استاد مطهری ره در مورد تعدد زوجات می گوید: اسلام چندهمسری را به وجود نیاوردزیرا قرن ها پیش از اسلام وجود داشت و آن را نسخ نكرد زیرا برای اجتماع مشكلاتی پیش می آمد كه راه چارهء آن منحصراً تعددزوجات است ولی اسلام رسم تعدد زوجات را اصلاح كرد. اولین اصلاحی كه به عمل آورداین بود كه آن را محدود كرد. قبل از اسلام تعدد زوجات نامحدودبود و یك نفر می توانست صدها زن داشته باشد و از آن ها حرمسرایی به وجودآورد ولی اسلام برای آن حداكثر معیّن كرد و به یك نفر اجازه نداد بیش از چهارزن داشته باشد....
اصلاح دیگری كه اسلام به عمل آورداین بود كه عدالت را شرط كرد واجازه نداد تبعیضی میان زنان یا فرزندان آن ها صورت بگیرد.(استاد مطهری , نظام حقوقی زن در اسلام , ص 445ـ 446 با تلخیص)
قوانین اسلام براساس نیازهای واقعی بشراست، نه بر اساس احساسات، زیرا ممكن است هر زنی از آمدن رقیب (در زندگی ناراحت بشود، ولی وقتی مصلحت تمام جامعه درنظر گرفته شود و احساسات را به كنار بگذاریم، فلسفه تعدد زوجات روشن میشود. هیچ كس نمیتواند انكار كند كه:
1) مردان در حوادث گوناگون زندگی، بیش از زنان در خطر مرگ قرار دارند و در جنگها و حوادث دیگر، قربانیان اصلی را آنها تشكیل میدهند
2) بقای غریزه جنسی مردان از زنان طولانیتر است، زیرا زنان در سن معینی، آمادگی جنسی خود را از دست میدهند، در حالی كه در مردان چنین نیست.
3) هم چنین زنان به هنگام عادت ماهانه و قسمتی از دوران حاملگی، عملاً ممنوعیت آمیزش دارند، در حالی كه در مردان این ممنوعیت وجود ندارد.
از همه گذشته زنانی هستند كه به علل گوناگونی همسران خود را از دست میدهند و اگر تعدد زوجات نباشد، آنها باید برای همیشه بدون همسر باقی بمانند.
با درنظر گرفتن این واقعیتها در این گونه موارد (كه تعادل میان مرد و زن به هم میخورد) ناچاریم یكی از سه راه ذیل را انتخاب كنیم.
1) مردان تنها به یك همسر در همه موارد قناعت كنند و زنان بیوه تا پایان عمر بدون همسر باقی بمانند و تمام نیازهای فطری و خواستههای درونی و احساسی خود را سركوب كنند
2) مردان فقط دارای یك همسر قانونی باشند، ولی روابط آزاد و نامشروع جنسی را با زنانی كه بی شوهر ماندهاند، به شكل معشوقه برقرار سازند.
3) كسانی كه قدرت دارند بیش از یك همسر را اداره كنندو از نظر جسمی و مالی و اخلاقی مشكلی برای آنها ایجاد نمیشود، نیز قدرت بر اجرای كامل عدالت میان همسران و فرزندان دارند، به آنها اجازه داده شود كه بیش از یك همسر انتخاب كنند.
مشکلات راه اول :
v مشكلات اجتماعی
v به مبارزه بر خواستن با فطرت و غرائز و نیازهای روحی و جسمی بشر و نادیده گرفتن عواطف و احساسات این گونه زنان مبارزهای است كه پیروزی در آن نیست
v غیر انسانی بودن این روش بر هیچ كس بر فرض عملی شدن بر کسی پوشیده نیست.
به طور کلی تعدد همسر را در موارد ضرورت نباید تنها از دریچه چشم همسر اول مورد بررسی قرار داد، بلكه از دریچه چشم همسر دوم و مصالح و مقتضیات اجتماعی باید مورد مطالعه قرار داد. آنها كه مشكلات همسر اول را در صورت تعدد زوجات عنوان میكنند، كسانی هستند كه یك مسئله سه زاویهای را تنها از یك زاویه نگاه میكنند، زیرا تعدد همسر هم از زاویه دید مرد و هم از زاویه دیدهمسر اول، نیز از زاویه دید همسر دوم باید مطالعه شود، آن گاه با توجه به مصلحت مجموع در این باره قضاوت كنیم.
مشکلات و موانع راه دوم :
v به رسمیت شناختن فحشا
v زنانی كه به عنوان معشوقه مورد بهره برداری جنسی قرار میگیرند، نه تأمین دارند و نه آیندهای و شخصیت آنها پایمال می شود
بنابراین تنها راه سوم میماند كه هم به خواستههای فطری و نیازهای غریزی زنان باید پاسخ مثبت داد و هم از عواقب شوم فحشا و نابسامانی زندگی این دسته از زنان بركنار ماند و جامعه را از گرداب گناه بیرون برد