صفحه 3 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 52

موضوع: ویژه نامه ولادت حضرت فاطمه زهرا(ع) و گرامیداشت روز مادر{ مادر آسمانی}

  1. Top | #21

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,203 در 63,581
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض






    هیچ کس، تو را نشکست
    حتی پهلویت را!

    نامِ زیبایت هست...
    و من ـ امّا ـ هرچند شکستم،
    هنوز پهلویت هستم.

    چرا بی نشانت می خوانند شاعران؟!
    اینها همه نشانه‌های توست،
    اما تو مثل اینها نیستی!


    من شاعر نیستم فقط می دانم نامت که می آید،
    چشم‌هایت شمعی در دلم می‌افروزند
    و به داغت می سوزند.

    هیچ کس، تو را نشکست.

    و دلم می گوید:

    «فاطمه، فاطمه است»!



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #22

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    November 2012
    شماره عضویت
    11038
    نوشته
    8,642
    صلوات
    396
    دلنوشته
    4
    ادرکنا یا سیدالشهدا
    تشکر
    2,051
    مورد تشکر
    1,882 در 1,042
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    سرچشمه خوبی ها


    ای زیباترین کلام خدا، ای لطیف ترین آیه خلقت
    نکویی به نام تو نامور است و خوبی از تو سرچشمه می گیرد.


    زیبایی با تو معنا می شود و خیر با تو وجود می یابد.
    در مدح گوهری چون تو کلام پدرت رسول خدا(ص) گویاتر است که فرمود:

    اگر خوبی و نیکویی به صورت انسانی متجلی می شد،
    به حق که آن فاطمه بود، بلکه فاطمه از آن برتر و والاتر است.


    آری، فاطمه، دختر من، در طینت و شرافت
    و کرامت، بهترین کس روی زمین است.





    امضاء

  4. Top | #23

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    November 2012
    شماره عضویت
    11038
    نوشته
    8,642
    صلوات
    396
    دلنوشته
    4
    ادرکنا یا سیدالشهدا
    تشکر
    2,051
    مورد تشکر
    1,882 در 1,042
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    وسع کم داشته را لطف فراوان باید
    از عطش سوخته را رحمت باران باید

    تا به اوج کرم دست کریمان برسیم
    سیر در معرفت سوره ی انسان باید


    گل اگر میل به گلدان نکند میمیرد
    سر سودا زده را شوق بیابان باید

    لطف این طایفه به خون جگری وابسته ست
    شانه تا که برسد زلف پریشان باید


    مادری کن که به این مادریت محتاجیم
    کودکی گم شد اگر،گرمی دامان باید

    گرچه ما لکه ی ننگیم و مضافیم همه
    دور سجاده تو گرم طوافیم همه


    انبیایی که کرامات مکرر دارند
    چشم امید به یک جلوه ی کوثر دارند

    آسمانی شده ها در تب و تاب اینند
    کمی از خاک قدم های تو بردارند


    تا بخواهی در این خانه کنیز آوردیم
    نذر تو قوم عجم هر چه که دختر دارند

    فاطمه جلوه مولاست،علی جلوه ی او
    این دو آیینه به هم حسن برابر دارند


    ذکر تسبیح تو هر لحظه به روی لب ماست
    مست ها دائما انگیزه ی ساغر دارند

    آیه با زیر عبا رفتن تو نازل شد
    پنج تن با قدم فاطمه محور دارند


    دل به دست تو سپردیم طلا پس دادی
    باز هم بیشتر از حد گدا پس دادی

    مینویسم سر خط یا علی و یا زهرا
    قافیه ساختم از نام علی با زهرا


    آسمان روی زمین و پدر خاک علی
    حضرت کوثر ما، مادر دریا، زهرا

    سپر محکم هر غصه ی پیغمبر علی
    راحت جان علی،جوشن مولا، زهرا


    حشر اسرا و قلم،فاطر و زلزال علی
    کهف یس نبأ و واقعه طه،زهرا

    نور الانوار علی، مخزن الاسرار علی
    سر مستور شده،باطن و معنا،زهرا


    پیش عالم همه جا عالمه باید باشد
    هرکجا هست علی فاطمه باید باشد

    شأن دستی که دخیل است به کوثر بالاست
    چون که غوغای تو در وادی محشر بالاست


    سوختن،آب شدن،بی کس و بی یار شدن
    سختی عشق همینست،رهش سربالاست

    تا ز تو دور شدم گریه کنان برگشتم
    حس وابستگی طفل به مادر بالاست


    هر چه دارید به خانه،به گدا میبخشید
    خب طبیعیست شلوغی دم این در بالاست

    خطبه ی مسجد تو شهد تمام دین است
    لطف زهراست فقط،شیعه سرش گر بالاست


    همه ی زندگی ات را به امامت دادی
    از زمین خوردن تو،پرچم حیدر بالاست

    بروی شهپر جبرئیل فقط جای تو بود
    شاهد بندگی تو ورم پای تو بود


    طی شده فاطمیه،روضه به پا هست هنوز
    داغ تشییع تنت بردل ما هست هنوز

    علت خانه نشینی علی معلوم است
    رد خون،برروی مسمار بجا هست هنوز


    بچه ها بعد تو از خواب و خوراک افتادند
    بین یک شانه ز مویت،دو سه تا هست هنوز

    زینبت برد ز تو ارث زمین خوردن را
    دختری منتظر کرب و بلا هست هنوز


    میرسد نوبت آن لحظه که در روز دهم
    بدن شاه به گودال رها هست هنوز

    دور تا دور تنش پر شده از اهل زنا
    اثر تیر جدا،نیزه جدا هست هنوز


    آتش خیمه همان آتش پشت در بود
    سر بر نیزه همان زخم سر مادر بود


    شاعر : سید پوریا هاشمی



    امضاء

  5. Top | #24

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    November 2012
    شماره عضویت
    11038
    نوشته
    8,642
    صلوات
    396
    دلنوشته
    4
    ادرکنا یا سیدالشهدا
    تشکر
    2,051
    مورد تشکر
    1,882 در 1,042
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    سلام بر یاس خوشبوی علی


    آمد...
    و واژگان نور میان کلام جهانیان جان گرفت
    و آسمان عشق در میان دوستان ایمان، باران

    آمد....
    و هرم حضور آفتابی‌اش سلام و صلوات را مهمان چشمان عاشقان کرد
    و حضور و رایحه سبز ایمان را تکرار،
    و زیباترین گل وجود ،
    فاطمه( س ) برشاخسار نبوت شکفت.


    در آسمان مکه و در منزل نزول وحی، شوری برپا بود.
    فرشتگان و حوریان بهشتی هلهله کنان و تبریک گویان به زمین می‌آمدند
    و گرداگرد خدیجه حلقه می زدند
    و آیه « فتبارک الله احسن الخالقین» را زمزمه می‌کردند.

    آن شب درهای عرش گشوده شده بود و لیله القدر خدا
    و تنزل الملائکه تفسیر شده و از دامان پاک خدیجه،
    ناز دانه نبوی و گل سپید احمدی درخشید.




    امضاء

  6. Top | #25

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    November 2012
    شماره عضویت
    11038
    نوشته
    8,642
    صلوات
    396
    دلنوشته
    4
    ادرکنا یا سیدالشهدا
    تشکر
    2,051
    مورد تشکر
    1,882 در 1,042
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض









    آمد کسی که خیر کثیر پیمبر است
    خیر کثیر ... نه ... نه ... بوالله کوثر است

    بی فاطمه که شیر خدا همسری نداشت
    بی شک و شبهه فاطمه همتای حیدر است


    وقتی علی و فاطمه آیینه ی هم اند
    با این حساب فاطمه هم مرد خیبر است

    حتی ابونعیم و سیوطی نوشته اند :
    از مریم و خدیجه و حوا هم او سر است


    من مانده ام که روز جزا او چه می کند
    با چادری که سایه ی صحرای محشر است

    محشر مقام فاطمه محشر به پا کند
    روز جزا شفاعت او چیز دیگر است


    او مادر حسین و حسن ... مادر همه است
    روز تولدش به خدا روز مادر است

    اخلاص و قدر و فاطر و نور و تبارک ست
    میلاد با سعادت کوثر مبارک است


    زهرا همان که آینه ی کردگار بود
    خورشید، در مقابل نورش غبار بود

    سلمان چه دید؟ دید که می چرخد آسیاب
    وقتی که او مقابل پروردگار بود


    نُه سال نَه ... که از ازل ... آغاز بی زمان
    حیدر،«خدای عشق»، به عشقش دچار بود

    هر چار فصل عمر علی از وجود او
    اصلاً خزان نداشت تماماً بهار بود


    «تکبیر» و «حمد» و گفتن «تسبیح» جای خود
    تسبیح او به ذکر «علی» در شمار بود

    زهرا نگو بگو اسد شیر حق، علی
    با تیغ خطبه اش دو جهان تار و مار بود


    حامی محکم و پر و پا قرص مرتضاست
    حیدر بدون فاطمه بی ذوالفقار بود

    وقتی که ذوالفقار علی رام فاطمه است
    حتماً «وَ إن یکاد» علی نام فاطمه است


    خورشید مصطفی که ضُحایش زبانزد است
    مصداق هل اتاست، عطایش زبانزد است

    جبریل هم ز سفره ی او رزق می گرفت
    زیرا شنیده طعم غذایش زبانزد است


    بیتش شده محل عبور و مرور وحی
    پیغمبر است و غار حرایش زبانزد است

    حورا الانسیه شدنش جای بحث داشت
    از بس که این فرشته ... نمایش زبانزد است


    آیینه ای که پرتو او را کسی ندید
    رفته به مادرش که حیایش زبانزد است

    همسایه از دعای شبش نور می گرفت
    در بین خاص و عام، دعایش زبانزد است


    یک پنجم زمین به صداقش در آمده
    با این حساب، لطف خدایش زبانزد است

    آری خدا خدایی خود را به پاش ریخت
    اصلاً عجیب نیست بهایش زبانزد است


    مریم اگر دو وعده غذاش آسمانی است
    زهرا همیشه مائده هاش آسمانی است

    ای مادری که خلقت عالم به نام توست
    دنیا هنوز محو شکوه مقام توست


    آدم به اسم اعظم تو ارتقا گرفت
    این هم یکی ز معجزه ی ختم نام توست

    «یا فاطرُ بفاطمه» ذکر گشایش است
    این تازه گوشه ای ز فیوضات عام توست


    ای کوثری که ساقی تو مرتضی بُوَد
    تنها نه او ... که کلّ جهان مست جام توست

    حتّی نبی که اوج مقامش مُبرهن است
    با پا شدن به پای تو در احترام توست


    آیات هل اتی که نشانی ز بندگی است
    یک چشمه از سحاب ثواب صیام توست

    روزی سه بار کار تو شمس الضّحایی است
    با این حساب رونق ما از قوام توست


    یک آسیاب دستی و یک قطعه ی حصیر
    این ها همان جهیزیه های امام توست ....

    ... این ها نشان دهنده ی زهد و کرامت است
    یعنی که سادگی و قناعت پیام توست


    مادر! اگر چه رنج فراوان کشیده ای
    می آید آن زمان که دو عالم به کام توست

    با پهلوی شکسته و کودک به روی دست
    می آیی و تقاص مدینه کلام توست


    این بیت آخر است نوشتم برای تو
    هستی من فدای تو و بچه های تو


    شاعر : محمّد فردوسی





    امضاء

  7. Top | #26

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    November 2012
    شماره عضویت
    11038
    نوشته
    8,642
    صلوات
    396
    دلنوشته
    4
    ادرکنا یا سیدالشهدا
    تشکر
    2,051
    مورد تشکر
    1,882 در 1,042
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    میلاد نور

    کوچه ها آرامشی عجیب داشت
    و تمام چشم های آسمانی،
    زمین را به تماشا نشسته بودند؛
    اشتیاق در چشمان همه موج می زد؛
    ستاره ها گونه گونه،
    اشتیاقشان را به پنجره های پشت پلک های زمین می ریختند؛
    چه خبر بود؟!
    شاخه های تمام درختان، انارریز شده بود
    و در امتداد چشمان تمام پرندگان،
    دانه دانه شوق چیده می شد.

    پاسی از انتظار گذشته بود
    و حوصله زمین،
    آمدنت را مرور می کرد.

    مادر آماده بود که کوثر را
    در دامن زمین به جریان درآورد
    و پدر، خوشه خوشه سلام
    از چشمانمش می ریخت.

    پدرم آرام تو را انتظار می کشید
    و چشمانش را به دریچه های آسمان دوخته بود
    و سپاسش را قنوت قنوت زمزمه می کرد.

    بوی آمدنت، دامن مادر را پر کرده بود؛
    ستاره ها، از آسمان تا زمین را کهکشانی کشیده بودند
    که به دامان مادر ختم می شد.
    «انا اعطیناک الکوثر».

    پروانه ها ریختند و پنجره ها لبریز شدند.
    صخره ها لبخندهایشان را به سینه آسمان پرتاب می کردند
    و درودها بسترهایشان را رها کرده
    به سمت دستان تو روی آورده بودند.
    مهتاب، خوشه خوشه باران نور می بارید.

    حالا دستان زمین قنوتی شده بود، سپاسگذار آمدنت.
    حالا کوه ها، سجده می کردند
    و تمام رودهای جهان سلامت می دادند:

    ای دریچه دریچه،
    نور خدا السّلام السّلام یا زهرا

    سلام، کوثر خدایی
    جریان گرفته در بستر زمین!

    سلام، گوهر یکدانه محمد و خدیجه!

    سلام!
    سفره دست‌هات گندم ریز!
    کاسه جود و بخششت لبریز!

    دامنت ماه ماه مروارید!
    از تو خورشید راه را می دید

    ای کلامت چکیده باران
    اشک هات آب دیده باران

    از تو جاری ست یک زمین دریا
    با تو زیباست هر چه یا زهرا

    علی سعادت شایسته
    تنظیم: گروه دین و اندیشه تبیان




    امضاء

  8. Top | #27

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    November 2012
    شماره عضویت
    11038
    نوشته
    8,642
    صلوات
    396
    دلنوشته
    4
    ادرکنا یا سیدالشهدا
    تشکر
    2,051
    مورد تشکر
    1,882 در 1,042
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    طلوع نور

    اتاقِ خدیجه لبریز از نور می‌شود.

    بوی بهشت در فضا موج می‌زند.

    شادمانی و خوشبختی دلها را فتح می‌کنند.

    در لحظه ی رنجِ مقدّس،

    مروارید بهشتی پدیدار می‌شود،

    پاکیزه و پاک نهاد.

    چون متولد شد، سر به سجده می‌گذارد.

    انگشتانش را به سوی آسمان بلند می‌کند:

    - همانا آفریدگار یکی است، بی انباز.

    حوریه‌های بهشتی با ابریقها و مندیل‌های برفگون می‌آیند.

    آبهای کوثر، از ابریقهای بهشتی

    از دستانِ سپید دوشیزگانی فرومی ریزند

    که «هیچ انسان و هیچ جنی با آنان آمیزش نکرده است».

    حوا می‌گوید: ای خدیجه! فاطمه را در حالی بگیر

    که سرشت و ظاهری پاکیزه دارد

    و نیکبختی در وی و دودمان وی است».





    امضاء

  9. Top | #28

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    November 2012
    شماره عضویت
    11038
    نوشته
    8,642
    صلوات
    396
    دلنوشته
    4
    ادرکنا یا سیدالشهدا
    تشکر
    2,051
    مورد تشکر
    1,882 در 1,042
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض








    «یا مولاتی یا فاطمة الزهراء اغیثینی»

    خـلـقـت کـائـنـات شــد، بـهـر وجــود فاطمه(س)
    زنـده هـمـه جـهان شد از، یمن ورود فاطمه(س)

    پـیـش حـریـم حرمـتش، خیـل ملک کشید صف
    از سـر شـوق جـمـلگی، مـحو سجـود فاطمه(س)


    رونق دین مـصطفی(ص)،هست به چشم اهل دل
    هـم ز قـیـام فـاطـمـه(س)،هـم ز قـعــود فاطمه(س)


    از پس رحلت نبی(ص)، کس نزده ست در جهان
    غـیر امـیـرمـؤمـنان(ع)،گـام به سـوی فاطمه(س)

    هـمـچو خـسی در آتـشش، قهـر خدا کشد همی
    هر که کـند تـجـاوز از، حـق و حـدود فاطمه(س)


    بهررضای مصطفی(ص)،از ره مهر روز و شب
    نام عـلی مـرتـضـی(ع)، گـشـت سـرود فاطمه(س)

    در همه طول زندگی، بعد مـحـمـّد(ص) و عـلـی(ع)
    با حسنین(ع) بود و بس، گفت و شنود فاطمه(س)


    هـست به دل مـرا کـجا، غـیر مـحـبـت عـلـی(ع)
    کـی بـه زبـان مـن بــوَد، غـیـر درود فاطمه(س)






    امضاء

  10. Top | #29

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    November 2012
    شماره عضویت
    11038
    نوشته
    8,642
    صلوات
    396
    دلنوشته
    4
    ادرکنا یا سیدالشهدا
    تشکر
    2,051
    مورد تشکر
    1,882 در 1,042
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض







    بشارت باد بر اهالی زمین که سیب سرخ بهشت،
    جوانه زده است!


    نام تو، ریشه شر را خشکاند و آتش دوزخ را سر کرد
    بر پیروان طریقه رستگاری.


    خانه وحی، با درخشش نام تو، روشن‏تر شد
    تا نشانه‏ای باشد بر حرمت زن


    تا دیگر رنگ چهره‏ ها با شنیدن صدای تولد دختران
    از غضب کبود نشود

    تا دیگر سنت‏های جاهلانه میان دختر و پسر
    خطی نکشد به نشانه سعد و نحس.


    «عاص بن وائل سهمی» بداند که سهمی از
    میراث حقیقت و ماندگاری نخواهد برد.

    هرچه بهره‏ ای از نور نداشته باشد،
    تا صبح بیشتر نخواهد پایید.

    پنجه ‏های عداوت و گمراهی،
    به زودی بریده و دریچه‏ های هدایت


    باولادت خجسته تو
    یکی پس از دیگری گشوده خواهد شد.


    میثم امانی



    امضاء

  11. Top | #30

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    November 2012
    شماره عضویت
    11038
    نوشته
    8,642
    صلوات
    396
    دلنوشته
    4
    ادرکنا یا سیدالشهدا
    تشکر
    2,051
    مورد تشکر
    1,882 در 1,042
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    سلام بر تو ای قداست محض، ای ناب ترین واژه آسمانی
    طهارت ناب و ای جاری تطهیر!


    سلام بر تو ای بی نهایت عشق در دامانِ هستی، ای شکوه قامت سبز
    حیات، اسوه مهر و محبت و ای الگوی عفاف!


    سلام بر تو ای همنشین آفتاب، بانوی کرامت،
    گنجینه اسرار امامت و ولایت وای آیینه تمامی نمای عصمت!

    سلام بر تو ای کوثر ولایت، چشمه زمزم و صفا، سوره صبر
    و ایمان، روح زلالِ روشن آب وای آبروی مهتاب!


    سلام بر تو که اگر نبودی، خلقتی نبود!

    سلام بر تو ای منظومه عشق، سحر عرفان و ای قبله گاه دل و جان!

    فاطمه جان! تو ازلی و ابدی ترین آفتاب آفرینشی که از افق مکّه طلوع کردی.
    ای سخاوتت چون خورشید، ای شکوه نام بلندت بی همتا!

    میلادت خجسته باد.

    امضاء

صفحه 3 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi