باورى «ضمانت اجرايى» است و او طبق همين باور و اعتقاد همه ى اخلاق و كردار و عقايد خود را پايه ريزى مى كند، ولى انسانى كه از ياد مرگ و آخرت غافل است دليلى ندارد مقيّد به قانون باشد و به هر جنايتى دست مى زند.
    در نتيجه، ياد مرگ و آخرت و باورداشتن آن نه تنها غرايز انسان را تعديل مى كند و جلوى تجاوزات غريزى اش را مى گيرد، بلكه باعث پرورش و رشد فضايل او هم مى گردد; چون كسى كه هميشه به ياد مرگ و آخرت است همه ى اعمال و رفتارش را تحت مراقبت قرار مى دهد و مى كوشد رضايت خداوند متعال را جلب كند.[44]


    امضاء
    پرکشیدن مجال می خواهد
    آسمانی زلال می خواهد

    اشتیاق پرنده کافی نیست
    چون که پرواز بال می خواهد



  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #22

    عنوان کاربر
    مدير محتوایی سایت
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    272
    نوشته
    1,469
    صلوات
    200
    دلنوشته
    1
    یا صاحب الزمان ادکنا
    تشکر
    12,343
    مورد تشکر
    3,366 در 936
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    آيت الله جوادى آملى دراين باره مى فرمايد:

    صفات برجسته ى اخلاق در كنار ياد معاد و تذكر قيامت به كمال لازم مى رسد; زيرا ياد مرگ و عذاب قيامت انسان را دل شكسته و قلب او را خاشع مى سازد، قرآن كريم مى فرمايد:
    (وَ اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ وَ إِنَّها لَكَبِيرَةٌ إِلاّ عَلَى الْخاشِعِينَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ أَنَّهُمْ إِلَيْهِ راجِعُونَ);[45] از خدا يارى خواهيد و در كارها صابر و شكيبا باشيد و نماز به جاى آوريد كه نماز سخت مهم و بزرگ و كارى دشوار است; مگر بر خداپرستان; آن كسانى كه مى دانند (نه اين كه گمان داشته باشند) كه در پيشگاه پروردگار حاضر خواهند شد و به درگاه عزّتش رجوع خواهند كرد.
    ياد مرگ و عذاب، آنان را خاشع و خاكسار مى سازد...[46].
    3. تأمين عدالت اجتماعى
    انسان مدنى بالطبع است; يعنى به گونه اى خلق شده كه بايد در اجتماع زندگى كند; و از لوازم اجتماعى بودن تضاد و برخورد منافع است. در اجتماعى كه افراد نيرومند و ناتوان با هم زندگى مى كنند و قدرتمندان همواره مى خواهند همه چيز را به خود اختصاص دهند و غالباً از حدّ خود تجاوز و حقوق فقراى جامعه را پايمال مى كنند، به ناچار بايد قوانينى وضع شود كه حقوق همه ى طبقات اجتماع را محفوظ بدارد; لكن به كار بستن اين قوانين از تشريع و وضع آن مهم تر است. امروزه قواى قانون گذارى، قضايى و مجريه تا حدودى توانسته اند نظم و آرامش را در اجتماعات انسانى محقق كنند، ولى اين تنها مربوط به تبهكارى و فسادهاى ظاهرى است. نسبت به خلافكارى هاى پنهانى اين راه بى نتيجه است; به علاوه اين كه اگر مجريان اين قوانين بخواهند از مقام خود سوءاستفاده كنند، چه عاملى مى تواند سدّ راهشان شود؟ اين جاست كه حكومت هاى بشرى در تأمين عدالت اجتماعى به بن بست مى رسند. ولى اجتماعى كه زيربناى برنامه هاى آن را ايمان و ترس از خدا تشكيل مى دهد چنين نيست; زيرا كيفر گناه و يا عذاب هاى اخروى بهترين ضامن اجراى قوانين خواهند بود.[47]

    در آخر لازم است نكته اى را متذكر شويم و آن اين كه تصوّر مرگ و جهان پس از مرگ زندگى را بر انسان تلخ نمى كند و او را از فعاليت و كوشش در امور زندگانى بازنمى دارد; چرا كه علّت فعاليت انسان در امور زندگى حسّ احتياج است و با ياد مرگ و آخرت حسّ احتياج از بين نمى رود. بله، ياد آخرت انسان را از زياده روى در شهوت پرستى باز مى دارد و در طريقى قرار مى دهد كه مى داند پاداش هر كار نيك خود را روزى خواهد ديد، پس سعى و كوشش او به همين طريق معطوف مى شود.
    پس ياد مرگ و توجه به اين كه زندگى دنيوىِ انسان محدود است و تكرار و برگشت ندارد باعث مى شود كه انسان از فرصت هاى خود خوب استفاده كند و عمر خود را به بيكارى و بطالت نگذراند و همواره در فعاليت و تكاپو باشد.[48]





    امضاء
    پرکشیدن مجال می خواهد
    آسمانی زلال می خواهد

    اشتیاق پرنده کافی نیست
    چون که پرواز بال می خواهد


  4. Top | #23

    عنوان کاربر
    مدير محتوایی سایت
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    272
    نوشته
    1,469
    صلوات
    200
    دلنوشته
    1
    یا صاحب الزمان ادکنا
    تشکر
    12,343
    مورد تشکر
    3,366 در 936
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    تحقّق مرگ
    سوال : آيا خدا روح انسان ها را قبض مى كند، يا فرشتگان هم در اين امر دخالت دارند؟
    جواب : گاهى اين توهّم پيش مى آيد كه برخى از آيات قرآن كريم در باب مرگ (وتوفّاى) انسان، ظاهراً با هم سازگارى ندارند.
    قرآن كريم قابض ارواح (آن كه متصدّى قبض روح انسان است) را به سه صورت معرفى مى فرمايد:
    1. متوفّى خداست:
    (اللّهُ يَتَوَفَّى الاَْنْفُسَ حِينَ مَوْتِها);[49] خدا جان ها را هنگام مرگشان مى گيرد.
    2. متوفّى ملك الموت است:
    (قُلْ يَتَوَفّاكُمْ مَلَكُ الْمَوْتِ الَّذِي وُكِّلَ بِكُمْ);[50] بگو شما را فرشته ى مرگ، كه بر شما گمارده شده است، مى گيرد.
    3. متوفّى فرشتگان الهى هستند:
    (حَتّى إِذا جاءَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنا);[51] تا هنگامى كه مرگ يكى از شما فرارسد، فرستادگان ما (جان) او را مى گيرند.
    با اين اختلافى كه ظاهراً بين آيات وجود دارد، بالاخره قبض روح انسان ها برعهده ى كيست؟ آيا تنها خداست كه با قدرت خود ارواح انسان ها را قبض مى كند يا فرشتگان هم در اين امر دخالت دارند؟ و اگر دخالتى هست به چه نحوى است؟
    در پاسخ به اين پرسش بايد گفت: تنها و تنها خداوند متعال متصدّى قبض روح انسان است; اوست كه مى تواند بدون هيچ واسطه اى (استقلالا و بالذات) هر لحظه اى كه اراده كند با قدرت بى انتهايش روح و جان انسان ها را بگيرد و هيچ كس هم قدرت مقابله و مخالفت با اراده ى او را ندارد.
    امّا همين عمل (قبض روح) را گاهى به يكى از فرشتگان مقرّب خود كه ملك الموت (عزرائيل) نام دارد و يا گاهى به گروهى از فرشتگان كه جزء دستياران ملك الموت هستند، مى سپرد. در حقيقت ملك الموت و دستياران او به اذن خداوند متعال مأمور قبض روح انسان هستند و هيچ نقشى جز وساطت در اين امر ندارند و اساساً فرشتگان، استقلالى از خود ندارند و كاملا نقش واسطه را ايفا مى كنند. به طور مثال خطى كه بر صفحه ى كاغذ نگاشته شود، در مرتبه ى اول گفته مى شود «قلم خط را نوشته است.» و در مرتبه ى بالاتر، كشيدن خط را به دست نسبت مى دهيم و مى گوييم «اين دست است كه خط را نگاشته است.»; در نهايت، خط را به نويسنده و كاتب نسبت مى دهيم و مى گوييم «نويسنده، خط را نوشته است». در واقع فاعل حقيقى و بالذاتِ اين نوشته و خط، نويسنده است; امّا عمل نوشتن خط را گاهى به واسطه ها كه قلم و دست هستند نسبت مى دهند.

    امضاء
    پرکشیدن مجال می خواهد
    آسمانی زلال می خواهد

    اشتیاق پرنده کافی نیست
    چون که پرواز بال می خواهد


  5. Top | #24

    عنوان کاربر
    مدير محتوایی سایت
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    272
    نوشته
    1,469
    صلوات
    200
    دلنوشته
    1
    یا صاحب الزمان ادکنا
    تشکر
    12,343
    مورد تشکر
    3,366 در 936
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    عمل قبض روح نيز به همين صورت است. حقيقت اين عمل تنها به اراده و قدرت الهى محقّق مى شود و هيچ كسى در اين امر دخالت ندارد، امّا همين عمل را گاهى به واسطه ها كه ملك الموت و دستياران او هستند نسبت مى دهد.
    پس ملك الموت و دستياران او مستقلا و بى ارتباط با اراده ى حق اين فعل را انجام نمى دهند; بلكه كاملا مطيع و فرمان بردار اوامر الهى هستند و به هيچوجه از اراده ى الهى تخطّى نمى كنند.
    با توجه به مطالبى كه گفته شد روشن مى شود كه بين آيات الهى ناهماهنگى وجود ندارد، بلكه نسبت دادن قبض روح به غير خدا (ملك الموت و فرشتگان ديگر) از باب وساطت در افعال الهى است.[52]

    ویرایش توسط مدير محتوايي : 28-10-2023 در ساعت 18:10
    امضاء
    پرکشیدن مجال می خواهد
    آسمانی زلال می خواهد

    اشتیاق پرنده کافی نیست
    چون که پرواز بال می خواهد


  6. Top | #25

    عنوان کاربر
    مدير محتوایی سایت
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    272
    نوشته
    1,469
    صلوات
    200
    دلنوشته
    1
    یا صاحب الزمان ادکنا
    تشکر
    12,343
    مورد تشکر
    3,366 در 936
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    سوال : آيا به لحاظ مراتب و مقامات انسان ها، قبض روح آنها هم متفاوت است؟



    جواب : از آيات سه گانه اى كه در پاسخ پرسش قبل بيان داشتيم، استفاده مى شود كه به لحاظ مراتب و درجات انسان ها، قبض روح آنها هم متفاوت خواهد بود.[53]
    به استناد روايتى از اميرالمؤمنين (عليه السلام) مى توان گفت:[54]
    اختلاف قبض روح به اختلاف درجات قرب الهى برمى گردد; هر كس به مقامات بالاى معنوى و درجات عاليه اى از قرب پروردگار رسيده باشد، خداوند متعال، روح او را بدون واسطه، قبض مى كند. اين گروه از انسان ها جزء كامل ترين افراد بشر محسوب مى شوند.
    دسته ى دوّم كسانى هستند كه به شايستگى هايى خاصّ و مقامات خوبى رسيده، امّا توان آن را نداشته اند كه خود را به درجات گروه اول برسانند. متصدّى قبض روح اين گروه از انسان ها «عزرائيل» خواهد بود كه از فرشتگان مقرّب است.
    دسته ى سوم انسان هاى ضعيف و متوسط از لحاظ ايمان و تبهكاران هستند كه توسط دستياران ملك الموت قبض روح مى شوند، الّا اين كه فرشتگان روح تبهكاران را با عذاب و شكنجه قبض مى كنند، ولى از مؤمنانِ متوسط با سلام و تحيّت استقبال مى كنند و جان آنها را مى گيرند.[55]

    امضاء
    پرکشیدن مجال می خواهد
    آسمانی زلال می خواهد

    اشتیاق پرنده کافی نیست
    چون که پرواز بال می خواهد


  7. Top | #26

    عنوان کاربر
    مدير محتوایی سایت
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    272
    نوشته
    1,469
    صلوات
    200
    دلنوشته
    1
    یا صاحب الزمان ادکنا
    تشکر
    12,343
    مورد تشکر
    3,366 در 936
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    سوال : ملك الموت در هنگام قبض روح انسان به چه صورتى ظاهر مى شود؟



    جواب : از آيات كريمه ى قرآن و روايات معصومين(عليهم السلام) استفاده مى شود كه قبض روح انسان ها با هم متفاوت است و برخورد فرشتگان مرگ با انسان هاى متوفّى كاملا فرق مى كند. با يكى از روى ملاطفت و رأفت و با صورتى زيبا برخورد مى كنند و با ديگرى از روى غضب و شدّت و با چهره اى زشت و كريه المنظر.
    بايد روشن بشود بالاخره چهره ى قابض ارواح به چه شكلى است و چگونه در مقابل انسان محتضر ظاهر مى شود.
    در ابتدا حديثى را در اين باب نقل مى كنيم:
    روايت شده است كه:
    حضرت ابراهيم خليل(عليه السلام)به ملك الموت گفت: آيا مى توانى با آن صورتى كه روح فاجر را قبض مى كنى خودت را به من بنمايى؟ ملك الموت عرض كرد: تو طاقت و تحمّل اين را ندارى (كه مرا بدان صورت ببينى) حضرت ابراهيم(عليه السلام) فرمود: بلى (طاقت دارم تو را بدان صورت ببينم). ملك الموت عرض كرد: صورت خود را از من برگردان و سپس مرا ببين. حضرت ابراهيم(عليه السلام) بدين طريق به ملك الموت نظر كرد; ناگهان ديد مرد سياه چهره اى با موهاى راست شده و بوى متعفّن و با لباس هاى سياه، به طورى كه از دهان و از دو سوراخ بينى او دود و آتش زبانه مى كشيد، در مقابل او حاضر است. حضرت ابراهيم(عليه السلام)غش كرد...[56].

    ویرایش توسط مدير محتوايي : 03-11-2023 در ساعت 16:44
    امضاء
    پرکشیدن مجال می خواهد
    آسمانی زلال می خواهد

    اشتیاق پرنده کافی نیست
    چون که پرواز بال می خواهد


  8. Top | #27

    عنوان کاربر
    مدير محتوایی سایت
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    272
    نوشته
    1,469
    صلوات
    200
    دلنوشته
    1
    یا صاحب الزمان ادکنا
    تشکر
    12,343
    مورد تشکر
    3,366 در 936
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    امّا ملك الموتى كه با چهره اى زيبا و نكو در مقابل حضرت ابراهيم(عليه السلام)حضور داشت چگونه به صورتى زشت و كريه مبدّل شد؟

    بايد گفت: فرشتگان موجوداتى مجرّدند. مجردات در مقابل مادّيات اند. مادّه محدود به زمان و مكان و دست خوش تغيير و تحوّل و در معرض زوال و فساد است، به خلاف مجردات كه از اين خصوصيات مبرّا هستند.
    فرشتگان نيز موجوداتى منزّه از مادّه اند; لذا خصوصيات مادّه در آنها راه ندارد و شكل نمى پذيرد.[57] حال كه فرشتگان چنين اند، پس اين همه روايات كه از هيئت و شكل فرشتگان خبر داده اند (از جمله روايت مزبور) چه مى شوند؟
    بايد گفت همه ى اين اخبار از باب «تمثّل» است و تمثّل با «تشكّل» فرق مى كند.
    معناى تمثّل ملك به صورت انسان اين است كه ملك در ظرف ادراك بيننده به صورت انسان درمى آيد، در حالى كه بيرون از ظرف ادراك او واقعيّت و خارجيّت ديگرى دارد و آن عبارت از صورت ملكى است.
    به خلاف تشكّل كه اگر ملك به صورت انسان متصور و متشكل بشود، مبدّل به انسان واقعى مى شود; چون در حالت تشكّل، هم در ظرف ادراك بيننده و هم در خارج ادراك، صورتى يكسان دارد.[58]
    قرآن كريم در جريان تمثّل جبرئيل براى حضرت مريم(عليها السلام) مى فرمايد:
    (فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِيًّا);[59] جبرئيل به صورت بشرى براى مريم(عليها السلام) تمثّل كرد.
    و اين بدين معناست كه جبرئيل در ادراك مريم(عليها السلام) به صورت بشرى محسوس شد نه اين كه واقعاً جبرئيل به همان صورت درآمده باشد (بلكه در خارج از ادراك حضرت مريم(عليها السلام) صورتى غير از صورت بشرى داشت).
    پس تمثّل عبارت است از ظهور چيزى براى انسان به صورتى كه انسان با آن الفت دارد و متناسب با همان غرضى است كه به خاطرش ظهور كرده است; مثلا جبرئيل به صورت بشرى تمثّل كرد; چون مألوف و معهود آدمى از رسالت همين است كه شخص رسول رسالت خود را بگيرد و نزد مرسل اليه (آن كه پيام براى او فرستاده شده كه در اين مثال حضرت مريم(عليها السلام) بوده است) بيايد و از طريق تكلّم و گفتوگو آن را ادا كند. يا مانند تمثّل دنيا براى امام اميرالمؤمنين (عليه السلام)كه به شكل زنى زيبا و فريبنده ظهور كرد; چون معهود و مألوف دل هاى بشرى همين است كه در مقابل دخترى زيبا بيش از هر چيزى فريفته مى شود.[60]
    امضاء
    پرکشیدن مجال می خواهد
    آسمانی زلال می خواهد

    اشتیاق پرنده کافی نیست
    چون که پرواز بال می خواهد


  9. Top | #28

    عنوان کاربر
    مدير محتوایی سایت
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    272
    نوشته
    1,469
    صلوات
    200
    دلنوشته
    1
    یا صاحب الزمان ادکنا
    تشکر
    12,343
    مورد تشکر
    3,366 در 936
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    با بيان اين مقدمه كه اولا، فرشتگان، موجوداتى مجرّدند و ثانياً، اگر رابطه اى بين ملائكه و انسان هست به صورت تمثّل است و ملائكه هيچ گونه تشكّلى ندارند، نوبت به پاسخ پرسش اين بخش مى رسد و آن اين كه ملك الموت و دستياران او در هنگام قبض روح داراى شكل خاصّى نيستند، بلكه اين تلقّى و دريافت و ادراك انسان محتضر از فرشته ى مرگ است كه او را به صورت خاصّى رؤيت مى كند.
    در حقيقت بايد گفت: ملك الموت و فرشتگان قابض ارواح مانند آيينه صاف و روشن اند و در مقابل هر محتضرى كه قرار مى گيرند صورت ملكوتى صفات و اخلاق و اعتقادات خود او را نشانش مى دهند; در واقع انسان محتضر صورت برزخى ملكاتِ خود را در فرشته ى مرگ مى بيند، لذا فرشتگانى كه مأمور قبض روح مؤمنان هستند، بنا به روايات وارد شده، صورتى زيبا دارند و در مقابل، مأموران قبض روح كافران و تبهكاران چهره اى زشت و كريه دارند.
    امضاء
    پرکشیدن مجال می خواهد
    آسمانی زلال می خواهد

    اشتیاق پرنده کافی نیست
    چون که پرواز بال می خواهد


  10. Top | #29

    عنوان کاربر
    مدير محتوایی سایت
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    272
    نوشته
    1,469
    صلوات
    200
    دلنوشته
    1
    یا صاحب الزمان ادکنا
    تشکر
    12,343
    مورد تشکر
    3,366 در 936
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    در نتيجه، شكل ظهور فرشته ى مرگ، هنگام قبض روح، به ملكات و اعتقادات شخص محتضر بستگى دارد. هر چه اعمال و نيّات و عقايد انسانِ محتضر پاك و بى شائبه باشد، ملكى را كه رؤيت مى كند زيباتر و دلرباتر است و هر چه اعمال انسان زشت و پليد باشد، فرشته اى را كه مى بيند خشن تر و وحشتناك تر است.
    سوال : آيا فرشته ى مرگ مى تواند در يك زمان، روح افراد متعدد را در جاهاى متفاوت قبض كند؟
    جواب : از آن جا كه فرشتگان جزء موجودات مجرّدند و مجرّدات محدود به زمان و مكان نيستند، پس چنين نيست كه فرشته اى در مكانى باشد و نتواند در مكان ديگرى حاضر شود.[61]
    حال كه هم ملك الموت و هم فعل او كه قبض روح انسان است، مجردند، پس ملك الموت با قوه ى خاصّى روح انسان را كه او هم از مجردات است قبض مى كند و اين ها هيچ كدام در ظرف زمان و مكان محقق نمى شود; لذا اشتغال فرشته ى مرگ براى قبض روح يك انسان او را از قبض روح انسان ديگرى كه در مكان دورترى است، ناتوان نمى كند، بلكه چون ملك الموت موجودى مجرّد است در يك زمان مى تواند چند انسان را كه در چند مكان مختلف هستند قبض روح كند.
    ویرایش توسط مدير محتوايي : 14-12-2023 در ساعت 18:02
    امضاء
    پرکشیدن مجال می خواهد
    آسمانی زلال می خواهد

    اشتیاق پرنده کافی نیست
    چون که پرواز بال می خواهد


  11. Top | #30

    عنوان کاربر
    مدير محتوایی سایت
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    272
    نوشته
    1,469
    صلوات
    200
    دلنوشته
    1
    یا صاحب الزمان ادکنا
    تشکر
    12,343
    مورد تشکر
    3,366 در 936
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض


    مؤيّد اين مطلب روايتى است از امام صادق(عليه السلام) كه فرمود:
    از ملك الموت پرسيده شد: چگونه در يك لحظه ارواح را قبض مى كنى در حالى كه بعضى از آنها در مغرب اند و بعضى در مشرق؟ پاسخ داد: اين ارواح را به خود مى خوانم و آنها اجابت مى كنند.[62]

    امضاء
    پرکشیدن مجال می خواهد
    آسمانی زلال می خواهد

    اشتیاق پرنده کافی نیست
    چون که پرواز بال می خواهد


صفحه 3 از 7 نخستنخست 1234567 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi