ثمره لهو و لعب و محبت دنيا
مهاجر اسدي از امام صادق عليه السلام نقل مي كند كه فرمود: حضرت عيسي عليه السلام نقل مي كند كه فرمود: حضرت عيسي بر دهكده اي عبور كرد كه مردم آن به همراه پرندگان و
ص: 76
1- داستان هاي شگفت از عالم برزخ، از كتاب عذاب هاي قبر.
حيوانات يكجا و ناگهاني مرده بودند؛ حضرت عيسي عليه السلام فرمودند:
«اينان در اثر غضب خداوند (يك دفعه) مرده اند، زيرا اگر به طور طبيعي و تدريجي مي مردند يكديگر را دفن مي كردند.»
حواريون عرض كردند: يا روح الله (1)، از خداوند بخواه آنان را زنده كند و به ما خبر دهند كه اعمال آنها چه بوده است كه به واسطه آن هلاك شدند تا ما از آن اعمال دوري نماييم.
حضرت عيسي عليه السلام تقاضاي آنان را از خداوند درخواست كرد. از طرف پروردگار خطاب آمد كه در شب بجاي بلمدي برو آنان را صدا بزن تا به تو خبر دهند
عيسي عليه السلام شب به جاي بلندي رفت و آنها را ندا كرد يكي از آنان جواب داد: يا روح الله! چه مي فرماييد؟
حضرت عيسي عليه السلام فرمود: واي بر شما، اعمال شما چه بوده اكه به واسطه آن هلاك شده ايد؟
آن شخص گفت: اعمال ما عبادت طاغوت، محبت دنيا، ترس كم، آرزوي دراز، غفلت و لهو ولعب بود.
عيسي عليه السلام فرمود: محبت دنياي شما چطور بود؟
مرده گفت: مانند دوستي بچه به مادر، ما دنيا را دوست مي داشتيم وقتي دنيا به روي ما روي آورد خوشحال و مسرور مي شديم. و زماني كه از ما روي مي گردنيد گريه مي كرديم و غضبناك مي شديم.
عيسي عليه السلام فرمود: عبادت طاغوت شما چطور بود؟
مرده گفت: از گناهكاران و جنايتكاران پيروي مي كرديم.
عيسي عليه السلام فرمود: سرانجام چه شديد؟م.
ص: 77
1- لقب حضرت عيسي عليه السلام.
مرده گفت: شب همه به سلامت خوابيديم صبح كه شد همه در هاويه بوديم.
عيسي عليه السلام فرمود: هاويه چيست؟
مرده گفت: كوه هايي است از آتش كه تا قيامت بر ما افروخته مي شود.
عيسي عليه السلام فرمود: شما چه گفتيد و به شما چه جواب دادند؟
مرده گفت: گفتيم ما را به دنيا برگردانيد تا در آن زهد بورزيم. گفتند: دورغ مي گوييد.
عيسي عليه السلام فرمود: چطور از ميان آن همه تو فقط با من سخن مي گويي؟
مرده گفت: يا روح الله! آن ها دهانه هاي آتشين بر دهان داشتند كه به دست فرشتگان عذاب و غضب بود و من در ميان آنان بودم ولي اعمال آن ها را نداشتم. وقتي كه عذاب آمد مراهم فرا گرفت و من به رشته اي لب دوزخ آويزانم نمي دانم كه در آن مي افتم يا از آن نجات پيدا مي كنم.
سپس حضرت عيسي عليه السلام به حواريون رو كرد و فرمود:
اي دوستان خدا خوردن نان خشك و كمي نمك نامرغوب و روي مزبله ها به سر بردن و در سلامتي دنيا و آخرت بودن خيلي بهتر است. (1)